Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
2 اوت
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 2 اوت
ايران
لشکرکشی نادرشاه به بین النهرین (عراق امروز)
تصوير نادرشاه [نقاش: محمدرضا هندي]
دوم آگوست 1743 (11 اَمُردادماه)، نادرشاه رئیس انتخابی کشور ایران در جريان جنگ با عثماني در بين النهرين (عراق امروز)، دستور حمله به کركوكِ کُردنشین و آزادکردن آن از دست دولت استانبول (عثماني) را صادر كرد و دو روز بعد توپخانه ارتش ايران مواضع نظامیان آن دولت (عَساكر عثماني) در کرکوک و قرارگاه آنها را گلوله باران كرد. در طول اين جنگها، نادر در همين سال بغداد و بصره را هم متصرف شد. مردم سليمانيه مرکب از کُرد و تُرکمان تا زمان اهداء آن از سوی شاهِ مغول تبار قاجار به عثمانی!، همچنان به ايران وفادار بودند.
     دولت عثماني به پایتختی استانبول که خودرا خلیفه مسلمین (سُنّي ها) اعلام کرده بود و جانشین خلفای دمشق و بغداد، اواخر كارِ صفويه كه دولت اصفهان عمدتا بر اثر فساد اداري ناشي از افتادن امور دربار شاهان اين دودمان به دست گُرجيان و انتصابات نادرست، رو به ضعف نهاده بود با اخراج حُكّام وابسته به ايران در بین النهرین، بسياري از مناطق عراق امروز را متصرف شده بود و لشکرکشی نادرشاه به آن منطقه برای پس گرفتن آن اراضی و شهرها بود. قبلا هم شاه طهماسب اول بغدادرا به عثمانی واگذارکرده بود که شاه عباس یکم آن را پس گرفته بود.
     درگيري ايرانيان با هر قدرت وقت بر سر بين النهرين، از زمان بپاخيزي ايرانيان براي کسب استقلال و حاکميّت ملي (دو قرن پس از سلطه عرب) آغاز شده بود. بين النهرين قرن ها يک ايالت ايران بود و 8 قرن پايتخت ايران (تيسفون) در آن ايالت قرار داشت که آثار آن باقي است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
محاكمه علي منصور ـ مردي که دهها سال استاندار، سفير، وزير و نخست وزير ايران بود ـ پي بردن به بدبختي ها با بررسي تاريخچه همين يک رجل
علي منصور (منصور الملک)
محاكمه علي منصور (ميرزا علي خان منصورالملک) وزير پيشين راه (طرُق و شوارع) به اتهام گرفتن رشوه از کمپاني کامپساکس (سازنده راه آهن) در آن سمت و ... و نيز چند مورد سوء استفاده از مقام از 11 مرداد 1315 در ديوان عالي كشور به رياست هدايت (دوست قديمي او) آغاز شد. قضات محاكمه كننده، 12 شهريور آن سال علي منصور را به بهانه نبودن دليل كافي در پرونده تبرئه كردند. وي 27 ديماه 1314 برکنار و توسط پليس بازداشت شده بود که محسن صدر (صدرالاشراف) وزير دادگستري وقت قانوني به تصويب مجلس رسانيد که محاکمه وزيران بايد در ديوان عالي کشور انجام شود نه دادگاههاي عمومي و برغم اينکه قانون عطف به ماسبق نمي شود، پرونده منصور به ديوان عالي ارسال شد و .... رضاشاه از اين بابت خشمگين شد، هدايت را برکنار و صدر را مجبور به کناره گيري کرد و منصور 3 سال خانه نشين بود. [تا زمان انقلاب، برغم رسيدگي به پرونده هاي اتهامي وزيران و نخست وزير در ارتباط با اين مشاغل در ديوان عالي از سال 1314، اين قانون در مورد مصدق ـ پس از براندازي رعايت نشد و وي را تسليم دادگاه نظامي کردند!.].
    بررسي و دقّت در شرح احوال و کارهاي همين يک نفر (علي منصور) براي پي بردن به بدبختي هاي ايران و خيانت برخي از رجال کافي است.
    علي منصور که در 1265 هجري در تفرش به دنيا آمده بود و کار خودرا در وزارت امور خارجه ـ اداره امور انگلستان ـ آغاز کرده بود در کابينه هاي متوالي داراي سمت بود. از همکاران وثوق الدوله بود و در تنظيم قرارداد 1919 شرکت داشت که اگر به اجرا در مي آمد، ايران تحت الحمايه دولت لندن مي شد و حاکميت خودرا از دست مي داد. گفته شده است که دولت لندن چشم به تلاش علي منصور در به تصويب رسانيدن و اجراي اين قرارداد دوخته بود. منصور در کابينه هدايت (سال 1308) وزير کشور بود. وي قبلا در کابينه هاي سپهدار و سيدضياء طباطبايي عضويت داشت و .... علي منصور سه سال پس از محاکمه بارديگر به دولت بازگشت و در کابينه محمود جم (سال1317) وزير پيشه و هنر (وزارت کار) شد. دکتر احمد متين دفتري (ناسيوناليست) هم در کابينه خود به او سمت داده بود حال آنکه هدف رضاشاه از نخست وزيرکردن دکتر متين، خلاص کردن ايران از سلطه و نفوذ دولت لندن و گرايش به سوي آلمان بود. پس از کناره کيري دکتر متين که تحت فشار خارجي صورت گرفت، علي منصور نخست وزير شد!. در زمان نخست وزيري او بود که ايران اشغال نظامي شد. منصور چند ساعت پس از تعرض نيروهاي متفقين، ناگهان کناره گيري کرد و فروغي که رضاشاه اورا [به دليل نزديک بودن به دولت لندن] بيکار و خانه نشين کرده بود آمد و رئس دولت شد و ترتيب کناره گيري شاه و تبعيد اورا داد!.
    منصور که داماد ظهيرالملک [از رجال ديپلماتيک نزديک به انگلستان] بود پس از اشغال نظامي ايران (شهريور 1320) نيز بيکار نماند و سمت هايي ازجمله استانداري خراسان و آذربايجان داشت و سفير ايران در ايتاليا و ترکيه بود. در سال 1328 انگليسي ها کمک کردند که امور نخست وزيري را به دست گيرد و متمم قرارداد نفت را به تصويب مجلس برساند که موفق نشد و رزم آرا جاي اورا گرفت که ترور شد و انگليسي ها به هدف نرسيدند. منصور (پدر حسن علي منصور نخست وزير دهه 1340) در کابينه قوام السلطنته (دهه 1320) عضويت داشت ـ قوام السلطنه اي که مصدق اورا در مجلس عامل دولت لندن اعلام داشت. علي منصور پس از دادن جاي خود به رزم آرا، بازهم بي مقام نبود و آخرين سمت او پيش از مرگ «سفير سيّار در اروپا» بود. علي منصور 21 آذر 1353 در 88 سالگي درگذشت.
     حسنعلي پسر علي منصور که در دهه 1340 به نخست وزيري رسيده بود ترور شد و اميرعباس هويدا دوست بسيار نزديکش بر جايش نشست و 13 سال رئيس دولت بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تيرماه 1357 (سال انقلاب):



    کپي از خبر وقت روزنامه اطلاعات
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
يادآوري گذشته با نگاهي بر تيترهاي صفحه اول روزنامه اطلاعات شماره 11 اَمُردادماه (روزي چون امروز) در سال 1358

