Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
3 اكتبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 3 اكتبر
ايران
درباره جشن هاي مهرگان
روزهاي ماه در ايران باستان داراي نام خاص بودند كه شانزدهم هر ماه «روز مهر» بود و روز مهر در ماه مهر مهمترين روز آيين هاي مهرگان بوده است. جشن ها و آيين هاي شش روزه مهرگان در ايران باستان در روز مهر از ماه مهر (شانزدهم مهرماه) پايان مي يافت. ايرانيان از هزاره دوم پيش از ميلاد مهرگان را همرديف نوروز گرامي داشته و شروع كارهاي مهم از جمله ازدواج را به اين ايام موكول و مدارس از همين ماه آغاز بكار مي كردند كه دولت روم شرقي (قسطنطنيه = استانبول) بعدا اين رسم (بازگشايي سال تحصيلي) را از ايران اقتباس كرد كه با چند روز تفاوت جهاني شده است. آيين هاي مهر (جشن مهرگان) پس از نوروز مهمترين اعياد ملي ايرانيان بوده است كه نوروز با بهار و شكوفه و نويد بركت آغاز مي شد و مهرگان به خاطر پايان جمع آوري محصول و آغاز شش ماهه شبهاي طولاني تر و سرما.
     طبق نوشته هاي فلاسفه ايراني قرون وسطي (وسطا) از جمله خيام، هدف از برپايي آيين هاي مهرگان، سپاسگزاري به درگاه خداوند بوده است كه آن همه نعمت، احساس محبت و مهرباني كردن و كشش به سوي رعايت عدالت ارزاني داشته و نيز تحكيم دوستي و محبت ميان ايرانيان. در ايام مهرگان مهماني هاي بزرگ برپا مي شده و پذيرايي با انواع ميوه و آجيل (خشكبار) رسم بوده ولي به درستي معلوم نيست كه از چه زمان پذيرايي با آش رشته مرسوم گرديده است. همچنين به درستي روشن نيست که از چه زمان "روز مهرگان" را به چهاردهم مهر ماه منتقل کرده اند و چرا؟ (شايد به خاطر گشايش نخستين جلسه مجلس در حضور مظفرالدين شاه در كاخ گلستان در 14 مهرماه!).
    در سال 2008 ايرانيان برون مرز و پارسيان سراسر جهان، دوم اكتبر (پنچشنبه 11 مهر ماه) را به عنوان «مهرگان» جشن گرفته بودند. در عهد باستان، دولت روزي را كه امسال برابر با دوم اكتبر از سال ميلادي است جشن مي گرفت زيرا كه داريوش بزرگ اين روز (نخستين روز) از جشن هاي شش روزه ماه مهر (مصادف با دوم اكتبر سال 522 پيش از ميلاد مسيح) را براي اعلام شاه شدن خود تعيين كرده بود و با آييني ويژه بر تخت سلطنت نشسته بود.
    طبق نوشته مورخان قديم غرب (يونان و روم باستان) فرهاد دوم، شاه ايران از دودمان اشكاني (خراسانيان)، از سال 131 پيش از ميلاد مروّج اين رسم شد كه سران دولت ايران در يكي از روزهاي جشن مهرگان اشتباهات دولت در يك سال گذشته را در يك مراسم عمومي اعلام و پوزش خواهي كنند و تعهد به جبران آن بسپارند و خود فرهاد نخستين اعتراف از اين دست را در چهارمين روز از جشن هاي مهرگان سال 131 پيش از ميلاد بيان داشت.
    اردشير پاپكان (ساساني) كه خود را شاه همه ايران زمين اعلام كرده بود در دومين روز جشن هاي مهرگان سال 226 ميلادي (سوم اكتبر) در شهر تيسفون با «ميترا = مهر = مهربانو = مهري = مهرانگيز» دختر اردوان پنجم ازدواج كرد تا كدورت اشكانيان از او كه بر اردوان غلبه كرده و اردوان، ضمن نبرد، جان خود را از دست داده بود برطرف شود.
    كار تنظيم مجموعه قوانين براي اداره ايران برپايه آموزش هاي زرتشت به ويژه كنترل رفتار حكّام و نيز آيين دادرسي و كيفر نيز در سومين روز از جشن هاي مهرگان (مصادف با چهارم اكتبر سال 600 ميلادي) به تصويب موبد موبدان (روحاني ارشد وقت) و بزرگان كشور رسيده بود. كار تنظيم اين مجموعه از نوروز آن سال آغاز شده بود زيرا دلسوزان ميهن نگران خودخواهي هاي خسروپرويز شاه وقت و ناديده گرفتن حقوق مردم و اصول (نانوشته) بودند. تا آن زمان، ايرانيان (دولت و ملت) اخلاقا متعهد به رعايت اصول و حقوق و ارزشها بودند و ضمانت اجرايي (مجازات نقض) وجود نداشت.
    پس از پيروزي مشروطه طلبان، مجلس شورا اولين جلسه نخستين دوره خود را در جريان جشن هاي مهرگان ايرانيان (14 مهرماه 1285) در كاخ گلستان با حضور مظفرالدين شاه برگزار كرده بود و مقرر شده بود كه سال قانونگزاري در ايران از مهرماه آغاز شود. اين مجلس 15 مهر ماه سال 1286 هجري خورشيدي نيز متمم قانون اساسي را تصويب كرد. بيشتر اصول قانون اساسي وقت در همين متمم گنجانيده شده بود زيرا كه اصل قانون اساسي، شكل مقدمه و اعلاميه داشت. حقوق ملت در همين متمم آمده بود.
    جشن هاي هزاره فردوسي نيز با شركت اديبان، دانشمندان، سياستمداران و دولتمردان كشور و بيش از چهل مستشرق از ساير كشورها در جريان جشن هاي مهرگان سال 1313 (12 مهر) آغاز بكار كرده بود و مستشرقين و ايرانشناسان در سخنراني هاي خود ضمن بزرگداشت فردوسي و اهميت ميهني او، درباره جشن هاي مهرگان، اهميت و تاريخچه آنها اسناد متعدد ارائه كرده بودند كه باقي مانده و به آنها استناد مي شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نشست «لوکا» برضد ايران، ولي ...
سزار ــــ كراسوس ـــ پمپي

