Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
16 اوت
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 16 اوت
ايران
آغاز حكومت قراختائيان بر كرمان ـ اشاره اي به احساسات ناسيوناليستي کرمانيان
قراختائیان (قره ختائیان و اصطلاحا؛ زردپوستان سیاه)كه به تُرکی مکالمه می کردند و اصل آنان از مناطق شمال غربی چین است و آلتائيک بوده اند از روزي چون امروز در سال 1227 میلادی حکومت بر كرمان را آغاز کردند. بُراق حاجب (قُتلُغ خان) 16 آگوست سال 1227 ميلادي (606 هجري خورشيدي) غياث الدين پيرشاه حكمران كرمان را كشت و سلسله قراختائيان كرمان را تاسيس كرد. در آن زمان؛ كرمان، مكران (بلوچستان تا مرز ايالت سند) و قسمت هاي ديگري از جنوب شرقي ايران كه يك قلمرو ايالتي را تشكيل مي دادند (ایالت کرمان) تحت سلطه غياث الدين بودند.
    كرمانيان كه شهرت به ناسيوناليست بودن و کرامت دارند با داشتن دهها سال حاكم تُرك (سلجوقي و قراختايي) حتي يك واژه تُركي ياد نگرفته و بكار نبرده اند.
    سلطان جلال الدين خوارزمشاه در تفليس بود كه از قتل غياث الدين آگاه شد و براي تنبيه «بُراق»، 17 روزه خود را از گرجستان به كرمان رساند. با وجود اين، بُراق باقي ماند.
    سلطان جلال الدين كه او هم از طايفه تُركان بود در سال 1230 ميلادي در منطقه رضائيه به دست كُردها كشته شد. تاريخ از او به عنوان مردي جنگي، ولي فاقد تدابير كشورداري و مديّريت ياد مي كند.
    «بُراق» پس از هفت سال حكومت بر كرمان درگذشت و وفات ابوحامد كرماني مؤلف و عارف معروف چهار سال پس از مرگ بُراق در سال 1238 ميلادي اتفاق افتاد. اين وقايع همزمان با جنگهاي صليبي و لشكركشي هاي پي در پي اروپاييان به خاورميانه به منظور تصرف بيت المقدس و به اظهار خودشان، خارج ساختن تُربَت مسيح از دست ديگران صورت مي گرفت. در آن زمان (قرون 12 و 13 میلادی) حکومت مصر، تونس، سوریه، یمن، حجاز و مناطقی که امروز کشور عراق شده اند، فلسطین و بخش هایی از ترکیه امروز در دست کُردان ایّوبی بود. سرسلسله این کُردان، صلاح الدین ایّوبی متولد شهر تِکریت بود. صلاح الدین و ایوبیان بودند که از خاورمیانه در برابر تعرّض اروپاییان (صلیبیون) دفاع می کردند. دودمان ایّوبیان شامل هشت سلطان بود و همزمان دارای دو پایتخت بودند: قاهره و حَلَب.
    
تصویری از صلاح الدین ایّوبی (کُرد)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ماجرای ورود پرتغالی های به خلیج فارس و تصرف هرمز ـ تماس های آلبوکرکی با شاه اسماعیل ـ ائتلاف شاه عباس با انگلیسی ها و مسائل چندصد ساله
آلفونسو (آفونسو) دا آلبوکِرک (آلبوکِرکی) دریاسالار پرتغالی ـ که در جریان فعالیت های استعماری پرتغال، در سال 1503 به منطقه گوا Goa در هندوستان رسیده بود، در دومین ماموریت خود در مشرق زمین، در «گوا ـ اینک یک ایالت ساحلی واقع در جنوب غربی هند» ـ از اهمیت استراتژیک و تجاری تنگه هرمز و جزایر مدخل آن تا گُمبرون (بندرعباس) آگاه شد که قرن ها معبر دریایی و رابط میان ایران، آفریقا و خاور دور بوده اند [و اینک گذرگاه نفت] و نیز از تلاش اسماعیل صفوی ـ شاه تازه به یکپارچه کردن ایران آگاه شده بود، در آگوست 1507 تصمیم به تصرف هرمز (تلفظ پرتغالی آن اُرمُز، گرفته شده از نام باستانی عهد هخامنشیان آن؛ اَهرمَزد) گرفت و با 7 کشتی توپدار و 500 تفنگدار دریابُرد عازم هرمز شد. وی همچنین شنیده بود، حاکم کرمان که منطقه هرمز از زمان کوروش بزرگ بخشی از این استان است (که تا چند دهه پیش هم بود و اینک بخشی از استان هرمزگان) با شاه اسماعیل میانه خوبی ندارد، به نظامیانش نیاز دارد و نیروی اضافی به کمک حاکم محلی هرمز نخواهد فرستاد.
     نیروی مدافع هرمز سلاح آتشین (توپ و تفنگ) نداشت و آلبوکرک توانست 25 سپتامبر 1507 جزیره را تصرف کند. در اینجا بود که شاه اسماعیل نماینده ای جهت گفت و گو نزد آلبوکرک فرستاد. در پی این مذاکرات، آلبوکرک تصمیم به بازگشت به «گوا» گرفت زیراکه متوجه شد پرتغال [غرب] با شاه اسماعیل در قبال عثمانی و موضوع تجارت با خاوردور از راه دریا نظرات مشترک دارند.
    در گوا نیز آلبوکرگ با «سفیر شاه اسماعیل در گجرات هند» ملاقات کرد. پس از این مذاکرات بود که وی Miguel Ferreira را از جانب خود به تبریز فرستاد تا با شاه اسماعیل روی امور بیشتری مذاکره کند. در این سفر، فرستاده آلبوکرک حرف هایی (درباره امپراتوری پهناور ایران ـ از مدیترانه و دریای سیاه تا رود جیحون، رود سند و شامل تمامی منطقه خلیج فارس و سرزمین عُمان که 12 قرن بر سر پا بود و از شرق دفاع کرد) شنید و در بازگشت به گوا، به او گفت و آلبوکرک نگران آینده متصرفات پرتغال در هندوستان و جزایر واقع در جنوب یمن و عُمان شد. تحت تأثیر این نگرانی، بالاخره وی قصد تصرف مجدد هرمز کرد و در سال 1515 با نیرویی دو برابر سال 1507 عازم هرمز شد و این جزیره نه چندان دور از گُمبرون (بندرعباس) را تصرف کرد و دست به خشونت زد بگونه ای که جماعتی از هرمزیان به جزیره بزرگتر قشم رفتند و ساکن این جزیره شدند. آلبوکرک در این سفر در جزیره هرمز بیمار شد. این بیماری او را رها نساخت و در بازگشت به گوآ، در همین سال و در 63 سالگی درگذشت. با وجود این، هرمز تا سال 1622 در تصرف پرتغالی ها بود و در این جزیره یک قلعه (سربازخانه) ساختند که ویرانه آن باقی مانده است. در این سال، شاه عباس یکم با کمک ناوگان انگلیسی ها پرتغالی هارا شکست داد و از خلیج فارس بیرون راند. وی غافل از این بود که همدستی انگلیسی ها با او، در اجرای سیاست دست اندازی درازمدت دولت لندن به منطقه است که این سیاست اجرا شد و اینک پس از گذشت 4 قرن پیامدهای آن را شاهد هستیم.
    آلبوکرک پیش از تصرّف مجدد هرمز، قصد خود به تصرف مناطق اطراف تنگه مالاکا و تسلط بر راه دریایی میان چین و غرب آسیا را به اجرا درآورده بود. نوشته اند که وی این قصد خودرا (با هدف فریب)، قبلا به شاه اسماعیل صفوی که درصدد بازگرداندن غرب رود سند به قلمرو ایران بود اطلاع داده بود.
    آلبوکرک با 18 کشتی توپدار و 1200 تفنگدار دریابُرد رهسپار جنوب شرقی آسیا شد و 15 آگوست 1511 مالاکا [واقع در 148 کیلومتری کوالالامپور پایتخت کنونی فدراسیون مالزیا] را که در جنوب شبه جزیره مالی Malay قراردارد و ناظر بر تنگه ای به همان نام است تصرف کرد. یک قرن و اندی بعد هلندی ها که بر اندونزی (هند هلند) مسلّط بودند مالاکا را از چنگ پرتغالی ها خارج کردند و قرن بعد انگلیسی ها در آنجا برجای هلندی ها نشستند و دو قرن در اینجا بودند. در زمان جنگ جهانی دوم، ژاپنی ها آن منطقه را تصرف کردند. سپس احمد سوکارنو پدر کشور اندونزی مدعی بخشی از آن شد ولی به رغم ورود به چند زد و خورد مسلحانه موفق به رسیدن به هدف نشد. اینک مجموعه این منطقه به استثنای سنگاپور، فدراسیون مالزیا را تشکیل می دهد.
    
