Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
15 فوريه
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 15 فوريه
ايران
روزی که «خسروپرویز» شاه ایران شد و با اشتباهات خود امپراتوری ساسانیان را بر باد داد
15 فوریه سال 590 میلادی خسرو پرویز نوه خسروانوشیروان به عنوان بیست و دومین شاه ایران از دودمان ساسانیان در تالار بزرگ کاخ سلطنتی تیسفون (طاق کسری) تاجگذاری کرد. بزرگان وقت پدر او ـ هرمز چهارم را برکنار و بازداشت کرده بودند که بعدا کشته شد. هرمز را پیش از کشتن، نابینا کرده بودند. اسپهبد بهرام مهران (بهرام چوبین) این روش جا به جایی را یک توطئه اعلام کرد، پادشاه شدن خسروپرویز را نپذیرفت و تا تعیین پادشاه به روش درست، زمام اموررا به دست گرفت.
    
تصویر خسروپرویز بر سکه اش

خسروپرویز که چنین دید از تیسفون گریخت و برای جلب کمک به قسطنطنیه رفت. موریس امپراتور روم شرقی به این شرط که خسرو از ارمستان و لازیستان [منطقه ساحلی گرجستان که آبخیزستان ـ آبخیزیا ـ گوشه ای از آن بود] بگذرد حاضر شد نیروی نظامی دراختیار او بگذارد تا به شاهی بازگردد. این نیروی خارجی بهرام چوبین را به منطقه فرارود فراری داد. این رویداد ایرانیان را خشمگین ساخت و خسرو برای جبران اشتباه خود (توسل به خارجی) از فرصت قتل موریس به دست فوکاس سردار رومی استفاده کرد به سوریه و فلسطین لشکر کشید هر دو منطقه را به قلمرو ایران بازگردانید و سپس مصر را هم متصرف شد. این فتوحات ضرورت نداشت و ارتش ایران را فرسوده ساخت.
    هراکلیوس که بر جای فوکاس نشسته بود به بهانه بازگرداندن صلیب اصل (صلیبی که مسیح بر آن مصلوب شده بود) از تیسفون به اورشلیم، وارد قلمرو ایران شد و در نینوا (موصل) ارتش ایران را شکست داد، خسروپرویز یگانهای در حال نبردرا رهاساخت و از میدان جنگ به تیسفون بازگشت و به باده گساری روی آورد که بزرگان کشور در فوریه 628 اورا بازداشت کردند و پسرش قباد دوم را برجایش نشاندند.
    خسروپرویز چند روز پس از شاه شدنِ پسرش در زندان کشته شد. مورخان، ازمیان برداشتن نعمان سوم حکمران حیره را از اشتباهات دیگر خسرو پرویز بشمار آورده اند. مولف تاریخ طبری از خسروپرویز تعریف کرده ولی مورخان روم شرقی وی را فردی مردّد، خیالباف، فاقد دورنگری و ترسو توصیف کرده و فتوحات نظامی اش را به حساب دو ژنرال معروف ایران؛ شهربراز و شاهین گذارده اند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
گزارش خواندنی و تأمل برانگيز ديدار فرستاده تزار روسيه با نادرشاه در تهران ـ شهرک وقت
طبق مندرجات دفتر ثبت وقایع دربار روسیه، 15 فوريه سال 1742 الیزابت تزار روسيه و مشاورانش گزارش کتبی «كالوشكين» نماينده اعزامي به ايران را از ملاقاتش با نادرشاه به دقت بررسي كردند. كالوشكين در گزارش خود كه در آرشيو سن پترز بورگ محفوظ است نوشته بود:
     "ملاقات با نادر بسيار دشوار بود. وي چنان از باده پيروزي سرمست است كه صريحا مي گويد كه اگر اراده كند؛ با يك حركت كره زمين را مسخر خواهد كرد. نادر مردي نظامي است و نمي توان روي تعهدات سياسي او حساب كرد. او با عثماني خوب نيست و با ما هم قلبا خوب نخواهد شد. خيلي دشوار است كه بشود با او وارد يك معامله سياسي شد، زيراکه او براي هر مسئله اي راه حل نظامي را ترجيح مي دهد. او عاشق شمشير درخشان، توپ دورزن، اسب اصيل و سرباز مطيع است. باوجود اين، هروقت كه خسته مي شود از منشي اش كه در جلسات رسمي هميشه حضور دارد مي خواهد كه برايش از ديوان حافظ غزلي بخواند.".
    این ملاقات چندی پس از یک سوء قصد نافرجام به جان نادرشاه صورت گرفته بود. 15 ماه مه سال 1741 به سوی نادر هنگام عبور از راه جنگلي سوادكوه (مازندران) از داخل جنگل شلیک شده بود و اين رويداد عميقا بر روحيه اش اثر گذارده بود. نادر پس از اين تيراندازي كه صدمه اي هم به او وارد نساخت ماهها در تهران كه شهركي خوش آب و هوا بود اقامت كرد و در همين جا «كالوشكين» موفق به ديدار او شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آغاز دوران اعدام مقامات نظام سلطنتي ـ نصيري، رحيمي، خسروداد و ناجي پشت بام مدرسه علوي تيرباران شدند ـ اسامي وزيران نخستين کابينه
شيخ صادق خلخالي
20 دقیقه مانده به پایان 26 بهمن 1357 ـ پنجشنبه، نزدیک به نیمه شب و در آن سال مصادف با 15 فوریه 1979 و 16 ربیع الاول که به مناسبت ولادت حضرت رسول (ص) و ولادت امام جعفر صادق (ع) تعطیل بود ـ نخستين دسته افسران و مقامهاي نظام سلطنتي تيرباران شدند. ارتشبد نعمت الله نصيري رئيس پيشين ساواك، سپهبد مهدي رحيمي رئيس شهرباني كل و فرماندار نظامي سابق پایتخت، سرلشكر رضا ناجي فرماندار نظامي سابق اصفهان و سرلشكر منوچهر خسروداد فرمانده سابق هوانيروز نخستين دسته اعدامي ها بودند كه محاكمه آنان همان روز در محل دبيرستان شماره 2 علوي در دادگاه انقلاب انجام و مفسد في الارض شناخته شده و ساعت 11 و 40 پنجشنبه شب (مقارن نيمه شب) در پشت بام همان مدرسه تيرباران شدند و اين، در حالي بود كه محاكمه 22 تَن ديگر در همان محل ادامه داشت. شيخ صادق خلخالي قاضي دادگاه انقلاب بود و احكام اعدام پس از تأیيد آيةالله خميني به اجرا درآمد. [با اینکه روز بعد ـ 27 بهمن ماه، جمعه و تعطیل بود، روزنامه اطلاعات یک فوق العاده دو صفحه ای در این زمینه منتشر کرد که کُپی هر دو صفحه در زیر این مطلب و به صورت جداگانه درج شده است.].
    
ابراهيم يزدي معاون نخست وزير در امور انقلاب

وضعیت کشور تا آن روز تقریبا به حالت عادی بازگشته بود. کابینه دولت موقت تشکیل شده بود و اسامی وزیران دوشنبه 23 بهمن جهت اطلاع عمومی انتشار یافته بود از این قرار:
    ابراهيم يزدي معاون نخست وزير در امور انقلاب (که برخی از روزنامه های تهران نوشته بودند در سال 1960 با مدرک داروسازي به آمريکا رفته، تبعه نچرالایزد آمریکا و قبلا مقیم شهر هوستون بود)، احمد صدر حاج سيدجوادي (زمانی دادستان تهران در نظام سلطنتی) وزير كشور، داريوش فروهر (یک پان ایرانیست) وزير كار و امور اجتماعي، كريم سنجابي (رئیس وقت جبهه ملی) وزير امورخارجه، علي اكبر معين فر وزير مشاور و رئيس سازمان برنامه و بودجه، دكتر كاظم سامي کرمانی (چپگرا و از مجاهدان انقلاب) وزیر بهداری، مصطفی کتیرائی وزير مسكن، يوسف طاهري قزويني وزير راه و ....
عکسي از بازرگان و تني چند از اعضاي کابينه موقت


    
جسد ارتشبد نصيري در پزشکي قانوني، پس از تيرباران شدن


    
جسد سپهبد رحيمي در سالن پزشکي قانوني تهران


    
سه ژنرال اعدام شده، از راست به چپ: خسروداد، ناجي و رحيمي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کُپی شماره فوق العاده دو صفحه ای روزنامه اطلاعات (جمعه 27 بهمن 1357) درباره نخستین اعدام ها

    



    
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که دريادار کرمانی، دكتر احمد مدني درگذشت
دريادار دکتر احمد مدني کرماني
دكتر احمد مدني كرماني (دريادار پيشين) هفته دوم فوريه 2006 در آمريكا از بيماري سرطان درگذشت. دكتر مدني در دولت موقت انقلاب وزير دفاع، فرمانده نيروي دريايي و استاندار خوزستان بود.
     وي پس از بازنشسته شدن اجباري به خواست شاه، به زادگاه خود رفته و در دانشگاه كرمان تدريس مي كرد. در زمان انقلاب از فعالان آن بود و در به دور ساختن برخي از نظاميان از اطراف شاه و نافرماني پاره اي ديگر كمك بسيار كرد. پس از انقلاب، تلاش هاي او براي حفظ يكپارچگي ايران و رفع خطر تجزيه، بسيار ارزشمند و تاريخساز بود.
    وي ـ يک ناسيوناليست ـ در نخستين انتخابات رياست جمهوري ايران، نفر دوم شد و سپس به نمايندگي مجلس از زادگاه خود ـ شهر كرمان ـ انتخاب شد. وي به اظهار خودش، چون زمينه را نامساعد ديد ترک وطن کرد. مدني 25 سال درخارج از كشور بود و مسئوليت جبهه ملي در برون مرز را برعهده داشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نسلي كه نفت ايران را ملي كرد اينك محبوب القلوب است و نسل امروز راه تامين حاکميت و امنيت وطن را خواهد رفت