سوم اكتبر سال 56 پيش از ميلاد سران دولت روم و مشاوران و ژنرالهاي آن كشور در نشست لوكا Luca‌ تصميم گرفتند كه مناطق غرب رود فرات در آسيا و اراضي شمال و شمال غرب گٌل (فرانسه امروز) تا نزديكي برلن و جزاير بريتانيا در اروپا ضميمه قلمرو روم شود. با توجه به قيام اسپارتاکوس در سالهاي 71 - 72 پيش از ميلاد، قرار شد "پمپي" يكي از سه عضو شوراي عالي جمهوريت روم در شهر رم باقي بماند تا از قيام احتمالي ديگري كه مردم طبقه 3 روم و بردگان مستعد آن بودند جلوگيري كند و امنيت از دست نرود، ژوليوس سزار عضو ديگر شورا براي ادامه فتوحات به فرانسه برود و كراسوس رييس دوره اي شورا كه شهرت به آزمندي و جمع مال داشت داوطلب شد كه به شرق لشكر بكشد و براي تصرف اراضي غرب فرات با ايران در آويزد.
     دو سال طول كشيد تا كراسوس موفق شد مقدمات حمله را فراهم سازد. "اسپهبد سورنا" فرمانده كل ارتش ايران ميدان جنگ را خود انتخاب كرده بود و در جنگ حرّان (كارهه) در سال 53 پيش از ميلاد با تاکتيکي نو و سلاحهاي تازه از جمله موشكهاي مكانيكي و روش رساندن آب غذا و مهمات به سربازان درحال جنگ و دادن استراحت نوبتي به آنها، لژيونرهاي رومي را از پاي درآورد و به نوشته پلوتارك، يك سرباز ايراني كراسوس 60 ساله را به هنگام فرار كشت که سر و دست راست او را به تيسفون بردند. "اورود= ارد" شاه وقت از دودمان اشکانی گفت كه مقداري طلا در دهان كراسوس گذاردند و سپس گفت: "بخور كه هميشه حرص آن را مي زدي".
     پس از شكست حرّان هيچيك از سران وقت روم در صدد گرفتن انتقام از ايران برنيامد. جنگ حرّان بزرگترين و قاطعترين شكست روم (ايتاليا) از ايرانيان بود كه براي ايران افتخار آفريد و غرور ايجاد كرد. مورّخان معاصر گامی فراتر برداشته و نوشته اند که نبرد حرّان بزرگترین پیروزی نظامی شزق بر غرب در طول تاریخ بوده است.
    قيام اسپارتاكوس دومين قيام بزرگ بشر بر ضد ظلم بود. نخستين قيام را كاوه ايراني معروف به كاوه آهنگر رهبري كرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
گرايش ايغورهاي آسياي ميانه به فرهنگ ايراني و آيين مانوي ـ اشاره اي به عقايد و آموزش هاي ماني
سوم اكتبر سال 780 ميلادي «آلپ قتلغ» ـ خاقان (خان بزرگ ـ امپراتور) ايغورها (ساکن منطقه اي در آسياي ميانه و اينک بخشی از چین) آيين مانوي را دين رسمي قلمرو خود اعلام داشت و گرايشش را به فرهنگ ايراني تاكيد كرد.
    ماني ايراني كه در سال 276 ميلادي با راي يك هيات مذهبي اعدام شد در قرن سوم ميلادي باني آييني بود كه مخلوطي از زرتشتي، مسيحي و ساير اديان قديم بود. اين آيين در اروپا و آسيا تا قرن سيزدهم ميلادي پيروان فراوان داشت. سن اگوستين يكي از قِدّيسين مسيحيت قبلا يك مانوي بود.
    مانويان اعتقاد داشتند كه تلقين شيطان (اهريمن) باعث مي شود كه يك فردِ خوب به بدي كردن بگرايد. هنوز هم اين آيين در گوشه و کنار جهان پيرواني دارد. آيين مانوي در زبانهاي اروپايي به صورت Manicharism نوشته مي شود.
    «ماني» عقيده داشت كه معنويت و ماديّت هميشه در تضاد هستند و همه مشكلات جهان و مسائل بشر از ماديات و ماديگري سرچشمه مي گيرد. ماني مكتب (ايسم) خود را برپايه معنويت، خوبي، راستگويي، دفاع از حقيقت و نيز اعتدال و ميانه روي در زندگانيِ روزمره قرارداده بود و از اين جهت است كه مورخان و فلاسفه وي را «آموزگار معنويّت» لقب داده اند.
     «ماني» مي گفت كه دلبستگي مطلق به ماديات و پيروي از «نفس اماره» است كه بشر را به دروغگويي، ارتكاب جرم، جنايت و انواع بدي كردن وادار مي كند. وي تاكيد داشت كه ماديات انسان را اسير و برده نفس خود مي كند، و خودخواهي، جاه طلبي فردي و ستمگري را به وجود مي آورد. طبق آموزش هاي ماني، «ماديّت» نبايد وارد وجود (ذهن) انسان شود و تاكيد داشت كه براي جلوگيري از رسوخ علاقه ماديات به وجود انسان؛ بايد به آموزش و پرورش كودك توجه شود تا فرد يک «انسان غير مادي» پرورش يابد. بنابراين، بي جهت نيست كه ماني ايراني را يكي از پدران «آموزش و پرورش» مي دانند، و او بود كه فراهم آوردن وسايل آموزش و پرورش درست (داراي هدف) كودكان و نوجوانان را مهمترين تكليف مديريت يك جامعه (دولت) قرار داد.
     در فلسفه «ماني» جرم يعني تجاوز به حقوق ديگران اعم از فرد يا جمع. او مي گفت «فرد معنوي» به حقوق خود قانع است؛ لذا در صدد تجاوز به حقوق ديگران برنمي آيد، و همين قانع بودن به حق، انسان را غرق لذّت مي كند.
     فلسفه ماني برخلاف تصوّف، خواهان معنويت مثبت، كار و كوشش عادي، انگيزه خدمت به جامعه، ثمربخش بودن و توليد است.
     «ماني» تا آن حد از گرايش مردم به ماديات وحشت داشت كه اعتدال در لذات جسماني را توصيه مي كرد از جمله اين كه مردها را از توجه بيش از حد به زن و در حقيقت «سِکس» كه ممكن است مرد را به راه نادرست بكشاند و آلوده سازد برحذر مي داشت.
     ماني در زندگي شخصي با خوردن گوشت و خوراكيهايي كه از مواد غير خالص تهيه مي شدند موافقت چندان نداشت و انسان را ذاتا گوشتخوار نمي دانست.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ازدواج اردشير پاپكان با ميترا دختر اردوان پنجم
اردشير ساساني


    طبق حكايات و بر اين پايه پس از تطبيق تقويم ها، سوم اكتبر سال 226 ميلادي زماني به دست داده شده است كه در آن روز اردشير پاپكان كه خود را شاه همه ايران زمين اعلام كرده بود در جريان جشن هاي مهرگان در شهر تيسفون با ميترا دختر اردوان پنجم ازدواج كرد تا كدورت اشكانيان از او كه بر اردوان غلبه كرده و اردوان جان خود را از دست داده بود برطرف شود.
     اردشير موسس دودمان ساسانيان كه بعدا امپراتوري روم را به زانو درآورد تصميم گرفت كه پايتخت را از تيسفون (مدائن نزديك بغداد) تغيير ندهد. وي قبلا تصميم داشت كه شهر كرمان را پايتخت ايران كند و در اين شهر دژي برفراز تپه اي ساخته بود كه آثار آن باقي مانده است.
     اردشير هنگامي برضد اردوان بپاخاست كه اطمينان يافت فساد دستگاه دولتي اين پادشاه پايان نخواهد يافت و همين فساد و انحطاط باعث شكست هاي نظامي و كوتاه آمدنهاي ايران در برابر رومي ها خواهدشد.
    درباره علاقه ديرين اردشير نسبت به ميترا در شرق و غرب داستانسرايي بسيار شده است.
    
