Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
6 اكتبر
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 6 اكتبر
ايران
در مراسم مهرگان، شاه اشکاني ايران به اشتباه خود اعتراف و از ژنرال های ایران پوزش خواهی کرد
سپاهي كه فرهاد دوم، شاه ايران از دودمان اشكاني، از اسيران مقدوني ـ يوناني به منظور سركوب كردن ياغيان شمال شرقي ايران تشكيل داده بود اواخر سپتامبر سال 131 پيش از ميلاد به جاي جنگ، به ياغيان پيوستند و فرهاد چند روز بعد در مراسمي در چهارمين روز از جشن هاي مهرگان ضمن اعلام اين موضوع، اعتراف به اشتباه خود كرد و از ژنرال های کشور كه از آغاز، مخالف آن كار بودند پوزش خواست.
     جشن ها و آيين هاي شش روزه مهرگان، سابقا در روز مِهر از ماه مِهر (شانزدهم مهرماه) پايان مي يافت كه اين روز ـ روز مهرگان و پايان مراسم بود. ايرانيان از هزاره دوم پيش از ميلاد مِهرگان را گرامي داشته و كارهاي مهم و اساسی را در اين شش روز آغاز می کردند و بیشتر ازدواج ها در این شش روز صورت می گرفت و همچنین بزرگان كشور مطالب و برنامه های مهم خود را در طول شش روز مهرگان در جریان مراسم و حضور مردم بيان و اعلام می داشتند.
    هنوز دقيقا روشن نيست كه از چه زماني روز مهرگان به چهاردهم مهرماه منتقل شده است.
    مورخان يونان، روم و يهود درباره مهرگان مطالب فراوان نوشته اند و احتمالا تحت تاثير همين مطالب، جورج واشنگتن نخستين رئيس جمهوري آمريكا روز ‏Thankgiving (شكرگزاري) را در همين ايام مقرر كرده بود كه هفت دهه بعد، آبراهام لينكلن آن را به آخرين پنجشنبه ماه نوامبر منتقل ساخت، ولي كاناداييان مراسم شكرگزاري را همچنان در پايان فصل برداشت محصول (در مِهرماه) برگزار مي كنند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
گشايش پارلمان ايران و انتخاب دامادِ شاه به رياست آن! ـ ایران از مهرماه 1285 دارای حکومت پارلمانی شده بود
صنيع الدوله
مجلس شوراي ملّي مراسم آغاز نخستين دوره خود را 14 مِهرماه 1285 ـ روز مهرگان (ششم اکتبر 1906) در كاخ گلستان با حضور مظفرالدين شاه برگزار كرد و نظام حکومتی ایران پارلمانیِ سلطنتي (اصطلاحا مشروطه) شد و انتخاب رئیس دولت (نخست وزیر) با مجلس. اين مجلس در دومين جلسه (15 مهرماه 1285) كه روز پس از گشایش برگزار شد صنيع الدوله دامادِ شاه وقت را به رياست خود و وثوق الدوله ـ مردي را كه بعدا با گرفتن رشوه از دولت انگلستان و وعده پناهندگي سياسي در لندن (در صورت وارد آوردن اتهام به او و یا تَرک کشور)، با امضاي يك قرارداد [که مجلس آن را رد کرد]، ايران را تحت الحمايه انگلستان قرارداد ـ به نيابت رياست مجلس برگزيد. انتخابات دوره هاي اوليه مجلس، عمومي نبود و صندوق آراء وجود نداشت و نمايندگان از ميان طبقات مشخص بر گزيده مي شدند.
    پارلمان نوپا در جلسه سوم خود راي به انتشار روزنامه مجلس و خريد يك مطبعه (چاپخانه) براي آن داد كه از سوم آذرماهِ همان سال در هشت صفحه كار انتشار خود را آغاز كرد، هدف از انتشار این روزنامه درج متن مذاکرات مجلس، نطق های نمایندگان، متن طرح ها و لوایح، مصوبات و شکایات دریافتی از شهروندان و انتقاد اصحاب نظر از سخنان نمایندگان، طرح ها و مصوبات بود.
     در همان آغاز کار مجلس، دولت از نمايندگان خواست كه با يك قرضه خارجي به مبلغ دو ميليون و پانصد هزار تومان موافقت كنند زيرا كه اوضاع مالي كشور خراب بود (در آن زمان درآمد مُفت نفت وجود نداشت). مجلس، نخست دریافت قرضه خارجی را موجّه ندانست و چون دولت اصرار كرد قرار شد كه هزينه ها بررسي و پس از حذف اقلام غير لازم، پيشنهاد قرضه خارجي دوباره نويسي و به مجلس آورده شود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زماني که هر دلار آمريکا به 35 ريال افزایش داده شده بود
چهاردهم مهرماه سال 1320 (6 اكتبر1941 و در زمان اشغال نظامي ايران)، در تهران اعلام شد كه شوراي وزيران دولت وقت در آخرين جلسه خود نرخ برابري دلار آمريکا را به 35 ريال (260 بار ارزانتر از ششم اكتبر 2005 و 860 بار ارزانتر از ششم اکتبر 2013 و 5 هزار برابر ارزانتر از اکتبر 2020) افزايش داده است.
    دليل اين افزايش، پيدايش تورّم پول در پي انتشار اسكناس اضافي (به خواست دولت هاي اشغالگر) و ناشي از آن بود. اسكناس هاي اضافي عمدتا نتيجه شرايط جنگ و اشغال نظامي ايران بود كه آثار سوء آن تا سالها باقي بود. دلار آمريکا در سه دهه 1330، 1340 و 1350 حدود هفت تومان و تقريبا ثابت بود، حال آن كه درآمد نفت از نيمه دوم سال 1352 (پاييز 1973) بالا رفته بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که دکتر مصدق براي دفاع از حق ايران در شوراي امنيت رهسپار نيويورک شد
دکتر مصدق

