Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
4 فوريه
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 4 فوريه
ايران
«اِستِر» شهبانوي يهودي ايران - روزي كه خشايارشا يهوديان را از توطئه قتل عام نجات داد
مجسمه «اِستِر» كه پس از فوت او ساخته شده است
خشايارشا ــ شاه وقت ايران ــ كه بر سرزميني از هند تا دانوب و از استپ هاي شمال خاوري آسياي ميانه تا ليبي حكومت مي كرد، پس از فرونشاندن شورش بابل (عراق جنوب غربي امروز) در 482 پيش از ميلاد، تصرف آتن در سال 480 پيش از ميلاد و باز گشت از لشكركشي به اروپا، در چهارم فوريه 479سال پيش از ميلاد (15 بهمن) توسط بانويش «اِستِر Esther» از خاندان شائول و يهودي كه در شهر همدان مدفون است از توطئه هامان «بزرگ وزير» خود براي كشتار اتباع يهودي امپراتوري ايران آگاه شد و همان شب دستور لغو آن را صادر كرد كه به نوشته مورخان يوناني و يهود، اين دستور در سه روز به سراسر امپراتوري رسيد كه با وسائل آن زمان، ركوردي بي سابقه است. طبق كتاب «اِستِر» كه 24 قرن قدمت دارد، هامان به دروغ از قول خشايارشا به شهربانان ايران ابلاغ كرده بود كه همه يهوديان ـ ازخرد و بزرگ ـ را بكشند. در آن زمان همه يهوديان جهان از اتباع امپراتوري ايران بودند، در قلمرو اين امپراتوري زندگي مي كردند و در وفاداري آنان به شاه ايران ترديد نبود.
     خشايارشا (پسر داريوش كبير و نوه دختري كوروش بزرگ) پس از لغو بخشنامه «هامان»، وي را به دادگاه سپرد كه محاكمه و در شهر شوش (پايتخت اداري ايران) اعدام شد و از آن زمان تاكنون، يهوديان هر سال (مطابق تقويم خودشان) به اين مناسبت جشن مي گيرند كه به عيد «پوريم» معروف است.
    
سكه زرين خشايارشا با تصوير وي


    
آرامگاه «اِستِر» شهبانوي 25 قرن پيش ايران در شهر تاريخي همدان پايتخت ايران باستان


    
نقشه امپراتوري ايران پيش از لشكركشي خشايارشا به اروپا و عبور از ترموپيل و تصرف آتن ــ مندرج در كرونيكل جهان ، چاپ آمريكا ، صفحه 96


    
خشایارشا (نقش رستم ـ فارس)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دکتر مصدق بار ديگر نماينده اول تهران شد
درانتخابات پارلماني سال 1322 ايران که نتايج آن 15 بهمن ماه این سال انتشار يافت، باز دكتر مصدق نماينده اول تهران شد. در نخستين انتخابات پس از استقرار مشروطيت، دكتر مصدق از شهر اصفهان به نمايندگي مجلس انتخاب شده بود كه پس از تبديل زادروز او از تقويم قمري به خورشيدي، كسر نصاب سني! آورده و انتخاب او هنگام بررسي اعتبارنامه ها در مجلس ردّ شده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تيراندازي به شاه در دانشگاه تهران و پيامدهاي آن: غير قانوني شدن حزب توده، افزايش اختيارات شاه، اتحاد با غرب و ...
شاه در سال 1327

پانزدهم بهمن1327 (چهارم فوريه 1949) در دانشگاه تهران و مقابل ساختمان دانشكده حقوق، به سوي شاه كه براي شرکت در مراسم «پانزدهمين سالروز آغاز بناي دانشگاه تهران در محل كنوني اش» وارد دانشگاه شده و مقابل ورودي دانشکده حقوق از اتومبيل پياده شده بود تا وارد تالار مراسم شود تيراندازي شد. اين رويداد مآلا مسير تاريخ ايران را تغيير داد؛ حزب توده غير قانوني شد، ايران به غرب نزديک و بعدا متحد آن شد، شاه اختيارات بيشتري به دست آورد و بعدا راه ديکتاتوري در پيش گرفت و ... و بنابراين ذکر جزئيات رويداد لازم است.
    در آن روز از پنج گلوله که به سوي شاه شليک شده بود سه گلوله به کلاه او اصابت کرده بود، يک گلو له به صورت مماس بر بدن از پشت او گذشته و خراش مختصري وارد ساخته و يک گلوله هم با عبور از کنار صورت او در ناحيه پشت لب اندك جراحتي بوجود آورده بود. ضارب رولور داشت ولي پيش از آنکه دو گلوله باقي مانده را شليک کند هدف گلوله ماموران قرارگرفت برزمين افتاد که بر سرش ريختند و اورا زير مشت و لگد گرفتند و از حال رفت. وي در ميان بيش از ده خبرنگار ـ عکاس روزنامه ايستاده بود و دوربين به گردن داشت. ضارب پس از پياده شدن شاه از اتومبيل، خودرا به فاصله کمي از او رسانيده و از اين فاصله نزديک تيراندازي کرده بود. در جيب او کارت خبرنگاري روزنامه "پرچم اسلام" که همان روز صادر شده بود و شناسنامه اش به دست آمد. طبق شناسنامه، او ناصر فخرآرايي نام داشت و ازدواج کرده بود. تيراندازي ساعت 3 بعد از ظهر صورت گرفت. شاه و ضارب به دو بيمارستان جدا ازهم منتقل شدند، ضارب درگذشت و شاه ساعتي بعد پس از پانسمان بيمارستان را ترک کرد و محمد ساعد (ساعد مراغه) نخست وزیر وقت در یک اعلامیه رسمی که از رادیو پخش شد اعلام کرد که مختصر آسیب وارده به شاه خالی از خطر بوده و وی به محل اقامت بازگشته است. روزنامه اطلاعات یک ساعت پس از خروج شاه از بیمارستان یک شماره فوق العاده منتشر کرد.
شاه پس از پانسمان در بيمارستان


    پليس از خانه ناصر فخرآرايي بازرسي کرد و اسنادي به دست آورد که نشان مي داد او عضو حزب توده بود. ناصر قبلا در روزنامه "فرياد ملت" کار مي کرد. متعاقب بازرسي از خانه ناصر، پدر او و نيز "فقيهي شيرازي" مدير روزنامه "پرچم اسلام" دستگير شدند تا درباره ناصر توضيح بدهند.
     از آغاز بهمن ماه 1327 صداي اعتراض به قرارداد نفت انگلستان و ايران از گوشه و كنار كشور به گوش مي رسيد؛ روزي نبود كه در اين زمينه در مجلس (مخصوصا توسط نمايندگان پارلماني حزب توده) نطقي ايراد نشود و روزنامه ها به ويژه نشريات احزاب ملي گرا و چپ مقاله ننويسند. صداي اين اعتراضها از دوم بهمن كه مهندس رضوي كرماني نماينده مجلس (بعدا نايب رئيس) و از معترضين به قرار داد نفت از دست يك سرهنگ كتك خورد رساتر شده بود و روز 14 بهمن دانشجويان دانشگاه تهران دست به تظاهراتي وسيع زده بودند و خواستار لغو قرارداد نفت (قرارداد 1313 هجري) و هرگونه امتيازي شده بودند كه به انگلستان داده شده بود. پيش از ظهر 15 بهمن هم اعضاي حزب توده و چپگرايان ديگر به مناسبت سالمرگ دكتر تقي اراني موسس احزاب كمونيستي در ايران كه در سال 1318 در زندان درگذشته بود و كمونيستها مدعي بودند كه مقتول شده بود اجتماع بزرگي برپاداشته و شعار داده بودند که به دستور رضاشاه دکتراراني کشته شده بود و در اين شرايط، شاه به دانشگاه رفته بود!.
     در پي اين واقعه، درتهران حكومت نظامي اعلام شد و دستگيري مخالفان از جمله معترضان به قرارداد نفت آغاز گرديد كه يكي از دستگير شدگان آية الله كاشاني بود. شوراي وزيران از فرصت استفاده كرد و همان شب حزب توده را داراي مرام اشتراکي و مروّج آن توصيف کرد و غيرقانوني اعلام داشت و لايحه مربوط را به مجلس داد كه سريعا تصويب شد. طبق يک مصوبه مربوط به دهه 1320، اين مرام و ترويج آن در ايران غير قانوني اعلام شده بود ولي حزب توده در آغاز فعاليت چنين عباراتي را صريحا وارد مرامنامه خود نکرده بود.
مهندس رضوي كرماني ملّي گراي بنام


