Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
21 مي
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 21 مي
ايران
سالروز شاه شدن «پوراندخت»، به روايت رويدادنگاران کليساي قسطنطنيه
تصوير پوراندخت بر سکه اش (موزه سن پترزبورگ - روسيه)

رويدادنگاران كليسايي قسطنطنيه 21 ماه مي سال 630 ميلادي را روزي نوشته اند که درجريان زوال حكومت ساسانيان، پوراندخت دختر خسروپرويز، شاه ايران شد. حال آنکه ساير مورخان نوشته اند که پوراندخت در سال 630 و چند هفته پس از قتل سپهبد شهربراز بر تخت شاهي ايران تکيه زده بود. شهربراز نهم ژوئن سال 630 ميلادي در تيسفون به قتل رسيده بود. دوران سلطنت پوراندخت بيش از 16 ماه طول نكشيد.
    
تصويري از آذرميدخت (آزرمي دخت)

پس از بركناري خسروپرويز و سپس قتل او، ظرف چند سال ده پادشاه بر ايران حكومت كردند. با قتل يزدگرد سوم دهمين شاه اين دورانِ بحراني، حكومت دودمان ساساني و همچنين عُمر امپراتوري ايران باستان که در معرض حملات نظامي عرب قرار گرفته بود به پايان رسيد. بحراني كه به پايان امپراتوري ايران در سده هفتم ميلادي انجاميد، نتيجه نابخردي هاي خسروپرويز بود كه ژنرال ها، سياستمداران و مردان فكر ايران را كشت، فراري داد و يا رنجانيد و خانه نشين ساخت و دست به يك رشته جنگها و كشورگشايي هاي غير ضروري و بي حاصل زد، و با اين كار ارتش را فرسوده و خزانه را تهي كرد و با اشتباهات داخلي باعث زورگويي هرچه بيشتر ارباب به كشاورز شد و فاصله طبقاتي افزايش يافت و بر نارضايي هاي مردم افزود.
    پوراندخت كه بانويي لايق و با تدبير بود، با اينكه ديگر خيلي دير شده بود سياست خارجي و داخلي تازه اي در پيش گرفته بود تا امپراتوري ايران را نجات دهد. وي در دسامبر سال 631 ميلادي با دولت روم شرقي قرارداد صلح امضاء كرد تا فرصت يابد دست به اصلاحات داخلي بزند. پوراندخت مي دانست كه ايرانيان از جامعه طبقاتي كه به آنان تحميل شده بود شديدا ناراضي هستند، قضات از عدالت و انصاف دور شده اند و سران ايالات براي خود اختيارات تازه اي خلق كرده و حتي سكه ضرب كرده اند. براي حل اين مسائل بود كه پوراندخت با روم (بيزانس) قرارداد صلح امضاء كرد و دستور رعايت عدالت، بخشودن ماليات عقب افتاده، لغو برتري هاي طبقاتي و اختيارات اضافي فرمانداران را داده و سكه مليِ واحد ضرب كرده بود. پوراندخت حمله عرب به قلمرو ايران را پيش بيني كرده و به فرماندهان ارتش اندرز داده بود كه اختلافات خود و جنگ قدرت را كنار بگذارند و آماده مقابله باشند. مسلمانان تا آن زمان بر سراسر جزيرة العرب مسلط شده بودند. با وجود تصميمات اصلاحي متعدد، حكومت پوراندخت هم، مانند ساير جانشينان خسرو پرويز دولتي مستعجل بود و اختلافات داخلي و نزاع بر سر قدرت در تيسفون ادامه يافت و ....
     پس از پوراندخت، خواهرش ـ آذرميدخت (آزرمي دخت ـ آزرمين دخت) دختر ديگر خسروپرويز شاه ایران شد که عُمر پادشاهي او نيز کوتاه بود.
تصويري از پوراندخت

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سالگرد درگذشت روزبهان فسايي
برخي از كرونيكل هايِ رويدادهاي جهان، فوت ابومحمد روزبهان فسايي را پس از تطبيق تقويم ها، 21 ماه مي سال 1209 ميلادي ذكر كرده اند.
    اين عارف و انديشمند ايراني درشيراز درگذشت. تاليف مهم او «لطائف البيان» عنوان دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پيشنهاد تقسيم ايران از سوي داماد چرچيل، و اين بار در عصر سازمان ملل!
D. E. Duncan Sandys
21 ماه مي 1952 (ارديبهشت 1331و 14 ماه پس از ملي شدن نفت ايران) Duncan Sandys دانكن سندز (ساندز) سياستمدار، دولتمرد انگليسي و داماد وينستون چرچيل نخست وزير وقت پيشنهاد كرد كه آسانترين راه حل مسئله اي به نام «ايران» كه به وجود آمده است اين است كه ايران بارديگر ميان دولتهاي لندن و مسكو قسمت شود!. وي كه در پارلمان انگلستان سخن مي گفت، اضافه كرده بود: "محاصره اقتصادي ايران موثر واقع نخواهد شد. مروري بر تاريخ ايران نشان مي دهد كه چگونه ايرانيان ياد گرفته اند كه در جريان سختي ها خودرا با هر وضعيت روز تطبيق و بدون خم آوردن به ابرو به زندگاني عادي ادامه دهند. آنان بدون صادرات و واردات هم مي توانند دوام يابند؛ به همان گونه كه در يك سال اخير (سال 1951) زندگاني عادي خودرا ادامه دادند و به گزارش روزنامه نگاراني كه از ايران ديدار كرده اند سرزنده و مبارزطلب هم شده اند. بنابراين، به زانو در آمدن دولت ايران از راه محاصره اقتصادي و انزواي سياسي، تصورّي بيهوده است. تبليغ رسانه اي بر ضد دولت ايران (دولت مصدق)، با هدف تغيير تفكر مردم نسبت به آن نيز سودي ندارد، زيرا كه اولا اين تبليغات به گوش عوام الناس ايران كه شيفته سخنان دكتر مصدق شده است نمي رسد و ثانيا، طبقه متوسط ايران كه تبليغات ما را مي شنود و يا مي خواند ذاتا متمايل به ناسيوناليسم ايراني است و سخني جز به سود وطن به گوشش فرو نمي رود.".
     سندز افزوده بود: "مشاهده درهم شكسته شدن ناسيوناليسم ايراني؛ آرزوي مشترك ما (لندن) و مسکو (شوروي) است و آسانترين راه وصول به آن، مذاكره با کرملين براي تقسيم مجدد ايران، ميان ما دو دولت به دو منطقه نفوذ است، تقريبا با همان فرمول 1907(قرارداد سن پترز بورگ) و يا هر شكلي ديگر و ....".
     وي تاكيد كرده بود كه اگر به ناسيوناليسم ايراني فرصت ادامه حيات داده شود، فردا از يك سوي در صدد احياء ايرانزمين بر خواهد آمد و به استناد اطلس جغرافياي تاريخي ادعاي ارضي نسبت به چندين كشور خواهد كرد و از سوي ديگر به حمايت شيعيان در كشورهاي عربي برخواهد خاست كه براي ما و شوروي، هردو، درد سري بزرگ و پايان ناپذير خواهد بود. همين حالا ايرانيان دم از ايجاد يک کنفدراسيون بزرگ در محدوده امپراتوري ايران باستان مي زنند.
    دانكن سندز گفته بود كه بايد از فرصت جنگ كره (گرفتاري آمريكا - آمريكا در آن زمان رقابت با انگلستان بر سر نفوذ در خاور ميانه را آغاز كرده بود) براي رسيدن به آن هدف استفاده كنيم و ....
    دانكن سندز (سنديز - ساندز) شوهر ديانا دختر چرچيل سالها نماينده پارلمان و وزير وزارتخانه هايي از جمله دفاع، مستعمرات، ساپلاي (تداركات) و خانه سازي بود. وي بود كه اعلام كرد عصر هواپيماهاي شكاري و بمب افكن به پايان رسيده و بايد روي موشك سازي تمركز كرد و چون «قدرت» از اين پس ناشي از تسليحات اتمي است، بايد پا به پاي آمريكا و شوروي بمب اتمي ساخت كه دست كم سلاحي بازدارنده است و هر دو انديشه خودرا به اجراء گذارد.
    دانكن در عين حال از حاميان اصلي تشكيل اتحاديه اي از اروپاييان غير اسلاو (روسيه، لهستان، يوگوسلاوي و ...) بود تا قدرتي در برابر مسكو و واشنگتن باشد و به علاوه ممالك اروپايي وارد جنگ ديگري با خود نشوند.
     برخي مطبوعات وقت تهران بعدا به اين پيشنهاد داماد چرچيل اعتراض و از آن انتقاد كردند و نوشتند كه محافظه كاران انگلستان هنوز در رؤياهاي قرون 18 و 19 هستند و تحولات تازه جهان را درك نكرده اند. روزنامه هاي آمريكا نيز تفسيرهاي انتقاد آميز بر پيشنهاد «سندز» منتشر ساختند كه همين سر و صدا، توجه مورخان را جلب و متن اظهارات داماد چرچيل را در تاريخ ضبط كرده اند. اين مورخان اظهار نظر كرده اند كه اين پيشنهاد که به صورت «يک نظر و راه حل داده شده بود» مآلا فشار ديگري به دولت واشنگتن بود تا تسليم خواست لندن مبني بر براندازي دولت دكتر مصدق شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که دیوان کیفر ایران دست به انقلاب قضایی زد و دو سرتیپ را بازداشت و به جان مدیران اداری افتاد
15 روز پس از نخست وزیر شدن علی امینی که کمر به زدودن فساد از دستگاه اداری ایران بسته بود و برای این منظور دیوان کیفر (دیوان کیفر کارمندان و مقامات دولتی) را فعّال تر ساخته بود، 31 اردیبهشت 1340 (21 ماه می 1961) دو مدیر ارشد ـ هر دو سرتیپ ـ بازداشت شدند: سرتیپ احمد آجودانی مدیرکل نیروی برق و سرتیپ روح الله نویسی مدیر عامل شرکت شیلات. دیوان کیفر اتهام هر دو را تدلیس (فریب ـ بد را خوب نشان دادن) و دخل و تصرف در اموال عمومی اعلام کرده بود. در همین روز اعلام شد که چند مدیر دولتی دیگر ازجمله یک مدیر کل وزارت دارایی به دیوان کیفر احضار شده اند. امینی در یک نطق رادیویی گفته بود که سوگند خورده است فساد اداری را که بزرگترین مسئله دیرپای ایران است ریشه کن کند و تاکید کرده بود که قطع این فساد از جامعه ایران از آب و نان لازم تر است. فساد اداری ریشه همه چیز را می خشکاند.
     هشت روز پیش بازداشت دو سرتیپ، سپهبد حاجعلی کیا رئیس پیشین رکن 2 ستاد ارتش (اطلاعات ارتش) که در کنار مقام خود فعالیت بازرگانی و کشاورزی داشت و قبلا برخی معاملات تجاری با سوئد می کرد و در خیابان شمیران (خیابان شریعتی کنونی ـ ایستگاه باغ ملک) یک ساختمان چندین طبقه داشت که مردم این ساختمان را «ساختمان از کجا آورده ای» خطاب می کردند بازداشت شده بود. دکتر اقبال بدون سر و صدا به خارج رفته بود و ....
    درهمین روز (31 اردیبهشت)، بنی فضل دادستان دیوان کیفر در یک مصاحبه عمومی از همه ایرانیان خواست که اگر اطلاعی از هرگونه فساد اداری و مدیران فاسد دارند به او خبر دهند. وی قول داده بود که اگر فردی ـ که خود در جریان یک فساد اداری قرار داشته بیاید و جریان را بگوید از مجازات معاف خواهد شد. وی گفت: درست است که رشوه دهنده و رشوه گیرنده ـ هر دو مجرم هستند و ارتشاء جرمی است در جنبه عمومی، ولی دیوان کیفر می تواند در شرایطی و برای فردی که کمک می کند جامعه پاک و منزّه شود درخواست مجازات نکند. جامعه ما برای پاک شدن از فساد، نیاز به فداکاری دارد و هر انسان از فداکاری خود لذّت می برَد. این جامعه مال شماست ـ نیاکان شما در اینجا بودند و اعقاب شما هم خواهند بود. بنابراین، بیایید و خانه مشترک را تمیز، تعمیر و یا نوسازی کنید. با اینکه بر خلاف روال است، از بازپرسان و دادیاران خواسته ام که تحقیقات خود از روزنامه نگاران پنهان نکنند. باید فساد برای جامعه باز شود تا بوی بد آن ایجاد اشمئزاز کند و همگان دوری جویند. دستگاه قضایی باید انقلاب کند. در وضعیت انقلاب، ملاحظات باید کنار گذاشته شود.
    درخواست بنی فضل از مردم در صفحات اول روزنامه های وقت چاپ شده بود.
    به گفته اصحاب نظر، جمهوری اسلامی ـ با توجه به اخباری که در چند سال اخیر انتشار یافته، نیاز به چنان خانه تکانی [خانه تکانی اداری] دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دکتر علي شايگان: اگر آزادي در يک مورد محدود شود ...
Ali Shayegan
21 مي سال 1979 (31 ارديبهشت1358 ـ چهارمين ماه پس از انقلاب) دكتر علي شايگان از سران جبهه ملي و از ياران دکتر مصدق، در يك اظهار نظر گفت كه اگر آزادي در يك مورد و در يك گوشه از يك جامعه محدود شود به تدريج در موارد و گوشه هاي ديگر هم محدود مي شود و در چنين وضعيتي، نخست اين روزنامه هاي حرفه اي خواهند بود که تغيير قيافه خواهند داد. وضعيت يك جامعه را از شكل مطالب و محتواي روزنامه هايش مي شود حدس زد.
    شايگان ضمن گلايه از روزنامه هاي بزرگ وقت تهران که اخبار جبهه ملي را کمرنگ منعکس مي کردند خواست که با وضع قانون و راههاي ديگر، دولت از مداخله در امور مطبوعات منع شود تا پايه هاي آزادي بيان در ايران استوار گردد.
    