باقیمانده قلعه پرتغالی ها در جزیره هرمز ـ تصاویر شاه اسماعیل و آلبوکرک

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نخستین فرار شاه از كشور ـ روزي که شاه از طريق فرودگاه کلاردَشت به صورت فرار از كشور خارج شد
شاه و ثريا از شمال كشور به بغداد و از آنجا به رم رفتند ـ اين عكس در رم از آن دو برداشته شده بود
سرهنگ نعمت الله نصيري (بعدا سپهبد) فرمانده وقت واحد گارد سلطنتي نامه شاه مبني بر عزل دكتر محمد مصدق از نخست وزيري ايران را (که 3 روز پیش از آن تاریخگذاری شده بود)، ساعت 2 بامداد 16 آگوست 1953 (25 امرداد 1332) به خانه او واقع در خيابان كاخ (خيابان فلسطين جنوبي) رسانيد كه توسط ماموران محافظ خانه دستگير و بازداشت شد و چند ساعت بعد، شاه پس از اطلاع از دستگیری نصیری، با بانوی خود ثريا از طريق فرودگاه كلاردشت با هواپيماي اختصاصي كه خاتمي افسر نيروي هوايي (بعدا شوهر فاطمه، خواهر شاه) خلباني آن را برعهده داشت به صورت فرار از كشور خارج شد و به بغداد رفت، زيرا كه واحد گارد او خلع سلاح، و دستور احضار سرلشكر بازنشسته فضل الله زاهدي (که شاه به او حكم! نخست وزيري داده بود) و جمع ديگري داده شده بود و كار جمع آوري عكسهاي شاه از ادارات دولتي هم آغاز گرديده بود. مطابق قانون اساسي وقت، پس از تایید مجلس حکم نخست وزيری باید صادر می شد و آن هم پس از کناره گیری نخست وزیر سابق و یا رای عدم اعتماد مجلس نسبت به او. بنابر اين عمل شاه غيرقانوني اعلام و کودتا تلقي شده بود. اکثریت مردم آن دوره پارلمانی را منحل کرده بودند و مجلسی وجود نداشت که رئیس دولت را برکنار کند. شاه پس از امضای نامه برکناری مصدق به رامسر رفته بود تا اگر توطئه شکست بخورد بتواند از کشور فرار کند و سه روز فاصله میان نوشتن نامه و ابلاغ آن به همین سبب بود. بعدا گفته شد که عوامل کودتا (ازجمله سازمانهای اطلاعاتی لندن و واشنگتن) کاغذ «سفید امضاء» از شاه گرفته و بعدا آن را پرکرده و به نصیری جهت ابلاغ داده بودند. کودتای 28 امرداد مسیر تاریخ ایرانیان را تغییر داد و رشد سیاسی آنان را متوقف ساخت.
     دكتر حسين فاطمي وزير امور خارجه وقت «خروج شاه بدون اطلاع قبلي» از كشور را «فرار» او اعلام و به ملت گزارش كرد که اين عمل شاه به منزله استعفاي او است. دكتر فاطمي سپس به نمايندگي هاي ايران در كشورهاي ديگر دستور اکيد داد كه سراغ شاه نروند زيرا كه وي يك فراري است و سمتي ندارد.
     در پي اعلام خروج شاه از كشور، مردم به خيابانها ريختند و مجسمه هاي او و رضاشاه را پايين آوردند. گروهي از مردم نيز در گوشه و كنار تهران از جمله ميدان بهارستان تشكيل اجتماع داده و خواستار برقراري نظام جمهوري و لغو سلطنت شدند. در همين روز كاخ هاي سلطنتي مهر و موم شد و برنامه دعا به جان شاه در پادگانها لغو گرديد.
    در بهمن ماه سال1357 (25 سال و شش ماه پس از براندازي 28 امرداد و سه روز پس از پيروزي انقلاب) در بازجوئي از سپهبد نصيري، مواردي از سئوالات مربوط به نقش او در براندازي دكتر مصدق بود. نظام سابق در ماههاي آخر عمر خود، با هدف آرام كردن مردم جمعي از مقامات پيشين از جمله نصيري را بازداشت كرده بود كه در روز پيروزي انقلاب، بيشترشان در همان بازداشتگاه (پادگان جمشيديه) به دست انقلابيون افتادند و بسياري از آنان ازجمله نصيري بعدا به حکم قاضي شرع دادگاه انقلاب اعدام شدند.
25 سال و شش ماه پس از براندازي 28 امُرداد، دربهمن ماه 1357 و دو ــ سه روز پس از پيروزي انقلاب در بازجوئي از سپهبد نصيري، مواردي از سئوالات مربوط به نقش او در براندازي دولت دمکراتيک دكتر مصدق بود كه از سوي ياران مصدق كه در دولت موقّت (کابينه مهدي بازرگان) عضويت داشتند بعمل آمد ـ نصيري كه در نخستين دسته اعدامي ها قرارداشت در اين عكس در بهمن 1357 با سر زخم بندي شده در اثناي بازجوئي ديده مي شود ـ نظام سابق در ماههاي آخر عمر خود جمعي از مقامات پيشين از جمله نصيري را با هدف آرام كردن مردم بازداشت كرده بود كه پس از پيروزي انقلاب بسياري از آنان در همان بازداشتگاه به دست انقلابيون افتادند كه بيشترشان اعدام شدند

