Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
8 مارس
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 8 مارس
ايران
روزی که فردوسی کار سرودن شاهنامه را بپایان رساند
بر پایه برخی محاسبات تقویمی و نوشته های نویسندگان، ابوالقاسم فردوسی توسی شاعر، میهندوست و احیاگر بنام زبان پارسی اشعار خود ـ دهها هزار بیت و مکتوب در 7 جلد را در این روزِ از تقویم میلادی گریگوری (هشتم مارس 1010 و طبق محاسبات دیگر سال 1011 و سال 400 هجری قمری) بپایان بُرد. دیوان اشعار فردوسی که کوشیده است عاری از واژه های خارجی باشد، شاهنامه (به مفهوم آن زمان؛ تاریخ) عنوان دارد و حاوی گزینش هایی از تاریخ ایران تا تصرف آن به دست عرب مسلمان در قرن هفتم میلادی از دیدگاه او و برپایه اطلاعاتِ بدست آورده وی است.
     فردوسی متولّد 329 هجری قمری (940 میلادی) در روستایی در منطقه توس خراسان، 73 سال بعد در همین محل فوت شد. وی که یک شیعه مذهب بود بدون دریافت کمک از احدی، 33 سال عُمر خودرا صرف گفتن این اشعار کرد و عنوان «میهندوست بزرگ» از تاریخ عمومی گرفت. او در سی امین سال سرودن اشعار شاهنامه گفته است:
    بسی رنج بردم در این سال سی
    عجم زنده کردم بدین پارسی
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که نادر، شاه انتخابی ایران تاجگذاری کرد
هشتم مارس 1736 نادرشاه افشار که در رای گیری بزرگان ایران به شاهی کشور انتخاب شده بود تاجگذاری کرد. نادرشاه که پس از برقراری نظم و امنیت و دورساختن دشمنان از وطن به منطقه مُغان (آذربایجان) رفته بود در نوامبر 1735 (آبانماه) تصمیم به شاه شدن گرفت، اما با رای بزرگان کشور که خودشان مورد قبول مردم بودند.
    وی از منشی اش «میرزامهدی خان» خواست که بزرگان کشور را از گوشه و کنار ایران به مغان دعوت کند تا کار انتخاب صورت گیرد. دعوت از بزرگان سراسر کشور تا آمدن آنان به مُغان حدود سه ماه طول کشید.
    در نشست انتخاباتی مُغان، شماری ازجمله نادر سخنرانی کردند و اکثریت حاضران رای به حذف صفویه و شاه شدن نادر (متولد سال 1688) دادند. او روز سَعد برای تاجگذاری را از ستاره شناسان استعلام کرد که هشتم مارس (18 اسفند) را به دست دادند و مراسم تاجگذاری به عمل آمد که شرح آن را میرزامهدی خان نوشته است. به نوشته وی؛ بزرگان کشور و معاریف و نیز سفیر عثمانی در این مراسم شرکت کردند. نادر ده سال و سه ماه و 11 روز بعد (19 ژوئن 1747) در جریان توطئه چند افسر ارتش در اردوگاه نظامی در منطقه قوچان خراسان کشته شد. از نادر به عنوان ناپلئون شرق نام می برند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
شورش اصفهاني ها بر ضد ظل السلطان
مسعود ميرزا ظل السلطان


    در اين روز دراسفند ماه 1285 مردم اصفهان كه از دير زمان بر ضد ظل السلطان والي اين خطه شورش كرده بودند در تلگرافخانه شهر متحصن شدند و اعلام كردند كه تا محمد علي شاه قاجار پاسخ تلگرام آنان را ندهد و ظل سلطان ( مسعود ميرزا ) را عزل نكند تلگرافخانه را ترك نخواهند كرد. اصفهاني ها ظل سلطان را متهم به ظلم و تعدي و رفتار استبدادي كرده بودند.
     شورش اصفهاني ها از 16 اسفند ماه آن سآل شدت يافته بود. محمدعلي شاه كه سرگرم تعيين وليعهد و برگزاري مراسم مربوط بود دادن پاسخ به تلگرام اصفهاني ها را به تاخير انداخته بود. اين تعلل باعث شد گروهي از اصفهاني ها كه به ستوه آمده بودند در كنسولگري انگلستان در آن شهر متحصن شوند . در آن زمان تحصن در سفارتخانه انگلستان در تهران و كنسولگري هاي اين كشور در شهرهاى دىگر تشويق مي شد تا وسيله مداخله هرچه بيشتر انگليسي ها فراهم شود، و مقامات بالاي كشور بيشتر بترسند. از زمان امضاي قرارداد سال 1907 سن پترزبورگ (تقسيم ايران به مناطق نفوذ ميان روسيه و انگلستان) كار تحصن تشويق بيشتري مي شد و مردم بي خبر ازسياست، فريب مي خوردند كه اقدام آنان مغاير منافع وطن بود.
    سرانجام 25 اسفندماه محمدعلي شاه ظل سلطان را از حكومت اصفهان برداشت و بعدا اورا حاكم فارس كرد و شورش اصفهاني ها پايان يافت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تصويب قانون شوراي عالي معارف و داستان مدارس مختلط ـ انتقال کار صدور پروانه نشريات از شوراي عالي فرهنگ به هيات نظارت و پيدايش مسئله
در اين روز در سال 1300 هجری خورشیدی قانون تاسيس «شوراي عالي معارف» كه بعدا به شوراي عالي فرهنگ تغيير نام داد از تصويب مجلس شوراي ملي گذشت و اختيار تنظيم و تصويب آيين نامه هاي مدارس و موسسات فرهنگي و هنري، تاسيس مدارس تازه، صدور پروانه نشريات، دادن نشان و مدال فرهنگي و مراقبت و حفاظت از آثار ملي به آن واگذار شد.
    اين شوراي مهم پس از تاسيس وزارت علوم در دهه 1340و بعدا وزارت فرهنگ و هنر به سه شوراي عالي تقسيم شده بود. پيدايش «مسائل!» در زمينه دادن پروانه انتشار نشریه، توقیف و لغو پروانه نشریات در ایران از اين زمان است که اختیار شورای عالی معارف (شورای عالی فرهنگ) به هیات نظارت بر مطبوعات داده شده است که اينک جز یک عضو آن (نماینده مدیران جراید)، اعضای ديگر نمايندگان سه قوه حکومتی و نماینده حوزه علمیه (حوزه تدریس الهیات) هستند. بارها ایراد گرفته شده است که ترکیب این هیات مغایر اصل تفکیک قوا است که ذاتا مطبوعات قوه چهارم یک دمکراسی هستند. [قضاوت در اين زمينه برعهده تاريخ است]. شمار کمي از کشورها داراي قانون مطبوعات هستند. در کشورهاي فاقد قانون مطبوعات، اين امور در دست اتحاديه هاي صنفي مربوط است. براي مثال؛ درايالات متحده انتشار نشريه حتي از سوي خارجيان فاقد کارت اقامت آزاد است و منعي ندارد. در اين کشور براي انتشار نشريه ازجمله روزنامه نيازي به داشتن پروانه نشر نيست و حتي لازم نيست که قبلا در اين زمينه با دولت فدرال و يا دولتهاي محلي مشورت شود. قراردادن صندوق هاي سکه اي فروش نشريه در چهارراهها و مراکز پُر رفت و آمد هم آزاد است و اين صندوقها توسط پليس شهر محافظت ويژه مي شوند.
    شوراي عالي معارف پيشنهاد دهنده قانوني به نام «قانون اساسي معارف» بود كه پايه همه آيين نامه هاي فرهنگي و آموزش و پرورش كشور قرار گرفته است.
    در يكي از مواد «قانون اساسي معارف» ايران تصريح شده است كه «... مدارس ذكور براي پسران و مدارس اناث براي دختران ...» كه مراد از آن، منع تاسیس مدرسه مختلط در ايران بوده كه اين ماده از دهه 1340 تا سال 1357 عملا رعايت نمي شد. طبق صورتجلسات شوراي آموزش و پرورش تهران (1348 تا 1355)، محمود عاطفي نماينده انتخابي مديران مدارس متوسطه در اين شورا بارها به استناد اين ماده، تاسيس مدارس راهنمايي تحصيلي مختلط را غير قانوني خوانده بود كه به آن اعتنا نشده بود.
     علي اكبر دهخدا (1879 - 1956)، دكتر امير اعلم، ذكاء الملك فروغي، محمد تدين، مجير شيباني و غلامحسين رهنما از جمله اعضاي نخستين دوره شوراي عالي معارف ایران بودند.
تمبر پستی يادبود دهخدا