بيشتر روزنامه هاي آمريكا در شماره 14 فوريه 2006 خود عكس بالا را منتشر ساخته و نوشته بودند كه جواد وعيدي يكي از معاونان [وقت] رئيس شوراي عالي امنيت ملي ايران در حالي كه پشت سر او ساين آژانس بين المللي انرژي اتمي قرار داشت اعلام کرد ه بود كه برپايه مصوبه پارلمان (مجلس شوراي اسلامي) فعاليت غني سازي اورانيوم (به صورت محدود) در مركز نطنز از سرگرفته شده است، ولي راه مذاكره باز است.
    اين روزنامه ها نوشته بودند که در سال 2003، ايران داوطلبانه به آژانس اجازه داده بود كه مراكز پژوهشهاي اتمي اش را لاك و مُهر كند و در نقاط حساس دوربين بگذارد كه اين لاك و مُهر در سال 2005 و پس از آغاز کار محمود احمدي نژاد در سمت رئيس جمهور ايران برداشته شده اند.
    به نوشته اين روزنامه ها، وعيدي در همين روز در جاي ديگر ضمن اشاره به تاريخ مقاومت ايرانيان دربرابر غرب گفته بود: "نسلي كه در جريان ملي شدن نفت انجام وظيفه كرد و تنها به حفظ منافع وطن انديشيد، اينك محبوب القلوب ايرانيان است و نسل امروز مطمئنا راه استقلال و تامين امنيت وطن را دنبال خواهد كرد.".
     وي گفته بود: "ما كشورهاي ديگر را تهديد نمي كنيم و تهديد ديگران را هم تحمل نخواهيم كرد. راه مذاكره منطقي باز است.".
    [جواد وعيدي که سردبيري روزنامه همشهري را نيز در کارنامه خود دارد، از مقامات بازرسي کل کشور است]
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
غلامحسین الهام وزیر پیشین دادگستری: توافق نامه ژنو بدون تصویب در مجلس فاقد مبنای حقوقی است
روزنامه کیهان وابسته به دفتر رهبری جمهوری اسلامی در صفحه سوم شماره 26 بهمن ماه 1392 گزارش داده بود:
    غلامحسین الهام وزیر پیشین دادگستری و عضو هیئت علمی گروه حقوق دانشگاه تهران توافق نامه ژنو را بدون تصویب شدن در مجلس شورای اسلامی فاقد مبنای حقوقی دانست. [اصول 77 و 125 تاکید بر تصویب چنین توافق نامه ای دارند.*]
    غلامحسین الهام در ارزیابی توافق‌نامه ژنو، با بیان اینکه باید یک فرصت مناسب برای تبیین زوایای پیدا و پنهان این توافق‌نامه داده شود اظهار داشت: هرگونه توافقی در این زمینه بدون مصوبه مجلس فاقد مبنای حقوقی است.
     وی گفت که در حفظ اصول باید کوشا باشیم. نباید حقی از ملت در هیچ زمینه‌ای ضایع شود.
    ----
    *اصل 77 قانون اساسی جمهوری اسلامی صراحت دارد که «عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها و موافقت‌نامه‌های بین‌المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد» و اصل 125 قانون اساسی «امضای عهدنامه‌ها، مقاوله‌نامه‌ها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها و ...» را تنها پس از تصویب مجلس شورای اسلامی، قانونی می‌داند. بنابراین، مجلس و مردم باید [بدون چون و چرا] در جریان جزئیات توافق ژنو قرار داشته باشند.
    برای بسیاری که اهل قانون و حقوق هستند این دو پرسش به وجود آمده است که آیا می شود توافق نامه ژنورا بدون بحث و تصویب در مجلس اجرا کرد (که به اجرا گذاشته شده است)؟. آیا طرف های خارجی از دو اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی اطلاع داشته اند و نخواسته اند که قضیه به مجلس کشیده شود؟. در اجرای توافق نامه عجله شده است و موازنه میان «داده» و «گرفته» دیده نمی شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نظر یک مخاطب درباره اظهارات موسوی تبریزی ـ کُپی صفحات اول روزنامه های 3 سال اول انقلاب را درج کنید
یک مخاطب این تاریخ آنلاین که نوشته بود در آلمان است و برای شرکت در جشن عروسی خواهرزاده اش به آلمان آمده است، این پیام را 26 بهمن (15 فوریه 2014) ارسال کرده بود:
    
    امروز در آنلاین روزنامه شرق ـ صفحه اول ـ مطلبی به نقل از «ایلنا» خواندم که از قول آیت الله موسوی تبریزی نوشته بود: "... بعضی‌ها هم می‌گویند امام‌ خمینی همیشه دلش می‌خواست که با آمریکا بجنگد ـ تهمت از این بالا‌تر می‌شود؟، چه زمانی وی گفته بود که ما با آمریکا قطع رابطه می‌کنیم؟. برخی دائما شعار می‌دهند که آمریکا با ما خوب نمی‌شود، خُب معلوم است که خوب نمی‌شود ـ فکر می‌کنند غیب می‌گویند یا کشف بزرگی کرده‌اند ....".
    من [مخاطب ـ فرستنده پیام] در مقامی نیستم که بگویم این گفته درست بوده و یا نادرست و چرا و به چه انگیزه تیتر اول روزنامه شده است. پیشنهاد من این است که شما [مولف این تاریخ آنلاین] به صورت روزانه، هر روز صفحات اول یکی از دو روزنامه کیهان و اطلاعات ـ از آغاز 1357 تا پایان شهریور 1359 را کلیشه [کُپی] کنید تا مردم بدانند که رهبران و مقامات وقت چه گفته اند تا نسبت به نقل قول ها تردید نشود. تا آنجا که بیاد دارم و در آن دو روزنامه درج و ثبت است، آیت الله خمینی از شیطان بزرگ، هیچ غلطی نمی تواند بکند، کسی حق مذاکره با آن را ندارد و از این قبیل سخن گفته بود. وقتی که کسی شیطان خطاب شود، مفهوم آن یعنی پرهیز کردن از او و .... نسل زیر 40 ساله، آن سخن ها را فراموش کرده است و لازم است که برود و بخواند. من به این دلیل گفتم که آن صفحات اول را کلیشه کنید که مردم حرف ها و عمل های امروز را مقایسه و قضاوت کنند. روزنامه های آن وقت سند هستند. من دوره ها و سی ـ دی های آن روزنامه ها را دارم و اگر بخواهید، با هزینه خودم برایتان می فرستم. اگر آن دسته از روزنامه های تهران که بر حسب منافع خودشان قلم نمی زنند صفحات اول آن دوره را کلیشه کنند، کُلّی خریدار و خواننده به دست خواهند آورد. «امروز در تاریخ و یا تاریخ در چنین روزی» یعنی همین. وقتی که اظهارات وقت عینا کلیشه [نه، نقل] شود، ادعای تازه مطرح نخواهد شد.
    در خاتمه، اگر این سطور را درج کنید خدمتی به جامعه خواهد بود. با تشکر ....
    ------
    لازم به ارسال سی ـ دی و دوره روزنامه نیست. این دوره ها در کتابخانه این تاریخ آنلاین موجود است و گاهی و به مناسبتی، کُپی آنها درج می شود. به هرحال، پیشنهاد جالبی است و ممکن است به صورت روزانه، صفحات اول آن سالهارا جهت یادآوری کُپی کنیم.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در فوريه 2014، دولت آمریکا خواستار آزادی فوری میرحسین موسوی و مهدی کرّوبی شد
کلن ـ دویچه وله (صدای جهانی آلمان): وزارت امور خارجه آمریکا ـ کابینه اوباما جمعه (۱۴ فوریه 2014/ ۲۵ بهمن) با صدور بیانیه‌ای خواستار «آزادی فوری» میرحسین موسوی و مهدی کروبی ـ نامزدهای انتخابات سال ۱۳۸۸ ریاست جمهور و همچنین زهرا رهنورد شد.
     مری هارف Marie Harf، یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفت: "از سه سال پیش و در چنین روزی حکومت ایران نامزدهای پیشین انتخابات ریاست جمهور ـ مهدی کروبی، میر حسین موسوی و نیز زهرا رهنورد را بدون تفهیم رسمی هرگونه اتهامی تحت حصر خانگی قرار داده است.".
    بانو هارف (قبلا سخنگوی سیا و پیش از آن از اعضای تیم روابط عمومی اوباما در انتخابات) گفت که وزارت امور خارجه آمریکا ضمن محکوم کردن ادامه این حصر و نیز آزار اعضای خانواده‌ آنان، در طلب آزادی فوری این سه تَن، به جامعه جهانی می‌پیوندد.
    مری هارف افزود: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و تعهدات بین‌المللی این کشور محاکمه عادلانه شهروندان را تضمین کرده و مقرر داشته که هیچ کس نباید مورد دستگیری یا حبس خودسرانه قرار گیرد. ایالات متحده مصرّانه رعایت این تعهدات را از دولت ایران می خواهد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو ادبيات
ميرزا اسدالله خان شاعر پارسي گوي هند
غالب
ميرزا اسدالله خان معروف به «غالب» شاعر پارسي گوي هند 15 فوريه سال 1869 درگذشت. وي كه اواخر دسامبر سال 1796 در اگره به دنيا آمده بود به زبان اردو هم شعر سروده و در عصر خود، شاعر برتر در اين دو زبان خويشاوند در شبه قاره (هندوستان) بوده است. «ديوان غالب» مجموعه اشعار اوست. وي كتب متعدد تاليف و ويرايش و تفسير و حاشيه نگاري كرده است از جمله كتابهاي: فرهنگ غالب، مكاتيب غالب و انتخاب غالب. ميرزا اسدالله (بيگ خان) مي گويد: «اردو» همان زبان پارسي است با گرامري ديگر. وي روش فراگيري دو زبان را براي متكلمين هر كدام به صورتي نوشته است كه ظرف چند هفته، هرفرد مسلط بر زبان ديگر شود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي تاريخ‌نگاري
Trevelyan: وقوع رويدادهاي آتي را نمي توان با فرموله کردن رويدادهاي گذشته پيشگويي کرد
امروز زادروز «جورج ام ترولين George M. Trevelyan» مورخ انگليسي است كه در 1876 به دنيا آمد و در 1962 درگذشت. اين نظريه كه برپايه رويدادهاي گذشته و علل وقوع آنها (تاريخ) نمي توان مانند علوم فيزيك، قانون و فرمول به دست داد از اوست. وي گفته است كه براي رويدادها نمي توان قانوني كه كاربرد عمومي داشته باشد نوشت و مثلا گفت كه طرف ديگر معادله چه خواهد بود و فرمول نوشت. بنابراين، كار تاريخدان پيش گويي نيست و هرچه را كه به عنوان پيش بيني يك وضعيت با توجه به تجربه هاي تاريخ ارائه دهد، نظر و تحليل و محاسبات خود اوست ـ نه نتيجه به دست آمده از يك فرمول و اصطلاحا قانون تاريخ.
    وي نظر ديگري ارائه داده و گفته است فرق تاريخنگاري يك فرد آشنا به روزنامه نگاري با فردي ديگر اين است كه اولي مطالب را با عكس و نقشه مطرح مي سازد كه جلب توجه بيشتري مي كند و خشك و خسته كننده نيست و خواننده بيشتري دارد و متن نيز روانتر است.
    ترولين كتابها و رسالات متعدد از جمله سه كتاب در باره گاريبالدي مبارز برجسته تامين وحدت ايتاليا و يك كتاب هم تحت عنوان « چگونه ايتاليا بارديگر يكپارچه شد» نوشته است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
خروج تبلیغات از دایره اصول ـ نخستین تمرین سیاست ريزی و زمينه سازي در قرون معاصر ـ ميديا کراسي ـ بهانه جنگ آمريكا با اسپانيا
انفجار كشتي«Maine» كه ضمن آن 260 آمريكايي كشته شدند