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قانون مطبوعات مصوب 1358 شوراي انقلاب ـ قانون مطبوعات مصوب 1364 ـ محدوديت ها و کمبودها ـ روش کشورهاي ديگر
25 امرداد 1358 (16 آگوست 1979) شوراي انقلاب يك قانون مطبوعات تازه براي ايران تصويب كرد كه شش سال اجرا شد و سپس جاي خود را به قانون مطبوعات فعلي (مصوب سال 1364 = 1985 و زمان وزارت محمد خاتمي) سپرد. به اظهار برخي اصحاب نظر، قانون مطبوعات مصوب 16 آگوست سال 1979 بهتر از ساير ضوابط مطبوعاتي ديگر در طول تاريخ ژورناليسم ايران بوده است زيرا كه انتشار روزنامه حرفه اي را كار روزنامه نگار دانسته و تاكيد داشت كه اگر دولت (هيات نظارت) ظرف سه ماه پس از دريافت تقاضاي صدور پروانه، نظر خودرا اعلام نكند متقاضي مي تواند به دادگاه دادخواست دهد و حكم دادگاه قطعي خواهد بود (تبصره 2 ماده 10). در قانون بعدي (مصوب 1364) راي هيات نظارت «قطعي» اعلام شده است. در قانون فعلي، روزنامه نگار بودن متقاضي شرط نيست ولي بايد صلاحيت او قبلا به تاييد وزارتخانه هاي اطلاعات، دادگستري و نيروي انتظامي رسيده باشد (تبصره 6 ماده 9)، عليه نظام جمهوري اسلامي فعاليت و تبليغ نكرده باشد (تبصره 8 ماده 9) و از مقامات نظام پيشين و وابستگان رژيم سابق در طول مدتي از 15 خرداد 1342 تا 22 بهمن 1357 نباشد (تبصره 5 ماده 9) و .... شنيده شده است كه ضمن بررسي سوابق متقاضيان انتشار نشريه، به گزارش هاي ساواك منحله نيز استناد مي شود!. به علاوه، كار رسيدگي در هيات، بدون حضور متقاضي و شنيدن مدافعات او (يكجانبه) صورت مي گيرد. نظر سه مرجع (وزارت اطلاعات و ...) هم به فرد اعلام نمي شود تا از خود دفاع كند.
    قانون فعلي (که به حرفه اي بودن مطبوعات اشاره ندارد) دست دولت و كارمندان شاغل را براي انتشار روزنامه بازگذارده است كه در قوانين قبلي چنين نبود (مي دانيم كه ژورناليسم قوه چهارم دمكراسي شناخته شده است و از زمان انقلاب فرانسه و انقلاب استقلال آمريكا، امرتفكيك قوا ـ به صورت يك اصل قطعي درآمده است). به علاوه با مجاز شدن فعاليت مطبوعاتي كارمند شاغل، موضوع تمام وقت بودن چنين كارمندي زير سئوال رفته است. قانون فعلي كمك مالي دولت (مستقيم و غير مستقيم) را به روزنامه ها منع نكرده و اين سوبسيد در ايران امروز امري عادي شده است (و شايد تعدد روزنامه ها به همين دليل ـ دريافت ريال و ارز از دولت ـ باشد).
    در بند «ب» ماده 2 قانون فعلي مطبوعات (فصل رسالت مطبوعات) پيشبرد اهدافي كه در قانون اساسي جمهوري اسلامي بيان شده از رسالت هاي مطبوعات ايران بشمار آمده است. بند «د» اين ماده بر رسالت مطبوعات ايران، اين عبارات را افزوده است: «مبارزه با مظاهر فرهنگ استعماري، ترويج و تبليغ فرهنگ اصيل اسلامي و گسترش فضائل اخلاقي.».
    در ماده 6 قانون مصوّب سال 1364، نشر مطالب الحادي و مخالف موازين اسلامي و ترويج مطالبي كه به اساس جمهوري اسلامي لطمه وارد كند و همچنين اشاعه فحشاء و منكرات و انتشار عكسها و تصاوير و مطالب خلاف عفت عمومي، تحريص و تشويق افراد و گروهها به ارتكاب اعمالي عليه امنيت، حيثيت و منافع جمهوري اسلامي در داخل و يا خارج، اهانت به دين مبين اسلام، مقام رهبري و مراجع تقليد، افترا زدن به مقامات ـ نهادها و ارگانها و افراد كشور، پخش شايعات و مطالب خلاف واقع و يا تحريف مطالب ديگران، انتشار مطلب عليه اصول قانون اساسي و نيز استفاده ابزاري از افراد (اعم از زن و مرد) در تصاوير و محتوا و تبليغ تشريفات و تجملات نامشروع ممنوع شده اند. انتشار نشريه بدون پروانه هم جرم است.
    کشورهای دیگر، نظام رسانه ای (همانند نظام پزشکی) دارند نه قانون مطبوعات و موارد کیفری این حرفه در قانون کیفر عمومی شان مندرج است. هدف از نظام رسانه ای تنظیم وضعیت با هدف رشد حرفه ای رسانه ها به عنوان ابزار ارتقاء همه جانبه مردم (فرهنگ، تمدن و معلومات عمومی) و دفاع از وطن است. یکصد و چند سال پس از مشروطیت، ما هنوز الگو و چارچوب سازمان تحریری (سلسه مراتب اطاق خبر)، اقتصاد مطبوعاتی (بودجه نویسی برای یک روزنامه و رعایت اقتصاد و صرفه جویی)، سقف تیراژ لازم (نصاب فروش) برای اینکه یک نشریه عنوان عمومی و حرفه ای به دست آورد و یا اینکه آن را از دست ندهد و ... نداریم. هنوز تعریف روزنامه نگار (ژورنالیست) برحسب تجربه و تحصیلات را ننوشته ایم (در کشورهای دیگر، یک فرد بدون تطبیق با چنین تعریفی و قرارگرفتن در چارچوب آن نمی تواند خودرا روزنامه نگار بنامد)، فدراسیون صنفی برای نظارت بر رعایت اخلاق روزنامه نگاری و شرایط دیگر و حقوق کار، و نیز باشگاه مطبوعات جهت گردهمایی و اجاره دادن میز به فری لنس ها (روزنامه نگاران بدون وابستگی استخدامی ـ حق التحریری) و انجام مصاحبه و برگزاری میز گرد در آنجا نداریم، سازمان و سندیکای توزیع مقالات و فیچر و گزارش سفر و ... نویسندگان مستقل را بوجود نیاورده ایم (که طبق بررسی سال 2010، دوم سوم مخاطبان قرن 21 طالب این قبیل مطالب هستند)، و درحالیکه در کشورهای دیگر (در آمریکا در مورد تاسیس رادیو تلویزیون) پروانه رسانه یکساله و یا در سه سال اول «موقّت» صادر می شود و متقاضی (که باید خود ژورنالیست تمام عیار باشد و یا ژورنالیست حرفه ای معرفی کند)، قبلا سرمایه لازم (در مورد روزنامه، هزینه صد شماره) به دست دهد و محل کار و ابزار فنی لازم را داشته باشد و ...، ما چنین ضابطه ای را نداریم. در بعضی از کشورها، به متقاضی پروانه موقت یک ساله داده می شود تا در این فرصت وسائل کار را فراهم و معرفی کند تا بررسی و «پروانه شروع» صادر شود. صدور اجازه شروع به کار (پروانه شروع) موکول به ارائه محل و ابزار فنی، سرمایه و داشتن سازمان و معرفی اعضای تحریریه (که باید قبلا عنوان روزنامه نگار کسب کرده باشند) است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام خوش كيش مدير كل بانك مركزي ایران به جرم تورّم و شناور نکردن ارز ـ حرام اعلام شدن معاملات ارزی از طریق قاچاقچیان و دلالان غیر مجاز
خوش كيش
يوسف خوش كيش یکی از مديران كل بانك مركزي در دوران نظام سلطنتی سپیده دَم 24 اَمُرداد 1359 (جمعه 16 آگوست 1980) به حکم دادگاه انقلاب تهران اعدام شد.
    روزنامه هاي تهران، در شماره هاي شنبه ـ 25 امُرداد 1359 (19 ماه پس از انقلاب) اعلاميه دادستاني انقلاب مبني بر اعدام خوش کیش را منتشر كرده بودند. در اين اعلاميه، دادستاني انقلاب نوشته بود كه «خوش كيش» پس از محاكمه در روزهاي 18 تا 20 اَمُرداد، مفسد في الارض و محارب با خدا و رسول او تشخيص داده شده بود.
     در اين اعلاميه آمده بود كه «یوسف خوش كيش فرزند احمد» در طول مديريت خود بر بانک مرکزي ايران، به اقتصاد كشور خيانت بزرگ كرده بود و مرتكب هلاك حرث و نسل شده بود. اعدام خوش کيش بیست سال پس از تاسیس بانک مرکزی ایران صورت گرفت که هجدهم امُرداد 1339 (نهم آگست 1960) برای در کنترل داشتن سیاست های پولی کشور آغاز بکارکرده بود.
    خبرنگارانی که در جلسات محاکمه شرکت کرده بودند گفته بودند که خوش کیش بدون توجه به سرانجام کار [دورنگری]، به اشاره دولت و تا هر میزان که دولت اراده می کرد و از او می خواست، از اسکناس های چاپ شده (پول کاغذی) به حساب های دولتی واریز می کرد که این پول به جریان می افتاد و تورّم و گرانی را افزون می کرد. به علاوه، اصرار نداشت که نرخ برابری ارزها را شناور کند تا بازار ارزش آنهارا با توجه به وضعیت ریال و اقتصاد کشور تعیین کند. مطابق نظریه های پدران علم اقتصاد، پول هم یک کالا است و تابع ضابطه [اصل] عرضه و تقاضا. بهای مستغلات ظرف 5 سال شده بود ده برابر ولی دلار همان هفت تومان و یک قران و ده شاهی بود، از این دست می آمد و از آن دست می رفت و صرف سرمایه گذاری افراد در کشورهای دیگر، خوشگذرانی آنان در خارجه و یا وارد کردن اتومبیل قراضه (اتومبیل دست دوم) از اروپا و تبدیل ایران به گورستان اتومبیل می شد. خوش کیش در کارهای خود خدا، عدل الهی و معاد را در نظر نداشت. بانک مرکزی کنترل کننده و طرّاح سیاست پولی کشور و از این رهگذر حافظ منافع آحاد ملّت است نه بله قربان گو و گوش به دستور دولت. بانک مرکزی و شورای پول را برای این ساخته اند که ارزش پول کشور را در چارچوب استقلال خود پاسداری و حفظ کند. مدیریت این بانک مقامی در حد رئیس دولت است. چنین مقامی نباید شب ها خواب داشته باشد ـ باید همواره نگران منافع ملّت باشد و اگر نتواند، کنار برود و برای خود کیفر آخرت را نخرد.
    خوش کیش در پاسخ به پرسش ها گفته بود که مأمور بود و معذور و جواب شنیده بود که مگر نظامی بود که کورکورانه دستور مافوق را اطاعت کند، باید در برابر زورگویی کناره گیری می کرد. نباید وسیله خیانت به مردم قرار می گرفت. گرانی بر مردم عادی فشار بیشتری وارد می سازد و نفرین می کنند. باید می دانست پولی که به خارج برود بازگشت ندارد. از یک دست به بانک های داخلی اعتبار می داد و از دست دیگر اشاره می کرد که برای چه کسانی اعتبار باز کنند و به چه کسانی وام بدهند ـ وام بدون وثیقه و بدون رعایت اصول، ضوابط و حتی تشریفات و این وام ها دو روز بعد سر از اروپا و آمریکا در می آورد و یا صرف واردات غیر ضروری و در نتیجه بیکاری مردم و درجا زدن کشور می شد. انتقام مردم بکنار، چرا از خدا نمی ترسید و مجازات آخرت را بیاد نمی آورد؟.
    محاکمه خوش کیش همزمان با نخست وزیرشدن محمدعلی رجایی بود. همچنین، همزمان با پایان گرفتن محاکمه خوش کیش (بیستم اَمُردادماه 1359) دفتر امام خمینی به امضای او اعلامیه ای انتشار داد که صراحت بر حرام بودن معاملات ارزی از طریق قاچاقچیان و صرّافان فاقد مشروعیت و بویژه در شیخ نشین های خلیج فارس دارد. در اعلامیه [که متن آن در شماره 16211 روزنامه اطلاعات درج شده است و گپی آن در زیر این مطلب درج شده است] آمده است که طاغوتیان می کوشند از طریق قاچاقچیان و دلالان، ارز خارج کنند و این عمل فاقد مشروعیت و حرام است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
گُپی متن اعلامیه دفتر امام که در روزنامه اطلاعات، شماره بیستم مرداد 1359 درج شده است


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام سه محکوم دیگر دادگاه انقلاب ازجمله رئیس پیشین زندان اوین در 24 اَمُرداد 1359
سپیده دم جمعه ـ 24 امُرداد 1359 (16 آگوست 1980) و در کنار یوسف خوش کیش رئیس کل پیشین بانک مرکزی ایران، سه تَن ديگر به حکم دادگاه انقلاب تهران اعدام شدند. جلسات محاکمه این سه تن از 18 تا 20 اَمُرداد برگزار شده بود.
    این سه؛ هوشنگ اميرافشارنيا رئيس اسبق زندان اوين، احسان شهبازي و قدرت جمشيدي بودند.
    در اعلاميه دادستان انقلاب درباره اعدام این سه تن، تاكيد شده بود كه احسان شهبازي از سوي ساواك در كنفرانس ها شركت مي كرد تا خبرچيني کند و يكي از جرايم او كمك به تحكيم پايه هاي حكومت پهلوي بود. شهبازی همچنین از سوی ایران در جلسات سنتو و در کنفرانس های امنیتی در ایران و اسرائیل شرکت کرده بود و از همکاران نزدیک نصیری، ثابتی و مقدم (رئیسان و مقامات پیشین ساواک)بود. جرم قدرت جمشیدی، شرارت و اشاعه فحشاء اعلام شده بود.
    همزمان، اسامی کامل صدها خبرچین سابق ساواک به روزنامه ها داده شده بود و انتشار یافته بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام عاملان کودتاي نوژه ـ يك سپهبد و 14 تن ديگر به جرم ياغي شدن بر امام عادل تيرباران شدند
سپهبد سعيد مهديون
خبر گزاري پارس كه هنوز به «ايرنا» تغيير نام نداده بود حكم قاضي شرع شعبه اول دادگاه انقلاب درباره 15 تن عاملان کودتاي نوژه را كه روز پيش از آن اعدام شده بودند به روزنامه هاي تهران داده بود كه در شماره هاي 25 امرداد سال 1359 خود با عكس برخي از آنان منتشر كرده بودند.
    در اين گزارش، از اين عده به عنوان ياغيان بر امام عادل و قيام عليه جمهوري اسلامي كه از حمايت آمريكا و اسرائيل برخوردار بودند نام برده شده بود. گزارش نشانه مي داد كه اين گروه از جمله كساني بودند كه 18 تير1359 دست به يك كودتاي نافرجام زده بودند که قرار بود با حملات هوايي از فرودگاه نوژه (شاهرخي سابق) آغاز شود و محاكمه آنان روزهاي هجدهم تا بيستم مرداد انجام و جملگي مفسد في الارض تشخيص داده شده و تيرباران گرديدند. اسامي اين دسته چنين گزارش شده بود:
    سپهبد سعيد مهديون رهبر كودتا، سرهنگ دوم احمد آزموده، سرگرد كورس آذرتاش، سروان هرمز زمانپور، ستوان شكرالله احمدي، استوار قاسم نقيب زاده، استوار جمشيد بختيار، نظامي غلامحسين خرقاني خوب، نظامي محمود كياني، ذبيح الله مومني، منصور كتيرلو، مرتضي فرحپور، منصور ساجدي، علي اكبر عوض زاده، و اسماعيل عرب شيرازي.
اعدام شدگان:سرگردآذرتاش ــ كتيرلو ــ فرحپور ــ ساجدي ــ عوض زاده ـ عرب شيرازي وستوان احمدي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اختلاف رئيس جمهور و نخست وزير بر سر تعيين وزيران ـ تعليق پرداخت مستمري بازنشستگان مقيم خارج و در عسرت قرارگرفتن بستگان آنان به تصميم رجايي
رجايي ــ بني صدر