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مطلقه شدن ثریا ـ انتقاد مطبوعات اروپا و استدلال يک مقام دولتي ايران و استناد او به قرآن و دستخط روحانيون در ردّ این انتقادها
ثريا


    در پي جلسه مشورتي 27 بهمن ماه 1336 و جلسات دهم، هفدهم و نوزدهم اسفند اين سال مركب از شاه و تني چند از رجال وقت و يك بزرگ از ايل بختياري تصميم به طلاق ثريا اسفندياري بختياري دومين زن شاه گرفته شد و اعلاميه مربوط صادر گرديد كه در آن دليل طلاق، فرزنددار نشدن ثريا و نياز به وليعهد براي شاه ذكر شده بود.
     ثريا از مدتها پيش از آن نزد مادر آلماني خود در این کشور بسر مي بُرد. طلاق در تهران انجام گرفت و اسناد مربوط در نيمه فروردين 1337 در آلمان به ثريا ابلاغ شد و وي 42 سال بقيه عمر خود را بدون شوهر زندگي كرد تا اینکه در پاريس درگذشت.
     پس از انجام طلاق طولی نکشید که شاه با فرح دیبا که قبلا یک دانشجوی ایرانی مدارس عالی فرانسه بود ازدواج کرد. شاه پیش از ازدواج با ثریا، بانوی قبلی خود ـ فوزيه، شاهزاده خانم مصري و مادر دختر بزرگش شهناز را طلاق گفته بود. فوزيه نيز به همان صورت از تهران به قاهره بازگشته بود و در آنجا ماندگار شده بود. علت طلاق او «ناسازگاري هواي تهران!» بيان شده بود.
    مطبوعات اروپا در مارس 1958 (اسفند ماه 1336 و فروردين 1337) ـ از ظن خود ـ درباره طلاق غیابی ثریا و اینکه قبلا رضایت وی به طلاق جلب نشده بود مطالب متعدد انتشار داده بودند که یک مقام ایرانی وقت در پاسخ، آنهارا بی اطلاع از قوانین ملی و مذهبی کشورها خوانده و گفته بود که یک زن با اطلاع از قوانین و رسوم و فرهنگ کشور خود قرارداد نکاح را امضا می کند و اگر اين قوانين مذهبي و ملي را قبول نداشته باشد، در قلمرو اين ضوابط اجبار به ازدواج ندارد. زن و مرد در هرکشور، عالما و عامدا قرارداد نکاح را با حضور عاقد و شهود امضا می کنند و در نتیجه اجباری در کار نیست و اگر شرایط و مقررات حاکم بر قرارداد نکاح را قبول نداشته باشند می توانند آن قرارداد را امضاء نکنند و .... به علاوه، در ایران همانند کشورهای اسلامی دیگر برای بانوان «مهر» قرارداده شده و واجب النفقه هستند و تاکنون مشاهده نشده است که یک مرد گفته باشد پرداخت مهر (تعهد دادن مالی از آن خود به زن که قابل تبدیل به پول باشد و «زن» قبلا مبلغ آن را تعیین و پیشنهاد می کند تا به زوجیت آن مرد درآید و اين بدهي «حال» است و نیز نفقه کامل (که این دو به آن صورت در کشورهای مسیحی و ... وجود ندارد) تبعیضی نسبت به هر شوهر است و استدلال هاي ديگر. نفقه کامل (طبق قانون ایران) این است که مرد طبق شئونات خانوادگی زن و حتی اگر در آن فامیل گسترده، داشتن کلفت و نوکر و شوفور مرسوم باشد باید آنها را تامین کند و عجز و خودداری از تامین آن به زوجه اي که تمکين از شوهر کند به صدور حکم طلاق و نیز مجازات حبس برای مرد منجر می شود و اینها امتیاز زن در ایران و جهان اسلام است. در مذهب کاتولیک هم طلاق عملی ممنوعه است و در یک کشور پیرو این ضوابط مذهبی، زن و مرد پس از ازدواج که کشیش مربوط در برابر جمع آنان را برای همه عمر زن و شوهر اعلام می دارد بعدا منطقا نباید بگویند که زندانی مادام العمر یکدیگر شده اند. در قرآن مجيد که قانون اساسي اسلام و کلام خداوند است، طلاق از ايقاعات و در دست شوهر قرار داده شده است، البته طبق شرايطي هم زوجه مي تواند درخواست طلاق کند.
    اين مقام ايراني همچنين اصل و ترجمه آيات مربوط در قرآن و نيز دستخط چند روحاني بزرگ ايراني، عراقي، پاکستاني و ... را به مطبوعات اروپايي داده بود تا اطمينان يابند که امر طلاق در دنياي اسلام در دست شوهر و يک ايقاع (يکجانبه) است و هشدار داده بود که در مسائل ديني بدون مشورت با آگاهان، مطلب ننويسند و مخاطبان را گمراه نکنند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
مردي كه سوسياليست هاي آلمان را متحد كرد ـ پدر سوسيال دمکراسي آلماني
Bebel