    اندکی پس از صدور مصوبه شورای وزیران مبنی بر غیر قانونی شدن حزب توده، همان شب بسیاری از سران و معاریف این حزب دستگیر و گروهی دیگر از آنان نیز پنهان شدند. در میان دستگیرشدگان که اسامی آنان اعلام شده بود نام نورالدین کیانوری، دکتر مرتضی یزدی، دکتر حسین جودت، عبدالحسین نوشین، نورالدین الموتی، ضیاء الموتی، نصرالدین الموتی، و دانش بوبخت دیده می شد. اسامی پنهان شدگان که فرمانداری نظامی در جستجوي آنان بود نيز اعلام شده بود ازجمله نام دکتر رادمنش، دکتر کشاورز و احسان طبری. ازآن پس تا مدتي هركس از ديگري دلخوري داشت اورا به عنوان توده اي معرفي مي كرد (به اصطلاح آن زمان «لو!» مي داد.).
     كار به اينجا خاتمه نيافت و شاه خواستار اختيارات بيشتري شد و چون قانون اساسي اجازه نمي داد دستور انتخابات مجلس موسسان داده شد و اين مجلس اختيارات شاه را به همان گونه كه خواسته بود افزايش داد و از آن پس اين اختيار را به دست آورد كه بتواند مجلس را هم منحل كند و .... باوجود اين، تلاش ملت براي ملّي كردن نفت خود ادامه يافت و در اسفند 1329 به نتيجه رسيد.
    دومين تيراندازي به شاه 17 سال بعد صورت گرفت ـ 21 فروردين 1344 (دهم اپریل 1965) در كاخ مرمر، سرباز وظيفه رضا شمس آبادي به سوي شاه كه پس از پياده شدن از اتومبيل، رهسپار دفتر كار خود بود آتش گشود. گلوله ها به شاه اصابت نكرد ولي ضمن آن، دو درجه دار گارد و رضا كشته شدند.
     در پي اين تيراندازي، عده اي ازجمله چند فارغ التحصيل چپگراي دانشگاههاي خارج كه به وطن بازگشته بودند دستگير و بعدا محاكمه و محكوم به تحمل مجازات شدند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
پايان ماموريت حساس يک ماهه ژنرال هايزر در تهران و کتابي که درباره اين ماموريت نوشت
Huyser

ژنرال هوايي «رابرت اي. هايزرRobert E. Huyser » فرستاده كارتر به تهران در جريان انقلاب 1357 چهارم فوريه 1979 ايران را ترك و عازم واشنگتن شد تا گزارش ماموريت خود را در جلسه كابينه دولت آمريكا مطرح سازد.
     وي درباره اين ماموريت حساس كه در تغيير مسير تاريخ ايران موثر افتاد كتابي تحت عنوان «ماموريت تهران» تاليف كرده است كه در سال 1986 به توزيع داده شد. در اين كتاب 306 صفحه اي، ژنرال هايزر جزئيات ماموريت خود در تهران و چگونگي مذاكراتش با ژنرالهاي ايراني را به صورت گزارش روزانه ـ از چهارم ژانويه تا چهارم فوريه 1979و سپس شرح ملاقات خود با كارتر و جزئيات امر تا پايان 11 فوريه (به مدت 39 روز ) را افشاء كرده است.
    ژنرال هايزر كه در زمان ماموريت تهران معاون ژنرال هيگ فرمانده نيروهاي امريكا در اروپا بود اول ژوئيه 1981 بازنشسته شد و 22 سپتامبر 1997 در 73 سالگي بر اثر حمله قلبي درگذشت. بااينكه (طبق گزارش برخي از رسانه هاي وقت!) هايزر بدون اطلاع ژنرال هيگ از چگونگي ماموريت او به تهران اعزام شده بود، هيگ (از حزب جمهوريخواه) كه بعدا وزيرامور خارجه دولت رونالد ريگان شد بر كتاب او مقدمه نوشته است.
    «راجر موريس» در صفحات369 و 370 كتاب خود تحت عنوان «هيگ»، به ماموريت هايزر معاون او در تهران اشاره كرده و نوشته است كه سياست مبهم كارتر و ترس و ترديد او از جهت گيري قاطع در قبال اوضاع ناآرام ايران به پايان يافتن كار شاه سرعت بخشيد. طبق نوشته راجر موريس، ژنرال هيگ به كارتر پيشنهاد كرده بود كه ژنرالهاي شاه را تشويق به كودتا كند زیراکه با رفتن شاه معلوم نیست که دولت بعدی دوستی با آمریکارا ادامه دهد كه كارتر ترتيب اثر نداده بود. پس از انتصاب شاپور بختیار به نخست وزیری، کارتر به شاه اطلاع داده بود که ماندن او در تهران به آرام شدن اوضاع کمک نخواهد کرد. یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در ژانویه 1979 که هنوز هایزر در تهران بود در پاسخ به پرسشهای روزنامه نگاران گفته بود که هایزر ماموریت دارد فرماندهان نظامی ایران را از فکر هرگونه کودتا منصرف کند و افزوده بود که دولت آمريکا آماده همکاري با دولت بختيار است. تفسيرنگاران آمريکايي قبلا نوشته بودند که هايزر در تهران ضمن گفتگو با ژنرالهاي ايران بايد نظر آنان را نسبت به بختيار نخست وزير تازه و ميزان تمايل آنان به همکاري با وي را ارزيابي و به کارتر گزارش مي کرد. اين تفسيرنگاران که اعلاميه هاي رسانه هاي شوروي و اظهارات مقامات اين کشور در قبال رويدادهاي ايران را دنبال کرده بودند گفته بودند که مسکو مايل به روي کارآمدن يک دولت اسلامي در ايران نيست. وجود چنين دولتي عملا راه گسترش منطقه اي را بر شوروي مي بندد.
    به نوشته برخي از تفسيرنگاران، بختيار با خودداري از مخالفت با بازگشت آيت الله خميني به ايران، به اضمحلال نظام سلطنتي در ايران کمک کرد. طبق همين نوشته ها، همفکران سابق بختيار ازجمله مهدي بازرگان اورا تحت فشار قرارداده بودند که مانع بازگشت آيت الله خميني به وطن نشود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کُپی تیترهای صفحه اول شماره 16 بهمن 1357 روزنامه اطلاعات و سه خبر از صفحه آخر و یک خبر از صفحه دوم این شماره آن روزنامه برای ماندن در تاریخ

    



    ـ ـ ـ ـ ـ
    



    ـ ـ ـ ـ ـ
    



    ـ ـ ـ ـ ـ
    



    ـ ـ ـ ـ ـ
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ميهندوستيِ کرباسچي
خبرگزاری فارس، شانزدهم بهمن 1391 به نقل از شنیده شده ها نوشته بود:
     ... اخیراً کرباسچی* [غلامحسین کرباسچی ـ استاندار اسبق اصفهان، شهردار پیشین تهران، بنیادگذار روزنامه همشهری و از بنیادگذاران حزب کارگزاران سازندگی] گفته است: "برای من زندگی کردن ـ حتی در زندان‌های ایران و هوای این آب و خاک را استنشاق کردن بسیار مطبوع تراست از زیستن در هر جای دیگر دنیا و به هرگونه. بدون آنکه بخواهم به عزیزانی که به هر دلیل یا اجبار رنج آوارگی را تحمل می‌کنند اشاره‌ای داشته باشم، می‌دانم هر ایرانی وطن‌پرست چنین احساسی دارد.". ـ ـ ـ ـ ـ
    
