Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
9 اوت
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 9 اوت
ايران
سالروز پيروزي ايرانيان و تصرف تنگه ترموپيل در سال 480 پيش از ميلاد
نهم آگوست سال 480 پيش ازميلاد (مطابق 18 اَمُرداد) واحدهاي كوهستاني ارتش ايران - تنها ابر قدرت وقت بر روي کره زمين - در جريان لشكركشي خشايارشا به يونان و اروپاي جنوبي، پس از يک رشته جنگ شديد در ارتفاعات مشرف بر تنگه ترموپيل (Thermopylae Pass) واقع در شمال يونان، نظاميان اسپارت، «تسپي ان Thespian» ها و تبان ها Thebans از جمله «لئونيداس» پادشاه اسپارت را نابود و راه را براي عبور واحدهاي پياده و سوار امپراتوري باز و بي خطر كردند تا به سوي آتن به پيشروي خود ادامه دهند.
    خشايارشا كه در صحنه نبرد ترموپیل بود پس از اين كه واحدهاي كوهستاني ارتش ايران از جمله هزار مرد از منطقه پكتيا (اين ايالت خاوري ایرانزمین، هنوز به همين نام است و در مشرق افغانستان قراردارد) اسپارتي ها را درمحاصره گرفتند؛ به لئونيداس پيشنهاد كرد كه راه را براي فرار او و باقيمانده افرادش باز مي گذارد تا بگریزند، ولي قانون اسپارت عقب نشيني و تسليم نظامی را منع كرده بود. بنابراين، اسپارتي ها به جنگ ادامه دادند و همه آنان جان سپردند تا به قانون ميهن خود وفادار مانده باشند.
    نوشته اند كه خشايارشا [پسر و جانشين داريوش بزرگ، نوه دختري كوروش بنيادگذار كشور ايران و شوهر «استر» كه اين بانو در همدان مدفون است] از نظاميانش خواسته بود كه يكي از اسپارتي ها را زنده دستگير كنند تا برود و خبر اين شكست را به آتني ها بدهد. يونانيان در سده گذشته در نبردگاه ترموپيل يک مکان يادبود براي لئونيداس ايجاد کرده اند که مجسمه او و آخرين اظهاراتش در آنجا قرار داده شده است و محلي است براي بازديد گردشگران.
    ارتش ايرانيان پس از عبور از تنگه ترموپيل شهر آتن را تصرف كرد. مقاومت لئونيداس در ترموپيل و تاخير پيشروي ارتش ايران، به فرماندهي کل يونانيان اين فرصت را داده بود که آتن را از سکنه اش تخليه کند و آنان را به جزاير امن منتقل سازد.
    خشاريارشا در جريان همين لشكر كشي، در سرزمين يونان يك آبراه نسبتا طولاني ساخت تا كشتي ها مجبور نشوند شبه جزيره را كه دريايي توفاني آن را در برگرفته است دور بزنند. بقاياي اين آبراه اخيرا كشف، و نشان مي دهد كه ايرانيان بيست و پنج قرن پيش در علم مهندسي تا چه حد پيشرفت داشتند.
     پاره اي از مورخان قرن 20 با محاسبات تازه تقويمي، پايان جنگ ترموميل را دهم آگوست سال 480 پيش از ميلاد و شمار کمي از آنان اواخر اين ماه ذکر کرده و نوشته اند که اين نبرد سه روز طول کشيده بود که قبلا نوشته شده بود: دو روز.
    «هرودوت» در تاليف 9 جلدي خود زير عنوان «جنگ پارسيان» جزئيات جنگهاي ايرانيان از آغاز كار تا پايان لشكركشي خشايارشا به يونان را شرح داده است.
    دانش تاريخنگاري (هيستريوگرافي) در جهان با همين نوشته هاي هرودوت (جنگ پارسيان) آغاز شده است. با وجود اين، ارقامي كه هرودوت از نيروهاي ايران و كشتي هاي جنگي خشايارشا در حمله به يونان به دست داده به نظر اغراق مي آيد. اسناد ديگر، اين ارقام را به مراتب كمتر از آنچه را كه هرودوت نوشته، نشان مي دهد.
    
نبرد سال 480 پيش از ميلاد ارتش ايران با لئونيداس در ارتفاعات اين محل روي داد


    
مجسمه لئونيداس در يادبودگاه او در ترموپيل


    
سكه زرين خشايارشا با تصوير او

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
افتادن اصفهان به دست طُغرُل سَلجوقي و ...
نهم آگوست 1052 ميلادي (18 مرداد 431 هجري خورشيدي) شهر اصفهان به دست طغرل سلجوقي افتاد. دوازده سال پيش از اين، سلجوقيان كه از ترکان غز (اغوز) بودند و از آن سوی رود «سیردریا» آمده بودند بر غزنويان (دسته دیگری از ترکان مهاجر) غلبه کرده، به قدرت رسيده و از آن پس سرگرم تصرف شهرهاي ايرانزمين يكي پس از ديگري بودند.
     محمود غزنوي در 1030 ميلادي درگذشته بود و راه براي ادامه مهاجرت سلجوقيان در منطقه «فرارود» و عبور از آمودريا باز شده بود، زيرا كه مسعود غزنوي پسر محمود اجازه مهاجرت را به سمت جنوب به آنان داده بود. طغرل سه سال پيش از تصرف اصفهان، درصدد تصرف اين شهر برآمده بود كه بمانند يزد، كرمان و فارس در دست يك خانواده ديلمي بود كه در آن وقت حكمران ديلمي از در دوستي درآمده بود. با وجود اين، طغرل چشم به اصفهان داشت و مي خواست آن را مركز حكومت خود قراردهد. وي در سال 1051 به محاصره اصفهان دست زد. اصفهان يك سال مقاومت كرد و سرانجام نيز حاكم اصفهان داوطلبانه تسليم شد. گفته شده است که طغرل به حکمران اصفهان که بر چند شهر ديگر حکومت داشت وعده داده بود که اگر تسليم شود، يزد را از او نخواهد گرفت که چنين شد. طغرل در سال 1055 (سه سال پس از تصرف اصفهان) بغداد را هم تصرف كرد و به قدرت ديلميان ايراني پايان داد و خليفه (اسما) و بي اختیار عباسي را با شعار نجات سني ها از برتري شيعيان زير حمايت قرار داد و به اين ترتيب امپراتوري وسيعي براي خود به وجود آورد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
درگيري اقليت مجلس با ژنرال رضاخانِ رئيس الوزراء در اَمُرداد 1303
محمد تقي بهار ( ملك الشعراء )
درگيري اقليت مجلس شوراي ملي با ژنرال رضاخانِ رئيس الوزراء و وزير جنگ كه از هفتم امُرداد ماه 1303 (آگوست 1924) آغاز شده بود در اين روز (18 امُرداد) شدت يافت. اقليت مجلس از جمله ملك الشعراء و مدرّس سردار سپه رضاخان پهلوي را استيضاح كرده بودند كه نسبت به قانون اساسي بي اعتنا شده و در امور داخله و خارجه از يك سياست نادرست پيروي مي كند.
    روز هشتم امُرداد بيشتر روزنامه هاي تهران كه تحت نفوذ دولت (قوه مجريه) بودند اتهامات اقليت را نادرست خواندند و «استيضاح» را «افتضاح» ناميدند. اين وضعيت تا هفدهم امرداد ادامه يافت و در اين مدّت بسياري از مديران نشريات مخالف سردار سپه و ديگر مخالفان مورد تهديد قرار گرفته و يا بازداشت شده بودند. در اين روز كه قرار بود به استيضاح رسيدگي شود پيش از تشكيل مجلس، عده اي به منازل اعضاي اقليت مجلس از جمله حائري زاده و مدرّس رفته و آنان را كتك زده بودند و بنابراين از ميان امضاء كنندگان استيضاح، تنها ملك الشعراء بهار در جلسه مجلس حضور يافته بود و استيضاح مطرح نشد و بايگاني گرديد. رئيس الوزراء (رضاخان پهلوي) تقاضاي راي اعتماد كرد و به اتفاق آراء تاييد شد. سردار ِسپه (بعدا رضاشاه پهلوي) پس از اين پيروزي تصميم به تشكيل يک كابينه تازه گرفت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
وفات سناتور محمود جم که همان شب، مرگ خود را پیش بینی و جهان را مهمانسرا خوانده بود
19 اَمُرداد 1348 (آگوست 1969) دو خبر، اعضای تحریریه روزنامه اطلاعات (اطاق خبر) را به میز سردبیری کشانده بود و در حالی که پیرامون معاونان سردبیر حلقه زده بودند درباره درستی این دو خبر پرسش می کردند. یکی از دو خبر؛ درگذشت سناتور محمود جم بود و دیگری کشتار در خانه شَرون تِیت بازیگر فیلم در لس آنجلس.
    درگذشت سناتور محمود جم که سال پیش از آن بر اثر زمین خوردگی، دچار شکستگی لگن خاصره شده بود و در تهران و لندن معالجه کرده بود به خودی خود نمی توانست پرسش برانگیز باشد ولی گفته شده بود که وی ساعتی پیش از وفات، مرگ خودرا در همان روز پیش بینی کرده بود.
    قضیه سناتور جم که در خبر روزنامه ها نیز درج شد از این قرار بود:
    سناتور جَم (در زمان فوت؛ 84 ساله) و فرزند محمدصادق کرمانی پس از آسیب دیدگی لگن خاصره، به رغم احساس درد و ادامه درمان، در جلسات سنا شرکت می کرد تا تصمیمی خلاف مصلحت ایران گرفته نشود و دست کم، او حرفش را زده باشد. وی 5 دوره سناتور کرمان بود. سناتور جَم ساعت یک و نیم بامداد آن روز (روز وفات)، بدون اینکه دعوت فوری به جایی داشته باشد ناگهان از رختخواب بر می خیزد، ریش می تراشد و با شتاب لباس بیرون از خانه برتَن می کند، برابر آئینه قرار می گیرد و خودرا مرتّب می کند و در پاسخ به پرسش اهل خانه که در این ساعت! برنامه ندارد، کجا می خواهد با این شتاب و آراستگی برود؟، می گوید: من باید بروم، اینجا دیگر خانه من نیست. من باید به خانه ابدی خود بروم. آدم ها در این دنیا مهمان هستند و هر چیزی پایانی دارد. باید همیشه در اندیشه دیار ابدی بود و در این مهمانخانه نباید یادگار بد از خود بجای گذاشت و ....
    اهل خانه که از این حرف ها و کنایه و اشاره چیزی سر در نیاورده بودند خواهش کردند که دقایقی روی صندلی بنشیند و واضح تر بگوید. وی روی صندلی نشست و حرف هایش را تکرار کرد. وی پس از چندین دقیقه. ناگهان از صندلی برخاست، دست برناحیه قلب گذارد و برزمین افتاد و درگذشت و به همانگونه که دقایقی پیش از آن گفته بود، مهمانخانه این جهان را تَرک گفت و به دیار باقی شتافت.
    خبری شگفت انگیز بود. علت مرگ، حمله قلبی اعلام شده بود.
    محمود جم که در مراسم تشییع جنازه او از مسجد سپهسالار، هویدا نخست وزیر وقت، اعضای کابینه، پارلمانی ها، نزدیکان شاه و کرمانیان مقیم تهران شرکت کرده بودند و در ابن بابویه مدفون شد، این سمت ها را برعهده داشت: استاندار کرمان، استاندار خراسان، وزیر امورخارجه، وزیر دارایی، معاون نخست وزیر (در زمانی که پهلوی اول، نخست وزیر بود)، وزیر دربار و به مدت 4 سال و چند ماه نخست وزیر، سفیر در مصر و ایتالیا و سرانجام سناتور. وی رضاشاه را پس از کناره گیری از سلطنت تا بندرعباس و رفتن به سوی تبعدیگاه انگلیس همراه بود. محمود جم، در جوانی اشتغال خود را از کار ترجمه از زبان فرانسه به فارسی و بالعکس آغاز کرده بود.
     ارتشبد فریدون جم (متوفی در ماه می 2008 و نخستین شوهر شمس پهلوی) فرزند سناتور محمود جم بود. ارتشبد فریدون جم که هنگام درگذشت پدر، رئیس ستاد ارتش بود ـ پس از این وفات، اختلاف نظرهای خودرا با شاه علنی کرد و باز نشسته شد. شاپور بختیار آخرین نخست وزیر نظام سلطنتی از فریدون جم دعوت کرد که وزیر دفاع کابینه او شود که نپذیرفت زیراکه امیدی به پیروزی او نداشت.
    
