Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
22 جولای
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 22 جولای
ايران
روز شادي ايرانيان و برکناري ژنرال هايي که دستور تيراندازي به مردم را در سی ام تیرماه 1331 داده بودند
علوي مقدم ـــــــــ كوپال ــــــــــــــ گرزن
31 تيرماه 1331 (22 جولای 1952) روز شادي ايرانيان به خاطر پيروزي سياسي در «سي ام تير» و بازگرداندن دكتر مصدق به حكومت بر خود بود و در سراسر كشور جشن و مراسم شادمانه برگزار بود.
    در همين روز دكتر مصدق دستور داد كه به اتهام تيراندازي به مردم در تظاهرات و اعتراضات سي ام تيرماه، سرلشكر محمد صادق كوپال رئيس شهرباني، سرلشكر عباس گرزن رئيس ستاد ارتش و سرلشكر مهديقلي علوي مقدم فرماندار نظامي تهران از كار بركنار، بازنشسته و جهت محاکمه و مجازات تسليم دستگاه قضايي شوند. تعقيب قضائي اينان و ساير متهمان به تيراندازي به مردم كه چيزي جز دمكراسي، حقوق اساسي خود و حكومت قانون نمي خواستند از روز بعد آغاز شد.
    براندازي 28 اَمُرداد 1332 نه تنها مانع از مجازات اين متهمان شد بلکه بازنشستگي آنان لغو و به مقامات مهم تازه منصوب شدند. سرلشکر گرزن فرمانده واحدهاي نظامي مستقر در جنوب کشور و علوي مقدم، نخست رئيس شهرباني (پلیس همه کشور) و سپس وزير کشور و سپهبد شد. سرلشکر کوپال از همقطاران رضاشاه براي نخستين بار در 1308 رئيس شهرباني شده بود.
    دكتر مصدق در همين روز وصيت كرد كه پس از مرگ، او را دركنار كشته شدگان بپاخیزی سي ام تير و در همان گورستان دفن كنند. در اسفندماه 1345 كه مصدق درگذشت، شاه مانع از انجام اين وصيت شد زيرا مي ترسيد كه مردم تظاهرات عليه او را از همين گورستان آغاز كنند و ادامه دهند. جز یک اعلامیه چند سطری تنظیم شده دولتی، شاه حتي اجازه چاپ آگهي اعلام مجلس ختم و برگزاري چنين مجلسي را به صورت عمومي براي مصدق نداد و او را در تبعيدگاهش در احمدآباد ساوجبلاغ (نزديك كرج) دفن كردند كه در نيمه اسفند 1357 و ماه پس از پیروزی انقلاب، به مناسبت دوازدهمین سالروز درگذشت مصدق صدها هزار ايراني به آنجا رفتند و ضمن بزرگداشت مصدق، عليه خودكامگي و خودخواهي شاه و توطئه دولت لندن که همواره بدخواه ایرانیان بوده سخنراني كردند و شعار دادند. آرامگاه مصدق اينك از ابنيه ملّي است؛ مليّون و دوستداران او در هر مناسبت به آنجا مي روند.
    پيروزي ايرانيان در بپاخیزی سي ام تيرماه 1331 نه تنها صفحه اي از تاريخ عمومي و فصلي از تاريخ ايران را تشکيل مي دهد، بلکه بخش مهمي از تاريخ دمکراسي را هم به خود اختصاص داده است. شکست توطئه استعماري و ضد دمکراتيک انتصاب احمد قوام به نخست وزيري با قیام ایرانیان برضد این انتصاب ثابت کرد که رفتار حکومتی و نطق های مصدق، گروه بزرگي از مردم ايران را به حقوق خود و اهميت دمکراسي و ارزش آراء و رای دادن واقف ساخته بود و آماده بودند از انتخاب سياسي خود تا پاي جان دفاع کنند. پس از براندازي 28 امُرداد تلاش بسيار به عمل آمد که تفکر دمکراتيک از ميان ايرانيان رخت بر بندد و نسبت به دمکراسي بي علاقه و منفعل شوند و ممانعت دولت با صدور پروانه تاسيس حزب و انتشار نشریه ـ جز به افرادي مشخّص در همين راستا صورت می گرفت.
    