در اين روز در سال 1330 دكتر مصدق رئيس دولت وقت به منظور دفاع از حق ايران در شوراي امنيت سازمان ملل، تهران را به مقصد نيويورك ترك كرد. مصدق قبلا گفته بود که مسئله نفت یک موضوع داخلی است و ارتباط به شورای امنیت ندارد ولی شورای امنیت نپذیرفته بود و موضوع را در دستور کار خود قرار داده بود.
    سران آمريكا و مصر از مصدق دعوت كرده بودند كه در جريان اين سفر با آنان هم ديدار داشته باشد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ترس دولت شاه در 1973 از احتمال طرح ایجاد جمهوری خراسان پس از کودتای سَردار محمدداودخان
دوم اکتبر 1973 پس از دو ماه و دو هفته، محدودیت انتشار خبر در رسانه های ایران (نشریات و رادیو ـ تلویزیون) درباره جزئيات اظهارات و کارهاي سَردار محمد داودخان رهبر کودتا و بنیادگذار نظام جمهوری در افغانستان برطرف شد.
    کودتای سردار محمد داودخان بر ضد محمدظاهرشاه (پسر عمویش) هفدهم جولای 1973 (26 تیرماه 1352) انجام و سَردار روز بعد از آن (18 جولای و زادروز خود) نظام افغانستان را «جمهوری» اعلام کرد. افغانستان مرکب از استان های خاوری ایرانزمین و بخشی از خراسان بزرگتر، از زمان جداشدن از ایران (در نیمه قرن نوزدهم) به نوعی تحت الحمایه انگلیس و از زمان استقلال تا آن روز، نظام پادشاهی داشت. «ایرانیان» خروج ایرانزمین از دست عرب و احیاء استقلال و حاکمیّت ملّیِ میهن را باید مدیون مردان همان استانها بدانند ازجمله طاهریان (برخاسته از پوشنگِ هرات)، یعقوب لیث، استادسیس و پسران آذرک (برخاسته از سیستان خاوری)، هاشم حکیم (المقنّع)، ابومسلم (متولد اصفهان) و ... از خراسان، سامانیان (برخاسته از میان تاجیکیانِ فرارود ـ خراسان بزرگتر) و نیز دیلمیان و زیاریان (برخاسته از گیلان و مازندران) و بابک خرّمدین برخاسته از آذربایجان.
    یعقوب لیث پس از آزادکردن مناطق خاوری ایرانزمین، در شهر کرمان بازگشت به زبان پارسی را رسما اعلام داشت و پس از آزادکردن فارس و خوزستان از دست عرب، ادامه مهاجرت عرب به خوزستان را ممنوع ساخت و پس از جنگ با خلیفه عباسی، در خوزستان درگذشت و در همین جا مدفون شده است که می دانیم نفت ایران عمدتا از همین منطقه است. «تاریخ» از یعقوب لیث به عنوان قهرمان ملّی ایرانیان نام می برَد.
    جدایی قطعی استانهای خاوری از ایران در نیمه دوم قرن نوزدهم و به دست دولت لندن و در پی لشکرکشی این دولت به بوشهر، خارک و مناطق دیگر خوزستان صورت گرفت. طولی نکشید که روسیه هم پس از ساخت و پاخت با دولت لندن، بر منطقه فرارود مستولی شد و ایران کوچکتر شد.
     در تیرماه 1352 در توجیه محدودیت انتشار اخبار مربوط به تحولات افغانستان، به سردبیران رسانه ها (نشریات و رادیوتلویزیون) گفته شده بود که سردار محمدداود یک ناسیونالیست پشتون است، قبلا با تاجیک ها (تاجیکیان ـ پارسی زبانان) رابطه خوب نداشت و تا اواخر دوران نخست وزیری اش (1953 ـ 1963) برای جداکردن پاتان ها (پشتون ها به مرکزیت پیشاور) از پاکستان و ایجاد کشور پختونستان و نیز تشکیل یک کشور مستقل در بلوچستانِ پاکستان (تا به دریای آزاد راه داشته باشد) تلاش می کرد و با این تفکر، افغانستان را در آستانه جنگ با پاکستان قرارداده بود که شاه (پهلوي دوم) میانجی گری کرد. «سَردار» سپس به مسکو روی آورد و به تشویق روس ها، دَم از تاسیس جمهوری خراسان بزرگتر (عملا تجزیه ایران و گسترش قلمرو اتحاد شوروی) زد و کودتای او نیز با حمایت و ترغیب روس ها بوده است و ما (ایرانیان) باید مراقب حرف ها و حرکات بعدی او باشیم و در نوشتن اخبار و مقالات احتیاط کنیم. [از قدیم الایّام و بویژه در مناطق خاوری ایرانزمین ازجمله کرمان، خراسان، بلوچستان، هرات، سیستان و ...، فرماندهان و برجستگان نظامی را «سَردار» می خوانده اند.].
     دوم اکتبر رفع محدودیت به این صورت توجیه شد که واشنگتن موفق شده است «سَردار» را به جانب خود جلب و از مسکو دور کند و لذا، دیگر خطری از ناحیت او متوجه تمامیّت ایران و پاکستان نیست.
     مرور زمان نشان داد که همین نزدیک شدن سَردار محمدداودخان به آمریکا سبب شد که مسکو حزب کمونیست افغانستان را تقویت و تحریک به کودتا کند و این عمل در اپریل 1978 انجام و سَردار ضمن آن کشته شد و ایران از جمله نخستین کشورهایی بود که رژیم کمونیستی افغانستان را به رسمیت شناخت! که باعث رنجش دولت واشنگتن شد. همین اقدام دولت وقت ایران سبب شد که نورمحمد تره کی رهبر افعانستانِ کمونیست زمزمه قبلی ایجاد جمهوری خراسان را به تشکیل کنفدراسیون ایران و افغانستان مرکب از دو کشور کاملا مستقل تبدیل کند.
     مسائل خاور میانه و آسیای جنوبی هر بار، بحث تغییرات نقشه جغرافیایی منطقه به تصمیم قدرت های اروپایی وقت را به میان آورده است. دولت لندن و دولت تزاری روسیه در قرن نوزدهم این نقشه ها را بدون توجه به سوابق تاریخی، نیاکان مشترک و فرهنگ واحد تغییر دادند و دولت لندن پس از پیروزی در جنگ جهانی اول، در شبه جزیره عربستان و مناطق اطراف آن چند کشور که قبلا و در تمامی طول تاریخ وجود نداشتند تاسیس کرد و مسائل امروز نتیجه همین کشورسازی غیر طبیعی لندنی هاست که پس از جنگ جهانی دوم به این کار در آسیای جنوبی ادامه دادند. کشورهای کویت، عراق، اردن و ... و بعدا پاکستان طبق سیاست انگلیسی ها به وجود آمده اند. پاکستان از بلوچستان خاوری که دولت لندن آن را قبلا از ایران جداکرده بود، دهها میلیون پشتون که باز لندنی ها با کشیدن خط مرزی «دورَند» از افغانستان جدا ساخته بودند، منطقه تقریبا مستقل سِند و چند ایالت باختری هندوستان ازجمله پنجاب به وجود آمده و هماهنگی فرهنگی کامل میان مردم این مناطق به چشم نمی خورد.
     در طول تاریخ، تنها یک امپراتوری یکپارچه وجود داشت؛ ایران. بنا به تعریف مورخان، امپراتوری یکپارچه، یک قلمرو «به هم پیوسته» است و متصرفات برون مرز و دوردست ندارد. قلمروهای امپراتوری های روم، اسپانیا، انگلستان و فرانسه در سراسر جهان پراکنده و متصرفات آنها از دولت مرکزی جدا بودند. اتحاد شوروی داشت به یک قلمرو به هم پیوسته به همانگونه که در دوران تزارها بود تبدیل می شد، ولی ....
     چند مورخ در ژانویه 1992 و چند روز پس از فروپاشی اتحاد شوروی (جانشین امپراتوری روسیه با همان قلمرو) در یک میز گرد، علل فروپاشی شوروی را بیان کرده بودند ازجمله توجه نکردن به نظر تروتسکی پس از پیروزی انقلاب بلشویکی و پاسدار قانون اساسی و شعارهای انقلاب قرارندادن ارتش سرخ و نیز بی اعتنایی و به فراموشی سپردن وصیت های لنین.
    این مورخان گفته بودند که اگر در قانون اساسی جماهیریه شوروی، پاسداری از اصول این قانون و شعارهای انقلاب اکتبر 1917 به ارتش سرخ سپرده شده بود، این ارتش به موقع وارد عمل می شد و فروپاشی صورت نمی گرفت. این مورخان همچنين گفته بودند که این رویداد باید یک درس عمومی باشد و افزوده بودند که جمهوری اسلامی ایران برخلاف شوروی، دارای گارد انقلاب [سپاه پاسداران انقلاب] است.
    به باور این مورخان، سران قدرت ها باید علل فروپاشی امپراتوری ایران در اواخر عهد هخامنشیان، ساسانیان و صفویان را در نظر داشته باشند که فساد دولتی، ندانمکاری و تفرقه (مبارزه بزرگان بر سر کسب قدرت و حفظ منافع) باعث آن شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دولت ايران در مهرماه 1352 دفتر نمايندگي «بي بي سي» در تهران را بَست
در پي یک اخطار، دولت وقت ايران در چنین روزی در سال 1352 (پنج سال پیش از انقلاب) دفتر نمايندگي «بي بي سي» در تهران را تعطيل كرد. دولت وقت در اخطاريه خود بخش فارسي راديو دولتي انگلستان ـ «بي بي سي» را متهم به خروج از دايره بي طرفي ساخته بود.
     اين را دولت وقت ايران بايد مي دانست که راديو هاي دولتي كه به زبان ملل ديگر برنامه دارند، در حقيقت وظايف روابط عمومي دولت متبوع كه هزينه آنها را تامين مي كند بر عهده دارند و زمينه را براي اجراي سياست هاي آن دولت آماده مي سازند و كودكانه است اگر تصور رود که بتوانند از چارچوب خط مشي سياسي دولت خود پا فراتر بگذارند. بنابراين، در تعريف رسانه هاي عمومي نمي توان نام رسانه حرفه اي (مستقل) بر آنها نهاد. اين رسانه ها ادامه دهنده سياست دولتهاي متبوع هستند به طريقي ديگر، و دولت وقت ايران در اخطاريه خود بايد به جای بکاربردن عبارت «خروج از دایره بی طرفی»، عبارت «مداخله در امور ايران» را بکار می بُرد. اگر دقت شود به وضوح درک خواهد شد كه رسانه هاي دولتي انگلستان حتي سياست هاي قديمي اين دولت در قبال پاره اي از ممالك را به فراموشي نسپرده اند و ....
    همچنين، رسانه هاي عمومي (حرفه اي) بايد در نقل گزارشهاي خبرگزاري هاي اصطلاحا؛ جهاني كه در نامتعهد بودنشان جاي ترديد وجود دارد دقت بيشتري کنند تا سوابقي را كه اين خبرگزاري ها بر خبرها اضافه كرده اند و در حقيقت اعمال نظر آنها است عينا مورد استفاده قرار نگيرد. بيشتر اخبار اين خبرگزاري ها بايد دوباره نويسي شوند و اينك كه اينترنت كار اطلاع رساني را آسانتر ساخته بايد سعي بر اين باشد كه «اخبار مطلق» از دست اول اخذ و نقل شود. رسانه هاي کشورهايي که قدرت بشمار نمي آيند به اميد روزي هستند كه سرانجام اين آرزوي قديمي تحقق يابد و جهان داراي يك و يا چند خبرگزاري و همچنين سرچ انجينِ به معناي واقعي كلمه «نامتعهد و بي طرف» شود. سرچ انجين هاي کنوني گزينشي و طبق منافع خودشان کار مي کنند و نمي توان روي نَقليات آنها حساب کرد. رسانه های عمومی ـ خودشان باید آدرس وبسایت های مقامات و روزنامه ها و رادیو ـ تلویزیونها را داشته داشته باشند و مستقیما به آنها مراجعه کنند نَه سرچ انجین ها که بی طرفانه همه را نقل نمی کنند. باید از دولت ها و یا سازمان ملل خواست که سعی در ایجاد یک سرچ انجین غیر انتفاعی و کاملا بی طرف داشته باشند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دیدار برژنف از ایران، سخنان و دلایل او ـ خرید اسلحه از دولت مسکو و رنجش دولت واشنگتن از دولت وقت ایران