بخشی از خبر درگذشت سناتور محمود جم که در صفحه اول شماره 12962 (19 اَمُرداد 1348) روزنامه اطلاعات درج شد


    
کُپی تصویر تشییع کنندگان جنازه سناتور جم از روزنامه اطلاعات (شماره 20 امرداد 1348)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زمانی که ایران در صف قدرت های اقتصادی جهان قرار گرفت
17 اَمُرداد 1353 (4 سال پیش از انقلاب) تیتر این گزارش که ایران به صف قدرت های اقتصادی جهان پیوسته و تولید ناخالص ملی، رشد 34 درصد داشته در صفحات اول نشریات کشور ازجمله روزنامه اطلاعات قرار گرفت. این روزنامه متن گزارش را در صفحه آخر شماره 14478 خود (پنجشنبه 17 اَمُرداد 1353) درج کرده بود که قسمتی از بالای این صفحه در زیر کپی شده است:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اشاره محمد خُدادی در اَمُرداد 1393 به کثرت نشریات کشور و جناحی و سطحی عمل کردن آنها
محمد خُدادی
محمد خُدادی مدیرعامل پیشین خبرگزاری جمهوری اسلامی ـ ایرنا و از سال 1398 تا مهرماه 1400 معاون امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی وزارت ارشاد و از مهرماه 1400 مشاور وزیر ارشاد، هفدهم اَمُرداد 1393 زمانی که مدیر عامل ایرنا بود در یک برنامه تلویزیونی به مناسبت «روز خبرنگار» لزوم داشتن شوق و اشتیاق و مهارت برای اشتغال به این پیشه را تاکید کرد.
    وی در مورد ایرنا گفت که در اساسنامه خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، جناحی عمل کردن منع شده است ـ و یک خبرگزاری اگر بخواهد اثرگذار باشد باید از جناح بندی‌ها به دور باشد. اگر یک خبرگزاری وارد مواضع جناحی شود اسمش می‌شود وبلاگ و وبسایت.
    خُدادی ضمن اشاره به اینکه کشور دچار کثرت رسانه [نشریات و ...] است* گفت که در میان اینها هم، رسانه حرفه ای به معنای واقعی کلمه، کمتر به چشم می خورَد. به علاوه، به نظر می رسد که گرایش رسانه های کشور عمدتا به سوی مسائل سیاسی است تا فرهنگی و اجتماعی و ... و به نظر من، رسانه‌های ما به نوعی حرکت سطحی دارند. اگر کارکرد یک رسانه ـ حرفه‌ای [نه، حزبی و اختصاصی] باشد اساساً نمی‌تواند جای حزب و جناح عمل کند. هیچ کشوری نیست که مدعی شود رسانه‌هایش بدون چارچوب عمل می‌کنند، اما سایه احزاب باید از رسانه‌های عمومی [حرفه ای] برداشته شود و کارکرد حرفه ای [مطابق اصول ژورنالیسم] دنبال شود. تفاوت ما با رسانه های غرب در همین است. رسانه هایی که از بیت المال و بودجه دولت استفاده می‌کنند قاعدتا نباید کارکرد حزبی [جهت دار] داشته باشند باید به کار حرفه‌ای بازگردند و در تولید محتوا تفاوت ایجاد کنند. کارکرد حرفه ای یعنی کارکرد استاندارد [مطابق اصول ژورنالیسم و قواعد خبرگیری و خبرنویسی]. بی طرفی به معنای خنثی بودن نیست، باید در چارچوب منافع ملّی حرکت کرد و چنین حرکتی یک وظیفه است [حرکت در جهت منافع ملّی، جناحی و حزبی نیست ـ حرکتی همگانی است] و بنابراین باید ضابطه و سازمان داشته باشیم.
    