تصویری از ميترا اشکاني

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ایرانیان و ساخت پولاد
برپايه محاسبات تقويمي؛ در اکتبر سال 500 ميلادي (مهرماه) ايرانيان موفق شدند كه پولاد (آهن آبديده) بسازند كه اختراع آن به نام ايران در تاريخ عمومي صنعت آمده است.
    فولاد قابليت چكش خواري ندارد. ايرانيان از آن پس، جنگ افزار هاي خود را از آهن آبديده (پولاد) تهيه كردند و تا انتقال اين اختراع به ميان ساير ملل، برتري تسليحاتي داشتند. استفاده از آهن سابقه طولانی تری دارد. سایر ملل از دیر زمان سنگ آهن را شناخته بودند و از آن عمدتا به جای رنگ سرخ استفاده می کردند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شوراي امنيت شكايت انگلستان را پذيرفت - تنها دو راي مخالف
یکم اكتبر سال 1951 شوراي امنيت سازمان ملل به رغم مخالفت شديد ايران كه موضوع ملي كردن نفت خود يك مسئله بين المللي نيست، با طرح شكايت انگلستان از ايران در آن شورا موافقت كرد.
    هنگام راي گيري، تنها شوروي و يوگوسلاوي راي موافق ندادند و شوروي (دولت مسکو) با وجود مخالفت با اين امر، از وتو (حق رد) براي خنثي كردن پيشنهاد طرح شكايت استفاده نكرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
كيفرخواست اعدام براي دكتر مصدق!
مصدق، زماني كه يک زنداني بود

مدعي العموم نظامي (دستگاه قضايي ارتش) يازدهم مهرماه 1332 براي مجازات دكتر محمد مصدق کيفرخواست صادر کرد و دو روز بعد اعلاميه مربوط به آن در روزنامه های تهران منتشر شد. طبق اين كيفرخواست، براي دكتر مصدق كه همچنان خود را نخست وزير قانوني ملت و دستگاه قضايي ارتش را جزيي از دولت كودتا مي دانست مجازات اعدام درخواست شده بود. اتهام او اقدام به حذف سلطنت اعلام شده بود.
     از دكتر مصدق كه بعدا به سه سال زندان محكوم شد تنها پنج جلسه بازپرسي به عمل آمده بود!. برخي نوشته ها حکايت از آن دارد که همان زمان، عوامل انگلستان از جمله شاپور ريپورتر گفته بودند که نگران كيفرخواست نباشيد، دکتر مصدق به بيش از سه سال زندان محکوم نخواهد شد (مفهوم اين اظهارات اين بود که دولت انگلستان که در آن زمان هنوز يک قدرت جهانی بشمار مي رفت به اين حد مجازات راضي بود!و .... ). دکتر مصدق با رهبري جنبش ملي کردن نفت ايران پايه هاي استعمار چند صد ساله لندن را در همه قاره ها سست و لرزان ساخته بود. با اين كه از سقوط نظام سلطنتي ايران سه دهه گذشته است، هنوز اقدام جدي به ابطال راي محکمه نظامي دولت 28 امرداد و اعاده حيثيت از دکتر مصدق بعمل نيامده است.
     باوجود اينكه مسئله نفت بيشتر وقت مصدق را گرفته بود، وي در طول زمامداري اش براي دمكراسي كردن ايران و آشنا ساختن ايرانيان به حقوق خود و آزادي هاي مدني از جمله انتشار روزنامه و ايجاد حزب و برگزار كردن اجتماعات تلاش بسيار كرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
از زمانی که ایران دارای فرستنده تلویزیونی شده است 66 سال گذشت ـ درباره این فرستنده
در دهه آخر شهریورماه 1337 نشریات تهران پی در پی، خبر از آغاز بکار نخستین فرستنده تلویزیونی ایران در آستانه جشن های مِهرگان می دادند.
    این فرستنده، یازدهم مِهرماه 1337 در تهران، تپه های غربی عباس آباد (امروزه؛ خیابان گاندی) آغاز بکار کرد و در پنج روز نخست، برنامه های متعدد درباره جشن های مهرگان، تاریخچه چندهزارساله آن و مصاحبه با تاریخدانان درباره آن و اینکه پس از نوروز، جشن ملی بزرگ ایرانیان است داشت و دهم آبانماه 1337 (یکم نوامبر 1958) یکماهه شدنِ خود را طی مراسمی چشمگیر جشن گرفت. این فرستنده که بعدا با تأسیس شعبه در خوزستان، شبکه تلویزیونی شد یک سازمان غیردولتی و متعلق به حبیب ثابت ـ متولّد 1901 در تهران و متوفّی در 20 فوریه 1990 در لُس آنجلس ـ بود.
     بیشتر اخبار تلویزیون غیردولتی ایران را خبرگزاری پارس (خبرگزاری دولت ـ ایرنا) و در آن زمان تنها خبرگزاری کشور تأمین می کرد و یک میز ویژه تهیه و تنظیم اخبار تلویزیونی در تحریریه خود داشت با یک دبیر اختصاصی. اخبارِ تنظیم شده برای تلویزیون با عکس و فیلم های مربوط یک ساعت پیش از ساعت پخش با دو پیک به مقرِ فرستنده تلویزیون ارسال می شدند و آخرین اخبار دریافتی خبرگزاری (دقایق آخرِ پیش از پخش) تلفنی به بخشِ پخش اخبار تلویزیون داده می شد.
    هشت سال بعد و در یکم آبان 1345 تلویزیون دولتی ایران آغاز بکار کرد و طبق قانونی که بعدا به تصویب رسید، از تابستان سال 1350 هجری خورشیدی، همه رادیوتلویزیونهای ایران در هم ادغام و دولتی شدند و سازمان رادیوتلویزیون ملّی ایران به وجود آمد. از این زمان در ایران، تاسیس رادیو و تلویزیونِ غیردولتی ممنوع شده است. ولی با گسترش اینترنت و آنلاین های چند رسانه ای، به صورتی محدود این انحصار در برابر سئوال قرار گرفته است. در همه کشورها ـ جز در چند کشور ازجمله آمریکا مؤسسات رادیوتلویزیون، دولتی و یا وابسته به سازمان های دولتی هستند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
چرا «کانوسKanus» فيلسوف روم باستان اعدام شد؟
ژوليوس كانوسKanus، فيلسوف رومي سوم اكتبر سال 40 ميلادي اعدام شد. وي از فلاسفه Stoicism بود. كانوس پس از اين كه در يك اجتماع عمومي در شهر رم گفت: "همانطور كه خدايان نظم ستارگان را برقرار كرده اند و انسان ها را آفريده اند، حكومت ها بايد روابط مردم با هم، مشاركت آنان در شادي و اندوه يکديگر و جنبه هاي ديگر حيات از جمله توزيع عادلانه درآمدها و مقام ها و رابطه كار و درآمد را تنظيم، و نقض كنندگان اين ضوابط (قوانين) را تنبيه كنند تا صلح و آرامش و در نتيجه نيكبختي جهانگير شود"، دستگير شد. او در همين نطق گاليكولا ـ امپراتور وقت روم ـ را متهم كرد كه مانع مي شود که سنا چنين ضوابطي را تدوين و تصويب کند.
    يک محكمه در رم «كانوس» را به اتهام افترا زدن به رييس كشور و افشاندن بذر نفاق ميان مردم و دولت محاكمه و به اعدام محكوم كرد. وي حاضر نشد كه اظهارات خود را پس بگيرد، از گفته هايش ابراز ندامت و از امپراتور تقاضاي عفو كند تا از اعدام شدن برهد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ترجمه نوشته هاي افلاتون و آغاز عصر روشنگري در اروپا
Plato (افلاتون)
سوم اكتبر 1469 «مارچيليو في چينو» در شهر فلورانس ايتاليا ترجمه نوشته هاي افلاطون فيلسوف يونان باستان را به پايان رسانيد كه با انتشار آنها، اروپا وارد عصر روشنگري شد.
     اين آثار و آثار ساير متفكرانِ یونانِ عهد باستان كه ابتدا به زبان لاتين و سپس فرانسه، انگليسي و آْلماني ترجمه شد افق تازه اي را به روي اروپاييان بازكرد. اين آثار كه در قسطنطنيه (استانبول) نگهداري مي شد پس از افتادن اين شهر به دست عثماني ها در سال 1453، با دانشمندان فراري از قسطنطنیه به ايتاليا برده شده بودند.
     اين دومين بار در طول تاريخ بود كه يوناني شناسان با كتاب هاي مربوط به ايتاليا منتقل شدند، ولی در دوران انتقال نخست هنوز ماشین چاپ اختراع نشده بود تا در دسترس قرار گیرند. ماشین چاپ در 1440 توسط Johannes Gutenberg آلمانی ساخته شد. قسمت هايي از آثار دانشمندان و اندیشمندانِ یونانِ باستان مدت ها قبل از آن دو انتقال، در محدوده خاورمیانه به فارسي و عربي ترجمه شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دنياي ورزش
زادروز یک روزنامه نگار بنام ـ نظرات او درباره فوائد ورزش و ورزشی نویسی
Fred Kirsch a USA Journalist
امروز زادروز «فرد کرشFred Kirsch» روزنامه نگار آمریکایی است که به این حرفه عشق می ورزد و به اصول آن وفادار است. «فرد» سوم اکتبر 1942 به دنیا آمده و پس از گذراندن دوره روزنامه نگاری از مارچ 1969 گام به اطاق خبر گذارده و چون یک مدرک دانشگاهی نیز در رشته ورزش و «ورزش درمانی» داشته «ورزشی نگار» شده است. به باور او، ورزش و تندرستی دو عنصر لازم زندگانی بشر هستند که نمی توان آنهارا از هم جدا کرد. ورزش روزانه و تمرین بدنی ضامن سلامتی و دور ساختن انسان از بیماری ها و برخی از اعتیادات زیان آور است. ورزش حرفه ای و پهلوان شدن یک شاخه اختصاصی است. در قرن نوزدهم و نیمه یکم قرن 20 پیگیری و فشار کارشناسان بهداشت و ورزشی نگاران بوده است که تحصیل هر دو شاخه ورزش و فوائد تمرین بدنی روزانه در مدارس اجباری شده است. در دهه های اخیر، پزشکان ضمن تجویز دارو، به بیماران خود توصیه ورزش بدنی روزانه می کنند و در جوار برخی از بیمارستانها مراکزی [Hospital Based Fitness & wellness Centers] برای «بیماران درمان شده بويژه از امراض قلب» تاسیس شده است که «Cardiopulmonary Rehabilitation ،Supervised Exercised Programs ،The Lifestyle Center and Health Center» نامیده شده اند که در آنها کارشناسان «ورزش درمانی» کار می کنند.
    «فرد» که بیشتر پنج دهه ورزش نگاری خودرا در روزنامه قدیمی و چهارصد هزار تیراژی ویرجینیان پایلوت The Virginian-Pilot قلم زده است می گوید که ورزشی نگاران هستند که با مهارت در نوشتن و توصیف ورزشکاران، پهلوان می سازند. آنان بوده اند که مخاطبان را به خواندن و گوش کردن شرح مسابقه ها و دیدن مسابقه ها از تلویزیون و یا حضورا (در استادیوم ها) جلب کرده اند و اینک یک بخش وسیع از اطاقهای خبر را به کار خود اختصاص داده و روزنامه های اختصاصا ورزشی و کانالهای تلویزیونی ویژه پخش خبر ورزشی تاسیس شده و مخاطبان فراوان دارند. علاقه مردم به مسابقه های ورزشی به حدّی زیاد شده است که برای تماشای مسابقه های نهایی دست از کار می کشند و گرد شبکه های تلویزیونی جمع می شوند و چشم به آن می دوزند. یکی دیگر از فوائد ورزش و علاقه به آن و مسابقه های ورزشی، دورساختن افراد از عادات زیان آور است.
    «فرد» که می گوید روزنامه نگاری نه تنها یک پیشه بلکه یک عشق پایدار است درعین حال، خود او یک ورزشکار بنام بویژه در رشته دو میدانی و دو ماراتون است. وی در 40 سالگی 40 مایل (64 کیلومتر) دوید و خود او خبرساز شد.
يک نمونه از هِلث سنترهاي مورد بحث «فرد کرش» که جنب بيمارستان عمومي شهر چساپیک ايالت ويرجينيا تاسيس شده است