    *کرباسچي که با مديريت خود، شهر تهران را به صورت گلستان درآورده بود پس از تَرک شهرداري تهران مدتي از عُمر خودرا در زندان گذرانيد.[کرباسچی متولد سال 1332 در دوران نظام سلطنتی نیز چندبار زندانی شده بود.].
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
انتقاد بی سابقه از توزیع کمک خوراکی دولت در بهمن ماه 1392
رسانه های تهران در نیمه بهمن ماه 1392 تقریبا همگی و یکزبان ـ روش توزیع، نوع مواد و شیوه شناسایی افراد مشمول کمک خوراکی دولت را به زیر انتقاد کشیده و عکس های متعدد از این وضعیت منتشر کرده بودند که قبلا کمتر سابقه داشت. بر پایهِ طرح دولت قراربود که 5 ماده خوراکی به این اتباع کم درآمد داده شود: کارمندان دولت با هر نوع قرارداد، بازنشستگان دولتی و نیروهای مسلح و خانوارهای کم درآمد. افراد تحت‌پوشش بهزیستی و کمیته امداد نیز مشمول دریافت‌ سبد کالا شدنه بودندد.
    حسن روحانی رئیس جمهور در بهار 1392 و در تبلیغات انتخاباتی خود موضوع یارانه به صورت کالا را برای تأمین مایحتاج ضروری خانوار مطرح کرده بود.
    دادستان کل کشور اتفاقات رخ داده در توزیع سبد کالا را با عزتمندی مردم مغایر دانسته و گفته بود: این گونه اتفاقات در شأن مردم ما نیست و دولت باید تدبیر خوبی داشته باشد و قضیه را بهتر مدیریت کند.
    در آن روزها این تیترها در رسانه ها چاپی به چشم می خورد:
    ناکارآمدی مدیریت و جولان سودجویان ـ در ماجرای توزیع سبد کالا دو نفر کشته شدند ـ تصویر جهانی ایران پشت صف طولانی سبد کالا و ....
    برای مثال؛ روزنامه شرق در پاراگراف لید خود در این باره چنین نوشته بود: شماری از «در‌صف ایستادگانِ طرح مواد خوراکی رایگان اهدایی دولت» گفتند: برنج هندی [که قبلا گزارش شده بود آلودگی دارد]، مرغ یخزده برزیلی و روغن و پنیر با ماهیت نامعلوم نمی خورند و این برنج و مرغ را به افرادی مستحق که خود می‌شناسند هدیه خواهند کرد. برخی دیگر گفتند که مرغ عرضه‌شده را از روی ناچاری گرفته اند. این صف و این ترتیب توزیع در شأن ایرانی نیست. یک خبرگزاری داخلی نوشته بود: از مدت ها قبل حاشیه دار بودن مساله «توزیع سبد کالا »برای اجرا کنندگان آن مشخص بود ولی سعی شد با بی تفاوتی از کنار آن عبور شود. اعلام خارجی بودن برنج ها و عدم استفاده از برنج مرغوب ایرانی نکته دیگری بود که صدای منتقدان طرح را درآورده بود. مشمولان دریافت سبد کالا، 4 میلیون و پانصد هزار نفر اعلام شده بودند، ولی پیش از آن گفته شده بود که 17 میلیون از نفوس کشور واجد دریافت این سبد کالا خواهند بود.
    در این میان، طرح تحقیق و تفحص از نحوه خرید مواد خوراک این سبد کالا به هیئت رئیسه مجلس داده شده بود. خبرگزاری فارس متن این طرح را منتشر کرده بود. موضوع قابل ملاحظه در این طرحِ ِ تحقیق، چگونگی انتخاب و تهیه اقلام سبد کالا و علت عدم انتخاب برنج ایرانی در آن بود که انتظار می‌رفت برای حمایت از محصولات کشاورزی ایرانی در این سبد استفاده می‌شد. این عکس ها نیز به عنوان سند گزارش ها به چاپ رسیده بود:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
کُپی کردن مطالب این تاریخ آنلاین با همان تیترها و عکس ها، بدون ذکر مأخذ که عملی خلاف قانون و اخلاق است، به رغم اخطارهای متعدد ادامه دارد
مطالب این تاریخ آنلاین نتیجه شش دهه تلاش شبانه روزی این نگارنده و دو دهه تحصیل در دانشگاههای مختلف است، یعنی حاصل عُمر این نگارنده. به رغم تذکرات گذشته ـ برخی از رسانه ها و وبلاگ های فارسی که مطالب شان را سرچ انجین ها نقل می کنند و همچنين در سوشِل نِت ورک ها، همچنان مطالب این تاریخ آنلاین ایرانیان را عینا و بدون ذکر منبع و برخی از آنها با اشاره ای مبهم به منبع و مأخذ و با همان تیترها و تصاویر مربوط نقل می کنند و این کار ـ بدون رعایت اصولِ نقل مطالب دیگران، عملی است خلاف آموزش های اسلامی، قوانین موضوعه و میثاق های بین المللی و قاعدتا نباید تحمّل شود.
     این مؤلف، از زمان ایجاد این آنلاین، برای درج مطالب آن؛ از تهیه عکس و فتوشاپ کردن آنها، تایپ و امور فنی دیگر، حق الزحمهِ کارمند، وب مَستر، «سِروِر و هوست»، بدون دریافت کمک از احدّی ـ دولت و فرد ـ صدها هزار دلار و صدها میلیون تومان هزینه تحمل کرده است و هدف او، تنها کمک به آموزش عمومی و ارتقاء سطح معلومات پارسی زبانان و ایرانیان بوده است و آشناکردن دیگران از گذشته ایرانیان. نقل برخی از مطالب ـ نه همه آن ـ با ذکر مأخذ طبق روش بیبلیوگرافی آزاد است. مؤلف این تاریخ آنلاین باور نمی کرد که «ایرانی» و «مسلمان» چنین عملی را انجام دهد. عنوان حقوقی این عمل Plagiarism است یعنی سرقت نوشته دیگران، سرقت ادبی (نوشتاری، تألیف، پژوهش و ...). منظور از نقل بدون ذکر مأخذ و بدون نگرانی از تعقیب قضایی و ترس از وجدان و کیفر آخرت، منظور چیست؟. با نقل مطالب دیگران که یک فرد شهرت به دست نمی آورد و مورّخ و نویسنده نمی شود، شهرت معکوس و منفی ـ بله. این مطالب را بیش از نیم قرن است که رسانه های ایران و رسانه های فارسی زبان خارج از ایران با ذکر مأخذ و نام مؤلف نقل کرده اند ـ از تلویزیون دولتی پخش و در بولتن خبرگزاری ملی (خبرگزاری پارس) درج شده اند و مخاطبان چنین مطالبی که افراد مشخّص هستند متوجه کُپی کردن آنها می شوند و ضعف های انسانی را در می یابند.
    انتظار و امید است که به این مختصر تذکر و درخواست توجه شود. در صورت مشاهده ادامه نقلِ مطالب این تاریخ آنلاین، بدون ذکر مأخذ و رعایت اصول بیبلیوگرافی، قضیه پس از دادن اطلاع به یونسکو و آژانس بین المللی کاپی رایت، از خانم اقدام وکیل قضایی در تهران درخواست خواهد شد تا دست به اقدام قضایی بزند. وکالت نامه مربوط با وی امضاء شده است. این آنلاین دو دبیرخانه دارد؛ در ایران و در آمریکا. درصورت مشاهده نقض اصول نقل مطلب در نشریات و وب سایت های خارج، قضیه در یک دادگاه آمریکا نیز مطرح خواهد شد و ممکن است وکیل قضایی دادخواست غرامت بدهد.
    
    
    
نوشیروان کیهانی زاده ـ بهمن 1391

    ......
    