Leonid Brezhnev
لئونيد برژنف رهبر وقت شوروي (دولت مسکو) چهاردهم مهرماه سال 1353 (ششم اکتبر 1974) وارد تهران شد و مذاكرات خود با مقامات وقت ايران را آغاز كرد و از آنان خواست كه در خريد اسلحه از خارج، ميان آمريكا و شوروي تبعيض قائل نشوند و از نظر بازرگاني، سلاح هاي ساخت شوروي براي ايران ارزانتر تمام مي شوند، سريع تر تحويل مي گردند و سپردن پيش شرط هم لازم نيست. آمریکا و سایر دولت های بلوک غرب به شما ـ با هزاران ناز و غمزه ـ اسلحه می فروشند که عملا از منافع منطقه ای خودشان دفاع کنید.
     برژنف پس از ديدار از آمريكا به ايران آمده بود.
     دولت وقت پس از اين ديدار برژنف و شنیدن حرف ها و استدلال او، مقداري اسلحه و خودرو نظامي از شوروي خريداري کرد که به باور مفسّران وقت، با این عمل، مقامات واشنگتن، لندن و پاریس را ناخرسند ساخت که پيامد داشت و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
باند بزرگی که در ایران با جعل و تقلب، اوراق معافیت از خدمت وظيفه (سربازی) تهیه می کرد!
دهه دوم مهرماه سال 1355، روزنامه هاي تهران به درج گزارشهايي پرداخته بودند كه نشان مي داد باند بزرگي مدت ها به تقلّب در امر نظام وظيفه عمومي و تهيه اوراق معافيت از اين وظيفه بسيار مقدس ميهني سرگرم بود.
     از اين گزارشها چنين بر مي آيد كه اعضاي اين باند صدها تن نظامي و غيرنظامي بودند كه از جعل گواهي اشتغال به تحصيل تا هر گونه گواهي لازم جهت كسب معافيت از وظيفه سربازي براي وطن از جمله جعل ورقه معافيت دست مي زدند.
    گزارش هاي بعدي حكايت از محكوم شدن اين گروه به جرم جعل و تقلب و تزوير مي کرد، حال آن كه اين عمل در هر فرهنگي برابر است با كمك و تسهيل طفره رفتن از انجام تكليف دفاع از ميهن، و كار آنان اقدامي مغاير وطندوستي بود كه رسانه هاي وقت به ذَم آن نپرداختند تا درس عبرت شود. كلازويتس اوايل قرن 19با اين هدف، فلسفه نظام وظيفه عمومي را مطرح ساخت كه امر دفاع از وطن، عمومي و تكليفي بر شانه هر فرد باشد. بنا براين، شانه خالي كردن از آن و هرگونه ارفاق، از نظر ميهني قابل پذيرش نيست مخصوصا براي ايرانيان كه تاريخي طولاني آكنده از فداكاري و جانبازي در راه ميهن دارند كه راز بقاء ايشان است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بهای هر گرم طلا در ایران در سال انقلاب 52 تومان! ـ در مهرماه 1399 یک میلیون و 300 هزار تومان
بانک مرکزی ایران نهم مهرماه 1357 (یکم اکتبر 1978 و سال انقلاب) نرخ هر کیلوگرم طلای شمش را 52 هزار و 700 تومان (هرگرم 52 تومان و 7 قران) اعلام کرد که در شماره دهم مهرماه روزنامه ها درج شد. در آن زمان و در جریان ناآرامی ها، ایرانیان به خرید طلا و ارز روی آورده بودند.
    در همین روز در سال 1392 (یکم اکتبر 2013) بهای هرگرم طلا در تهران یکصدهزار تومان گزارش شده بود که دو هزار برابر سال انقلاب بود. در چهاردهم مهرماه 1399 هر گرم طلا در بازار تهران یک میلیون و 300 هزار تومان گزارش شده بود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که دولت كويت مانع ورود آيت الله خميني به آن كشور شد
13 مهرماه سال 1357 دولت كويت در لحظاتي حسّاس در يك پاسگاه مرزي از ورود آيت الله عظمي خميني كه قصد خارج شدن از عراق را داشت، به خاك كويت جلوگيري كرد كه باعث تظاهرات و اعتراض ايرانيان مقيم كويت به عمل آن دولت شد و آن را اقدامي غير انساني خواندند.
     آيت الله خميني پس از بازگشت از مرز كويت، 14 مهرماه برابر با ششم اكتبر 1978عازم فرانسه شد. چند روز پيش از آن دولت عراق اعلام کرده بود که محل سکونت آيت الله خميني را تحت نظر قرار داده است و رفت و آمد به خانه او کنترل مي شود.
    درپی گسترش فعالیت‌های آیت الله خمینی در نجف، از دوم مهرماه 1357 اقامتگاه وی در محاصره مأموران امنیتی دولت عراق قرار گرفته بود و رفت ‌و‌ آمدها محدود شده بود. این وضعیت باعث شد که آیت الله عظمی ده روز بعد ( 12 مهرماه) تصمیم به رفتن به کویت بگیرد که دولت کویـت در مرز این کشور از ورود وی و همراهان جلوگـیـری کـرد. آیت الله خمینی به بغداد بازگشت و همان روز عازم فرانسه و 14 مهرماه وارد پاریس شد و روز بعد اعلامیه صادرکرد و علت خروج از عراق را اعلام داشت.
    آیت الله عظمی خمینی 13 آبان 1343 از طرف دولت وقت ایران به ترکیه تبعید شده بود که 12 مهرماه سال بعد (سال 1344) به عراق منتقل شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آیت الله خامنه ای: ما دولت آمریکا را غیرقابل اعتماد، «خود ـ برتربین»، غیرمنطقی و عهدشکن می‌دانیم و در پنجه صهیونیست ها مي بينيم
13 مهر 1392 (5 اکتبر 2013) آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا در یک مراسم دانشجویان دانشگاههای افسری با اشاره به لزوم تقویت آمادگی‌ها و استحکام دفاعی نیروهای مسلح در کنار تقویت ساخت درونی نظام اسلامی و وحدت ملی گفت که از تحرّک دیپلماسی دولت از جمله سفر نیویورک حمایت می‌کند و به آن خوشبین است اما برخی از آنچه که در سفر نیویورک پیش آمد بجا نبود، چون ما دولت آمریکا را غیرقابل اعتماد، خودبرتربین، غیرمنطقی و عهد شکن می‌دانیم. ما از مسئولین دولتی می خواهیم با دقت و با ملاحظه همه جوانب، گام ها را محکم بردارند و منافع ملی را به فراموشی نسپارند.
    آیت الله خامنه ای با تأکید بر استحکام ساخت درونی نظام اسلامی گفت: عناصر اصلی حافظ این انقلاب و ملت ایران و مایه پیشرفت ـ از نخستین روز پیروزی انقلاب اسلامی، توجه به آرمان های والای نظام اسلامی و عزت ملی بوده است، بنابراین وظیفه همه مسئولان و آحاد ملت، دفاع از عزت و هویت ملی است.
     آیت الله خامنه ای با اشاره به بدبینی و بی اعتمادی نظام اسلامی به آمریکا، دولت آمریکا را دولتی در پنجه صهیونیستها خواند و گفت: دولت آمریکا در واقع در جهت منافع صهیونیست ها حرکت می کند و از همه دنیا باج می گیرد و به رژیم صهیونیستی باج می دهد.
     رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه ملت ایران هیچگاه تهدید برای هیچ کشوری نبوده است استحکام نیروهای مسلح را مهمترین عامل برای حفظ امنیت نظام اسلامی خواند و گفت که نیروهای مسلح اعم از ارتش، سپاه، بسیج و نیروی انتظامی باید حصار مستحکمی در مقابل توطئه های دشمنان باشند. وی با اشاره به تهدیدهای مکرر دشمنان ملت ایران و مشمئز کننده خواندن این تهدیدها گفت: همه کسانی که عادت به تهدید زبانی ایران کرده اند، بدانند، پاسخ ما به هرگونه شرارتی بر ضد ملت ایران، پاسخی جدّی و سخت خواهد بود. ملت ایران تاکنون هم، سرسختی خودرا در راه دفاع از آرمان ها و منافع خویش نشان داده و هم، میل و رغبت به سلامت و صلح و همزیستی را زیرا این دو، در کنار یکدیگر هستند.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
به رغم سخن از مذاکراه، تشکیل ستادهای برگزاری سی و چهارمین سالروز تصرف سفارت آمریکا در تهران اعلام شد
تهران ـ خبرگزاری فارس ـ 13 مهرماه 1392: سردار مسعود جزایری معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح با اعلام اینکه ستادهای مردمی برگزاری مراسم 13 آبان ـ روز ملی مبارزه با استکبار جهانی (سالروز تصرف سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری آمریکاییان به مدت 444 روز) تشکیل می‌شود گفت: در راستای ارتقاء قدرت دفاعی کشور و ارتقاء بصیرت عمومی در موضوع دشمن شناسی، از هم اکنون ستادهای مردمی برگزاری مراسم 13 آبان و «روز مرگ بر آمریکا و صهیونیزم جهانی» تشکیل می‌شود و این فریاد در سراسر شهرها و روستاهای ایران اسلامی طنین انداز خواهد شد.
    جزایری با بر شمردن فهرستی طولانی از اقدامات خصمانه آمریکا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران گفت: این اقدامات خصمانه و مقابله‌ای آمریکا با انقلاب اسلامی از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب آغاز شد ازجمله تحریم‌ها، محاصره اقتصادی، بلوکه کردن دارایی های ایران، جاسوسی، فشارهای سیاسی و نفوذ نیروهای نظامی به کشور و کودتا که هرگز از خاطره‌ها و اذهان عمومی پاک نمی‌شوند.
    وی گفت: اگر دستگیری جاسوسان آمریکا در روز 13 آبان 1358 (4 نوامبر 1979) که در پوشش دیپلمات در سفارت آمریکا در تهران توطئه چینی می‌کردند صورت نگرفته بود چه بسا امروز ده‌ها برابر به کشور ما و سایر کشورهای پیرامونی صدمه وارد کرده بودند و بنابراین امسال، «روز جهانی مبارزه با استکبار» بار دیگر به عرصه فریاد حق طلبی عموم مردم ایران و ملل دیگر مبدل خواهد شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
13 مهرماه 1392 وزیر اقتصاد وقت گفت: نقدینگی 500 هزار میلیارد تومان و نرخ تورّم 40 درصد است و رشد نقدینگی تورّم زا است و باعث رکود