تلاشهاي سوسياليست هاي آلمان به ويژه «اوگوست ببل Ferdinand August Bebel» انديشمند آلماني براي ايجاد يك حزب واحد، در اين روز از مارس 1875 به نتيجه رسيد و اعلام شد كه در ماه مي 1875 (دو ماه بعد) كنگره سوسياليست هاي آلمان براي تصويب اساسنامه و مرامنامه حزب واحد تشكيل خواهد شد. تامين وحدت و اعلام امپراتوري آلمان به ابتکار بيسمارک، و تسريع صنعتي شدن اين كشور فرصت مناسبي به «ببِل» و همفكرانش داده بود تا حزب واحد «سوسياليست» را تاسيس كنند.
    «ببِل» از ادغام افكار «كارل ماركس» و فرديناند لاسال، ايدئولوژي «سوسيال دمكرات» آلمان را تنظيم كرد كه همچنان باقي مانده و الگوي سوسيال دمكراسي در سراسر جهان شده است.
     حزب واحدي كه در ماه مي 1875 در آلمان تحت عنوان «سوسياليست» به وجود آمد مادر همين حزب سوسيال دمكرات امروز اين کشور است كه چند بار حكومت آلمان را به دست داشت.
    براي مثال: «ببل» در مرامنامه تازه (ايدئولوژي) حزب سوسياليست براي رسيدن به آرزوي مالكيت جامعه بر منابع توليد، فرضيه «ماركس» را كه مبني بر نابودي نظامات موجود کشورها از طريق انقلاب پرولتاريايي و سپس ديكتاتوري پرولتاريا است رها ساخت و از عقيده «لاسال» استفاده كرد كه رسيدن به اين هدف را نيز تدريجي و از طريق اكثريت يافتن سوسياليست ها در پارلمان و وضع قانون و ناراضي نساختن مخالفان اين عقيده با مجاب و قانع كردن آنان بيان داشته است. استدلال «ببل» در ردّ ديكتاتوري پرولتاريا اين بود که در چنين نظامي، کارگران انقلاب کرده و بي تجربه از امور مديريت و احيانا کينه توز مشاغل را به دست مي گيرند و پيشرفت ملت متوقف و مسير تمدن و فرهنگ ملي تغيير مي يابد و مهاجرت ناراضيان آغاز مي شود و از اين رهگذر به جامعه مآلا آسيب مي رسد و ....
    «ببل» كه طرح او و همفكرانش در كنگره ماه مي سال 1875 به تصويب رسيد و هنوز به قوت خود باقي است اين وعده ها رادر سرلوحه کار و فعاليت هاي خود قرار داده بودند:
    تامين آزادي انتشار نشريه و قطع هرگونه سانسور، بازنشستگي همگاني براي سالخوردگان، مستمري براي از كارافتادگان، آموزش و پرورش عمومي اجباري و رايگان، درمان همگاني و رايگان، تعطيل اجباري يك روز در هفته، منع كار كردن كودكان و نوجوانان، منع مشاغل سخت و يا خلاف اخلاق و فرهنگ ملي براي بانوان، تعديل دستمزد و مشاركت كار كنان در درآمد كارگاه، وصول تنها يك نوع ماليات از مردم و لغو عوارض متعدد موجود، تعيين مجازات براي اعمال هرگونه تبعيض، اصلاح نظام قضايي و آسان سازي كار دادرسي و تشكيل هيات هاي متعدد حل اختلاف به جاي بعضي دادگاهها، تعميم امور رفاهي و تسهيل اعتبارات بانكي براي افراد «خود ـ اشتغال» و ....
     وقوع دو جنگ در نيمه اول قرن 20، سركوب سوسيال دمكراسي توسط عوامل ناسيونال سوسياليست (نازي ها) كه خواهان رقيب نبودند و سپس تا مدتي مشكل وجود دو آلمان از جمله دلايل تاخير سوسيال دمكراتهاي آلمان براي رسيدن به هدف نهايي خود بود؛ حال آن كه اين ايدئولوژي در سوئد كه مشكلات كمتري داشته رشد بهتري كرده است و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي اقتصاد
روزي که سوداگران سهام به وال استريت نقل مکان کردند و روشی تازه (نوعی قمار) در پیش گرفتند که بعدا به سیاست هم آلوده شد
هشتم مارس 1817 بازار سهام نيويورك (Stock Exchange) با روشی تازه در اطاقی در ساختمان شماره 44 وال استریتِ محله مَنهتَنِ شهر نیویورک آغاز بکار کرد که بعدا نوعی نوعی قمار خوانده شده است و اینک در ارتباط با سیاست. کار این معاملات در نیویورک از 17 ماه می 1792 با مشاركت 24 دلال سهام به شکلی محدود و عمدتا به صورت سرپایی آغاز شده بود. با اینکه هنوز هم این معاملات به صورت حضوری (در تالار معاملات) ادامه دارد ولی عمدتا آنلاین و دیجیتالی انجام می شود و نیازی به مراجعه به جایی نیست و کافی است که معامله گر «شماره حساب ویژه» داشته باشد. مرکز معاملات سهام نیویورک (اصطلاحا؛ وال استریت) در سال 2007 با Euronext (اتحادیه بورس های پنج کشور اروپایی ازجمله Bourse فرانسه و انگلستان) شریک شده است.
     پس از جنگ جهانی دوم و ابرقدرت شدن آمریکا به دلیل پیروزی در این جنگ و بین المللی کردن «دلار»، که با محاسبات دقیق وارد آن جنگ شده بود و اعمال قدرت، معاملات سهام با دلار آمریکا انجام می شود.
    بحران های مالی بویژه بحران سال 2008 نشان داد که معاملات در وال استریت و بورس های ممالک صنعتی طبق قاعده قمار انجام می شود، روی کاغذهای خرید و فروش و تعهدات صورت می گیرد و بهای سهام کمپانی ها تا دهها برابر دارایی آنها بالا رفته است و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو ادبيات
قتل «المتنبّي» شاعر بزرگ و انقلابي عرب
هشتم مارس سال 965 (در آن سال مصادف با 17 اسفند) المتنبّي (ابو طيب احمد بن حسين) شاعر بزرگ عرب در راه بازگشت از سفر شيراز و ديدار امير عضدالدوله ديلمي به بغداد، در نزديكي اين شهر گرفتار راهزنان شد و به دست آنان به قتل رسيد. وي هنگام مرگ 50 ساله بود.
     المتنبّي که در دوران معاصر از اشعارش درکتاب های درسیِ دانشگاهیِ رشته ادبیات وسیعا نقل شده است در كوفه به دنيا آمده بود و در جواني از انقلابيون قرمطي (عمدتا شیعه) بود. وي در شام (سوريه بزرگتر) تحصيل كرده بود، ولي علاقه داشت كه ميان عرب بدوي زندگي كند. او در جريان همفكري با انقلابيون قرمطي دستگير و دو سال در زندان بود و گفتن شعر را از زندان آغاز كرد. (براي اطلاع بیشتر از انديشه و كارهاي قرمطيان به تاريخ طبري رجوع شود).
     المتنبّي پس از آزادي از زندان در شام ماند و چون در طنزهايش حاكم دمشق را هجو كرده بود از ترس او به قاهره گريخت و بعدا از آنجا به بغداد رفت. وي علاوه بر قصيده كه سبك شاعران عرب بود غزل هم گفته است كه بدعتي در شعر عرب بشمار مي رود. مولف تاريخ ادبياتِ جهان از المتنبي به عنوان بزرگترين شاعر كلاسيك عرب نام برده است. ديوان اشعار المتنبي از كتب معروفِ نظم عربي است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
ايلدرم بايزيد در قفس اميرتيمور مُرد
بايزيد