     گزارش روزنامه هاي تهران در چنين روزهايي در سال 1359 حكايت از اختلاف نظر ابوالحسن بني صدر رئيس جمهور وقت با محمدعلي رجائي نخست وزير تازه بر سر تعيين وزيران داشت. رجائي بيستم امُردادماه 1359 با نامه تاييديه بني صدر، از مجلس راي لازم براي تشکيل کابينه را گرفته بود. اختلاف نظر، نخست بر سر تعيين وزيران كشور و دفاع بود كه بعدا گفته شد بني صدر مي خواهد قبلا يكايك وزيران كابينه مورد تاييد او باشند.
    يكي از اقدامات رجائي در سال 1359 و درجريان رياست دولت (نخست وزيري اش) صدور بخشنامه اي بود كه به موجب آن مستمري بازنشستگان دولت كه به خارج رفته بودند بدون توجه به عائله تحت تكفل آنان در ايران قطع شد. برقراري مجدد مستمري موكول به بازگشت فرد بازنشسته و پس از تاييد وزارت اطلاعات و طي مراحل متعدد و طولاني بوروکراتيک شده بود. سالها بعد از جنگ كه برخي از بازنشستگان به کشور بازگشتند و مطالبه مستمري خودرا كردند، بدون احتساب تورّم و حبس پول، پس از دوندگي بسيار آن مستمري برهمان ميزان سابق به آنان پرداخت شد كه با توجه به تورّم پول ارزش زيادي نداشت و بسياري از آنان حق خودرا به اعتراض محفوظ داشته اند. به اظهار برخي آگاهان، قطع موقّت اين مستمري (به تصميم محمدعلي رجايي) نفقه بگيران اين بازنشستگان را در عسرت و تنگدستي و حتي معرض بيماري و مرگ زودرس قرارداده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شکست تلاش آمریکا برای تمدید ممنوعیت تسلیحاتی ایران در شورای امنیت سازمان ملل و پیش بینی سرآغاز وضعیتی نوین
جمعه 14 آگوست 2020 (24 اَمُرداد 1399) شورای امنیت سازمان ملل طرح دولت آمریکا برای تمدید ممنوعیّت جمهوری اسلامی ایران از ورود و صدور اسلحه را که 18 اکتبر 2020 (دو ماه و 4 روز پس از این رأی گیری) منقضی می شود رد کرد. از 15 عضو شورای امنیت تنها دو عضو (آمریکا و جمهوری 11 میلیون نفری دومینیکن واقع در کارائیب) رای موافق، دو عضو (روسیه و چین) رای مخالف و 11 عضو دیگر ازجمله انگلستان، فرانسه، آلمان، بلژیک و استونیا ـ متحدین آمریکا از دادن رای امتناع کردند (رای ممتنع) که این، رویدادی تازه در تاریخ پس از جنگ جهانی دوم تلقی شده است. با امتناع این 11 دولت، دیگر نیازی نبود که روسیه و یا چین امتیاز اختصاصی خود «وِتو» را که پنج دولت اصطلاحا فاتح جنگ جهانی دوم برضد آلمان، ژاپن و ایتالیا از آن برخوردار هستند بکار برند. اعضای موقت کنونی شورای امنیت عبارتند از: آلمان، بلژیک، فدراسیون آفریقای جنوبی، ویتنام، اندونزی، تونس، استونیا، جمهوری دومینیکن، نیژر، سِنت وینسِنت (مجمع الجزایر کوچک 111 هزار نفری واقع در مجاورت ونزوئلا و مستعمره سابق دولت لندن که هنوز ملکه انگلیس را رئیس خود می داند).
    این رای دادنِ بی سابقه، درست در روزی اتفاق افتاد که 79 سال پیش از آن، روزولت و چرچیل ـ سران وقت آمریکا و انگلستان ـ در پی نشست محرمانه خود و متناوبا در دو کشتی جنگی آمریکایی و انگلیسی در آبهای کانادا (نیو فاوندَلند) اعلامیه معروف به «منشور اتلانتیک» را منتشر کردند که زمینه ایجاد سازمان ملل و اتحادیه نظامی اتلانتیک شمالی (ناتو) قرار گرفت. این اعلامیه 14 آگوست 1941 انتشار یافت. نشست «نیو فاوندلند» تقریبا دو ماه پس از آغاز تجاوز نظامی آلمان به شوروی برگزار شده بود. چرچیل که شکست آلمان را با آغاز این تعرض پیش بینی کرده بود رئیس دولت فدرال آمریکا ـ روزولت را که هنوز این دولت وارد جنگ جهانی دوم نشده بود دعوت به این مذاکره و تبادل نظر کرده بود و این نشست تا 14 آگوست کاملا محرمانه بود. اسناد منتشرشده بعدی نشان می دهد که چرچیل روزولت را با یادآوری از وسعت زیاد سرزمین شوروی، سردی هوا در بیش از نیمی از سال، علل شکست ناپلئون از تعرض به روسیه که حتی مسکو را اشغال نظامی کرده بود، معلوماتِ کمِ هیتلر از تاریخ و جغرافیای جهان و عادت او به گوش نکردن اندرز ازجمله اندرز نزدیکان آگاه کرده بود و خواسته بود که به انگلستان و دولت های درگیر در جنگ با آلمان کمک تسلیحاتی کند و با توجه به ملاحظات وقت آمریکا، به نام «اجاره»، که روزولت در مرحله نخست، 50 ناو جنگی به دولت لندن ـ اصطلاحا قرض داده بود. پیش از آغاز تعرض هیتلر به شوروی، گمان می رفت که وی، نخست کار انگلستان را یکسره سازد. این گمان زنی از زمان امضای قرار داد عدم تعرض میان آلمان و شوروی قوّت یافته بود.
    برخی از نظرات انتشار یافته درباره نتایج رای گیری غیر حضوری شورای امنیت حکایت از باور دولت ها به نزدیک بودن تحقّق جهان چند قطبی می کند که تشدید دو دستگی در فدراسیون آمریکا و آغاز آن از حدود 4 سال پیش، چند قطبی شدن جهان را که دولت واشنگتن پس از فروپاشی شوروی در دسامبر 1991 و عملا سرمایه داری شدن چین از آغاز دهه 1980 و توجه آن به اقتصاد تنها اَبَرقدرت شد سرعت داده است.
    
    کُپی چند پاراگراف از گزارش شکست طرح آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل از وبسایت «اِی. بی. سي»:
    
    
‎August‎ ‎14‎, ‎2020‎ ‎9‎:‎51‎ ‎PM
    UNITED NATIONS -- The U.N. Security Council on Friday resoundingly defeated a U.S. resolution to indefinitely extend the U.N. arms embargo on Iran, with the Trump administration getting support from only the Dominican Republic but vowing further action to prevent Tehran,s sale and export of conventional weapons
    The vote in the 15-member council was two in favor, two against and 11 abstentions, leaving it far short of the minimum nine “yes” votes required for adoption. Russia and China opposed the resolution, but didn’t need to use their vetoes
    The Trump administration has said repeatedly it will not allow the arms embargo provision in the Security Council resolution endorsing the 2015 nuclear agreement between Iran and six major powers to expire as scheduled Oct. 18
    -----------------
    Aug. 15, 2020 - 9:22 pm (ET)
    By Andrew Restuccia
    WASHINGTON—President Trump said his administration plans to move unilaterally next week to try to trigger sanctions on Iran, after the United Nations Security Council on Friday (Agu.14) rejected a U.S. proposal to extend a five-year ban on the sale of conventional weapons to the country
    We knew what the vote was going to be, Mr. Trump said on Saturday - Agu.15- during a news conference in New Jersey, referring to the Security Council vote. We will be doing a snapback. You will be watching it next week.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي داستان نويسي
زادروز محمد علیزاده داستان نگار ایرانی و از کارشناسان امور مطبوعات
M. Alizadeh Sani
امروز ـ 25 اَمُرداد = 16 آگوست ـ زادروز محمد علیزاده ثاني داستان نگار ایرانی و از کارشناسان امور مطبوعات است که در سال 1351 هجری (1971 میلادی) به دنیا آمده است. به گفته اهل قلم، وی تقریبا همه دست اندرکاران مطبوعات و روزنامه نگاران ایران را می شناسد و از تجربه، مهارت و استعداد آنان آگاه است. مردی است فروتن و بسیار تیزهوش و آماده یاری رسانی.
    جلد اول مجموعه ده جلدی «آسایشگاه معتادان ابدی» آخرین داستان اوست که در زمستان 1392 به توزیع داده شده است. جلد یکم این مجموعه ده جلدی دارای 124 صفحه است و دهها کاریکاتور بسیار جالب و تاثیرگذار که «سحرناز جعفری» آنهارا ترسیم کرده است.
    مجموعه «قصه عکس» شامل 25 داستان، بعضا طنزگونه و هرکدام با عکس ـ تصویر گرفته شده با دوربین ـ است و اثری است با این زمینه و طرح، کم سابقه در دنیای ادبیات. این مجموعه نیز در 1392 به توزیع داده شده است.
     از علیزاده ثانی داستان های متعدد انتشار یافته است ازجمله «ماموریت 365 روزه به مریخ»، چند جلد از مجموعه ده جلدی «مَش رمضان» تحت عناوین «زیارت ننه»، «تاریخ بد شگون»، «طلسم کوهستان»، «تیزاب» و ....
    علیزاده که رفتار بسیار دوستانه او زبانزد است از نسل قصه نگاران نوین است، سبک نگارش او محاوره ای (Dialogue) است و خودمانی ـ اصطلاحا، زبان کوچه و بازار. اشخاص داستان (Characters) به دقّت انتخاب شده اند. طرح و موضوع هر داستان (پلات Plot، ستینگ Setting و View = انتخاب پیام و سابجِکت، زمان، مکان و ...) به گونه ای تنظیم شده است که تاثیرگذار باشد و مخاطب، پیام نویسنده را به آسانی دریافت و درک کند و در او مؤثر افتد. داستانها زمینه آموزندگی و دادن پند و اندرز دارند که لازمه جامعه قرن 21 و بازداری از انحرافات است.
    علیزاده که به نظر می رسد می رود که یک داستان نگار برجسته و نام آور شود در عین حال در نوشته هایش شیوه Edgar Allen Poe آمریکایی ـ یکی از پدران داستان کوتاه نگاری را از نظر دور نداشته که از نیمه قرن بیستم به این سوی، پایه ماجرانویسی (اصطلاحا؛ شیوه حادثه نگاری خبرنگاران شهری روزنامه ها که عموما بعدا داستان نگار می شوند و در ایران: ر. اعتمادی و محمد بلوری) قرارگرفته است.
    شیوه Narrative علیزاده و بیان موضوع از زبان اشخاص داستان، زیبا و جالب است. علیزاده که یک کارشناس با تجربه امور مطبوعات است تلاش دارد تا برخی از داستانهایش به زبان انگلیسی ترجمه و انتشار یابد. همچنین درصدد است که کتاب هایش در کتابفروشی های ایرانیان برون مرز توزیع شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي اقتصاد
2 اندرز اقتصادی در یک تیتر روزنامه
نگاهی به دوره سال های گذشته روزنامه ها، خالی از فایده نیست و در مواردی هم درس می دهد و برای فرد و گروه، سرمشق می شود و نیز سر نخ برای پژوهشگران و سوژه برای اندیشیدن. در زیر یک تیتر از شماره 12972 روزنامه اطلاعات (سال 1348) انتخاب شده است که آموزنده به نظر می رسد. ابوالقاسم خردجو مدیر عامل وقت بانک توسعه صنعتی در یک نشست بازرگانی نظر داده بود:
    1ـ برای توسعه اقتصادی، «مهارت سالم» لازم است.
    2 ـ مؤسسات اعتباردهنده باید دستگاه تحقیقاتی داشته باشند (یعنی که بدون تحقیق کافی و بررسی های لازم به فرد و مؤسسه اعتبار ندهند و نیز چگونگی هزینه اعتبار را تا به آخر زیر نظر داشته باشند.).
    کپی این تیتر:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
افزایش نرخ بهره با هدف بالا بردن ارزش پول
کُپی خبر از صفحه 12 روزنامه اطلاعات (شماره 27 اَمُرداد 1358)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
قتل عام كشاورزان در منچستر انگلستان
تصويري كه يك نقاش معاصر از كشتار منچستر تهيه كرده است