    ـ ـ ـ ـ ـ
    
    * شمار روزنامه ها ـ فقط نشریان یومیه شهر تهران تا سال 1400 به بیش از 60 روزنامه عمومی، روزنامه اقتصادی و روزنامه ورزشی رسیده بود و این، در حالی است که پس از آنلاین خوان شدن مردم، در کشورهای دیگر ازجمله آمریکا و اروپا ـ نشریات یومیه پی در پی تعطیل و یا آنلاین می شوند که هزینه کاغذ و مرکّب و چاپ و توزیع ندارد.
    خُدادی در مصاحبه با یک وبسایت خبری که در اَمُرداد 1401 انتشار یافت گفته بود که ما (جمهوری اسلامی ایران) دارای 40 خبرگزاری و وبسایت خبررسانی دارای مجوز و پروانه داریم و دهها وبسایت خبری دیگر. به علاوه، هر سازمان نیز دارای وبسایت است که تصمیمات و اقدامات خود و نیز برخی از اخبار دیگر را منعکس می کند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بدهی دولت به بانک مرکزی در دوره حسن روحانی بیش از 10 برابر شد(افزایش حجم نقدینگی در جامعه و کاهش ارزش ریال)
به گزارش تابناک، رئیس ‌دولت تدبیر و امید (حسن روحانی)، بار‌ها خط قرمز دولت خود را استقراض از بانک مرکزی اعلام کرده بود و 15 بار به نوعی اظهار کرده بود که دولتش از بانک مرکزی استقراضی نخواهد داشت. عباراتی مثل این: "علی رغم روال گذشته، این دولت هرگز برای اداره کشور در پی استقراض از بانک مرکزی نشد»، "ما در هیچ شرایطی و به رغم تحمل سختی‌ها، خلق پول و یا استقراض از بانک مرکزی نکردیم."، "معمولاً در سال‌ها و دولت‌های قبل رشد نقدینگی به خاطر استقراض دولت از بانک مرکزی بوده است "، "چه کسی این نقدینگی را درست می‌کند؟ ممکن بود در زمانی دولت (دولت های قبلی) نقدینگی ایجاد و استقراض کرده و پایه پولی را بالا ببرد، اما الآن (زمان دولت حسن روحانی) که اینگونه نیست و ما که پایه پولی را بالا نمی‌بریم"، "این دولت تحت هیچ شرایطی برای حل مشکلات، از پایه پولی برداشت نکرد"، "بدون استقراض از بانک مرکزی ـ بودجه امسال را به خوبی اجرا خواهیم کرد"، "تداوم انضباط مالی دولت و تأمین کسری موردنیاز بودجه کشور از محل نقدینگی بازار به جای استقراض از بانک مرکزی ضروری است"، "تا امروز یک ریال از بانک مرکزی استقراض نکرده‌ایم. نه در سال 1397، نه در سال 1398 و نه در سال 1399 که ان‌شاءالله تا پایان سال استقراض نخواهیم داشت و کشور را اداره می‌کنیم" و ....
    در جدیدترین اظهار نظر نیز حجت الاسلام حسن روحانی گفت: "در هیچ شرایطی حتی در دوره جنگ اقتصادی نیز حاضر به استقراض از بانک مرکزی نشدیم. استفاده از پایه پولی از طرف دولت هیچ‌گاه بر مبنای بدهی و استقراض دولت نبوده و در سال 98 نسبت به 97 و سال 1399 نسبت به سال 1398 بدهی دولت به بانک مرکزی کاهش یافته است.".
    اما آمار‌ها چه می‌گویند؟؛ به تازگی بانک مرکزی گزارش نماگر‌های اقتصادی در سه ماهه چهارم سال 1399 را منتشر کرد. گزارشی که واقعیت‌ها را نمایان می‌کند. در بخش متغیر‌های پولی و اعتباری، بدهی دولت به بانک مرکزی معادل 115 هزار و 220 میلیارد تومان است که این رقم در مقایسه با سال 1398، رشد کم‌سابقه 8. 50 درصدی را نشان می‌دهد. به عبارت دیگر دولت در سال گذشته (سال 1399) 38 هزار و 790 میلیارد تومان از بانک مرکزی استقراض کرده است. [اسکناس چاپ شده گرفته که حجم نقدینگیِ در جریان را به همین اندازه افزایش داده و چون عرضه پول زیاد شده، ارزش آن ـ ارزش ریال پایین آمده و به همین نسبت بهای کالا و خدمات بالا رفته است] و این رقم با احتساب ضریب فزاینده 7,5 در سال گذشته، بیش از 290 هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی از این محل افزوده است [کاهش قدرت خرید ریال].
    هنگامی که حجت الاسلام حسن روحانی سکان هدایت قوه مجریه را بر عهده گرفت، میزان بدهی دولت به بانک مرکزی 13 هزار میلیارد تومان بود و در سال 1399 این رقم بالغ بر 115 هزار میلیارد تومان شد! این بدان معناست که بدهی دولت به بانک مرکزی در طول عُمر دولت تدبیر و امید بیش از ده برابر شده است!. [و این پول که در جامعه به جریان افتاده قیمت ها را بالا برده است].
    هر چند که عبدالناصر همتی رئیس ‌سابق کل بانک مرکزی در واپسین روز‌های سکانداری بانک مرکزی پرده از استقراض دولت از بانک مرکزی برداشت، اما، این مسئله بار‌ها توسط سایر اعضای تیم اقتصادی دولت از جمله محمدباقر نوبخت رئیس ‌سازمان برنامه و بودجه و فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد تکذیب شد!!.
    همتی طی صحبت‌هایی در هشتم فروردین 1400 در برنامه تلویزیونی نگار درباره علل رشد تورّم گفت: بگذارید با مردم شفاف باشیم. برای مثال؛ در سال 1398 و 1399 بخش‌هایی از بودجه دولت از طریق درآمد‌های تسعیر صندوق توسعه ملی تأمین شد که به زبان ساده‌تر به معنای چاپ پول است که نتیجه‌اش تورّم خواهد بود، اما در بانک مرکزی با توجه به کسری‌های بودجه کاری غیر از این نمی‌توانستیم انجام دهیم.
    بعد از انتشار این سخنان، محمدباقر نوبخت رئیس ‌سازمان برنامه و بودجه برخلاف گفته‌های همتی اظهار داشت: بانک ‌مرکزی به دولت بدهکار است!!.
    دوباره همتی طی یادداشتی در صفحه شخصی اینستاگرام خود به این صحبت‌های رئیس ‌سازمان برنامه و بودجه واکنش نشان داد و نوشت: "نوبخت شوخی کرده که دولت از بانک مرکزی استقراض نکرده است. در دو سال گذشته 13 میلیارد دلار هم ارز به کالاهای اساسی داده‌ایم که بدهی دولت است و باید ظرف سه سال برگردد.".
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
افزایش بیش از 43 درصدی بهای خانه در تهران در طول یک سال (از تیرماه 1339 تا تیرماه 1400)
بانک مرکزی ایران در گزارش جدید خود از وضعیت مسکن تهران از افزایش 43.7 درصدی قیمت مسکن در تیرماه 1400 نسبت به ماه مشابه سال 1399 خبر داده است.
    بر اساس این گزارش که نهم اَمرداد 1400 انتشار یافت و روزنامه های تهران نقل کردند، متوسط قیمت هر متر مربع مسکن در تهران در تیرماه این سال از 30 میلیون تومان فراتر رفته بود و این سیر صعودی ادامه داشت. به همین سبب شمار معاملات مسکن در آن زمان در شهر 9 میلیونی تهران (محدوده شهر بدون محاسبه جمعیت شهر ری و شمیرانات) یک سوم میزان معاملات تیرماه 1399 بود.
    طبق این گزارش، خریداران عمدتا آپارتمای 40 تا 60 متری خریده بودند و عمدتا در محله های جنوبی (پایین شهر).
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مشرق نیوز: ارزش برابری دلار آمریکا در دوران دولت حسن روحانی 686 درصد افزایش یافت
مشرق نیوز ـ 18 اَمُرداد 1400: نرخ دلار آمریکا در بازار آزاد در دوره هشت‌ساله حسن روحانی 686 درصد افزایش یافت و بی‌سابقه‌ترین گرانی ارز را در تاریخ اقتصاد ایران پس از انقلاب رقم زد. دولت روحانی با این افزایش بی‌سابقه، دلار را به نرخ 25 هزار تومان به دولت ابراهیم رئیسی تحویل داده است.
    در میان دولت‌های پس از انقلاب، بعد از دولت حسن روحانی که رتبه اول را از لحاظ گرانی ارز داشته، دولت موسوی با 341 درصد و دولت رفسنجانی با 297 درصد در رتبه‌های دوم و سوم قرار دارند.
    دولت روحانی با وجود وعده های متعدد که در زمینه کنترل نرخ ارز داده بود، ضعیف ترین عملکرد را در این زمینه داشت. [پس از خروج آمریکا از برجام، باید واردات کنترل می شد. به عبارت دیگر؛ واردات = صادرات. با این اقدام، تولیدات کشور افزایش می یافت و بازار کار گرم می شد. ایران تا پاییز 1352 درآمد چشمگیری از نفت نداشت. نفت در دهه های 1330 و 1340 در دست کنسرسیوم کمپانی های غربی بود و دولت ایران به کمپانی نفت انگلیس غرامتِ ملی کردن هم می داد.].
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ارسال گزارش کمیسیون اصل 90 از افتتاح پیش از تکمیل پروژه لوله نفت جاسک به قوه قضائیه ـ احتمال تحقیق از زنگنه و روحانی
خبرگزاری تسنیم ـ 18 اَمُرداد 1400: به اظهار حجت‌الاسلام حسین میرزایی عضو کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، پروژه انتقال نفت از گوره به جاسک با هزار کیلومتر لوله‌گذاری و 5 ایستگاه پمپاژ بین راه افتخار آمیز است. این پروژه برای وقتی است که اگر تنگه هرمز بسته شود بتوان نفت را از راه دیگر به مقصد رساند. اما آقای روحانی رئیس جمهور وقت تصمیم گرفته بود که این پروژه را زودهنگام (پیش از پایان دوره ریاست خود بر قوه مجریه) افتتاح کند.
    حجت الاسلام میرزایی گفت: ما در کمیسیون اصل 90 با حضور متخصصین مربوط جلسه داشتیم و بحث در این باره بود که آیا پروژه تکمیل شده و زمانِ مَدِ نظر آقای روحانی، وقت مناسبی برای افتتاح پروژه هست یا خیر؟. شماری از اعضای کمیسیون اصل 90 بازرسی‌های میدانی هم از پروژه کرده بودند. با توجه به اینکه پروژه هنوز مشکلات فنی داشت، برای مثال بخشی از لوله‌گذاری انجام نشده بود و روی لوله‌ها پوشانده نشده بود، در مورد برخی تلنبه‌خانه‌ها نیاز به کار بیشتری بود و ... یعنی پیشرفت و تکمیل کار به‌اندازه کافی قابل قبول برای این افتتاح نبود. نامه‌ای ازسوی کمیسیون اصل 90 به آقای رئیس‌جمهور نوشته شد با ذکر این موارد و گفته شد که این افتتاح تا تکمیل کار به‌صلاح نیست. ولی آقای روحانی (که دوره ریاست او نزدیک به اتمام بود) بر افتتاح پروژه اصرار کرد و ما ازطریق رسانه‌ها نظر خود را اطلاع‌رسانی کردیم، لکن مؤثر واقع نشد و افتتاح زودهنگام خط لوله صورت گرفت. برای این پروژه حدود 2میلیارد دلار معادل 50هزار میلیارد تومان سرمایه‌گذاری شده بود که افتتاح زودهنگام باعث تخریب برخی از قسمت‌های پروژه می‌شود و خسارت‌ سنگین وارد می‌کند. چون متأسفانه رئیس دولت دوازدهم و وزیر مربوط (وزیرنفت) نصایح کمیسیون اصل 90 را مَدِ نظر قرار ندادند، کمیسیون فوراً موضوع را به گزارشی در مجلس شورای اسلامی تبدیل کرد و یادآور شد که کمیسیون اصل 90 به آقایان روحانی و زنگنه هشدار داده بود که بنا به نظر متخصصان، افراد فنی و مهندسین، افتتاح زودهنگام پروژه درست نیست و به سرمایه‌گذاری مردم ضرر می رسد، اما آنان به هشدارها توجه نکردند. گزارش کمیسیون سپس درقالب پرونده‌ای به قوه قضائیه ارجاع شد. قطعا قوه قضائیه شکایت ارسالی را بررسی و رأی مقتضی صادر خواهد کرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نماینده شوش: به رغم صدور حُکم دادگاه، از ابطال معامله خصوصی سازی شرکت نیشکر هفت تپه خبری نیست ـ اشاره به نورچشمی بودن
خبرگزاری تسنیم ـ 18 اَمُرداد 1400: نماینده شوش در مجلس شورای اسلامی گفت: شرکت کِشت نیشکر هفت تپه در سال 1394 به نورچشمی دولت حجت الاسلام حسن روحانی واگذار شد و پس از آغاز کار مجلس یازدهم جلسات متعدد در کمیسیون اصل 90 برای بازپس گرفتن این شرکت و بازگرداندن به بیت المال برگزار شد. تخلفات در نحوه واگذاری، قیمت گذاری و پس از واگذاری و عدم رعایت اصل 44 قانون اساسی و عدم اهلیت و صلاحیت خریدار، از سوی نهادهای نظارتی از جمله دیوان محاسبات کشور و سازمان بازرسی کل کشور محرز شد و حُکم خلع یَد توسط دادگاه ویژه رسیدگی به پرونده های خصوصی سازی صادر شد، ولی ....
    این نماینده مجلس گفت: با وجود این، متأسفانه تا امروز حُکم خلع ید به «سازمان خصوصی سازی» ابلاغ نشده و شرکت کِشت نیشکر هفت تپه همچنان با چالش های عدیده روبرو است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
گزارشِ 18 اَمُرداد 1400 روزنامه ها از انتصاب ها