ايلدرم بايزيد يکم سلطان عثماني كه در جنگ آنكارا در جولای 1402 به اسارت اميرتيمور گوركان در آمده بود و تيمور او را در قفس آهنين قرار داده و همانند طوطي همه جا با خود مي بُرد هشتم مارس 1403 ميلادي در 42 سالگي درگذشت. وي پس از درگذشت پدرش مراد اول سلطان عثماني شده بود.
    بايزيد در طول حكومت خود سالونيك را در يونان تصرف كرد، بلغارها را شكست داد و هشت سال قسطنطنيه (استانبول) را در محاصره داشت، ولي موفق به تصرف آن نشد.
    اميرتيمور احتمالا قصد جنگ با بايزيد را نداشت. تيمور هنگامي كه در شام (سوريه) سرگرم تاخت و تاز بود براي بايزيد نامه فرستاده بود كه بايزيد پاسخي بي ادبانه و سراسر افترا به تيمور نوشته بود و همين امر باعث حمله تيمور به قلمرو او شد و با اين كه نيروهاي تيمور از نظر شمار به مراتب كمتر از نظاميان بايزيد بودند پيروز شدند و بايزيد اسير شد. تيمور به خاطر اهانتي كه در نامه به او كرده بود بايزيد را در قفس آهنين قرار داد و به مجلس بزم خود آورد و زن او را وادار كرد كه در جمع مهمانان و در برابر قفس شوهرش برقصد. بايزيد از آن قفس آزاد نشد تا درگذشت. عثماني ها تركمان و تيموريان تاتار (مغول تبار) بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قتل عام بومیانِ مسیحی شده در اهايوِ آمريکا!
هشتم مارس سالروز قتل عام زننده گروهی دیگر از بومیان آمریکای شمالی ـ اصطلاحا؛ سرخپوستان در اُهایو به دست میلیشیای پِنسیلوِی نیای آمریکا به فرماندهی سرهنگ دیوید ویلیامسون در سال 1782 (دوران انقلاب استقلال) است. این بومیان از قبیله Lenape بتازگی (همان وقت) به دست میسیون موراویان مسیحی شده بودند، مسلح نبودند و سرگرم زراعت بودند که دستگیر شدند.
    میلیشیای پنسیلوی نیا به انتقام همراهی قبیله دیگری از سرخپوستان با نیروهای دولت لندن در سرکوب انقلاب استقلال، در روستای «Gnadenhutten» اهایو 28 مرد، 29 زن و 39 کودک لناپی را دستگیر و به درخت بستند و پس از وارد آوردن ضربه پُتک به سر آنان، پوست جمجمه هایشان را کَندند!.
     قبیله لناپي که پیش از مهاجرت اروپاییان، در ساحل شرقی آمریکا (ایالت دِلوِر) زندگی می کرد پس از ازدست دادن کیلومتر به کیلومتر اراضی و منابع آباء اجدادی در طول نزدیک به دو قرن، با ادامه مقاومت، تا اهایو (حدود هشتصد کیلومتر) عقب رانده شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روز جهاني زن
Clara Zetkin