در ایالات متحده، نخستین تمرین سیاست سازی و آماده کردن مردم برای حمایت از این سیاست و در نتیجه تغییر مسیر تاریخ که از آن پس یک حرفه شده و ادامه یافته 15 فوريه 1898 به ثمر نشست و در این روز انفجار یک كشتي آمريكايي به نام ایالت «مينMaine» در ساحل هاوانا (كوبا) که 260 کشته داشت، بهانه جنگ با اسپانیا را به دست دولت واشنگتن داد و جنگ دو كشور از 25 اپریل (دو ماه و ده روز بعد) در کوبا و پورتوریکو آغاز شد كه تا 12 آگوست این سال به پيروزي آمريكا و خروج اسپانيا از كوبا، گوام، پورتوريكو و فيليپين انجاميد. این مناطق طبق معاهده پاریس ـ مورخ دهم دسامبر 1898 در کنترل دولت واشنگتن قرار گرفت و به نوشته مورخان، از همان لحظه «امپریالیسم آمریکا» پا به عرصه وجود گذارد.
    سیاست سازی و آماده کردن زمينه به این طریق را یک روزنامه دار به نام «ویلیام راندولف هِرست Hearst» پایه گذارد. هِرست که صاحب 30 نشریه در ایالات متحده بود [طبق اتوبیوگرافی اش، بدون تلقین از سوی دولت متبوع و دیگران] تصمیم گرفته بود که به آقایی اسپانیا در قاره آمریکا و امپراتوری 400 ساله آن پایان دهد. وی این کاررا با فرستادن خبرنگار به مستعمرات اسپانیا و انتشار مصاحبه های محلی مربوط به ستمگري هاي حاكمان اسپانيايي در كوبا، بزرگ کردن اخبار مشکلات و ... و مصاحبه با آگاهان در این زمینه و خرید مقاله و تفسیرهای منفی چنان جوّی در سالهای 1897 و نخستین ماههای سال 1898 در آمریکا بوجود آورده بود که اعضاي كنگره و مردم آمريكا برضد اسپانيا برانگيخته شده و آماده اخراج اسپانیا از قاره آمریکا به هر بها، حتی با توسل به جنگ شده بودند كه در پی انفجار و حريق ناو «مين»، بی محابا تجهیز نیرو و لشکرکشی آغازشد و بیشترِ سیصد هزار نظامی آمریکایی در این جنگ را داوطلبان [میلیشیا] و چابک سوار تشکیل می دادند.
    اندکي بعد از جنگ دولت واشینگتن و اسپانیا، ابتکار «هِرست» جهانی شد، روش های روابط عمومی را تغییر شکل داد و با پیدایش رادیو و سپس تلویزیون محور تصمیمگیری ها و برنامه ریزی ها قرار گرفت که يک مورد آن بزرگ کردن افراد دستچین شدهِ اصحاب منافع و کوبيدن رقيبان آنان برای انتخاب شدن است. ديري نگذشت که انتقاد از این روش هم، بدون اینکه موثر واقع شود به میان آمد و منتقدین عنوان «میدیاکراسی = حکومت رسانه ها، حکومت سازي رسانه ها» به جای «دمکراسی = حکومت مردم» را مطرح ساختند ولی کاری از پیش نرفته است.
     هواداران دمکراسی واقعی سپس دولتی و یا عمومی (غیر انتفاعی و شورایی) شدن شبکه های تلویزیونی را مطرح کردند که اینترنت بکار افتاد و ابزار انتقال تبلیغ (سیاسی، اقتصادی و اجتماعی) قرارگرفت و پابلیک ریلیشن (روابط عمومی) هم دیجیتالی شد. از (15 فوریه 2005 و آغاز بکار یو تیوب باقیمانده قواعد و اصول تبلیغ صحیح هم با ابزارهای تازه از «پادکست» گرفته تا «سوشل نت ورکها» دگرگون شده است که «رابرت دیلن شنایدر» در کتاب خود چاپ سال 2010 «تبلیغ و روابط عمومی در دنیای دیجیتال» را شرح داده است.
    اصحاب نظر انتخاب بارَک حسین اوباما در نوامبر 2008 به ریاست جمهوری آمریکا را، اوج تبلیغات و شگردهای روابط عمومی نوع تازه بیان کرده اند زیراکه به زعم آنان، اوباما يك فرد غير معروف، تقريبا بي ثروت، با نامي نامانوس براي آمريكائيان و پوستي تيره و بدون داشتن تجربه کافي در امور سياسي و اداري بود كه تنها دو سال از سناتور شدنش گذشته بود. بانو «آن دورهام» مادر او پس از جداشدن از شوهر کنیایی اش [پدر بارک حسین] که دانشجوی خارجی دوره فوق لیسانس در استیت هاوايي بود، با داشتن بارَک دو ساله با یک دانشجوی فوق لیسانس دیگر و این بار اندونزیایی به نام «لولو سوئه تورو» ازدواج کرد و این خانواده پس از اتمام تحصیلات سوئه تورو به اندونزی منتقل شد و سوئه تورو که یک مسلمان متعصب بود بارَک را به مدرسه وهّابیون جاکارتا فرستاد. بارک اوباما در 1971 با مادرش به آمریکا بازگشت و پس از اتمام تحصیلات؛ با یک زن سیاهپوست ازدواج کرد، ساکن شهر شیکاگو شد و کار وکالت قضایی را در این شهر تا سناتور شدن ادامه داد. [گفته شده است که «بارک» از واژه عربی برکت گرفته شده است].
     برای نخستین بار، نهم نوامبر 2008 استيو كرافت گزارشگر اينوستيگيتيو شبكه تلويزيوني «سي بي اس» آمريكا، در مجله مصوّر این شبکه [سیکستی مینیتس] گوشه اي ازخروج روابط عمومی از دایره اصول و تعاریف مربوط را آشگار ساخت و راز انتخاب شگفت انگيز «بارك اوباما» و کارها و شگرد تیم روابط عمومی اورا برملا ساخت.
    اندیشمندان بارها ابراز نگرانی کرده اند که با این وضعیت تبلیغ، و تنظیم تبلیغ به صورت خبر و ... ممکن است تمدن بشری پاي رو به انحطاط بگذارد، جنگ و شورش و فساد به راه افتد و ... که «ویل دورانت» گفته است هرج و مرج و بي قاعدگی در امور، تمدن را نابود می سازد. به اظهار این اندیشمندان، اگر ابزارها و مهارت های روابط عمومی (تبلیغات غیر مستقیم) بیش ازاین حقایق را دگرگون جلوه دهد و یا جوّسازی کند واقعیت ها حتی بر تاریخنگاران آشگار نخواهند شد. روابط عمومی به این منظور به وجود آمد تا با کشف و جمع آوری واقعیات و انعکاس آنها راه را براجرای برنامه ها هموار و قابل قبول سازد، نه کاهی را کوه کند و .... لابی گری در پارلمان ها و شوراها برای تفهیم و روشن ساختن و نشان دادن بد و خوب و دادن ارقام و آمار واقعی و واقعیت تجربه گذشتگان درباره موضوع مورد بحث به نمایندگان بود که اینک به صورت نوعي کارچاق کنی درآمده است و ... و لازم است که به نام «حق و حقیقت» یک ضابطه عمومی یونیورسال (جهانی) بر کار روابط عمومی (پابلیک ریلیشن) وضع شود و این، از تکالیف یونسکو است.
اوبامای نوجوان (نفر اول از راست) در کنار مادر و ناپدری اندونزیایی اش سوئه تورو