چرچيل

شکست توطئه استعمار، با بپاخیزی ایرانیان در تيرماه 1331، بيش از هرکس، وينستون چرچيل نخست وزير وقت انگلستان را که چشم اميد به دولت قوام السلطنه بسته بود ناراحت و خشمگین ساخت و از روز بعد به طرح نقشه تازه (براندازی)پرداخت و تا براندازي حکومت دکتر مصدق آرام نگرفت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعلام جهاد با فساد دولتی در تیرماه 1353 و متعاقب آن، بازداشت شماری در اصفهان
در پی انتشار انتقادهای چند صاحب نظر درباره وجود فساد دولتی (کورَپشِن) در کشوری که اعلام شده است می خواهد وارد تمدن بزرگ شود و ارائه راه حل، دولت وقت در تیرماه 1353 (4 سال پیش از انقلاب) اعلام جهاد با فساد داد و از مردم خواست که اگر اطلاعی در این زمینه داشته باشند به دادستان کل کشور و یا بازرسی شاهنشاهی خبر دهند و اگر درخواست کنند نام آنان افشاء نخواهد شد و این کار آنان (خبردهندگان) خدمتی است به وطن و وظیفه و تکلیف هر شهروند، دادستان کل بازپرس ویژه مأمور رسیدگی به هر مورد خواهد کرد و این بازپرس به محل ـ هر چند که دور دست باشد خواهد رفت.
     زمانی نگذشت که اعلام شد یک بازپرس ویژه به اصفهان اعزام شده است تا به اموری در ارتباط با حسین همدانیان کارخانه دار و ثروتمند معروف و چند مقام و فرد رسیدگی کند که کشفیات این بازپرس از سی ام تیرماه 1353 تیتر صفحات اول روزنامه ها شد که نوشته بودند در این رابطه؛ یک فرماندار، دو مدیرکل، سه افسر ژاندارم و دو مدیرکارخانه بازداشت شده اند.
    در زیر گوشه هایی از صفحات اول روزنامه اطلاعات شمارهای 30 و 31 تیرماه و یکم اَمُردادماه 1353 به عنوان سند کُپی شده است:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
حمله جنگنده های شوروی (دولت مسکو) به دو هلی کویتر نظامی ایران در سال انقلاب و مرگ همه سرنشینان یکی از هلی کوپترها
28 تیرماه 1357 (سال انقلاب) اعلام شد که دو هلی کوپتر ارتش ایران که در آسمان شمال خراسان پرواز می کردند به سبب ابری و توفانی شدن ناگهانی هوا مسیر خود را گم کردند و ندانسته وارد فضای اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی شدند و مورد حمله جنگنده های این جماهیریه قرار گرفتند و هر دو گلوله خوردند، یکی از آنها منهدم شد و همه سرنشیانش کشته شدند و دیگری که آسیب دیده بود در همانجا فرود آمد و سرنشینان آن دستگیر شدند و گفته شده است که به ایران تحویل داده خواهند شد.
    این گزارش که انعکاس جهانی وسیع داشت و چند روز تیتر صفحات اول روزنامه ها در گوشه و کنار جهان بود در شماره های 28 و 29 تیرماه 1357 (سال 2537) تیتر اول روزنامه اطلاعات قرار گرفته بود که کُپی صفحه اول شماره 28 تیرماه و گزارش نام مقتولین در زیر درج شده است:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قتل علی اکبر طباطبایی در واشنگتن که یک ترور سیاسی اعلام شده بود
22 جولای 1980 (31 تيرماه 1359) علی اکبر طباطبائی وابسته مطبوعاتی پیشین سفارت ایران در واشنگتن در خانه اش در بتِسدای مِریلند (Bethesda حاشیه شمال غربی پایتخت دولت فدرال آمریکا) ترور شد. وی ـ متولد چهارم دسامبر 1930 در شهر همدان و آخرین سخنگوی سفارت ایران در نظام پادشاهی، برای مبارزه با نظام اسلامی ایران و به گزارش رسانه های وقت آمریکا ـ از طریق افشاگری، اظهار نظر ـ تفسیر و ...، بنیادی به نام آزادی ایران را تاسیس کرده بود. او در دسامبر 1979 با اشاره به برخی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی که همان وقت اجرایی شده بود گفته بود که از آن پس، ایرانیان بسیاری از آزادی های متداول ازجمله آزادی تغییر مذهب و حتی آزادی انتخاب خوردنی ـ نوشیدنی و پوشیدنی نخواهند داشت و بنیادهای اداری (کشوری ـ شهری = سیویک) زیر فرمان مقامات مذهبی خواهند بود و قوانین و آیین نامه های متأثر و برگرفته از دستورهای اسلامی و فقه شیعه و به این ترتیب، ایران ـ جامعه ای متفاوت از سایر کشورها خواهد بود (و به قول خود او؛ تافته ای جدا بافته).
    به گزارش رسانه های آمریکا، طباطبایی به دست یک سیاهپوست متولّد نوامبر 1950 در کارولینای شمالی و بزرگشده در نیویورک به نام دیوید بلفیلد David Th. Belfield که در 18 سالگی مسلمان شده بود کشته شد. مطبوعات آمریکا نوشته بودند: دیوید که لباس و اتومبیل ویژه یک پُستچی آمریکایی را عاریه گرفته بود، با این لباس و خودرو به خانه طباطبایی مراجعه و گفته بود که حامل یک بسته سفارشی است و شخص طباطبایی باید امضاء بدهد و دریافت کند و همینکه طباطبایی در آستانه در ظاهر شده بود اورا کشته و فرار کرده و از طریق مرز زمینی کانادا به سویس و از اینجا به ایران رفته است.
    از آنجاکه این، نخستین ترور سیاسی به این شکل در شهر واشنگتن (پس از ترور ابراهام لینکِن در تئاتر فورد در اپریل 1865) بود در رسانه های آمریکا پوشش گسترده یافته بود و سابقه خبر برای ترورهای پس از آن؛ قتل ژنرال غلامعلی اویسی، شاپور بختیار، رضا مظلومان، صادق شرف کَندي، عبدالرحمان قاسملو و ... قرارگرفته است.
     طبق گزارش های بعدی رسانه های آمریکا، پُستچی اصلی اعتراف و دو همدست دیوید دستگیر شدند. به گفته همین رسانه ها، دیوید که به حسن عبدالرحمان تغییر نام داده، در یک فیلم سینمایی [قندهار] ايفاي نقش کرده، مدتی اِدیتور پرِس تی وی PressTV (کانال انگلیسی زبان شبکه تلویزیونی جمهوری اسلامی) و در ایران مدرّس زبان انگلیسی بوده است. وی در مصاحبه با گزارشگر یک شبکه تلویزیونی آمریکا اعتراف به عمل خود کرد و گفت که مدتی کوتاه با نمایندگی دیپلماتیک جمهوری اسلامی در واشنگتن همکاری داشت و .... وی نگفت که مسلمان سُنّی شده است و یا شیعه، ولی گفت که نخستین نام اسلامی او «داود صلاح الدین» بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
5 تذکّر (یادآوری) دکتر هوشنگ طالع «ناسیونالیست ایرانی بنام» در مورد قرارداد توتال در تيرماه 1396
دکتر هوشنگ طالع ناسیونالیست ایرانی بنام، پژوهشگر، نویسنده و پیش از انقلاب نماینده مجلس و استیضاح کننده امیرعباس هویدا که با جدا شدن بحرین از ایران موافقت کرده بود در یادداشت شماره 961 خود ـ نوشته شده در 28 تیرماه 1396 که برای شماری بسیار ازجمله دبیرخانه « تاریخ آنلاین» ایمیل می شود آورده است:
    سخنگوی دولت دیروز [27 تيرماه 1396] با دفاع از قرارداد منعقده با توتال [کمپانی نفتی فرانسوی] گفت که هرکس سندی علیه این قرارداد دارد، آن را به قوهِ قضائیه ارائه کند تا رسیدگی شود.
    من [دکتر طالع] این چند سند را ارائه می کنم، شاید که هنگام رسیدگی مورد توجه قرار گیرند:
    1 ـ قرارداد با توتال، همانند امتیاز دارسی (منعقده در دوران مظفرالدین‌شاه ـ سال 1280 خورشیدی) و نیز تمدید و در واقع دادن امتیاز نفت به شرکت نفت انگلیس در دوران رضاشاه (در سال 1312 خورشیدی) است.
    2 ـ این نوع امتیاز و یا قرارداد، مغایر است با قانون ملّی شدن صنایع نفت در سراسر کشور، مصوّب هفتم اردیبهشت 1330 از سوی مجلس شورای ملی و سپس مجلس سنا.
    3 ـ این نوع قرارداد ـ اگر به تصویب مجلس و تأیید شورای نگهبان نرسد ـ مغایر است با روح اصل هفتاد و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی.
    4 ـ این قرارداد مغایر است با اصل هشتاد و یکم قانون اساسی جمهوری اسلامی که به روشنیِ تمام [صراحت] می‌گوید: "دادن امتیاز تشکیل شرکت‌ها و مؤسسات در امور تجارتی و صنعتی و کشاورزی و معادن و خدمات به خارجیان مطلقا ممنوع است.".
    5 ـ مغایرت آشگار دارد با اصل یکصد و پنجاه و سوم قانون اساسی جمهوری‌اسلامی که می گوید "هرگونه قرارداد که موجب سلطهِ بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است.".
    دکتر طالع نوشته است که قطعا قوای مجریه، مقنّنه و قضائیه بر این موارد [موارد 5 گانه بالا] وقوف کامل دارند، آنها را تنها جهت یادآوری در اینجا آورده ام.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نماینده مجلس: تخلّفات صندوق ذخیره فرهنگیان مربوط به چند سال اخیر و همین دولت است
تهران ـ خبرگزاری فارس ـ 31 تیرماه 1396: امروز حجت‌الاسلام سید محمدباقر عبادی نماینده وقت مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات درباره آخرین وضعیت تحقیق و تفحّص از صندوق ذخیره فرهنگیان گفت که در خصوص تحقیق و تفحص از صندوق ذخیره فرهنگیان، جلسات متعدد برگزار شد ولی متأسفانه مفاسد اقتصادی در این صندوق، بیش از آن چیزی بوده است که تصور می‌کردیم. در این زمینه هر چه پیش می‌رویم ابعاد تازه ای به دست می‌آید. حجم کار در این موضوع بالاست و به همین دلیل مدت زمان تحقیق و تفحّص را سه ماه تمدید کرده ایم. وام‌های کلان بانک سرمایه [که صندوق ذخیره فرهنگیان از شرکاء آن است] و بازپرداخت‌های عجیب و غریب آن، یکی از موضوعات مطرح در این تحقیقات است. متأسفانه صندوق ذخیره فرهنگیان جایی برای حیاط خلوت در چند سال اخیر بود و عمده تخلّفات مربوط به همین دولت و همین ایّام است.
    عضو وقت کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی اظهار امیدواری کرده بود که هرچه سریع تر کار تحقیق و تفحّص به جمع بندی برسد تا گزارش آن را به اطلاع ملّت ایران، مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه برسانیم.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ابراهیم رزّاقی استاد اقتصاد: بین مسئولان دولتی گوش شنوا به اقتصاد مقاومتی نیست ـ بدترین نظام سرمایه داری در ایران
ابراهیم رزّاقی استاد اقتصاد دانشگاه تهران در آخرین هفته تیرماه 1396 در گفت و شنیدی با خبرگزاری فارس درباره عملکرد اقتصادی دولت اظهار کرد: نظام جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در راستای حمایت از مستضعفان شِکل گرفت. مقام رهبری نیز اقتصاد مقاومتی و اجرای عملی آن در شاخه‌های تولید و اشتغال را توصیه کرده است، ولی به نظر می رسد که گوش شنوایی بین مسؤولان دولتی نیست. سرمایه‌های داخلی به جای تولید در مواردی مانند برج‌سازی هزینه می‌شود.
    رزاقی با اشاره به اینکه هزاران واحد مسکونی در تهران خالی است، گفت: بحث کاخ‌نشینی و کوخ‌نشینی در حوزه مسکن هم مطرح است و باید از دولت پرسید که داستان مسکن اجتماعی به کجا رسید؟.
    فارس نوشته است: رزاقی با بیان اینکه برخی‌ها وام‌های کلان گرفته‌اند و پس نمی‌دهند، تصریح کرد که بانک‌ها باید پاسخگوی این مُدِل تسهیلات‌دهی به افراد خاص باشند؛ اگر یک تولیدکننده وام بخواهد، سنگ‌اندازی متعدد می‌کنند. وی با تأکید بر اینکه امروز با بدترین نظام سرمایه‌داری در کشور مواجه ایم، گفت: کوخ‌نشینان در جریان این سیاست‌ها قربانی شده‌اند و متأسفانه به نظر می رسد که مسؤولان اندرزهای رهبری را رعایت نمی کنند.
    در این گفت و شنید، استاد رزّاقی با اشاره به اینکه اندیشه‌های امام راحل و نگاه مقام رهبری به اقتصاد، اساس و مبنای قرآنی دارد، گفت که به رغم این، دیده می شود که مقامات دولتی کار خودشان را می‌کنند و به الگوهای سرمایه داری غربی توجه بیشتری دارند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
احضار كمپاني هاليبرتون در رابطه با ايران به گراند ژوري
19 جولاي 2004 يك داديار فدرال در جنوب آمريكا ( مستقر در شهر هوستونِ تكزاس) مدير كمپاني تهيه ابزار و خدمات تاسيسات نفتي هاليبرتون را به حضور در برابر گراند ژوري (هيات منصفه 23 نفري) منطقه جنوب آمريكا احضار كرد تا توضيح دهد كه چرا يك واحد «آف شور» اين كمپاني درمناطق نفتي ايران سرگرم فعاليت شده بود زيرا كه طبق مصوبات کنگره آمريکا، كمپاني هاي امريكايي از كاركردن در ايران ممنوع شده اند.
    پرونده هاليبرتون كه قبلا ديک چني معاون وقت جورج دبليو بوش، رئيس كل آن بود از سوي وزارت خزانه داري آمريكا به دادستاني كل اين كشور ارجاع شده بود تا رسيدگي قضايي شود.
     همزمان براي هاليبرتون پرونده گرانفروشي و پارتي بازي (ارجاع كارهاي معروف به ترك مناقصه كه در عرف بازرگاني، مفهوم پارتي بازي دارد) تشكيل شده بود.
    در آن زمان خبر احضار مدير هاليبرتون به حضور در برابر گراند ژوري (هيات منصفه 23 نفره) طبق معمول به موازات ساير خبرهاي مربوط به ايران در رسانه هاي آمريكا بزرگ شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بامداد 30 تیرماه 1399 حکم اعدام محمود موسوی مجد به جرم جاسوسی برای سیا و موساد اجرا شد
محمود موسوی مجد