تلاش هاي طولاني بانو «كلارا زتكين» انديشمند سوسياليست آلماني و نماينده وقت پارلمان فدرال اين كشور در هشتم مارس 1911 به ثمر رسيد و «هشتم مارس» هر سال روز جهاني زن اعلام شد و دولت دانمارك به عنوان نخستين كشور آن را برسميت شناخت.
    برقراري «روز جهاني زن» در شهر كپنهاگ اعلام شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ترور نخست وزیر اسپانیا به دست آنارشیست ها
Eduardo Dato
هشتم مارس 1929 سه آنارشیست در شهر مادرید «ادواردو داتو Eduardo Dato Eiradian» نخست وزیر وقت اسپانیا را پس از خروج از پارلمان، در اتومبیل هدف گلوله قراردادند که 5 روز بعد درگذشت. داتو که 65 ساله بود سه بار نخست وزیر و چندین بار وزیر و نماینده پارلمان اسپانیا بود و یک بار هم به ریاست پارلمان انتخاب شده بود. در سال 1912 به همین صورت، خوزه کانالیاس Jose Canalejas یک نخست وزیر دیگر اسپانیا ترور شده بود. آنارشیست هایی که داتو را گلوله زده بودند وابسته به گروه کاتالان Catalan بودند. آنارشیسم ـ یک پدیده فکری قرن نوزدهم ـ از اداره امور جامعه توسط شوراها و انجمن ها حمایت می کند و دولت را به صورتی که وجود دارد عامل فساد و سود یک دسته و ستم به گروهی دیگر از مردم می داند. برخی از گروههای آنارشیست دولتها را کانون توطئه افراد مشخّص و معدود برای آقایی کردن و استثمار جامعه (توده ها) می خوانند. آنارشیست ها برخلاف سوسیالیستها، در رسیدن به هدف، ترور افراد را ردّ نمی کنند. رسانه ها وقت از آنان به عنوان «هواداران جامعه بدون دولت» یاد می کردند. آنارشیست ها در چند دهه آخر قرن 19 و ابتدای قرن 20 شماری از سران و مقامات ارشدرا در اروپا و آمریکای شمالی کشتند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
افتادن بِرمه (ميانمار) و جاوهِ اندنزی به دست امپراتوری ژاپن در 1942 و اخراج انگلیسی ها و هلندی ها از آن دو سرزمین