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اصل 44 قانون اساسي و تاسيس بانك غير دولتي! ـ 35 سال پس از ملّی شدن بانکها، افشاگری بی سابقه در جمهوری اسلامی درباره پول
شوراي انقلاب در سال 1358 با يك مصوّبه، همه 24 بانك غير دولتي و مختلط ايران را [بدون اشاره به پرداخت غرامت به صاحبان و سهامداران آنها] ملّي اعلام كرد و چند ماه بعد، قانون اساسي جمهوري اسلامي در اصل 44 خود، تاسيس بانك غير دولتي در ايران را صريحا ممنوع ساخت. مجمع تشخيص مصلحت نظام اخيرا براي اين اصل، سياستهايي در نظر گرفته كه بر پایه آنها، تاسيس بانك غير دولتي از سرگرفته شده! و تاکنون دهها بانک غیر دولتی ایجاد شده است. هنوز اعلام نشده است که آیا از سر گرفته شدن تأسیس بانک غیر دولتی در جمهوری اسلامی نتیجه بخش بوده است، یا نه؟. لازم است که مقالات و تیترهای صفحات اول مطبوعات تهران در سال 1358 ـ به مناسبت تصمیم شورای انقلاب به ملی کردن بانک ها ـ مطالعه و مرور شود و رسانه های کنونی، کُپی آن تیترها و مقالات را منتشر کنند که حاوی دلایل ملی کردن بود. مي دانيم كه اصول قانون اساسي یک کشور جز از طریق برگزاری رفراندم عمومي قاعدتا تغييرناپذير باید باشند.
     متن بخش اول اصل 44 از اين قرار است: نظام اقتصاد جمهوري اسلامي ايران بر پايه سه بخش دولتي، تعاوني و خصوصي با برنامه ريزي منظم و صحيح استوار است.
     بخش دولتي شامل كليه صنايع بزرگ، صنايع مادر، بازرگاني خارجي، معادن بزرگ، بانكداري، بيمه، تامين نيرو، سدها و شبكه هاي آبرساني، راديو و تلويزيون، پست و تلگراف و تلفن، هواپيمايي، كشتيراني، راه و راه آهن و مانند اينها است كه به صورت مالكيت عمومي و در اختيار دولت است
.
    
عزّت الله یوسِفیان ملّا

عزت الله یوسفیان ملّا نماینده آمُل و لاریجان در مجلس شورای اسلامی (دوره هایهفتم، هشتم، نهم و دهم تقنینیه) و عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی 26 جولای 2014 (چهارم اَمُردادماه 1393) به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت: "بعداز گذشت 35 سال از انقلاب، ما هنوز برای گفتن حقیقت، با هم تعارف داریم و اگر این تعارفات را کنار بگذاریم بسیاری از مشکلات برطرف خواهدشد. کُلّ نقدینگی کشور (اسکناس های رایج) در حال حاضر حدود 400 هزار میلیارد تومان است که 100هزار میلیارد تومان آن (یک چهارم کل پول کشور) در قالب تسهیلات به عنوان های مختلف در اختیار 600 نفر قرار داده شده است!. اگر بتوانیم حقایق رابه مردم بگوییم به یقین آقازاده هایی که در همه مسائل اقتصادی نفوذ پیدا کرده اند، دیگر امکان نخواهند یافت که بیت المال مردم را در دست داشته باشند.".
    یوسفیان ملّا گفت: "یک نمونه از این تسهیلاتِ کلان؛ قراردادن هشت هزار میلیارد تومان در دست یک شرکت خودرو (اتومبیل) است که غیردولتی است. مدیر عامل و هیأت مدیره این شرکت، افرادی صاحب نفوذ و نیز سهام‌دار بانک‌های تازه تاسیس غیر دولتی کشور هستند و پول را در آن بانک‌ها گذاشته و سود حاصله را بین خودشان قسمت می‌کنند و ...".
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روایت ابرارِ اقتصادی در شماره 11 اَمُرداد 1399 از وضعیت تورّم در کشور

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آخرین جلسه هیأت دولت دوازدهم ـ 12 مرداد مراسم تنفیذ و 14 مرداد 1400 مراسم تحلیف و آغاز کار دولت سیزدهم
خبرگزاری تسنیم: هیأت دولت دوازدهم یکشنبه دهم مرداد 1400 آخرین جلسه خود به ریاست حجت‌الاسلام حسن روحانی را برگزار کرد و با گرفتن عکس یادگاری پایان دوازدهمین دولت جمهوری اسلامی را رقم زد. سه‌شنبه 12 مرداد حسن روحانی پس از 8 سال با مسند ریاست‌ دولت خداحافظی می‌کند.
    حسن روحانی در سال 1392 پیش از روی کار آمدن و در جریان تبلیغات انتخاباتی وعده‌های اقتصادی متنوعی داده بود؛ از بی نیاز کردن مردم از یارانه 45 هزار تومانی، از نجات اقتصاد و احیای اخلاق تا بازگرداندن پاسپورت ایرانی به جایگاه خود و ... و حالا (درپایان دو دوره 4 ساله ریاست دولت) آمار و ارقام‌ رسمی نشان می‌دهد که وی نه تنها وعده‌های خود را عملی نکرده بلکه در شرایطی دولت (قوه مجریه) را به آیت‌الله رئیسی واگذار می‌کند که کشور در شرایطی به‌مراتب بدتر از سال 92 قرار دارد، گذشته از تنزل جایگاه ایران در عرصه دیپلماسی و شاخص‌های فرهنگی و اجتماعی، تنها شاخص های اقتصادی بیانگر شرایط کشور است. حسن روحانی زمانی دولت را تحویل گرفت که تورّم در بدترین حالت آن 30 درصد بود، اما اکنون نرخ تورم ـ دربدترین شرایط در 60 سال گذشته ـ رقم 44درصد را نشان می‌دهد و برخی کالاها و اقلام مصرفی رشدی 700درصدی را تجربه کرده است. در حوزه ساخت و ساز مسکن که یکی از ضروریات کشور است، شرایط سال به سال بدتر و در یک سال گذشته علاوه بر کاهش 50درصدی ساخت و ساز، قیمت مسکن رشد بیش از 100 درصدی را نشان می‌دهد. یکی دیگر از عرصه‌های اقتصادی هم که در یک سال گذشته موجب سردرگمی و از دست رفتن سرمایه‌های بخش قابل توجهی از جامعه شد، مسئله بورس و بازار سرمایه بود. یکی دیگر از وعده‌های حجت الاسلام حسن روحانی در سال 1392 داشتن برنامه‌ جدّی برای اشتغال بود که طبق آمارهای رسمی، میزان بیکاری در کشور 8.8 درصد است و در یکی ـ دو سال گذشته شاهد افزایش تجمعات کارگری و اعتراضات شغلی و تعطیلی کارخانجات بودیم.
    مراسم تنفیذ سه‌شنبه (12 مرداد 1400) با حضور رهبر انقلاب اسلامی و جمعی از مسئولان و کارگزاران نظام از ساعت ده و 30 دقیقه در حسینیه امام خمینی (ره) برگزار، حُکم تنفیذ قرائت خواهد شد و رهبر انقلاب و آیت الله رئیسی سخنرانی خواهند کرد که مستقیما از شبکه های صدا و سیما پخش خواهد شد. مراسم تحلیف رئیس جمهور (دولت سیزدهم) در مجلس، پنجشنبه 14 مرداد برگزار خواهد شد که احتمال دارد آیت الله رئیسی اعضای کابینه خودرا هم در این جلسه معرفی کند.
    کپی تیترهای چند روزنامه تهران منتشره در بامداد 11 مرداد 1400 در باره پایان دومین دوره ریاست جمهور حجت الاسلام حسن روحانی:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دنياي هنر
بازيگر فيلم سينمايي كه هميشگي بودن اين كار را باور نداشت
هدي لامار در جواني
« هدي لامار Hedy Laamar» بازيگر اتريشي چندين فيلم سينمايي هاليوود كه روزگاري به خاطر زيبايي اش شهرت جهاني داشت دوم اوت سال 1991 در 78 سالگي به اتهام دزدي از يك فروشگاه در لس آنجلس دستگير شد كه كاري كم سابقه بود و همين امر سبب شد كه اين مورد هم وارد تاريخچه اهل سينما شود.
    هدي لامار كه نهم نوامبر سال 1913 در وين به دنيا آمده و پدرش بانكدار و مادرش پيانيست بود از دوسالگي مورد توجه يك كارگردان تئاتر كه با خانواده آنان دوستي داشت قرار گرفته بود.
    هدي لامار كه نام اصلي او « هدويگ اوا ماري كيسلر » بود علاوه بر كار بازيگري در فيلم ، به تكنو لوژي هم علاقه داشت و به تحقق ساخت سلفون كمك بسيار كرد. اين نكته جالب از اوست :
    كار فيلم ، تجارت و امثال آن به زمان و مكان محدود است ، ولي آن چه كه هميشگي و نا محدود است « تكنولوژي » است. عمر زيبايي و جواني از همه كمتر است ؛ بنابراين روي شهرت ناشي از اين دو نبايد حساب كرد و زيبارويان و ورزشكاران بايذ به روزي بيانديشند كه زيبايي ظاهر و نيروي جواني كه هردو زود گذرند پشت سر قرار مي گيرند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
درباره روش پژوهش و نويسندگي ميشل دو مونتاين
مون تاين