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
بدن افرادی که کار فکری دارند نباید کمبود ویتامین «B» داشته باشد
یک بنیاد دانمارکیِ فعّال در امور بررسی های بهداشتی در سپتامبر 2023 اعلام کرد: افرادی که کار فکری دارند بدنشان نباید کمبود انواع ویتامین «B» داشته باشد، هر چند ماه یکبار خونِ شان از این لحاظ آزمایش شود، خوردن کلَم، براکلی، ماهی و ...(غذای دریایی) فراموش نشود و همچنین اُمِگا 3. اگر این مواد غذایی در دسترس نباشد، روزانه قرص ویتامینِ «بی کمپلکس» مصرف کنند.
    
    نقل از مجله روزنامک، شماره 101
    www.rooznamak-magazine.jpg
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خطر «نشسته کاری» و راه حل
بنیاد پژوهشگرِ کارولینسکا در استکهلم سوئد، سپتامبر 2023 یک کشف تازه بهداشتی را اعلام کرد که نشان می‌دهد؛ نشسته کاریِ طولانی ممکن است به بیماری قندِ نوع دوم بیانجامد و توصیه شده است که هر نیم‌ساعت بلندشدن از صندلی و چند دقیقه قدم زدن به جلوگیری از ابتلا به دیابِت نوع 2 (ناشی از نشسته کاری) کمک می کند.
     این مؤسسه هشدار داده است که «نشسته یا دراز کشیده کاری» برای بیش از یک ساعت، خطر ابتلا به سندرم متابولیک و دیابِت نوع 2 را افزایش می‌دهد. اما، داشتن یک تحرک 3 تا 5 دقیقه‌ای رویِ پا پس از هر تقریبا نیم‌ساعت بی‌تحرّکی پا و کمر، یک راه آسان برای جلوگیری از بالا رفتن قند خون و مزمن شدن این بیماری است. همچنین بی تحرّکی و نشسته کاری، علاوه بر قند خون، به افزایش چربی دور کمر، چاقی شکم، بالا رفتن فشارخون، بالا رفتن تری‌گلیسیرید و کاهش HDL (اصطلاحا؛ چربی خوبِ خون) منجر می شود. این موسسه اندرز داده است که افرادِ پشت میزنشین و یا کار بی تحرّک، با خود نوعی اخطاردهنده مثلا تنظیم زنگ ساعت ـ هر نیم ساعت به نیم ساعت و ... داشته باشند، زیراکه سرگرم کار بودن مخصوصا کار کامپیوتری آنها را دچار فراموش کردن رسیدن به وقت بلند شدن و قدم زدن می کند.
     در این زمینه دکتر لن هوروویتز گفته است: "بی‌تحرّک‌ بودن و نشستن طولانی، بمانند دودکردن سیگار، عادت می شود و با گذشتِ زمان؛ نوعی اعتیاد. محل کارِ دفتری (پشت میزنشینی) مکانی است که بسیاری از افراد ساعت‌ها بی‌تحرک قرار می گیرند و نتیجه آن، فرصتی از‌دست‌رفته برای سوزاندن کالری و همچنین تغییر سرعت جریان خون. کار بی تحرّک اگر محاسباتی و ضرب العجلی باشد باعث استرس می شود که استرس برای جسم و روان زیان بسیار دارد.
     به اظهار این دکتر، یک میزِ پایه بلندِ ایستاده کاری در محیط کار می‌تواند کمک کند. دنیای الکترونیک بسیاری را به نشسته کاری طولانی عادت داده است که بدون هر ساعت برخاستن و چند دقیقه قدم زدن و تکان دادن دستها و گردن و پیج دادن کمر آسیب جسمانی و روانی وارد می کند.
    