    16 آگوست سال 1819 ـ چهار سال پس از شكست ناپلئون ـ شصت هزار تن كشاورزان منچستر انگلستان براي شنيدن اظهارات يك كشاورز مبارز به نام «هنري هانت Henry Hunt » با خانواده هاي خود در مزرعه «سن پترز فيلد» گرد آمده بودند و با خود قرار گذاشته بودند كه پس از شنيدن حرفهاي «هانت» در همانجا يك «پيك نيك» برگزار كنند.
    قاضي شهر كه از اين خبر نگران شده بود به تقاضاي مالكان منطقه (فئودالها) تصميم گرفت كه سواران داوطلب را براي دستگيري «هانت» و برهم زدن اجتماع اعزام دارد. اين داوطلبان مسلح (ميليشيا) عمدتا از خرده مالكان و فرزندان اعيان و كسبه شهر تشكيل مي شدند كه در مواقع اضطراري كار پليس ضد شورش (امروز) و اموري از اين قبيل به آنان واگذار مي شد. آنان هنگامي به اجتماع كشاورزان رسيدند كه «هانت» سخن از اصلاحات ارضي و امضاي تومار براي درخواست تصويب يك قانون در اين زمينه در پارلمان و نيز لغو قانون ذرّت مي گفت.
    سواران داوطلب به سوي جايگاه سخنراني «هانت» هجوم بردند و با كشاورزان درگير شدند و دست به كشتار آنان زدند كه اجتماعي مسالمت آميز برپا داشته بودند. در اين عمليات ششصد و 9 مرد، زن و كودك كشته و يا مجروح شدند.
    مورّخان با استفاده از واژه واترلو (محل آخرين نبرد ناپلئون با دولتهاي مخالف)، اين رويدادرا قتل عام «پترلو» نام نهاده اند. از آن زمان به بعد، اين كشتار وسيله اي شده است كه روشنفكران و انقلابيون با اشاره به آن بر مالكان، كارفرمايان و زورگويان بتازند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ايجاد جمهوري اندونزي و اعلام استقلال آن
ahmed Sukarno

شانزدهم آگوست 1945 (هفدهم به وقت جاکارتا) دكتر احمد سوكارنو (1970 - 1901) تقریبا بلافاصله پس از اعلام پايان جنگ جهانی دوم در خاور دور، با تاسيس يك دولت موقت ـ استقلال وطنش را اعلام كرد و آن مجمع الجزاير را جمهوري اندونزي خواند و با سلاحهايي كه ژاپني ها در اختيار وي قرار داده بودند، دست به ايجاد يك ارتش انقلابي زد تا مانع بازگشت هلنديهاي استعمارگر شود. به این مناسبت، اندونزيايي ها هفدهم آگوست هرسال را به عنوان روز ملي خود برگزار مي کنند و جشن مي گيرند.
     نيروهاي ژاپني پس از دريافت دستور پايان جنگ، برخی از سلاحهاي خود در اندونزي را به سوکارنو داده بودند. اندونزي از جمله مناطق اشغالي ژاپن در جريان جنگ جهاني دوم بود که آن را با شعار اخراج غرب از آسیا آغاز کرده بود. نيروهاي ژاپني پس از اخراج هلندي ها جاي آنان را در اندونزي گرفته بودند. سالها طول کشيد تا استقلال اندونزی تحقق يافت. هلندي ها در دسامبر 1949 استقلال اندونزي را پذيرفتند.[شرح مبارزات استقلال طلبانه اندونزيايي ها و حکومت سوکارنو در زمان خود در اين تاريخ آنلاين آمده است ـ براي يافتن آن مطالب به پنجره «جستجو» ـ بالا، سمت راست مراجعه شود].
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شورش نژادي خونين در لس آنجلس


نيمه دهه 1960، بسياري از شهرهاي ايالات متحده آمريکا صحنه درگيري هاي نژادي بود. شهر لس انجلس در آگوست 1965 صحنه شديدترين و وسيعترين اين شورشها ها بود. شورش با خشونت پليس نسبت به يك راننده سياه پوست كه تخلف كرده بود آغاز شده بود . سياه پوستان كه آماده چنين شورشي بودند دست به ويران ساختن و به اتش كشيدن و غارت شهر زدند. سياهان مسلمان محرك آنان به ادامه شورش بودند. اين شورش پس از پنج روز، 16 آگوست با ورود 20 هزار گارد ملي و برقراري منع رفت و آمد شبانه پايان يافت. محصول اين شورش؛ سي كشته، صدها مجروح، صدها ميليون دلار زيان مالي و 2 هزار و 210 بازداشتي بود. عكس بالا، يك خيابان فرعي لس آنجلس در جريان درگيري نژادي آگوست 1965 را نشان مي دهد كه دود از خانه هاي آن بلند است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کودتا در آسمان! ـ توطئه بي سابقه برضد پادشاه مراكش ـ دنباله قضيه ...
يك روز بوسيدن دست و روز بعد متهم به دست داشتن در توطئه براي نابود كردن! ـ ژنرال محمد اُفقير دست حسن دوم را مي بوسد، زيرا كه براي حفظ مقام خود ناچار به اين كار بود