هشتم مارس 1942 نيروهاي امپراتوري ژاپن تصرف شهر رانگون پایتخت مستعمره اتگليسي برمه (ميانمار) را تكميل و اعلام داشتند كه هدف بعدي آنان آزاد كردن هندوستان از سلطه انگلستان خواهد بود.
     در همین روز هلندی ها که اندونزی را در استعمار داشتند جزیره بزرگ جاوه را به نیروهای ژاپن تسلیم کردند.
    برمه (ميانمار) آخرين حد پيشروي ژاپني ها در اين سمت آسيا بود. ژاپن با شعار اخراج اروپائيان استعمارگر از آسيا، به مستعمرات انگلستان، فرانسه، هلند و پرتغال و نيز فيليپينِ آمريكا حمله ور شده بود. ژاپن در جنگ متعارف شکست نخورد، بمباران اتمی شدن، آن را مجبور به تسلیم شدن کرد زیراکه چنین سلاحی (که بعدا عنوان بازدارنده گرفت) نداشت و همچنین وسیله نرسیدن آن در مسافت دور به هدف. زدن هواپیمای حامل بمب اتمی در فاصله نزدیک به هدف تأثیر زیاد در تلفات ندارد.
    عكس بالا، يك نظامي انگليسي را در جريان جنگ برمه نشان مي دهد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اعلاميه شوروي مبني بر اتمي شدن و تشديد رقابت هاي هسته اي ـ اسلحه اتمي در انحصار 9 کشور!
Klimenti Voroshilov که در جنگهاي اول و دوم جهاني و انقلاب اکتبر 1917 روسيه شرکت کرده بود بعدا رئيس شوراي عالي شوروي [رئيس جماهيريه] شده بود و در سال 1969 در 88 سالگي درگذشت
هشتم مارس 1950 دولت شوروي (مسکو) رسما اعلام داشت كه داراي تعداد قابل ملاحظه اي بمب اتمي است. اين موضوع توسط مارشالِ شوروي ـ کليمنتي وروشيلوف اعلام شده بود. شوروي در سال 1949 نخستين آزمايش اتمي خود را انجام داده بود. از آن پس رقابت برسر ساخت سلاح هاي اتمي و وسائل رساندن آنها به هدف (عمدتا موشک) آغاز شد.
    شوروي نخستين كشور بود كه «موشك هدايت شونده دوربُرد» آزمايش كرد و با آن سفينه به مدار زمين فرستاد.
    هشتم مارس همچنين روزي است كه مجلس نمايندگان آمريكا در سال 1983 به رغم مخالفت ضمنی رئيس جمهوری وقت اين كشور (رونالد ريگن) طرح «فريز» كردن متقابل توليد سلاحهاي هسته اي آمريكا و شوروي را تصويب كرد.
    تا سال 2008، 9 كشور جهان داراي اسلحه اتمي از انواع مختلف بوده اند: آمريكا، روسيه، فرانسه، انگلستان، چين، هند، اسرائيل، پاكستان و كره شمالي. جمهوري فدرال آفريقاي جنوبي نيز قبلا داراي چند بمب اتمي بود كه آنها را با این عنوان که دشمنِ اتمی ندارد و قاره آفریقا عاری از سلاح اتمی باید باشد، داوطلبانه از ميان بُرد. در جهان چندين كشور ديگر هستند كه بر تكنولوژي هسته اي دست يافته و اگر بخواهند، در مدتي كوتاه مي توانند سلاح اتمي داشته باشند. ژاپن، برزيل، آلمان و برخي از اعضاي سابق اتحاد شوروي ازجمله اين كشورها هستند.
     از آگوست 1945 كه آمريكا دو بمب اتمي بر دو شهر ژاپن فروافكند، سلاح اتمي عامل «فدرت»، «بازداري از تعرض» و در نتيجه يك «آرزوي ملّي» شده است و به همين لحاظ و براي جلوگيري از گسترش اين سلاح و بهانه افتادنش به دست اين و آن، ضابطه كنترل توليد و گسترش تدوين و يک آژانس جهاني نظارت بر اجراي اين ضابطه به وجود آمده است و به اين ترتيب سلاح هسته اي در انحصار چند كشور باقي مانده است.
    هند، پاكستان و كره شمالي به رغم وجود اين آژانس، سلاح اتمي توليد كرده اند. دولت آمريكا برپايه گزارش هاي سازمانهاي اطلاعاتي خودش كه دولت وقت عراق در حال تلاش پنهاني براي توليد سلاح اتمي بود در مارس 2003 اين كشور را اشغال نظامي كرد ولي اثري از چنين فعاليتي به دست نيامده است. بعدا معلوم شد که ادعای دولت وقت آمریکا (دولت جورج دبلیو بوش) یک بهانه سازی برای تعرّض و تصرف عراق بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که «رونالد ريگن» شوروي را با اشاره به حضور نظامی در افغانستان، امپراتوري شرارت خواند
هشتم مارس 1983 رونالد ريگن رئيس جمهوري وقت آمريكا در یک نشست مذهبیون مسیحی در شهر اُرلاندو استیت فلوریدا با اشاره به حضور نظامي شوروي در افغانستان و مشارکت در عمليات رزمي، آن كشور را «امپراتوري شرارت Evil Empire» اعلام داشت.
    دولت شوروی (مسکو) در واکنش خود اعلام داشت که به تقاضای دولت افغانستان (دولت وقت اين کشور) واحد نظامی به کمک این دولت فرستاده بود.
    شوروي نيروهاي خودرا در سال 1989 از افغانستان فراخواند و دو سال بعد هم از درون فروپاشيد. دولت آمريکا در اکتبر 2001 نيرو به افغانستان فرستاد، دولت اين کشور (دولت طالبان) را تغيير داد، دولت های عضو ناتو (اتحاديه اتلانتيک شمالي) را در اين عمليات شریک خود کرد و نیروهاي نظامي غرب تاکنون (مارس 2020) به استقرار خود در سراسر افغانستان به نام مبارزه با تروريسم ادامه می دهند!. برخی از این تروریست های هدف مبارزه، باقيمانده همان هایی هستند که آمریکا با پول و اسلحه خود آنان را برضد واحدهای نظامی دولت وقت مسکو در افغانستان سازمان داده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روشی که سران «گروه ریو» در مارس 2008 براي رفع تنش ميان دولت ها بکار گرفتند
در مارس 2008 تنش «هفت ـ روزه» آمريكاي لاتين كه مي رفت تا ميان سه کشور از اين ممالک نفاق ايجاد كند و ديگران ـ همانند گذشته از اين نفاق سوء استفاده كنند با تلاش «گروه ريو Rio Group» مركب از سران کشورهاي قاره آمريکا به استثناي ايالات متحده و کانادا «پايان يافت» که اصحاب نظر آن را رويدادي بي سابقه اعلام کرده بودند. فيدل کاسترو قبلا در مقاله اش تاکيد کرده بود که نبايد طبل جنگ ديگري در آن منطقه به صدا درآيد.
    سران «گروه ريو» مرکب از 32 کشور به دعوت رئيس جمهوري دومينيكن هفتم مارس 2008 در شهر سانتو دومينگو تشكيل جلسه دادند، و جزئيات اين جلسهِ سران مستقيما [به صورت زنده] از تلويزيون پخش شد.
     Alvaro Uribe رئيس جمهوري وقت كلمبيا از Rafael Correa رئيس جمهوري وقت اکوادور پوزش طلبيد، سه رئيس جمهوري درگير در اين ماجرا (كلمبيا، ونزوئلا و اكوادور) دست يكديگر را به نشانه آشتي فشردند و اعلاميه مشترك مبني بر حل مسئله از راه تماس مستقيم و مذاكره را امضاء كردند.
    «الوارو اريبه» رئيس جمهوري وقت كلمبيا از دوستان دولت واشنگتن در آمريكا لاتين بشمار مي رفت.
    فيدل كاسترو در آستانه اين نشست در مقاله خود در «گرانما» تجاوز نظامي كلمبيا به اكوادور را «فتنه واشنگتن» خوانده و نوشته بود که واشنگتن مي خواهد با تفرقه افكني بارديگر بر آمريكاي لاتين مسلط شود و ....
    نشست سانتو دومينگو [آنگونه که از تلويزيون پخش شد] عاطفي و برادرانه به نظر مي آمد. سران كشورهاي لاتين قاره آمريكا كه داراي زبان و فرهنگ مشترك هستند سر بر شانه هم گذارده بودند و اين صحنه از تلويزيون براي صدها ميليون مردم منطقه پخش مي شد. درميان اين سران دو بانو (سران شيلي و آرژانتين) ديده مي شدند.
    بحران، يكم مارس 2008 با ورود كماندوهاي كلمبيايي به قلمرو اكوادور و حمله به يك مخفيگاه چريكهاي چپگرا آغاز شده بود كه ضمن آن 25 چريك و ازجمله يك فرمانده آنان كشته شدند. متعاقب اين رويداد، اكوادور و ونزوئلا و سپس نيكاراگوئه روابط خود را با كلمبيا قطع كردند، ونزوئلا و اكوادورا مرزهاي خود با كلمبيا را بستند و نيروي تقويتي اعزام داشتند. بمب افكنهاي سوخوي 30 ونزوئلا به حمايت از 9 گردان اعزامي اين كشور برفراز مرزهاي مشترک ونزوئلا - کلمبيا به پرواز درآمدند و .... رسانه هاي ونزوئلا تجاوز كلمبيا به خاك اكوادور را نقشه و طرح واشنگتن خوانده بودند. سران وقت اكوادور و ونزوئلا هر دو سوسياليست بودند.
Uribe رئيس جمهوري وقت کلمبيا و Correa رئيس جمهوري وقت اکوادور به اين صورت آشتي کردند