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پرداخت 56 ميليون دلار از جيب مردم به مطبوعات ايران! چرا؟، چه کمکی می کند؟ - نگاهی حرفه ای به این مسئله
13 فوريه 2009 (25 بهمن 1387) يك روزنامه چاپ واشنگتن با تعجب گزارش كرده بود كه دولت جمهوري اسلامي ايران (قوه اجرايي) در بودجه سال مالي 2009 (1388هجري) معادل 56 ميليون دلار به سوبسيد مطبوعات اختصاص داده است كه نزديك به دو برابر كمك مالي این دولت به مطبوعات در سال مالي گذشته است كه معادل 32 ميليون دلار بود. لايحه دولت در اين زمينه براي تصويب به مجلس داده شده است. اين روزنامه اين گزارش را به نقل از يك مقام ارشد وزارت ارشاد منتشر ساخته بود كه اظهارات او در رسانه هاي تهران انتشار يافته بود. این روزنامه در گوشه دیگری از همین صفحه خود گزارش بانك مركزي ايران داير بر وجود تورم 26 درصدي دركشوررا درج كرده بود.
    سوبسيد مطبوعات در ايران بعدا نيز ادامه داشته است.
    ــــــ
     انتظار است كه نمايندگان مجلس اطلاع داشته باشند كه سوبسيد كردن مطبوعات خلاف اصول ژورناليسم است و چنين کمک مالي در كشورهاي غير سوسياليستي سابقه نداشته است زيرا كه مطبوعات قوه چهارم يك دمكراسي شناخته شده اند كه بايد منفك و مستقل از سه قوه ديگر باشد تا مطبوعات بتوانند به وظايف حرفه اي خود عمل كنند. برداشت یک فرد از کمک مالی یک دولت به یک نشریه غیر انتفاعی چیزی جز پرداخت به خاطر تبلیغ و جانبداری، حق السکوت و حتی نوعی رشوه نمی تواند باشد زیرا دلیلی برای این کار وجود ندارد. سوبسید خیّاط و معمار منطقی تر است. کسی از نبود نشریه نخواهد مُرد ولی از نبود مسکن و لباس و نان، بله. «نشريه» در عين حال يك وسيله كسب و كار است و اگر محصول خوب ارائه دهد خريدار خواهد داشت و لزومي به كمك مالي دولت نيست. در جایی که پول کافی برای جلوگیری از نقض اصل 30 قانون اساسی (پولی نبودن مدارس) نیست چرا باید به نشریه ای که مورد علاقه مردم نیست تا آن را بخرند، پول داد. اگر مطلب یک نشریه مطلوب نباشد، به رایگان هم که توزیع شود خواننده نخواهد داشت و چنانچه به مخاطب دستمزد هم بدهند که مطلب چنین روزنامه ای را بخواند نخواهد خواند و اگر هم بخواند از بی حوصلگی مقصود را نخواهد فهمید و به ذهن نخواهد سپرد که هدف سوبسید دهنده است. سوبسید مطبوعات راه چاره و درمان نیست. ايران تا ابدیت نفت نخواهیم داشت. نسلی که امروز به دنیا می آید در نیمه عمر درآمد نفت نخواهد داشت و نفرین خواهد فرستاد. لذا این پول بادآورده را نباید برباد داد. روسیه، اندونزی، نیجریه، آنگولا، اکوادور، کانادا، نروژ و ... و ايالات متحده آمریکا هم نفت دارند. بروید بپرسید که آیا مطبوعات را سوبسید می کنند؟. سوبسید که هیچ؛ مالیات هم از نشریات می گیرند. در روزنامه نگاری یک اصل کلی وجود دارد و آن این است که اگر روزنامه ای تا شماره یکصدم خود به سود دهی نرسد، با آن وضعیت نخواهد رسید مگر اینکه برای مدتی تعطیل شود و با افراد و فرمت تازه و تبلیغات وسیع برای خود، کارش را از سربگیرد. وبسایت ها دارند جای رسانه های معمولی را می گیرند و مخاطبان متعدد دارند، آیا باید آنها را هم سوبسید کرد که از ده میلیون و بيست میلیون هم بیشترند. نشريه اي خريدار ندارد برود آنلاين شود.
    جامعه شناسان توصيه مي كنند كه رسانه هاي همگاني شرح محاكمات و متون كيفرخواست ها را منتشر سازند تا اشتباهات و لغزش ها تكرار نشوند. اميد است كه كيفرخواست ها و احكام دادگاههاي انقلاب اسلامي مربوط به سالهاي 1357 تا 1359 را كه وسيعا در مطبوعات وقت انتشار يافته و آن روزنامه ها اينك به صورت مجموعه دوره ها و «سي دي» درآمده اند و در دسترس هستند در ذهن همگان باقي مانده باشد. کيانپور ـ يکي از وزيران پيشين به دليل دادن کمک مالي به مطبوعات اعدام شد. «تاريخ» را نمي شود پاك كرد تاريخنگاران سرگرم كارند و مطالب روزنامه ها و متون مصوبات و اقدامات دولتي را كه به صورت سند باقي خواهند ماند جمع آوري و درباره آنها همانند یک کارآگاه پليس بررسی و بعدا ـ ربع قرن‏، نيم قرن و يك قرن بعد ـ در صفحات تاريخ قرار مي دهند که مورد قضاوت قرار مي گيرند.
    تا سوبسيد دولتي مطبوعات باقي باشد هركس درصدد برمی آید كه ناشر شود. به عبارت ديگر انتشار نشريه به صورت دكاني براي استفاده از خزانه عمومي (بيت المال) در مي آيد. قانون مطبوعات سال 1364 كه در تدوين آن دقت حرفه اي به عمل نيامده است دست هركس ـ جز روزنامه نگاران مجرب و حرفه اي ـ را براي گرفتن پروانه انتشار نشريه بازگذارده و از آنجا كه چنين ناشري اهل حرفه نيست براي دريافت هرچه بيشتر كمك دولتي به اين و آن و انواع بهانه و مستمسک متوسل مي شود. همین غیرحرفه ای تدوین شدن قانون مطبوعات و برخورداری از کمک دولتی و علاقه به داشتن یک وسیله نفوذ سبب شده است که تهران این همه روزنامه و روزنامه کم مخاطب داشته باشد. ادامه کمک مالي دولت به مطبوعات به تدریج به صورت روال درمی آید و ديگر نمي شود كه مطبوعات را به مسير اصلي بازگردانيد و در اين شرايط است كه مخاطبان بالقوه متوجه آنلاين ها و ماهواره اي ها مي شوند كه سياست هاي ديگري را دنبال مي كنند.
    مطبوعات رديف اول ايران كه دولتي هستند، پس مي مانند نشريات با فروش چند هزارتايي كه نياز چنداني به ادامه كارشان احساس نمي شود. چنانچه اصرار است که باقی بمانند به آنها در برابر وثیقه معتبر وام بانکی داده شود.
    مروري بر مطالب اين نشريات، کمکی به دولت و سیاست های آن را نشان نمی دهد. مقداری از مطالب که از ادارات دولتی گرفته شده و این مطالب در همه آنها «رونوشت است برابر اصل». چند خبر حوادث شهری دارند که ضعف جامعه را نشان می دهد که انقلاب شد تا چنین حوادثی که ناشی از فقر اخلاقیات است روی ندهد. مطالب ترجمه آنها هم درست همان است که خبرگزاري هاي اصطلاحا بين المللي مي دهند که وابستگي دارند. به علاوه، ايران این همه خبرگزاری هم لازم ندارد. در 17 سال گذشته در سراسر جهان هر وبسایت شده است خبرگزاری. بنابراین لازم نیست که سوبسید شوند. زیان این کار این است که اگر زمانی به یکی از آنها کمک نشود می رود به دادگاه دادخواست تسليم مي کند و اصل عدم تبعیض در قانون اساسی را مورد استناد قرار می دهد و درد سر درست می سازد. به هر حال کمک مالي دولت کمکی به ارتقاء کيفيت مطبوعات نمي کند. برای داشتن نشریه خوب باید پروانه نشر را به اهل این کار داد. سرمایه يک رسانه؛ آدم ماهر است و مدیریت کارآمد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
عکس های برتر سال 2013 که در فوریه 2014 اعلام شدند ـ انتخاب عکس یک ایرانی ـ اشاره ای به این مسابقه
بنیاد World Press Photo که در 1955 تأسیس شده است و مقرّ آن در امستردام (هلند) است و داوران 13گانه آن هر سال، بهترین عکس های سال پیش از آن را در زمینه های فتوژورنالیسم، پُرتره، عکس از زندگی روزمره و ... انتخاب و به برندگان جایزه ده هزار یورویی می دهند، 14 فوریه 2014 بهترین عکس های انتخاب شده سال 2013 ـ World Press Photo of the Year را اعلام کرد که بمانند گذشته بزودی در یک کتاب چاپ و توزیع می شوند.
     این بنیاد شماری از عکس های برتر سال 2013 به صورت ردیف بندی برندگان اول تا سوم را در اختیار رسانه ها قرار داده و انتشار یافته است. پنج عکس برتر از سری عکس های انتخابی بنیاد جهانی عکس که در رسانه ها انتشار یافته در زیر آورده شده است. عکس شماره 4 ـ یک عکس خبری ـ متعلق به امیر پورمند است.
    شرح این عکس ها به قرار زیر است. عکس ها جهت مشخص شدن شماره گذاری شده اند که ارتباط به ردیف بندی داوران مسابقه ندارد:
    1 ـ عکس شماره 1 را جان ستَن مِیِر John Stanmeyer عکاس آمریکایی از چند آفریقایی گرفته است که در جیبوتی (مستعمره سابق فرانسه) واقع در شمال شاخ آفریقا تلاش می کنند که در کنار دریا، با سِلفون های خود سیگنال ارتباط با بستگانشان را در کشور زادگاه بیابند. این آفریقائیان به جیبوتی رفته اند تا تلاش کنند برای مهاجرت به یک کشور عضو اتحادیه اروپا و یا یک کشور نفتدار خاور میانه پذیرفته شوند.
    2 ـ عکس شماره 2 را مایکل Djotodia از یک تظاهرات در شهرBangui در افریقای مرکزی گرفته و تظاهرکنندگان درپی ترور یک قاضی توسط شورشیان مسلح، خواهان کناره گیری رئیس جمهوری شده بودند که نتوانسته بود امنیت اتباع را تامین کند.
    3 ـ عکس سوم از بانو Nadia Casadei از قهرمانان مسابقه های Heptathlon (دو و پرش هفت نفری) گرفته شده که به رغم ابتلاء به بیماری سرطان و کیموتراپی که منجر به ازدست رفتن موهای سرش شده است به تمرین برای شرکت در مسابقه تابستانی 2014 در برزیل ادامه می دهد و عکسی است آموزنده و ضد یأس.
    4 ـ عکس چهارم را امیر پورمند خبرنگار ـ عکاس ایسنا (خبرگزاری دانشجویان ایران) از دو محکوم به اعدام در کنار چوبه دار گرفته که یکی از آنان بگونه ای سر بر شانه مامور اجرای حکم اعدام گذارده است که پشیمانی اورا منعکس می کند. عکسی است آموزنده که بیننده آن را از ورود به قانون شکنی و ارتکاب جرائم ِ از نوع عمومی برحذر می دارد.
    5 ـ عکس پنجم از خوابگاه یک مرکز نگهداری کودکان مبتلا به بیماری مادرزادی Albinism (بی رنگ بودن پوست و مو و عمدتا نابینا) در بنگال هند گرفته شده است. این عکس هشداری است به زن و مرد که پیش از اقدام به بچه دار شدن، از سلامت کامل خود اطمینان حاصل کنند. بسیاری از بیماری ها وراثتی هستند و برخی به علت نبود برخی آنزیم ها و وجود کمبودها در بدن مادر ازجمله سوء تغذیه و یا کار زیاد و کافی نبودن خواب و یا کار کردن در محیط شیمیایی و مصرف خوراکی های پراسِس شده.
    6 ـ عکس ششم را کریستوفرVanegas خبرنگار ـ عکاس روزنامه های مکزیک از یک صحنه جنایات جنایتکاران سازمان یافته این کشور که بر سر قاچاق مواد مخدر و ... باهم رقابت دارند گرفته است. یک دسته از این قاچاقچیان پنج تن از افراد دسته رقیب و معاند خودرا کشته و اجسادشان را از سقف یک پُل آویزان کرده بودند که سه جسد به علت سنگین بودن و کم مقاومت بودن طناب از سقف به پایین افتاده و برکف زمین دیده می شوند. افراد پلیس برای انتقال اجساد به پزشکی قانون جهت تعیین دقیق چگونگی مرگ به آنجا آمده بودند.
    برای شرکت در آخرین مسابقه انتخاب بهترین عکس ها، 98 هزار عکس به World Press Photo ارسال شده بود. سخنگوی این بنیاد گفته است که هدف، ارتقاء فن و هنر عکس گرفتن است که عکس بهترین و اطمینان بخش ترین سند است و «خبرنگار ـ عکاس» با دوربین خود تاریخ می نویسد و به سندی که به دست می دهد نمی شود تردید کرد و هر عکس خبری که با نگاهی بر آن، ماجرا به دست آید و وضعیت بیان شود، تاریخ نگار را به تحقیق و پژوهش رهنمود می شود و فصلی از تاریخ به وجود می آید که درس می دهد و عبرت می آموزد.
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
ایجاد ایران و ژاپن به فاصله 70 و چند سال از هم در دو سوی آسیا ـ بنیادگذاران این دو كشور
كوروش بزرگ پدر كشور ايران
جيمو تنو Jimmu Tenno در اين روز در سال 660 پيش از ميلاد در منتهي اِليه شرق آسيا با متحد ساختن ژاپني ها، كشور ژاپن (نیپون ـ نیهون و اینک کشوری 127 میلیونی مرکب از هزاران جزیره) را به رهبري و رياست خود تاسيس كرد كه پدر و مؤسس (بنیادگذار) اين كشور شناخته مي شود. برخی از تاریخ نگاران سالروز تأسیس ژاپن را 11 فوریه 660 سال پیش از میلاد نوشته اند. هفت دهه بعد هم در غرب آسيا، كوروش بزرگ كشور ايران (ایران بزرگتر ـ ایرانزمین) را بنياد نهاد كه پدر و مؤسس میهن ایرانیان است. در تاریخ عقاید، کوروش همچنین صاحب فرضیه «جامعه مشترک المنافع ملل» اعلام شده است. وی واضع نخستین اعلامیه حقوق بشر بوده است که این حقوق از آن پس تا کنون بر پایه اصول اعلام شده او و مندرج در استوانه کوروش (سیروس ـ سایرس) تنظیم شده است.
     بسياري از كشور ها به همين گونه «پدر و بنیادگذار» دارند كه مورد احترام اتباع اين كشورها هستند و در بعضي از اين كشورها بي حرمتي به بنيادگذار كشور، نظام حکومتی ـ اجتماعی اقتصادی، سرود ملي و پرچم رسمي جرم شناخته شده است.
    براي نمونه؛ آمريكاييان جورج واشنگتن و روس ها پتر بزرگ را بنياد گذاران كشورهاي خود مي دانند و احترام مي گذارند. روس ها پس از شش دهه بار ديگر لنينگراد را به احترام پتر بزرگ به نام قديمي اش سن پترزبورگ تغيير نام دادند.
    امتياز كوروش ِ ايرانيان در اين است كه نه تنها يك دولتمرد بلكه يك انديشمند و مردي آزاده بود كه همه انسانها را به یک اندازه دوست داشت. تورات او را لقب «نجات بخش و مسيح» داده است و کتب مذهبی دیگر «ذوالقرنین» و «انسان دوست».
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زادروز نرون، بابر و گاليله
15 فوريه زاد روز سه مرد معروف در طول تاريخ است. نرون كه 14سال امپراتور روم بود در سال 37 ميلادي و بابر (ظهير الدين محمد) موسس امپراتوري گوركانيان هند در سال 1483 به دنيا آمدند. گاليله دانشمند رياضي و هيات و مخترع تلسكوپ هم در همين روز در1564 پا به عرصه وجود گذارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ابن عقرب حاكم افريقيه
سال 800 ميلادي هارون الرشيد خليفه عباسي به ايالت اسلامي افريقيه (تونس امروز و منطق اطراف آن) خود مختاري داد؛ مشروط بر اين كه هر سال 40 هزار دينار خراج دهد. هارون طي حكمي كه در اين روز در ماه فوريه 800 ميلادي صادر شد «ابراهيم بن العقرب» را در سمت خود به عنوان حكمران ايالت خود مختار افريقيه تثبيت كرد . هارون قبلا به اندلس (اسپانيا) و المغرب (مراكش) خود مختاري داده بود.
    ابن العقرب پس از كسب استقلال داخلي، به جاي افراد محلي، يك سپاه از سياهپوستان مناطق آفريقايي جنوب صحراي بزرگ ايجاد كرد كه بدون داشتن احساس خويشاوندي با مردم محلي، تنها دستورهاي او را اجرا كنند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که صد ها مجرم ـ مرد و زن ـ انگليسي به نام مهاجر به استراليا انتقال داده شدند و اين شبه قاره از پيش مسكون را به تملك انگلستان در آوردند!
کاپیتان آرثر فیلیپ
26 ژانویه 1788 نخستین گروه انگلیسی ها در استرالیا مستقر شدند. محل استقرار اين انگليسي ها را كاپيتان «جان هانتر» معاون فرمانده كشتي ها يافته بود كه يك پيشرفتگي 1600 متر در 800 متر آب در خشكي بود و منظره زيبايي داشت.
     در این روز آرثر فیلیپ افسر نیروی دریایی انگلستان و فرمانده گروه، نقطه ورود انگلیسی ها به استرالیا را به نام وزیر داخله دولت متبوع «سیدنی ـ اینک بزرگترین شهر استرالیا» اعلام کرد، هفتم فوریه 1788 و پس از استقرار انگلیسی ها در سيدني، پرچم انگلستان بالا رفت و آرثر فیلیپ این سرزمین هفت میلیون و ششصدهزار کیلومتری [کیلومتر مربع] را به نام جورج سوم ملک طلق انگلستان خواند و سپس کشتار میلیونها بومی استرالیا آغاز شد. آرتور فيليپ فرمانده مهاجران ، پيش از استقرار در اين نقطه مجبور شده بود دوكشتي فرانسوي را كه در آن نزديكي سرگرم اكتشافات بودند با شليك توپ دور سازد. آرثر فیلیپ در ژانویه 1788 با یازده کشتی خود 736 مرد مجرم زندانی و 188 زن مجرم را از انگلستان به استرالیا منتقل کرده بود که در تاریخ، نخستین مهاجران انگلیسی استرالیا بشمار آورده شده اند و قرارگاه آنان «پنال کلنی = مهاجر نشین مجرمان» نوشته شده است. شمار این مجرمان مهاجر تا سال 1792 به سه هزار و 546 مرد و 766 زن رسیده بود. بيشتر اين مجرمان به بيماري مقاربتي و امراض ديگر از جمله آبله مبتلا بودند. بوميان استراليا از آنان با فريادهاي «وارا ــ وارا » يعني برويد گم شويد استقبال كردند، ولي مهاجرين تفنگ داشتند و كاري از بوميان براي بيرون راندشان ساخته نبود و بعدا اين بوميان بودند كه اراضي و جان خودرا به مهاجران باختند. نخستین اروپاییان که به استرالیا رسیده بودند هلندی ها و بعد از آنان فرانسویان بودند. آبل تاسمان هلندی 24 نوامبر 1642 به استرالیا رسید و چون این سرزمین میان اقیانوس هند جنوبی و اقیانوس آرام جنوبی واقع شده است نام اُسترالیا (جنوبی) برآن نهاد. انگلیسی ها خواستند این نام را به «ویلز جنوبی نو» تغییر دهند که موفق نشدند. [نام تاسمان بر یک جزیره بزرگ استرالیا باقی مانده است]. جمعیت استرالیا که هنوز پادشاه انگلستان بر آن ریاست دارد در آغاز سال 2011، اندکی بیش 22 میلیون و 500 هزار اعلام شده است. پس از 220 سال، در فوريه 2008 دولت استراليا به خاطر كشتار و آزار بوميان اين سرزمين و تصاحب اراضي و املاكشان از آنان عذرخواهي كرد! که یک سند قضایی بشمار می رود (عذر اثبات کننده گناه). تاريخ كوتاه مهاجرت انگليسي ها به استراليا پُر است از بدرفتاري غير انساني و قتل و نابودي بوميان اين سرزمين كه بازگو كردنش دلخراش است و ....
    درجریان جنگ جهانی دوم، حملات نیروی هوايي امپراتوري ژاپن به استراليا که ضمن آن صدها تن در منطقه «داروين» كشته شدند از 26 ژانویه مصادف با سالروز استقرار نخستین گروه انگلیسی ها در سال 1788 آغاز شده بود. امپراتوري ژاپن با شعار اخراج استعمارگران اروپايي از آسيا، دست به جنگ زده بود و می گفت که خون بومیان بیگناه از زمین استرالیا می جوشد. امپراتوری ژاپن در فوریه 1942 با همین شعار اخراج غرب از شرق، سنگاپور ـ مستعمره انگلستان در جنوب شرقی آسیا و نیز مناطقی را که اینک فدراسیون مالزیا خوانده می شو با اسیر کردن جمعا 130 هزار نظامی انگلیسی از دست این دولت خارج کرده بود. ژاپن قبلا هنک گنک را هم از دست انگلیسی ها آزاد ساخته بود. بمباران اتمی آگوست 1945 امپراتوری ژاپن را مجبور به تسلیم کرد، نه جنگ متعارفی که در آن پیروز بود. از اظهار نظر مورخان و مفسران چنین برمی آید که انتقال قدرت از غرب به شرق از دهه یکم قرن 21 و نیز طلوع قدرت «اوراسیا» مهاجرنشین های اروپایی مشرق زمین را نگران آینده خود کرده است.
تصوير ورود انگليسي ها به خليج كوچك سيدني در استراليا در1788 ميلادي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
از رهبران كنفدراسيون آمريكا رفع اتهام شد
Jefferson Davis
دادستان كل آمريكا 15 فوريه سال 1869 قرار منع تعقيب جفرسون ديويس رئيس كنفدراسيون آمريكا (رئيس جمهوري ايالات جداشده از اتحاديه) و همكاران او و گردانندگان كنفدراسيون را صادر كرد و به اين ترتيب هيچ كس به خاطر اين عمل كه يك جنگ داخلي چهار ساله با تلفات و ويراني هاي فراوان به دنبال داشت مجازات نشد.
     اين اقدام تاريخي دادستان آمريكا كه مثالي از پيشرفت تمدن بشمار مي رود باعث شد كه انتقام گيري و خط و نشان كشيدني پيش نيايد و حادثه مشابهي روي ندهد و زخمها در مدتي نه چندان طولاني التيام يابد.
    جفرسون ديويس چهار سال بر كنفدراسيون آمريكا حكومت كرده بود. ژنرال «لي» فرمانده كل نيروهاي كنفدراسيون نيز پس از جنگ به تاسيس يك دانشگاه به رياست خود اقدام كرد كه اين دانشگاه به كار ادامه مي دهد و در بسياري از شهرها خيابان و تالار به اسم اوست. يك جاده كه به پايتخت آمريكا ختم مي شود نيز به نام اوست.
    جفرسون ديويس که در سوم ژوئن 1808 به آمده بود در دسامبر 1889 درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که یک ضد کاپیتالیسم به سوی فرانکلین روزولت رئیس جمهوری منتخب تیراندازی کرد و شهردار شیکاگو کشته شد ـ اظهارات بی سابقه او در برابر قاضی