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
صنايع و فنون
Artificial Intelligence هوش دست ساز
امروز زادروز پروفسور ماروين مينسكي Marvin Minsky دانشمند رياضيات و علوم كامپيوتر است كه نهم آگوست 1927 به دنيا آمده و با كمك همكارانش Artificial Intelligence (هوش دست ساز) و لابراتوار مربوط را در انستيتو تكنولوژي ماساچوست به وجود آورده كه پيشرفت بزرگي در علوم كامپيوتر بشمار مي رود.
    پروفسور مينسكي تا سال 2003 هشت كتاب درسي در رشته هاي علوم كامپيونر نيز تاليف كرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دانش
درگذشتِ یک نظریه پرداز در مدیریّت و اقتصاد ـ نظرات و کتاب های او ـ بوروکراسی بود که چند امپراتوری و دو بار امپراتوری ایران را فروپاشاند
پروفسور وارن بنیس Warren G. Bennis استاد دانشگاه، صاحب چند نظریه درباره مدیریت و اقتصاد و مؤلف 30 کتاب ـ مردی که به جان اف. کندی، لیندن جانسون و جرالد فورد ـ روسای جمهوری آمریکا از هر دو حزب ـ در زمینه های سازماندهی، رهبری و اقتصاد اندرز می داد و با او درباره مسائل اقتصادی و مدیریتی مشورت می کردند و از مشاوره کردن دریغ نمی کرد 31 جولای 2014 در 89 سالگی درگذشت.
    این پروفسور آمریکایی که دهها سال در هاروارد و ... و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی مدیریت اقتصاد و رشته های مشابه تدریس کرد و موسس انستیتوی مدیریت و رهبری و از سران مدرسه علم حکومت (گاورنمنت) در هاروارد (مدرسه جان اف. کندی) بود 30 کتاب درباره دانش، تخصّص و نظرات خود تألیف کرده است ازجمله کتاب های معروفِ «درباره رهبری کردن»، «The Leaning Ivory Towerمنتشره در 1974»، «برنامه ریزی تغییرPlanning of Change»، «آن سوی بوروکراسی»، «در اهمیت داشتن هدف و برنامه»، «اهمیت توان قضاوت و دورنگری»، «اهمیت انتصابات برای مدیریت یک جامعه و پیروزی»، «اهمیت توجه یک مدیر به شفافیّت و دوری از پنهانکاری» که مولّد دروغگویی است، «خصوصیات یک مدیر خوب» و ....
    بِنیس توصیه کرده است که یک مدیر خوب پس از احساس ناموفق بودن، اعتراف به شکست و اشتباه کند تا در انتخابِ راهی دیگر حمایت شود. ادامه اشتباه، لجبازی با جامعه است و .... وی بدترین نوع مدیریت را «امروز و فردا کردن»، نداشتن استقلال و نیز ضعف قاطعیّت در تصمیم گیری و عمل، خودفریبی، خودترسی و دروغ گفتن به خود بیان کرده و نوشته است: ممکن است یک مدیر، شایستگی داشته باشد ولی اطرافیان، هَمدَم ها و مشاوران او خوب نباشند، تملق گو و سطحی باشند و در این صورت است که مُهر عدم لیاقت به مدیر زده می شود و درست هم هست زیراکه یک مدیر لایق همکاران شایسته و واجد شرایط برای خود انتخاب می کند. انتصابات یک مدیر معرّف و شاخص اوست و با هر انتصاب می شود آینده کار و نتیجه را پیش بینی کرد.
    بنیس نوشته است که یک مدیر خوب باید از چنان ظرفیّتی برخوردار باشد که بتواند هر اندیشه را تحقّق بخشد، هرکس (کارمند و مدیر میانی) را در جای خود قرار دهد و برابر ساعاتی که کار می کند مطالعه داشته باشد و از انتقاد نهراسد. انتقاد کمک به اصلاح اشتباه و ضعف می کند و باید از آن استقبال کرد. بوروکراسی بزرگترین و مؤثرترین ابزار ناراضی سازی، ایجاد دشمنی در دل مردم از دولت، عقب ماندگی کشور و بذر فساد اداری ـ اقتصادی است. همین بوروکراسی پیچیده امپراتوری های بزرگی را از میان بُرد؛ امپراتوری ایران در قرن هفتم، امپراتوری های اسلامی دمشق (امویان) و بغداد (عباسیان) در قرون دهم تا سیزدهم، امپراتوری روم شرقی در قرن پانزدهم، امپراتوری صفویه ایران در قرن هجدهم، امپراتوری اسپانیا در تاریخ معاصر و بزرگترین همه آنها امپراتوری شوروی [جماهیریه شوروی].
    پروفسور بنیس استدلال کرده است که «مدیریت» با فرد زاییده نمی شود یعنی که مدیریت و ریاست کردن ذاتی نیست و استعداد مدیریت با فرد به دنیا نمی آید. یک فرد باید مایه این کار را داشته باشد و تجربه و دانش هم کسب کند تا شایستگی مدیریت داشته باشد و بنابراین، وی با موروثی بودن مقام های دولتی و مدیریّت ها و پسر ـ با هر شخصیت و استعداد ـ بر جای پدر نشستن مخالف است و آن را زیان و خُسران برای جامعه می داند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي تاريخ‌نگاري
پیش بینی یک انقلاب جهانی با تخریب زیاد، اگر ... ـ «دمکراسی» باید دوباره تعریف نویسی و فرهنگ عدل و انصاف جهانی شود
مک کوين