حکم اعدام محمود موسوی مجد فرزند کاظم به جرم جاسوسی برای سیا و موساد بامداد سی ام تیر اجرا شد. بیستم خرداد ماه 1399 (ده روز پیش از اجرای حکم) که سخنگوی قوه قضائیه از صدور حکم اعدام خبر داده بود و گفته بود که این شخص در قبال دریافت دلار برای سیا و موساد جاسوسی می کرد و در حوزه‌های مختلف امنیتی و بویژه حوزه نیروهای مسلح از جمله سپاه قدس، اطلاعاتی را جمع آوری و در اختیار آن دو سرویس بیگانه قرار داده بود. به اظهار این سخنگو، موسوی مجد از طریق تماس یکی از افسران CIA در آسیای غربی به این سرویس جاسوسی وصل شده بود.
    محمود موسوی به دلیل تاجر بودن پدرش به همراه خانواده در دهه 1370 به سوریه می‌رود و در مدارس آنجا تحصیل می‌کند. تسلط او به زبان عربی و انگلیسی باعث می‌شود در شرکتی که با جمهوری اسلامی ایران در ارتباط بود به عنوان مترجم مشغول به کار می‌شود و در زمان جنگ سوریه، او با وجود بازگشت خانواده به ایران، در سوریه می‌ماند. تسلط او به زبان عربی و آشنایی با جغرافیای سوریه او را به نیروهای مستشار ایرانی نزدیک کرد و در گروه‌هایی که در ادلب تا لاذقیه حضور داشتند، مسئولیت گرفت. او عضو سازمانی سپاه نبود ولی با پوشش مترجم توانست به بسیاری از نقاط حساس ورود کند. نهایتاً موسوی مجد هجدهم مهرماه 1397 (ماهها پیش از رویداد کشته شدن سردار سلیمانی) دستگیر و شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی به اتهامات وی رسیدگی و این شعبه در تاریخ سوم شهریور 198 حکم اعدام وی را صادر کرد و این حکم به تأیید دیوان عالی کشور رسید و اجرا شد.
    گفته شده است که یکی از اتهامات این فرد گزارش محل تردّد و اسکان سردار شهید سلیمانی و برخی فرماندهان نظامی در ادوار مختلف (پیش از دستگیری شدن در مهرماه 1397) به سرویس‌های جاسوسی سیا و موساد بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انتقاد تند آیت الله مکارم شیرازی از خونسردی مسئولان در قبال گرانی های روزافزون


به گزارش 26 تیرماه 1399 خبرگزاری مهر، آیت‌الله مکارم شیرازی در واکنش به گرانی‌های افسارگسیخته جاری در پیامی اعلام کرد: در این ایام، بسیاری از مردم نسبت به گرانی روزافزون کالاها که برخی چندین برابر شده است، به شدت اعتراض دارند. دیگر اجاره مسکن، ... و مایحتاج زندگی جز با وام‌های سنگین ممکن نیست. از سوی دیگر، برخی بیان می‌کنند که چرا مراجع تقلید در برابر این وضع سکوت کرده‌اند؟. ما نه تنها سکوت نکرده‌ایم، بلکه بارها در این باره سخن گفته‌ایم و باز هم می‌گوییم.
    آیت‌الله مکارم شیرازی در پیام خود افزوده است: مسئله چشمگیر، خونسردی مسئولین است که با دادن وعدهِ حل مشکلات و مسئولیتی که در این زمینه دارند، اینک حتی اظهار شرمندگی هم نمی‌کنند! و غالباً با پرداختن به مسائلی همچون برخی دستاوردها یا افتتاح پروژه‌ها، کشف داروهای جدید، تأمین آب و برق برای برخی مناطق و …، عملاً خود را از زیر بار مسئولیت سنگین گرانی سرسام‌آور، کنار می‌کشند. مشکل این است که گرانی‌های لجام گسیخته متوقف نمی‌شود و افزایش قیمت ها همچنان ادامه دارد و مجلسیان نیز جز انتقاد، آنطور که لازم است، راهکارهای عملی ارائه نداده و بعضاً به امور حاشیه‌ای می‌پردازند. در این میان، برخی سودجویان نیز از این وضع سوء استفاده کرده و سیلی به روی هموطنان ضعیف خود می‌زنند.
    آیت‌الله مکارم شیرازی تأکید کرده است: به یقین، این مشکل تنها با اعتراض و انتقاد حل نمی‌شود بلکه باید قوای سه گانه عوامل گرانی را پیدا کرده، با توجه به محدودیت‌ها و تحریم های موجود با ارائه راهکارهای مناسب، جلوی این وضع نابسامان را بگیرند و به جای سخن، بر عَمَل بیافزایند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اظهارات رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با نخست وزیر عراق در تهران که انعکاس جهانی داشت و تیتر اول روزنامه های ایران شد
به گزارش خبرگزاری های داخلی به نقل از دفتر رهبری، آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی سی و یکم تیرماه 1399 در دیدار با مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق که به ایران آمده بود با تأکید بر اینکه ایران هیچگاه بنای دخالت در امور عراق را نداشته و نخواهد داشت، گفت: جمهوری اسلامی ایران خواهان عراقِ مستقل و با حفظ تمامیت ارضی و وحدت و انسجام داخلی است. ایران قطعاً با هر آنچه موجب تضعیف دولت عراق شود، مخالف است. البته دیدگاه آمریکایی‌ها درباره عراق درست در نقطه مقابل ما است زیرا آمریکا به معنی واقعی کلمه دشمن است و موافق عراق مستقل، قوی و دارای حکومتی با رأی اکثریت نیست. برای آمریکایی‌ها اینکه چه فردی نخست وزیر عراق باشد مهم نیست، آنها به‌دنبال حکومتی همچون حکومت «پل برمر» حاکم آمریکایی عراق پس از سقوط صدام [اشغال نظامی عراق توسط آمریکا] هستند. ایران در خصوص روابط عراق با آمریکا دخالتی نمی‌کند اما انتظار دارد که دوستان عراقی، آمریکا را بشناسند و بدانند که حضور آمریکا در هر کشوری منشأ فساد، خرابی و ویرانی است.
    در این دیدار، آیت الله خامنه‌ای تأکید کرد: جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد تصمیمِ دولت، ملت و مجلس عراق برای اخراج آمریکایی‌ها پیگیری شود زیرا وجود آنها موجب ناامنی است. ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس یک نمونه از نتیجه حضور آمریکایی‌ها است. آنها [آمریکاییان] میهمان شما [سردار سلیمانی] را در خانه شما [عراق] کشتند و صریحاً به این جنایت اعتراف کردند که این موضوع کوچکی نیست. جمهوری اسلامی ایران هرگز این موضوع را فراموش نخواهد کرد و قطعاً ضربه متقابل را به آمریکایی‌ها خواهد زد. آمریکایی‌ها و عوامل آنها همواره به‌دنبال خلأ قدرت در کشورهای منطقه هستند تا از این طریق، هرج و مرج ایجاد و زمینه را برای دخالت خود فراهم کنند، همان کاری که در یمن انجام دادند و اکنون اوضاع تأسف‌بار یمن را همه شاهد هستند.
    آیت الله خامنه ای با تأکید بر حمایت ایران از دولت مصطفی الکاظمی در عراق گفت: عقل، دین و تجربه اقتضاء می‌کند که روابط ایران و عراق در همه زمینه‌ها بیش از پیش ارتقاء یابد. البته گسترش روابط ایران و عراق مخالفینی دارد که در رأس آنها آمریکا قرار دارد. آمریکایی‌ها زحمت و اذیت ایجاد می‌کنند، ولی به هیچ وجه نباید از آمریکا ترسید زیرا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند.
    آیت الله خامنه ای مرجعیت و شخص آیت الله سیستانی را یک نعمت بزرگ برای عراق خواند و گفت که حشدالشعبی یک نعمت بزرگ دیگر در عراق است که باید آن را حفظ کرد.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو ادبيات
نويسنده اي كه مي خواست تنها داستان پليسي بنويسد ـ انحرافات و قانونشکني هاي ناشي از ضعف دولت و اتباع به پليس و قاضي منعکس مي شوند
Raymond Chandler
ريموند چندلر Raymond Chandler داستان نويس آمريكايي كه دوست داشت فقط داستان پليسي و پرماجرا بنويسد 22 جولاي 1888 در شيكاگو به دنيا آمد، 71 سال عمر كرد و 26 مارس 1959 درگذشت. معروفترين داستان او كه به صورت فيلم سينمايي هم درآمده است «خدا حافظي طولاني» عنوان دارد. «چندلر» نمايشنامه هاي متعدد نيز نوشته ولي مهارت او در نگارش داستانهاي پليسي بود. وي در آخرين مصاحبه خود که جنبه اختصاصي داشت و نوار آن در کتابخانه مربوط در بخش «تاريخ شفاهي» نگهداري مي شود در پاسخ اين پرسش که انگيزه او از نوشتن داستان پليسي چه بوده است گفته بود: جرم و جنايات و هرگونه قانون شکني و انحراف در هر مقطع زمان ضعف هاي جامعه و فرد و به عبارت ديگر اتباع و دولت را در آن عصر و زمانه منعکس مي کند که مي توان آنهارا راحت تر به زبان داستان بازتاب داد و هر ضعفي از اين دست به پليس و قاضي ارجاع مي شود. هدف، اصلاح انسان و حکومت است. انگيزه و هدف من هم همين بود که جامعه و فرد خودرا اصلاح کنند. وي به تاريخ نگاران توصيه کرده است که تحقيق پيرامون سوژه خودرا از مطالعه پرونده هاي قضايي آغاز کنند پُر از ضعف ها هستند.
    در يک برهه داستان نگاران آمريكا «چندلر» را به رياست انجمن خود انتخاب كرده بودند.
پشت جلد کتابي که از نامه ها و مقاله هاي Raymond Chandler تاليف شده است