پانزدهم فوریه 1933 یک مهاجر ایتالیایی 33 ساله در یک پارک ساحلی فلوریدا در شهر میامی به سوی فرانکلین دی روزولتFranklin D. Roosevelt رئیس جمهوری منتخب آمریکا که هنوز کار خودرا در این سمت آغاز نکرده بود پنج گلوله شلیک کرد که گلوله ها به روزولت اصابت نکرد، ولی آنتون سرماک Anton Cermak شهردار 60 ساله شیکاگو ـ از یاران روزولت را که در کنار او روی رکاب اتومبیل ایستاده بود مجروح کرد که پس از انتقال به بیمارستان و چندین روز درمان درگذشت. آنتون سِرماک یک چِک تبار بود. چهار تَن دیگر در این تیراندازی مجروح شده بودند که درمان شدند. روزولت، ایستاده از داخل اتومبیل روبازِ بزرگ برای هوادارانش ـ حدودا ده هزار تن سخنرانی می کرد و از آنان که به او رای داده بودند سپاسگزاری می کرد و از برنامه هایش برای پایان دادن به رکود اقتصادی وقت سخن می گفت. تازه شب فرا رسیده بود که وی آغاز به سخنرانی کرده بود.
    ضارب که Giuseppe Zangara نام داشت و یک آجُرکارِ (بنّاء) کوتاه قد (دارای 150 سانتیمتر قد) بود دستگیر شد و پس از محاکمه، بیستم مارس (33 روز بعد) اعدام شد. «زنگارا» در جریان تیراندازی و تلاش افراد و بادی گاردها برای دستگیری اش فریاد می زد که کاپیتالیست ها باید بمیرند و روزی هم که اعدام می شد فریاد زد: خدا حافظ فقیرها. زانگارا در جریان بازپرسی و محاکمه چندین بار گفت که تپانچه را خریده بود تا کاپیتالیست های ظالم را ترور کند و از رئیس آنها شروع کرد. او در جلسه دادگاه متبسّم بود و با لبخند، به پرسش های قاضی پاسخ می داد. او یک بار به قاضی گفت که می دانم که شما به من صندلی برقی می دهید، من از چنین صندلی نمی ترسم، شما هم آقای قاضی، یک کاپیتالیست هستید.
    شهود اعدام «زانگارا» گفتند که وی انتظار داشت که در مراسم پیش از اعدام و بسته شدن به صندلی الکتریک، چند روزنامه نگار آنجا باشند تا حرف هایش را بر ضد کاپیتالیسم بزند و چون مشاهده کرد که روزنامه نگار دعوت نشده است، خیلی ناراحت شد.
    درباره زانگارا، اقدام او و حرف هایش کتاب و رساله های متعدد نوشته شده و در بعضی از آنها، زانگارا از هواداران فرضيه آنارشيسم (حکومت شوراها به جاي افراد) نشان داده شده است. کارشناسان گفته بودند که علت عدم اصابت گلوله ها به روزولت، کوتاهی قد «زانگارا» بود که باید دست خود را بلند می کرد و در این وضعیت، نشانه گیری دشوار بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام برادر مائو در ارومچي و زنده بودن احساس استقلال طلبي در مناطق کاشغر و اويغورنشين
سركرده محلي شهر «ارومچي ـ به معناي چمن سبز» كه اينك پايتخت منطقه خودمختار «زين ژيانگ ــ اويغور» است 15 فوريه سال 1943 «مائو زمين» برادر مائو تسه تونك را دستگير و اعدام كرد. برادر مائو در اين منطقه كه در آن زمان تركستان شرقي خوانده مي شد يك واحد مسلح از انقلابيون چپ به نام لشكر هشتم تاسيس كرده بود تا اين منطقه در پايان جنگ جهاني دوم به دست كشورهاي ديگر نيافتد. جمعيت شهر ارومچي يك ميليون بر آورد شده است.
    اين مناطق و نيز تبت در سال 1907 به چين داده شدند و ترکستان شرقي نام گرفتند. هدف انگليسي ها از اين عمل اين بود که روسيه نتواند از طريق منطقه هيماليا به هندوستان دست يابد. در آن زمان هر قطعه از چين زير نفوذ يک قدرت وقت بود. انگليسي ها مناطق خاوري ايران را هم جدا ساختند و افغانستان نام نهادند تا روسيه نتواند از اين طريق، هندوستان را از چنگ آنها خارج سازد.
    در طول تاريخ، ميان چين و آسياي ميانه چند سرزمين مستقل ازجمله منطقه قراختائيان قرار داشت. در قديم ساکنان کاشغر و اويغورستان عمدتا تاجيک و فارسي زبان بودند. در دهه هاي اخير دولت چین مهاجر چيني (هان) به اين مناطق فرستاده تا تناسب جمعيت تغيير کند. باوجود اين، احساس استقلال طلبي پايان نيافته و چند بار تظاهرات و بپاخيزي مشاهده شده است.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
هواپیما سقوط کرد و اعضای تیم اسکِیتیگ آمریکا و همراهانشان کشته شدند
پانزدهم فوریه 1961 اعضای تیم اسکِیتینگ Figure Skating آمریکا مرکب از 18 بازیکن و 16 تَن همراهان آنان که با پرواز شماره 548 شرکت هواپیمایی سابِنا از نیویورک عازم شهر پراگ محل برگزاری مسابقات بین المللی مربوط بودند بر اثر سقوط هواپیما در نزدیکی شهر بروکسل کشته شدند.
    هواپیما از نوع بوئینگ 329 – 707 بود و قرار بود که در سر راه خود در بروکسل توقف کند، ولی در 40 کیلومتری این شهر هنگام شروع به کاهش ارتفاع سقوط کرد و همه 72 سرنشین آن و یک نفر هم روی زمین که در مزرعه کار می کرد کشته شدند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کاسترو: ما ياد گرفته ايم که با کم بسازيم و پيشرفت کنيم - اگر انسان خود را با وضعيتي که برايش به وجود مي آيد و محيط تطبيق ندهد از ميان مي رود
فيدل کاسترو