    16 آگوست 1972 رويدادی بي سابقه در آسمان مراكش (مغرب عربي)، خبر نخست رسانه های جهان قرارگرفته بود. در این روز 4 جنگنده نيروي هوايي مراکش از نوع اف ـ 5 در آسمان هواپيماي حامل حسن دوم پادشاه وقت این کشور از نوع بوئينگ 727 را كه با همراهان از سفر فرانسه به پايتخت باز مي گشت محاصره کردند و يکي از اين جنگنده ها به سوي هواپيماي پادشاه آتش گشود، چند گلوله به بدنه هواپيما اصابت کرد ولي به سرنشينان آن آسيب نرسيد! و هواپيما در حالت اضطراري در فرودگاه که فاصله چندان نداشت برزمين نشست و چون کنترل نداشت با صف مستقبلين برخورد کرد و هشت تن از آنان را کشت. همزمان، چند هواپيماي ديگر با راكت و گلوله به كاخ سلطنتي و برج مراقبت فرودگاه شليک کردند و گروهي را مجروح ساختند و اعلام شد که يک کودتاي نظامي در جريان است ـ توسط همان گروهي که سال پيش از آن (سال 1971) دست به کودتاي نافرجام زده بودند.
    طولي نکشيد که يکانهاي نظامي وفادار به پادشاه، كودتاگران را سركوب كردند و همان شب اعلام شد که ژنرال محمد افقير Gen. Mohamed Oufkir وزير دفاع و رئيس ستاد ارتش (که قبلا وزير کشور و پيش از آن رئیس سازمان اطلاعات و امنیت مراکش بود) در خانه اش با شليک گلوله خودکشي کرده است. بعدا کساني که جسد ژنرال را ديده بودند گفته بودند که با اصابت 5 گلوله کشته شده بود و خودکشي با شليک 5 گلوله نه تنها سابقه نداشته بلکه غير ممکن است. وي قبلا مورد اعتماد کامل حسن دوم بود و دخترش ملکه (مليکا) به عنوان نديمه و فرزند خوانده پدر ملک حسن دوم در کاخ سلطنتي زندگي مي کرد. دختر افقير سالها همبازي فرزندان حسن دوم بود.
     از آنجا که پنج گلوله (!) به شكم و گردن افقير اصابت كرده بود، خود كشي او با ترديد رو به رو شده بود ولي هنوز پس از گذشت 5 دهه) جزئيات قضيه افشاء نشده است و معلوم نيست که از چه ناحيتي ژنرال افقير کشته شده است؛ از سوي سلطنت طلبان به خاطر همدستي با کودتاگران و يا توسط کودتاگران و اين احتمال هم وجود دارد که ضعف او در کشف و جلوگيري از کودتا به قتل وي انجاميده بود. دستگيري، بازداشت و تبعيد تحت مراقبت شديد بستگان افقير (زن و فرزندان و ...) به مدت دو دهه آن هم در صحراي مراکش نشان مي دهد که وي به نوعي در کودتا دست داشت که خشم پادشاه را که در 1929 متولد و در 1999 درگذشت برانگيخته بود. ملکه دختر ژنرال افقير پس از رفع توقيف و سفر به فرانسه کتابي پُرمخاطب تخت عنوان «زندگي سرقت شده» منتشر ساخته که حاوي جزئيات زندگي در کاخ سلطنتي، رفتار پادشاه، کارهاي پدرش از زماني که يک افسر ارتش فرانسه در ويتنام بود تا به آخر و نيز سختي دوران زندان و تبعيد در صحرا است. اين کتاب به چند زبان ترجمه شده است.
     ژنرال افقير نه تنها به ترتيب رئيس پليس و امنيت مراكش، وزير کشور و وزير دفاع بود بلکه دوست نزديک و از معاشران حسن دوم بشمار مي رفت که نسبت به وفاداري او جاي ترديد وجود نداشت. وي در دستگيري شرکت کنندگان در کودتاي نافرجام سال 1971 شرکت کرده بود. جريان اين کودتا که گفته شد با حمايت سرهنگ قذافي رهبر وقت ليبي صورت گرفته بود از اين قرار بود: در مراسم چهل و دومين زادروز ملک حسن دوم، گروهي دانشجوي افسري دست به دستگيري مدعوين و شرکت کنندگان در مراسم زده بودند ولي با مداخله گارد سلطنتي شکست خورده و دستگير شده بودند. دستگيرشدگان در بازجويي گفته بودند که جمهوري طلب هستند و مي خواستند که با دستگيري و يا حذف پادشاه به اين هدف برسند. آنان همچنين گفته بودند که از رابطه نسبتا دوستانه ملک حسن با اسرائيل دلخور بوده اند. در کودتاي دوم نيز اين جمهوريخواهان دست داشتند.
    ژنرال افقير كه متعلق به يك طايفه صحرانشين بود پيش از استقلال مراكش، از افسران ارتش فرانسه بود.
    زن و فرزندان ژنرال افقير پس از دهها سال زنداني و تبعيد بودن در صحرا و بعدا انتقال به خانه و قرار گرفتن در حصر خانگي از اينجا فرار کردند و فرار آنان و در بدري و زندان تاكنون سوژه چند كتاب شده است.
    خاطره مؤلف این تاریخ آنلاین از حادثهِ پس از پخش این خبر از رادیو ایران برای ثبت در تاریخ ژورنالیسم. مطلب زیر:
    
Gen. Mohamed Oufkir


    
پشت جلد کتاب زندگي سرقت شده تاليف بانو ملکه دختر ژنرال افقير با عکس او ـ شرح فرزندان ديگر را نويسندگان حرفه اي کتاب کرده اند

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پخش کامل خبر توطئه برضد پادشاه مراکش (کودتا در آسمان) از رادیو سراسری ایران و سیلی خوردن ناظر پخش اخبار از دست معاون سازمان!
اخبار مربوط به کودتای 16 آگوست 1972(مرداد 1351) مراکش شب هنگام به تهران رسیده بود. از آنجا که مربوط به پادشاه مغرب (دوست شاه وقت ـ پهلوی دوم) بود، سازمان رادیو تلویزیون ملی (صدا و سیما) درباره چگونگی پخش خبر از مقامات مربوط کسب نظر کرده بود و محمود جعفریان معاون سازمان، یادداشتی به اطاق خبر فرستاده بود که گزارش کودتا در آسمان، فعلا [در نخستین بخش مشروح اخبار ـ اخبار ساعت 7 بامداد] از سه ـ چهار جمله بیشتر نباشد، برای پخش بیشتر در بخش هایی بعدی اخبار، تصمیم گرفته خواهد شد. مؤلف این تاریخ آنلاین (نوشیروان کیهانی زاده) که سردبیر وقتِ اخبار بامدادی رادیو (اخبار ساعت 6، 7 و 8 بامداد) بود پس از دیدن یادداشت، میان دستور معاونت سازمان و اصول و قواعد ژورنالیسم که سوگند وفاداری به این اصول یادکرده است، اصول را برگزید و در تنظیم آن خبر، عناصر ششگانه و تنظیم رادیویی را (سبک «تی» ـ روشی که برای شنونده ـ مخاطبی که نَه خبر را می بیند و نه می تواند برای مرور مجدد درگوشه ای نگهداری کند و به عبارت دیگر؛ خبر، آنی است و زودگذر) ملحوظ داشت و به تفصیل [کامل] آن را به پخش داد. این خبر 14 سطر تایپی شده بود (حدود دو دقیقهِ پخش). گوینده خبر؛ «خانم فیروزه امیرمعز» و ناظر پخش «محمد قربانی» بود. طولی نکشید که جعفریان (که معمولا زودتر از ساعت اداری به ساختمان جام جَم نمی آمد) سراسیمه در اطاق خبر ظاهر شد و در حالی که خشمگین به نظر می رسید سردبیر [این نگارنده]، ناظر پخش و گوینده را به دفتر خود بُرد و ضمن اعتراض به هر سه، به جان محمد قربانی ـ مردی آرام، دوست داشتنی با قدّی نسبتا کوتاه ـ افتاد و سیلی زد (کاری که قبلا سابقه نداشت)، حال آنکه او کاری نکرده بود، فقط در پاسخ به اعتراض گفته بود که "دست من نبود و کاره ای نبودم، من ناظر فنی هستم".
     پس از خروج از دفتر جعفریان، این نگارنده و نیز فیروزه به محمد قربانی گفتیم که اگر به دادسرا شکایت کند آنچه را که دیده بودیم شهادت خواهیم داد که چنین شکایتی صورت نگرفت.
     به گفتهِ تورج فرازمند رئیس وقت اخبار رادیو، جعفریان همان روز به او گفته بود که در آن گیر و دار، با این که کنترل اعصاب را با پاسخ هایی که از آن سه نفر شنیدم از دست داده بودم، یک لحظه به خاطرم رسید که اگر دست به روی کیهانی زاده بلند کنم اولا بلندتر و قویتر از من است و نترس، ثانیا گرفتار اعتراض سندیکای روزنامه نگاران شوم، اعلامیه بدهد و ماجرای سپهبد نصیری (آذرماه 1339 ـ سرتراشیدن و کتک زدن کیهانی زاده) تکرار شود و ای بسا که کیهانی زاده که با سیستم تبلیغات جهانی آشناست قضیه را دوباره یک مسئله کند و به شهرت جهانی دستگاه (سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران) آسیب برسد، به علاوه کیهانی زاده عضو انتخابی شورای منطقه ای آموزش و پرورش است و بعید نیست که موضوع را به عنوان نطق پیش از دستور در شورا بگوید و در صورتجلسه ثبت شود و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شاخ و شانه كشي روس ها در آگوست 2004 و 2007 ـ پرسش و پاسخ طنزگونه رامسفلد و ايوانف
رامسفلد و ايوانف