دوم آگوست سال 1580 «ميشل دو مونتاين» نويسنده و پژوهشگر بنام فرانسوي تاليف دو جلدي خود «رساله ها» را منتشر ساخت كه روزنامه هاي اروپايي به اين مناسبت مدعي شده اند كه وي مبتكر رساله نگاري («اسيEssay» نويسي) بوده است كه اينك قلمرو بيشتري يافته و فيلم و عكس را هم در برگرفته است. مورخان، ابتكار رساله نويسي را به صورتي كه در دانشگاههاي امروز مرسوم است از «پلوتارك» دانسته اند.
    تعريف مونتاين از رساله چنين بوده است: جمع آوري هر مطلب و سند و شاهد درباره يك «تاپيك» با مقدمه و نتيجه گيري. وي نوشته است: تاكيد بر «يك تاپيك» يعني نپريدن از اين شاخه به آن شاخه و پرداختن و تمركز كردن تنها روي يك موضوع و مسئله. رساله نقطه مقابل تخيل است. نتيجه گيري نويسنده از رساله اش نمي تواند خيالبافي باشد. چشم انداز و پيش بيني به استناد حقايق و تجربه ها، خيالبافي نيست. «اسي» نه بايد زياد طولاني باشد و نه خيلي كوتاه. جمع آوري رساله هاي مربوط به يك موضوع از نويسندگان و پژوهشگران مختلف در يك كتاب، خدمت بزرگي به امر تحقيق و پيشرفت است. مون تاين كه يك انساندوست بود و سفرها و مطالعات بسيار كرده بود در عين حال روشي جامع براي بررسي و مطالعه انسان، از شناخت طبيعت بشر تا شناخت عادتها، عقايد و استعداد هاي او به دست داده و گفته است كه براي پژوهش بشر، يك پژوهشگر بايد نخست خودش را تحت مطالعه قرار دهد زيرا كه انسانها احساس و عواطف و خواست و ناخواست مشترك فراوان دارند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
44 سال سکوت کرد تا دروغ از دهانش خارج نشود و وعدهِ بی عمل ندهد
مهربابا
در مقایسه با دنیای امروز بد نیست که نگاهی به دنیای گذشته کنیم. در قرن میلادی گذشته، یک پارسیِ متولّد هند به نام «مِهربابا» لب بر سخن گفتن بست تا دروغ نگفته باشد، وعده بی عمل نداده باشد و بدگویی نکرده باشد.
    مِهربابا که 25 فوریه 1894 در مهاراشترایِ هند به دنیا آمده بود از 31 سالگی و از دهم جولای 1925 سکوت خودرا آغاز کرد و 44 سال آن را نشکست، نه در خانه، نه در جمع و نه در سفر. او در این مدت با علامت و بالابردن و پایین آوردن دست و سر به پرسش ها پاسخ می داد. مهربابا که زرتشتی بود 75 سال عُمر کرد و 31 ژانویه 1969 فوت شد. به پاس قدردانی از او که تا این حد اخلاقیات را رعایت می کرد، دهم جولای «روز جهانی سکوت» نامگذاری شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو ادبيات
نويسندهِ ناله ها و جدايي ها ـ ناله از تبعیض ها
James Baldwin
جيمز بالدوين James Baldwin نويسنده سياهپوست آمريكايي دوم آگوست 1923 به دنيا آمد و اول دسامبر 1987 در فرانسه از سرطان معده فوت شد. او يك داستان نويس ماهر و با احساس و يك مقاله نگار و منتقد بزرگ بود كه در طول عُمر نويسندگي خود همه اش درباره تبعيض به خاطر رنگ پوست و جدايي انسان ها از هم نوشته و بلندگوي ناله هاي قربانيان تبعيض شده بود.
     داستانها، مقاله ها و فيلم نامه هاي بالدوين كمك بزرگي به جنبش حقوق مدني سياهان آمريكا كرد، تا اين كه قانون مربوط تصويب شد. بالدوين كه از مشاهده تبعيض در زادگاه خود خسته شده بود كشور فرانسه را براي ادامه زندگي انتخاب كرد و تا پايان عُمر همانجا ماند.
     بالدوين مقالات خود را در مجموعه اي تحت عنوان «يادداشتهاي يك فرزند وطن» منتشر ساخت كه مورد استقبال و توجه قرار گرفت. «كسي نام مرا نمي داند»، «دفعه بعد، آتش مي زنم» دو عنوان از داستانهاي عميق، فلسفي و پُرمعناي او هستند. نمايشنامه «قتل يك جوان سياه» كه به صورت فيلمي سياسي ـ اجتماعي در آمده است معروف ترین فيلم نامه او بشمار مي رود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
روزنامه نگاري كه نظر داد آمريكا در ويتنام پيروز نمي شود ـ ژورناليست «Morley Safer» در يک نگاه
Morley Safer