    نقل از مجله روزنامک، شماره 101
    www.rooznamak-magazine.jpg
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي تاريخ‌نگاري
«مورخان» اعلامِ قبلي «پیش بینی نتیجه يک جنگ» را، جنگي که روي خواهد داد و يا در جريان است منع کرده اند
سوم اكتبر سال 1941 هنگامي که نيروهاي نظامی آلمان به مسکو نزديک مي شدند هيتلر در نطقي در برلين در برابر هزاران آلماني اعلام كرد كه روسيه شوروي درهم شكسته شده و ديگر زنده نخواهد ماند!. وي در همين سخنراني پيروزي هاي نظامي ارتش آلمان در همه جبهه ها را تشريح کرد.
    «تاریخ» نشان داد که هيتلر با پيروزي در چند نبرد در پيش بيني نتيجه جنگ شتاب کرده بود. چهارسال بعد جهان شاهد تصرف برلين به دست روس ها و پايان حكومت هيتلر شد.
     «تاريخ» ثابت کرده است که اعلام قبلي «پیش بینی نتیجه يک جنگ» ـ جنگي که روي خواهد داد و يا در جريان است منطقی نیست و قضاوت درباره نتايج یک جنگ را بايد به سالها پس از اتمام آن موکول کرد زیرا که شکست در جنگ، همیشه به قطع رُشد یک ملت منجر نمی شود و دیده شده است که یک ملت از زیر ویرانه های شکست بپاخاسته و از فاتح جلو افتاده است. پس از جنگ جهانی دوم، مورخان تاریخ نظامی؛ سیاستمداران و دولتمردان را از پیش بینی علنی نتیجه جنگ برحذر داشته اند.
هيتلر در يک سخنراني عمومي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
نظر لنين درباره روزنامه حزبي ـ درسی برای احزاب و روزنامه های ارگان احزاب بویژه حزب حاکم
لنين در سال 1919


    لنين رهبر وقت روسيه شوروي سوم اكتبر سال 1921 (طبق تقويم گريگوري) سردبيران پراودا، روزنامه رسمي و ارگان حزب كمونيست را به كرملين فراخواند و نظر خود را در باره چگونگي محتواي اين روزنامه براي آنان تشريح كرد كه در تاريخ مطبوعات باقي مانده و الگوي بسياري از روزنامه هاي حزبي شده است.
     لنين در آن روز به سردبيران پراودا گفته بود كه روزنامه حزب نبايد به صورت روزنامه معمولي (حرفه اي) باشد كه پُر از حرف ها و كارها و تبليغات مقامات و معاريف هستند و ادامه روش جاري پرودا مردم را از هرچه كه عنوان روزنامه دارد زده مي كند. روزنامه حزب كه توسط مقامات خوانده مي شود نه تنها بايد آنان را از نظرات حزب آگاه كند، بلكه در آن بايد ببينند كه چه ايرادي در كار است و مردم چه نظري درباره تصميمات و اقدامات دولت دارند و از چه مي نالند و چه چيز را ناقص مي پندارند. روزنامه حزب بايد نقائص و دردها را هم بنويسد و از دشواري ها سخن بگويد و افراد با استعداد، دلسوز، مبتكر و فداكار را معرفي و بزرگ كند تا بزرگتر شوند و به مقام برسند و باعث پيشرفت كشور و دلگرمي سايرين شوند و سرمشق قرار گيرند. براي رسيدن به اين مقصود، به حزب اندرز داده ام كه در كميته هاي كوچك (محله اي) و بزرگ، اعضاي كميته ها در جلسات هفتگي پس از شنيدن [دریافت] بخشنامه هاي حزب و بحث درباره آنها، به ايراد نطقِ آزاد (پس از دستور) بپردازند و هر مشكلي را در منطقه و محله خود و يا نقطه ديگري از كشور در فاصله دو جلسه كميته مشاهده كرده و يا شنيده باشند بدون ترس و ملاحظه بيان كنند، از دكتر محل تا سپور و از خود من تا آموزگار مدرسه. البته چيزهاي خوبي را هم كه ديده اند بيان دارند و اين صورتجلسه هاي كميته ها كه به تفصيل و دقت نوشته و به مركز حزب در مسكو ارسال مي شود منبع بزرگي براي پراودا هستند. از مسئولان كميته ها خواسته شده است كه از اصحاب نظر و مردم محل كه عضو حزب نيستند ولي از امور آگاهند و يا حرفي دارند كه بزنند دعوت شود كه در جلسات كميته ها حاضر شوند و هرچه را كه در دل دارند و ازجمله نظر خود را درباره تصميمات دولتي بگويند. شما هر روز چند نويسنده كه مبتدي و بي تجربه نباشند و خوب و بَد را درك كنند و ملاحظه كاري هم نكنند به دفتر حزب بفرستيد تا صورتجلسه هاي دريافتي از كميته ها را بخوانند و از لابلاي آنها دشواري ها و دردها و همچنين قوت ها را خارج سازند و اين مطالب را به شيوه روزنامه نگاري (ساده و روشن) در چند صفحه چاپ كنيد تا درس دهد و امور بهبود يابد و كشور مسئله نداشته باشد. خود من از اين پس بر اساس همين نوشته هاي شما قضاوت خواهم كرد زيرا كه به تنهايي فرصت خواندن آن همه صورتجلسه را ندارم و منشي هاي حزب هنگام خلاصه كردن و موضوع بندي نمي توانند مانند شما ساده بنويسند و با ذره بين حقايق را ببينند و بيرون بكشند. خواندن گزارش آنها در باره صورتجلسه هاي كميته ها اگر هم خسته كننده نباشد وقتگير است.
    از روز بعد شوراي سردبيري پراودا هفت نويسنده ارشد را كه كمتر از 36 سال نداشتند مامور اين كار كرد و تيراژ اين روزنامه به تدريج به 14 ميليون رسيده بود.
     مائو بعدا با توجه به اين روش، حتي برخي از نامه هايي را كه مردم چين برايش مي فرستادند، براي درج و عبرت آموزي مقامات به روزنامه خلق مي فرستاد و چاپ مي شد.
    با الگوي لنين، روزنامه هاي احزاب و به ويژه احزاب اقليت كه گزارش كميته هاي محلي خود و اظهار نظر مردم و اصحاب نظر و كارشناسان را درباره امور و مشكلات و طرح هاي مجالس و لوايح دولت و انتصابات و اشتباهات مي نويسند كمك بزرگي به اصلاح امور و روشن ساختن مردم هستند و پايه دمكراسي يك كشور بشمار مي روند و آموزش دمكراسي مي دهند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شماره 101 مجله روزنامک یکم مهرماه 1402 انتشار یافت ـ کُپی روی جلد آن:



    آنلاینِ پی دی افِ صفحات آن در این آدرس:
    www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
استقلال عراق ـ کشور ساخت دولت لندن ـ نگاهی به مسیری که طی شده است
سوم اكتبر سال 1932 عراق به نام يک کشور استقلال يافت. اين سرزمين از اواخر دوران جنگ جهاني اول در اشغال نظامي انگلستان و سپس تحت الحمايه اين دولت بود.
     سرزميني که اينک کشور عراق را تشکيل مي دهد، از اواسط دوران سلطنت نادرشاه جزيي از امپراتوري عثماني به شمار مي رفت. بین النهرین حدود هشت قرن، یک استان ایران بود و در این مدت، پایتخت ایران (تیسفون) در آنجا قرارداشت. بوئیان ایرانی (گیلانی ها و برخاسته از دیلمان) بعدا عباسیان را مقهور ساخته و حکمران بغداد شده بودند. شاه عباس یکم در یک مصالحه قسمتي از سرزمینی را که کشور عراق است به عثماني هاي داد تا نسبت به ارمنستان و سراسر قفقاز ادعايي نداشته باشند که بعدا نزاع ازسرگرفته شد. در زمان شاه صفي در یک مصالحه دیگر، ایران و عثمانی بغداد و ايروان را باهم مبادله کردند. نادرشاه که بغداد و بیشتر نقاط عراق امروز را متصرف شده بود به اين شرط که عثماني ها نسبت به سليمانيه که بخشي از ساکنان وقت آن ترکمان و وفادار به حکومت ايران بودند و چند منطقه مرزی دیگر نظر نداشته باشند از بغداد صرف نظر کرد.
    دولت لندن در اکتبر 1932 طي شرايطي با استقلال عراق که قبلا به صورت یک کشور نبود موافقت کرده بود که يکي از اين شرايط ادامه استقرار پايگاههاي نظامي انگلستان در آن و آزادي نقل و انتقال نيروهاي آن دولت در آنجا بود.
    در سال 1941 نیروهای نظامی انگلستان از خاک عراق به ایران تعرض و به اشغال نظامی خود درآوردند.
     دولت لندن که از یکپارچه کردن سه ایالت سابق امپراتوری عثمانی کشور عراق را به وجود آورده بود يک اميرزاده حجاز را پادشاه آن کرده بود که سلطنت تا سال 1958 (کودتای عبدالکریم قاسم، ژنرال نيمه عرب ـ نيمه کُرد) در اين خانواده باقي بود.
     مرزهاي مسئله دار كشورهاي عربيِ شرق سوئز، پس از جنگ جهاني اول به تدريج توسط انگلستان تعيين شده و اردن، عراق، کويت و ... دستپُخت لندن هستند. عراق در بهارِ سال 2003 به اشغال نظامی آمریکا درآمد. نيروهای رزمی آمریکا (نَه مستشاران) در دسامبر 2011 و پس از امضاي پيمان استراتژيک مشترک دو دولت، از عراق خارج شدند.
    مشکلات نژادي ـ مذهبي عراق، عمدتا از زمان حذف سلطنت در سال 1958 آغاز شده است. انفجارهاي انتحاري و حمله مسلحانه به زندانها و موسسات و مقامات در دوران اشغال نظامي عراق در نخستين دهه قرن 21 آغاز شد. تنها در يک ماهه سپتامبر 2012 و طبق آمارمنتشره از سوي دولت بغداد، 365 نفر در اين کشور کشته و صدها نفر ديگر مجروح و در حمله مسلحانه به زندان تکريت دهها زنداني از اين زندان رهايي داده شده بودند. اين درحالي بود که معاون سُنّي نخست وزير عراق از دست او فراري شده بود و دولت محلي کُردهاي عراق (اقليم کردستان) نخست وزير شيعه مذهب وقت را متهم به ديکتاتوري کرده بود، مسائل ناشي از تقسيم درآمد نفت را پيش کشيده و تهديد به جداسازي کردستان (به همان گونه که در دوران عثماني ها بود) کرده بود. مي دانيم که آمريکا از 1917 و دولت اسرائيل از زمان پيدايش، حامي کردهاي عراقي بوده اند. 25 سپتامبر 2017 در اقليم کردستان عراق يک رفراندم استقلال انجام شد که حدود 93 درصد راي مثبت به دست آورد (2017 Kurdistan Region independence referendum).
باقيمانده از يک انفجار اتومبيلي در بغداد که دهم سپتامبر 2012 (شهريور 1391) صورت گرفت

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خودسوزی بی سابقه برای روشن ساختن جهانیان از وضعیت سازمان ملل و خواست دوباره سازی این سازمان
سوم اُکتبر 1978 (11 مهرماه 1357ـ سال انقلاب) گزارش خودسوزی یک زن در ژنو که از سازمان ملل و شیوه کار این سازمان ناراضی بود و خود را در برابر یک ساختمان این سازمان در آن شهر آتش زده و جان سپرده بود انعکاس جهانی وسیع داشت و فرصت انتشار تفسیر و اظهارنظر درباره سازمان ملل و تاریخچه آن را بدست داده بود که این تفسیرها عمدتا منفی بود و هفته ها ادامه داشت. این نحوه خودسوزی تا آن روز سابقه نداشت. بیشتر تفسیرنگاران نوشتند که این زن خود را کشت تا جهانیان روشن شوند و بدانند که چرا و چگونه و با چه هدف این سازمان ایجاد شده است و به دست چه افرادی، و راه آنها را می رود و او که شخصا ارتباظی با سازمان ملل نداشت با فداکردن جان خود خواست خدمتی کرده باشد و توده ها در سراسر جهان روشن شوند و به صدا درآیند و خواستار دوباره سازی این سازمان شوند.
    نخستین خبر دریافتی درباره این خودسوزیِ بی سابقه به این صورت (کپی زیر) در روزنامه اطلاعات منتشر شد. در آن زمان دبیر میز اخبار بین الملل روزنامه اطلاعات، نوشیروان کیهانی زاده (مؤلف این تاریح آنلاین) بود. سال انقلاب بود و صفحه اول پُر از تیترهای مربوط. کپی آن خبر از صفحه دوم روزنامه اطلات شماره 11 مهرماه 1357:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نامگذاری گرجستان از سوی امپراتوری ایران
18 آگوست 2008 و به مناسبت برخورد نظامی روسیه و گرجستان، تلویزیون عمومی آمریکا با یک تاریخدان این کشور مصاحبه کرد تا مخاطبان از گذشته آن سرزمین آگاه شوند. این تاریخدان گفت:
    گرجستان نامي است كه امپراتوري ايران (پارسیان) در قرون پيش از ميلاد بر اين سرزمين گذارده است. در آن زمان «گرجان» تلفط مي شد كه بعدا به گرجستان تبديل شد. انگلیسی زبانها اين واژه را «جورجيا» تلفظ مي کنند. امپراتوري روم و يونانيان باستان، شرق گرجستان را "ايبريا" و غرب آن را «كلخيا» مي گفتند. گرجي ها سرزمين خود را «کارت ولبی» مي خوانند. اين سرزمين تا 22 دسامبر سال 1800 (زمان تزار پل يكم) تحت الحمايه و عمدتا وابسته به ايران بود. در اواخر دوران صفويه و نيز در دهه هاي نخست سلطنت قاجاريه عادت براين بود که شاهزادگان و بزرگان ايران وقت در حرمسراي خود بانوی گرجستاني داشته باشند و به بستگان اين زنان در دربار و دولت مقام دهند. جمهوری گرجستان که در سال 1991 و در پی فروپاشی شوروی اعلام استقلال کرد دارای سه منطقه خودمختار اوستیای جنوبی (در شمال) و آبخازیا (آبخیز، هم سطح دریا = تاید واتر) و آجارا (ادجارا) است که این دو منطقه در ساحل دریای سیاه واقع شده اند. شهر تفلیس که یک چهارم نفوس گرجستان را در خود جای داده است پایتخت آن کشور است. استالین و بسیاری از مقامات و دیپلماتهای شوروی متولد گرجستان بوده اند. هواداران روسیه در گرجستان همچنان شماری چشمگیرند.
    