     28 دی 1392 ( 18 ژانویه 2014) نامه ای از یک مخاطب دریافت شد که کُپی زیر به آن اضافه شده بود. وی نوشته بود: «هفته نامه شما ـ نشریه حزب مؤتلفه اسلامی» مطلب مندرج در روز 9 دی ماه (19 ژانویه) تاریخ آنلاین ایرانیان درباره ضرب سکه «داریک» را در یک مطلب خود ـ بدون ذکر مأخذ ـ نقل کرده بود. من مطلب شما را قبلا خوانده بودم و از دیدن این نقلِ بدون ذکر مأخذ متعجب و در عین حال نگران شدم که در «جمهوری اسلامی» و در نشریهِ یک حزب اسلامی چنین اتفاقی روی است. کُپی مطلب «هفته نامه شما» ضمیمه این نامه است:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تیترهایِ واکنش کيهان و جام جم در بهمن 1395 به اخطار دولت دونالد ترامپ به جمهوری اسلامی ایران و تحریم های تازه

    
کُپی تيترهاي صفحات اول شماره های شنبه 16 بهمن 1395 (چهارم ژانویه 2017) روزنامه حکومتی کیهان و روزنامه جام جم وابسته به سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران که نسبت به اخطار دولت دونالد ترامپ به اِعمال تحریم های تازه واکنش نشان داده بودند


    
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اديان و روحانيون
ادعاي يک مُبلّغ آمريکايي مسيحيّت: پيروزي مجدد جورج دبليو بوش از جانب خدا به من الهام شد!
پت رابرتسون

فوریه 2004 «پَت رابرتسون Pat Robertson متولد 22 مارس 1930» مُبلّغ تلويزيوني مسيحيّت كه مؤسس دانشگاه «ريجِنت» و شبكه تلويزيوني سي بي ان ( CBN ـ شبكه سخن پراكني ویژه مسيحيت) و از راستگرايان آمريكا بشمار می آمد در برنامه خود (باشگاه 700)، كه بعدا آن را در مصاحبه با «وولف بليتزرWolf Blitzer» گزارشگر سي ان ان هم تكرار كرد گفت كه در پايان چند روز عبادت، از جانب خدا به او الهام شد كه جورج دبليو بوش در انتخابات نوامبر 2004 آمريكا پيروز خواهد شد! و او (رابرتسون) مكلّف است كه این موضوع را به گوش مردم برساند!، خداوند به بوش عنايت دارد.
    گزارشگر پس از شنیدن این موضوع، از رابرتسون پرسيد: نتايج نظرسنجي حكايت از رقابت تنگاتنگ نامزدهای دو حزب بزرگتر آمریکا مي كند و اگر بوش بازنده شود، وي [رابرتسون] به مردمي كه حرف او را باور کرده باشند چه جوابي دارد كه بدهد؟، ممكن است كه آنان در ايمان خود سست شوند. رابرتسون گفت كه اين را در اواخر دسامبر 2003 در جريان عبادت، از جانب خدا شنيدم!.
    روزنامه ويرجينيان پايلوت چاپ شهر نورفك در صفحه آخر شماره دوم فوريه سال 2004 خود در اين زمينه گزارش مفصلي چاپ كرده بود.
    در همان زمان درباره اين ادعاي رابرتسون كه سالها در جريان انتخابات براي نامزدهاي جمهوريخواه (راستگرايان) تبليغ مي كرد كاريكاتور و طنز هاي متعدد در روزنامه هاي آمريكا منتشر شده بود كه كار او را نوع بسيار تازه تبليغ انتخاباتي وانمود كرده بودند.
    رابرتسون که هشتم ژوئن 2023 در 93 سالگی درگذشت، يك بار هم ـ خودش داوطلب نامزدی انتخابات رياست جمهوري آمريكا شده بود كه توفيق نيافت.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در دنياي داستان نويسي
نويسندهِ بزرگ عرب که داستان سياسي مي نوشت
عبدالرحمان منيف

جهان عربي زبان با مرگ دكتر عبدالرحمان منيف كه 24 ژانويه 2004 اتفاق افتاد يكي از بزرگترين نويسندگان معاصر خود را از دست داد. منيف كه در 71 سالگي در دمشق درگذشت با نوشتن 15 داستان سياسي معروفيت جهاني يافت. تألیف او
    «شهرهاي نمك» كه به زبانهاي مختلف ترجمه شده به طرزي جالب و بي نظير ـ داستان مانند، تاثير استخراج نفت، نفوذ امريكاييان و اشرافيت را بر زندگاني روزمره، روانشناسي و جامعه شناسي اتباع كشور سعودي ترسيم و نشان مي دهد.
     اين كتاب كه به صورت سريال است توسط مترجمان جداگانه و با انشاهايي متفاوت به زبان انگليسي انتشار يافته است.
     كتاب هاي معروف ديگر او عبارتند از: «شرق مديترانه» ،«درباره شكنجه» ،«سفري به درازاي عُمر» ،«هنر» و .... نقدنگاران غرب نوشته اند كه هيچ نويسنده عرب به اندازه دكتر منيف نتوانست وارد جزئيات تاثير تحولات سياسي و اوضاع اقتصادي بر زندگاني مردم شود. تألیفات دكتر منيف در برخي از مناطق عربي از جمله كشور سعودي ممنوع الانتشارند. دولت سعودي تابعيت دكتر منيف را در سال 1963 لغو كرد. [پدر منيف ازاتباع سعودي و مادرش عراقي بود. منيف در اردن به دنيا آمده بود.] منیف پس از این اقدام دولت سعودی، در کشورهای دیگر و از دهه 1980 در دمشق زندگي سكونت داشت. منيف در اقتصاد نفت دكترا داشت ولي پس از مدتي از كار نفت دست كشيد و اعلام كرد كه در دنياي امروز تنها با «قلم» است كه مي توان به مردم خدمت كرد و سپس وارد كار نوشتن شد. وی به موازات تألیف کتاب برای رسانه ها نیز مقاله و نظر می نوشت ـ عمدتا مقالات سياسي.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
سالروز درگذشت احمد بورقاني، روزنامه نگار وفادار به اين حرفه
Ahmad Boorghani
احمد بورقاني فراهاني، روزنامه نگار 13 بهمن 1386 بر اثر حمله قلبي در تهران درگذشت. وي 48 ساله بود و از 20 سالگي كار روزنامه نگاري را از ميز خبر ایرنا آغاز كرده بود. احمد در این خبرگزاري به مقام دبيري و سردبيري اخبار و سپس مديريت خبر ارتقاء يافته بود و بعدا از سوي خبرگزاري مامور تهيه و ارسال اخبار مربوط به فعاليت هاي سازمان ملل شده بود و در مقرّ اين سازمان در نيويورك استقرار يافته بود.
     پس از انتخاب محمد خاتمي به رياست جمهوري، بورقاني به معاونت مطبوعاتي وزارت ارشاد منصوب شد. در زمان معاونت او در وزارت ارشاد، عيسي سحرخيز مدير كل مطبوعات داخلي بود. هر دو قبلا در نيويورك به نمایندگی ایرنا به كار خبر مشغول بودند. بورقاني در دوره ششم تقنينيه، نماينده مجلس شوراي اسلامي بود.
    احمد بورقاني مردي فروتن، خوش برخورد، خندان و منصف بود. وي و سحرخيز برای نوسازي و ارتقاء مطبوعات ایران و اصلاح قانون مطبوعات برنامه داشتند كه موفق به اجراي آن نشدند. هردو از وفاداران به ژورناليسم حرفه اي و سپرده شدن امور مطبوعات به صنف روزنامه نگار بودند. بورقاني تا پايان عُمر براي این صنف فعاليت كرد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
روزی که پرتغالی ها به جنوب آفریقا رسیدند و دوران استعمار و استثمار اروپایی آغاز شد ـ یک خاطره نویسی اروپاییان را برتر کرد