    -- - - - -
    دکتر شایگان که در دهم اسفند 1281 (یکم مارس 1903) در شیراز به دنیا آمده بود و در فرانسه دکترای حقوق گرفته و علوم سیاسی نیز تحصیل کرده بود 23 اردیبهشت 1360 (دهم می 1981) در یک بیمارستان در استیت نیوجرسی و نه چندان دور از نیویورک درگذشت و جنازه اش جهت دفن به تهران منتقل شد. وی از سال 1358 دو بار جهت درمان بیماری (گویا ناشی ازخونریزی مغزی)، از تهران به آمریکا رفته بود که بار دوم درگذشت.
     دکتر شایگان ـ یارِ وفادار مصدق، از بنیادگذاران جبهه ملّی ایران بود و تمایل به چپگرایی نیز داشت. دکتر شایگان استاد دانشگاه بود و او بود که دفاعیه از حق ایران به ملّی کردن نفت خود را تنظیم کرده که در دادگاه بین الملل و نیز شورای امنیت سازمان ملل مطرح شد. دکتر شایگان طرّاح ایجاد یک دادگاه بین المللی برای محاکمه مُفسدان مالی فراری از وطن خود و خائنان به میهن (هر کشور) بود و این نظریه خود را در سازمان ملل مطرح و در قبول و اجرای آن پافشاری کرده بود. به باور او، وجود چنین ضابطه و یک دادگاه ویژه بین المللی، فساد دولتی در هر کشور را به حداقل خواهد رساند.
    دکتر شایگان ـ از مقامات دولت مصدق، 29 اَمُرداد 1332 و یک روز پس از براندازیِ انگلیسی ـ آمریکایی دولت مصدق دستگیر شد و در دادگاه نظامی به زندان محکوم شد و نزدیک به دو سال در زندان بود و پس از آزادشدن چون آرامش نمی گذاشتند به آمریکا رفت که در اینجا هم چون شهرت چپگرایی داشت آرام نبود و گویا دولت وقت تهران به آمریکا اطلاع داده بود که او یک کمونیست است و در پرسشنامهِ گرفتن ویزای ورود به آمریکا دروغ گفته که کمونیست نیست (دادن ویزای ورود به آمریکا به کمونیست و فعّال کمونیستی ممنوع بود).
    دکتر شایگان در سال 1358 (پس از برگزاری رفراندم تغییر نظام حکومتی ایران) چند بار اشاره کرده بود که قانون اساسی جمهوری اسلامی بگونه ای تنظیم شود که قوه مجریه در دست افرادی قرارگیرد که از چارچوپ دستورهای قرآن مطلقا خارج نشوند و ضعف نشان ندهند که هر گونه ضعف و نابِخردی آنان، به اسلام آسیب خواهد زد. وی گفته بود که شرایط احراز مقامات اجرایی ـ از رئیس هر اداره به بالا باید در ردیف اصول قانون اساسی قرار گیرد. وی بارها نقش نویسنده و روزنامه نگار را در حفظ سلامت جامعه (کشور) یادآور شده و تاکید کرده بود. وی گفته بود که او برای ایران، حکومت پارلمانی (انتخاب رئیس قوه مجریه توسط پارلمان) را توصیه می کند.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سخنگوي شوراي نگهبان: صلاحيت فردي که تنها بتواند چند ساعت در روز کار کند تاييد نمي شود [مسئله سن و توانايي جسماني نامزدان رياست جمهور]
دویچه وله (بنیاد خبر و نظر رسانی جهانی آلمان به 30 زبان) دوشنبه بیستم ماه می 2013 گزارش داد که [درجریان انتخابات رئیس جمهور در سال 1392] عباسعلی کدخدایی ـ سخنگوی شورای نگهبان قانون اساسی جمهوری اسلامی گفته بود: "نامزدی فردی که قصد به دست‌گرفتن یک پُست کلان اداری را دارد، اگر تنها توان انجام چند ساعت کار در روز را داشته باشد، طبیعی است که نمی‌تواند تایید شود.».
    دویچه وله گفت که این نخستین بار بود که در ایران موضوع «توانایی جسمی» و «سن» داوطلبان نامزدی انتخابات ریاست جمهور مورد توجه قرارگرفته بود زیرا که داوطلبان دوره های قبل در سنین پایین تر قرار داشتند و به توان جسمانی آنان ابراز تردید نمی شد.
    کدخدایی گفته بود: تا این دوره، اشخاص ثبت‌نام‌کننده، سن بالا و یا ناتوانی خاصی نداشتند که به صورت رویه درباره آن اظهار نظر می داشتیم.».
    دویچه وله بر گزارش خود افزوده بود که کهولت سِنی عمدتا در مورد اکبرهاشمی رفسنجانی مطرح شده بود. در این چند روز بسیاری از مشاهیر جمهوری اسلامی در سخنرانی و مصاحبه های عمومی خود به کارآیی هاشمی در این سن (79 سالگی) تردید کرده و از شورای نگهبان خواسته بودند که به این موضوع نیز که در این برهه حساس برای کشور اهمیت حیاتی دارد توجه کند. گفته شده بود که اگر نامزدی هاشمی تایید و در انتخابات هم فرضا رای بیاورد دوره ریاست جمهوری او تا 83 سالگی ادامه خواهد یافت که یک رئیس دولت با این سن سابقه نداشته است.
    در دوره های قبلی تنها توصیه می شد که اگر امور اجرایی (قوه مجریه) در دست غیر روحانی باشد بهتر است زیراکه اشتباهات، ناهنجاری و ... و در نتیجه نارضایی در کار اجرایی بیشتر روی می دهد.
     آخروقت سه شنبه 31 ارديبهشت 1392 ـ اسامي نامزدان تاييد شده از جانب شوراي نگهبان به وزارت کشور ارسال شده بود. انتشار این اسامی تنها از اختیارات وزارت کشور است و سخنگوی شورای نگهبان نام این افراد را اعلام نمی کند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
29 ارديبهشت 1395، آیت الله خامنه ای: آمریکا «طاغوت اعظم» و «شیطان اکبر» است و نباید فریب وعده های قدرت ها را خورد ـ انعکاس جهانی این اظهارات
به گزارش خبرگزاری فارس در 29 اردیبهشت 1395، آیت الله خامنه‌ای رهبر ایران و انقلاب اسلامی در جمع شرکت کنندگان در سی و سومین دوره مسابقات بین المللی قرآن، با تاکید بر اینکه آمریکا «طاغوت اعظم» و «شیطان اکبر» است، گفت: "امروز مهمترین وظیفه علما و روشنفکران و نخبگان، «روشنگری» و «جهاد تبیینی» در قبال فریبکاری های طواغیت است و امت اسلامی نیز باید فریب وعده های قدرت ها را نخورد و از تهدیدهای آنها هم نهراسد.".
    وی افزود: "در شرایطی که سیاست های استکبار بر ایجاد اختلاف و درگیری میان مسلمانان است، امت اسلامی باید با تمسّک به قرآن در مسیر وحدت و انسجام حرکت کند.".
    رهبر انقلاب اسلامی ضمن قدردانی از برگزارکنندگان و دست اندرکاران این مسابقات، قرآن را محور «وحدت اُمّت اسلامی» خواند و گفت: "امت اسلامی، امروز بیش از هرزمان دیگر نیازمند تعالیم و مفاهیم و معارف قرآن است زیرا واقعیات زندگی مسلمانان، فاصله ای زیاد با قرآن دارد.".
    وی ضمن اظهارات خود با اشاره به تلاش گسترده قدرت های طاغوتی برای ضربه زدن به اسلام و اُمّت اسلامی، گفت: "آنها [قدرت ها] می دانند که اگر مسلمانان قدرت داشته باشند و صدای آنان رسا و بلند باشد، قادر به ظلم کردن به ملت ها نیستند و موضوع فلسطین به‌عنوان غصب یک کشور اسلامی به فراموشی سپرده نخواهد شد و رمز غلبه بر این توطئه ها تمسّک به قرآن و بدست آوردن مبانی اصلی قدرت است و قدرت واقعی در «ایمان و پایداری» و «کفر به طاغوت» است.".
    آیت الله خامنه‌ای با اظهار تاسف از تمسّک برخی کشورهای اسلامی به طاغوت به جای تمسّک به خدا، گفت: "کشورهایی که در منطقه، مجری سیاست های آمریکا هستند، در واقع به اُمّت اسلامی خیانت و زمینه نفوذ آمریکا را فراهم می کنند.". وی ایمان و پایداری ملت ایران و ایستادگی آنان در مقابل زیاده خواهی های آمریکا را عامل اصلی اقتدار جمهوری اسلامی ایران دانست و گفت: "علّت هراس قدرت ها از ملّت ایران و انواع توطئه ها برضد این ملّت، اقتدار بر مبنای اسلام، است و دشمن از «اسلام مقتدر» و «اسلام شجاع» می‌ترسد. تاکنون، نه وعده های طواغیت توانسته است ملّت ایران را فریب دهد و نه تهدیدهای آنها موجب ترس این ملّت شده است.".
    آیت الله خامنه ای ظهور گروههای تروریستی ِ تکفیری در منطقه و ایجاد جنگ و اختلاف میان مسلمانان به نیابت از دشمنان را نتیجه گمراهی و فقدان روشنگری برشمرد و گفت: "باید از محافل قرآنی برای روشنگری، استفاده کرد و کسانی که از کشورهای مختلف به این محافل می آیند، باید ملت های خود را ارشاد و آگاه کنند. تردید وجود ندارد که «جبههِ کُفر»، سرانجام در مقابل «جبهه اسلامی مبارز و مجاهد» وادار به عقب نشینی خواهد شد.".
    آیت الله خامنه ای، 16 اردیبهشت 1395 (سالروز بعثت پیامبر اسلام) نیز در دیدار با مسئولان نظام، سفیران کشورهای اسلامی در تهران و شماری از خانواده های شهداء با اشاره به استمرار دو جریان «بعثت» و «جاهلیّت» از صدر اسلام تاکنون، شاخصه اصلی جریان بعثت را خَرَدوَرزیِ هدایت یافته بوسیله پیامبران الهی و مهمترین شاخصه جریان جاهلیّت را شهوت و غضب دانسته و گفت: "امروز مهمترین وظیفه اُمّت اسلامی، مقابله با جریان جاهلیت به سرکردگی آمریکا است و جمهوری اسلامی ایران به عنوان پیشتاز جریان بعثت در راهی که امام (ره) آغازگر آن بود، بدون هراس از قدرت ها به حرکت خود ادامه خواهد داد. وضعیت کنونی دنیا نتیجه حاکمیّت شبکهِ وسیع سرمایه‌داران صهیونیست است که حتی بر دولتی همانند آمریکا غلبه و نفوذ دارد و به قدرت رسیدن جریان ها و احزاب منوط به پیروی و تبعیت از این جریان صهیونیستی است.".
    در آن دیدار، آیت الله خامنه ای ریشه اصلی حرکت های اُمّت اسلامی و ایران و همچنین بیداری اسلامی را مقابله با حاکمیّت این جریان صهیونیستی خواند و افزود: "بر همین اساس، امروز «اسلام ستیزی، ایران ستیزی و شیعه ستیزی» از سیاست های قطعی آمریکا و دولت های وابسته به آن است. ایران به‌دلیل مخالفت با سیاست های آمریکا در منطقه، تهدید به تحریم می شود زیراکه آنها جمهوری اسلامی ایران را مانع سیاست های فزون‌طلبانه خود در منطقه می دانند.".
    رهبر ایران و انقلاب اسلامی در آن دیدار با تأکید بر اینکه نتیجه حاکمیت جبهه جاهلیت و قدرت های شیطانی، «طغیان و طاغوت» است، گفت: "جریان جاهلیت و طاغوت با بمب اتم موجب مرگ صدها هزار انسان در هیروشیما می شود اما بعد از گذشت سالهای متمادی، همچنان حاضر به عذرخواهی نیست و زیرساختهای عراق و افغانستان و کشورهای دیگر را نابود می کند ولی به روی خود نمی آورد. گروههای فاسد و مفسدی که امروز به نام اسلام بدترین و فجیع ترین جنایت ها را انجام می دهند، مورد حمایت و پشتیبانی قدرت های غربی هستند. غربی‌ها به ظاهر، ائتلاف ضد داعش تشکیل داده اند اما در واقع حامی این جریان هستند و در چارچوب اسلام ستیزی، در تبلیغات خود از آنها به عنوان «دولت اسلامی» نام می برند تا وجهه اسلام را تخریب کنند.".
    آیت الله خامنه ای همچنین با تأکید بر لزوم توکّل بر خداوند و نهراسیدن از توطئه ها و تهدیدهای قدرت ها گفت: "امروز همه اُمّت اسلامی در مقابله با جریان جاهلیّت وظائفی بر دوش دارند که اگر این وظایف را انجام دهند از اجر و ثواب الهی برخوردار خواهند شد. نصرت اسلام و مسلمین در نهایت، قطعی است.".
    