در نشست (Forum) آگوست 2005 در شهر «بريس بينBrisbane» استرالیا، «همفري مك كوينHumphrey McQueen» مورخ، نویسنده و مُفَسّر فرهنگی معروف و چپگرا نظر خودرا پیرامون خواست هاي عمومي و مشترك بشر و برپایه نتایج آخرین بررسي ها اعلام داشت و گفت كه بشر خواهان تعديل درآمدها و ثروت است. بشر نمي خواهد كه يك همنوع گرسنه سر بر بالين بگذارد، بدون درمان رها شده باشد و يا بدون داشتن خطر براي جامعه در بند (زندان) مانده باشد. متن سخنرانی او در فوروم بریس بین نهم آگوست 2005 انتشار یافت که رسانه ها بخش هایی از آن را نقل کرده بودند.
    مک کوین گفته بود كه هر مصلح و مبارز راه سعادت بشر برضد سرمايه داري مطلق (پيور كاپيتاليسم) است. ساختن اتحاديه و سنديكا به تنهايي حلال اين مسئله نيست، بايد فرهنگ عمومي در جهتي قرار گيرد كه همگان، از ثروتمند تا بي ثروت، زشتي و غير انساني بودن استثمار انسان از انسان، ظلم كردن به خاطر كسب ثروت و آزمندي ها را درك و خواستار طرد آن باشند. فرهنگ عدل و انصاف و رعايت احوال انسانها بايد در جهان فراگير شود و ترويج اين فرهنگ تنها از دست كتاب نويس، روزنامه نگار و خطيب بر مي آيد كه در درجه اول بايد خود آنان مردمدوست و معتقد به عدل و انصاف باشند. مردم قرن 21 آگاهتر و حساستر از مردم قرون 19 و 20 هستند و در برابر بي عدالتي ها واكنش سريع و سخت نشان مي دهند كه اگر با يافتن راه حل و از طریق تحوّل، از اين واكنش ها پيشگيري نشود به احتمال زیاد یک انقلاب جهانی با تخریب وسیع روی خواهد داد، از نوع انقلابات سال 1848 اروپا که محدود بود.
     مك كوين در سخنراني خود در «بريس بين» همچنين گفته بود: سوسياليسم بايد دمكراتيك و معتدل باشد تا رشد اصحاب استعداد را هم مانع نشود. بايد در ميان همه ملل، «رولينگ كلاس» و طبقه اي كه فقط خودرا سزاوار حكومت كردن مي داند و براي باقي ماندن در دولت و داشتن اختیارات از انواع ساخت و پاخت و سياستبازي خودداري نمي كند و نگران منافع خود بيش از سود ملت است فروپاشيده شود. انتخاب دولت و دولتمردان به معنای واقعی کلمه باید به مردم واگذار شود، «میدیاکراسی» و تبليغ و هزينه مالی انتخابات بايد محدود و مشخص باشد، اعمال نفوذ در انتخابات باید به صفر برسد، روش انتخابات باید دگرگون شود، روش کنونی انتخابات منحرف و فسادآلود شده است، رای دادن اجباری باشد و حتی رای دهنده در ورقه رای بنویسد که چرا به نامزد مورد نظر رای داده است. جوّسازی در انتخابات باید جرم شناخته شود، دوره های نمایندگی محدود و پدیده غیر دمکراتیک لابی گری ازمیان برود.
    مک کوین تلویحا با رای گیری الکترونیک مخالفت کرده و گفته است که احتمال تقلّب در آن زیاد است. وی رسانه هارا ابزار دمکراسی و اندیشمندان را ستون بنای آن خوانده و گفته است که در یک دمکراسی همه چيز باز مي گردد به انصاف روزنامه نگار كه بايد فردي عادل و منصف و در كنار جامعه و حافظ منافع آن باشد و به موقع زنگهاي خطر را به صدا درآورد. احزاب مبلّغ ایدئولوژی و فرضیه های خود هستند که لازم است از طریق مناظره و بحث و جدل مردم را روشن سازند که کدام ایدئولوژی کارسازتر و سعادت آورتر است. وی درعین حال گفته است که «دمکراسی» باید دوباره تعریف نویسی شود.
     مک کوین در آن فوروم همچنین گفته بود كه وراي درگيري هاي نظامي موجود از جمله وضعیّات عراق و افغانستان، تعرض ديگري در سراسر جهان در جريان است و آن جهاني كردن كاپيتاليسم آمريكايي است.
    «اسانس كاپيتاليسمThe Essence of Capitalism»، «نيو بريتينA New Britannia» و رسانه های انحصاری (میدیا مناپولی) از معروف ترین تأليفات 20 گانه مك كوين هستند. وي در تأليفات خود ثابت كرده است كه سوسياليست ها و كساني كه داراي اين تفكّر هستند هرگز از انديشه تعديل نظام سرمايه داري بيرون نمي روند و به عبارت دیگر؛ عقب نشینی سوسیالیست های واقعی یک تاکتیک است.
    مک کوین متولد 26 ژوئن 1942 استاد تاریخ قرن 20 در دانشگاه ملی استرالیا است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
«امرداد» هفته نامه بانفوذ ايرانيان كه گذشته درخشان و منش ويژه ايرانيان را يادآور و تبليغ مي كند


هجدهم اَمُرداد زادروز هفته نامه «امُرداد» است که با آنلاین ها و خبرگزاری آن به پارسی و انگلیسی، گذشته درخشان میهن مان و منش ويژه ايرانيان را يادآور و تبليغ مي كند.
بابک سلامتي

نشریه «امُرداد» که به همت بنیاد فرهنگي جمشيد و با هدف شناسانيدن تاريخ، فرهنگ و تمدن ايرانيان و پژوهش در اين زمينه و هرگونه خبررساني تاریخی ـ میهنی ديگر درتهران تاسيس شده است به سراسر جهان ارسال مي شود و نشريه مورد علاقه پارسيان و زرتشتیان جهان است كه آنلاین هاي روزانه به پارسی و انگليسي دارد و وبسایت های متعدد پارسیان در گوشه و کنار جهان مطالب آن را ترجمه و نقل مي كنند. اين وبسايت هاي روزانه كه بزرگترين آنها در كاليفرنياي آمريكا توليد مي شود براي صدها هزار مخاطب و تقريبا همه رسانه هاي انگليسي زبان اي ميل مي شوند. بنابراين، مطالب «امُرداد» مخاطبان صدها هزارنفري در سطح جهان دارد و اين نشريه در طول عمر نسبتا كوتاه خود موفق به رونق بخشيدن به آيين ها و مراسم باستاني ايرانيان شده است كه بسياري از اين آيين ها و مراسم، از قديم الايام جنبه جهاني داشته اند ازجمله نوروز، مهرگان، روز زمين و ....
    
ميترا دِه موبد

نقل همين آيين ها و يادآوري گذشته باعظمت ميهن، شرح منش و خصلت ويژه ايرانيان از جمله «مهربان بودن و مهرباني كردن و تشويق و ترغيب بسط عدالت و پاكيزگي» و آموزش هميشه پايدار «كردار نيك، گفتار نيك و پندار نيك» در رسانه هاي ساير كشورها، ملل ديگر را به شناخت بيشتري از ايران و ايراني رهنمون شده و در آنان نسبت به ايرانيان ايجاد حس رعايت احترام كرده است. انتشار تصاوير و شرح آثار باستاني ايران در «امرداد» كه اسناد غير قابل انكار در بزرگي وطن است، ايران را در چشم جهانيان به صورت گهواره تمدن بشر درآورده است. مطالب «امرداد» و گزارش برگزاري آيين هاي ملي باستاني و دين نياكان درعين حال هرگونه شايعه مبني بر محدوديت زرتشتيان در جمهوري اسلامي ايران را نفي كرده است. اين مراسم در دهه هاي اخير به مراتب وسيعتر و آزادانه تر برگزار مي شود. ايرانيان همواره نسبت به نياكان و تاريخ خود مباهات مي كنند و اين گذشته تابناك است كه در آنان غروري خاص به وجود آورده كه در كمتر ملتي مشاهده مي شود.
    «امُرداد» با انتشار تصوير و گزارش فعاليت هاي باستانشناسي ايران و تشويق ايرانيان به تجليل از نياكان كمك بزرگي به صنعت گردشگري ايران و نيز جلب پارسيان هند به انديشه سرمايه گذاري در وطن نياكان كرده است. نفوذ «امُرداد» در ميان پارسي زبانان منطقه فرارود چشمگير است.
    «هفته نامه فرهنگي ـ خبري» اَمُرداد در هجدهم امُرداد 1378 به مديريت جمشيد كيومرثي و سردبيري آتوسا دينياريان انتشار يافت. آتوسا كه از زرتشتيان است در سال 1373 به دعوت دكتر فريدون وردي نژاد براي كمك به تجديد حيات روزنامه قدیمی دولت (روزنامه ايران) به اين روزنامه دعوت شده بود ده سال بعد از این روزنامه به سازمان صدا و سيما رفته و در آنجا فعاليت دارد. «امرداد» توسط بابك سلامتي مديريت و سردبيري مي شود كه «ميترا دِِه موبد» در تحريريه اين هفته نامه بانفوذ دستياري اورا برعهده داشت. تحريريه «امرداد» بزرگتر و مجهزتر از بسياري از روزنامه هاي يوميه است.
     بسیاری از مطالب و فیچرهای سازمان مطبوعاتی امرداد توسط بانو «روشن لهراسب» به انگلیسی برگردان مي شوند. بانو لهراسب قبلا از كاركنان دفتر سازمان ملل بود که در ترجمه مطالب تاریخی و فرهنگی و ويراستاري و سايبر کارهای ژورناليستی مهارت دارد. مخاطبان آنلاين انگليسي «امرداد» که روزانه است بيش از دويست و پنجاه هزار نفرند. اخبار تازه به محض وصول بر اين آنلاين اضافه مي شوند تا نو بودن خودرا حفظ كند. اين آنلاين فرهنگي ـ خبري كه گذشته وطن را طبق اصول «تاريخنگاري ژورناليستي» و بر حسب روز وقوع رويداد يادآوري مي كند به عنوان خدمتي بزرگ به سرزمين نياكان و ايرانيان تلقي مي شود و رابطي است ميان همه پارسيان جهان. مخاطبان اين رسانه آنلاين در شبه قاره هند، کنفدراسیون كانادا، فدراسیون آمریکا، انگلستان و منطقه اسكانديناويا بيشترند.
    