علی طیب‌نیا وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی ایران و يک اقتصاددان 13 مهرماه 1392 گفت که سیاست‌های دولت به این معطوف شده است که تولید رونق گیرد و همچنین ارزش پول ملی حفظ شود. عملکرد عمرانی دولت به دلیل محدودیت بودجه کاهش یافته، درآمدهای نفتی کم شده و منابع خارجی هم به حد کافی سرمایه‌گذاری نمی کنند و در واقع اقتصاد ایران با یک تناقض رو به رو شده است.
    طیب نیا (متولد 1339- اصفهان) گفت: بر پایه آخرین آمارها، حجم نقدینگی به حدود 500 هزار میلیارد تومان رسیده، نرخ تورّم حدود 40 درصد است و روند میانگین آن همچنان صعودی است. مشکل اصلی اینجا است که همه پس‌اندازها به شبکه بانکی منتقل نمی‌شود، زیرا نرخ پایین سود [بهره بانکی] موجب کاهش انگیزه سپرده‌گذاران شده است. برای مثال: اگر کسی یک سال پیش در بانک سپرده‌گذاری کرده باشد و اکنون بخواهد سپرده خود برداشت کند، می بیند که نه تنها سودی به دست نیاورده بلکه زیان هم کرده است. نرخ سود بانکی پایین نیست. در کمتر کشوری نرخ سود 20 درصد پرداخت می‌شود، اما وقتی تورّم بالاست در عمل سود سرمایه (سپرده گذاری) منفی است. اثر رشد نقدینگی (چاپ اسکناس و انتشار چک تضمین شده بانک ملی) نه تنها تورّم زا است، بلکه در کوتاه مدت و بلند مدت موجب ایجاد رکود در اقتصاد می‌شود، زیرا قیمت کالاهای وارداتی به تدریج ارزانتر از کالاهای تولید داخل شده و جایگزین کالاهای داخلی می‌شود.
    وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی تصریح کرد: اگر امیدوار باشیم که تحریم‌ها در آینده‌ای نزدیک برداشته شده و در کوتاه مدت گشایشی حاصل شود خیال باطلی است، زیرا رفع تحریم‌ها، اقدامات بلندمدتی را می‌طلبد. حتی اگر مذاکرات به نتیجه برسد و حتی درآمدهای نفتی سرازیر شود. ما آسیب‌های استفاده از این منابع را در گذشته دیده‌ایم.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اديان و روحانيون
مروّج اوانجليست محكوم به زندان شد
James O. Bakker
ششم اكتبر سال 1989 هيات منصفه يك دادگاه شهر چارلوتِ استیت كاروليناي شمالي آمريكا «جيم بكر Jim Bakker» روحايي مسيحي «اوانجليست» را كه با راه اندازي برنامه تلويزيوني تبليغ مذهبي مي كرد كلاهبردار تشخيص داد و قاضي دادگاه او را به جرم سوء استفاده مالي از برنامه مذهبي تلويزيوني اش به زندان محكوم كرد.
    وي همچنين متهم به همجنس بازي شده بود.
    جيم بكر بعدا با انتشار كتابي از عمل خود ابراز ندامت كرد.
پشت جلد كتاب «جيم بكر» كه در آن به اشتباهات خود اعتراف و ابراز ندامت كرده است