    نقل از مجله روزنامک، شماره 101
    www.rooznamak-magazine.jpg
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دو سال آموزش ولي تنها، يک گُردان!


ژنرال جورج كِيسي فرمانده وقت نيروهاي نظامي آمريکا در عراق، يکم اكتبر 2005 در جلسه سناي آمريكا كه به منظور حقيقت يابي، وي را احضار كرده بود گفت:
    "ما سعي خودمان را در آموزش نظاميان عراقي کرده ايم ولي بايد بگويم كه در حال حاضر (اکتبر 2005) تنها يك گردان عراقي مي تواند بدون كمك نظاميان ما و به تنهايي دست به عمليات بزند و ديدم كه در «تل عفر» اين كار را كرد.". تجديد سازمان ارتش عراق از اواخر سال 2003 آغاز شده بود.
    آمريكا در اکتبر 2005 در عراق 149 هزار نظامي رزمي داشت که تا دسامبر 2011 به تدريج خارج شدند، ولی با پیدایش داعش، شماری از آنها به عراق بازگشتند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
كودكي كه اشك خانواده هاي آمريكايي را درآورد



    والري چهار ساله (عكس بالا) 28 سپتامبر 2005، يك ساعت پس از نيمه شب در خيابان 76 محله كويينز شهر نيويورك شيون كنان و لرزان به در ورودي خانه اي مشت كوبيد. چون ساكنان خانه در خواب بودند جيغ ها زد تا بيدار شدند و در را برويش گشودند. مادرش را خواست گفتند كه او را نمي شناسند. والري گفت كه «سزار» او را سر خيابان از اتومبيلش پياده كرد و گفت كه مادرش مونيكا در اينجا است و رفت. صاحب خانه نسبت به وضعيت مشكوك شد و جريان را به پليس اطلاع داد. كودك به پليس گفت كه آدرس خانه را نمي داند، اسم خانوادگي اش را هم بلد نيست و فقط مي داند كه مادرش شبها در رستوران كار مي كند و دير به خانه مي آيد و «سزار» دوست پسر (بوی فرِند) مادرش در غياب او از وي مواظبت مي كند. پدرش مدتي است رفته و او نام پدر را نمي داند. پليس راهي نداشت جز اين كه گزارشگران تلويزيون ها را دعوت كند تا با كودك مصاحبه كنند و پخش شود تا شايد كسي به سراغش آيد.
    
مونيکا

با اين كه چند شب متوالي اين گزارش دلخراش با حرف هاي كودكانه والري از شبكه ها پخش شد و او مادرش را طلبيد، پاسخي نيامد. تنها يك نفر تلفن كرد كه چنين كودكي را در يك مجتمع مسكوني در خيابان 66 ديده بود.
    پليس به آن مجتمع و آن آپارتمان مراجعه كرد كسي در آپارتمان نبود و مدير مجتمع گفت كه در آن آپارتمان مونيكاي 26 ساله (عكس مقابل) با دوستِ پسرش «سزار» و يك كودك دختر زندگي مي كردند و مونيکا در رستواران ... کار مي کرد. پليس به رستوران محل کار مونيکا رفت؛ متصدي رستوران گفت كه وي در آن شب تا ساعت يازده كار كرده بود و مطابق هر شب، سزار آمد و او را بُرد. با اطلاعات به دست آمده و تلاش بيشتر، سزار دستگير شد ولي چيزي به دست نداد، تنها گفت كه مونيكا يك مهاجر بوليويايي است و ....
     پليس فورا به سزار ظنين شد زيرا سزار از يك سو گفته بود كه مونيكا و بچه را به فرودگاه كِنِدي برد تا به بوليوي بروند و از سوي ديگر بچه مي گويد كه وي را در خيابان 76 پياده كرد و خانه اي را نشان داد و گفت كه مادرش در آنجاست و رفت. مدير رستوان هم گفته بود كه مونيكا قصد سفر نداشت. كودك همچنين گفته بود كه ساعت 9 شب مي خوابد و از چيزي خبر ندارد. در آن شب «سزار» او را از رختخواب بيرون كشيد و گفت كه بايد پيش مونيكا برويم.
    اين رويداد كه چند روز خبر صفحه اول روزنامه ها و از خبرهاي چشمگير تلويزيون هاي آمريكا شده بود منجر به اين شد كه سوم اكتبر «سزار» دوست مونيكا رسما متهم به قتل او و رها ساختن كودك خردسال شود و تسليم دادگاه گردد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
«هند» شده است «بهارات»



    Narendra Modi نخست وزیر 73 ساله هند [متولد 1950] که از 9 سال پیش در این مقام است، در جلسات گروه 20 که نهم و دهم سپتامبر 2023 (شهریور 1402) در دهلی نو برگزار شده بود در ساین جلوی میز خود که معمولا اختصاص به نام کشور شرکت کننده دارد، (همان طور که در عکس دیده می شود) نام هند را «بهارات» قرار داده بود که از دیرزمان در هند و بویژه در شمال این کشورِ یک میلیارد و 428 میلیونی بکار می رود و در برخی اشعار نیز بکار رفته است. ایرانیان آن سرزمین را در دوران هخامنشیان که بخشی از غرب آن را بدست داشتند هندوش می گفتند و همراهان اسکندر مقدونی که تا غرب هند پیش رفته بودند نام این کشور را ایندوس که برگرفته از نام رود سند (ایندوس) است تلفظ می کردند که این واژه از یونان به همه غرب منتقل شده و ایندیا می نویسند و می گویند. ایرانیان نام همه هند پیشین شامل پاکستان، بنگلادش و ... را هندوستان می گفته اند. همزمان با برگزاری نشست گروه 20، هندیان در یکی ـ دو اجتماع وسیع در دهلی و در فضای باز «پارچه نوشتهِ» بهارات همراه داشتند (عکس بالا).
    
    نقل از مجله روزنامک، شماره 101
    www.rooznamak-magazine.jpg
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 3 اكتبر
  • 0:   سال 42 پيش از ميلاد كاسيوس يكي از دو مقامي كه در توطئه قتل سزار ژوليوس در سناي روم شركت كرده بود پس از شكست نيروهايش در مقدونيه (در نزديكي شهر فيليپي) از نظاميان مشترك اكتاويان (پسر خوانده سزار و ماركوس آنتونيوس دوست سزار) خودكشي كرد و چهار روز پس از اين نيز بروتوس در همان محل در پي شكست نيروهايش دست به خودكشي زد تا دستگير و محاكمه نشود.
        
        
  • 331:   «تان گون Tangun» که شبه جزيره كره را به صورت يك خطه پادشاهي به نام چوسون Chosun در آورد لقب بنيادگذار كشور واحد كره گرفت. مورخان وي را كوروشِ كره لقب داده اند.
        