فيدل كاسترو بنيادگذار كوباي سوسياليست 15 فوريه 2004 در نطقي در برابر هزار اقتصاددان در نشست هاوانا ضمن اشاره به تحريم چهل و چند ساله كوبا از سوي آمريكا گفت: انسان اگر خود را با وضعيتي که برايش به وجود مي آيد و شرايط محيط تطبيق ندهد از ميان مي رود و ما خيلي زود ياد گرفتيم كه با كم بسازيم و پيش برويم. ما مطلقا بي سواد نداريم، آموزش و پرورش در همه سطوح آن در کوبا مطلقا رایگان است، داراي كمترين درصد مرگ و مير نوزاد در جهان هستيم ، تنها كشور هستيم كه امور بهداشت و درمان درآن مطلقا رايگان و يكنواخت است و كسي نگران ايام بيكاري، از كار افتادگي و پيري خود نيست و از بي عدالتي در جامعه رنج نمي برد.
    درحاشيه اين نشست (ششمين نشست اقتصاددانان 50 كشور در هاوانا كه در آن مسائل توسعه و جهاني شدن اقتصاد يا گلوباليزيشن بررسي شد)، نفت ارزان كشورهاي صادر كننده آن و كالاي ارزانتر كشورهاي آسياي شرقي و جنوبي دو عامل اصلي پيشرفت و رفاه كشورهاي صنعتي معرفي شدند. طبق همين اظهار نظر ها، نفت با يك سوم تا يك چهارم ارزش واقعي وارد بازار كشورهاي صنعتي مي شود و كالاي ساخت كشورهاي آسيايي ديگر دربازارهاي كشورهاي صنعتي به ويژه آمريكا تا پنج برابر خريد، به فروش مي رسد و اين تفاوت بها باعث توليد مشاغل خدماتي در ممالك خريدار مي شود كه با عملي شدن گلوباليزيشن، پنج ميليارد و پانصد ميليون نفر از نفوس جهان بيش از پيش در خدمت و تامين كننده رفاه ششصد ميليون تن جمعيت كشورهاي صنعتي هفت گانه قرار خواهند داد (استثمار).
    [فیدل کاسترو که از سال 2008 بازنشسته شده بود 25 نوامبر 2016 فوت شد.].
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نخستین بانو که در آمریکا ژنرال شد
بانو Jeanne M. Holm نخستین زنی که در آمریکا درجه سرلشکری گرفت و راه را برای افسرِ ارشد شدن بانوان بویژه در نیروی هوایی باز کرد در این روز در فوریه 2010 و در 89 سالگی درگذشت. وی که 23 ژوئن 1921 به دنیا آمده بود کار سپاهیگری را از نیروی زمینی آغاز کرده بود و در زمان مسدود شدن راه زمینی به برلین به دستور استالین در سال 1948 و ایجاد پل هوایی، وی فرمانده گروهان بود که به اهمیت نیروی هوایی پی بُرد و به این نیرو منتقل شد. او در جنگ کره شرکت داشت. وی مدتی از افسران ارشد پایگاه هوایی ناتو در ناپل ایتالیا بود. بانو هُلم در 1971 سرتیپ و در 1973 سرلشکر نیروی هوایی شد. او در گفت و شنید با والتر بوینز ـ مورّخ گفته بود که مهمترین هدف او؛ تشویق بانوان به ورود به نیروی هوایی و خلبان جنگنده شدن و تخصّص در عملیات موشکی است. بانو هُلم که در وازت دفاع نیز مقام بالا داشت در 1975 بازنشسته و مشاور نظامی کاخ سفید از زمان جرالد فورد شد.
    
بانو هُلم در زمان سرگردی و در زمان ژنرالی

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که پوتين خواهان تعدّد قطب هاي قدرت شد
پوتين
به نوشته چند تفسيرنگار، اظهارات11 فوريه 2003 ولاديمير پوتين در تلويزيون فرانسه رونوشت نظرات رهبران وقت آلمان و فرانسه (شرودر و شيراک) بود که ششم فوريه همين سال ابراز کرده و خواسته بودند که مسائل جهاني برپايه موازين شناخته شده و منطق حل شود.
    پوتين گفته بود: "ما بايد مطمئن شويم كه در قبال مسائل بين المللي همه صداها شنيده خواهد شد. ما بايد بدانيم كه چه دنيايي مي خواهيم بسازيم و به نسل بعد بسپاريم. اگر جهان به گونه اي باشد كه تحولات، قابل فهم و پيش بيني باشند؛ دنيايي امن و مصفّا خواهيم داشت و چنين جهاني به وجود نخواهد آمد مگر اينكه قطب هاي قدرت، متعدّد باشند و بر روابط ملل يك قانون واحد و يكسان حكومت كند و آن، قانون بين المللي است و اين است هدف تلاش مشترك ما. مساعي ما اصلاح و رعايت موازين بين المللي است كه احترام به اين موازين مي تواند از همه محافظت كند. با ادامه روش هاي مربوط و متناسب با اوضاع دهها سال پيش و قرون گذشته نمي شود اطمينان به آرامش و پيشرفت داشت. دنياي امروز، دنياي ديگري است زيراکه آگاهي هاي مردم و در نتيجه انتظارات آنان بيشتر شده است.".
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که صدام حسين اعتصاب غذا را بر تحريم محاکمه اضافه کرد
سه شنبه (14 فوريه 2006) هم جنجال محاکمه صدام حسين ادامه داشت و وي در اين جلسه دادگاه اعلام كرد كه با هفت همبند خود (متهمان ديگر) دست به اعتصاب غذازده است زيرا كه به صلاحيت رئيس دادگاه و جريان رسيدگي معترض است. وي كه بلافاصله پس از ورود به جلسه، جر و بحث خود را با رئيس دادگاه آغاز كرده بود در حالي كه فرياد مي زد زنده باد مجاهدين (افرادي كه بر ضد اشغال نظامي عراق مبارزه مي كنند) گفت: ما اعتصاب غذا كرده ايم تا همگان بدانند كه به روش كار شما، رئوف عبدالرحمن (رئيس دادگاه)، و اربابانتان اعتراض داريم. چرا ما را به رغم تحريم جلسات رسيدگي به اينجا كشانيده اند. در اين هنگام رئوف عبدالرحمن چكش چوبي خود را بر بشقابك روي ميزش كوبيد تا صدام ساكت شود كه صدام گفت: بهتر است كه چكش را بر سر خودت بكوبي، حقير (پست).
    در اين هنگام برزان ابراهيم برادر صدام كه باز با زير پيراهني به جلسه دادگاه آمده بود كه ثابت كند او را با زور آورده اند فرياد زد: زنده باد بعث. رئوف عبدالرحمن در واكنش خود گفت: خفه شو. برزان در پاسخ او گفت: به من نگو خفه شو، من آدمي هستم بهتر از تو.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تندیس کفش الزیدی در میدانی در شهر تکریت عراق


از زمانی که منتظر الزیدی (متولّد 15 ژانویه 1979) روزنامه نگار عراقی در جلسه مصاحبه مطبوعاتی مشترک بوش ـ المالکی در بغداد دو لنگه کفش خودرا از پای خارج ساخت و به حالت اعتراض به سوی جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا پرتاب کرد که در آخرین هفته های عمر حکومتش به عراق رفته بود تا با نظامیان آن کشور وداع کند، کفش پرانی یک سمبول اعتراض شده است. الزیدی که با این دلاوری به صورت یک قهرمان درآمده است پس از کتک خوردن از دست ماموران انتظامی عراق (هموطنانش!) به زندان افتاد، شکنجه شد و پس از محاکمه که يک بارهم به تأخير افتاده بود به زندان محکوم شد که بر اثر حمایت مردم و اعتراض آنان بیش از 9 ماه در زندان نبود.
     عراقی ها در همان وقت از یک سکالپتور (پیکرتراش) عراقی خواستند که تندیس کفش الزیدی را بسازد تا آن را در یک میدان تکریت (زادگاه صلاح الدین ایّوبی ـ قهرمان نبرد با صلیبیون اروپایی) نصب کنند که نماد مقاومت عراقی ها باشد. این کفش سفالین در ابعادی بزرگ ساخته شده و در فوريه 2008 با تابلویی در کنار آن در حاشیه شهر تکریت بر پایه ای قرارداده شده است (عکس). اين تصویر همان زمان در رسانه های سراسر جهان و از جمله آمریکا انعکاس يافته بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و «فیل» علامت مشخّصهِ حزب جمهوریخواه آمریکا 146 ساله شد