مورلي سيفر Morley Safer روزنامه نگار کانادايي ـ آمريکايي که در سال 1965 به عنوان گزارشگر اینوستیگیتیو به ويتنام جنوبي رفته بود تا با مشاهده اوضاع از نزديك، نظر خودرا به مردم آمريكا بدهد دوم آگوست اين سال در نخستين گزارشي كه از ويتنام فرستاده بود نظر داد كه آمريكا در جنگ ويتنام به پيروزي نخواهد رسيد و ورود به اين جنگ كاري بجا نبوده است.
     در آن زمان آن طور كه بايد، به نظر «سيفر» توجه نشد، ولي چند سال بعد كه درستي نظر او به اثبات رسيد و آمريكا مجبور شد با تحمل 58 هزار كشته و صدها ميليارد دلار زيان مالي و تشديد نارضايي جوانان اين كشور، بدون اخذ نتيجه مورد نظر از ويتنام خارج شود؛ نظر «سيفر» وارد تاريخ شد.
    «سیفر» نوزدهم ماه می 2016 پس از 84 سال عُمر و بیش از 60 سال روزنامه نگاری و عمدتا روزنامه نگاری برادکَستینگ (رادیوتلویزیونی) و یک هفته پس از بازنشستگی محدود از کار ژورنالیسم درگذشت. وی دهها سال برای مجله تلويزيوني «سيكستي مينيتس Sixty Minutes» شبكه CBS آمريكا گزارش اینوستیگیتیو تهیه می کرد.
     نظر او درباره سرانجام جنگ ویتنام، نخستين و آخرين نظر درست سيفر نبود. وی تقريبا هر هفته نظر خودرا درباره يك مسئله روز در قالب گزارش، در مجله تلويزيوني «سيكستي مينيتس» مطرح می کرد. اسناد او؛ عکس و فيلم، مصاحبه با افراد و سابقه (تاریخچه) رویداد و نتیجه گیری بود. كار او در طول چند دهه در آن مجله تلويزيوني، تهيه گزارشهاي به اصطلاح «اين ـ دپت In-Depth و اينوستيگيتيو Investigative» بود كه تهیه آنها نياز به تحقيق و بررسي و تلاش فراوان دارد.
    مورلي که هشتم نوامبر 1931 در شهر تورانتو (کانادا) به دنيا آمده بود بیش از شش دهه يک ژورناليست بود. او قبلا چند بار گفته بود که هيچگاه به اراده خودش بازنشسته نخواهد شد، پدرش 102 سال عُمر کرد و او هم اميدوار است به اين سن برسد و تا آن زمان، از طریق روشنگری در خدمت مردم باشد. او گفته بود که يک روزنامه نگار واقعي هيچگاه احساس پيري و خستگي نمي کند. با وجود این، وی در نیمه ماه می 2016 خودرا بازنشستهِ محدود کرد که طاقت دوری از دلدار (ژورنالیسم) به او امان نداد که بیش از چند روز زنده بماند ـ به همانگونه که ماهی نمی تواند به دور از آب دوام بیاورد. «روزنامه نگاری» عشقِ روزنامه نگار است و نمی تواند به دور از معشوق زنده بماند. مورلي سِيفر 19 ماه مي 2016 درگذشت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
خريد خبر از مردم، يك راه جالب براي غني سازي روزنامه ها
«ريچماند تايمز» به روزنامه هايي كه در چند سال اخير دچار بحران مخاطب شده اند توصيه كرده است كه همانند روزگار قديم به خريد خبر از مردم اقدام كنند و همه مردم را به صورت خبرنگار خود درآورند تا نه تنها خبر تازه از درون جامعه به دست آيد بلكه بر شمار مخاطبان بيافزايند.
     اين روزنامه در مقاله اي در يکم آگوست 2004 (اَمُرداد 1383) ضمن طرح اين موضوع اضافه كرده بود كه با قرار گرفتن متن اعلاميه هاي آژانسهاي دولتي و سازمانها در وبسايت هاي اختصاصي شان كه آدرس آنهارا در هر كتابخانه و سرچ انجين مي توان به دست آورد، و نيز دسترسي به گزارشهاي سه خبر گزاري بزرگ از طريق اينترنت كه 24 ساعت پيش از انتشار در روزنامه امكان پذير است؛ تنها راهي كه براي ما (روزنامه ها) باقي مانده است پرداختن به اخبار درون مردم و «نظر» و مطالب حاشيه اي است كه جز خود فرد منبع سهل الوصول ديگري براي جمع آوري آنها وجود ندارد. به همه مردم بايد امكان داده شود تا هر مطلبي را كه احساس كنند ديگران مشتاق به شنيدن و خواندن آن هستند تلفني، با فاكس و اي ـ ميل ارسال دارند. سپس نويسندگان روزنامه با كمك ارسال كننده مطلب، درباره آن تحقيق كنند و به صورت كامل به دست چاپ دهند و در پايان هفته حق الزحمه افراد پرداخت شود. به علاوه، در برابر رسانيدن هر خبر، تا مدتي براي آن فرد روزنامه رايگان ارسال شود و اگر آگهي شخصي (نياز مندي ها) داشته باشد با تخفيف به چاپ برسد.
     طبق اين پيشنهاد، روزنامه تا مدتي مي تواند در يك ستون خود درس خبرگيري و خبرنويسي بدهد، و بگويد چه مطلب و اطلاعي «خبر» روزنامه است و عناصر خبر چيست. خبر ناقص و گيج کننده موجب ريزش مخاطب خواهد شد.
     اين روزنامه اطمينان داده است كه با گسترش اين كار، روزنامه ها به منبعي دست خواهند يافت كه از دسترس تلويزيون، خبرگزاري و وبسايت ها خارج است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روی جلد مجله روزنامک شماره 94 ـ انتشار: یکم اَمُرداد 1401 و راهنمایی برای دیدن و خواندن اِدیشِن آنلاین آن
مطالب شماره 94 و تمامی شماره های این مجله را می توانید در آنلاین آن
     www.rooznamak-magazine.com
     بخوانید. سرمقاله این شماره درباره شهرِ هزاران سالهِ کرمان و سالروز بیرون آوردن چشم از 20 هزار مَرد در این شهر بدستور آغامحمدخان قاجار است و نیز بیش از 70 صفحه شامل رویدادهای چشمگیر درخرداد و تیرماه 1401، عکس های تاریخساز، رویدادهای گذشته (ایران و جهان) در طول تاریخ در آن دو ماه، ابراز نظرها و تحولات رسانه ای، مطالب لازم برای دانستن (اصطلاحا؛ دانستنی ها) و چند صفحه درج پیام ها و پرسش های مخاطبان و عمدتا درباره اوکراین و روسیه و پاسخ ناشر مجله (یک مورّخ با 65 سال تجربه ژورنالیستی) به آنها. پست جلد مجله در باره مجسمه فردوسی در میدان فردوسی تهران و زمینه اهمیت خود اوست. شماری از این مطالب در وبسایت روزنامک
     www.rooznamak.com
     و نیز در تاریخ آنلاین
     www.iranianshistoryonthisday.com
     و بعضا و به مناسبت، در وبسایت های جُرنالیست نوشیروان و هیستوریَن نوشیروان به نقل از مجله روزنامک عینا درج خواهند شد. حمیده خواجوی راد (گرافیست و صفحه آرا) دستیار مدیر مجله روزنامک
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
شكست امپراتوري روم از هانيبال کارتاژي
عكسي از مجسمه هانيبال
دوم آگوست سال 216 پيش از ميلاد (روزي چون امروز) روميان در منطقه «كانائه Cannae» واقع در شمال شرقي ايتاليا از هانيبال Hannibal كارتاژي شكست سختي كه قابل پيش بيني نبود متحمل شدند. [كارتاژ در حاشيه شمالي آفريقا و عمدتا ليبي و تونس امروز بود كه اعراب قرطاجُنّه مي خوانند].
    مورخان، اين پيروزي كارتاژيها را به حساب نبوغ نظامي هانيبال نوشته اند. هانيبال كه قبلا متحد روميان بود به دلايل بسيار از جمله اين كه رومي ها ديگران را به چشم انسانهاي درجه دوم نگاه مي كردند از آنها جدا شد و اسپانيا را كه در قلمرو روم بود تصرف كرد و در سال 214 پيش از ميلاد براي گوشمالي دادن روميها ارتش خودرا كه مجهز به فيل جنگي بود از طريق فرانسه از كوههاي سر به فلك كشيده پُربرف آلپ عبور داد و پا به شمال ايتاليا گذارد. اين اولين بار بود كه لشكركشي از فراز آلپ انجام شد. دو سال طول كشيد تا رومها براي جنگ با او آماده شدند. عده نفرات هانيبال به مراتب كمتر از روميان بود. برخلاف انتظار روميها، هانيبال جنگ را در ساعات شب آغاز كرد. بر شاخ صدها گاو مشغل بست و آنها را به سوي روميها به حركت درآورد و خود در جهتي ديگر در حالي كه سواران او در دو جناح راست و چپ و پيادگان در قلب آرايش داده شده بودند روميها را مورد حمله قرار داد. پس از آغاز حمله، پيادگان او دستور عقب نشيني يافتند. رومي ها آنان را دنبال كردند و در محاصره سواران كارتاژي (آفريقاي شمالي) قرار گرفتند و شكست خوردند. در اين جنگ كه تا ظهر دوم آگوست ادامه داشت 50 هزار سرباز و افسر رومي از جمله پائولوس کنسول اول روم كشته،10 هزار تن ديگر اسير و هزاران نفر نيز مجروح شده بودند. شمار نيروهاي رومي در اين جنگ 80 هزار تن و عده نظاميان هانيبال 62 هزار نفر گزارش شده اند. پاليبيوس مورخ شرح اين جنگ را نوشته است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قتل عام تظاهركنندگان ضد ماليات اضافي در قسطنطنيه (استانبول امروز) در سال 532 ميلادي
دوم آگوست در سال 532 ميلادي، واحدهاي ارتش روم (شرقي) در شهر قسطنطنيه (استانبول امروز) تظاهركنندگان بر ضد مالياتهاي اضافي تازه را به داخل ورزشگاه بزرگ اين شهر راندند و در اينجا قتل عام كردند.
    تظاهرات از سه روز پيش از آن آغاز شده بود. ژوستينين Justinian امپراتور كه خزانه اش بر اثر جنگ با ايران تهي شده بود مالياتهاي تازه اي بر مردم وضع كرده بود و وصول اين مالياتها را به مقاطعه واگذار كرده بود و مقاطعه كاران مالياتي به مردم ظلم فراوان مي كردند و حتي فرزندان آنان را به جاي پول مي گرفتند و مي فروختند. در روز قتل عام تظاهركنندگان، ژوستينين از شهر خارج شده تا كسي نزد او درخواست قطع قتل عام را نكند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دستور العمل هميشه تازهِ ناپلئون به مقامات دولتي فرانسه در اهمیت خواندن و رسیدگی به نامه ها و شکایات مردم