    سوم فوریه 1488 Bartolomeu Dias بزرگزاده پرتغالی و افسر دریایی در جریان تلاش برای یافتن راه دریایی به هندوستان، به یک خلیج در جنوب آفریقا رسید که اینکMossel Bay خوانده می شود و در 400 کیلومتری شرق شهر کیپ تاون (یکی از پایتخت های فدراسیون آفریقای جنوبی) واقع است. دیاز (دیاس) به خواست «جان دوم» پادشاه وقت پرتغال عازم این مأموریت شده بود. جان دوم ملقب به پِرفِکت (کامل) که از 1481 تا 1495 پادشاه پرتغال بود همان هدفی را دنبال می کرد که پیش از او، هِنریک (هِنری و معروف به دریانورد ـ متوفّی در 1460 در 66 سالگی) در سر داشت و در زمان هِنریک، پرتغالی ها ـ از یک سوی، ساحل غربی آفریقا تا سیِرالئون امروز را طی کرده و بعضا متصرف شده بودند و بعدا تا آنگولای امروز. و از سوی دیگر (اواسط اقیانوس اطلس)، آنان تا جزیره آزور پیش رفته بودند. آنان قبلا گوشه ای از کشور مغرب (مراکش) را گرفته بودند تا پایگاهشان در نیمه راه باشد.
    در سفر دریایی دیاز، وسکو داگاما با او بود که سپس با دیگران به یافتن راه دریایی به هندوستان از طریق جنوب آفریقا را ادامه دادند. این تلاش ها راه را برای استعمار و استثمار قاره های دیگر باز کرد. کریستف کلمب (کریستوفر کلمبوس) 4 سال پس از رسیدن دیاز به جنوب آفریقا، رسیدن به هندوستان از طریق دریای غرب را آغاز کرد که به قاره آمریکا رسید و تمامی این قاره مَسکون، متمدن و دارای تقویم، کتابت و ... و برگزاری مراسم زادروز به مالکیّت اروپائیان در آمد. این مردم فقط تفنگ نداشتند و با کمان و تیشه نمی شد در برابر تفنگ و کشتی توپدار دفاع کرد. سفرنامه مارکو پولو اروپاییان را دارای توپ و تفنگ و قطب نما کرد تا دست به تصرف سرزمین های دیگران بزنند و برتری یابند. مارکو پولو در سفر به چین متوجه ساخت باروت شده بود که چینیان در آتشبازی جشن ها بکار می بردند و نیز قطب نما که برای دریانوردی و عبور از اقیانوس لازم است. مارکو در جریان سفر خود به چین، از ایران نیز دیدن کرد و تمدن و انضباط ایرانیان و مهربان بودن و گذشت داشتن کرمانی ها را ستوده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
كنفرانس دشواري ساز سال 1945 يالتا و ادامه تلاش بشر براي برقراري نظمي منطقي در جهان - هرآنچه را که استالين در يالتا بدست آورد گورباچف بر باد داد
از راست به چپ: استالين، روزول ، وچرچيل در يالتا واقع در كريمه در چهارم فوريه 1945 ــ 3 ماه پيش از پايان جنگ جهاني دوم در جبهه هاي اروپا

چهارم فوريه سال 1945 ميلادي روزولت، استالين و چرچيل [سران وقت آمريكا و اتحاد شوروي و رئيس دولت انگلستان] مذاكرات هشت روزه خود را در كاخ محل استراحت تزارها در شهر يالتا واقع در شبه جزيره كريمه آغاز كردند تا سرنوشت آلمان و مناطق نفوذ سه دولت [فاتحان] پس از پايان جنگ و خطوط تازه مرزي را روشن سازند. به خواست و اشاره چرچيل، از شارل دوگل رهبر وقت فرانسويان براي شركت در اين مذاكرات دعوت نشده بود. در آن هنگام، كار آلمان پايان يافته تلقي مي شد. واحدهاي ارتش سرخ كمتر از سه ماه از تاريخ برگزاري كنفرانس يالتا، برلين را تصرف و به عُمر رايش سوم پايان دادند و هيتلر براي اين كه به اسارت كمونيست ها كه هميشه با آنان دشمني كرده بود نيافتد خودكشي كرد. در آگوست همين سال ، سه ماه و چند روز پس از سقوط برلين، امپراتوري ژاپن كه طعم بسيار تلخ سلاح هسته اي آمريكا را چشيده بود تسليم شد و جنگ در هردو جبهه پس از شش سال و بر جاي گذاردن حدود 50 ميليون كشته و ويراني هاي بسيار پايان يافت، ولي معارضه دو دولتي كه به صورت دو اَبَرقدرت جهان ازميان ويرانه هاي اين جنگ سر برافراشته بودند تقريبا از همان لحظه خاموش شدن توپهای جنگ آغاز شد كه والتر ليپمن (روزنامه نگار) عنوان «جنگ سرد» بر آن گذارد که این اصطلاح باقی مانده است.
    اين معارضه كه 45 سال طول كشيد جهان را وارد عصر تشكيل اتحاديه هاي نظامي، جنگهاي منطقه اي و داخلي، كودتاها، براندازي ها و ... ناشي از آن ساخت.
    هنوز سپيده دم پايان اين معارضه فرساينده با كنار رفتن (پس از گرفتن چند تعهد از طرف مقابل) و بعدا فروپاشی يكي از دو حريف نمودار نشده بود كه جهان خسته و كوفته با مسائل برخاسته از جولان يك ابر قدرت (جهانِ تَک قدرتی) در پهنه خود رو به رو شد كه ادامه يافته و تروريسم (به گفته گِرهارد شرودر صدر اعظم سوسيال دمكرات وقت آلمان؛ جنگ غير دولتي) يك نمونه آن و مبارز طلبي پاره اي از دولت هاي كوچكتر و منفرد و نيز فعاليت پيگير جنبش هايي ازقبيل جنبش مبارزه با «جهاني شدن اقتصاد برپايه برنامه كشورهاي صنعتي» نمونه ديگر آن است و به نظر مي رسد كه بعضي دولت هاي بزرگتر و منفرد هم دركمين به دست آوردن فرصت براي يارگيري نشسته اند تا به نوعي ديگر از موازنه قدرت دست يابند و شماری هم به سوی اَبَرقدرت شدن پیش می روند و روس ها در اندیشه احیاء روسیه پیشین. بنابراين، برقراري نظمي نوين در جهان ـ در آينده اي نه چندان دور قابل پيش بيني است و اين نظم پايه منطق رياضي خواهد داشت و اصطلاحا «رَشنال» خواهد بود؛ زيرا كه شرايط جهاني توسعه تكنولوژيك و تكامل فكري بشر به دليل تعميم ابزار كسب معلومات و اطلاعات، آن را ايجاب مي كند و بشر بي صبرانه درجستجوي چنين نظمي است و تا به دست آوردن آن قرار نخواهد داشت.
    در مذاكرات يالتا كه 12 فوريه 1945 پايان يافت، قرار شده بود كه آلمان به چهار بخش تقسيم و هرقسمت به يك فاتح جنگ سپرده شود و اين فاتحان عبارت بودند از شوروي، آمريكا، انگلستان و فرانسه. فرانسه بنا به ملاحظاتي به اين فهرست اضافه شده بود.
     كنفرانس تصميم گرفته بود كه نيروهاي سه دولت بلافاصله پس از جنگ، ايران را ترك كنند، اروپاي شرقي و سرزمين هايي كه توسط ارتش سرخ از تصرف آلمان خارج شده اند در منطقه نفوذ شوروي قرار گيرند. يوگوسلاوي به دست تيتو فرمانده پارتيزان ها سپرده شود و چون كمونيست بود مورد موافقت استالين قرارگرفت. همچنين قرار شده بود كه اتريش بعدا به صورت كشوري مستقل و بي طرف در آيد. اين كنفرانس نتوانست در باره يونان تصميم بگيرد كه پس از جنگ، نزاع شرق و غرب (معروف به جنگ سرد) از همين يونان آغاز شد.
     استالين با اينكه در يالتا امضا داده بود كه بلافاصله پس از جنگ نيروهاي خود را از ايران خارج كند ديديم که دست به تعلل و بهانه جويي زد و نزديك بود اين تعلل به تجزيه ایران منجر شود.
    مرور زمان نشان داد که هرآنچه را که دولت مسکو در کنفرانس یالتا به دست آورده و درنتیجه، پس از جنگ جهانی دوم یکی از دو اَبَرقدرت جهان شده بود، گورباچف در اواخر دهه 1980 و یلتسین در طول دهه 1990 از دست دادند. شوروی در جنگ دوم جهانی بیش از 27 میلیون کشته داده بود و امتیازات به دست آورده در نشست یالتا و کنفرانس پتسدام خونبهای آنان و غرامتِ ویرانی وارده به آن اتحادیه سوسیالیستی بودند که گورباچف و یلتسین آنهارا برباد دادند. فروپاشی شوروی که بر جای روسیه تزاری نشسته بود بدون برگزاری رفراندم سراسری صورت گرفت و دلیلی است برای اعلام ابطال آن.
    پوتین که پس از یلتسین قدرت را بدست گرفت، تا چند سال تنها می گفت که فروپاشی شوروی یک مصیبت و خلاف خواست مردم بود که به تدریج وارد عمل شده است و پیش بینی شده است که برای احیاء روسیه پیشین و نیز وادارکردن غرب به رعایت تعهدات کنفرانس یالتا و نیز وعده های دهه های 1980 و 1990 اقدام کند و هرگونه اقدام او و رهبر چین در خاوردور نظم دیگری را بر جهان حاکم خواهد ساخت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
چهار زلزله مرگبار در چهارم فوريه (15 بهمن) در طول تاریخ جدید و معاصر
چهارم فوريه، جهان در طول قرون جديد و معاصر شاهد چهار زمين لرزه شديد و پُرتلفات به اين شرح بود:
     ــ درسال 1783 در منطقه «كالابريا» در ايتاليا زلزله ای شدید روی داد كه براثر آن بيش از 50 هزار تَن كشته شدند.
     ــ در سال 1797 در مناطق مرکزی اكوادور (واقع در آمریکای جنوبی) یک زمین لرزه شدید روی كه شهر ریوبامبا Riobamba را ویران ساخت. جمع تلفات این زلزله بيش از 40 هزار تَن بود.
     ــ زلزله چهارم فوریه آمريكاي مركزي در سال 1976 كه جان بيست و دو هزار و 778 را در دو كشور گواتمالا و هُندوراس گرفت.
     ــ زلزله شمال شرق افغانستان در سال 1998 كه 4 تا 5 هزار کشته و هزاران زخمي داشت. گزارشي که همان روز درباره اين رويداد انتشار يافته بود از اين قرار است:
     "زمین لرزه چهارم فوریه 1998 ایالت تَخار افغانستان حدود چهار هزار کشته و دو برابر این شمار زخمی داشته و بیش از 15 هزار تن خانه های خودرا از دست داده و در زیر برف و سرما در انتظار کمک هستند ولی منطقه آنان در کنترل نیروهای شمال است و دولت کابل (طالبان) امکان کمک رسانی ندارد. دولت تاجیکستان که تخار همسایه این کشور است کمک هایی کرده است.".
     کانون این زمین لرزه شهر رستاق بود. عکس زیر، تنی چند از تخارستانی ها را در زیر بارش برف نشان می دهد که خانه های خودرا از دست داده بودند. بیشتر خانه های آن منطقه با خشت خام (خشت و گِلی) ساخته شده بودند.