    
انعکاس جهانی این اظهارات

    ................
    
    اظهارات رهبر ایران و انقلاب اسلامی در جمع شرکت کنندگان در سی و سومین دوره مسابقات بین المللی قرآن، بویژه از آن لحاظ که آمریکا را «شیطان بزرگ» خوانده است انعکاس جهانی یافت. آیت الله خمینی بنیادگذار جمهوری اسلامی ایران در 1358 (37 سال پیش از این) آمریکا را «شیطان بزرگ» لقب داده بود ـ اصطلاحی که توسط برخی، در نوشته ها و گفته ها به نقل از او بکار می رود. تیترهای چند نشریه از ميان نشريات گوشه و کنار جهان که اظهارات 29 ارديبهشت 1395 رهبر ایران را نقل کرده بودند به عنوان نمونه در زیر کُپی (اِسکَن) شده اند:
    



    



    



    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
گزارش طولانی پنجشنبه 19 ماه می 2016 وال استریت جرنال درباره ایران
«وال استریت جرنال» روزنامه محافظه کار و سراسری آمریکا پنجشنبه 19 ماه می 2016 (30 اردیبهشت 1395) یک گزارش طولانی از نوع «خبر و نظر» درباره ایران منتشر ساخته بود که تیتر و نخستین پاراگراف های آن در صفحه اول و دنباله آن در صفحه دهم این روزنامه درج شده بود. دنباله مطلب تقریبا دو سوم صفحه دهم این روزنامه را اشغال کرده بود. تیتر و پاراگراف های مندرج در صفحه اول این روزنامه در زیر کُپی شده است:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
حجت الاسلام حسن روحانی اکثریت آراء انتخابات 29 اردیبهشت 1396 را بدست آورد و برای دور دوم رئیس جمهور شد
رای گیری عمومی برای انتخاب رئیس جمهور (دوازدهمین دوره) جمعه 29 اردیبهشت 1396 برگزار شد و وزارت کشور روز بعد نتایج آرآء چهار نامزد این انتخابات را به این شرح اعلام داشت:
    ـ حسن روحانی: 23 میلیون و 549 هزار و 616 رای.
    ـ سید ابراهیم رئیسی (رئیس الساداتی): 15 میلیون و 786 هزار و 449 رای.
    ـ سید مصطفی آقامیرسلیم (میرسلیم): 478 هزار و 215 رای.
    ـ سید مصطفی هاشمی طبا: 215 هزار و 450 رای.
     بر اساس اعلام مسئولان ستاد انتخابات جمهوری اسلامی ایران، در انتخابات 29 اردیبهشت 1396 پنجاه و شش میلیون و 410 هزار و 236 نفر واجد شرایط رأی دادن شرکت کرده بودند.
     در این دور از انتخابات، 63 هزار و 429 شعبه اخذ رأی آماده شده بود. اخذ رأی، ساعت 8 بامداد جمعه ـ 29 اردیبهشت ماه ـ آغاز و با تمدید، تا نیمه شب جمعه (29 اردیبهشت 1396) ادامه داشت.
    
    برای شرکت در این دوره از انتخابات ریاست جمهور، صدها تَن ازجمله محمود احمدی نژاد رئیس جمهور پیشین (دو دوره) داوطلب شده بودند که شورای نگهبان شش تَن از این داوطلبان را به عنوان واجدین ِ شرایط اصل 115 قانون اساسی برگزید و اعلام داشت که دو تَن از آنان ـ قالیباف و جهانگیری ـ پیش از انجام انتخابات کنار رفتند.
    از آنجا که حسن روحانی (حجت الاسلام) بیش از نیمی از کل آراء (اکثریت) را بدست آورده است، رئیس جمهور دولت دوازدهم خواهد بود و دورِ دومِ بودن در این مقام را پس از امضای حُکم او توسط مقام رهبری و ادای سوگند در مجلس که پاسدار مذهب رسمی، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی باشد و خودرا وَقف خدمت به مردم، اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق، گسترش عدالت، رعایت حُرمَت اشخاص و استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور کند از مردادماه 96 آغاز خواهد کرد. طبق اصل 113 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور، پس از مقام رهبری، عالی ترین مقام رسمی کشور و مسئول اجرای قانون اساسی خواهد بود و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می شود برعهده خواهد داشت. طبق بند دهم اصل یکصد و دهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران؛ مقام رهبری می تواند رئیس جمهور را با در نظر گرفتن مصالح کشور، پس از حُکم دیوان عالی به تخلّف وی از وظایف قانونی و یا رای مجلس به عدم کفایت عزل کند. طبق اصل یکصد و دهم، تعیین سیاست های کُلّی نظام جمهوری اسلامی ایران و نظارت بر حسن اجرای سیاست های کُلّی، فرماندهی کُل نیروهای مسلح، اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها، عزل و نصب رئیس قوه قضائیه، رئیس ستاد مشترک، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرماندهان نیروهای نظامی و انتظامی و عفو و تخفیف مجازات محکومین از اختیارات و وظایف مقام رهبری (ولایت امر) است.
    
    در انتخابات خردادماه 1392 ریاست جمهور، حجت‌الاسلام حسن روحاني با کسب 18ميليون و 613 هزار و 329 رأي اکثريت مطلق آراء را کسب و برنده انتخابات اعلام شده بود.
    در پايان شمارش آراء آن دوره (يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهور) اعلام شده بود که در مجموع 36 ميليون و 704 هزار و 156 نفر در انتخابات شرکت کرده بودند. اعلام شده بود که در آن سال 50ميليون و 483هزار و 192 نفر واجد شرايط راي دادن بودند.
    آراء نامزدهای ردیف های بعدی به این شرح اعلام شده بود:
    محمدباقر قاليباف: 6ميليون و 77هزار و 292 راي (دوم)
    سعيد جليلي: 4ميليون و 168هزار و 946 راي (سوم)
    محسن رضايي: سه ميليون و 884هزار و 412 راي (چهارم)
    علي اکبر ولايتي: دو ميليون و 268هزار و 753 راي (پنجم)
    سيد محمدغرضي: 446هزار و 15 راي (ششم)
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شماری از منتخبین مجلس یازدهم از شورای نگهبان خواستند که مصوّبه حذف صِفرها از پول ملی را به مجلس بازگرداند تا اصلاح و رفع ابهام از آن شود
به گزارش 31 اردیبهشت 1399 خبرگزاری تَسنیم، شماری از منتخبین دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی ازجمله «الیاس نادران» استاد اقتصاد که این دوره تقنینیه هفته آینده [خرداد 1399] کار خودرا آغاز خواهد کرد با ارسال نامه‌ای به شورای نگهبان با برشمردن ابهامات و ایرادات لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی (حذف 4 صِفر از پول ملی و تغییر نام آن و ...) خواستار عودت فوری این لایحه به مجلس شدند تا با دقت و وسواس بیشتری نسبت به اصلاح و رفع ابهام از آن اقدام شود.
    نامه با این پاراگراف آغاز می شود:
    "چنان‌که مستحضرید مجلس شورای اسلامی [دوره دهم] در روزهای گذشته [آخرین ماه این دوره تقنینیه] لایحه اصلاح قانون پولی و بانکی کشور را که در مرداد 1398 در هیئت وزیران مصوّب و در بهمن 1398 در کمیسیون اقتصادی مجلس، تصویب شده بود، در صحن علنی نیز تصویب کرد تا فرایند حذف چهارصفر از پول ملی به‌صورت قانونی کلید بخورد. این پیشنهاد که در دولت های گذشته و کنونی مورد بحث قرار گرفته بود، حاوی ابعاد بسیار گسترده در عملکرد سالهای آتی اقتصاد ایران خواهد بود که انتظار می‌رفت با دقت در ابعاد تخصّصی آن مورد بررسی قرار بگیرد که متأسفانه چنین نشد.".
    این منتخبین مجلس یازدهم سپس در چهار بند ـ از منظر تخصّصی، ایرادات و ابهامات متعدد حول این مصوّبه را متذکر شده اند که بند یکم و سوم آن چنین است:
    