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
سالگرد درگذشت بنيادگذار بافت شناسي و آسيب شناسي
Bichat
فرانسوا زاويا بيشا M. F. Xavier Bichat بافت شناس فرانسوي و بنيادگذار هيستولوژي Histology (بافت شناسي) و Pathology (آسيب شناسي ـ تشخيص بيماري با بررسي آزمايشگاهي بافت) 22 جولاي سال 1802 در گذشت. وي موفق به طبقه بندي بافتها تا 21 نوع شد.
    «بيشا» كاري را آغاز كرد كه در طول قرون 19 و 20 تكميل شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زادروز پدر علوم ژنتيك
Gregor Mendel
22 جولای زادروز دانشمند اتريشي «گرگور مندل Gregor Mendel » است كه در 1822 به دنيا آمد و 62 سال عمر کرد. از «مِندل» به عنوان پدر و بنيادگذار علوم ژنتيك نام برده مي شود. وي بود كه با مطالعه روی بوته لوبیا و نخود اصول وراثت و انتقال خصلت هارا كشف كرد و قانون و اصول چگونگي انتقال آن را نوشت كه بعد از او راهش ادامه يافته و در سال 1953 دکتر جیمز واتسون با همکاری دکتر فرانسیس کریک و دکتر روزالید فرانکلین ساختار «دی. ان. ا DNA» را کشف و گفتند که مواد انتقال وراثت و اطلاعات، در هسته هر سلول قراردارد. انتقال وراثت طبق یک قاعده دقیق صورت می گیرد. تلاش پژوهشگران براي تكامل اين علم ادامه دارد. تشخيص نژاد، فاميل و والدين فرد از آزمايش دي. ان. ا. به دست مي آيد. آزمايش يک موي همه چيز يک فرد را فاش مي کند. اينک در تشخيص مجرم، از آزمايش دي. ان. ا. استفاده مي شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نگاهي به كارهاي هرتز
Gustav Ludwig Hertz
گوستاو هرتزGustav Hertz فيزيكدان آلماني و برنده جايزه نوبل سال 1925 بيست و دوم جولاي 1887 در هامبورگ به دنيا آمد و شصت سال از عمر خود را در آزمايشگاههاي فيزيك گذراند و قواعد جداسازي ايزوتوپها. مبادله انرژي ميان اتم و الكترون هنگام برخورد و ميزان انرژي از دست رفته، يونيزاسيون گازها و ... را كشف كرد و نوشت. هرتز از سال 1945 تا 1954 در شوروي زندگي و در يك لابراتوار فيزيك اين كشور كاركرد. وي بسال 1975 درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
روزی که «همشهری» از زبان هزاران متقاضی انتشار نشریه سخن گفت و از هیات نظارت که خارج از نوبت به خاتمی پروانه انتشار مجلّه داده بود انتقاد کرد
محمد خاتمي
روزنامه همشهري چاپ تهران در شماره سي ام تيرماه 1384 خود در پي انتشارخبر «دادن امتياز انتشار مجلّه به محمد خاتمي رئيس جمهور وقت ـ در آخرين ماه رياست بر قوه مجريه ـ از سوي هيات نظارت بر مطبوعات، وزارت ارشاد» مطلب زيررا كه عينا وبا همان تيتر نقل مي شود چاپ كرده بود، كه يك توضيح توام با انتقاد است و وضعيت روز را منعكس مي كند كه لازم است در تاريخ ايرانيان بماند:
    
    
مقامات، نبايد در اولويّت باشند

    "عضو محترم هيأت نظارت بر مطبوعات روز گذشته [29 تیرماه1384] در توضيحي پيرامون علت اعطاي مجوّز خارج از نوبت انتشار نشريه به جناب آقاي خاتمي رئيس جمهور محترم، با وجود بيش از دو هزار متقاضي در نوبت، به خبرنگار راديو گفت: «مقامات در اولويّت اند» . انتظار اين است كه در صورتي كه واقعا صدور مجوّز خارج از نوبت بوده است رييس جمهور محترم با اعاده اين مجوّز و دستور اكيد به هيات نظارت بر مطبوعات، اعضاي اين هيات را به رعايت عدالت در لحاظ نوبت رسيدگي به درخواست ها فراخوانند. هر هفته افراد زيادي با ارسال تقاضاي خود، از هيات نظارت بر مطبوعات درخواست صدور مجوز انتشار نشريه مي نمايند. تقاضاهاي صدور پروانه نشر به دو صورت مي تواند در نوبت رسيدگي قرار گيرد: نخست بر مبناي تاريخ درخواست اوليه و دوم بر مبناي تاريخ تكميل هر پرونده. با توجه به اين كه گاه اتفاق مي افتد كه به دلايلي ازجمله عدم پيگيري متقاضي در ارايه اطلاعات مورد نياز به دبيرخانه هيات نظارت بر مطبوعات، تكميل پرونده درخواست صدور مجوز اعطاي نشريه به تأخير مي افتد، شيوه مطلوب آن است كه بلافاصله پس از دريافت هر درخواست، مراحل تشكيل پرونده و بررسي هاي قانوني انجام شود و پرونده ها پس از تكميل در نوبت طرح در جلسه هيات نظارت بر مطبوعات قرار گيرند. اولويت قائل شدن براي مقامات، نمونه بارز تبعيض است كه قطعا رئيس جمهور محترم به عنوان ناظر اجراي قانون اساسي و مجري قانون آن (قانون اساسي و قوانين موضوعه) را برنمي تابند.".
    
***

    در هشت سال حکومت خاتمي يكي از دو هزار پرونده اي كه در نوبت رسيدگي قرار داشت، رسيدگي مجدد به پرونده «روزنامه سپيده دم» به نام مؤلف اين تاريخ آنلاين (نوشیروان کیهانی زاده) بود كه با بيش از شش دهه قلم زدن در روزنامه ها (از یکم شهریور 1335 و گذرانیدن نخستین دوره آموزش روزنامه نگاری ایران) و داشتن عنوان روزنامه نگار حرفه اي، از سال 1371 در نوبت رسيدگي به تجديد پروانه (مجوّز انتشار) آن نشسته بود كه پروانه در سال 1359 صادر شده بود و دو بار در زمينه اين تأخير به خاتمي رئيس جمهور وقت و نيز به دو وزير ارشاد کابينه او، كميسيون حقوق بشر اسلامي و ديوان عدالت اداري شكايت برده بود.
    پس از پايان دوران حکومت خاتمي، اين نگارنده نامه اي به دفتر صفّار هرندي وزير ارشاد کابينه دوره نخست رياست محمود احمدي نژاد بر دولت ارسال داشت و خواست که به او جواب دهند که در دولت قبلي (اصلاح طلبان) که آن همه پروانه براي اين و آن صادر شد! چه اقدامي در مورد پرونده «سپيده دم» به عمل آمده است که وي (مؤلف این تاریخ آنلاین) از آن بي اطلاع مانده است. دفتر صفار هرندي در 25 تيرماه 1385 پاسخ زير را براي اين نگارنده ارسال داشت که چند روز بعد واصل شد و معلوم گرديد که دولت اصلاح طلبان هم در ماههاي پاياني عُمر خود همانند دولت سازندگي در سال 1372 «صلاحيت» این روزنامه نگار به داشتن يک روزنامه از آن خود را تاييد نکرده بود! ـ روزنامه نگاری که همان زمان چند روزنامه تهران ازجمله روزنامه ایران، همشهری، اعتماد، شرق و ... مطالب اورا درج می کردند. او در طول ربع قرن اول عُمر روزنامه نگاری اش خبرنگار، دبیر اخبار و معاون سردبیر روزنامه اطلاعات، از سردبیران و مفسّران خبرگزاری پارس و از سردبیران اخبار رادیوتلویزیون دولتی بود و علاوه بر داشتن دکترای تاریخ، از یک دانشگاه دولتی آمریکا لیسانس و فوق لیسانس روزنامه نگاری و از یک دانشگاه دیگر این کشور فوق لیسانس علوم کتاب دارد و تألبفات متعدد.
    