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
عراق كشور شيون و زاري و ادامه انفجارهاي انتحاري در سال 2008 ـ برخوردهاي نژادي ـ مذهبي و گزارش هاي غير دقيق
چهارم فوريه 2008 گزارش شده بود که در دو انفجار دو روز پيش از آن که به فاصله 20 دقيقه از يكديگر در دو بازار در شهر بغداد روي داده بود 99 تن كشته شدند و ممكن است كه با مرگ برخي از مجروحان، تلفات اين دو انفجار انتحاري بازهم افزايش يابد. مواد منفجره به صورت كمربند بر بدن دو زن بسته شده بود.
     يك مقام عراقي قبلا گفته بود كه اين دو زن بيمار رواني بودند و نمي دانستند كه چه اشيايي را حمل مي كنند!. ولي بيشتر رسانه ها اين ادعا را نپذيرفته بودند زيرا كه هويت اين دو زن كه قطعه ـ قطعه شده بودند روشن نشده تا معلوم گردد كه بيمار رواني بودند!. همچنين ادعاي اين مقام كه گفته بود بر بدن هركدام از اين زنان 15 كيلو گرم مواد منفجره بسته شده بود مورد ترديد رسانه ها قرار گرفته بود زيرا كه پس از انفجار، وزن كردن مواد منفجره امكان پذير نيست!.
    برخي از روزنامه هاي اروپا، با اين خبر عكس سه بانوي عراقي گريان را چاپ كرده و نوشته بودند: عراق ـ كشور شيون و زاري زنان و بيوگان و انفجار انتحاري است. (عكس زير)
    



    وضعيت عراق از آن زمان تغيير نکرده است و زد و خوردهاي نژادي و مذهبي و انفجارهاي انتحاري ادامه دارد. براي مثال: چهارم فوريه 2013 رسانه ها خبر از وقوع چهار انفجار انتحاري و چند تيراندازي داده بودند که دوم و سوم فوريه روي داده بودند. طبق اين گزارش ها، سوم فوريه 2013 در يک انفجار انتحاري در کرکوک، 36 تن کشته و 105 نفر ديگر مجروح شده بودند. عامل انفجار لباس پليس برتن و اتومبيل او نيز مارک پليس داشت و مي خواست که وارد يک قرارگاه پليس شود.
    در همين روز در يک منطقه بغداد نيز دو انفجار از آن دست روي داده بود و يک زد و خورد در منطقه سنّي نشين انبار.
محل انفجار انتحاري کرکوک (سوم فوريه 2013)

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قانون بازگشت بعثي هاي عراق به کارهاي دولتي
شوراي رياست جمهوري عراق سوم فوريه 2008 مصوبه پارلمان اين كشور مبني بر مجاز بودن اعضاي حزب بعث و كاركنان دولت در زمان حكومت پيشين را در اشتغال به كارهاي دولتي تصويب كرد و به صورت قانون درآورد. پارلمان عراق اين موارد را در جلسه 12 ژانويه خود تصويب كرده بود. با اجراي اين قانون كه گويا خواست دولت آمريكا هم بود، هزاران مقام سابق عراقي مي توانند بكار بازگردند.
    برخي از محافل واشنگتن از همان آغاز اشغال نظامي عراق با اخراج بعثي ها از مقامات مياني و پایین تر دولتي مخالف بودند و آن را باعث ازهم پاشيدگي امور مي دانستند و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 4 فوريه
  • 211:   «سه وروس Severus» امپراتور روم در 64 سالگي و پس از 18 سال حكومت درگذشت. سه وروس در خاك انگلستان ـ از سرزمین های تابعه امپراتوری روم وقت فوت کرد. ایران و روم در آن زمان و حدود 8 قرن دو اَبَرقدرت جهان بودند و پیش از آن، ایران تنها ابرقدرت جهان بود و قلمرو آن از هندوستان تا سودان و لیبی و از خجند (تاجیکستان) تا غرب دریای سیاه (مرز اوکراین) وسعت داشت. سه وروس در وصيتنامه خود نوشته بود: روم بدون يك ارتش بسيار نيرومند نمي تواند پايدار بماند و رفاه سپاهیان باید تامين باشد. به ملل ديگر بايد به چشم حقارت نگاه شود! و .... وي از پدر و مادر رومي در شمال آفريقا به دنيا آمده بود.
        