    1. در مقدمه توجیهی لایحه، هدف آن اعاده حیثیت پول ملی ذکر شده است؛ اولاً تعداد صفرها، شاخص درستی برای قدرت پول ملی و اقتصاد ملی نیست، مگر غیر از این است که نرخ برابری وون کره جنوبی و ین ژاپن که دو کشور با اقتصادهای پیش‌ِ‌رو و قوی هستند به‌ترتیب معادل 0091/0 دلار و 00085/0 دلار است؟. ثانیاً به‌لحاظ نظریه و تجارب اقتصادی جهانی، اعاده حیثیت (قدرت خرید) پول تنها با مجموعه‌ای از سیاستهای منسجم حول کسری بودجه، ارز و سیاست های پولی میسر خواهد شد. وقتی بنا نیست روند تورمی نیم قرن اخیر تغییر اساسی یابد، اصرار بر حذف صفرها چه توجیه تخصصی دارد؟. به‌بیان دیگر حذف صفرها باید آخرین گام در سلسله مراتب سیاست های ضد تورّمی و اصلاح اقتصادی باشد نه اولین قدم.
    
    3. حذف چهار صِفر غیر از هزینه‌های بزرگی که برای تعدیل ظاهری تمام صورت های مالی، اطلاعات و آمار و همچنین کلیه اسناد مبادلات و تعهدات حال و آتی شرکت ها و فعالان اقتصادی و تمام نرم‌افزارهای اقتصادی و مالی دارد، بی‌شک موجب افزایش قیمت برخی کالاها و «گردشدن واحدهای کوچک قیمت به‌سمت بالا» خواهد شد. نکته مهم آن است که این افزایش طبیعی قیمت ها به‌سمت بالا عمدتاً در کالاهای سبد مصرف روزانه خانوارها رخ خواهد داد و می‌تواند منجر به مناقشات ریز و درشت اجتماعی نیز گردد.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
زادروز افلاتون ـ به بیراهه افتادن دمكراسي که او اصول آن را به دست داد ـ سه شرط نخبه بودن ـ شرایط مدیرشدن
تصوير مجسمه افلاتون

    21 ماه می = 31 اردیبهشت زادروز افلاتون Plato ـ انديشمند بزرگ يونان باستان که از همان زمان نزد ایرانیان از شهرت ویژه برخوردار بوده است به دست داده شده است كه بسال 427 پيش از ميلاد به دنيا آمده بود. [طبق برخی از روزشمارها؛ سال 424 و پاره ای دیگر: 428 پیش از میلاد]. وی در آخرین سال عُمر اردشیر یکم شاه هخامنشی ایران و نیز 3 ـ 4 سال پس از آغاز جنگ های پِلوپونِز Peloponnesian war در آتن و یا منطقه اژه به دنیا آمد و 80 سال عُمر کرد. در زمان بیشتر مناطق یونانی زبان اژه و آناتولی در قلمرو ایران بود. طلوع اندیشه های افلاتون از زمان پادشاهی داریوش دوم ـ شاه هخامنشی ایران آغاز شد. طبق برخی نوشته ها، افلاتون از مصر ـ ساتراپی = اُستان وقت ایران ـ لیبی و سیسیل (جزیره بزرگ جنوب ایتالیا که در آن زمان یونانی نشین بود) دیدن کرد. افلاتون که بسیاری از خانواده های ایرانی نام او را بر پسران خود گذارده اند شاگرد سُقراطSocrates بود. افلاتون بود که مدرسه ای به نام آکادمی را تأسیس کرد که نخستین آموزشگاه تعلیمات عالی (دانشگاه) جهان خوانده شده است. معروف ترین شاگردان افلاتون در این مدرسه عالی؛ ارسطو Aristotle بود.
     انديشه هاي افلاتون به ويژه در زمينه دمكراسي، بيش از هر فيلسوف عهد باستان در شكل گرفتن افكار انديشمندان قرون جديد و معاصر نفوذ داشته است. [کلیستنس Cleisthenes یونانی دهها سال پیش از افلاتون فرمول خود برای دمکراسی آتن را به دست داده بود که در سال 508 پیش از میلاد به اجرا درآمد ولی، در دمکراسی او که نوعی دمکراسی مستقیم بود؛ زنان، افراد بدون زمین، بردگان و مردان جوان زیر 20 سالگی از مشارکت محروم بودند. دمکراسی از دو کلمه یونانی Demos = مردم و Kratos = حکومت ساخته شده است.].
     در کتاب «جمهوری» اثر معروف افلاتون؛ جامعه، حکومت، دولتمرد، قانون و عامل مشترک آنها ـ دمکراسی بر پایه ای درست و منطقی تعریف شده اند. به نظر افلاتون، «هر کس» نمی تواند رئیس، مدیر و مسئول شود مگر اینکه شرایط آن را داشته باشد ازجمله هوش سرشار و داشتنِ آگاهی [معلومات]، منطقی بودن، کنترل نَفس داشتن، کننده کار بودن و شایستگی انجام آن را داشتن و علت و مَعلول را تشخیص دادن و ... و بالاخره، مسئولیت و وجدان انتخاب کننده که باید از میان بهترها «بهترین» را برگزیند.
     گرچه نتيجه انتخابات چند دهه اخير در كشورهاي مختلف، انديشمندان معاصر را بر آن داشته است كه بگويند مشاركت و شناخت، اراده و آزادي عمَلِ راي دهندگان در تمرين دمكراسي اصيل (تأمین حكومت مردم) و در نتيجه تحقّق آن به معناي واقعي كلمه، حتي در كشورهاي بسيار پيشرفته در انسانیّت و مدنیّت (نه، تنها در صنایع و فنون) هم آن طور كه بايد، عملي نشده است. به علاوه، همان تمرین ناقص نیز دارد ظاهری و اسمی می شود و به عبارت روشن تر؛ «جعلی».
    مطبوعات ابزارهای تعمیم و تأمین دمکراسی هستند که متأسفانه در برخی از کشورها، رسانه ها ـ نشریات و رادیوتلویزیونهای معروف تر از سوی اصحاب منافع و سرمایه داران خریداری شده اند و در کنترل آنها در جهت تأمین منافع و هدف های خصوصی و نمی توان نام رسانه همگانی و ابزار ژورنالیسم اصیل بر آنها نهاد. دو نمونه از این معاملات؛ خرید واشنگتن پست از سوی آمازون و فروش بخشی از سهام نیویورک تایمز به یک سرمایه دار. سرچ انجین ها که از آغاز کار هم مؤسسان آنها کمپانی های سودجو بودند روز به روز پولی تر می شوند و عامل اصحاف منافع قرار می گیرند و مطالب گزینشی و دستوری را نقل و منعکس می کنند.
     در چنین شرایط و محیطی، کار بر روزنامه نگار و تاریخ نویس بسیار دشوار، وقتگیر و پُرهزینه است که همانند پلیس ناظر بر تمرین دمکراسی باید مدارک را جمع آوری، تکمیل و به صورت پرونده به قاضیِ تاریخ بدهند تا قضاوت کند و حُکم این قاضی که پاک شدنی نیست وضعیت یک جامعه در هر زمان و دوره را از: رُشد فکری مردم، تا وضعیت معیشت، جرائم و میزان فساد دولتیان را به دست می دهد.
     این اندیشمندان هر ناهنجاری در جامعه را مربوط به میزان فساد دولتی و فساد دولتی را نتیجه ضعف و یا نبود دمکراسی می دانند و می گویند که اکر تمرین دمکراسی (انتخابات)، درست و مطابق اصول باشد مدیران دولتی هم خوب و واجد شرایط خواهند بود و فساد؛ هیچ و یا بسیار کم. در جامعه ای که در آن فساد نباشد، همگان بر حسب استعداد خود در پیشرفت ها مشارکت می کنند و مردم شاد خواهند بود که شادی مردم به ثروت بیش از ضرورت ارتباط ندارد ـ خاطر آسوده و نبود فساد و تباهی عامل شادی و رضایت است ـ همان را که انسان در طلب آن است.
     به نظر اين انديشمندان، عوام الناس (توده ها) قبلا و وسيعا بايد آموزش دمكراسي ببينند و با فلسفه انتخاب نماينده (وکیل) از جانب خود عميقا آشنا شوند و با تمام وجود ـ علاقه و احساس مسئوليت ـ در انتخابات مشاركت كنند.
     در سال 2008 و در یک نظرسنجی از شماری از انديشمندان و استادان علم حکومت، اینان گفته بودند که بکرّات گفته ایم که در گوشه و کنار جهان، دمکراسی به صورت تظاهر به آن درآمده و در مقالات و مصاحبه های خود خواستار تجديد نظر در روش هاي تمرين دمكراسي و بازسازي ابزارهاي مربوط شده ایم.
     این اندیشمندان گفته بودند كه وضعيت دمكراسي سال به سال نمايشي تر و ظاهري مي شود زيرا كه احزاب برپايه منافع اشخاص ايجاد و يا تغيير شكل مي دهند، سه دسته از رسانه ها ـ نشریات، رادیوتلویزیون ها و فیلم ها ـ در کنترل و مالکیّت اصحاب منافع، شیفتگان قدرت و سیاستبازان قرارگرفته و یا اینکه هرچه بيشتر تجاري و محل كسب درآمد شده اند، اشتیاق به تألیف کتاب (که رسانهِ دیگر است) کاهش یافته، ابزارهای انتقال (سرچ انجین ها، نِت ورک های بین مردمی و خبرگزاری ها) مستقیم و یا غیر مستقیم در کنترل دولت ها، قدرت ها، قدرت طلبان و اصحاب منافع درآمده و مطمح نظر سازمانهای اطلاعاتی. روزنامه نگار و تاریخ نویس ِ به مفهوم واقعی کلمه موجودهایی کمیاب شده اند، اصحاب منافع و قدرت به طرق مختلف، «دورنگری، اندیشیدن و محاسبه» را از توده ها سلب و آنان را تلقین و تشویق به بردن لذت از لحظات زندگی، سرگرمی ها، لَهو و لَعِب می کنند و در خود مشغول می سازند تا به هر سوی که بخواهند بکشانند. در این وضعیت، طبقه کوچکي با استفاده از بي اعتنايي و غفلت توده ها نسبت به فرضيه ها و اصول دمكراسي كه «همانا انتخاب بهتر ها و داوطلبان صميمي خدمت به جامعه خود و بشريت» است دارد به صورت «مشتاقان حكومت كردن بر ديگران، سلاطين كوچولو، متعدد کردن دوره های مقام های انتخابی و به صورت مادام العمر درآوردن و ...» در می آید كه پس از ريشه گرفتن آن، تصحيح وضعيت با راههاي متعارف امكان پذير نخواهد بود. تجديد انتخاب مكرّر همان نمايندگان، خريد تمايل مردم به نامزد مورد نظر با آگهي و اعلان و هزينه كردن پول (تبليغات)، نبود منطق انتخاباتي و ... از جمله اين مسائل و انحراف از اصول و تعاريف دمكراسي است.
    به اظهار این اندیشمندان، تا دیر نشده است؛ مُصلحين، استادان فرضيه دمكراسي و باقی مانده روزنامه نگاران واقعی [حرفه ای و وفادار به این حرفه] بايد چشم و گوش راي دهندگان براي گزينش هرچه بهتر و دقيقتر را باز كنند، رای دهندگان باید از مسئولیت خود در قبال جامعه ـ امروز و فردا ـ آگاه باشند و هر رای دهنده باید از خود سئوال کند که هدف نامزد انتخاباتی از قبول وکالت و مسئولیت چیست؟، خدمت به جامعه و یا به خود و منافع بستگان، دوستان و .... متدهاي دمكراسي در هر جامعه بايد برپايه شرايط و روانشناسي اعضای آن جامعه باشد. بنابراين، تا صدها سال ديگر هم نمي شود يك الگوي تمرین دمكراسي [الگوی واحد] براي همه جوامع بشر در نظر گرفت و به اجرا درآورد. تمرین دمکراسی با تعاریف و اصول دمکراسی [که واحد و مشخّص است] فرق دارد. تمرین دمکراسی در یک جامعه متناسب با شرایط آن می تواند به صورت انتخابات چند مرحله ای، شرایط نامزدی و پیش شرط ها باشد. باید ثابت شود که یک نامزد صرفا به خاطر «خدمت بی دریغ» می خواهد انتخاب شود نه برای اطفاء حس جاه طلبی، آزمندی و دستیابی به قدرت که جامعه از این انتخاب سودی نخواهد بُرد.
     به نظر بسیاری دیگر از انديشمندان، دمكراسي طبق فرضیه های فلاسفه یونان قدیم را در جوامع كوچك (روستاها، شهرهاي كم جمعيت و كوي و برزن شهرهاي بزرگتر) مي توان به صورتي دقيق تر پياده كرد و در اصل هم، این فرضيه ها براي شهر آتنِ آن زمان طراحي شده بود كه نفوس چنداني نداشت. بنابراين، عملي ترين راه انتخابات، فعلا بايد به صورت هِرَم دمكراسي (شبيه به روش ساويت ها در روسيه پس از انقلاب 1917، ولي نه ظاهري بلكه واقعي) باشد ـ انتخابات چند مرحله ای.
     کم هزینه ترین محل برای آموزش دمکراسی، احزاب هستند ـ احزابی که توسط اصحاب منافع و عاشقان قدرت تاسیس نشده باشند که هدف شان از تاسیس حزب و جناح، استفاده از آن به صورت پلکان ترقی باشد و سوء استفاده های بعدی. تفسیر مطبوعات از تحولات حکومتی در گوشه و کنار جهان ـ اگر هنوز مفسّر بی غرض باقی مانده باشد ـ نوعی آموزش غیر مستقیم دمکراسی و درس گرفتن از خوب های دیگران و هشدار گرفتن از بَدهای آنان است.
     افلاتون شاگرد سقراط و معلم ارسطو و بنيادگذار آكادمي (مدرسه عالی علوم، فلسفه و ادبيات) بود. آثار او به صورت گفت و شنود (مناظره) است كه معروف ترين آنها «جمهوري» است و همچنين «پوزش» و «ذات عدالت».
     افلاتون در سال 399 پيش از ميلاد شاهد خودكشي آموزگارش سقراط به حكم دادگاه آتِن (محكمه خلق) بود و در اين باره نوشته است كه سقراط پيشنهاد فرار از آتن را رَد كرد و به حكم دادگاه كه مي دانست درست نبوده تسليم شد و جام زهر را نوشيد تا احترام به قوه قضايي كه حفظ حقوق و شئون مردم و امنيت و آرامش آنان برعهده آن است محفوظ بماند. اين نظر افلاتون كه سران دولت ها بايد فيلسوف باشند و يا فلسفه بدانند و نيز نخبگان داراي يكي از اين سه خصلت؛ هوشمندي (دارای توان اندیشیدن، آگاه و مُدبّر)، دليري (شجاع و برخوردار بودن از توان اخذ تصمیم در لحظات حسّاس) و سلامت جسم و روان (برخورداری از زور بازو و سلامت روان) بايد باشند تا كنون در هيچ تفسيري رد نشده اند. [هدف از زور بازو= نيروي جسماني، سلامت جسم است ـ که گفته اند عقل سلیم در بدن سالم است و نیز آگاهی از فنون رزم ـ استراتژی].
    افلاتون برجستگان يك ملت را دو گروه كرده است: مردان (افراد) عَمَل و مردانِ فكر، كه جامعه بايد از هر فرد در جاي خود استفاده كند و اگر هر دو شرط در يك و يا چندين عضو يك جامعه جمع باشد، كه خوشا به حال آن جامعه.
    افلاتون روي مديريت شايسته و استفاده بهينه يك جامعه از دانش، استعداد، لياقت و مهارت اعضاي خود تاكيد و سفارش بسيار كرده است.
     افلاتون (پليتو، كه پلاتون در زبان يوناني به معناي چهار شانه است، بنابراين نام دوران كودكي او بايد چيز ديگري باشد و گویا؛ اریستوکلس) در دهه هشتم عُمر و طبق برخی نوشته ها در یک ضیافت عروسی و طبق پاره ای دیگر از نوشته ها در خواب درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي داستان نويسي
زادروز هارولد رابينز که 25 داستان او 750 ميليون نسخه فروش داشت
Harold Robbins