    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
سينما
سالروز مرگ بتي ديويس


«بتي ديويسBette Davis» بازيگر قديمي فيلم هاي سينمايي آمريكا ششم اكتبر 1989 در 81 سالگي در فرانسه درگذشت. وي چند بار برنده جايزه بهترين بازيگر شده بود. بسياري از مردان معروف عالم سينما از جمله رونالد ريگن در فيلم ها، نقش مقابل بتي را بازي كرده بودند.
    بتي در سال 1908 به دنيا آمده بود و نام اصلي او «روث اليزابت» بود. او از سال 1929 وارد كار نمايش شده بود. ايرادي كه به بتي ديويس گرفته اند دودكردن سيگار در جريان بازي در فيلم ها بود كه بدون توجه به نمايشنامه اين كار را مي كرد و براي بانوان جوان بَد آموزي داشت. وي در سال 1936 بر ضد «استوديو سيستم» هاليوود بپاخاسته و به انگلستان مهاجرت بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
عكاسان پاپارازي Paparazzi باز هم حادثه آفريدند
Lindsay Lohan

پنجم اكتبر 2005 ليندسي لوهان Lindsay Lohan بازيگر 19 ساله فيلم سينمايي در هاليوود هنگامي كه با اتومبيل از يك خيابان لس آنجلس مي گذشت متوجه چند عكاس، معروف به پاپارازي Paparazzi (عكاساني كه عكسِ دزدانه مي گيرند) شد و به راننده اتومبيل گفت كه تُند براند تا از دست عکاس ها فرار كنند. راننده كه عجله كرد در بدنه يك ستيشن واگن كه از كنار اتومبيل آنان مي گذشت فرو رفت و سرنشينان هر دو اتومبيل مجروح شدند.
     عكاس ها مي خواستند عكس ليندسي را با كسي كه در كنارش نشسته بود بگيرند تا پيرامونش جنجال بپا كنند. چند سال پيش «Princess Diana» عروس پیشین ملكه انگلستان نيز كه در پاريس از دست عكاسان پاپارازي به همين صورت فرار مي كرد، در حادثه اتومبيل كشته شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي داستان نويسي
«عشق گمشده» دومین مجموعه داستانهای کوتاه نوشته محمدسعید حبشی روزنامه نگار و داستان نویس به زبان انگلیسی نیز انتشار یافت
دومین مجموعه داستانهای کوتاه، نوشتهِ محمدسعید حبشی دبیر پیشین خبر در خبرگزاری پارس (ایرنا) و سازمان رادیوتلویزیون ملّی ایران و خبرنگار اسبق میز اخبار پلیسی ـ قضایی روزنامه اطلاعات به توزیع داده شد. این مجموعهِ ده داستانی از سوی Xlibris ـ بنگاه نشر کتاب از فارسی به انگلیسی ترجمه و از سپتامبر 2015 در سطح جهان به توزیع داده شده است.
    از آنجا که حبشی یک حادثه نگار هم بوده داستانهای او زمینه حقیقی دارد و نه تنها احساس و ماجرا، بلکه واقعیت های زندگی بازگو می کنند.
    عنوان کتاب، «عشق گمشده» است. نخستین مجموعهِ داستانهای کوتاه نوشته حبشی زیر عنوان «برهنه در مرداب» چندی پیش به زبان انگلیسی ترجمه و به توزیع داده شد و پُرفروش گزارش شده است.
    محمدسعید حبشی بود که رویداد آتش زده شدن سینما رکس آبادان در سال 1357 (سال انقلاب) را برای روزنامه اطلاعات پوشش داد. وی که ساکن آمریکا (لس آنجلس) است به کار قلم ادامه می دهد.
روی جلد مجموعه عشق گمشده


    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
80 سال کاریکاتور کشید و 108 سال عُمر کرد ـ نکاتی از گفته های او
Boris E. Yefimov در سال 2002
«بوريس يفيموف Boris E. Yefimov» ژورناليست و هنرمند روس كه بيش از هشتاد سال براي نشريات وطن خود كاريكاتور سياسي كشيد در اکتبر 2008 پس از 108 سال و سه روز عُمر كردن، در خانه اش در مسكو درگذشت. تاريخ جهان در قرن بيستم را آنطور كه بود، مي توان با مروري بر كاريكاتورهاي «يفيموف» به دست آورد. وي ناظر طلوع و غروب نظام سوسياليستي شوروي بود. كاريكاتورهاي او از 1919 تا 2005 در مطبوعات به چاپ مي رسيد. وي در دانشگاه حقوق خوانده بود ولي عشق خود (ترسیم كاريكاتور سياسي) را دنبال كرد. برادرش يكي از سردبيران پراودا بود و كاريكاتورهاي يفيموف عمدتا در پرودا و ايزوستيا به چاپ مي رسيد. گاهي اوقات استالين تلفني به يفيموف سوژه كاريكاتور مي داد. يك كاريكاتور يفيموف از هيتلر به قدري وي را خشمگين ساخته بود كه دستور كتبي قتل اورا به فرماندهي نيروهاي آلمان در شوروي داده بود و نوشته بود كه پس از تصرف مسكو، نخستين فردي كه بايد نابود شود يفيموف است. تروتسكي بر نخستين كتاب كاريكاتوري يفيموف كه در سال 1924 انتشار يافت مقدمه نوشته است. شوراي عالي شوروي مدال و عنوان «كاريكاتوريست خلق» به يفيموف داده بود. كاريكاتور سال 1947 يفيموف كه ژنرال آيزنهاور و ارتش آمريكا را در حال حمله به قطب شمال و تصاحب آن نشان مي دهد تاكنون صدها بار به چاپ رسيده تا روس ها فراموش نكنند كه در معرض خطر قراردارند و آخرين چاپ آن ماه گذشته بود.
    يفيموف به نكات جالبي اشاره كرده است كه قابل تامل هستند. درباره اعدام برادرش گفته بود: تحقيق كردم و يقين حاصل كردم كه اگر دولتها ماموران اطلاعاتي ـ امنيتي خود را از ميان افراد انتخاب كنند كه بسيار صديق و امين، داراي قدرت قضاوت درست و بدون داشتن هرگونه تعصب و عقده و داراي وجداني تيز بوده و تنها به منافع وطن و هموطن انديشه داشته باشند نه اين و آن؛ افرادي چون برادر من و ديگران دچار زحمت و احيانا اعدام نمي شوند. گزارش هاي سرسري و بي دقتي و يا غرض ورزي ماموران پليس مخفي وقت باعث گرفتاري و اعدام برادر من شده بود نه تعمد مقامات دولتي و حزب. شايد ماموراني هم كه گزارش داده بودند نمي دانستند كه گزارش معمولي و روزانه آنان روزي به مرگ يك فرد مفيد تمام شود. گزارش پليس در دادگاه بررسي مي شود و گزارش مامور اطلاعات و امنيت، بدون بررسي مجدد و دقيقتر، در صندوق قفلدار.
    بنظر يفيموف فروپاشی شوروی به این علل بود: سوء مديريت، مغايرت حرفها با عملها و عدم دقت در انتخاب مديران و اعضاي حزب. مقامات حزبي از نيمه قرن (بيستم) اعتقاد به ايدئولوژي حزب نداشتند، ظاهرساز و نود درصدشان فرصت طلب بودند و با حيله گري وارد حزب شده بودند. اگر دقت كنيد پس از بسته شدن حزب و سپس فروپاشي، همين مقامات حزب اموال دولت و كارخانه ها و منابع عمومي را ميان خود قسمت و اصطلاحا خصوصي كردند و به فاصله چند روز ميليونر شدند و براي حفظ خود و از ميان برداشتن مخالفان باند مافيا تشكيل دادند. همانهايي كه قبلا اگر كسي سخن از مليّت مي برد زبانش را قطع مي كردند يكي پس از ديگري به مستقل ساختن يكطرفه سرزمين خود دست زدند تا حاكم باشند و .... حزبي بودن به تنهايي نبايد شرط احراز مقام دولتي باشد، استعداد و لياقت شرط است و اين استعداد را در مدرسه بايد كشف و تقويت كنند كه شوروي از آموزش و پرورش واقعي برخوردار نبود. خواندن و نوشتن به تنهايي آموزش و پرورش نيست. با رياضيات و محاسبات رياضي نمي توان خصلت، خواست (آرزو) و رفتار يك فرد را تشخيص داد. انديشه و منش از فرهنگ ملي و ديرپاي ناشي مي شود و فرهنگ هر ملت با ملت ديگر فرق دارد و به آساني نمي توان آن را تغيير داد. مگر فرانسوي ها در طول دهها سال اشغال انگلستان توانستند فرهنگ انگليسي ها را تغيير دهند و يا مگر مقدوني ها و مغولها موفق شدند ايرانيان را به راه خود ببرند. فرهنگ يك روس با فرهنگ يك آلماني و يا انگليسي متفاوت است. پس، ايدئولوژي ها بايد هنگام پياده شدن انعطاف داشته باشند.
    يفيموف «كاريكاتور سياسي» را آئينه حقيقت خوانده و گفته بود: مخاطبان پس از به دست گرفتن يك نشريه نخست به سراغ كاريكاتورهايش مي روند. بنابراين، يك كاريكاتوريست مي تواند به وطنش در مقياسي زياد خدمت كند. براي مثال: اگر كاريكاتوريست به مناسبتي زشتي پولپرستي، مصرف الكل و امثال آن را با هنر خود منعكس كند در ذهن افراد نقش مي بندد و آنان را تغيير مي دهد.
    با اينكه يفيموف در بيشتر كاريكاتورهاي خود چهره دولت آمريكا را تخريب و دولتمردان اين كشور را ماديگر، پولپرست، جنگ طلب و سلطه گر نشان داده است در سال 1998 شبكه تلويزيوني عمومي آمريكا (پي بي اس) گروهي را براي مصاحبه با يفيموف كه در چند روز متوالي پخش شد به مسكو فرستاده بود.
کاريکاتور سال 1947 يفيموف با تصورحمله نظامي آمريکا به قطب شمال!