رامسفلد وزير دفاع وقت آمريكا در مذاكرات دو روزه خود (14 و 15 آگوست 2004) در شهر سن پترزبورگ با سرگئي ايوانف وزير دفاع وقت روسيه، با سرسختي و كنايات تند طرف روس رو به رو بود كه در 13 سال پيش از آن سابقه نداشت. چند مورد طعن و كنايات ايوانف در اين مذاكرات كه به روزنامه ها درز كرده بود و در آگوست 2007 نيز به صورت «سابقه» بر اخبار اضافه شده بود از اين قرار بوده اند:
     ـ ايوانف در آگوست 2004 به رامسفلد اعتراض كرده بود كه چرا چهار جنگنده ناتو در نزديكي مرزهاي روسيه مشاهده شده بودند كه حركت خطرناكي بوده و ضمن آن به كنايه گفته بود: حتما اين چهار جت در جستجوي بِن لادن و القاعده بودند!.
     ـ در مورد ديگر، ايوانف در پاسخ رامسفلد كه پيشنهاد كرده بود اگر روسيه نگران سه كشور بالتيك (شوروي سابق) است با آنها قراداد عدم تجاوز امضاء كند گفته بود: كدام كشور، كدام بالتيك!، اين حرف ها چيست كه مي خواهيد در دهان ما قرار دهيد و سپس از پاسخ ما برضد خودمان سوء استفاده كنيد. وي سپس با لحني تند به گسترش ناتو اعتراض كرده و گفته بود كه قرار نبود پس از انحلال پيمان ورشو، ناتو گسترش يابد و برجاي آن پيمان هم بنشيند!.
     ـ ايوانف سپس اعتراض كرده بود كه چرا آمريكا رادارهاي گرين لاند (دانمارك) را تبديل به احسن مي كند؟، منظور چيست؟. اين، ثابت مي كند كه شما (امريکاييان) به روسيه اعتماد نداشته و نخواهيد داشت. رامسفلد جواب داده بود: به خاطر موشكهاي ايران و كره شمالي!، ايوانف به طعن گفته بود: پس، ما هم به همين دليل، نظير اين رادارها را نصب خواهيم كرد.
     ـ ايوانف در پاسخ به پرسش رامسفلد كه علت افزايش چهل درصدي بودجه دفاعي روسيه چه بوده است، گفت: همه اين چهل درصد اضافي، مي شود 2 ميليارد و پانصد هزار دلار در سال، و بودجه دفاعي سالانه آمريكا هنوز صدها برابر ما و در مرز هفتصد ـ هشتصد ميليارد دلار است!.
     ايوانف متولد 1953، سرلشكر ذخيره و افسر اطلاعاتي سابق، در سال 2007 پس از شش سال، پست وزارت دفاع روسيه را تَرك كرده و معاون نخست وزير اين كشور شده بود تا وارد کار سياست شود و راهي را درپيش گيرد که که همكلاسي سابق اش ـ پوتين ـ وارد آن شده است. ايوانف قبلا رئيس شوراي امنيت ملي روسيه بود. وي كه در دانشگاه در رشته زبانشناسي تحصيل كرده است بر چند زبان اروپايي مسلط و انگليسي را به رواني آمريكايي ها تكلم مي كند. او از دهه 1970 در پليس اطلاعات و امنيت شوروي (كا. گ. ب.) مشغول به كار شده بود.
    در جولاي و آگوست 2007، و پس از شكست مذاكرات روسيه و آمريكا و منصرف نشدن آمريكا از استقرار موشك ضد موشك و رادارهاي مربوط در لهستان و جمهوري چك، مسكو قدرت نمايي نظامي را كه مفسران رسانه ها به «شاخ و شانه كشي» تعبير كرده بودند از سر گرفته و نه تنها قطب شمال را دنباله سرزمين سيبري اعلام داشته بلكه تصميم به استقرار دائمي ناوگان در مديترانه و زيردريايي هاي حامل موشك اتمي در كامچاتكا (مجاور آلاسكا) و افزايش توليد سلاحهاي پيشرفته و ساخت ناو هواپيمابر گرفته و به فرستادن بمب افكن سنگين و دورپرواز به گرد آمريكا و پيرامون انگلستان و اسكانديناوي دست زده و نسبت به گرجستان (متعلقه سايق خود) روشي خشن درپيش گرفته بود.
     (به نوشته رسانه ها)، كانادا و آمريكا هر دو مدعي قطب شمال (داراي نفت) هستند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آگوست 2004 و روسيه، اوكراين و قزاقستان در بازار جهاني گندم و خروج اين بازار از بده ـ بستان ديپلماتيک
با ورود روسيه، اوكراين و قزاقستان از آگوست 2004 به بازار بين المللي گندم، نظم قديمي اين بازار برهم خورد. اين سه كشور در سالهاي منتهي به آگوست 2004 بيش از سي درصد، مازاد توليد گندم داشته و وارد بازارهاي بين المللي شده اند. تا اين زمان، استراليا بيش از ساير كشورهاي گندم خيز از ورود آنها به اين بازار آسيب ديده بود. آمريكا، كانادا و آرژانتين از صادر کنندگان عمده گندم هستند.
     تا سال 1990 (پيش از فروپاشي شوروي) گاهي بازار گندم به صورت بده - بستان ديپلماتيک درمي آمد. شوروي برخي سالها واردکننده گندم بود.
    بازار برنج نيز تا دهه پيش همين وضعيت (صورت بازي ديپلماتيک) را داشت كه با ورود ويتنام به آن و عرضه برنج فراوان، اين بازار را به صورت تجاري خود باز گرداند. روسيه قبل از گندم، بازار نفت و گاز طبيعي را هم تا حدي از روال سابق و بازيگري خارج ساخته بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
هفت دهه پس از بمباران اتمي ژاپن، سخن از جنگ اتمي بمیان آمد که روزگاري يک تابو بود
ژنرالA. Nogovitsyn (طرح از تلويزيون ABC آمريکا)
مسئله گرجستان در سال 2008 و مداخله نظامي روسيه و نيز گزارش هاي رسانه اي درباره فعاليت هاي اتمي ايران و ساخت موشک، به دولت لهستان بهانه و دستاويز داده بود كه به «ناتو» اجازه دهد در خاك لهستان ـ کشوري که دو قرن وابسته و متحد روسيه بود ـ پايگاه ردياب و موشك ضد موشك مستقر کند.
    اين اقدام لهستان درعين حال يك تابوي دهها ساله را نقش بر آب كرد. تا آن زمان و در طول سالهايي که از بمباران اتمي ژاپن گذشته بود هيچ مقامي در هيچ كشوري علنا و به صراحت از جنگ اتمی و بكاربردن سلاح اتمي سخن نگفته بود که 15 آگوست 2008 ژنرال آناتولي نوگوويتسين A. Nogovitsyn معاون ستاد نيروهاي مسلح روسيه در واكنش به اقدام لهستان گفت كه اين كار لهستان، اين كشوررا هدف نخست یک جنگ اتمي قرارداده است. وی اضافه کرد که می دانیم، در هر جنگ مستقیم میان قدرت ها، سلاح اتمی بکار خواهد رفت و روسیه برابر مجموع کشورهای دارنده سلاح اتمی، بمب و کلاهک هسته ای دارد.
    وي گفت: "بركسي پوشيده نيست كه هدف از استقرار اين پايگاه غرب در لهستان، روسيه است نه حركت احتمالي موشكهاي ايران به سوي غرب. دولت لهستان بايد در نظر مي گرفت كه ما روس ها ميليون ها كشته متحمل شديم تا آن كشور را از چنگ هيتلر نجات داديم. آيا سران فعلي لهستان فكر كرده اند كه اگر مورد حمله نظامی روسيه قرارگيرند، هيچ دولتي ريسك تحمل جنگ اتمي (نابودي كامل خود) را به خاطر آنها نخواهد كرد.".
    در جاي ديگر و در همان روز، ژنرال نيكلايويچ Nikolayevich فرمانده لشكر هوابُرد «پسكوفPskov» گفته بود كه ما (روس ها) از ناتو نمي ترسيم، می دانیم که ناتو هيچ كاري نمي تواند عليه ما بكند، ما همه گونه وسايل دفاع از خود و نيز تعرّض نظامي را داريم. به علاوه، ما كشوري بسيار پهناور داريم و در صورت احساس خطر وقوع جنگ اتمي، غيرنظاميان را به پناهگاههای زیرزمینی قبلا ساخته شده درگوشه و كنار كشور كه هنوز از نظر وسعت خاك در جهان اول است مي فرستيم تا همه نابود نشوند. بنابراين، قدرت هاي ديگر بايد هنگام هرگونه تصميم گيري نظامي توان رزمي و امکانات دفاعی مارا به حساب آورند و تهديد شفاهي (در نطق و مصاحبه) را هم کنار بگذارند که برايشان نتيجه معکوس خواهد داشت.
    چهار سال پس از آن زمان، در بهار سال 2012 پوتين رئيس جمهوری روسيه در واکنش به پيشنهاد برخي دولت ها مبني بر برقرارکردن منطقه پرواز ممنوع در آسمان سوريه گفته بود که مداخله نظامی قدرت ها در سوريه ـ هرکدام به حمایت از یک دسته، ممکن است به درگیری میان خودشان و جنگ اتمي منجر شود که کسي خواهان آن نيست. نباید دولت های دارنده سلاح اتمی در درگیری های مسلحانه در کشور ثالث، مستقیما در برابر هم قرارگیرند. مسئله سوریه باید با منطق و نیّت خوب حل شود. باید از مردم سوریه پرسید که چه می خواهند، پاسخ؛ صندوق های آراء خواهد بود. نباید یک راه حل خارجی به آنان تحمیل شود. این، یک صلح پایدار نخواهد بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 16 اوت
  • 1513:   هنري هشتم پادشاه وقت انگلستان كه به فرانسه لشكر كشيده بود ارتش فرانسه را در Spur واقع در شمال غربي اين كشور شكست داد.
        
  • 1914:   19 روز پس از آغاز جنگ جهانی اول، با ورود نيروهاي نظامی آلمان به خاك بلژيک، دولت اين كشور پايتخت را از بروكسل به آنتورپ منتقل ساخت. جنگ جهانی اول 28 جولای 1914 آغاز و 11 نوامبر 1918 پایان یافت، به عُمر سه امپراتوری پایان داد، بسیاری از نقشه های جغرافیایی را تغییر داد و دولت واشینگتن را وارد باشگاه قدرت ها کرد.
        
  • 1941:   در جریان جنگ جهانی دوم و زمانی که ارتش هیتلر در خاک شوروی پیش می راند و قبلا فرانسه و چند کشور اروپایی دیگر را اشغال نظامی کرده بود، انگلستان و شوروي بار ديگر به ايران اخطار كردند كه آلماني ها را از خاك خود بيرون كند. نگرانی مسکو و لندن؛ تحقق اتحاد نظامی ایران و آلمان و ورود ارتش ایران به قفقاز بود.
        
  • 1945:   در این روز در ايران نيز مانند كشورهاي ديگر به مناسبت پايان كامل جنگ جهاني دوم تعطيل عمومي بود.
  • 1949:  


    بانو مارگارت ميچل نويسنده داستان معروف «بربادرفته» در تصادف با اتومبیل درگذشت. «برباد رفته» در زمینه جنگ داخلي آمريكا يكي از بهترين آثار ادبي قرن 20 بشمار آمده است. Margaret Mitchell هشتم نوامبر 1900 در شهر اتلانتا (استیت جورجیا) به دنيا آمده بود و سالها خبرنگار روزنامه محل و یک حادثه نویس بود. «بربادرفته» به 35 زبان ترجمه شده و پُرفروشترین کتاب در قرن بیستم اعلام شده است.
        
  • 1955:   براي دكتر مرتضي يزدي وزير اسبق بهداري و از سران حزب توده كيفرخواست اعدام صادر شد.
        
  • 1960:   قبرس كه پس از سلطه عثماني، در استعمار انگلستان بود در پي مبارزات مسلحانه مردم آن جزيره استقلال يافت و اسقف ماكاريوس رهبر مبارزه به عنوان نخستين رئيس جمهوري آن انتخاب شد.
        
  • 1960:   در كنگو (کنگو واقع در جنوب و شرق رود کنگو ـ کنگو بزرگتر) كه استقلال خود را از استعمار بلژيك به دست آورده بود نظام جمهوري اعلام شد. کنگوِ بزرگتر در سی ام ژوئن 1960 استقلال یافته بود و نخستین رئیس دولت آن (نخست وزیر)؛ پاتریس لومومبا بود. این کشور دو میلیون و 345 هزار کیلومتری و در سال 2022 یکصد و ده میلیون نفری، به علت داشتن معادن الماس و ... از همان ماههای نخست استقلال، دچار جنگ داخلی و تجزیه طلبی شد و سال بعد لومومبا کشته شد. نام پایتخت این کشور پهناور پس از استقلال از لئوپولدویل (گرفته شده از نام پادشاه بلژیک) به کینشازا تبدیل شد و نام کشور از کنگو به زئیر که چند سال بعد این نام به Democratic Republic of the Congo تغییر یافته است. در شمال و غرب جمهوری دمکراتیک کنگو کشور دیگری به نام کنگو وجود دارد که قبلا کنگوِ فرانسه گفته می شد و مستعمره فرانسه بود به پایتختی برازاویل که رود کنگو این دو کشور واقع در غرب آفریقای مرکزی را از هم جدا کرده است. کنگو سابق فرانسه 342 هزار کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیت آن در 2021 پنج میلیون و ششصد هزار تن بود. در هر دو کنگو، مردم به زبان فرانسه آشنا هستند.
        