    آدرس امرداد آنلاين:
    
    Amordadnews.com
    تلفن تحريريه امرداد در تهران:
    88325330 و 88325331
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نقد رسانه و روزنامه نگار، تحولات رسانه ها، خاطرات و سفرنامه های ژورنالیستی و شرح مشاهدات درwww.journalist-nushiravan.com
ضعف جهانی و روزافزون رسانه ها (نشریات، رادیوتلویزیون ها و ...) و خروج آنها از چارچوب اصول و تعاریف ژورنالیسم که ریزش مخاطبان را درپی داشته انگیزه مؤلف این تاریخ آنلاین در ایجاد وِبسایت www.journalist-nushiravan.com بوده است تا با نقد آنها و انگشت گذاردن بر ضعف هایشان و روشن شدن مخاطبان، شاید کمکی به رعایت اصول ژورنالیسم کرده باشد. روزنامه نگاری و تاریخ نگاری پیشه مادام العمر این مؤلف است که 67 سال پیش (شهریور 1335) وارد این پیشه شده است و ادامه می دهد. وبسایت تازه و صِرفا حرفه ای و تخصّصی از شنبه 12 آگِست 2023 (21 اَمُرداد 1402) فعّال خواهد شد. در وبسایت «ژورنالیست نوشیروان» علاوه بر نقد رسانه و روزنامه نگار، تحولات رسانه ها، خاطرات ژورنالیستی و شرح مشاهدات و نیز زادروز و سالمرگ روزنامه نگاران حرفه ای و شرح ابتکار و نظرات آنان درج خواهد شد و سعی خواهد شد که مفید و آموزنده باشند.
    در یک دهه گذشته، ریزش مخاطبان و یا بی اعتنایی آنان به مطالب و محتوا سبب شده است که بسیاری از نشریات از انتشار چاپی (کاغذي) دست بردارند و آنلاین شوند. واشنگتن پست تنها به 250 میلیون دلار به یک تاجر (صاحب مؤسسه آمازون) بفروش رفت و کمپانی شیکاگو تریبون صاحب 40 نشریه و رادیو ـ تلویزیون ازجمله لس آنجلس تایمز پس از اعلام ورشکستگی قبلی و دست به دست شدن، دوباره به معرض فروش گذارده شد و یک سرمایه دار فعال در امور مستغلات و خانه سازی آن را خریداری کرد. قبلا اعلان های کوتاه (نیازمندی ها) حیات روزنامه ها را حفظ کرده بودند که اینک آنها هم اینترنتی شده اند، یا دارند می شوند و .... رسانه های فروش رفته به سرمایه داران، اصحاب کمپانی هایِ خارج از حرفه روزنامه نگاری ـ بمانند شبکه های تلویزیونی مجری خواست و سیاست های صاحبان تازه خود هستند و نمي توان آنها را حرفه اي به حساب آورد و ....
     «ژورنالیسم حرفه ای» روزنامه نگار را از آلوده شدن به سیاست بازی و ابزار دست دولتمردان، سیاستمداران و اصخاب منافع شدن، کمک مالی گرفتن، عامل تلقین بودن و نقش روابط عمومی سازمان و گروه خاصي را برعهده گرفتن منع کرده است. اما، می بینیم که در عمل چنین نیست بویژه در دو ـ سه دهه اخیر و در سطح جهان. تا 1995 روزنامه نگار چاره ای نداشت جز اینکه کم و بیش همرنگ ناشر و سردبیر شود تا شغل و وسیله امرار معاش را از دست ندهد. امروزه روزنامه نگار می تواند (به موازات کار در رسانه ای که در آن اشتغال دارد) روزنامه آنلاین خود و دست کم یک وبلاگ داشته باشد و «اصل مطلب» و واقعیت ها را در آنجا درج کند. بنابراین، يکي از کارهاي آنلاین «ژورنالیست نوشیروان» بیرون کشیدن ضعف های خبرگیری و خبرنویسی و محتوای رسانه هایی خواهد بود که می خواند، می بیند و می شنود و به نظر او خدمتی است بزرگ به «بشر» و ژورنالیسم.
     «خبر» متفاوت از «نظر» است. یک روزنامه نگار در مقالهِ امضاء شده خود، هرچه را که بخواهد و یا به او دیکته شده باشد می تواند برنگارد و یا بگوید، قضاوت با مخاطب و نیز تاریخ نگار ـ به عنوان دادیار و مدعی العموم دادگاه تاریخ است، ولی نه در خبر که باید کامل باشد و یکطرفه نباشد. تجاری و وابسته شدن سرچ انجین ها و رفتن اینها به راههایی که اصحاب منافع و ... می خواهند مزید بر علت شده است و اینها مطالبی را نقل می کنند که باید نقل کنند. مخاطبان باید روشن شوند تا دست آنها را بخوانند.
     راه نجات؛ بازگشت به اصول حرفه روزنامه نگاری و حفظ اصالت آن است. آنها که بازگشته اند موفق بوده اند. می دانیم که سرمایه اصلی یک رسانه، انسان ماهر و علاقه مند (روزنامه نگار) است که به قول اصحاب نظر در این سال ها شده است موجودی نادر و کمیاب.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
دومين بمب اتمي آمريکا بر ناگاساكي
ساعت 11 و 20 دقيقه بامداد نهم آگوست 1945 (به وقت محلي) و سه روز پس از فرود آمدن نخستين بمب اتمي بر هيروشيما، دومين بمب اتمي آمريكا با قدرت تخريبي معادل 22 هزار تُن «تي ان تي» بر ناگاساكي Nagasaki ـ شهر ديگر ژاپن افكنده شد كه به علت وزش باد بر گوشه اي از شهر فرود آمد و يك سوم شهر از جمله كارخانه هاي فولادسازي و صنعتي «ميتسوبيشي» را نابود كرد و جمعا هشتاد هزار تن كشته و 60 هزار نفر ديگر مجروح شدند.
    يک روز پيش از بمباران دوم، «هري ترومن» رئيس جمهوري وقت آمريكا به دولت ژاپن اخطار كرده بود كه بمباران اتمي هيروشيما تنها يك هشدار بود كه تسليم شود و اگر چنين نكند اين نوع بمباران تا نابودي كامل ظرفيت نظامي امپراتوري ژاپن ادامه خواهد يافت.
     در آن زمان، آمريكا دارنده منحصر به فرد سلاح اتمي در جهان بود. بکاررفتن بمب اتمي عليه ژاپن، دولت هاي ديگر را به فكر توليد چنين سلاحي انداخت که حتي اگر آن را بكار نبرند يک ابزار قدرت و نيز وسيله اي براي پيشگيري از حمله نظامي ديگران به آنها باشد و به همين دليل، سلاحهاي اتمي اسلحه ـ از ديدگاه برخي ـ يک ابزار بازدارنده بيان شده اند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزی که «مائو» خروشچف را تجديد نظر طلب خواند
اين عکس، دِلسَردي مائو از خروشچف را نشان مي دهد

نهم آگوست 1958، همزمان با ديدار خروشچف رهبر وقت شوروي از چين، دولت آمريكا يك بار ديگر اعلام كرد كه رژيم پکن را به سازمان ملل راه نخواهد داد. ديدار خروشچف از چين سوم آگوست آغاز شده بود. مائو پس از مذاكرات طولاني در پكن با خروشچف، متوجه شده بود كه وي بمانند سران قبلي مسکو فکر نمي کند و در بعضي موارد آماده تعديل مارکسیسم و نیز روش حکومت کردن و سازش با دولت هاي غير سوسياليست و قدرت هاي رقيب است.
    مائو در همين ديدار، سياست همزيستي مسالمت آميز خروشچف با آمريكا و دولت هاي كاپيتاليستي ديگر را رد كرد و اعلام داشت كه اين دولت ها در باطن از تصميم خود مبني بر انهدام كامل و ريشه كن كردن سوسياليسم كه با منافع آنها ناسازگار است دست برنخواهند داشت و همواره در صدد يافتن فرصت براي ضربه زدن خواهند بود.
    در پي انتشار نظرات مائو، طولي نكشيد كه انتقاد كمونيست هاي چين از مقامات شوروي آغاز شد و کرملين نشينان را تجديد نظر طلب خواندند و اين انتقاد تا پايان عُمر مائو ادامه داشت. اما، اينک! و به قولی، پکن نشينان که از پلکان مائو بالا آمده و بر کرسي قدرت نشسته اند به کاپيتاليسم ـ آن هم از نوع دولتی آن بازگشته اند. برخی از اصحاب نظر در سال های پس از 2019 گفته اند که به نظر می رسد Xi Jinping رهبر کنونی چین دارد دست به اصلاحات می زند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کودتا در لائوس در آگوست 1960 ـ یک سروان با یک گُردان چترباز دولتی فاسدرا سرنگون کرد
Kong Le