    
کاريکاتور عقب نشيني نيروهاي هيتلر پس از شکست از روسها در جنگ کورسک (1941)


    
در سال 2000، يفيموف کاريکاتوري را که سابقا برضد دولت آمريکا کشيده بود به دست کرفته و نشان مي دهد

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
روزي که هيتلر اعلام كرد با انگلستان و فرانسه سر جنگ ندارد
هيتلر در 1937
ششم اكتبر سال 1939 آدولف هيتلر رهبر وقت آلمان در پارلمان سراسري اين كشور حرف هاي قبلي خود را تكرار كرد و گفت كه سر جنگ با انگلستان و فرانسه را ندارد. اقدامات نظامي او تا كنون محدود به تامين وحدت آلماني هاي اروپا در زير يك پرچم بوده است. اما، اگر انگلستان و فرانسه به آلمان و منافع آن تعرض نظامي كنند در سركوب كردن آنها درنگ نخواهد كرد و در اين صورت، مسئوليت جنگ با آنها خواهد بود.
    آلمان با هدف پس گرفتن مناطق ازدست رفته خود در پايان جنگ جهاني اول و طبق قراردادهاي ورساي، يکم سپتامبر 1939 به لهستان که انگلستان و فرانسه تماميت آن را تضمين کرده بودند حمله برده بود که اين دو دولت به آلمان اعلان جنگ داده بودند. جنگ جهاني دوم شش سال طول کشيد و حدود 80 ميليون کشته، تلفات داشت. اگر هيتلر به رغم داشتن قرارداد عدم تجاوز با دولت مسکو به شوروي حمله نبرده بود برنده جنگ جهاني دوم بود و انگلستان از ميان رفته بود. فرانسه در همان اوايل جنگ تسليم آلمان شده بود و سازش کرده بود.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آغاز جنگ رمضان و شکسته شدن خط دفاعي بتوني «بارلو Barlev» در شرق آبراه سوئز
ششم اكتبر 1973 نيروهاي مصر و سوريه با استفاده از تعطيل «يوم كيپور Kippur» اسرائيلي ها به مواضع آنان در شرق آبراه سوئز و بلندي هاي جولان حمله بردند. با اين حملهِ غافلگيرانه، نظاميان مصري كه از عرض آبراه سوئز گذشته بودند، خط دفاعي بتوني «بارلو Barlev» را كه اسراييلي ها در امتداد آبراه سوئز در زير زمين به صورت سنگرهاي تونلي ساخته بودند تا مصري ها نتوانند بارديگر به صحراي سينا وارد شوند متصرف و از آن عبور كردند و در صحراي سينا به پيشروي خود ادامه دادند.
    در عبور از آبراه سوئز 80 هزار نظامي مصري شرکت کرده بودند. وزيردفاع وقت اسرائيل در يک برنامه راديو تلويزيوني، حملات همزمان سوريه و مصر را يک جنگ تمام عيار تازه اعلام کرد. کشورهاي عربي و زودتر از همه الجزاير آمادگي خودرا براي اعزام نيرو به کمک مصر و سوريه اعلام داشتند و پس از اينکه گزارش رسيد که دولت آمريکا براي کمک رساني به اسرائيل يک پل هوايي (ايرليفت) به وجود آورده است دولت هاي عربي صدور نفت خودرا به غرب و کشورهاي هوادار غرب قطع کردند و دولت وقت مسکو آماده دادن کمک به کشورهاي عربي شد، ولي دولت تهران اعلام کرد که نفت يک کالاي مصرفي و داراي جنبه بازرگاني است و صدور آن را قطع نخواهد کرد.
     جنگ رمضان تا 22 اکتبر (به مدت 16 روز) ادامه داشت. سپس ميانجگري آمريکا آغاز شد زيرا بيم از آن داشت که دولت مسکو از اين جنگ بهره برداري سياسي کند و بيش از پيش به بسط نفوذ در کشورهاي عربي مبادرت کند. اين ميانجيگري در سال 1974 به سود مصر پايان يافت و اسرائيل تا مسافتي از آبراه سوئز دور شد و نظاميان خودرا که در آخرين روزهاي جنگ در جنوب آبراه سوئز لشکر سوم مصر را محاصره کرده بودند فراخواند. همين ميانجيگري آمريکا که از طريق هنري کيسينجر (ديپلمات يهودي وقت آمريکا) انجام شد باعث گرديد که انورسادات رئيس جمهوري وقت مصر گرايش آمريکايي يابد و بعدا مستشاران نظامي دولت مسکو را از مصر اخراج کند که منجر به سردي روابط دو کشور شد که سالها ادامه داشت. اگر اخطار دولت مسکو در سال 1956 و در جريان بحران آبراه سوئز نبود، انگلستان، فرانسه و اسرائيل مصر را اشغال نظامي کرده بودند. دولت مسکو در دوران حکومت عبدالناصر اسلحه فراوان به بهاي ارزان در اختيار مصر قرارداده بود. افسران مصري ازجمله حُسني مبارک در روسيه آموزش نظامي ديدند.
    درست سي سال پس از جنگ رمضان، هواپيماهاي اسرائيلي به منطقه اي در 22 كيلومتري شمال غربي شهر دمشق حمله بردند و آنجا را بمباران كردند ولي ديگر شوروي وجود نداشت و دولت هاي عربي درحال تفرقه بودند و درنتيجه سوريه واکنش سخت از خود نشان نداد. بهانه حمله هوايي به سوريه، يک انفجار انتحاري پرتلفات در اسرائيل بود که يک دختر فلسطيني آن را به وجود آورده بود.
    