     «هارولد رابينز Harold Robbins» نويسنده اي كه حقايق مكشوفه و استنباط خودرا به صورت داستان مي نوشت 21 ماه مي 1916 در نیویورک به دنيا آمد. پدر و مادر او از روسیه تزاری به آمریکا مهاجرت کرده بودند. داستان هاي معروف وي که 81 سال عُمر کرد و در کالیفرنیا درگذشت عبارتند از: هرگز با غريبه دوست نشو، خانه شماره 79 خيابان پارک، بانوي تنها، کافي نيست، تايکون (توانگر)، روياي بازرگانان و .... او که بیش از 25 کتاب نوشت نخستین داستان خود را زیر عنوان «هرگز با غریبه دوست نشو» در 1948 به دست چاپ سپرد. آخرین کتاب او «نِفرین» عنوان دارد. رابينز تنها وضعيت و رويدادهايي را که خود تجربه کرده بود و يا شاهد عيني آنها بود به صورت داستان مي نوشت و لذا نوشته هايش برَ دل مي نشينند و پند مي آموزند. 25 داستان او به 32 زبان ترجمه شده و تا سال 2010 هفتصد و پنجاه ميليون نسخه فروش داشتند. با اين همه مخاطب، وي در رديف اول داستان نگاران جهان در قرن 20 قرارگرفته است. داستان «رُؤیايِ بازرگانان» درباره تفکر فيلمسازان هاليوود و آزمندي آنان است.
    هارولد رابینز که سه بار ازدواج کرد چهاردهم اکتبر 1997 درگذشت.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي تاريخ‌نگاري
«اميل ارماتينگر» مورّخ سويسي: ايران اَبَرقدرتِ انديشه و قلم در قرون وُسطا
21 ماه مي زادروز «اميل ارماتينگر» مورخ سويسي است كه بسال 1873 چشم به جهان گشود. وي در اثر مهم خود «تاريخ ادبيات جهان» در مقدمه فصل «ادبيات ايران در قرون وسطي» خاطر نشان كرده است كه در اين قرون (قرون وسطا)، ايرانيان با خلق آثاري بي همتا، ميهن خودرا يك بار ديگر ابرقدرت جهان كرده بودند، اين بار با انديشه و قلم، نه زور سرباز و نيزه. در اين قرون، ايرانزمين در معرض تاخت و تاز لاينقطع قبايل خارجي و بويژه آلتائيک ها بود و به ايرانيان مجال فعاليت حكومتي نمي داد. تا نيمه قرن هفتم ميلادي، قسمت بزرگي از تلاش هر دولت وقت ايران صرف اين مي شد كه قبايل خارجي كه تمدني عقب مانده داشتند و غارت كردن ملل متمدن و انسان شهرنشين به صورت فرهنگشان در آمده بود پاي به قلمرو ايران نگذارند.
     اميل ارماتينگر در فصل «نوشته هاي باقيمانده از جهان باستان»، سنگنبشته هاي ايران، اَوِستا و زند اوستا و نيز عقابد ماني و كتب ديگر از جمله ترجمه كليله و دمنه از هندي به «پارسي ميانه»، يادگار زريران، كارنامك اردشير پاپكان و ... را به تفصيل شرح و در رديف ادبيات جهان در عهد باستان قرار داده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
يك نمونه ديگر از ضعف خبرنويسي و انشاء خبر در روزنامه هاي تهران
روزنامه «همشهري» چاپ تهران كه ناشر آن شهرداري اين شهر است در شماره 24 ماه مي سال 2006 خود چنين گزارش كرده بود:
    
    "رئيس مركز حفاظت اطلاعات قوه قضائيه از دستگيري بيش از ۱۰ نفر از اعضاي باندي خبر داد كه با تطميع و تهديد و جعل اسناد در پرونده هاي قضايي مردم، از آنان اخاذي مي كردند.
    به گزارش روابط عمومي قوه قضاييه اصغر جهانگير افزود: اعضاي اين باند به عنوان اشخاص ذي نفوذ و داراي عناوين جعلي با قبول پرونده هاي مردم، آنها را تطميع مي كردند و در صورت عدم موافقت صاحبان پرونده متوسل به تهديد شده و حتي براي مراحل مختلف رسيدگي پرونده ها، نرخ هاي متفاوتي تعيين كرده بودند.
    پرونده بعضي از افراد در خانه اعضاي دستگير شده اين باند پيدا شده است.
    وي همچنين ادامه داد: غالب كساني كه دستگير مي شوند، هيچ ارتباطي با دستگاه قضايي ندارند و تحت عناوين مختلف سعي در اخاذي از مردم و گرفتن روحيه اميد و اعتمادي كه در سايه نظام مقدس جمهوري اسلامي پيدا شده، دارند.".
    