    
    کپی پروانه مجوز انتشار روزنامه سپیده دم که در تیرماه 1359 صادر شده بود:
    
    



    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که بزرگترین روزنامه نگار قرن 20 ایتالیا فوت شد ـ 71 سال نوشت و همه جنگ های عصر خود را پوشش داد ـ سَبک کار او
ایندرو مونتانلّی Indro Montanelli بزرگترین روزنامه نگار قرن 20 ایتالیا 22 جولای 2001 در نود و دو سالگی درگذشت. در دهه آخر قرن 20، «بنیاد جهانی مطبوعات» مونتانلّی را یکی از 50 روزنامه نگار بزرگ جهان وقت اعلام کرده بود.
    مونتانلّی که 71 سال و تا آخرین هفته عُمر (از 21 سالگی تا آخرین هفته حیات)، دست از قلم برنداشت در نوشتن گزارش و متاعِ رسانه ای روش ویژه ای ابداع کرده است که اینک در رشته های روزنامه نگاری دانشگاهها تدریس می شود.
    وی کار روزنامه نگاری را از جنایی نویسی و پوشش اشتباهات مردم با هدف به خودآمدن و درس گرفتن آغاز کرده بود تا پرهیز کنند و تکرار نشود و در پی هر گزارش، یک مقاله می نوشت تا مقامات شهر و دولت راه بهتری در پیش گیرند. وی نه تنها در ایتالیا، در فرانسه هم مدت ها دبیر صفحه اخبار جنایی روزنامه «پاری سوار» بود و این صفحه «جنایات» عنوان داشت.
    مونتانلّی با رفتن در محل، جنگ های متعدد ازجمله جنگ ایتالیا با حبشه، جنگ داخلی اسپانیا، جنگ دوم جهانی از آغاز آن (حمله آلمان به لهستان در سپتامبر 1939 تا آخرین روز در می ماه 1945) را پوشش داد در جبهه های لهستان، فرانسه، نروژ، هلند و ... و با هر گزارش نظر خودرا به صورت مقاله می نوشت که اگر سران وقت ـ درگیر در جنگ توجه کرده بودند جنگ در همان ماههای آغازین آن پایان یافته بود. نتیجه جنگ در سال 1945 و پس از آن همان بود که وی با هر تحول تازه از سپتامبر 1939 به بعد پیش بینی کرده بود. وی از جنگ بالکان نیز غافل نشد و برای اینکه بتواند در یونان و یوگوسلاوی در خط اول باشد و احساس نظامیان و مردم غیرنظامی را درک و منعکس کند، در این منطقه به لباس پارتیزان درآمده بود.
    پوشش این جنگ ها بود که او را «تاریخ نگار» کرد. چند کتاب تاریخ نوشته است که سبک نگارش او بوی ژورنالیستی می دهد و به همین لحاظ خُشک نیست و مخاطبان فراوان دارد ازجمله سیاستمداران و دولت مَردان. او از هواداران ساده نویسی بود.
    مونتانلّی که به قول خودش، دیکته دولت ها و مقام دارها را ننوشته است، هر زمان که یک دولت به خاطر نوشتهِ او، ناشر روزنامه را زیر فشار قرار می داد، کناره گیری می کرد و خودش مجلّه منتشر می ساخت ـ مجله ای که تنها یک سردبیر، دبیر و نویسنده داشت و آن هم خودش بود.
    از آنجا که از زمان موسولینی تمایلات میهن دوستانه داشت مورد علاقه چپ ها نبود که اندیشه «جهان وطنی» داشتند و همین اختلاف نظر سبب شد که یک عضو بریگادِ سرخ ایتالیا در سال 1977 اورا در یک خیابان شهر میلان چهار گلوله زد که گلوله ها به نقاط حساس بدن اصابت نکرد و پس از چند روز از بیمارستان مرخص شد.
    روانشناسان محلی بانویش را عامل پیروزی مونتانلّی در روزنامه نگاری و تاریخ نویسی دانسته و گفته اند که یک نویسنده، هنرمند و پژوهشگر باید از زندگانی داخلی خود کاملا راضی باشد تا پیشتاز و خستگی ناپذیر باشد ـ یک فرد در یک زمان در یک جبهه می تواند نبرد کند و جبهه داخلی (خانواده) اگر باشد جانکاه و جانفرساتر است.
    در سال 1995 (شش سال پیش از وفات) از مونتانلّی پرسیده بودند که در این سن و سال چه آرزویی دارد و او گفته بود: "پس از وفات از من قدردانی شود و جامعه ملّی و جهانیان بدانند که چه زحماتی برایشان کشیده ام. من همه اش در اندیشه سعادت و شادمانی انسان بودم.".
    
Montanelli در 3 مرحله از عُمر خود


    
رفتار، هماهنگی و خوبی بانوی Montanelli نقش بزرگی در پیشرفت او داشت

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
استقرار تانك هاي فرانسه بود که احساسات ناسيوناليستي آلماني ها را برانگيخت و ...
يك تانك (مُدل همان زمان) و يك نظامی فرانسوي در يك خيابان فرانكفورت در 1920