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ريشه بحران مالي جهاني از ديدگاه هوگو چاوس ـ اديان، انسانيت و سوسياليسم قماربازي روي سهام را نمي پذيرند ـ خطر کثرت فروشگاه
بحران مالي جهاني سال های 2008 - 2009 اظهار نظرهاي متعدد به دنبال داشت ازجمله نظرات هوگو چاوس رهبر وقت ونزوئلا و باني سوسياليسم قرن 21 (نوعي سوسيال دمکراسي با رعايت اصول اخلاقي و شئون انساني) که آن را هفتم مارس2009 بيان کرده بود و هشتم مارس در رسانه انتشار يافته بود.
     چاوس (متوفي در پنجم مارس 2013) بحران مالي وقت را که به همين صورت چندبار در دوران معاصر (دو قرن گذشته) خودنمايي کرده است به گردن كاپيتاليسم بي در و پيكر بلوک غرب، حرص «پول و فقط پول» زدن و آزمندي برخي از سوداگران آمريکاي شمالي و نیز فساد اداری ـ اقتصادی برخی دیگر از کشورها انداخت که به گفته او پس از عقب نشيني سوسياليسمِ روسيه، بيش از گذشته ـ بي پروا و وارد بازي هاي سياسي و انتخابات هم شده و نماينده مجلس و سناتور مي سازند. وي گفت که اين مسئله راه حلي بادوام جز قبول عناصري از سوسياليسم ندارد.
    چاوس گفته بود: وقتي كه هر سهم «سيتي بانك» ـ يكي از چند بانك بزرگ و از مظاهر كاپيتاليسم، از 52 دلار به يك دلار (بهاي پايه = بهاي اصلي) تنزل كند اين حقيقت را عيان مي سازد كه 51 دلار ديگر كلك و قمار بوده و همچنين مورد ِشكست ِجنرال موتورز ـ بزرگترين كارخانه ساخت خودرو در جهان.
     وي افزوده بود که سوسياليسم، انسانيّت و اديان اين قماربازي روي سهام (بورس بازي) و با بازیگری؛ به دست آوردن پول مُفت از اين راه را نمي پذيرد ـ اين پول با هياهوي بورس بازان و تبليغات عوامل آنان در رسانه ها از جيب مردم ـ مردمي که براي هر يک سِنت (يک پِنی) آن جان کنده اند خارج مي شود که نوعي غارت است و در فرهنگ هيچ ملتي جاي ندارد.
     چاوس اشاره کرده بود که تعطيل شدن يكي پس از ديگري فروشگاههاي زنجيره اي در آمريكاي شمالي و براي مثال؛ يکي از آنها «سِركِت سيتي» ويژه فروش توليدات الكترونيك با 35 هزار كارمند ـ دليلي جز كثرت غير ضروري فروشگاه و نبودن قانون كنترل بها و درصد مجازِسود فروش نمي تواند داشته باشد و چون مردم (به دليل بحران مالي و اعتبار) در خريد، امساك و احتياط كردند؛ راكِد و ورشكست شدند و درصد بيكاري در ايالات متحده و کشورهاي بلوک غرب که بيش از حد فروشگاه و مغازه دارند بالا رفت و در آمريکاي شمالي تا به امروز (هفتم مارس 2009) به هشت و يك دهم درصد نيروي كار رسيده است (رسیده بود) و هم اكنون (سال 2009) بيش از 12 ميليون بيكاران ايالات متحده (فدراسیوه 50 استِیتی آمریکای شمالی) از درآمد آنانكه هنوز كار مي كنند (بيمه بيكاري) استفاده مي كنند كه اگر در دنياي كاپيتاليسم، كسب و كار منطق داشت، اين همه فروشگاه غير ضروري و فروشنده وجود نداشت و چنين وضعيتي رويكرد نداشت. «فروشگاه» کانون و مرکز توليد نيست، اگر بيش از حد باشد از بدنه توليد و به صورت انگل ارتزاق مي کند. از زمان روزولت تاكنون (هفت دهه) دولت واشنگتن نتوانسته است مسئله درمان اتباع خودرا حل كند زيرا كه صاحبان بيمارستانها، اصحاب كارخانه هاي داروسازي و دلالهاي اتحاديه هاي دكترها (لابي گرهاي آنها) با نفوذ در اعضاي قوه قانونگزاري امكان اين كار را نداده اند و اين، يعني «دمكراسي كاپيتاليستي». آنان حتي ورود داروي ارزان از کنفدراسیون كانادا را ممنوع كرده اند ـ اقدامي در جهت تامين سود چند نفر صاحبان كارخانه هاي داروسازي و به زيان صدها ميليون مصرف كننده دارو.
    چاوس گفته بود که برای نجات بشریت، «پول» و مادیگری و آزمندی نباید «فرهنگ» جوامع شود. در جامعه اي كه كلمه پول، »پول ـ پول» يك لحظه و حتي در خواب از دهان و ذهن مردم نمي افتد، هدف افراد می شود کسب پول به هر طریق، و در چنین جوامع ارتکاب تقلب، ریا، دروغ، جرم و جنایت هم زیاد است و زندان رفتن و مجازات شدن قبح و زشتی خودرا از دست می دهد. مسئله در اینجاست که با این همه ابزارهای انتقال خبر و نظر و ارتباط انفرادی و سوشل نت ورک ها و ... صدور فرهنگ پول به همه جوامع بشری به سهولت انجام می شود و دیری نمی گذرد که همه جوامع را آلوده می سازد ـ آلودگی که پاک شدنی نخواهد بود.
    چاوس نتیجه گیری کرده بود که راهی برای رفع بحران مالی جهانی [بحران وقت] نیست جز وضع یک قانون جهانی دارای ضمانت اجرایی و شامل مبارزه با قماربازی روی سهام و معاملات پول و زر، آزمندی کمپانی های بزرگ که از هر شایعه، بهانه ای برای پُرکردن جیب به دست می آورند که نوعي غارت است، و تعقيب قضايي کساني که پول و ذخاير ملت خود را به صورت هايي به خارج از سرزمینِ شان منتقل کنند. و همچنين تعدیل درآمدها، و مخصوصا ذمِ مادیگری و پولپرستی و زالو وار خوردن درآمد زحمتکشان در دروس دوره آموزش متوسطه، و راهنمایی نوجوانان به کار تولیدی ـ نه کسب درآمد صرفا از راه فروش و سوداگری و امثال آن.
    
    
***

    
     دولت وقت ليبي (که در سال 2011 از ميان رفت) و با هوگو چاوس دوستي نزديک داشت هفتم مارس 2009 [روزي که چاوس درباره بحران مالي جهاني ابراز نظر کرده بود و نظرات خودرا ـ که در بالا از زبان خود او به آنها اشاره رفت.] استاديوم بزرگ ورزشي شهر ساحلي بِنغازي ويژه بازي فوتبال را به اسم او ـ استاديوم هوگو چاوس نامگذاري كرد.
     چاوس در ديداري از کشور ليبي گفته بود كه مسائل آفريقا و آمريكاي لاتين از نظر مداخله نيروهاي سلطه گر و استثمار مشابهت بسيار دارند و به دليل صدور انبوه برده آفريقايي به آمريكاي لاتين در قرون گذشته، فرهنگ و روانشناسي مردم دو طرف اقيانوس اطلس نيز باهم مطابقت يافته و بنابراين آفريقائيان براي حل مسائل خود بايد راهي را بروند كه لاتين هاي قاره آمريکا در طول يك دهه اخير [دهه وقت] رفته اند و خودشان را از نفوذ خارجي خلاص كرده اند و اطمينان دارم که دير و يا زود دو كشور باقي مانده جهان لاتين ـ مكزيك و كلمبيا ـ هم به جمع ما (اکثريت لاتين هاي قاره آمريکا) خواهند پيوست.
استاديوم ورزشي چاوس در بِنغازي

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 8 مارس
  • 1889:   جان اريكسونEricsson مخترع سوئدي درگذشت. وي در سال 1803 به دنيا آمده بود.
        