    اين بود متن خبر، بدون كم و كاست. نگارنده اين تاريخ آنلاين با بيش از شش دهه كار روزنامه نگاري كه چيزي از اين خبر نفهميد، چه رسد به يك مخاطب معمولي. وقتي يك مخاطب نتواند از يك خبر، اطلاعي به دست آورد از خير خواندن خبر و خريدن روزنامه مي گذرد. همان زمان صفار هرندي وزير ارشاد وقت كه يك روزنامه نگار با تجربه است از كاهش تيراژها ناليده بود. يكي از دلايل كاهش تيراژ همين مبهم نوشته شدن اخبار است. نوشتن خبر، اصول و قواعد دارد. دبير خبر نبايد يك خبر ناقص و مبهم را به صفحه بندي ارسال دارد. بايد آن را به خبرنگار بازگرداند تا تكميل كند. براي قابل فهم شدن خبري كه در بالا آمده است بايد چند مفسر بنشينند و آن را تفسير كنند تا مفهوم شود. رسالت اجراي بند دوم اصل سوم قانون اساسي بر عهده وزارت ارشاد است. براي وزارت ارشاد راه ديگري وجود ندارد جز قطع كمك هاي مالي دولت به نشريات و دادن پروانه انتشار نشريه به روزنامه نگار حرفه اي. روزنامه نگار حرفه اي محال است خبر ناقص را براي چاپ ارسال دارد. كمك مالي دولت باعث مي شود كه ناشر روزنامه از پايين بودن تيراژ و فروش نداشتن نهراسد. ناشري كه متكي به كمك مالي دولت باشد نمي رود خبرنگار ماهر كه كمياب و گران است بيابد و استخدام كند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
پيروزي بزرگ هانيبال کارتاژي بر روميان ـ جنگ براي جلوگيري از قدرت شدن روم
21ماه مي سال ۲۱۶ پيش از ميلاد نيروهاي كارتاژ Carthage (بخشي از شمال آفريقا به مرکزيت تونس) به فرماندهي هانيبالHannibal كه وارد شمال ايتاليا شده بود، در اين منطقه ارتش روم را شكست دادند. در اين جنگ که در آن هانيبال فيل جنگي هم بکار برده بود و اين فيلها را از کوههاي آلپ عبور داده بود بيش از 45 هزار نظامي رومي كشته شدند. هانيبال قبلا اسپانيا و قسمتي از فرانسه را گرفته بود. لشکرکشي هانيبال به انتقام تعرض روميان به کاتاژ و نيز پيشگيري از ابرقدرت شدن آنان بود. کارتاژي ها مخلوطي از نژاد فنيقي (لبناني ـ سوري) و بِربِر Beber بودند و پونيک Punic خوانده مي شدند. لشکرکشي هانيبال به ايتاليا که 15 سال طول کشيد و شامل چند نبرد بود مورد خرسندي دولت سلوکيان ايران و نيز يونانيان بود زيراکه بمانند کارتاژي ها نمي خواستند روميان ابرقدرت شوند. در آن زمان، روم هنوز يک قدرت بزرگ نشده بود. پيش از هانيبال، پدر او «هاميلکار بارکا» با روميان جنگ کرده بود و لشکرکشي هانيبال، دومين جنگ پونيک ها با روميان بود و سومين جنگ را برادر هانيبال فرماندهي کرد.
    جنگهاي هانيبال کشور اورا دچار مشکلات مالي کرد و وي براي حل اين مسائل دست به اصلاح ضوابط مالياتي زد که باعث ناخرسندي ارباب ملک و بازرگانان شد و کناره گيري کرد، به دربار سلوکيان آمد و مشاور نظامي آنان شد. سپس به ارمنستان رفت و آنگاه خودکشي کرد.
اين مجسمه که گفته شده است متعلق به هانيبال است مدتها پيش در شبه جزيره ايتاليا به دست آمده است


    مورخان وي را يک نابغه نظامي مي دانند و در اين زمينه اخيرا کتابي منتشر شده است که عکس اورا پشت جلد آن چاپ کرده اند (عکس زير).


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اصلاحات نظامي «ماريوس» بر پايه تشکيلات ارتش ايران باستان
تصوير مجسمه Gaius Marius
ژنرال «گايوس ماريوسGaius Marius » فرمانده ارتش روم، در اين روز در ماه مي سال ۱۰۷ پيش از ميلاد سياستمداران و دولتمردان رومي را قانع كرد كه اين كشور ارتشي مشابه ارتش ايران دوران هخامنشيان لازم دارد تا ابرقدرت واقعي و دائمي شود و همانند هخامنشيان، مردم بدون زمين و مزرعه و القاب هم بايد بتوانند وارد اين ارتش شوند و شرط ثروت و اشرافيت بايد از انتخاب شدن به سناتوري حذف شود و ....
    تا آن زمان ارتش روم مركب از مردان داوطلب طبقات اول و دوم جامعه اين كشور [اشراف و زميندارها و ارباب ملک]بود كه بدون دريافت دستمزد، و صرفاً به منظورخدمت به وطن [در حقيقت، حفظ اموال خود و بدست آوردن اموال بيشتر از طريق تقسيم غنائم] به جنگ مي رفتند و پس از پايان هر جنگ، ديگر عملاً ارتشي وجودنداشت. ماريوس كه تاريخ هخامنشيان و نوشته هاي مورخان يوناني را خوانده و در يك جنگ نيز با ايرانيان روبه رو شده بود عقيده داشت كه روم به ارتشي دائم مركب از همه داوطلبان از طبقه پايين تا بالا لازم دارد كه سپاهيگري را نه تنها خدمت به وطن بلکه شغل و منبع درآمد قرار دهند و به مدت ۲۰ سال، شب و روز آماده خدمت باشند و در سربازخانه ها بسر برند. اين پيشنهاد ژنرال ماريوس به تصويب رسيد و روم در سايه آن داراي يك ارتش دائمي نيرومند شد و قرنها ابر قدرت باقي ماند. اين رويداد در تاريخ عهد باستان «رفورم نظامي گايوس ماريوس» عنوان گرفته است. وي چندبار به سمت کنسول روم انتخاب شد و يک بار رقيب خودرا روانه جنگ با مهرداد پادشاه ايراني تبار پنتوس (منطقه اي در حاشيه درياي سياه) کرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آغاز حمله نظاميان به کمون پاريس



    در اين روز در سال 1871حمله نظاميان فرانسوي به كمون پاريس آغاز شد كه در اين جنگ خياباني خونين و تن به تن که تا 28 ماه مي طول کشيد بيش از 20 هزار كمونارد كشته و 38 هزار تن ديگر اسير شدند. حکومت پاريس از 18 مارس تا 28 ماه مي در دست شورايي که چپگرايان در آن اکثريت داشتند اداره مي شد. بسياري از كموناردها كه در اين مدت بر پاريس حكومت كردند زنان بودند. در جلسات کمون (شورا) ميان مارکسيست ها و آنارکيست ها همواره اختلاف نظر بود. پايتخت فرانسه از زمان شکست ارتش اين کشور از آلمان در کنترل گارد ملي مرکب از مردم شهر و سپس کمون دو پاريس بود که افراد کمون خيابانها و کوچه ها را براي دفاع، به صورتي که در عکس ديده مي شود سنگربندي کرده بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعدام«اميل هانري» آنارشيست فرانسوي و اشاره اي به اظهارات او در دادگاه: هيچ ثروتمندي بي گناه نيست
اميل هنري