     از 17 نوامبر 1874 (پائیز 149 سال پیش) شكلِ «فيل» رسما علامت مشخّصه (لگو ـ سَمبُل) حزب جمهوريخواه آمریکا Grand Old Party شده است. قبلا در نشريات، حزب جمهوريخواه ـ GOP را به صورت کاريکاتورِ فيل نشان مي دادند. تصميم به انتخابِ شکل فیل به عنوان لگو که مردم از طریق مطبوعات و کاریکاتورهای مربوط با آن آشنا شده بودند، در نیمه نوامبر 1874 اتخاذ شده بود که 17 نوامبر رسما بکار برده شد. حزب جمهوریخواه آمریکا در 1854 تأسیس شده است. این حزب 6 سال پس از تأسیس، توانست در انتخابات 1860، ابراهام لینکن Abraham Lincoln عضوی از اعضای خود را رئیس جمهوری آمریکا کند و مانع کنفدراسیون شدنِ فدراسیون آمریکا شود. این حزب که شهرت محافظه کار بودن دارد هوادار آزادی فردی، بازار آزاد، رعایت سنّت های آمریکایی و تقویت قدرت و اقتصاد آمریکا بوده و به همین جهت عنوان راستگرا و ملی گرا یافته است. سران فدراسیون (دولت واشینگتن) که بر قدرت آمریکا افزوده اند عمدتا از اعضای این حزب بودند ازجمله مَکینلی، تئودور روزولت، آیزنهاور، ریگن و ....
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    نقل از شماره 103 مجله روزنامک. تمامی صفحاتِ همه شماره های این مجله در این آدرس:
    www.rooznamak-magazine.com
    مشاهده و خواندن مطالب این مجله رایگان است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
استیت های ویومینگ و تکزاسِ آمریکا در نوامبر 1924 (آبان 99 سال پیش) برای نخستین بار دو زن را به ریاست خود برگزیدند



    دهم نوامبر 1924 (99 سال پیش) مردم اِستِیتِ تکزاس آمریکا (در سال 2023 سی و یک میلیونی) بانو Miriam Amanda Ferguson را به ریاست استیت خود انتخاب کردند و شد گاوِرنُر. تکزاسِ آمريكا سالها پیش از آن يك جمهوري مستقل بود.
     در همان ماهِ نوامبر 1924 (99 سال پیش) مردم استیت ویومینگ نیز یک زن به نام Nellie T. Ross را به ریاست این استیت برگزیدند و حاکم ویومینگ شد.
    بانو میریام که دو دوره فرماندار تکزاس بود 86 سال عُمر کرد. بانو میریام از بیستم ژانویه 1925 کار خود را در سمتِ حاکم تکزاس آغاز کرد و بانو نلی از پنجم ژانویه این سال. ماه نوامبر در آمریکا، ماه انتخابات خوانده می شود.
    ـ ـ ـ ـ ـ
    نقل از شماره 103 مجله روزنامک:
    www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
در این روز در سال 2003 سی میلیون در 600 شهر بزرگ جهان برضد تصمیم جورج بوش به جنگ با عراق تظاهرات کردند، ولی چه حاصل!



    انتشار گزارش ها و تفسیرها در فوریه 2003 که نشان می داد تصمیم جورج دبلیو بوش به جنگ با عراق قطعی است و حمله هر روز ممکن است آغاز شود، در سراسر جهان صدای ضد جنگ بلند شد و طبق گزارش های رسانه ای، در پانزدهم فوریه 2003 در 600 شهر حدود 30 میلیون نفر تظاهرات ضد جنگ براه انداختند ازجمله در شهرهای بزرگ آمریکا از جمله نیویورک. شمار تظاهرات و شعارها در این روز در لندن بیش از شهرها دیگر بود، ولی چه حاصل. حمله 33 روز بعد (بیستم مارس 2003) آغاز شد و عراق مدت ها در اشغال نظامی آمریکا بود و چند ماه نیز فرماندار آمریکایی داشت و نظامیان رزمی آمریکا 8 سال و 9 ماه (تا دسامبر 2011) در عراق مستقر بودند و با پیدایش داعش، شماری از آنها به عراق بازگشتند.
    عکس بالا، گوشه ای از تظاهرات ضدجنگ در لندن در پانزدهم فوریه (روزی چون امروز) در سال 2003 را نشان می دهد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سند كتك خوردن عراقي ها از دست انگليسي ها



    پشت جلد نشريه انگليسي «اخبار جهان» كه حاوي اين عكس به همين گونه در شماره هاي 13 و 14 فوريه 2006 روزنامه هاي جهان نقل و کاپي شده بود كه باعث اعتراض جهاني به رفتار نظاميان انگليسي نسبت به عراقي ها شده بود. عكس بالا، كه به صورت فيلمبرداري (تصوير متحرك) گرفته شده و در پشت جلد و صفحه اول نشريه «اخبار جهان» به چاپ رسيده بود، چند نظامي انگليسي را در جنوب عراق نشان مي دهد كه بي رحمانه سرگرم كتك زدن يك نوجوان عراقي هستند كه به احتمال زياد شيعه است.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برفي به ارتفاع 75 سانتيمتر در شهر نيويورك
در سه روز منتهي به 14 فوريه 2006 برف سنگيني بر مناطق شمال شرقي ايالات متحده باريده بود به گونه اي كه ارتفاع متوسط آن در شهر نيويورك به 75 سانتيمتر رسيده بود و فرودگاههاي منطقه بسته شده و يك هواپيماي مسافربر تركيه هنگام پرواز از باند فرودگاه جان اف كندي خارج گرديده بود. عكس، بانويي را در ايستگاه مترو شهر نيويورك (ميدان تايمز و خيابان 42 ) نشان مي دهد. ارتفاع برف به حدي است كه تنها سر و گردن اين بانو ديده مي شود.
    چنين برفي در فوريه 2013 در شمال شرقي ايالات متحده ريزش کرد که در برخي نقاط ارتفاع آن به يک متر رسيده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
عکسی از رویداد 11 سپتامبر 2001 برق دوقلوهای نیویورک که تا فوريه 2010 انتشار نیافته بود
پس از برخورد نخستین هواپیمای مسافربر ربوده شده به برج دوقلوهای شهر نیویورک در یازدهم سپتامبر 2001 به «گرگ سمندینگر Greg Semendinger» خلبان هلی کوپتر پلیس نیویورک دستور داده شده که باخدمه مربوط سریعا خودرا به محل حادثه برساند تا اگر فردی و یا افراد موفق برسانیدن خود به پشت بام ساختمان شده باشند آنان را نجات دهد. این هلی کوپتر در 500 متری برجها بود که هواپیمای دوم به برج اصابت کرد. Greg هدایت هلی کوپتر را به کمک خلبان سپرد و از انفجار ناشی از اصابت هواپیمای دوم عکس گرفت. این عکس منحصر به فرد (عکس پایین) تا 12 فوریه 2010 منتشر نشده بود که در این روز پس از هشت سال و پنج ماه انتشار یافت:


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 15 فوريه
  • 1934:   در این روز Niklaus Wirth دانشمند سویسی علوم کامپیوتر که چند زبان پروگرامینگ ازجمله زبان های پاسکال، اولر، مُدولا را طراحی و قواعدی در نرم افزار که به «ویرت لا» معروف هستند نوشت و همچنین کمک به تکامل artificial intelligence کرد به دنیا آمده و در سال 2021 گام به 87 سالگی گذارده است.
        
        
        
  • 1936:   در اين روز در سال 1936 هيتلر دستور ساخت انبوه فولكس واگن قورباغه اي را به مهندس پورشه طراح آن صادر كرد و نام اين خودرو را به اميد اين كه هر آلماني يك دستگاه از آن را داشته باشد « اتومبيل مردم = فولکس واگن» گذارد.
        
        
  • 1942:   كيم جونگ ايل Kim Jong-il (به افق خاور دور؛ 16 فوریه) به دنيا آمد كه از 1994 زمام امور جمهوري دمكراتيك خلق كره (كره شمالي) را به دست گرفت و هفت سال تا دسامبر 2011 (70 سالگی) حکومت کرد و پس از او؛ Kim Jong-un
         بانو Kim Yo-jong دخترِ كيم جونگ ایل است که سیاستمدار و از مقامات ارشد کره شمالی است و شهرت جهانی دارد.
    Kim Yo-jong دختر بنام Kim Jong-il

  • 1942:   هشتادهزار تَن نظامیان انگلیسی مستقر در سنگاپور كه در آن زمان مستعمره انگلستان بود و فرمانده آنان ژنرال Arthur Percival در پي حمله نيروهاي ژاپني و هفت روز جنگ، تسليم آنان شدند و به اسارت درآمدند که یک پیروزی نظامی بزرگ امپراتوری ژاپن بشمار آمده است. چرچیل نخست وزیر وقت این شکست نظامی را یک فاجعه نظامی برای انگلستان خوانده بود. نظامیان ژاپن با شعار اخراج غربی ها از مشرق زمین، پس از تصرف سراسر مالِی (مالزیا)، وارد سنگاپور شده بودند.
        
        
  • 1944:   شهر برلین پايتخت رايش سوم (حكومت هيتلر) توسط 891 بمب افكن انگليسي ــ آمريكايي بمباران شد كه از لحاظ تعداد هواپيما در طول تاريخ جنگ ها بي سابقه بوده است.
        
        
  • 1948:   (بهمن 1326) دولت وقت ايران اعلام كرد كه تصميم گرفته است معادل ده ميليون دلار اسلحه از آمريكا براي ارتش خريداري كند.
        
        
  • 1948:   (بهمن 1326) علي سهيلي نخست وزير پيشين ایران تحت تعقيب قضائي قرار گرفت. وي پس از رسيدگي قضایی، از اتهامات وارده تبرئه شد.
        
        
  • 1965:   علامت پرچم کنفدراسیون کانادا، برگ درخت می پل Maple (افرا) شد با تعیین رنگ و ابعاد.
        


  • 1966:   (بهمن 1344) :مجلس شوراي ملي لايحه دولت مربوط به ايجاد كارخانه پولاد سازي اصفهان با كمك شوروي را تصويب كرد.
        
        
  • 1968:  


    (بهمن 1346هجري خورشیدی) پرويز خسرواني (سپهبد ژاندارم) بنيادگذار باشگاههاي ورزشي تاج (استقلال) و دیهیم رئيس تربيت بدني و ورزش ايران شد. وي كه بعدا به مناسبت اين سمت، معاون نخست وزير شد قبلا معاون ژاندارمري كل كشور و سالها رئيس ژاندارمري تهران بود که رقابت و دشمني او با سپهبد نعمت الله نصيري معروف است. وی در سپتامبر 2015 و در آستانه 93 سالگی در لندن درگذشت.
        
        
  • 1972:   ژنرال های اِکوادور (کشوری در آمریکای لاتین) کودتا و رئیس جمهوری را برکنار کردند و اعلام داشتند که این، خواست اکثریت مردم بود که با داشتن معادن نفت و گاز و ... در فقر بسر می بردند، این رئیس جمهوری شایستگی نداشت و بزودی انتخابات برای برگزیدن یک فرد بهتر برگزار خواهد شد.
        
        
  • 1972:   از این روز در فوریه سال 1972 در آمریکا، ضبط صدا Sound recording (نوار صدا ـ آواز، آهنگ، گفتار و ... و اینک سی دی و ...آن) نیز مشمول کاپی رایتز قرار گرفت و بدون کسب اجازه صاحب اصلی و یا دارنده امتیاز آن، نسخه برداری ممنوع و مرتکب تحت تعقیب قضایی قرار می گیرد.
        