        
  • 1552:  
    ادوارد كك

    ادوارد كك coke حامي «كامان لا common law» در امور شخصيه نظير ازدواج به دنيا آمد. وي مدتي رئيس پارلمان و زماني هم دادستان كل انگلستان بود.
         عقايد او در زمينه «كامان لا = قرارِ بین خودمان» در دنياي امروز هواداران فراوان پيدا كرده و در حال حاضر بيش از ده درصد ازدواجها در كشورهاي صنعتي غرب بر پايه «كامان لا» انجام مي شود، يعني طبق شرايط طرفين و نَه ثبت عقد نكاح در مراجع رسمي. این نوع ازدواج مشابه مُتعه در کشورهای اسلامی است. تشریفات وقتگیر طلاق و تبعات حقوقی آن باعث شده است که در دهه های اخیر گرایش به «کامان لا» بیشتر شود.
        
        
  • 1915:   در اين روز و در جريان جنگ جهاني اول، دولت آلمان با زيردريايي هاي خود جزابر بريتانيا را محاصره (بلوكه) كرد و به همه دولت ها اعلام داشت: هركِشتي در منطقه محاصره، ممكن است هدف قرارگيرد. اين دومين محاصره دريايي انگلستان پس از آغاز قرن نوزدهم بود. نخستين محاصره به تصميم ناپلئون بناپارت (امپراتور وقت فرانسه) انجام شده بود. آزادشدن دست زیردریایی های آلمان در حمله به هرگونه هدف ازجمله کشتی های غیرنظامی، یکی از فرصت هایی بود که به دست آمریکا برای ورود به جنگ جهانی اول افتاد. به رغم تداوم جنگ، آمریکا به تجارت با اروپا بویژه انگلستان ادامه می داد و «کشتی» عامل حمل کالا از آمریکا به اروپا بود که با تصمیم آلمان به آزادگذاردن دست فرماندهان زیردریایی ها در حمله به هر هدف، کشتی های غیرنظامی آمریکا به خطر افتاده بودند.
        
        
  • 1926:   «سايپل» صدر اعظم وقت اتريش ابراز تمايل كرد كه اتريش و آلمانِ همنژاد و همزبان (هر دو ملت، ژرمن نژاد) كشور واحدي را تشكيل دهند. هیتلر پس از به قدرت رسیدن، آن نظریه را دنبال کرد و ژرمن های اروپای مرکزی یک کشور واحد شدند.
        
        
        
        
  • 1948:   سيلان Ceylon مستعمره انگلستان در شمال اقیانوس هند استقلال یافت و نام سریلانکا بر خود گذارد که ترکیب دو نام قدیمی آن است. نام «سِیلان» را انگلیسی ها با تغییر تلفظ پرتغالی ها بر آن نهاده بودند. پرتغالی ها سریلانکا را که اینک یک جمهوری سوسیال دمکرات است سیلانو Ceilano تلفظ می کردند و عرب ها: سَراَندیب. سریلانکا که یک جزیره 22 میلیونی با 65 هزار و 610 کیلومتر مربع وسعت است در جنوب شبه قاره هند واقع شده و دارای دو پایتخت است؛ کلمبو محل استقرار دو قوه مجریه و قضائیه و کوته محل استقرار قوه مقننه. چهارم فوریه روز ملی (روز استقلال) سریلانکا است.
        
        
        
  • 1962:   ايزوستيا (به معنای؛ اطلاعات) روزنامه دولت شوروي به مناسبت برگزاری بازی های «بیس بال» نوشت كه بيس بال (بازي چوگان) از ايران به روسيه و از روسيه به انگستان، آمريكا و سایر کشورها انتقال يافته و بنابراین، بیس بال در مشرق زمين ريشه گرفته است.
        
        
  • 1980:  
    بني صدر

    آيت الله العظمي خميني حُكم رياست جمهوري ابوالحسن بني صدر را امضاء كرد. بني صدر كه در انتخابات پنجم دی ماه 1358 ـ نخستین انتخابات رئیس جمهور ایران ـ حائز اكثريت شده بود پس از تَنفيذ حُكم، كار خود را آغاز كرد. طبق اصل 110 قانون اساسي جمهوري اسلامي، امضاي حُكم رئيس جمهورِ منتخب و تنفیذ آن، از اختيارات رهبري است. در نخستين انتخابات رياست جمهور ايران، دريادارِ کرمانی؛ دكتر احمد مدني دوم شده بود. بنی صدر 19 اکتبر 2021 در 88 سالگی در خودتبعیدی در پاریس درگذشت. احمد مدنی در فوریه 2006 (23 بهمن 1384) در خودتبعیدی در آمریکا فوت شد. دکتر مدنی یک ناسیونالیست بود و در چارچوب جبهه ملی ایران فعالیت سیاسی داشت.
        
        
  • 1992:   هوگو رافائل چاوس (چاوز) فرياس، سرهنگ نيروهاي ويژه ونزوئلا (نیروی كماندو) برضد «كارلوس اندرس پرز» رئيس جمهوري وقت اين كشور دست به كودتا زد ولي موفق نشد و به زندان افتاد. وي هفت سال بعد با راي مردم، رئيس جمهوري ونزوئلا شد و كوشید تا فرضيه خود ـ «دمكراتيك سوسياليسم» را که به سوسياليسم قرن 21 معروف شده است در اين كشور پياده كند. چاوس كه در 28 جولای 1954 به دنيا آمده بود يك بومي تبار قاره آمريكا و فردي ضد امپرياليسم بود. وی پنجم مارس 2013 درگذشت. علت فوت او بیماری سرطان اعلام شد.
        
        
  • کارنامک نوشيروان (خاطره ای از مولف)
    روزی که به جای «گویندهِ اخبار رادیو» مرا جریمه کردند ـ اشاره به ابتکار استخدام جلسه ای برای رسانه های ایرانِ وقت که اینک جهانی شده است