دختر فلسطيني كه در اسرائيل دست به انفجار انتحاري زد


    
توپخانه نيروهاي اسرائيل در ارتفاعات جولان در جريان جنگ1973

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ترور انور سادات
انور سادات
ششم اكتبر سال 1981 محمد انور سادات رئيس جمهوري مصر كه در مراسم روز ارتش اين كشور و در جايگاه ويژه، رژه نظاميان را نظاره مي كرد ترور شد. وي 62 ساله بود. اين مراسم رژه از سال 1974 هر سال در همين روز به مناسبت سالروز جنگ رمضان انجام مي شد.
    در اثناي رژه؛ يك سرگرد، يك ستوان، دو درجه دار و دو نظامي بدون درجه از صف رژه روندگان خارج شدند و با نارنجك و سلاحهاي خودكار به سوي جايگاه انور سادات حمله بردند كه در اين حمله رئيس جمهوري مصر و 9 تن ديگر كشته شدند و گروهي نيز مجروح گرديدند.
    انور سادات پس از بريدن از شوروي، با پادرمياني جيمي كارتر رئيس جمهوري وقت آمريكا و به رغم مخالفت دولت هاي عربي، با اسرائيل به طور يكجانبه صلح كرده بود، و اعلام شده است که قتل او در ششم اکتبر 1981 به همين سبب بود. در پي صلح سادات و بگين در کمپ ديويد و ديدار انور سادات از اسرائيل و حضور در پارلمان اين کشور و ايراد نطق، سران كشورهاي عربي همان زمان در بغداد جمع شدند، مصر را تحريم، مناسبات خود را با آن دولت قطع و مقرّ اتحاديه عرب را هم از قاهره منتقل كردند.
    ترور انور سادات عمدتا نتيجه صلح يكجانبه وي با اسراييل بود. سه تن از نظامياني كه به سوي جايگاه انور سادات تيراندازي كردند همان دم بر اثر تيراندازي متقابل محافظان او جان سپردند.
    در پي ترور سادات، حُسني مبارك ژنرال هوايي مصر متولد 1928 و معاون وي جاي اورا گرفت که سه دهه در اين مقام بود. مبارک با اين كه در شوروي دوره نظامي ديده بود همان سياست انور سادات و دوستي با غرب را ادامه داده بود.
    
حُسني مُبارک در سال 1981

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ببين تفاوت ره از کجاست تا به کجا - يک هندي تبار فرماندار ايالت محافظه کار لوئيزيانا شد!
Piyush Jindal
«پويوش جيدال Piyush Jindal» در انتخابات يكشنبه (5 اکتبر 2003) فرمانداري استيت جنوبي و محافظه كار لوئيزياناي آمريكا از ميان پنج نامزد، بيشترين آراء را به دست آورد و انتخابات به دور دوم موكول شد. وي که در آن سال 32 ساله بود (متولد دهم ژوئن 1971) در دور دوم انتخابات که 15 نوامبر ميان دو نامزد رديف اول و دوم برگزار شد شکست خورد، اما در دور بعدي انتخابات فرمانداري لوئيزيانا که در اکتبر 2007 انجام شد با به دست آوردن 54 درصد آراء به پيروزي رسيد و فرماندار استيت شد. وي در فاصله دو انتخابات فرمانداري، در انتخابات مجلس نمايندگان آمريکا از استيت خود شرکت کرده و به آن مجلس راه يافته بود.
    جيدال نخستين هندي تبار است که در فدراسيون آمريکا به سمت فرماندار استيت انتخاب شده بود و 8 سال (دو دوره) در اين مقام بود. وي همچنين نخستين تيره رنگي است که در لوئيزيانا فرماندار شده است. والدين جيدال چند ماه پيش از تولد او از پنجاب هند به آمريکا وارد شده بودند. طبق قوانين آمريکا، فردي که در فدراسيون به دنيا آمده باشد تبعه بومي محسوب مي شود حتي اگر مادرش يک توريست بوده و براي يک ديدار چند روزه وارد آمريکا شده باشد. محافظه كار بودن مردم لوئيزيانا تا آن حد است كه هنوز زادروز «جفرسون ديويس» رئيس کنفدراسيون استيت هاي جنوبي در جنگ داخلي آمريكا را جشن مي گيرند. لوئيزيانا آخرين استيت آمريكا بود كه حقوق مدني سياهپوستان را پذيرفت. انتخاب جيدال، در اکتبر 2007 تعجب همگان را برانگيخته بود. جيدال که عضو حزب جمهوريخواه آمريکاست قبلا کارمند دولت محلي بود و در قسمت امور بهداشت و درمان کار مي کرد. جيدال يک بار نيز حود را نامزد انتخابات رياست جمهوري آمريکا (انتخابات نوامبر 2016) کرد که بعدا انصراف داد و ترامپ هم حزبي او انتخاب شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زني در کليسا مادر خود و کشيش را کشت و سپس خودکشي کرد!
يكشنبه (5 اكتبر 2003) بانو «شيليا ويلسون» 43 ساله كه با مادر 67 ساله اش «جني» به كليساي محله شرقي شهر اتلانتاي آمريكا رفته بود تا پاي موعظه کشيش بنشيند، ناگهان و بدون مقدمه از كيف دستي خود سلاح كمري كوچكي را خارج ساخت، نخست مادرش و سپس عاليجناب «جان رينولدز» كشيش كليسا را كشت و سپس در همانجا خودكشي كرد.
    حاضرانِ در كليسا با شنيدن صداي نخستين گلوله خود را در زير نيمكت ها پنهان كرده بودند.
     انگيزه بانو شيليا از اين عمل در پرده ابهام باقي مانده است. وي ساعتي پس از ورود به کليسا و در اثناي شنيدن موعظه دست به تپانچه برده بود!.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پس از 12 سال باز سراغ جسد لنين رفته بودند! ـ یک درس
جسد موميايي شده لنين در ميدان سرخ


    ‏درست 12 سال پس از روزي كه ليبرال هاي نوپاي مسكو «بوريس يلتسين» رئيس جمهوري وقت را تحت فشار گذارده بودند كه جسد لنين را از ميدان سرخ خارج سازد و دفن كند، پنجم اکتبر 2005 گئورگي پولتافچنكوGreorgi Poltavchenko از مقامات منطقه مسکو چنين مطلبي را تکرار کرد و گفت: آن زمان فرا رسيده است كه جسد موميايي شده لنين در گورستان دفن شود. پولتافچنکو، زاده سن پترزبورگ (لنينگراد) از يلکان حزب کمونيست بالا آمده و سالها افسر کا. گ. ب. (پليس امنيت شوروي) بود!/BLUE>.
    فشار به يلتسين نيز پنجم اكتبر سال 1993 آغاز شده بود كه وي پس از مشاهده مخالفت اکثريت مردم، زير بار نرفت. در آن زمان ليبرال هاي روسيه به تحريك غرب پيشنهاد كرده بودند كه جسد لنين همچنان كه وصيت كرده است به سن پترزبورگ حمل و در كنار گور مادرش دفن شود. همان وقت مخالفان اين نظر گفته بودند كه لنين سمبل روسيه سوسياليست و برابري انسان ها است و مشاهده جسد او يادآور انديشه هايش است. او مسئول شكست اين انديشه ها نبوده است، ديگران كه حسن نيّت و وفاداري نداشتند و تنها نفع خود را مي خواستند؛ در طول زمان ايدئولوژي سوسياليسم را منحرف كردند و به شكست كشاندند.
    با طرح دوباره انتقال جسد لنين در پنجم اکتبر 2005، كه هر روز هزاران بيننده علاقه مند دارد، بار ديگر صداي خروش مخالفت بلند شده بود از جمله زيوگانف دبير اول حزب كمونيست روسيه و از اعضاي «دوما» ششم اكتبر 2005 گفته بود: كساني كه اين حرف ها را مي زنند تاريخ وطن را نخوانده اند و ....
    لنين در 53 سالگي در سال 1924 درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
منشور اتحاديه نظامي «CSTO» مركب از كشورهاي روسيه، بلاروس، تاجيكستان، قزاقستان، ارمنستان و قرقيزستان
Nikolai Bordyuzha یک دوره دبير اتحاديه
ششم اكتبر 2007 سران کشورهاي عضو اتحاديه نظامي داخلي جامعه مشترک المنافع روسيه = CSTO راي به توسعه اين سازمان و فعاليت هاي نظامي آن ازجمله صلح باني بين المللي (با تصويب و يا بدون تصويب سازمان ملل) دادند. در همين جلسه تصويب شد كه صنايع نظامي روسيه به اعضاي CSTO، به همان بهايي كه جنگ افزار به ارتش روسيه تحويل مي دهند بفروشند و اين بها، ميان اعضاي CSTO يكسان خواهد بود.
    نشست بعدي سران «سي اس تي او» پنجم سپتامبر 2008 در مسكو تشكيل شده بود و شركت كنندگان از واكنش سريع روسيه در برابر تعرض نظامي گرجستان به اوستياي جنوبي كه به اين منطقه تلفات سنگين و ويراني وارد ساخت پشتيباني كرده و آن را مورد تاييد قراردادند. اين «نشست» همچنين عمل گرجستان در تعرض به اوستياي جنوبي را محكوم كرد. مدوديف رئيس جمهوري وقت روسيه در اين نشست با تاكيد گفته بود كه دنياي پس از هشتم آگوست 2008 (و به گفته او، روز آغاز دفاع روسيه از اوستياي جنوبي) دنياي ديگري است ـ دنيايي است كه در آن «يك دولت مشخّص» بمانند گذشته نخواهد توانست هركاري را كه بخواهد و يا به مصلحتش باشد انجام دهد. وی سپس از سران حاضر در نشست خواسته بود که استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا را به رسمیت بشناسند.
    منشور اتحاديه نظامي «سي اس تي او» مركب از كشورهاي روسيه، بلاروس، تاجيكستان، قزاقستان، ارمنستان و قرقيزستان هفتم اکتبر 2002 در نخستين نشست سران کشورهاي عضو امضاء شده است. طبق منشور اين پيمان دفاع جمعي که در اکتبر 2002انتشاريافت، تعرض به يكي از اعضاي اين سازمان به منزله تعرّض به همه آنها خواهد بود كه در برابر متجاوز دست به دفاع مشترك خواهند زد.
    اين اتحاديه که 15 ماه مي 1992 تاسيس شده است در اكتبر 2007 با سازمان همكاريهاي شانگهاي در زمينه هاي متعدد و ازجمله همكاري هاي امنيتي و مبارزه با ترافيك مواد مخدر و جنايتكاران سازمان يافته قرارداد امضاء كرد و از همين زمان رسانه ها گاهي آن را سازمان پيمان امنيت جمعي اوراسيا خطاب مي کنند. در ژوئن 2006 ازبكستان به عضويت اين اتحاديه درآمد ولي در سال 2012 از آن کناره گيري کرد. در آغاز تاسيس، آذربايجان و گرجستان هم عضو اين اتحاديه بودند که چند سال بعد کناره گيري کردند. اين اتحاديه از سال 2009 بمانند آمريکا، داراي نيروي واکنش سريع براي هرگونه اقدام فوري شده است.
    