        
  • 1605:   1605 ميلادي: «لي تزوچنگ Li Tzucheng» انقلابي چيني به دنيا آمد که به حكومت دودمان سلطنتي مينگ Ming پايان داد.
        
        
  • 1929:   اتحاديه صِربستان، كرواسي و اسلواني «يوگوسلاوي ـ اسلاو هاي جنوبي» نام گرفت. روس ها، اسلواك ها، اوكرايني ها، لهستاني و بلاروس ها؛ اسلاوهاي شمالي بشمار مي آيند. بخش يزرگي از ساكنان بلغارستان نيز «اسلاو» هستند.
        
        
  • 1942:   دانشمندان آلمان، V-2 موشك اين كشور را كه نخستين موشك باليستيك جهان بشمار مي رود با موفقيت آزمايش كردند كه پس از رسيدن به توليد انبوه، از آن براي حمله به انگلستان و نيروهاي متفقين در بلژيك استفاده شد. V، حرف اول واژه آلماني انتقام است. هدف هيتلر از ساخت اين موشك اين بود كه بمب اتمي آلمان را كه ساخت آن در دست مطالعه بود حمل كند. سازندگان اين موشك پس از جنگ جهاني دوم به آمريكا منتقل شدند و براي اين كشور موشك باليستيك ساختند.
        
        
        
  • 1990:   آلمان بار ديگر به صورت واحد درآمد و جمهوری کمونیستی آلمان شرقي منحل شد. آلمان كه به صورت فدرال اداره مي شود، در سال 1871 صورت واحد به خود گرفته بود كه پس از شكست هيتلر به دو پاره تقسيم شده بود.
        
        
  • 1993:   اعلام شد كه در جريان حمله نظاميان آمريكايي براي دستگيري محمد فرح عيديد مرد نيرومند سومالي، دو هلي كوپتر آمريكايي ساقط و به سه هلي كوپتر ديگر آسيب وارد آمده و 18 نظامي آمريكايي كشته شدند. اين زد و خورد ها در شهر «مُغديشو» روي داد و سوماليايي ها اجساد دو نظامی آمريكايي را بر زمين كشاندند كه انتشار عكس هاي این صحنه در رسانه ها باعث شد كه آمريكايي ها به دولت خود فشار وارد آورند تا نيروهايش را از سومالي فراخواند.
        
        
  • 2009:   بنای Turkic Council که نوعی شورای تعاونی است در نخجوان گذارده شد که دبیرخانه آن در استانبول است و اعضای آن؛ ترکیه، جمهوری آذربایجان، کزاخستان، قرقیزستان و ازبکستان.
        
        
  • پيام‌هاي تازه
    توضیح تأمل برانگیز مخاطب درباره رفراندم ها، مرگ رسانه های عمومی و تأکید او که قدرت ها در هر اقدام، قضاوت تاریخ را از نظر دور ندارند
  •  
        سی ام سپتامبر 2017 یک مخاطب ضمن ارسال یک نقشه جغرافیایی طراحی شدهِ خبرگزاری فرانسه نوشته بود:
        "در 8 ماه و چند هفته ای که از آغاز کار ریاست جمهوری دانالد ترامپ می گذرد [می گذشت] تعجب من عمدتا از موافق با او نبودن اکثریت رسانه های آمریکا بود بویژه شبکه های ان بی سی، ای. بی. سی، سی. بی. اس، سی ان ان و حتی پی. بی. اس (شبکه عمومی که از کمک مالی دولت برخوردار است!)، همچنین نیویورک تایمز، واشنگتن پست و .... 43 سال است که در آمریکا (کالیفرنیا) زندگی می کنم و از سال 1974 که برای تحصیل، از زادگاه خود اصفهان به اینجا آمدم مقیم آمریکا شده ام. این موضوع را با چند آشنا در میان گذاشتم گفتند که بیشتر رسانه ها را کمپانی ها و اصحاب منافع خریداری کرده اند تا زبان و همچنین شمشیر آنها باشند و اضافه کردند که رسانه عمومی به آن صورت که بود، دیگر وجود ندارد و همچنین سوشل میدیا دارد جایشان را می گیرد که پیام ها غیر حرفه ای هستند و ناکامل و بخشی از مشاهدات و بدون جزئیات. با شنیدن این نظرات، نگران نسل جوانتر شدم.
        موضوع دیگر که خواستم درج فرمایید:
         "دیشب [29 سپتامبر 2017] در وبسایت تلویزیون ها و خبرگزاری ها و امروز در روزنامه محل که برایم می آید، اظهارات Rex Tillerson وزیر امور خارجه دولت ترامپ را خواندم که گفته بود آمریکا رفراندم یکطرفه استقلال کُردستان عراق را نمی پذیرد.
         من به اصل مسئله، کُرد و عرب کار ندارم، تنها خواستم یادآور شوم که چطور با رفراندم های یکطرفهِ اخیرا انجام شدهِ «مونته نگرو» برای جداشدن از صربستان، جداشدن کوزو وُ از صربستان، اسلوواکیا از جمهوری چِک، سنگاپور از فدراسیون مالزیا، مناطق شرقی پاکستان [بنگلادش] از پاکستان، بخش شمالی قبرس از کل کشور، فروپاشی شوروی (روسیه تزاری پیشین) پس از چند قرن یکپارچه بودن و نه به طریق رفراندم سراسری بلکه به تصمیم سه نفر و یکی از آنان یک الکلی معروف [اشاره به یلتسین] و بعضا رفراندم ساختگی محلی موافقت کردید، این رفراندم ها یکطرفه نبودند؟!، چرا این دنیا در عصر اوج پیشرفت های علمی چنین شده است. دولت و کمپانی ها برای حفظ خود و منافع خویش حتی از این پیشرفت علمی و الکترونیک سوء استفاده می کنند و در راه و سیاست شان کاربری این وسائل را تغییر می دهند. همین قدرت ها تاکنون چند بار به کوبِک فرانسوی زبان کانادا و نیز اسکاتلند برای جدا شدن از کانادا و انگلیس و همچنین ایرلند شمالی [و قره باغ ارمنی نشین] گفته اند؛ رفراندم یکطرنه [داخلی]، نَه.
        به گذشته باز می گردم؛ آیا برای جداکردن پاناما از کلمبیا رفراندم سراسری شد؟، آیا برای ایجاد عراق از مردم محل نظرخواهی شد ـ دو سیاستباز انگلیسی و فرانسوی (فقط دو نفر) نشستند و کشور عراق و چند کشور دیگر را ساختند. آیا از ایرانیان کسب نظر شده بود که بروند و مصدقِ منتخب ملت را برکنار کنند، آیا جورج بوش از سازمان ملل که خودشان [فاتحان جنگ جهانی دوم] این سازمان را ساختند تا از این طریق هم منافع شان حفظ شود مجوّز گرفت که عراق را تصرف کند؟، آیا از این سازمان اجازه گرفته شد که ویتنامی ها را با سلاح شیمیاییِ ایجنت اورنج بمباران کنند. خواندن تاریخ بر همه مقامات واجب و ضروری است و بدانند که قضاوت تاریخ پاک شدنی نیست، دهها سال و صدها سال بعد را در نظر آورند که آیندگان درباره آنها چه خواهند گفت.".
        مخاطب در پیام خود، در باره کُپی نقشه ارسالی نیز توضیح داده است.
        




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com