    آلماني ها كه ادامه استقرار تانكها و نظامیان فرانسوي در فرانكفورت و ساير شهرهاي منطقه «روهر» احساسات ملّي آنان شديدا برانگيخته بود از 22 جولاي 1920 بار ديگر براي نشان دادن خشم خود، در اين مناطق دست به اعتراض و نا آرامي زدند.
    تانكها و نظامیان فرانسوي ششم و هفتم اپریل 1920 وارد منطقه «روهر» شده بودند.
    ورود اين نيرو به منطقه روهر در قراردادهاي ورساي كه به جنگ جهاني اول پايان داد پيش بيني نشده بود در همان روزها (نيمه اول اپریل 1920) با اعتراض دامنه دار مردم آلمان رو به رو شده بود و دست به ناآرامي و تظاهرات خياباني و سنگ پراني به سوي نظامیان فرانسوي زده بودند كه از مراكش به آن منطقه منتقل شده بودند.
    بهانه دولت فرانسه اين بود كه دولت آلمان به اين منطقه كه قرار بود غيرنظامي باشد نيرو فرستاده است و دولت آلمان كه طبق قراردادهاي ورساي مي توانست 40 هزار نظامی سبك اسلحه داشته باشد پاسخ داده بود كه اين نظامیان را براي جلوگيري از تصرف كارخانه ها به دست كارگران كمونيست موقتا به منطقه روهر فرستاده است. دولت فرانسه قول باز گرداندن نيروها را داده بود ولي تعلّل كرده بود كه آلماني دوباره دست به نا آرامي زدند.
     آلماني ها اين بهانه فرانسه را هم كه وجود اين نيروها باعث پرداخت به موقع غرامت جنگ از سوي آلمان خواهد شد قبول نداشتند و اين عمل فرانسه را با هدف تحقير خود مي پنداشتند.
    دردهه بعد، احساسات ملّي برانگيخته شده آلماني ها، آنان را جذب هيتلر كرد و هيتلر پس از رسيدن به قدرت به منطقه روهر نظامی فرستاد ولي اين بار فرانسه جرأت نشان دادن واكنش به خود نداد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سه اشتباه «الکساندر کرنسکي» نخست وزیر دولت موقّت روسیه که به انقلاب اکتبر 1917 انجامید
alexander kerensky
«الكساندر كرنسكي alexander kerensky» سياستمدار ميانه رو و سوسیال دمکرات روسيه 22 جولای 1917 نخست وزير اين کشور شد تا از وقوع انقلاب بزرگی که انتظار آن می رفت پيشگيري شود كه چنين نشد و انقلاب بُلشِويكي (توده اي) 3 ماه و 20 روز بعد روي داد.
    ناآرامی های فوريه و مارس 1917 روسیه، نیکلای دوم تزار این امپراتوری را وادار به تفویض اختیارات به یک دولت موقّت کرده بود که در این دولت، نخست کرنسکی، وزیر دادگستری و سپس به ترتیب وزیر جنگ و نخست وزیر بود. کرنسکی که قبلا عضو دومای روسیه بود هنگام نخست وزیرشدن 36 ساله بود.
     سده بیستم میلادی با ناارامی های روس ها و اعتراض آنان به خودکامگی ها و بی عدالتی ها آغاز شده بود که شکست نظامی روسیه در خاور دور از امپراتوری ژاپن آن را گسترش داد و تلفات سنگین ارتش روسیه در جبهه های جنگ جهانی اول آن را وارد مرحله حاد خود کرد. نظامیان فراري روس از ميدان جنگ با آلمان، برخی دیگر از واحدهای ارتش و چند واحد نيروي دريايي هم به انقلابیون و ناراضیان پيوستند و دولت موقت نتوانست کاری از پیش ببرَد.
    یک اشتباه کرنسکی این بود که به جای ورود به مذاکرات آتش بس با آلمان که خواست روس ها بود، به جنگ ادامه داد که تلفاتِ بیشتر، و عقب نشینی در جبهه هارا به علت فقد تدارکات و ضعف روحیه به دنبال داشت. دو اشتباه دیگر کرنسکی یکی تعویق تدوین و به رای گذاردن قانون اساسی روسیه [تعیین تکلیف نظام حکومتی که پادشاهی باشد و یا جمهوری، زیرا که تزار نیکلای دوم کنار رفته بود] و دیگری مسکوت گذاردن قولی بود که قبلا به کشاورزان در زمینه اصلاحات ارضی داده بود.
    لنین که با کمک آلمان، از تبعید به روسیه بازگشته بود از این سه اشتباه استفاده کرد و .... برنامه آلمان تغییر دولت روسیه بود حتی اگر بلشویکی شود.
    کرنسکی پس از بیروزی انقلاب روسیه به فرانسه گریخت، در اینجا با یک بانو روزنامه نگار استرالیایی ازدواج کرد و به آمریکا رفت و بکار دانشگاهی و پژوهش و تنظیم تاریخ روسیه پرداخت و در سال 1970 درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
... و زمینه فراهم شد تا آمریکا استقرار نظامي خود در منطقه خليج فارس را توجيه کند
22 جولای 1987 و در جريان جنگ عراق با ايران، بدرقه كشتي هاي غيرنظامي کویت و عمدتا نفتكش كه پرچم آمريكا را برفراز خود برافراشته بودند توسط کشتی های نظامی این دولت در آبهاي خليج فارس آغاز شد. كشتي بازرگاني در هر كشوري كه ثبت شود پرچم همان كشور را حمل مي كند و مي توان كشتي را تجديد ثبت كرد تا پرچم كشور تازه را همراه داشته باشد و زير آن حركت كند و اين كشور مسئول حمايت از كشتي است، بمانند حمايت از اتباع.
    به باور تاريخنگاران که بررسي هاي آنان هنوز ادامه دارد، تجديد پرچم و بدرقه کشتی های کویتی زمینه را برای ایجاد یک فرماندهی نظامی دائمی آمریکا در منطقه به مرکزیت بحرین هموار ساخت که به «فرماندهی مرکزی ـ سنتکام» معروف است. آمریکا در چند منطقه دیگر جهان نيز دارای فرماندهی نظامی است.
    برخي از مورخان همچنين گفته اند که نه تنها کويت و سعودی که به عراق در جریان جنگ 8 ساله با ایران کمک مالی می کردند بلکه جمهوري اسلامي ايران هم ـ که با عراق در جنگ بود با برخي تهديد های شفاهی و گاهي عمليات دريايي محدود، ناخواسته باعث شد که واشنگتن استقرار نظامي در خليج فارس را توجيه کند. دولت واشنگتن از سال 1978 در انتظار فرصت بود تا در منطقه خلیج فارس استقرار نظامی یابد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که پسران صدام حسین و نوه اش در مخفی گاهِ شان در موصل کشته شدند
در پی لو رفتن مخفی گاه دو پسر صدام حسین در موصل، 22 جولای 2003 نظامیان آمریکا و عمدتا از افراد واحد 101 هوابُرد، از زمین و هواپیما به این مخفی گاه حمله بردند که در جریان آن دو پسر صدّام حسین ـ عُدي 39 ساله و قُصي 37 ساله، نوه او (پسر 14 ساله قُصي به نام مصطفي) و يک محافظ (بادي گارد) کشته شدند. معلوم نبود که اینان از چه زمان در این خانه واقع در موصل پنهان شده بودند. دو پسر صدام از نخستین هفته اپریل 2003 ناپدید شده بودند. حمله نظامی آمریکا و مؤتلفین آن به عراق بیستم مارچ 2003 آغاز شده بود و صدام نهم اپریل در جریان سقوط بغداد فرار کرده بود.
     مقامات مربوط دولت آمريكا يکم آگوست 2003 تصويب كردند كه 30 ميليون دلار جايزه «لو دادن» دو پسر صدام حسين به فردي كه نشاني مخفيگاه آنان را به نظاميان آمريكايي داده بود پرداخت شود، ولي از افشاء نام اين فرد خودداري شده بود. [درباره فرد افشاگر و نیز عکس های اجساد پسران صدام و مخفی گاه، مطلبی در سایت یکم آگوست این تاریخ آنلاین درج شده است].
     در عمليات تصرف مخفی گاه پسران صدام بيش از يکصد نظامي و چند هلي کوپتر شرکت کرده بودند و عمليات نزديک به شش ساعت طول کشيده بود. نظاميان تلاش بسيار کردند که پسران صدام را زنده دستگير کنند که موفق نشدند و تيراندازي از داخل خانه قطع نمي شد.
    
صدام حسین با دو پسرش، زمانی که مقام و قدرت داشت

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نخستين بانو که رئيس جمهوری هند شد
Pratibha Patil در 77 سالگي
47 سال بعد از انتخاب بانو «باندرانايکه Sirimavo Bandaranaike» به نخست وزيري سريلانکا، كالج انتخاباتي هند مركب از نمايندگان مجالس محلي و سراسري 19 جولاي 2007 بانو «پراتيبا پاتيل Pratibha Patil» متولد 1934 (در آن زمان 72 ساله) را برياست جمهوري انتخاب کرد كه 21 جولاي انتخاب او تاييد و از 25 جولاي كار خود را آغاز کرد. بانو پراتيبا که از 25 جولاي 2012 بازنشسته شده و مقام خودرا به رئيس جمهور تازه داده است که منتخب ائتلاف چپ هاي ميانه رو هند به رهبري حزب کنگره است آراء 65 درصد اعضاي الکترال کالج Elrctoral College هند مرکب از 4 هزار و 896 نماينده از جمله 776 عضو پارلمان اين کشو را به دست آورده بود. وي ـ دوازدهمين رئيس جمهور فدراسيون هند ـ كه نامزد حزب كنگره و احزاب چپگراي اين کشور ـ دومين کشور ميليارد نفري جهان ـ بود رقيب خود، معاون رياست جمهوري وقت (نامزد احزاب راستگرا) را شكست داده بود. پراتيبا پاتيل نخستين زني است كه رئيس جمهوري هند شده است. وي قبلا فرماندار ايالت 56 ميليوني راجِستان واقع در شمال غربي هند بود. او از لحاظ حرفه، وكيل دادگستري و داراي فوق ليسانس حقوق از دانشگاه بمبئي (مومباي) است. بانو پراتيبا ـ از فعالان وقت حزب كنگره ـ سالها در هند نماينده پارلمان هاي محلي و ملي بود. [انتخاب سيزدهمين رئيس جمهور هند 22 جولاي انجام شد].
    احزاب راستگراي هند تلاش سختي كرده بودند تا بانو پاتيل انتخاب نشود ازجمله اعلام كرده بودند كه وي در سال 1975 (32 سال پيشتر)، از عقيم كردن افرادي كه به بيماري هاي توارثي مبتلا هستند جانبداري كرده بود كه اين ايراد موثر واقع نشد. اين احزاب با هدف تخريب شهرت پاتيل، كوشيده بودند كه به شوهر و برادرش اتهاماتي وارد آورند! كه باز موفق نشدند.
    بانو «سيريماوا باندرانايكه Sirimavo Bandaranaike» هم بيستم جولاي 1960 نخست وزير سريلانكا (سيلان) شده بود و اين بار با بردن انتخابات عمومي 19 جولاي كشور خود. وي نخستين زن است كه در قرون معاصر به نخست وزيري يك كشور رسيده بود كه بعدا بدعت شد و سران دولت هاي چند کشور ديگر ازجمله آلمان، فنلاند و آرژانتين اينک از زنان هستند. بانو اينديرا گاندي نخست وزير پيشين هند دومين زن بود که رئيس دولت شده بود.
    
بانو پاتيل در 72 سالگي


    
بانو باندرانايکه در 44 سالگي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اردوگاههاي آوارگان عراقي در سال 2008 ـ داستان غم انگيز و در تاريخ ماندني يك بانوي آواره عراقي