ناپلئون بناپارت كنسول اول فرانسه (رئيس قوه مجريه) دوم آگوست 1802 و دو سال پيش از امپراتور شدنش دستور اكيد داد كه مقامات ارشد فرانسوي به نامه هاي مردم ظرف سه روز پس از وصول، پاسخ كتبي دهند و شنبه هارا براي ملاقات با متقاضيان، صرفنظر از اين كه چه كساني باشند اختصاص دهند. ناپلئون به مقامات فرانسوی هشدار داده بود که اگر نامه ها نخوانند و به درد دلها نرسند باید منتظر انقلابی دیگر باشند. همزمان، ناپلئون از مردم نيز درخواست كرد كه در صورت مشاهده نقض آن دستور به دفتر او اطلاع دهند تا شخصا رسيدگي كند.
     13 قرن پيش از ناپلئون كه خود را سرباز انقلاب فرانسه مي خواند، در ايران خسروانوشيروان دست به چنين كاري زده بود كه از «تاريخ»، نه افراد، لقب «دادگر» گرفته است. پارلمان انگلستان پيش از ناپلئون كميسيون عرايض در جوار خود خلق كرد كه الگوي همه پارلمانها شده است، ازجمله مجلس شوراي اسلامي كه كميسيون اصل 90 دارد. پيشرفته بودن كشورها تنها به خاطر دانش و صنعت آنها نيست، رسيدگي به درد دلها است؛ پيش از آن كه «فرياد» شوند. بی توجهی مقامات وقت مسکو به نامه های مردم از عوامل فروپاشی شوروی اعلام شده است.
    در برخي از كشورها كمتر از سه روز به نامه مردم ترتيب اثر مي دهند. در اين ممالك رسم نيست كه صاحب نامه را براي اداي توضيح دعوت كنند؛ مديري كه نامه را دريافت مي دارد برحسب اهميت و فوريت نامه، معاون و يا يكي از زيردستان خود را به سراغ شاكي مي فرستد. مسئله تا حل شدن دنبال مي شود و براي حل آن، اگر لازم باشد ضابطه و قانون وضع مي گردد.
    يكي از وظايف هر دفتر روابط عمومي يافتن شكايات از لابلاي روزنامه ها و دادن به مقام مربوط و تعقيب آن تا حل مسئله است، و به همين لحاظ است كه شمار ناراضيان از عملكرد ادارات كم مي شود و به حد اقل مي رسد. باوجود اين، در سومين قرن صدور دستور حياتي ناپلئون هنوز كشورهايي هستند كه به مشكلات مردم كه در جرايد منعكس مي شود و يا نامه هاي ارسالي آنان، آن طور كه بايد توجه نمي کنند كه يك ضعف اداري بزرگ است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
درگذشت هيندِنبورگ و قدرت مطلق شدنِ هيتلر
هيندنبورگ مارشال آلمان
دوم آگوست 1934 مارشال هيندنبورگ رئيس جمهوری آلمان درگذشت و همان روز هيتلر از پارلمان خواست كه با تصويب يک قانون، او را «فوهررFuhrer» به معناي پيشوا لقب دهد كه هم رئيس جمهوری باشد و هم صدر اعظم (رئيس دولت).
     پل فون هيندنبورگPaul Von Hindenburg قهرمان آلمان در جنگ جهاني اول و مارشال اين کشور بود که با مرگ او راه براي قدرت مطلق شدن هيتلر هموار شد. در پي پيروزي حزب نازي (ناسيونال سوسياليست) در انتخابات آلمان، هيتلر رهبر آن از سال 1936 صدر اعظم آلمان شده بود و هيندنبورگ فرمان صدر اعظم شدن او را امضا کرده بود.
    هيندنبورگِ بازنشسته که پس از آغاز جنگ جهانی اول، داوطلبانه به خدمت بازگشته بود، دهه پس از جنگ و زماني که احساس کرد اگر در خانه بنشيند، ممکن است سياستمداران ناکارآمد انتخاب شوند و به کشور آسيب برسد به صحنه بازگشت و نامزد انتخابات ریاست کشور شد و دو دوره انتخاب شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که اینشتاین روزولت را ترغیب به تولید سلاح اتمی کرد ـ اينشتاين چون يهودي بود آلمان را ترک کرد و تبعه آمريکا شد
Albert Einstein
آلبرت اينشتاين Albert Einstein فيزيکدان آلماني كه به آمريكا مهاجرت كرده بود دوم آگوست سال 1939 در نامه اي كه براي روزولت رئيس جمهوري وقت آمريكا ارسال داشت به او تاكيد كرد كه ساخت بمب اتمي كاري است شدني و هیتلر دارد اين برنامه را دنبال می کند.
    اين نامه روزولت را ترغيب به فراهم ساختن مقدمات توليد بمب اتمي كرد. پروژه منهتن به اجرا درآمد و يك دسته از دانشمندان مربوط دوم دسامبر 1942 (سه سال پس از نامه اينشتاين) در دانشگاه شيكاگو موفق به كنترل واكنش هاي زنجيره اي اتم شدند و نخستين بمب اتمي آمريكا در نيمه جولای 1945 در بيابان ايالت نيومكزيكو آزمايش شد و ششم آگوست (سه هفته بعد) بر ضد ژاپن بكار رفت.
    اينشتاين صاحب فرضيه نسبيّت = Relativity و استاد فيزيک در برلين و برنده جايزه 1921 نوبل در اين رشته که براي يک ديدار به آمريکا سفر کرده بود، در سال 1933 پس از اينکه شنيد هيتلر رئيس دولت آلمان شده است از بازگشت خودداري کرد و در آمريکا ماند زيراکه مي دانست هيتلر با يهوديان خوب نيست و او يک يهودي بود. اينشتاين که سرگرم تدريس در دانشگاه پرينستون آمريکا شده بود در سال 1940 سوگند وفاداري به آمريکا و قوانين آن ياد کرد و تبعه نچرالايزد اين کشور شد (عکس پايين). اينشتاين که 14 مارس 1879 به دنيا آمده بود 18 اپريل 1955 درگذشت.
اينشتاين در مراسم اداي سوگند وفاداري به آمريکا و قوانين آن. مارگت (مارگارت) نادختري اينشتاين در سمت چپ او ديده مي شود که با بلندکردن دست سوگند ياد مي کند تا تبعه آمريکا شود

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ماجراي سال 1964 خليج تونكن؛ بهانه براي حمله نظامي آمريکا به شمال ويتنام و بمباران هوايي اين سرزمين!
ناوشكن مادوكس در خليج تونكن ـ اين ناو كه در 1944 ساخته شده بود در 1972 بازنشسته شد