        63 سال پیش در ماه ژوئن (16 ژوئن 1960 ـ 26 خرداد 1339)، فرانسه به مستعمره 593 هزار کیلومتر مربعی خود، ماداگاسکار Madagascar ـ چهارمین جزیره بزرگ جهان و در سال 2023 کشوری 29 میلیونی ـ واقع در جنوب قاره آفریقا و در اقیانوس هند استقلال داده بود و این اقدام «خبرِ روز» شده بود ـ گرچه سران این جزیره حدود دو سال پیش از موافقت فرانسه، اعلام استقلال کرده بودند که به رسمیت شناخته نشده بود.
         در آن زمان اخبار رادیو سراسری ایران و تلویزیون غیر دولتی را خبرگزاری پارس (ایرنا) تنظیم می کرد و اخبار رادیو را مستقیما و بدون واسطه به پخش می داد و به روزنامه ها و مقامات دولتی و مشتریان اخبار اقتصادی به صورت بولتن ارسال می داشت.
        قرار بر این بود که گوینده اخبار رادیو ایران 20 دقیقه پیش از پخش، به اطاق خبر در خبرگزاری پارس که تا استودیو پخش چند قدمی بیش فاصله نداشت (ساختمان میدان 15 خرداد) بیاید و خبرهارا با حضور دبیر و یا سردبیر بخواند، اِشکال را بپرسد و با خود به اطاق پخش ببرَد. دبیر خبر، لاتین اسامی و کلمات بیگانه را در کنار آنها و کَسرِه، ضمّه و فتحه هارا در بالا و پایین می نوشت و با خط مایلِ مَکث، عبارات را از هم جدا می کرد تا در خواندن مطلب اشکالی پیش نیاید. من (این نگارنده) در آن زمان در ساعات شب دبیر اخبار بین الملل خبرگزاری پارس بودم. نورالدین ثابت ایمانی همان ماهها وارد کار گویندگی خبر شده بود و جوانی بود مؤدب. وی آن شب در خبر استقلال ماداگاسکار که از سال 1897 مستعمره فرانسه و قبلا پادشاهی بود، پایتخت این کشور ـ شهر Tananarive را Tananario تلفظ کرد. فرانسویان این نام را برای سهولت تلفظ؛ «تانا» می گفتند. با اینکه در آن زمان در ایران، شمار کسانی که تلفظ درست این نام را می دانستند از انگشتان دست تجاوز نمی کرد، مرا ـ نَه ثابت ایمانی را 5 روز دستمزد جریمه کردند حال آنکه من لاتین اسم را در کنار فارسی اش نوشته بودم. در آن زمان دستمزد روزانه یک دبیر خبر؛ 13 تومان و 3 قران بود. وقتی اعتراض کردم گفتند یک نفر هم که متوجه اشتباه شود پی به ضعف معلومات ما و در نتیجه ضعف وطن می بَرَد و ایران زمانی بزرگترین امپراتوری جهان بود و مَهد تمدن، با آن همه اندیشمند و دانشمند و ادیب، نباید اشتباه کنیم. در آن زمان کارکنان خبرگزاری و رادیو (طبق مصوّبه سال 1334) دستمزدی و اصطلاحا جلسه ای بودند و هر روز و یا هر شب در پایان کار، به محل صندوق می رفتند و از صندوقدار ـ آقای حقیقی و اینک مقیم فلوریدای آمریکا مزد آن روز را می گرفتند. اینان نَه تعطیلی آخر هفته داشتند، نَه مرخصی سالانه و نَه بیمه و نَه بازنشستگی و می توانستند در ساعات پیش از آن و یا پس از آن در جای دیگر کارکنند که کار هم می کردند. اینان در کار خود بی همتا بودند. برای مثال؛ یک سرهنگ پلیس [سرهنگ طاهری] در ساعات فراغت، مترجم اخبار زبان فرانسه بود که پس از یکی شدن رادیو و تلویزیون از سال 1350، در خبرگزاری این سازمان هم به رغم کلانتر شدنش [کلانتری تهران پارس]، در ساعات پس از نیمه شب، مترجم اخبار بود.
         سالها از آن واقعهِ جریمه شدن گذشت، رادیو ـ تلویزیون های کشور در سال 1350 در هم ادغام شدند و ما ـ بیشتر خبرنگاران، مترجمان و دبیران خبرگزاری پارس به کار در رادیو تلویزیون ملّی (صدا و سیما) در ساعات فراغت دعوت شدیم ـ کارِ مشابه در هر دو سازمان و به ساختمان خیابان جام جم هم می رفتیم. در اینجا یک روز ثابت ایمانی (متوفی در لس آنجلس در سپتامبر 2012) شتابان نزد من آمد و گفت: در خبرها آمده بود که نام پایتخت ماداگاسکار را به Antananarivo (شهر هزار نگهبان) تبدیل کرده اند که در تلفظ، تقریبا همان است که در خرداد سال 1339من خوانده بودم، برو 5 روز جریمه ات را پس بگیر!.
         غرض از ذکر این خاطره این بود که بیاد بماند که آن روزها چه دلسوزی برای ایران وجود داشت که نباید یک اسم نامأنوس به اشتباه تلفظ می شد، مبادا که از اهمیت ایرانی کاسته شود و گفته شود که کم سواد بود. این نکته را هم بگویم که پس از یکی شدن رادیو ـ تلویزیون های ایران و ایجاد سازمان رادیو ـ تلویزیون ملی (صدا و سیما) و انتقال به ساختمان جام جم، دست خبرگزاری پارس (ایرنا) از تنظیم اخبار رادیویی و تلویزیونی که قواعد متفاوت از تنظیم برای روزنامه دارند و مستقیما دادن به پخش کوتاه شده بود و غلامحسین صالحیار ـ روزنامه نگار بنام برای سازمان رادیو تلویزیون ملی یک خبرگزاری ایجاد کرده بود و چون دچار کمبود خبرنگار، دبیرِ خبر و مترجم شد، همان خبرنگاران، دبیران و مترجمان خبرگزاری پارس و روزنامه اطلاعات را (که خودش در هر دو جا تجربه کار داشت) به صورت دستچین به آنجا دعوت کرد که در ساعاتی که در خبرگزاری و روزنامه نبودند در آنجا کار کنند و به این ترتیب در هر دو جا کار می کردند، ازجمله محمد رضا شریف و ابوالقاسم وطن دوست که هر دو از دبیران بنام خبرگزاری پارس بودند در هر دو جا کار می کردند که پس از پیروزی انقلاب و انتخابی شدن مدیرعامل خبرگزاری پارس (ایرنا) و سردبیری روزنامه ها، کارکنان تحریری خبرگزاری پارس محمدرضا شریف را به سمت مدیر عامل خبرگزاری انتخاب کردند. او از استان فارس برخاسته بود.
         این را هم اضافه کنم که پس از اجرایی شدن مصوّبه بکارگرفتن جلسه ای افراد حرفه ای در رادیو و خبرگزاری (مصوّبه سال 1334)، روزنامه ها نیز بر پایه ارزشگذاری اخبار و به قول سناتور عباس مسعودی؛ «پواَنی» دستمزد پرداخت می کردند و تنها پرداخت جمعه ها و تعطیلات بر پایه حقوق ثابت بود. این ابتکار، کیفیت کار رسانه های ایران را بالا برده بود. از دهه دوم قرن 21 و توجه مخاطبان رسانه ها به آنلاین خوانی و آنلاینی شدن اعلانات و پایین آمدن درآمد رسانه های سُنّتی، در بسیاری از کشورها، روزنامه نگاران و عمدتا تازه کارها حق التحریری شده اند.
     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
    نامه به مولف
    روزافزون بودن مطالعه و توجه کرونیکل ها (روزشمارها)، چرا؟
  •  
        مخاطب: کرونیکل نگاری ـ چه آنلاینی و چه چاپ شده در سال های اخیر به طرز چشمگیری افزایش یافته و روزنامه ها و تلویزیون ها هم به آن توجه کرده اند. اگر سبب را بنویسید ممنون خواهم بود. کرونیکل شما [این تاریخ آنلاین] چیزهای بیشتری دارد ازجمله رویدادهای روز که بعدا تاریخ خواهند شد و یا اینکه به مورّخ سرنخ خواهند داد که در تعریف، به این نوع تاریخ نگاری، کرونیکل نویسی ژورنالیستی گویند:
        
        پاسخ به این پرسش که یکم فوریه 2023 از سوئد دریافت شد:
        
        مطالعه روزنگارها (کرونیکل ها) که وقایع همان روز در طول تاریخ را در صفحات و یا ستون های مربوط درج می کنند و یا وقایع را بر حسب مورد و مشابهت در یکجا و برحسب تاریخ وقوع عرضه می دارند نه تنها درس می دهد و گذشته را یادآور می شود بلکه گاهی نشان می دهد که رویدادهای مشابه در یک روز، ولی در سال های مختلف اتفاق افتاده است که رسانه ها از آغاز قرن 21 توجه بیشتری به آن نشان داده اند زیراکه مخاطبان به خواندن و یا شنیدن خبر اقناع نمی شوند بویژه که اخبار از چارچوب اصول ژورنالیسم خارج شده اند و در تنظیم و ارائه خبر به عناصر چرا (انگیزه و علت) و چگونه توجه ندارند و شبیه اطلاعیه های دولتی هستند که دهها سال پیش به مطبوعات داده می شدند. به علاوه، مروری بر رویدادهای یک روز معیّن در طول تاریخ در مواردی تکرار حوادث را نشان می دهد که همانا فلسفه تاریخ است. درس گرفتن از تاریخ ـ از اشتباهات دیگران و همچنین پیروزمندی ها با مروری بر وقایع همان روز در طول تاریخ آسانتر و سریع تر است تا یافتن و خواندن کل قضیه. یک مثال از این دست:
        برای نخستین بار در طول تاریخ، شهر لندن در 13 ژوئن 1917 ـ چهارمین سال جنگ جهانی اول توسط هواپیماهای نیروی هوایی آلمان بمباران شد که 162 تَن کشته و 432 نفر مجروح شدند. هواپیما به عنوان ابزار جنگ از همان دوره بکار گرفته شده بود. 27 سال بعد، درست در همان روز ـ 13 ژوئن (ژوئن 1944) و درجریان جنگ جهانی دوم، آلمان شهر لندن را موشک باران کرد ـ موشک تازه ساز، کروزهای اولیه به نام V-1 و در آن زمان معروف به بمب پرنده.
        




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com