انتشار عكس و مصاحبه يك زن عراقي كه با دختر 14 ساله اش (عكس بالا) قرباني آزمندي قاچاقچيان انتقال پناهجو شده بودند در رسانه هاي آمريكا در بيستم جولاي 2008، در آن زمان توجه جهانيان را معطوف به وضعيت بد دو ميليون و پانصد هزار آواره عراقي در خارج از اين كشور كرده بود كه با دشواري هاي متعدد رو به رو بودند. [عراق که در سال 2012 و تحريم اقتصادي ايران از سوي غرب، به گزارش خبرگزاري ها داشت مقام دومين توليدکننده نفت در گروه اوپک را به دست مي آورد نبايد، ديگر مسئله اي به نام آوارگان داشته باشد!.].
     زن عراقي مورد بحث كه خبرگزاري ها نام مستعار براو نهاده و «سوزان» نوشته بودند در جولاي 2008 و در استانبول به خبرنگاران گفته بود: سالها بود كه در وطن ام ـ عراق به كار آرايشگري سرگرم بودم. ناامني پس از اشغال نظامي، نه تنها بيم از جان را در من به اوج خود رسانيد، بلكه كسب و كار مرا هم محدود و درآمدم را به صفر نزديك ساخته بود و در دو سال آخر، تهديد به قتل هم شده بودم كه به كار آرايش زنان ادامه ندهم. اين وضعيت مرا به فكر خروج از ميهن انداخت. در اين ميان قاچاقچيان انتقال افراد به اروپا هم كه در عراق كم نبوده اند به سراغم آمدند و وعده گرفتن پناهندگي دادند. پس از چانه زني فراوان قرار شد 18 هزار دلار بدهم تا من و دخترم را به اروپا ببرند و پناهنده شوم. هرچه را كه داشتم فروختم تا توانستم 18 هزار دلار فراهم كنم و به قاچاقچيان بدهم. خروج من و دخترم از عراق آسان و عبور از مرز تركيه و ورود به اين کشور هم مشكلي نداشت اما پس از رسيدن به «ادرنه» هنگام ورود به يونان، قاچاقچيان دفعتا ناپديد شدند و ما كه يك گروه بوديم دستگير شديم. پليس پونان مارا به پليس تركيه تحويل داد و به استانبول آوردند تا به عراق بازگردانند. به ما گفته شد كه مي توانيم از بنياد آوارگان سازمان ملل كه در تركيه دفتر دارد تقاضاي پناهندگي كنيم ولي تا رسيدگي به آن، ماهها و سالها بايد منتظر بمانيم و ازجيب بخوريم كه ما ديگر پولي در بساط نداريم. افراد ديگري كه سرنوشتي نظير مارا دارند مي گويند كه تنها راه، «خودفروشي» است كه من حاضر به آن نيستم و ... . در اين دنيا مسئول كيست، به كجا شكايت ببريم؟.
    رسانه هايي كه اين مطلب را به نقل از خبرگزاري ها گزارش كرده بودند نوشته بودند كه در آن زمان (جولاي 2008) بيش از دو ميليون و پانصد هزار عراقي از وطن و از ترس جان و ناامني و بيكاري و ويران شدن محل كار و خانه آواره خارج شده و عمدتا در سوريه، اردن و تركيه بسر مي برند و اين كشورها نه كار دارند كه به آنان بدهند و نه پول. آمريكا و برخي از كشورهاي اروپايي به ويژه سوئد در اين چند سال رويهم تنها پنجاه ـ شصت هزار تن از اين آوازگان را پذيرفته اند. آوارگان عراقي منحصر به اين دو ميليون و 500 هزار فراري از عراق نيستند ميليون ها عراقي نيز از شهر و محله خود آواره شده اند که در همان عراق و در اردوگاه و عمدتا زير چادرها زندگي مي کنند. جامعه شناساني كه از اين آوارگان ديدار كرده بودند همان زمان به رسانه ها گفته بودند كه ترديد ندارند كه اردوگاههاي آوارگان عراقي در اردن و سوريه محلي است براي پيدايش و پرورش تروريست هاي نسل آينده. كودكاني كه در اين اردوگاهها بزرگ مي شوند و يا به دنيا مي آيند و شاهد پريشاني والدين مي شوند مي دانند كه متعلق به يك كشور ثروتمنذ صادرکننده نفت هستند و ... و داراي روانشناسي خشم مي شوند. اين كودكان پس از بزرگ شدن اگر نتوانند از مجاري قانوني به حق و عدالت برسند ممکن است به تروريسم بپيوندند تا از اين طريق انتقام بگيرند و به اين ترتيب اردوگاه آوارگان عراقي و هر اردوگاه مشابه زمينه كشتزار تروريسم شدن دارد. [به موازات افزايش درآمد عراق از نفت که يک کشور دست ـ ساخت قرن 20 است و چند مليتي و چند مذهبي، مسائل بيشتري پديد مي آيد ازجمله در تابستان 2012 کُردهاي عراقي مستقيما با کمپاني هاي نفت ازجمله شِوران و ... براي توليد و فروش نفت منطقه خود وارد مذاکراه شدند و ... که عمل آنها با اعتراض دولت مرکزي عراق رو به رو شده است.]
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
کُپی گزارش 3 اعدام انقلابی از شماره 31 تیرماه 1358 روزنامه اطلاعات، 5 ماه و 8 روز پس انقلاب برای ماندن در تاریخ

    



    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 22 جولای
  • 1587:   نخستين مهاجرنشين انگليسي در جزيره رونوك (Roanoke) در آمريكاي شمالي ـ در ساحل كاروليناي شمالي امروز ـ تاسيس شد كه بعدا همه مهاجران ناپديد شدند و هنوز معلوم نيست که بر سر آنان چه آمد.
        
        
  • 1739:   ارتش عثماني در صربستان نيروهاي امپراتوري مقدس را كه به تشويق پاپ براي جلوگيري از سلطه تُركهاي مسلمان بر سرزمين هاي مسيحي نشين وارد جنگ شده بودند شكست داد.
        
        
  • 1798:   مصريان در منطقه اهرام از ارتش فرانسه به فرماندهي ناپلئون شکست خوردند. با اين شکست، تسخير مصر به دست ناپلئون تکميل شد. پژوهشگران فرانسويِ همراه ناپلئون سپس موفق به اکتشافات باستانشناسي مهمي در مصر شدند و کليدِ خواندن خط مصريان باستان را به دست آوردند.
        
        
  • 1857:   اجساد انگليسي هايي که چند روز پيش از اين (جولاي 1857) به دست هنديان در منطقه «كاون پور» قتل عام شده بودند به چاه افکنده شد. اين رويداد يکي از بپاخيزي هاي بزرگ ضد استعماري جهان بشمار آمده است.
        
        
  • 1901:   مذاكرات انگلستان و ژاپن براي امضاي يك پيمان اتحاد در لندن آغاز شد. پس از عقد اين اتحاد، انگليسي ها به تقويت نيروي دريايي ژاپن كمك كردند و به دست ژاپن ناوگان روسيه (رقيب استعماري انگلستان) در خاوردور نابود شد.
        
        
  • 1943:   ارتشهاي متفقين كه در سيسيل ايتاليا پياده شده بودند شهر پالرمو را تصرف كردند.
        
        
  • يادداشت روز
    کشته شدن یک بانوی استرالیایی و مرّبی یوگا در آمریکا در خیابان خشایارشا! به دست یک پلیس سومالیایی تبار تازه کار ـ رویدادی که سابقه نداشته است
    در طول عُمر روزنامه نگاری خود رویدادی مشابه کشته شدن یک بانوی 40 ساله استرالیایی لهستانی تبار و مربّی یوگا و ورزش های تقویت روان ندیده بودم، نه در ایران در دوران حادثه نگاری و نه در میان خبرهای بین الملل که آنها را تماما دریافت و برای روزنامه، رادیو و تلویزیون تنظیم و سابقه نویسی می کردم و اینک برای «تاریخ آنلاین برای ایرانیان» و روزنامک. بانو Justine Ruszczyk شهروند استرالیا دو سال پیش (سال 2015) به آمریکا ـ شهر دوقلوی مینیاپولیس ـ سن پال (ایالت شمالی مینه سوتا) آمده بود و با مردی به نام Don damond که از زن پیشین خود دارای فرزند است نامزد شده بود و چون تلفّظ نام خانوادگی اش (راشچِک) دشوار است خودرا به نام خانوادگی نامزدش معرفی می کرد.
        شنبه شب ـ 16 جولای 2017 ـ Justine در خانه بود که از کوچه سر و صدا می شنود، نگران می شود و جریان را تلفنی به پلیس اطلاع می دهد. دقایقی بعد، اتومبیل پلیس به مقابل محل سکونت او واقع در محلّه جنوب غربی شهر و میان دو خیابان خشایارشا (Xerxes) و واشبِرن می رسد. بانو Justine با پیژاما از خانه خارج می شود تا پلیس را راهنمایی کند. دو مامور پلیس در اتومبیل نشسته بودند. به پلیسی که پُشت فرمان اتومبیل نشسته بود نزدیک می شود و در حالی که سرگرم گفت و شنود با این پلیس بود، پلیس دیگر ـ نشسته در صندلی اصطلاحا مسافر ـ صندلی بغل دستی، از داخل اتومبیل و از پنجره راننده به سوی او شلیک می کند که گلوله به شکم آن بانو اصابت و او را می کشد. بانوی مقتوله هیچ چیز با خود نداشت و پوشش او پیژامای زنانه بود. این پلیس محمد نور معرفی شده که سومالیایی الاصل است و دو سال بوده که مامور پلیس شده است. این پنجمین مورد از این قبیل حوادث در شهر مینیاپولیس در 7 ماه گذشته بوده است. چندی پیش در همین شهر، مامور پلیس در جریان مشاهده یک تخلّف ترافیکی، مردی را تیر زد و کشت که ماه گذشته، هیأت منصفه دادگاه به رغم کیفرخواست دادستان اورا مجرم ندانست. گفته شده است که اگر هیأت منصفه دقت بیشتری کرده بود، پلیس هم در برخورد با افراد احتیاط بیشتری می کرد و احتمالا بانوی استرالیایی کشته نمی شد. ابهام دیگر در این رویداد این است که چرا دوربین های بدنی و دوربین داشبورد اتومبیل این دو پلیس بسته بودند و صحنه را ثبت نکرده بودند!.
        طبق آمار، در هفت ماه گذشته از سال 2017 در آمریکا، 524 مورد تیراندازی پلیس به سوی افراد ثبت شده است.
        اگر این قبیل تیراندازی ها را دفاع از خود بخوانیم، دفاع از خود در استاندارد بین المللی و آئین های دادرسی کشورها قواعد و ضوابط دارد ازجمله اینکه دفاع باید متقارن با حمله و متناسب با ابزار حمله باشد. به عبارت دیگر؛ نمی شود کسی را که با مشت حمله می کند با گلوله کشت. به علاوه، تصریح شده است که تیراندازی ترجیحا به قسمت پایین بدن باشد تا فرد زنده بماند و محاکمه و در صورت مقصر بودن مجازات شود.
        در طول عُمر حادثه نویسی خود در تهران، تنها سه مورد از این قبیل تیراندازی پلیس و ژاندارم به فرد را به یاد دارم که بازپرسان دادسرا در هر سه مورد، برپایه تعریف دفاع از خود، ماموران مقصر دانسته بودند. در یک مورد از این سه مورد، دادسرا ژاندارمی را که در گشت شبانه دو نفری، در منطقه شمال دریان نو (جنوب شهرآرا) مردی را تیر زده و کشته بود که مسلح به سلاح کمری بود و به ایست او توجه نکرده بود به دادرسی ارتش فرستاد زیراکه به شهادت ژاندارم دیگر (ژاندارم همراه)، مقتول دست به سلاح خود نبرده بود.
        