  • 1974:   ارتش تركيه پس از تصرف منطقه تُرك نشين شمال قبرس و اعلام يك حكومت جداگانه در آنجا، با يوناني زبانان قبرس آتش بس اعلام كرد.
        
  • 1975:   دولت تازه بنگلادش (دولت كودتا برضد شیخ مجیب) تصميم گرفت كه اين كشور را از حوزه نفوذ هند خارج سازد. هند در 1971 با فرستادن نیروی نظامی و جنگ با پاکستان، به شیخ مجیب و استقلال طلبان دیگر کمک کرده بود تا از پاکستان جدا شوند و کشور بنگلادش را ایجاد کنند. بنگلادش قبلا پاکستان شرقی بود و به نام خوانده می شد. دو پاکستان (شرقی و غربی) در طرفین هند قرارگرفته بودند و حدود ربع قرن، جمهوری واحدی را تشکیل می دادند. تفسیرنگاران وقت گفته بودند که در آینده دور و یا نزدیک، ممکن است همین فرمول جدایی پاکستان شرقی (بنگلادش) در مورد بلوچستانِ پاکستان نیز به شکلی عملی شود.
        
  • 1977:  



        الویس پرسلی Elvis Presley خواننده مشهور آمریکایی در 42 سالگی از بیماری قلبی درگذشت. در تاریخ موسیقی، او را مبتکر روش تازه ای در خوانندگی بشمار آورده اند.
        
        
  • 1991:   در این روز و در یک پرواز داخلی، یک جت مسافربر ازنوع بوئینگ 200 – 737 یک شرکت هواپیمایی هند (پرواز 257) در ایالت مانی پور (شمال شرقی هند) سرنگون شد و همه دهها تن سرنشین آن کشته شدند.
        
  • 2003:   به گزارش روزنامه همشهري متعلق به شهرداری تهران ـ مورخ 23 اَمُرداد 1382، مروي معاون اول قوه قضايي جمهوری اسلامی ایران در یک اجتماع معاونان اشاره كرده بود كه آمار جعل اسناد در كشور رو به ازدياد است.
        
  • 2005:   یک هواپیمای مسافربر شرکت کاریبیَن از نوع MD-82 (ساخت مکدونل داگلاس) در جریان پرواز در شمال غربی ونزوئلا (آسمان ایالت زولیا) سرنگون شد و 160 سرنشین آن کشته شدند.
        
  • 2015:  



         انا کَشفی متولد دارجیلینگِ هِند ـ بازیگر فیلم های سینمایی (هالیوود) و نخستین بانوی «مارلن براندو» بازیگر بنام فیلم های سینمایی در 81 سالگی درگذشت. تنها فرزند او (پسر مارلن براندو) نیز یک بازیگر فیلم است.
        
        
  • 2015:   یک هواپیمای مسافربر از نوع ATR-42 (ساخت مشترک فرانسه و ایتالیا) برفراز منطقه ای در شرق اندونزی سرنگون شد و 54 تن سرنشینان آن کشته شدند.
        
        
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    بیمِ ناشر یک هفته نامه غیرسیاسی شهرستان از درج برخی از موارد تاریخ در سال 1353!

        در سال 1353 ناشر یک نشریه هفتگی محلی که مطلب روزنگار (امروز در تاریخ) مرا دیده بود که در طول آن سال (365 روز) در بولتن خبرگزاری پارس (ایرنا) با ذکر نام مؤلف درج می شد به تهران آمد و از من خواست که اگر بتوانم، تنها رویدادهای غیر سیاسی گذشته را برایش بفرستم زیرا که پروانه او نشریه غیر سیاسی است، و تا حد امکان با عکس و مفصل تر. به او گفتم که «تاریخ» مربوط به رویدادهای گذشته است و کاری فرهنگی و آموزشی است حتی اگر مطلب، زمینه سیاسی و ... داشته باشد، تاریخ را نمی شود پاک کرد (سانسور کرد). مرور بروقایع گذشته با هدف پند گرفتن است، تفسیر سیاسی روز ننویسید. قبول نکرد و گفت که درد سر نمی خواهد. به اصرار یک دوست مشترک، سرانجام پیشنهادش را پذیرفتم.
        
        دومین بار که مطلب برایش فرستادم، سپتامبر (شهریور ماه) بود و در میان مطالب ارسالی، دو مطلب یکی درباره اوپک (سازمان صادرکنندگان نفت) به مناسبت سالروز تاسیس آن و دیگری مربوط به تاریخچه واژه «سواستيكا Swastika» بود که چاپ نکرد و پس فرستاد و ضمن یادداشتی نوشته بود که سیاسی هستند!. با دیدن نامه اش پی به ترسو و نا آگاه بودن او بُردم و از همان روز از فرستادن مطلب برایش صرف نظر کردم.
        دومین مطالبی را که برای وی فرستاده بودم از این قرار اند:
        
        روزي که با ايجاد Opec موافقت شد:
        
        12 سپتامبر 1960 (21 شهریور1339) كشورهاي صادر كننده نفت با هدف محافظت از منافع خود با تاسيس سازمان واحدي موافقت كردند كه به اختصار «اوپك» ناميده مي شود و هنوز باقي است. اين توافق در پايان مذاكرات نمايندگان اين كشورها در بغداد حاصل شد. در دهه هاي اخير افزايش كشورهاي صادر كننده نفت كه خارج از اين سازمان قرار گرفته اند رو به افزايش بوده و اوپك مجبور است كه براي حفظ بهاي نفت خام با آنها كه در صدرشان روسيه قرار گرفته است كنار آيد. با وجود اين، دولت هاي عضو اوپك كه سران برخي از آنها وابستگي هاي خارجي دارند با ساير اعضاي اين سازمان هماهنگي كامل ندارند.
        
        :Swastika
        
         15 سپتامبر 1935 ميلادي (24 شهریور)، در جريان آريائي كردن آلمان ـ «سواستيكا Swastika» علامت فرخندگي، شانس خوب و نماد نژاد آريايي را كه از هزاران سال پيش در هند در مراسم و جشنها بكار برده مي شود بر پرچم آلمان نقش كردند. آرين ها اين نماد را (خطوط متقاطع شكسته كه مخالفان هيتلر آن را به صليب شكسته تعبير كرده اند) هنگام مهاجرت به اروپا با خود حمل مي كردند و يك نمونه از آن در خرابه هاي شهر «تروا» به دست آمده است. سواستيكا يك واژه سانسكريت (هندي) به معناي شانس آور(خوش يمن) است (در سانسكريت «سواست Svasti» به معناي تندرستي است). در پي رسميت يافتن سواستيكا به عنوان پرچم آلمان بود كه غير آريايي ها در آن كشور از داشتن نشريه و پرداختن به امور حساس و به مقام مهم دولتي رسيدن محروم شدند و یهودیان مجبور به نصب ستاره زرد بر لباس خود شدند تا مشخص باشند.
        
        سه مطلبی را که در ارسالی اول فرستاده بودم و درج کرده بود از این قرارند:
        
        نقاشی های ماقبل تاریخ:
        
        
        13 سپتامبر سال 1940 (22 شهریور 1319) عکسهاي نقاشي هايي که روز پيش از آن در غار Las Caux در فرانسه کشف شده و متعلق به دوره پيش از تاريخ (ثبت وقايع) بود كه بر ديوارهاي سنگي غار كشيده شده است انتشار يافت که مهارت نقاش براي همگان شگفت انگيز بود. اين کارهاي هنري نشان داد كه مردم آن زمان (پيش از پيدايش خط، و خواندن و نوشتن) در هنر، دست كمي از مردم امروز نداشتند.
        
        دود سيگار، طاعون قهوه اي!
        
        13 سپتامبر 1966 (22 شهریور 1345) یک پزشک سوئدی در نطقی که در روزنامه ها انتشار یافته بود از رابطه دود سیگار با برخی بیماری ها ازجمله ریه، قلب و سرطان و مرگ پیش رس خبر داده بود که کمپانی های دخانیات آن را تکذیب کرده بودند!. بذر توتون را کریستف کلمب در اواخر قرن پانزدهم و دیدار از قاره ناشناخته آن زمان ـ آمریکا، از این قاره به اروپا منتقل کرد که در سراسر جهان کِشت شد. تا زمان دیدار کریستف کلمب، توتون تنها در قاره آمریکا وجود داشت که برخی از تاریخ نگاران انتقال بذر این بوته به اروپا و سایر نقاط جهان را «سوغات زیانبارِ کلمب از آمریکا» عنوان داده اند.
        
        
         لونيک- 2 نخستين ماهواره اي که برماه فرود آمد:
        
        14 سپتامبر 1959 (23 شهریور1338) دانشمندان شوروي نخستين ماهواره ساخت دست بشر به نام Lunik -2 را در كره ماه فرود آوردند.
         اين ماهواره دو سال پس قرار گرفتن نخستين انسان (گارگارين ـ سرگرد روس) در مدار زمين، درماه نشست.
        ده سال بعد ـ بيستم جولاي 1969 دانشمندان آمريکا انسان در کره ماه پياده کردند.
         شوروي همچنين نخستين کشوري بود که موشک قاره پيما ساخت. [ولي پس از فروپاشي اين اتحاديه، ديگر نامي از آن همه پيشرفت علمي ـ نظامي درميان نيست و صداي چندانی از مسکو که روزگاري ابرقدرت بود بر نمي آيد!.].
        
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.



     

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com