ييك سروان لائوسی به نام «كُنگ لِه Kong Le» که از مشاهده فساد اداری ـ اقتصادی در وطن خود خشمگین شده و همچنین اقدام دولت وقت لائوس كه اجازه داده بود عوامل آمريكا در مناطق كوهستاني آن کشور برای کمک به دولت وقت ویتنام جنوبی، يك گروه چريك محلي به وجود آورند بر خشم او افزوده بود نهم آگوست 1960 (18 امُرداد 1339) با یک گردان نیروی چترباز (کماندو) که فرمانده اش بود كودتا كرد و زمام امور را به «سووانا فوما Souvanna Phouma» سپرد كه مردي ميانه رو و ضد فساد و قبلا هم دو بار رئيس دولت و طرف اعتماد مردم بود. فوما قبلا این نظر خودرا اعلام کرده بود که در كشوري چون لائوس، دولت بايد ائتلافي و نماينده همه گروهها و احزاب ازجمله چپگرایان باشد و .... تا آن زمان لائوسِ 237 هزار کیلومتریِ 8میلیونی نظام سلطنتی داشت. لائوس میان چین، ویتنام، تایلند و میانمار (برمه) واقع شده است و از قرن نوزدهم بمانند ویتنام و کامبوج در دست دولت فرانسه بود. فرانسه نظام های سلطنتی لائوس و کامبوج را تغییر نداده بود ولی اختیار حکومتی نداشتند. لائوس در دوران جنگ جهانی دوم بدست ژاپن افتاده بود که پس از این جنگ، فرانسه بار دیگر کنترل مستعمرات پیشین خود در منطقه هندوچین را بدست گرفت که هشت سال و چندماه بیشتر طول نکشید.
    کودتای سروان کنگ له که به آن عنوان بپاخیزی نظامیان داده بود تنها کودتای نظامی در یک کشور بوده است که به دست یک سروان انجام شده است. کنگ له پس از تصرف ایستگاه رادیو لائوس خطاب به مردم این کشور گفته بود که وظیفه و تکلیف نظامیان یک کشور محافظت از کشور است که مردم جزئی از آن هستند و رئیس دولت لائوس برای مردم نبود و باید برکنار می شد. ما او را برکنار کردیم ولی خودمان حکومت را بدست نمی گیریم، و تا برگزاری انتخابات که مردم و احزاب رئیس دولت را انتخاب خواهند کرد برای اینکه کشور تا آن زمان، بدون رئیس دولت نباشد «سووانا فوما» که قبلا رئیس دولت بود این مقام را بدست خواهد گرفت و ما ـ نظامیان به پادگان بازخواهیم گشت و در امور دولتی مداخله نخواهیم داشت.
     سووانا فوما پس از نشستن بر کرسی ریاست دولت لائوس، آزادی فعالیت احزاب با هر ایدئولوژی را آزاد اعلام کرد و با تشکیل یک کابینه ائتلافی سبب شد که به تدریج کمونیست های لائوس ـ حزب پاتت لائو Patet Lao = Pathet Lao (به معنایِ کشور لائوس و شریک ائتلاف) قدرت را به دست گیرند و نظام حکومتی لائوس از سلطنتی، سوسیالیستی از نوع مارکسیست ـ لنینیستی شود که این نظام از آن پس تغییر نکرده است. کشور لائوس تا زمان حذف سلطنت، دو پایتخت داشت. شهر Luang Prabang پادشاه نشین و شهر Vientiane واقع در ساحل رود مِکونگ (جنوب شرقی لائوس) و اینک شهری یک میلیون نفری پایتخت دولتی (مقرِ نخست وزیر). رود مِکونگ که پس از لائوس از ویتنام می گذرد، لائوس را به دریا متصل می سازد.
    پس از کمونیستی شدن لائوس، سروان کنگ له مورد بی اعتنایی قرار گرفت و از وطن خارج شد و تا 80 سالگی دور از وطن بود و در این سن، دور از وطن درگذشت.
    
    - - - - -
    
    در مطلب زیر خاطره ای ژورنالیستی از مؤلف این تاریخ آنلاین و مربوط به روز کودتای کنگ له و پخش آن از رادیو سراسری ایران و نارضایی دولت وقت از پخش جزئیات کودتا با آن تفصیل، درج شده است.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خاطره مؤلف این تاریخ آنلاین از پخش خبر کودتای سروان کنگ له از رادیو ایران، ناخوشنودی دولت و 12 سال بعد یک وضعیت مشابه

    تنظیم خبرِ کودتای سروان کُنگ لِه در خبرگزاری پارس برپایه گزارش های چهار خبرگزاری بزرگ (بیگ فور) که جزئیات کودتا ازجمله تقسیم افراد گردان چترباز به سه دسته که یک دسته ماموریت دستگیری رئیس دولت، دسته دیگر تصرف ستاد ارتش لائوس و دسته سوم تصرف ایستگاه فرستنده رادیو را داشت و اینکه فرمانده گردان قبلا و در نیمه شب به رئیس پلیس پایتخت (شهر ویِن تیان) خبر داده بود که افراد او برای انجام یک تمرین نظامی از خیابانهای شهر عبور خواهند کرد تا پلیس به حرکات آنان مشکوک نشود و پخش آن به همان صورت از رادیو ایران، باعث نگرانی و نارضایی مقامات وقت دولت شد که کودتاکردن یک افسر جزء بدآموزی دارد [ممکن است اندیشه کودتاکردن را درسروان ـ سرگردهای ایران به وجود آورد] و این ناخوشنودی به مسئول وقت انتشارات و رادیو که سمت معاونت نخست وزیر را داشت منعکس شده بود.
     جلسه دبیران اخبار در دفتر ابوالحسن کمالی مدیر عامل وقت خبرگزاری پارس (خواهرزاده محمد مسعود روزنامه نگار بنام) برای چاره جویی تشکیل شد. هریک پیشنهادی داد، مصطفی قریب گفت که این مورد گذشته است و خبر به همان صورت پخش شده و کاری نمی شود کرد. از این پس اگر چنین اتفاقی بیافتد، لزومی ندارد که درجه نظامی کودتاگر ـ اگر از سرتیپ پایین تر باشد ـ ذکر شود. دیگران هریک نظری داد و من (نگارنده ـ مؤلف این تاریخ آنلاین که از دبیران اخبار بین الملل خبرگزاری پارس بودم و در جلسه حضور داشتم) به شوخی گفتم: قلم دست خودمان است، کودتاگر را «مارشال» می نویسیم و این شوخی من به گوش همه کارکنان خبرگزاری رسید و از آن پس همه کارکنان خبرگزاری ازجمله کمالی (و پس از بازنشستگی، مقیم آمریکا) مرا «مارشال» صدا می کردند. یک روز دکتر فریدون وردی نژاد استاد وقت درس مدیریت در دانشگاه تهران، مؤسس روزنامه ایران و دانشکده خبر و سالها مدیر عامل ایرنا (قبلا به نام خبرگزاری پارس) از من پرسید که چرا جلالیان مدیر دفتر خبرگزاری (از قدیمی ها که چند سال بعد فوت شد) تورا مارشال می گوید که قضیه را برایش گفتم، گفت که جریان را همین امروز در دانشگاه برای شاگردانش بازگو می کند.
    12 سال بعد (16 آگِست 1972) رويدادی بي سابقه در آسمان مراكش (مغرب عربي)، خبر فوری و مهم 4 خبرگزاری بزرگ قرارگرفته بود. در این روز 4 جنگنده نيروي هوايي مراکش از نوع اف ـ 5 در آسمان، هواپيماي حامل حسن دوم پادشاه وقت این کشور از نوع بوئينگ 727 را كه با همراهان از سفر فرانسه به پايتخت باز مي گشت محاصره کردند و يکي از اين جنگنده ها به سوي هواپيماي پادشاه آتش گشود، چند گلوله به بدنه هواپيما اصابت کرد ولي به سرنشينان آن آسيب نرسيد! و هواپيما در حالت اضطراري در فرودگاه که فاصله چندان نداشت برزمين نشست و چون کنترل نداشت با صف مستقبلين برخورد کرد و هشت تن از آنان را کشت. همزمان، چند هواپيماي ديگر با راكت و گلوله به كاخ سلطنتي و برج مراقبت فرودگاه شليک کردند و گروهي را مجروح ساختند و اعلام شد که يک کودتاي نظامي در جريان است ـ توسط همان گروهي که سال پيش از آن (سال 1971) دست به کودتاي نافرجام زده بودند.
    و اما در ایران، محمود جعفریان معاون مدیر عامل وقت سازمان رادیو تلویزیون دولتی ـ خودش و یا به اشاره و تاکید مقامات بالاتر ـ به مدیریت اخبار رادیو (تورج فرازمند و متوفی در آمریکا) نوشته بود که خبر کودتا تا روشن شدن جزئیات پخش نشود و یا تنها دو ـ سه جمله و مبهم و بدون ذکر کلمه کودتا و تنها ذکر فرود اضطراری هواپیما و برخورد با صف مستقبلین.
    من سردبیر اخبار بامدادی رادیو بودم و این نامه به دست من نرسیده بود و لذا خبررا که تا آن زمان و به آن صورت بی سابقه و بازتاب دهنده موارد متعدد بود آنچنان کامل تنظیم و سابقه نویسی کردم که پخش آن چند دقیقه طول کشید. هنوز ساعت به 7 و 30 دقیقه نرسیده بود که جعفریان سراسیمه به سازمان آمد، و من، بانو فیروزه امیرمعز (گوینده اخبار بامدادی آن روز) و محمد قربانی مدیر ناظر بر اجرای پخش برنامه های بامدادی را به دفتر خود واقع در طبقه سوم احضار و پرخاش کنان به جان محمد قربانی که کوتاه قد و ضعیف الجثه بود افتاد و سیلی زد، حال آنکه او خلافی مرتکب نشده بود. چرا با من چنین نکرد زیراکه اولا درشت هیکل تر از او بودم، ثانیا معاون سردبیر روزنامه اطلاعات، مدرّس تاریخ و نیز عضو انتخابی شورای آموزش و پرورش با بیش از چهارصد هزار رای در تهران سه میلیونی و نیز از درگیری سپهبد نصیری با من در آذرماه 1339 به خاطر پوشش یک حادثه که انعکاس جهانی داشت و در تأسیس سندیکای روزنامه نگاران تسریع شد خبر داشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قتل مرموز شارون تيت بازیگر فیلم های سینمایی در خانه اش
شارون تيت