    بانو Justine و نامزدش Don


        
    «محمد نور» پلیس تازه کار سومالیایی تبار آمریکا

     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
    کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    گفت و شنودی بسیار جالب و تأمل برانگیز با یک توریست بلژیکی در تهران در ماه می 2017 که تخت جمشید را «واشنگتنِ عهدِ باستان» می خواند و ...
    ساعت 11 بامداد هشتم ماه می 2017 (امسال) در میدان فردوسی تهران از تاکسی پیاده شدم تا بروم خیابان فردوسی ـ چند قدم پایین تر از میدان، دست چپ ـ و ببینم و بدانم که به چه ترتیب ساختمان آموزشگاه عالی مخابرات وابسته به وزارت پست و تلگراف و تلفن در دهه 1330 و ساختمان مجاور آن ـ محل استقرار کلاس های زبان انگلیسی ِ انجمن فرهنگی ایران و بریتانیا تبدیل به ساختمانهای چندین طبقه تجاری شده است، مالک و یا مالکان پیشین و مالک کنونی و چگونگی دست به دست شدن. در هر دو ساختمان قدیمی، مدت کوتاهی دانشجو بودم و تبدیل ساختمانها که بتازگی صورت گرفته است حس کنجکاوی مرا برانگیخته بود. ساختمان آموزشگاه مخابرات در آن زمان ریخت تاریخی داشت و یک بنای قدیمی با معماری زمان خود بود.
        


    وقتی به آنجا رسیدم، کسی اطلاعی جز اینکه در این ساختمانها صرّافی و مراکز تبدیل پول دایر شده نداشت که بدهد. به میدان فردوسی بازگشتم دیدم که دهها بلکه صدها توریست خارجی جمع شده و از مجسمه فردوسی عکس می گیرند و شماری از آنان نیز وارد دو صرّافی معروف واقع در میدان و در طرفین مدخل خیابان فردوسی ـ صرافی پایتخت و صرافی ایران ـ شده اند تا «یورو» بدهند و «ریال» بگیرند. به این خیل توریست ها که زنانشان چارقد بر سر داشتند نگاه می کردم که دیدم از میان آنان یک مرد تنومند و نسبتا سالخورده، پی در پی دستش را به سوی مجسمه فردوسی دراز می کند، تکان می دهد و سپس همان دست را می بوسد. خواستم، سبب را از او بپرسم که وارد «صرّافی پایتخت» شد و روی صندلی نشست و منتظر نوبت برای تبدیل پول خود شد. در کنارش نشستم و به زبان انگلیسی تعجب خودرا از حواله دادن بوسه به مجسمه فردوسی با او در میان گذاشتم. اتفاقا انگلیسی می دانست ـ انگلیسی لهجه بریتانیایی.
        گفت که بلژیکی است و مدرّس بازنشسته تاریخ و انسان شناسی. آرزوی او این بود که پس از بازنشسته شدن، سری به ایران بزند و از سند داریوش بزرگ که برای نخستین بار در جهان، ساتراپی (ایالت ـ استان) با ذکر شماره به وجود آورده و شرح آنهارا بر کوه نوشته که تا ابدیت باقی بماند و ایرانیان مرزهای خودرا فراموش نکنند، از آرامگاه فردوسی که از لذّت زندگانی گذشت، تحقیق کرد و مکتوب خواند تا زبان نیاکان و گذشته میهن را به صورت نظم درآورد که شعر بیشتر از نثر باقی می مانَد و مرور می شود، همچنین از آرامگاه سیروس (کوروش بزرگ) که 25 قرن پیش راه حل مسائل جهان و مشکلات انسان را بدست داد و نیز از واشنگتن ِ عهد باستان دیدن کنم و عکس بگیرم ـ جایی که بر دنیای شناخته شده قدیم حکومت می کرد و یا نفوذ داشت. او گفت که قبلا از یونان، ایتالیا (روم)، مصر و ترکیه دیدن کرده که در همه آنها آثاری از ایران و در یونان، مصر و ترکیه جای پای آن وجود دارد.
        پرسیدم که منظورش از «واشنگتن ِ عهد باستان» کجاست، گفت پرس پولیس (تخت جمشید ـ پاسارگاد). به همین گونه که امروزه از واشنگتن به عنوان کانون اقتدار نام می برند در عهد باستان هم از پرس پولیس. با این تفاوت که در پِرس پولیس عهد باستان بازیگر سیاسی، لابی گر کمپانی ها، منفعت جوی شخصی و مداخله گر در کار دولت وجود نداشت. ایرانیان با داشتن این گذشته تابناک باید بر خود ببالند. ای کاش که من هم در ایران به دنیا آمده بودم.
         این مدرّس بازنشسته بلژیکی گفت که برنامه های بعدی او به رغم ناامنی، دیدار از عراق، افغانستان و اگر عُمر مجال دهد از شهرهای ایران قدیم در آسیای میانه؛ خجند، بخارا، سمرقند و ... است. او گفت که نگران رسیدن داعشی ها به طاق کسری و تخریب آن است که در برنامه ایشان است. ایرانیان باید همه تلاش خودرا بکار برند تا این طاق که مظهر قدرت و وسعت فرهنگی آنان است باقی بماند. در جهان عرب بسیاری هستند که نمی خواهند این بنا باقی بماند ـ بنایی که بنی امیه و خلفای عباسی و در دهه های گذشته بعثی ها جرأت تخریب آن را نداشتند. بی میل نیستم که از یروان ِ ارمنستان (ایروان) هم دیدار کنم که دولت های ایران در طول تاریخ حاضر می شدند هر امتیازی را بدهند تا این شهر در کنار آنها باشد ازجمله بغداد را در سازش سال 1746 با عثمانی ـ امیدوارم که سال رسیدن به سازش را درست گفته باشم.
         او سپس رو به من کرد و گفت: آیا می دانی که در تاریخ جنگ ها در چند جا از قهرمانی های سربازان ایران نام برده اند؟، که دوتای آن در دفاع از شهر یروان (ایروان) بود، یک بار در سال 1635 در برابر تعرّض عثمانی و بار دیگر در 1827 در برابر تعرض روس ها که این بار، ایرانیان ایستادگی و قهرمانی های بیشتری از خود نشان دادند، بروید تاریخ جنگ ها را ببینید. دیدن این شهر برای ایرانیان باید جالب باشد. البته ارمنی ها هم در طول 25 قرن برای ایران جنگ های بسیار کردند و همیشه یک سپاه ایران را ارمنیان تشکیل می دادند. در جنگ کارهه (حرّان) سورنا ژنرال ایرانی، سپاه ارمنی نیروی خودرا مأمور ایستادگی در برابر واحدهای قلب ارتش روم کرد و خود با واحد نیروی ویژه سراغ شخص کراسوس رفت و اورا از پای درآورد. از آن زمان است که ارمنیان بیش از ایرانیان، نام سورِن (سورنا) را بر پسران خود می گذارند. من اینهارا 32 سال تدریس کرده ام و همه را بیاد دارم.
        خواستم پرسش دیگری کنم که نوبت تبدیل پول به او رسید و سپس مدیر تور با بلندگو همه را خواست که به سوی اتوبوس ها بشتابند تا به برنامه بعدی برسند و به این ترتیب، گفت و شنید ما بپایان رسید که بسیار جالب بود با تعبیرهای جالب تر، ازجمله عبارت کانون قدرت در جهان باستان (واشنگتن عهد قدیم)، درج نام مناطق و مرزهای ایران در کوه به دستور داریوش تا نسل های بعد بخوانند و بدانند، عبارت فرضیه جهان بدون جنگ کوروش، نگرانی از تخریب طاق کسری و ایستادگی سرباز ایرانی تا پای جان در دفاع از ایروان.
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.



     

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com