دوم آگوست سال 1964 ناوشكن آمريكايي مادوكس Maddox در آبهاي خليج تونكن كه ضلع شرقي ويتنام را تشكيل مي دهد مستقر بود كه دستور يافت سواحل ويتنام شمالي آن زمان را تجسس كند كه چون عملي تحريك آميز بود مورد حمله سه ناوچه گشت ساحلي اين كشور قرار گرفت و چند گلوله به بدنه آن اصابت كرد. فرمانده اين ناو از ناوهواپيمابر «تيكوندروگا» كه در همان نزديكي بود استمداد كرد و هواپيماهاي تيكوندروگا به پرواز در آمدند و يكي از ناوچه هاي دولت هانوي را از كار انداختند. در آن روز ناوشكن آمريکايي «ترنر جوي» نيز در خليج تونكن بود.
     ليندن جانسون رئيس جمهوري وقت آمريكا که در پی فرصت بود تا تمام عیار وارد جنگ ویتنام شود، موضوع را بزرگ جلوه داد؛ مردم را آماده ساخت و مجلس نمايندگان آمريكا پنج روز بعد به اتفاق آراء، قطعنامه برضد ويتنام شمالي (دولت هانوی) تصويب كرد كه در سنا نيز به تصويب رسيد. تنها دو سناتور به آن راي مخالف دادند. تصويب اين قطعنامه كه دست جانسون را براي هرگونه عمل نظامي بر ضد هانوي بازگذارد سبب شد كه آمريكا وسيعا و تمام عيار وارد جنگ ويتنام شود. ظرف يك سال شمار نيروهاي آمريكا در ويتنام جنوبي به 80 هزار تن و تا سال 1969 به 543 هزار تن رسيد.
    درباره ماجراي دوم آگوست 1964 خليج تونكن بررسي هاي فراوان شده است و بسياري را عقيده بر اين است كه همه اين ماجرا با نقشه قبلي ليندن جانسون رئيس جمهوري وقت آمريكا به منظور به دست آوردن بهانه و دليل جهت حمله نظامي به ويتنام شمالي و بمباران هوايي اين سرزمين به انجام رسيد ــ نقشه اي كه مآلا نتيجه منفي براي آمريكا داشت. دولت واشنگتن قبلا هم چنین بهانه سازی ها کرده بود، ازجمله بهانه جنگ با اسپانیا در پی آتش گرفتن یک کشتی آمریکایی در ساحل هاوانا و تصرف کوبا، پورتوریکو، گوام و فیلیپین، بهانه ورود به جنگ جهانی اول در چهارمین سال آغاز این جنگ و جنگ جهانی دوم، دو سال پس از آغاز این جنگ و در نتیجه قدرت جهانی شدن. همچنین بهانه برای مداخله در چند کشور آمریکای لاتین و نیز بهانه برای ورود به افغانستان و تصرف عراق.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که تعرض عراق به كويت آغاز شد ـ چند نظر از چند مورخ درباره اين رويداد
پيشروي تانکهاي عراقي در خاک کويت (دوم آگوست 1990)

چند ساعت پس از قطع مذاكرات عراق و كويت بر سر تقسيم درآمد نفت يك منطقه مرزي، ارتش عراق در دومين ساعت بامداد دوم آگوست 1990(روزي چون امروز) به كويت حمله برد و برق آسا اين سرزمين را متصرف شد و ضميمه خاك عراق كرد.
    حمله نظامي با شركت يكصد هزار نظامي، هفتصد تانك، چهار اسكادران هوايي و كل ناوگان عراق آغاز شده بود. امير كويت و خانواده او قبلا به كشور سعودي فرار كرده بودند. كاخ امير، ساختمان وزارت دفاع كويت و چند نقطه حساس ديگر بمباران شد. دفاع، چندان سنگين نبود و تلفات نخستين روز حمله، نسبتا سبك گزارش شده بود.
    دولت بغداد كه از دهها سال پيش از آن، كويت را جزيي از خاك عراق مي دانست پس از استقرار در اين سرزمينِ شنزار نسبتا كوچك، هشتم آگوست آن را يك ايالت عراق اعلام كرد و فرماندار عراقي گمارد. شوراي امنيت سازمان ملل در همان روزِ تعرض، ضمن تصويب قطعنامه اي عمل دولت عراق به رياست صدام حسين را يك تجاوز آشگار اعلام داشت و خواست كه نيروهاي عراقي فورا و بدون قيد و شرط خاك كويت را تَرك گويند. دولت هاي اروپايي و آمريكا حساب هاي بانكي و ذخاير كويت را بلوكه كردند تا عراق اين پول ها را دريافت نكند. چون عراق به اخطار شوراي امنيت اعتنا نکرد، اين شورا ششم آگوست عراق را تحريم همه جانبه کرد.
     اختلاف ظاهري عراق و کويت بر سر بهره برداري از منطقه نفتي واقع در مرز مشترک بود. عراق حق خود را از محل صدور اين نفت مطالبه مي كرد و به علاوه، دولت كويت را متهم مي ساخت كه از راه خصومت، بازارهاي بين المللي را انباشته از نفت خام كرده تا عراق از محل صادرات نفت خود پولي به دست نياورد و نتواند كشور را كه هشت سال درگير جنگ با ايران بود مرمّت كند. اتحاديه عرب براي حل اين مسئله، به موقع اقدام نکرده بود!. گفته شده است که صدام حسين در ملاقات 25 جولاي 1990 خود با بانو اپريل گلاسپي April Glaspie سفير وقت آمريكا در بغداد اين اطمينان را به دست آورده بود كه دولت آمريكا وارد مناقشات مرزي عراق با كويت نخواهد شد. اسناد منتشره نشان می دهد که اپریل گلاسپی (متولد 26 اپریل 1942 در کانادا و اینک بازنشسته) در دو ملاقات با صدام حسین ضمن اینکه می پرسد چرا آن همه نیرو به مرز کویت فرستاده است می گوید درست است که این لشکرکشی موجب نگرانی است ولی اختلاف عرب با عرب ربطی به ما ندارد. اپریل گلاسپی یک کارشناس خاورمیانه در وزارت امورخارجه آمریکا بود و پیش از بغداد، در مصر، کویت و سوریه ماموریت داشت. وی در جریان جنگ عراق با ایران، مدتی در کویت بود.
    
عکسی از ديدار 25 جولاي 1990 (ماه پیش از تعرّض نظامی عراق به کویت) بانو April Glaspie سفير وقت آمريکا در بغداد با صدام حسين


    مورخاني كه بعدا درباره رويداد تصرف كويت در آگوست 1990 كتاب نوشته اند به دليل پيامدهاي اين عمل، آن را رويدادي ناتمام خطاب كرده و نظرات متعدد ابراز داشته اند كه چند نمونه از اين نظرات در زير مي آيد:
    
    ـ صدام حسين در زماني نادرست كويت را تصرف كرد، زماني كه از اَبَرقدرت شوروي تنها نامي باقي مانده بود و در شرف فروپاشيدگي بود. صدام حتي باور نمي كرد كه شوروي در شوراي امنيت برضد عراق كه متحد قديمي اش بود و با هم قرارداد دوستي داشتند راي دهد.
    
    ـ رئيس جمهور عراق خيلي آسان سخنِ سفير آمريكا را که يک محاوره عادي بود پذيرفته بود. صدام حساب نكرده بود كه همه تلاش آمريكا، استقرار در آسياي غربي بويژه منطقه خليج فارس و قلمرو كشور سعودي و مابقي شيخ نشين ها است و با اين كه در طول جنگ با ايران در جريان کار قرارداشت، دچار اشتباه محاسبه شد.
    
    ـ صدام حسين نَه نظامي بود، نَه ديپلمات، نَه تاريخ تحولات جهان را خوانده بود و نَه اندرزپذير بود. لذا، اشتباهات متعدد مرتکب شد.
    
    ـ صدام پس از مشاهده ائتلافي كه آمريكا برضد او به راه انداخته بود بايد دست به عقب نشيني تاكتيكي مي زد و منتظر فرصت ديگري مي شد، همان كاري را كه ژنرال عبدالكريم قاسم در اوايل دهه 1960 در برابر انگلستان انجام داد. [عراق از آن زمان كه كويت هنوز تحت الحمايه و در كنترل انگلستان بود مدعي آن سرزمين بود و عبدالكريم قاسم رئيس دولت وقت عراق در آغاز دهه 1960 و هنگامي كه صحبت از خروج انگلستان از شرق سوئز و دادن استقلال به كويت در ميان بود در صدد تصرف مسلحانه كويت برآمده بود كه با تهديد نظامي انگلستان روبرو شده و موقتا ساكت شده بود].
    
    ـ تنها كار درستي كه صدام در آن زمان انجام داد حل چند مسئله فوري مرزي با ايران بود و اگر بقيه مسائل با ايران را حل كرده بود، از طريق ايران فرار مي کرد، به زندان آمريکا نمي افتاد، اعدام نمي شد و اينک در كشوري ديگر پناهنده بود.
    