بيست و يکم ماه مي سال 1894 «اميل هانري Emile Henry » آنارشيست 22 ساله فرانسوي كه كافه پاتوق ثروتمندان (بورژواها) را در پاريس با انفجار بمب ويران ساخته بود كه ضمن آن يك تن كشته و 20 نفر مجروح شده بودند و چند اتهام ديگر از اين دست، به حكم دادگاه با گيوتين گردن زده شد. وي كه وابسته به يك فاميل اعيان بود در دادگاه گفته بود كه به نظراو، هيچ ثروتمندي بي گناه نيست.
    اگر دفاعيات «اميل هانري» در ماه مي 1894 که در محکمه ايراد شد مورد توجه قرار گرفته بود تكرار آن تا به امروز ادامه نداشت. اتهامات «اميل هانري» چند مورد بمب گذاري منجر به مرگ و جرح و ويراني از جمله قرار دادن بمب در راهرو ساختمان يك كمپاني معدن، در پاسگاه پليس و همچنين در كافه پاتوق ثروتمندان بود.
     اميل دانشجوي دانشگاه بود. پدر «اميل» با اينکه وابسته به يک خانواده از اشراف بود با انقلابيون فرانسه همکاري مي کرد و از اعضاي كمون پاريس بود. وي در سال 1871 با خانواده اش به اسپانيا گريخته بود که سال بعد، اميل در اين كشور به دنيا آمده بود و بنابراين از كودكي با افكار انقلابي و مبارزه با ظلم و تعدّي و دفاع از طبقه تنگدست آشنا شده بود. اميل با اين افکار در دانشگاه به صف آنارشيستها كه پرچم مبارزه با ظلم و كاهش قدرت حكام (با توزيع اختيارات دولت ميان شوراهاي محلي) را به دوش مي كشيدند پيوسته بود. [در دهه هاي آخر قرن 20 و دهه اول قرن 21 عنوان تروريست بر افرادي با طرز عمل آنارشيست ها گذارده اند.]. پس از دستگير شدن، دفاعيات اميل در دادگاه كه در حقيقت بيان انگيزه بود از اسناد مهم تاريخ معاصر است. وي گفته بود كه اظهاراتش براي رهانيدن خود از اعدام نيست و صرفا به خاطر دادن هشدار به مقامات ارشد دولتي است تا «علت» را بشناسند و برطرف سازند و سراغ «معلول» نروند كه اصل مسئله را حل نمي كند.
     دفاعيات اميل در كتب درسي رشته هاي تاريخ دانشگاهها آمده بود، مخصوصا كه روز اعدام او، 22 مي، مصادف با سالروز رويدادي بود كه در شب آن روز (22 مي سال 1176 ميلادي) فدائيان (اسماعيليه) در چادر صلاح الدين ايوبي كه درحاشيه حلب (قديمي ترين شهر سوريه و دومين شهر فعلي اين كشور از نظر جمعيت) استقرار يافته بود به عنوان هشدار، خنجر و نوشته اي گذارده بودند كه از محاصره نظامي پايگاه آنان دست بردارد، به همان گونه كه گروه ايراني اين جمعيت (الموتي ها) چنين خنجري و نوشته اي را در خوابگاه سلطان سنجر قرار داده بودند و صلاح الدين هشدار را پذيرفته بود. مي دانيم كه واژه بين المللي «اسسين» به معناي تروريست از كلمه حشاشين است كه ماركوپولو و يك سياح اروپايي ديگر بر فدائيان (سازمان تاسيس شده توسط حسن صباح) گذارده بودند و تا به امروز بكار برده مي شود.
     اميل در جلسه دادگاه گفته بود: تجربه كوتاه من نشان داد كه بر خلاف تصور هر انسان ناآلوده - تنها چاپلوسي، دروغگويي، دو رويي، حيله، تقلب و داشتن استعداد ظلم كردن، اجحاف و حق كشي وسيله كسب قدرت و ثروت و داشتن زندگاني مرفّه است و كسي در انديشه تامين عدالت براي تنگدستان، رنجبران و ضعفاء نيست. ضعفاء با بدبختي و مشقت زندگي مي كنند و در ميان فقر و حرمان مي ميرند؛ درست مثل اين كه به دنيا آمده اند تا رنج ببرند و وسائل خوشي و زندگاني مرّفه شمار كمي را تامين كنند و اين وضعيت مرا به تغيير دادن اين وضعيت برانگيخت و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سوهارتو و بازي سرنوشت
سوهارتو پير و متهم ـــ سوهارتو كودتاگر
ژنرال سوهارتو 21 ماه مي 1966 با كودتا در اندونزي قدرت را به دست گرفت. وي ظرف سه ماه بيش از يكصد هزار كمونيست را در آن كشور نابود كرد.
     سورهارتو 32 سال بعد در همين روز بر اثر فشار مخالفان كه اورا متهم به فسادمالي و ديكتاتوري كرده بودند و نيز تظاهرات پي گير مردم مجبور به كناره گيري شد و بعدا نيز تحت تعقيب قضايي قرار گرفت.
     در پي اين رويداد به تدريج گروهي از همان دسته اي كه توسط سوهارتو و همدستانش بر كنار شده بودند به قدرت باز گشتند و دختر سوكارنو براي يک دوره بر جاي پدرش كه سوهارتو او را بر كنار كرده بود نشست. دكتر احمد سوكارنو بنياد گذار جمهوري اندونزي بود كه سوهارتو قدرت حكومتي را از او گرفت. سوهارتو و همدستانش به خواست و حمايت غرب سوکارنو را از کار برکنار کردند تا نه تنها به نفوذ چين و شوروي در اندونزي پايان داده شود، بلکه جنبش عدم تعهد که سوکارنو يکي از بنيادگذاران آن بود تضعيف و بي دندان شود و هر دو هدف با برکناري سوکارنو تامين شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که راجيو گاندي (پارسي - هندي) کشته شد
راجيو
21 ماه مي سال 1991 راجيو گاندي 47 ساله نخست وزير پيشين هند كه از جانب پدرش فيروز، يك پارسي بود درجريان تبليغات انتخاباتي در منطقه تاميل نادو (نزديک مدرس) توسط يك زن در يك انفجار انتحاري كشته شد. اين زن که بمب را بر شکم بسته بود از هواداران ببرهاي تاميل (جدايي طلبان سريلانکا) بود. راجيو در زمان نخست وزيري خود، واحد نظامي به سريلانکا فرستاده بود تا به برقراري صلح کمک کنند که تاميلي ها اين عمل را اقدامي برضد خود که خواهان استقلال بوده اند تلقي کرده بودند. راجيو درجريان تيليغ براي يک نامزد محلي از حزب کنگره به «تاميل نادو» رفته بود تا در اجتماع مردم سخنراني کند.
    راجيو پسر اينديرا که قبلا خلبان هواپيماي مسافربر در خطوط «ايراينديا» بود پس از مرگ برادرش «سنجاي» وارد سياست شد و بعد از قتل مادرش، نخست وزيري هند را پذيرفت ولي هنوز دوره اش به پايان نرسيده بود که کناره گيري کرد. سونيا همسر ايتاليايي تبار راجيو، اينک بالا ترين مقام حزب کنگره را که نهرو پدر بزرگ راجيو از موسسان آن بود برعهده دارد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بازرسي دفتر احمد چلبي در بغداد! - مردي که از آمريکا پول مي گرفت و ...!
قاب عكس شكسته چلبي
20 ماه مي 2004 خبر اول بخش مشروح اخبار شب شبكه هاي تلويزيوني آمريكا و تيتر اول روزنامه هاي بامداد روز بعد ( 21 ماه مه ) اين كشور بازرسي از دفتر و منزل احمد چلبي و ضبط اسناد و كامپيوتر هاي او و گلوله زدن به قاب عكسش بود. اين رسانه ها از چلبي به عنوان فردي كه تا چند روز پيش از آن بازرسي، نزديكترين همكار پنتاگون بود و جمعا 27 ميليون دلار بابت گزارشها و همكاري خود از آمريكا دريافت داشته نام برده و اشاره كرده بودند كه قبلا قرار بود او را بر جاي صدام حسين بنشانند.
    هنگام بازرسي از خانه احمد چلبي در بغداد، او را از اطاق خوابش بيرون كشيده بودند. مقامات آمريكايي اين اتهام چلبي را كه سازمانهاي اف. بي. آي و «سيا» در بازرسي خانه او دست داشتند تكذيب كرده و گفته بودند كه پليس عراق به دستور مقامات قضايي محلي دست به بازرسي زده بود و آمريكا دخالت نداشت.
    چلبي عضو شوراي حاكمه وقت عراق پس از بازرسي از خانه و دفترش گفته بود: وقتي آمريكاييان با دوست خود چنين كنند با ديگران چه خواهند كرد.
    رسانه هاي آمريكا آخرين دريافتي ماهانه چلبي از خزانه اين دولت را 340 هزار دلار ذكر كرده بودند. برخي عراقي ها گفته بودند كه تيراندازي به قاب عكس چلبي كه نشانه تنفر پليس تازه عراق ازوست؛ نكته اي است كه ديگران بايد به آن توجه کنند!. به باور اصحاب نظر، گزارش هاي نادرست و ساختگي احمد چلبي از تلاشهاي اتمي دولت صدام حسين و مصاحبه هاي تلويزيوني وي در اين زمينه، سند حمله نظامي آمريکا به عراق قرار گرفته بود که اين دولت از مدتها قبل در فکر استقرار در عراق جهت حفظ اقتدار جهاني خود بود. چلبي در زمان صدام حسين به صورت «خود تبعيدي» در خارج از عراق زندگي مي کرد و سازماني جهت مبارزه با صدام تاسيس کرده بود.
    جمعه شب ( 21 مه 2004) شبكه «اي بي سي» آمريكا گفت كه يكي از اتهامات وارده به احمد چلبي تماس با مقامات جمهوري اسلامي ايران و دادن اطلاعات محرمانه به آنان بوده است كه اين اطلاعات را از مقامات آمريكايي به دست آورده بود.
    
احمد چلبي، هوشيارزيباري، بانو رند الرحيم نماينده سياسي عراق در واشنگتن و عدنان پاچه چي از مدعوين مراسم نطق سالانه رئيس جمهور آمريكا در اجلاس مشترك دو اطاق كنگره در بيستم ژانويه سال2004 بودند كه در دو عكس ادغام شده بالا در كنار لورا بوش همسر جورج بوش در تالار كنگره ديده مي شوند. در گوشه بالايي سمت چپ اين عكس ادغام شده، پشت جلد مجله نيوزويك با عكس چلبي در قاب شكسته و تيتر مربوط به او آمده است

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
افشاگري شبكه «اي. بي سي» در باره سوابق مستشاران آمريكايي زندان ابوغريب (عراق)
شبكه تلويزيوني «اي بي سي» آمريكا در بخش اخبار مشروح ساعت شش و نيم بعد از ظهر بيستم مي 2004 خود از قول خبرنگار ويژه اش گزارش داد كه برخي از مستشاران زندان ابوغريب كه در آمريكا استخدام و اعزام شده بودند در آمريکا هم سابقه اذيت و آزار زندانيان را داشته بودند. اين عده براي راه اندازي مجدد و رو به راه كردن زندان «ابوغريب» به عراق فرستاده شده بودند.
    «اي بي سي» اضافه كرده بود كه «لين مك كاتر» يكي از اين كميسيونرها قبلا در ايالت يوتا مدير زندان بود و در سال 1997 يك امريكايي زنداني به نام «مايكل والنت» را كه مشكل رواني داشت و به حرف زندانبابان اعتنا نمي كرد به مدت 16 ساعت به صندلي بسته بود كه بر اثر لخته شدن خون درگذشت. يكي ديگر «گري دلاند» بوده است كه در آمريکا به او برچسب ساديستيك بودن زده بودند. يك مستشار هم به نام«جان آرامسترانگ» تا سال 2003 رئيس زندان ايالت كانه تيكت بود كه اجراي تاكتيك او در اين زندان منجر به مرگ سه زنداني شده بود. از او براي آموزش زندانبانان ابوغريب استفاده شده است و ....
    اين شبكه همچنين عكس هاي تازه اي را كه از زندان ابوغريب به دست آورده بود منتشر ساخت كه نشان مي داد مامور آمريكايي پس از معاينه يك زنداني بر زمين افتاده (عراقي) و اطمينان از مرگ او، انگشت شست خودرا به علامت پيروزي بلند كرده بود (عکس پايين).
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اظهارات «کاسيانوف» درباره آینده روسيه
ميخائيل كاسيانف كه تا سال 2004 نخست وزير روسيه بود بیستم ماه مي 2005 گفته بود: ولاديمير پوتين رئيس جمهوری، دارد نظام حكومتي ویژه ای مشابه چین که مخلوطی از طرز حکومت شوروي سابق و عناصری از كاپيتاليسم دولتي است بر روسيه حُكمفرما مي سازد تا به تدريج امپراتوري تازه اي بر اين پايه به وجود آورد. آرزوی پوتین احیاء روسیه پیشین است که لنین آن را به صورتی که کمونیسم ایجاب می کرد تجزیهِ روی کاغذی کرد بدون اینکه بتواند پیش بینی کند که تحولات زمانه ممکن است زمانی این تجزیه مسلکی را رسمی کند و این کار توسط جاه طلبان و قدرت خواهان هر منطقه عملی شود که پس از فروپاشی شده است و پوتین می خواهد که ورق را برگرداند و به پیش بینی او (کاسیانوف)، خواهد توانست، ولی در زمان مناسب که قدرت رقیب (ناتو به رهبری آمریکا) دچار مشکلات داخلی شود.
     وي اضافه كرده بود كه با تغيير قانون انتخابات روسيه، امكان ورود مخالفان به دوما (پارلمان روسيه) و انجام هرگونه تغييري، ديگر وجود نخواهد داشت و انقلاب نرم (مخملي) به صورتي كه در گرجستان و اوكراين انجام شد در ساير جمهوري ها (قطعات شوروی پیشین) عملي نخواهد شد، زيرا كه خلاف آرزوهای پوتین است که فردی باهوش و با استعداد است و می داند که چکار باید بکند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پس از 133 سال و باردیگر يك مكزيكي تبار شهردار لس آنجلس شد
Antonio Villaraigosa