    
charles manson

نهم آگوست سال 1969 (اَمُرداد 1348) در ساعات شب، شارون تيت Sharon Tate بازيگر فيلمهاي سينمايي كه اِباء نداشت نيمه عريان و ... از او تصوير بگيرند در خانه اش در منطقه لس آنجلس (بورلي هيلز) به طرز فجيعي به قتل رسيد . وي هشت ماهه حامله بود. در حمله به خانه تيت، سه تَن ديگر كه در آنجا بودند كشته شدند. قاتلان كه به گردن «شارون» طناب انداخته بودند تا جسد او را به دار بكشند هنگام تَرك خانه، با خون مقتولين بر در ورودي كلمه «پيگز =خوك ها» را نوشته بودند. آنان پس از خروج از خانه، يكي از همسايگان را نيز كه در اتومبيلش نشسته و در انتظار آمدن دوستش بود كشتند.
    خبر اين واقعه در آن زمان ساير گزارشهاي جهان را تحت الشعاع خود قرارداده بود.
    «تيت» دختر يك سرهنگ اطلاعاتي ارتش آمريكا بود كه هنگام مأموريت پدرش در ايتاليا علاقه مند به هنرِ نمايش شده بود و براي اين منظور بعدا به هاليوود و فرانسه رفته بود. زيبايي او بيش از هنرش مورد توجه فيلمسازان بود. وي چندی پس از ورود به کار نمایش، با پولانسكي كارگردان فيلم ازدواج كرده بود.
    به موازات کشتار نهم آگوست در خانه شارون تیت و بیرون از این خانه، در طول 5 هفته 4 تَن دیگر (جمعا 9 نفر) به همان شکل کشته شدند.
    چهار ماه بعد از واقعه قتل شارون و دیگران، چارلز مانسون (صاحب عقيده اي خاص که از میان بردن افراد بَد و اصطلاحا شیطانی را موجّه می داند) و چهار تَن از پيروانش به اتهام آن قتل ها محاكمه شدند. سه زن از متهمان به کشتار در خانه شارون و از پیروان عقاید مانسون اعتراف به عمل خود كردند ولی گفتند كه مانسون در جریان آن قتل ها حضور نداشت. مانسون در سال 1971 محکوم قطعی به حبس ابد شد و تا 19 نوامبر 2017 (83 سالگی) که درگذشت همچنان در زندان بود. جرم او توطئه و تحریک به قتل تشخیص داده شده بود. وی که یک آهنگساز و خواننده بود در 12 نوامبر 1934 در شهر سینسیناتی به دنیا آمده است.
    در باره جزئیات قتل Sharon Tate و جنايات ديگري كه گروه مانسون انجام داده بودند و اَعمال ديگر اين گروه از سرقت بانك و ... گزارش ها و کتابهای های متعدد منتشر است.
    
نخستین خبری که روزنامه اطلاعات در شماره 19 اَمُرداد 1348 خود از رویداد کشتار در خانه شارون تِیت منتشر کرد


    
کُپی خبری که روزنامه اطلاعات در شماره 20 اَمُرداد 1348 (دومین روز) از رویداد خانه شارون تِیت منتشر کرد


    
charles manson در سال 2009 (75 سالگی). از دیدگاه مانسون (مَنسِن) سواستیکا (علامتی که بر پیشانی او خالکوبی شده بود) علامت انحصاری هواداری از نازیسم نبوده است، از هزاران سال پیش سواستیکا که یک واژه سانسکریت (هِندی) است به عنوان نشانه خوش شانسی و خوبی بکار رفته است

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 9 اوت
  • 0:   سال 48 پيش از ميلاد در جريان جنگ روميان با هم بر سر قدرت، در منطقه «فارسالوس» واحدهاي ژوليوس سزار كه از فرانسه و اسپانيا آمده بودند باوجود خستگي و كمبود خواربار و قِلّت سواره نظام، بر واحدهاي پُمپي غالب آمدند كه پمپي به اميد دريافت كمك از ايران به پایتختی شهر تیسفون به مصر فرار كرد تا به قلمرو ایران نزدیک باشد و ژوليوس سزار امپراتور روم شد.
        
        
  • 378:   در سال 378 ميلادي ويزيگُت ها (ژرمن ها) ارتش امپراتوري روم را در جنگ «آدرايانوپلAdrianople» شكست دادند كه در اين جنگ «والنس» امپراتور هم كشته شد. ويزيگُت ها بعدا فرانسه (گل) و اسپانيا را متصرف شدند و در آنجا به ايجاد حكومت دست زدند.
        
        
  • 681:   بلغارها (مهاجراني از شمال آسياي ميانه) در منطقه دانوب شرقي نزديك دلتاي اين رود ايجاد يك «خان نشين» را براي خود اعلام كردند.
        
        
  • 1173:   كار ساختن برج تاريخي «پيساPisa» در ايتاليا آغاز شد كه نزديك به دو قرن طول كشيد تا تكميل شود و يك هنر مهندسي ـ معماري بشمار مي رود.
        
        
  • 1638:   يك هلندي به نام «يانوس برانك» در زميني درحاشيه شهر کنوني نيويورك استقرار يافت كه اين ناحيه به نام او محلهِ «برانكس» ناميده مي شود و اينك يكي از محله هاي بزرگ شهر نيويورك است.
        
        
  • 1805:   اتريش، روسيه و انگلستان ضمن امضاي پيماني در سن پترزبورگ اتحاديه تازه اي بر ضد ناپلئون تشكيل دادند.
        
        
  • 1849:   پادشاهان اتريش و روسيه متحد شدند و جمهوري مجارستان را از ميان بردند تا در آن منطقه از اروپا، انديشه جمهوري طلبي ريشه نگيرد.
  • 1877:   در منطقه مونتانا و در كنار رودخانه «بيگ هولBig Hole River» ميان بوميان آمريكا (اصطلاحا؛ سرخپوستان) و افراد يک يکان از ارتش دولت واشنگتن جنگ درگرفت كه ضمن آن 29 نظامي آمريكايي و 89 بومي كشته شدند.
        
        
  • 1900:   يهوديان روسيه در منطقه «اودِسا» دست به شورش زدند.
        
        
  • 1902:   ادوارد هفتم بر جاي مادرش ملكه ويكتوريا نشست و پادشاه انگلستان شد.
        
        
  • 1942:   گاندي رهبر انقلاب استقلال هند از استعمار انگلستان، و مبتكر «مبارزه منفي» بارديگر بازداشت شد.
        
        
  • 1954:   ميان تركيه، يونان و يوگوسلاوي وقت پيمان همياري امضاء شد.
        
        
  • 1965:   سنگاپور از فدراسيون مالزيا جدا شد و اعلام استقلال كرد.
        
        
  • 1973:   دانشمندان شوروي سفينه «مارس - 7» را به سوي ستاره مريخ فرستادند.
        
        
  • 1974:   در پي کناره گيري ريچارد نيکسون، معاون او جرالد فورد به عنوان سي و هشتمين رئيس جمهوري آمريكا كار خود را آغاز كرد.
        
        
  • 1990:   در پي تصرف كويت توسط عراق، 12 دولت عربي پذيرفتند كه براي دفاع از كشور سعودي که احتمال تعرض نظامي عراق به آن مي رفت، نيروي نظامي به اين كشور كه قبلا دولت آمريكا چنين كرده بود بفرستند.
        
        
  • 1990:   شوراي امنيت سامان ملل به اتفاق آراء انضمام كويت به عراق را ابطال اعلام كرد. در اين راي گيري، دولت مسکو ـ متحد عراق وقت، برضد قطع نامه شورا اقدام نکرد و دو دهه بعد به همين گونه نسبت به ليبي متحد قديمي خود و دولت قذافي با مداخله غرب از ميان رفت و ليبي روي خوش به خود نديده است.
        
        
        
        



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com