سران CSTO که براي شرکت در نشست پنجم سپتامبر 2008 اين سازمان به کرملين رفته بودند

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 6 اكتبر
  • 0:   در اين روز در سال 105 پيش از ميلاد در جنگ «اروسيدArausid» در جنوب شرقي فرانسه (مرز ايتالياي امروز)، سيمبريCimbri هاي مهاجر، ارتش روم را كه درصدد سد مهاجرت آنان به منطقه ريوِيراي امروز بر آمده بود شكست دادند و 112 هزار رومي را كشتند.
        سيمبري ها آرين هايي بودند (از نژاد آلماني) كه قبلا در منطقه ژوتلند در سواحل جنوب غربي بالتيك سكونت داشتند.
        
        
        
  • 1239:   در گذشت «شمس الدين قيس رازي» اديب ايراني و مؤلف «المعجم» را كه عمدتا درباره شعر فارسي است اوايل اكتبر سال 1239 ميلادي (مهرماه 618) نوشته اند.
        
        
  • 1781:   توماس اديسون دستگاه عكس متحرك (فيلمبرداري) خود كه نخستين وسيله از اين دست بود به معرض تماشا گذارد.
        
        
  • 1908:   امپراتوري اتريش سرزمين بوسني هرزگوين را به قلمرو خود ضميمه ساخت كه با اعتراض صربستان رو به رو شد. دو روز بعد صربستان اعلام كرد كه براي دفاع از صرب هاي بوسني با اتريش وارد جنگ خواهد شد.آلمان حمايت خود را از عمل اتريش اعلام كرد و روسيه و انگلستان براي جلوگيري از وقوع جنگ در بالكان به تكاپو افتادند و ادامه همين وضعيت به ايجاد اتحاديه هاي سه جانبه در اروپا و شش سال بعد به جنگ جهاني اول منجر شد.
        
        
  • 1935:   مجلس شوراي ملي در اين روز در سال 1314بر داوري تركيه براي حل اختلافات مرزي ايران و افغانستان صحّه گذارد.
        
        
  • 1976:   هواگوفنگ نخست وزير چين رهبران انقلاب فرهنگي چين (نزديکان مائو از جمله Jiang Qing بانوي او) را دستگير و به اين انقلاب پايان داد. از فوت مائو يک ماه گذشته بود.
        
        
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    بروکراسی و تجربه مؤلف این تاریخ آنلاین از مراجعه به دفتر یک پیشخوان برای تعویض کارت ملّی که باید مورد توجه قرارگیرد
    همه جامعه شناسان و استادان علوم اداری، بوروکراسی را یکی از عوامل ناراضی سازی بویژه نسل معاصر دانسته اند که ارتباط بیشتری به موسسات دولتی و شهری دارند.
        یک نمونه آن را که مؤلف این تاریخ آنلاین ـ شخصا لمس کرده است از این قرار بود:
        در شهریور 1398 به رغم گزارش وقت خبرگزاری تسنیم که تعویض کارت ملّی به نوع تازه، حدود یک سال طول می کشد، بسیاری از موسسات ازجمله بانک ها از مراجعین، مطالبه کارت قدیمی به علاوه، رسید درخواست صدور کارت جدید را داشتند. نگارنده که با همین مشکل رو به رو شده بود 28 شهریورماه 1358 با خواهر زاده اش؛ میترا حاتمی به یک دفتر پیشخوان که در خیابان 46 متری نارمک، روبروی بیمارستان انصاری، پلاک 384 واقع شده است مراجعه کرد. چند خانم جوان مشغول کار بودند. نگارنده بر حسب نوبت به یکی از آنان مراجعه کرد که شناسنامه او را خواست. نگارنده گفت که در منزل است، و گم نشده است، شما می خواهید که فتوکپی شناسنامه با مشخصات تطبیق کند، این گذرنامه، کارت پروانه نشریه ام ـ مجله روزنامک، کارت منزلت، گواهینامه رانندگی، کارت عضویت سندیکا ـ گرچه عملا تعطیل است را همراه دارد که آن خانم گفت: نَه، شناسنامه لازم است. نگارنده گفت که گذرنامه دیجیتالی است و معتبر و مورد قبل جهانی. گفت: نَه. نگارنده گفت: می دانید که از شش دهه پیش هر روز نام و عکس او در رونامه ها چاپ شده و تاریخ آنلاین او دهها هزار بیننده دارد و اگر نامش را در اینترنت تایپ کنید عکس و شرح کارهای او و حتی کُپی کارت های شناسایی اش در طول زمان، مثلا کارت های خبرنگاری، کارتِ نوع خون، کارتِ سردبیری سازمان رادیوتلویزیون ملی، کارت سردبیری خبرگزاری دولت و ... می آید. گفت: نَه. نگارنده گفت که می خواهد با مدیر پیشخوان ـ آقای ع صحبت کند، که گفته شد: فعلا در دفتر نیستند.
         این، تجربه بدی برای نگارنده بود. با خود گفت که اگر یک مدیرکل، وزیر و حتی یک رئیس جمهوری پیشین مراجعه کند و شناسنامه اش را فراموش کرده باشد بیاورد و یا اینکه آن را گم کرده باشد، آیا با او هم چنین رفتار می کنند؟. لذا، تصمیم گرفت قضیه را اصطلاحا رسانه ای کند شاید که به گوش مقامات مربوط برسد و کارکنان آسانگیر شوند.
        برای رسانه ای شدن لازم بود که با چند مراجعه کننده دیگر بویژه آنانکه همدرد او بودند و پاسخ منفی شنیده بودند گفت و شنود کند. در همان دفتر و در صف نوبت و نیز در محوطه انتظار چنین افرادی را مشاهده کرد که همانجا و نیز در پیاده رو خیابان (پس از خارج شدنشان از دفتر) گفت و شنود کرد که بعدا و ضمن نقل و یا اشاره به مطلب بالا خواهند آمد.
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.



     

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com