    ـ صدام پس از اخراج از كويت، با اين كه از فكر ساختن اسلحه اتمي منصرف شده بود تكبّر خودرا فرو نداد و درهاي عراق را به روي بازرسان بين المللي باز نگذارد تا بهانه اشغال نظامي عراق را به دست آمریکا ندهد. او ـ خود فرصت سازش با كلينتون را كه ملايم تر از جورج بوش بود سوخت و از دست داد. اين تصوّر صدام كه كلينتون بيش از حد هوادار اسراييل است احتمالا اغراق آميز بود
نظاميان عراقي در پايتخت کويت

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
روزي که ملک فهد درگذشت و برادرش اميرعبدالله پادشاه کشور سعودي شد
فهد

ساعت 2 بامداد يکم آگوست 2005 ملك فهد بن عبدالعزيز ال سعود كه از سال 1982 برجاي برادر متوفايش نشسته و سلطان شده بود در پي ابتلاء به چند بيماري و يك سكته خفيف در دهه گذشته، در 82 سالگي درگذشت و برادر ناتني اش اميرعبدالله و در آن زمان 81 ساله بر جاي او نشست و پنجمين سلطان سعودي شد و برادر بعدي نيز وليعهد اعلام گرديد. كشور سعودي تنها كشور بزرگ جهان است كه نام يك خانواده بر آن گذارده شده است. اين كشورِ بدون پارلمان در سال 1932 استقلال يافته و نفت در نيمه دوم قرن بيستم آن را ثروتمند ساخته است. طبق يك برآورد، يك چهارم ذخاير نفت جهان در زير شن هاي اين سرزمين قرار گرفته است. سلطنت در خاندان موسس این کشور موروثی است. طبق گزارش ها، کشور سعودی دارای 4 هزار شاهزاده است.
    
عبدالله در 81 سالگي

ملک فهد كه برجاي برادرش ملک خالد نشسته بود شهرت به دوستي و نزديکي با آمريكا و غرب داشت. در زمان او بود كه نيروهاي آمريكايي در كشور سعودي مستقر شدند. فهد همچنين در چند مورد به خواست آمريكا توليد نفت را تا به آن حد افزايش داد كه بهاي هر بشكه نفت خام به ده دلار کاهش یافته بود كه روز فوت او (يکم آگوست 2005) 61 دلار بود.
    ملک عبدالله از سال 2005 تا 23 ژانویه 2015 بر کشور سعودی سلطنت کرد و در این روز و در 91 سالگی درگذشت و امیرسلمان (سلمان بن عبد العزیز آل سعود) برادرش (متولد 31 دسامبر 1935) بر جای او نشست. ملک عبدالله 30 بار ازدواج کرده و دارای 35 فرزند بود ولی ملک سلمان 3 بار ازدواج کرده است. سلمان دهها سال فرماندار ریاض و مدتی هم وزیر دفاع دولت سعودی بود. وی یک بار دچار سکته شد و در پی این عارضه، دست چپ او ضعیف تر از دست دیگر است. مادر سلمان از سُدیری ها ـ Sudairi Clan است. ملک عبداله فرزند خود محمد بن سلمان آل سعود (متولد 31 آگوست 1985) را به ولیعهدی برگزیده و امور اجرایی کشور سعودی در دست او است.
ملک سلمان

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
عکسی که اندرز داده است مقامات ارشد بیش از پیش از خود مراقبت کنند
این عکس ساعت 12 و 30 دقیقهِ بیست و دوم نوامبر 1963 از جان اف کندی رئیس جمهوری وقت آمریکا ـ یک دمکرات چپگرا که با سیاست ها و برنامه هایش دشمنان داخلی فراوان داشت، هنگام عبور با اتومبیل از خیابانی در شهر دالاس تکزاس برداشته شده که او را در میان آن جمعیت انبوه ـ ایستاده در اتومبیل روباز و در حال پاسخ دادن به ابراز احساسات هوادارانش نشان می دهد. درست چند ثانیه پس از برداشته شدن این عکس، از طبقه بالای ساختمان مجاور به سوی او تیراندازی شد و جان سپرد. این عکس که در رسانه ها انتشار یافت باعث شد که از آن پس مقامات ارشد کشورها مراقبت از خود را صد چندان بیشتر کنند ازجمله داشتن اتومبیل ضد گلوله و ...، همچنانکه پس از رویداهای نهم سپتامبر آمریکا، بازرسی بدنی و جامه دان های مسافران پروازهای هوایی دهها برابر سابق شده و از آن پس هواپیماربایی و انفجار هوایی صورت نگرفته است. هر بی احتیاطی اگر انعکاس یابد تکرار نمی شود.
    نقل مطلب از مجله روزنامک شماره 94 صفحه 30:
     www.rooznamak-magazine.com
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در سال 1979، سخن از جنگ جهانی سوم، یک جنگ فضایی
کُپی ترجمه یک خبر خارجی درباره جنگ فضایی آینده (جنگ با موشک و ماهواره) که در صفحه 12 شماره 15 امُرداد 1358 روزنامه اطلاعات درج شده بود:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
يمن در تيرماه 1357 (سال انقلاب ايران):



    کُپي از روزنامه اطلاعات، شماره 29 تيرماه 1357 (در آن زمان؛ 29 تيرماه 2537) ـ صفحه اخبار بين الملل (صفحه 2)
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 2 اوت
  • 338:   سال 338 پيش از ميلاد فيليپ دوم پادشاه مقدونيه ارتش اتحاديه يوناني ها را كه از نظر شمار بيش از نيروهاي او بودند در «چائه رو نه آ» شكست داد و با تصرف همه يونان مسير تاريخ را تغيير داد.
        
        
  • 1492:   پادشاه و ملكه اسپانيا دستور اخراج يهوديان را از اين كشور صادر كردند كه جمعي از آنان به استانبول نقل مكان كردند.
        
        
  • 1589:   هانري سوم شاه وقت فرانسه كه خود را وارد جدال هاي مذهبي كرده بود به دست يك طلبه مسيحي به نام ژاك كلمنت كشته شد.
        
        
  • 1696:   محمد اول سلطان عثماني به دنيا آمد. سلاطين عثماني، جز سليم اول و سليمان پسرش مابقي بيشتر اوقات را درگير امور حرمسراي گسترده خود بودند. مادر سلطان قدرت زياد داشت. مقام هاي دولتي بفروش مي رسيد. قتل، و به بردگي گرفتن مردم سرزمين هاي ديگر رواج داشت. اگر وزير اعظم شايسته بود پيشرفتي هم صورت مي گرفت. پيشرفتهاي نظامي اوليه به اين سبب بود كه تركان عثماني عاشق جنگ و نزاع بودند. بقاي عثماني در دو قرن آخر هم نتيجه رقابت قدرت هاي اروپايي باهم بود كه نمي خواستند يكي از آنها سرزمین های عثماني را تصرف كند.
        
        
  • 1880:   وقت شبانه روز به افق لندن، وقت رسمی (قانونی) در سراسر بریتانیا شد و Greenwich Mean Time (GMT) نام گرفت که بعدا معیار جهانی قرار گرفته است.
        
        
  • 1914:   آلمان از بلژيك خواست كه به نيروهاي آلماني اجازه دهد تا از طريق خاك آن كشور به فرانسه حمله برند كه بلژيك پس از مشورت با انگلستان اين درخواست را رد كرد و همان روز نيروهاي آلمان وارد خاك بلژيك شدند و دولت انگلستان نيز به آلمان اعلان جنگ داد.
        
        
  • 1939:   قانون «Hatch» كارمندان دولت فدرال آمريكا را از فعاليت سياسي در محل كار ممنوع كرد.
        
        
  • 1945:   كنفرانس سران دولت های فاتح در پتسدام كه از 17 جولای آغاز شده بود پس از موافقت با تقسيم آلمان و اتريش ميان فاتحان، محاكمه اطرافيان هيتلر و بازگرداندن آلماني ها از خاك لهستان و احاله تعيين مرزهاي لهستان به يك اجلاس بين المللي بكار خود پايان داد.
    استالین، ترومن و چرچیل در باغچه محل مذاکرات و در ساعت تنفس


        
        
  • 1958:   دولت کودتا در عراق به عُمر کنفدراسیون عراق و اردن پایان داد. این کنفدراسیون مرکب دو کشور مستقل تنها سه ماه عُمر کرد.
        