        
        
  • 1999:  


    عبدالله اوجلان ناسیونالیست کُرد متولد اپریل 1949 با تحصیلات علوم سیاسی و از بنیادگذاران پ ک ک پانزدهم فوریه 1999 در کنیا با کمک اطلاعاتی آمریکا به ترکیه دستگیر و چند روز بعد به ترکیه انتقال یافت. بیشتر فعالیت های اوجلان در منطقه کُردنشین سوریه صورت می گرفت. در پی درگیری های پ ک ک با دولت ترکیه، اوجلان اجبار به تَرک سوریه در اکتبر 1998 شد و به روسیه رفت و از آنجا به یونان و از یونان به ایتالیا که آلمان و ترکیه درخواست استرداد او را از ایتالیا کردند. می خواست که به هلند برود که دولت هلند اجازه نداد، به روسیه رفت و از اینجا باردیگر به یونان و از یونان به کِنیا تا در اینجا تحت حمایت سفارت یونان باشد که 15 فوریه 1999 گرفتار شد و به ترکیه منتقل و به اعدام محکوم شد که این حُکم با هدف استفاده سیاسی از او، به حبس ابد تبدیل و در یک جزیره در دریای مرمره نگهداری می شود.
        
  • 2012:   زندان مرکزی کشور هُندوراس واقع در آمریکای لاتین آتش گرفت و 360 تَن مُردند و عمدتا براثر استنشاق دود و در سلول های زندان.
        
        
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    22 بهمن 1357 ساختمان موسسه مطبوعاتی اطلاعات میدان جنگ بود و اگر به جلسه تبادل نظر سردبیر فراخوانده نشده بودم زنده نمانده بودم
    "امروز ـ به نظر می رسد که روز تغییر تمام عیار در ایران است و به قول تفسیرنگاران، نقطه عطف. امروز آغاز دوره تازه ای در تاریخ ایران است و گزارش های امروز و فردا و پس فردای ما، سطور صفحه اول این فصل از تاریخ وطن خواهند بود. ما امروز باید همه توان خودرا یکپارچه کنیم که جزئیات تحولّات را که تاریخ خواهند شد جمع آوری و درج کنیم ـ درج مطلب با عکس که سندِ نوشته باشد. ما باید ادیشن یکم (چاپ اول) روزنامه را پیش از ساعت یک بعد از ظهر به دست چاپ بدهیم تا مشکل دیروز را که در همه تهران توزیع نشد نداشته باشیم. امروز هم مثل دیروز ممکن است زد و خوردها از بعد از ظهر شدّت یابد و توزیع روزنامه امکان ناپذیر شود. برای مطالب تازه، ما می توانیم چاپ دوم و سوم و شماره فوق العاده بدهیم. من نمی خواهم که هیچکدام از اعضای میزهای خبر بویژه میز اخبار سیاسی و انقلاب پشت میز بنشینند. همه بروند و تلفنی شرح مشاهدات و شنیده ها و استنباط خود را بگویند و ما در اینجا آنهارا برای درج تنظیم ژورنالیستی می کنیم. تنها دبیر و مترجمان میز اخبار بین الملل در تحریریه بمانند و فقط به اخبار مربوط به انقلاب و تحولات و اظهارنظرهای وارده در این باره توجه داشته باشند و لحظه به لحظه مرا آگاه کنند.".
        غلامحسین صالحیار سردبیر وقت روزنامه اطلاعات، ساعت 8 بامداد 22 بهمن 1357 این جملات را خطاب به اعضای تحریریه این روزنامه که آنان را به کنار میز خود احضار کرده بود بیان داشت. در آن ساعت، از خیابانهای اطراف صدای شلیک گلوله و انفجار به گوش می رسید. برخلاف روزهای پیش، در ساختمان مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات از مأموران فرمانداری نظامی تهران ـ مسلح به تفنگ خودکار ـ اثری نبود که در راهروهای ساختمان 8 طبقه ای روزنامه و معمولا در کنار ورودی ـ خروجی های آسانسورها می ایستادند و نیز در مدخل اطاق خبر که یک سالن بسیار بزرگ بود.
        در این سالن، میز اخبار بین الملل که من دبیر آن بودم در کنار پنجره جنوب شرقی قرار داشت و در طرف راست این میز و به فاصله یک متری، میز اخبار سیاسی و انقلاب مستقر بود که این میز اخبار انقلاب را هم تهیه می کرد (پوشش می داد). آن روزها رفت و آمد به میز اخبار بین الملل زیاد بود. اعضای میزهای دیگر می آمدند و می پرسیدند که تازه ها و واکنش های خارجی در باره انقلاب ایران چیست. مخاطبان هم تلفنی همین را سئوال می کردند.
        در آن روز هر لحظه صدای گلوله و انفجار شدت بیشتری می گرفت و همچنین صدای پخش شعار از بلندگوهای خیابانی. اطاق خبر در طبقه چهارم ساختمان قرارداشت. مؤسسه مطبوعاتی اطلاعات در آن زمان همچنان در سه راهی خیابانهای سپه (امروزه؛ امام خمینی) و خیّام قرار داشت و از پنجره شمالی اطاق خبر می شد رفت و آمدها در خیابان سپه را مشاهده کرد. این پنجره در حقیقت یک در شیشه ای بود که به بالکن باز می شد. روزنامه اطلاعات همچنان یک روزنامه عصر بود. [در آن زمان دکتر علیرضا نوری زاده دبیر میز اخبار سیاسی و انقلاب بود و علاوه بر خبرنگاران میز، شخصا هم با نزدیکان آیت الله خمینی، مهدی بازرگان و سران گروهها و جمعیت ها و مقامات مذهبی برای کسب خبر و نظر در ارتباط بود.].
        ساعت از 9 بامداد گذشته بود که چند فرد مسلح به انواع سلاحهای خودکار و نارنجک وارد تحریریه شدند و گفتند که چریک فدایی خلق [یک گروه کمونیستی] هستند و می خواهند به پشت بام طبقه هشتم بروند و به سوی ساختمان شهربانی تیراندازی کنند که کمیته (بازداشتگاه ساواک و اصطلاحا شکنجه گاه مبارزان و مخالفان دولت) در زیرزمین و طبقه پایین آن قرار دارد. هدف آن است که ماموران محافظ با شنیدن صدای تیراندازی به ساختمان، از آنجا خارج و در ساختمانهای مجاور سنگرگیری کنند و دست به تیراندازی متقابل بزنند و چریک ها که در پارک شهر و در اتومبیل و وانت در اطراف ساختمان هستند از فرصت استفاده کنند و کمیته را تصرف، بازداشت شدگان را آزاد و ادوات شکنجه را جهت در معرض دید مردم قرار دادن از آنجا خارج کنند.
        چریک ها که شمار آنان تا 8 ـ 9 نفر افزایش یافت و دو تَن از آنان برادر بودند پس از معرفی خود به سردبیر به طبقه هشتم رفتند و تیراندازی آغاز شد. همچنانکه پیش بینی شده بود ماموران فرمانداری نظامی و محافظان بازداشتگاه ساواک (کمیته) برای پاسخ به تیراندازی آنان به پشت بام های بانک سپه، ساختمان شهربانی، پستخانه، بانک کشاورزی و سرانجام پشت بام مسافرخانه و عمارات واقع در ضلع جنوبی خیابان سپه و صد قدمی ساختمان روزنامه آمدند. چریک ها علاوه بر تیراندازی به سوی ساختمان شهربانی، شلیک به خیابان ورزش و ساختمان بزرگ واقع در کوچه جنوب موسسه اطلاعات را که قبلا سفارت اتریش در آنجا بود آغاز کردند و پی در پی برایشان مهمات (فشنگ) وارد می شد. آنان در پاسخ به این سئوال که چرا به خیابان ورزش و ساختمانی جنوبی تیراندازی می کنید گفتند که دسته ای از ما در خیابان جنوبی پارک شهر موضع گرفته است تا به ساختمان (کاخ) دادگستری و بازداشتگاه واقع در زیر این کاخ حمله کند زندانیان را که بعضا برای دزدیدن یک آفتابه بازداشت هستند و یا چک بدون محل (برگشتی) صدتومانی داده اند تا غذا برای فرزندانشان تهیه کنند آزاد سازند و نیز بایگانی پرونده ها را که برای اشخاص بدون پارتی تشکیل شده اند و پیشینه آنهارا خراب نشان می دهند آتش بزنند.
        مطالب چاپ اول روزنامه در این شرایط سخت تکمیل شد. ساعت حدود 2 بعد از ظهر بود که صالحیار دبیران میزها را برای تبادل نظر فراخواند. اطاق جلسه پنجره به بالکن شمالی داشت و ترس از اصابت گلوله سبب شد که جلسه تبادل نظر در قسمت بدون پنجره سالن که میز عکس در آنجا قرار داشت تشکیل شود. میز اخبار بین الملل در ضلع جنوب شرقی سالن و در کنار یک پنجره بزرگ قرار داشت. من پیش از رفتن به جلسه تبادل نظر، علی مؤید بهارلو مترجم اخبار به زبان فرانسه را که پشت به پنجره و در سمت چپ من می نشست و نیز پرویز ایرانزاد مترجم اخبار انگلیسی را به طبقه بالاتر ـ اطاق تله پرینترها فرستادم تا همانجا و ایستاده، اخبار وارده را بخوانند و اگر موضوع مهمی بود تلفنی اطلاع دهند. در قسمت پایین تر، میز نعمت ناظری و حسن پویان مترجمان اخبار انگلیسی و نیز دو روزنامه نگار افغانِ پناهنده شده به ایران نشسته بودند که آنان هم مترجم مقالات نشریات از زبان انگلیسی برای ما بودند.
        در جلسه تبادل نظر، هنوز صالحیار لب به سخن نگشوده بود که صدای اصابت گلوله و شکستن پنجره از طبقه سوم بگوش رسید و اندکی بعد، یک چریک خون آلود از آن طبقه به طبقه چهارم آمد و گفت که تیر خورده ولی هنوز می تواند فعال باشد ولی لازم است که موضوع را به برادرش که در طبقه هشتم تیراندازی می کند خبر دهیم. چریک مجروح سپس خونریزان به بالکن ضلع شمالی (مقابل ساختمان پستخانه و مسافرخانه رفت) و به تیراندازی ادامه داد که اطاق خبر زیر بارانی از گلوله قرار گرفت. چریک مجروح دوباره گلوله خورد، کشته شد و همانجا در خون خود غلطید و ... و به این ترتیب ادامه جلسه تبادل نظر به ساعت 3 و 4 بعد ازظهر موکول شد و دبیران به میزهای خود بازگشتند.
        من پس از بازگشت به میز اخبار بین الملل، دیدم که یک گلوله پنجره مجاور صندلی مرا سوراخ کرده است. اگر بهارلو به اطاق تله پرینترها و من به جلسه تبادل نظر نرفته بودیم هر دو با آن گلوله کشته شده بودیم. گلوله که از بالای صندلی من و صندلی بهارلو گذشته بود هر دوی ما را می کشت.
        قرارشد که پنجرهِ سوراخ شده به همان صورت باقی بماند و بازدید کنندگان از مؤسسه آن را ببینند که باقی مانده بود و در دهه 1370 که دو سه بار به تحریریه روزنامه سر زدم همچنان به همان صورت بود و شنیدم که تا زمان انتقال موسسه مطبوعاتی اطلاعات به محل تازه خود در منطقه میرداماد ـ خیابان نفت جنوبی، در همان وضعیت نگهداری شده بود.
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.



     

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com