نوزدهم مي 2005 يك پاپيوليست مكزيكي تبار متولد 23 ژانویه 1953به نام «آنتونيو ويلاراايگوساAntonio Villaraigosa» به سمت شهردار لس آنجلس، دومين شهر پُرجمعيت آمريكا با 59 درصد آراء انتخاب شد كه يك رويداد تاريخي تلقي شده است. وي که تا سال 2013 در این سمت بود قبلا عضو پارلمان محلی کالیفرنیا و نیز شوراي شهر لس آنجلس بود كه صدها هزار ايراني از ساكنان آن منطقه و از راي دهندگان هستند.
     با اين انتخاب، پس از 133 سال حكومت لس آنجلس بار ديگر به دست مكزيكي تبارها ـ ساكنان قديمي آن افتاد.
     نيروهاي نظامي آمريكا در نيمه قرن نوزدهم با چند جنگ و شكست دادن ارتش مكزيك چند منطقه ازجمله كاليفرنيا، آريزونا، نيومكزيكو، يونا، نوادا و قسمتي از کلرادو و ويومينگِ متعلق به مكزيك را از اين كشور گرفتند كه طبق قرارداد «گوادولوپ ـ هيدالگو» ـ منعقد در 19مي 1848، دولت مكزيك با دريافت 15ميليون دلار پول از آنها صرف نظر كرد و پس از مدتي جمعيت غير مكزيكي اين مناطق (مهاجران اروپايي و چيني ـ ژاپني) فزوني گرفت و از سال 1872 شهرداري لس آنجلس از دست مكزيكي تبارها خارج شده بود كه در 19 مه 2005 دوباره به دست آنان افتاد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تا ماه مي 2005 بوميان ماساچوست قانونا حق ورود به شهر بوستون را نداشتند!
پارلمان استیتِ مشترك المنافع ماساچوستِ فدراسیون آمريكا 19 مي 2005 يك قانون مصوّب سال 1675 (335 ساله) اين استیت را لغو كرد. طبق اين قانون كه از 335 سال پيش از این به قوت خود باقي بود، بوميان آمريكا (اصطلاحا؛ سرخپوستان) حق ورود به محدوده شهر بوستون (باستن) را نداشتند. گرچه اين قانون سالها عملا رعايت نمي شد ولي بوميان ـ عمدتا افراد دو قبيله «پنوب سكات» و «نيپ نوك» كه در نزديكي بوستون سكونت دارند با ترس و لرز وارد اين شهر مي شدند و مي كوشيدند كاري نكنند كه پليس مداخله كند و به اين قانون قديمي استناد شود و مجرم شناخته شوند. اين قانون در زماني به تصويب شوراي مهاجران محل و تاييد دادگاه انگليسيِ مهاجرنشين ماساچوست رسيده بود كه بوميان مي كوشيدند اروپاييان مهاجر را كه از ديدگاه آنان مهاجم بودند از اراضي نياكان و تصاحب این اراضی بيرون رانند، حتي با جنگ.
    بومیان آمریکا از هزاران سال پیش در این سرزمین سکونت داشتند و مالک آن بودند که انگلیسی ها در دهه اول قرن هفدهم به این سرزمین وارد شدند و دست به کشتار بومیان و تصرف اراضی و منابع آنان زدند. بومیان آمریکا مردمانی متمدن بودند و فقط توپ و تفنگ نداشتند که در برابر تعرّض اروپاییان دفاع کنند. فیلمسازان سینمایی هالیوود بعدا و از اوایل قرن بیستم کوشیدند که بومیان را وحشی وانمود کنند و ....
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
نگاهی به گذشته

    کُپي صفحه اول روزنامه اطلاعات، شماره 15858 منتشره در 30 ارديبهشت 1358 (3 ماه و 8 روز پس از پيروزي انقلاب):
    
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 21 مي
  • 878:   شهر سیراکوز در جزیره سیسیل (ایتالیا) به دست الغالبه (مسلمانان شمال آفریقا ـ مهاجران منطقه نَجد، قبیله بنی تَمیم) افتاد. مسلمانان شمال آفریقا که حکومت منطقه را بدست داشتند از خلفای عباسی بغداد (و پیش از بغداد، از خلفای دمشق) حرف شنوی داشتند که بعدا از فاطمیون شکست خوردند.
  • 1502:   پرتغالی ها در اقیانوس اطلس به جزیره ای رسیدند که نامش را سِنت هلِنا گذاردند. این جزیره که بعدا به دست دولت لندن افتاد در دهه های دوم و سوم قرن 19 تبعیدگاه ناپلئون بناپارت شد و همینجا درگذشت.
  • 1840:   نیوزیلند یک کُلَنی دولت لندن شد.
  • 1927:  
    چارلز

    در این روز چارلز لیندبرگ Charles Lindbergh ـ نخستین هوانوردی که با یک هواپیمای یک موتوره و به تنهایی عرض 5800 کیلومتری اقیانوس اطلس را در 33 ساعت و 30 دقیقه طی کرد در زمینی که بعدا فرودگاه شده است (Le Bourget) در شمال پاریس فرود آمد. وی ـ متولد 1902 که 72 سال عُمر کرد بعدا یک فعّال سیاسی و از مخالفان ورود آمریکا به جنگ دوم جهانی شد. او از نیویورک به پرواز درآمده بود. پنج سال بعد و درست در همین روز بانو خلبان ـ املیا اِرهارت Amelia Mary Earhart به همانگونه عرض اقیانوس اطلس را با هواپیما طی کرد.
        
  • 1951:   (سال 1330 خورشيدي) تهراني ها در ميدان بهارستان بر ضد مداخلات انگلستان و در همين روز درسال 1358 (درست 28 سال بعد) بر ضد مداخلات آمريكا تظاهرات كردند!.
  • 1956:   آمریکا برفراز جزیره مرجانی بیکینی Bikini واقع در اقیانوس آرام بمب هیدروژنی آزمایش کرد.
  • 2003:   یک زمین لرزه شدید در الجزاير بيش از 2 هزار تَن را کشت و زیان مالی سنگین وارد ساخت.
        
  • پيام‌هاي تازه
    مخاطب به نقل از تَسنیم: دو جبهه جنگ در اوکراین ـ نظامی و رسانه ای که روسیه تاکنون در جبهه رسانه ای توفیق نداشته
  •  
        این پیام بامداد شنبه 31 اردیبهشت 1401 دریافت شد:
        
        "دیروز (جمعه 30 اردیبهشت 1401) یک گزارش مهدی خانعلی زاده یکی از خبرنگاران اعزامی خبرگزاری تسنیم به اوکراین زیر عنوان «روزنوشت» را در وبسایت این خبرگزاری خواندم که به نظر این خبرنگار که خود من هم [فرستنده پیام] با خواندن خبرهای آنلاینی و دیدن عکس ها قبلا آن را استنباط کرده بودم؛ جنگ اوکراین در دو جبهه و دو طریق صورت می گیرد ـ جنگ رسانه ای و جنگ میدانی و به عبارت دیگر، جنگ با زبان، قلم و تصویر و جنگ با توپ و تانک و موشک. من استنباط این خبرنگار را قبول کردم که روسیه در بخش رسانه ایِ جنگ، پیروزی نداشته است. خود شما هم بارها نوشته اید که روسیه پس از درگذشت لنین و تا به امروز ضعف رسانه ای داشته است.
        نمی دانم که شما [مؤلف این کرونیکل ژورنالیستی] گزارش این خبرنگار دیده باشید که نوشته است:
        
        عملیات نظامی اوکراین یک نمونه تمام‌عیار از یک جنگ رسانه‌ای است. این جنگ رسانه‌ای، در دو جهت اِعمال شده است؛ یکی در ابعاد جهانی و دیگری در ابعاد داخلی. در فضای جهانی، روایتی که از این جنگ از سوی رسانه‌های مشخّص صورت می‌گیرد، یک جنگ تمام‌عیار که سرزمین اوکراین را به‌صورت کامل و در نقاط مختلف در بر گرفته است نشان می دهد؛ در صورتی که واقعیت میدانی چیز دیگری است. تلاش تبلیغاتی آمریکا، تبدیل مسئله جاری اوکراین به یک بحران تأثیرگذار در جهان برای فشار به روسیه ـ رقیب اش است و این، همان جنگ رسانه‌ای است. در ابعاد داخلی اوکراین هم چنین جریانی وجود دارد، حتی سازمان پست اوکراین، تمبر مقاومت در برابر روسیه منتشر کرده است و دستگاه رسانه‌ای و تبلیغاتی اوکراین در همین محور سرگرم فعالیت است، در صورتی که مردم اوکراین جز در نقاطی در شرق به زندگی عادی ادامه می دهند و .... در شهر خارکف هم که در مجاورت خط جبهه است، شرایط تقریباً عادی است و صرفاً صدای تبادل آتش در مرز ـ با فاصله حدود 20 کیلومتر ـ شنیده می‌شود. آسیب‌ها و خسارات زیرساختی و جانی هم تا جایی که من [خبرنگار تسنیم] دیدم، مربوط به همان روزهای نخست جنگ است، پناهگاه‌ها محل بازدید خبرنگاران خارجی شده است، ایستگاه‌های مترو که در روزهای اول تبدیل به محلی برای اسکان پناهجویان شده بود، حالاً کمتر کسی در آن به‌صورت دائمی حضور دارد. ولی چیزی که به‌وضوح مشخص است، برقراری تداوم جنگ رسانه‌ای و فراتر از درگیری نظامی است و مقامات مربوط و عوامل اوکراینی‌ به‌همراه متحدان اروپایی و آمریکایی خود توانسته‌اند یک کارزار رسانه‌ای علیه مسکو راه‌اندازی کنند. روسیه در بخش نظامی دستاوردهایی داشته مثلا فتح ماریوپول و ... اما در بخش رسانه‌ای آن، به نظر می رسد که تا اینجا توفیقی نداشته و حتی می توان گفت که بازنده بوده است.
        
         من (فرستنده پیام) زبان انگلیسی و تا حدی آلمانی می دانم. از همان روز انتشار اولتیماتوم پوتین به زلنسکی و بلوک ناتو، شبانه روز آنلاین رسانه های انگلیسی، آلمانی و رسانه های روسیه که بخش [اِدیشِن] انگلیسی هم دارند می بینم. رسانه های بلوک غرب مخصوصا بریتانیا با روسیه می جنگند و جبهه تشکیل داده اند و اخبارشان سمت و سویی دیگر دارد و بد جلوه دادن روسیه در اذهان مردم جهان. رسانه های روسیه فقط اظهارات مقامات رسمی را آن هم به صورت خلاصه منتشر می کنند، حال آنکه باید در مورد هر خبر و تفسیر دست رسانه های غرب را هم باز کنند تا مردم روشن شوند. انسان قرن 21 در جستجوی خبر و تفسیر است و اخبار و نظرات در ذهن او تأثیر میگذارند. سران روسیه به همین نسبت که سلاح تازه می سازند و نظامی پرورش می دهند باید به رسانه هایشان نیز برسند که پیاده نظام رسانه ها، روزنامه نگاران هستند. نباید مسئولیت رسانه را به یک مقام اداری و یا سیاسی بسپارند که احتیاط کند و گوشش به زبان دولت باشد. استنباط خبرنگار تسنیم درست است، روسیه در جبهه رسانه ای که سراسری است و جهانیان را متوجه می کند، پیروزی نداشته است.
        خبرنگار تسنیم در گزارش دیگری از عادی بودن اوضاع در نقاطی که دیده ازجمله خارکوف خبرداده که مدارس باز و حمل و نقل شهری برقرار است فقط از فواصل دور گاهی صدای گلوله بگوش می رسد. وزارت دفاع روسیه بارها اعلام کرده است که نیروهای مسلح روسیه تنها به زیرساخت های نظامی و تجهیزات نظامیان اوکراینی حمله می کنند تا عملیات هرچه زودتر پایان یابد و غیرنظامیان و ساختمانها و مراکز غیرنظامی از حملات نظامی در امان هستند.
         متحدان اروپایی ـ آمریکایی زلنسکی کارزار رسانه ای در حمایت از او و نشان دادن ضعف روسیه و وارد ساختن اتهام به آن براه انداخته اند ضمن این که برایش پول و اسلحه هم می فرستند. همین اروپاییان و آمریکاییان که برایشان اوکراین و فنلاند جهت در محاصره قراردادن روسیه اهمیت حیاتی دارد از مدت ها پیش با تبلیغات رسانه ای ذهن اوکراینی ها را که بخشی از روسیه بودند تغییر داده اند. روسیه باید تقویت رسانه ای خودرا در اولویت قرار دهد. عملیات اوکراین که گسترش و اروپایی شدن آن قطعی به نظر می رسد نه تنها ماهها بلکه سال ها طول خواهد کشید و روسیه باید اطلاع رسانی کامل کند همراه با تکذیب و افشاء کردن مطالب تبلیغاتی رقباء. حقیقت گفتن خوب است حتی اگر غربی ها بگویند ولی مسئله این است که نمی گویند. ".
        




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com