        
  • 1917:   تظاهرات چند هزارنفري در پتروگراد (سن پترزبورگ) برضد دولت روسيه انجام شد كه تاريخنگاران آن را مقدمه انقلاب بلشويكي اكتبر اين سال ذكر كرده اند.
        
        
  • 1917:   آمريكا براي سومين بار در دو دهه اول قرن 20 در كوبا نيرو پياده كرد.
        
        
  • 1965:   با ورود يك تيپ تفنگدار دريايي آمریکا (نیروی نظامی دریابُرد) به دانانگ در ويتنام جنوبي وقت، پاي آمريكا بيش از پيش به جنگ ويتنام كشيده شد. آمريکا سرانجام در جنگ ويتنام موفق نشد و پس از خروج نيروهاي نظامي آمريکا از جنوب ويتنام در سال 1975، کشور واحد ويتنام تجديد حيات کرد.
        
        
  • 1963:   چند روز پس از كودتاي سوريه، زمام امور اين كشور در دست حزب سوسياليستي بعث قرارگرفت كه همچنان ادامه دارد.
        
        
  • 1979:   Compact Disk ساخته شد.
        
        
  • 1982:   دولت آمريكا شوروي (دولت وقت مسکو) را متهم كرد كه در افغانستان غلیه چريكهاي ضد دولت كمونيستی کابل سلاح شيميايي بكار برده است.
        
        
  • 1985:   یک انفجار اتومبیلی در یک محله شیعه نشین بیروت و در نزدیکی یک مسجد و نه چندان دور از محل سکونت شیخ محمدحسین فضل الله، باعث مرگ بیش از 45 تَن و جرح 175 تن دیگر و تخریب دو ساختمان هفت طبقه شد.
        
        
  • 2004:  


    محمد زيدان معروف به ابوعباس بنيادگذار جبهه آزاديبخش فلسطين در زندان آمريكا در عراق درگذشت و در سوريه مدفون شد. وي در عراق بود كه اين كشور توسط ارتش آمريكا اشغال شد و ابوعباس هم دستگير و به زندان افتاد. دولت آمريكا مرگ او را بر اثر عوامل طبيعي ذكر كرده است.
        
        
  • 2004:   قانون اساسی عراق (عراقی که در اشغال نظامی آمریکا بود) به امضا رسید!.
        
        
  • 2010:   به گزارش مطبوعات تهران، در این روز علي سعيدي نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران «شخصي گرايي، سطحي نگري، فاميل گرايي، حزب گرايي، غرور و موج سواري» را عمده ترين عوامل سقوط خواص [در ایران] بيان داشت. وی «خوش بینی بیش از حد» را از موارد سطحی نگری بشمارآورد و گفت که عده اي از بزرگان ما [جمهوری اسلامی] گرفتار حُسن ظن و خوش بيني بيش از اندازه شده اند. علی سعیدی گفت که «جريان اصلاح طلب» مولود حزب كارگزاران سازندگي است.
        
        
  • 2010:   در این روز و 31 سال پس از انقلاب، صادق لاریجانی رئيس [رئیس وقت] قوه قضاييه جمهوری اسلامی ایران گفت: در چند ماه اخير يك باند بزرگ مفاسد اقتصادي در يكي از شركت هاي دولتي شناسايي شده كه افراد آن توانسته بودند با جعل اسناد دولتي و قضايي، ميلياردها تومان به حقوق مردم و بيت المال زیان وارد كنند.
        رئيس قوه قضاييه با بيان اينكه تاكنون يازده نفر از اعضای اصلي باند دستگير شده اند، گفت: همه اين افراد به جرم خود مبني بر اختلاس اعتراف و اقرار كرده اند كه فقط اختلاس يك نفر از آنان شش ميليارد تومان است [پول وقت].
        
        
  • 2010:   طبق اطلاعیه مطبوعاتی مجتمع قضايي مبارزه با جرايم اقتصادي، شعبه 68 دادگاه تجديدنظر تهران یک مفسد اقتصادي را که با توسل به تقلب، 11 میلیون و 881 هزار و 653 دلار از بانک های سپه و ملّت دریافت کرده بود به 20 حبس و ردّ این پول به این دو بانک محکوم کرد.
        
        
  • 2010:   به گزارش رسانه های تهران، محمود احمدی نژاد رئیس جمهور [رئیس جمهور وقت] 16 اسفند1388 در دیدار با مقامات وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی گفت که دمكراسي ليبرال حاصل جنگ قدرت و ثروت است. وی در همین دیدار گفت که ماجراي 11 سپتامبر [2001] و انهدام برج هاي دوقلو در آمريكا [شهر نیویورک] را يك سناريو و اقدام اطلاعاتي پيچيده می داند و افزود که ماجرای 11 سپتامبر 2001 به صورتی که اعلام شده بود يك دروغ بزرگ و بهانه مبارزهِ اصطلاحا با تروريسم و زمينه ساز لشكركشي به افغانستان بوده است.
        
        
  • 2010:   دادستان تهران از صدور كيفرخواست براي حدود 250 نفر از متهمان رویداد روز عاشورا (ششم دیماه 1388) خبر داد.
        به گزارش رسانه ها، در پی به خشونت کشیده شدن اعتراضات در روز عاشورا (ششم دی) حدود 1000 تن در تهران دستگیر شدند. تا این روز (17 اسفند 1388) شماری از بازداشت شدگان محکومیت قضایی یافتند. معترضینِ به نتایج انتخاباتِ خرداد 1388 (ژوئن 2009) از فرصت عاشورا برای تظاهرات خیابانی استفاده کرده بودند.
        
        
  • 2014:   یک هواپیمای بوئینگ 777 شرکت هواپیمایی مالزیا ـ پرواز 370 کوالالامپور به پکن با 239 مسافر و سرنشین، در جریان پرواز ناپدید شد و هنوز اثری از آن و یا علت ناپدید شدن آن در آسمان بدست نیامده و یک معمّا شده است.
        
        



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com