        
  • 1967:   «كلاد بارنت» كه براي دادن اخبار فعاليت سياهپوستان به رسانه ها و نيز دادن خبرهاي درست از نقاط ديگر به آنان، خبرگزاريِ Associated Negro Press را تاسيس كرده بود در 78 سالگي درگذشت.
        
        
  • 1980:   بمبی که در دستگاه تهویه محوطه انتظار ایستگاه قطار شهر بلونا Bologna در ایتالیا کارگذاری شده بود در ساعت ده و 50 دقیقه این روز منفجر شد و 86 تن را کشت و بیش از 200 دیگر را مجروح کرد.
        
        
  • 2012:   در بازار میوه فروشی شهر لاهورِ پاکستان دو بمب پیاپی منفجر شد، 23 تن را کشت و شماری را مجروح ساخت.
        
        
  • يادداشت روز
    قانون شکنی ها، قتل های غیرمتعارف، تجاوز، جرائم بی انگیزه و ...
    در نشست (Forum) آگوست 2005 در شهر «بريس بين Brisbane» استرالیا، «همفري مك كوين Humphrey McQueen» مورخ، نویسنده و مُفَسّر فرهنگی معروف نظر خودرا پیرامون خواست هاي عمومي و مشترك بشر و برپایه نتایج آخرین بررسي ها اعلام داشت و گفت كه بشر خواهان تعديل درآمدها و رفع هرگونه تبعیض است. بشر نمي خواهد كه يك همنوع گرسنه سر بر بالين بگذارد، بدون درمان رها شده باشد و يا بدون داشتن خطر براي جامعه در بند (زندان) مانده باشد. متن سخنرانی او در فوروم بریس بین نهم آگوست 2005 انتشار یافت که رسانه ها بخش هایی از آن را نقل کرده بودند.
         مک کوین گفته بود كه بايد فرهنگ عمومي در جهتي قرار گيرد كه همگان ـ از ثروتمند تا بي ثروت ـ زشتي و غير انساني بودن استثمار، ظلم كردن به خاطر كسب ثروت و برتری داشتن و آزمندي ها را درك و خواستار طرد آن باشند. فرهنگ عدل و انصاف و رعايت احوال انسانها بايد در جهان فراگير شود و ترويج اين فرهنگ تنها از دست كتاب نويس، روزنامه نگار و خطيب بر مي آيد كه در درجه اول بايد خود آنان مردمدوست و معتقد به عدل و انصاف باشند. مردم قرن 21 آگاهتر و حسّاستر از مردم قرون 19 و 20 هستند و در برابر بي عدالتي ها واكنش سريع و سخت نشان مي دهند كه اگر با يافتن راه حل و از طریق تحوّل، از اين واكنش ها پيشگيري نشود به احتمال زیاد یک انقلاب جهانی با تخریب وسیع روی خواهد داد ـ از نوع انقلابات سال 1848 اروپا که محدود بود و نیز چپگرایی از نوع آنارکیسم که کشتن برای رسیدن به هدف را ردّ نمی کند. قانون شکنی ها، قتل های غیرمتعارف و تجاوز، جرائم بی انگیزه و ... نشانه و پیش درآمد چنین انقلاب جهانی است ـ انقلابی که ایدئولوژی و سازمان و رهبری نخواهد داشت. بنابراین مشکل است که بتوان آتش آن را ـ پس از شعله ور شدن ـ خاموش کرد ولی برای پیشگیری از آن هنوز دیر نشده است. دمکراسی به معنای واقعی کلمه و اعتدال دو راه پیشگیری از آن هستند و راه سوم کوتاه آمدن «رولينگ كلاس» است ـ طبقه اي كه فقط خودرا سزاوار حكومت كردن مي داند و براي باقي ماندن در صدر دولت ها و داشتن اختیارات از انواع ساخت و پاخت و سياستبازي خودداري نمي كند و نگران منافع خویش است. روش کنونی انتخابات، منحرف و فسادآلود شده است. رای دادن اجباری باید باشد و حتی رای دهنده در ورقه رای بنویسد که چرا به نامزد مورد نظر رای می دهد. دوره های نمایندگی محدود و پدیده غیر دمکراتیک «لابی گری» ازمیان برود. به «میدیاکراسی» باید پایان داده شود. روزنامه نگار بايد فردي عادل، مُنصِف و در كنار جامعه و حافظ منافع افراد باشد و به موقع زنگهاي خطر را به صدا درآورد.
         _ _ _ _ _
        
        جنایات کم سابقه وقت در گوشه وکنار جهان، باورهای «همفري مك كوين» را به ذهن می آورد. در طول حادثه نگاری ام چنین آدمکشی ها و جرائمی را ندیده بودم. برای مثال:
        ـ در ایران در پارس آبادِ مُغان (استان اردبیل) یک رنگرز 42 سالهِ دارای زن و فرزند دختر 7 ساله یک دستفروش را که برای نوشیدن آب به کارگاه او رفته بود به گوشه ای می بَرَد، به او ـ دختر 7 ساله! ـ تجاوز می کند، سپس به قتل می رساند و جسدش را در پلاستیک می پیچد و در یک بشکه خالی قرار می دهد. این کودک به نام اتنا اصلانی با رنگرز آشنا بود که به مغازه او رفته بود. پدر اتنا در همان محل بساط دستفروشی خودرا پهن می کرد و بعضی اوقات، اتنا به این محل می رفت و به پدرش کمک می کرد و چندبار هم به رنگرزی رفته بود و آب نوشیده بود.
    اتنا


        مورد دیگر: مردی از ساکنان مشیریه تهران کودک 8 ماهه اش به نام بنیتا را در اتومبیل خود می گذارد تا به جایی ببرد. این مرد، پس از خارج ساختن اتومبیل از پارکینگ خانه، از آن پیاده می شود و می رود تا در پارکینگ را ببندد. اتومبیل را خاموش نمی کند تا کولر آن کار کند و بنیتا خُنَک باشد. دو نفر مرد که بعدا معلوم شده برای خرید مواد مخدر به آن محل رفته بودند و منتظر آمدن فروشنده بودند متوجه روشن بودن اتومبیل می شوند و آن را بدون توجه به فریادهای صاحب اتومبیل با کودک می دزدند. یکی از آندو در «مامازند» پیاده می شود و دیگری در «پاکدشت». این مرد که رانندگی اتومبیل را برعهده داشت آن را در حالی که شیشه های پنجره هایش بالا بود در آن گرمای طاقت فرسای تابستان رها کرده و می رود. کودک چند ساعت بعد از گرما و تشنگی جان می سپارد. جسد کودک چند روز در اتومبیل باقی می ماند تا یافت می شود.
    بنیتا


        در همین روز رسانه های تهران گزارش کرده بودند که در شمال شهر، چهار سرنشین یک اتومبیل در صدد ربودن یک بانو بر می آیند که در خیابان ایستاده بود و چون آن زن مقاومت می کند اورا چند ضربه چاقو می زنند.
        در آمریکا، یک دکتر به نام هنری بیلو که در یک بیمارستان در برانکس ِ نیویورک کار می کرد، پس از کناره گیری از کار در حالی یک تفنگ زیر لباس ویژه کار دکتری پنهان کرده بود به بیمارستان باز می گردد و به طبقه 16 بیمارستان همانجایی که کار می کرد می رود. وی به این سبب از کار دربیمارستان کناره گیری کرده بود که شنیده بود یک بانو دکتر حرف هایی درباره او زده است. دکتر بیلو این بانو دکتر را در آن طبقه ندید و به طبقه بالاتر رفت و یک بانو دکتر دیگر را تیر زد و کشت. در این ماجرا شش تن دیگر مجروح شدند. سپس دکتر بیلو در صدد آتش زدن خود بر می آید که پلیس می رسد و او پیش از دستگیر شدن، با شلیک گلوله به حیات خود پایان می دهد. دکتر بیلو با خود یک ظرف بنزین هم آورده بود تا در صورت از دست دادن تفنگ، خودسوزی کند. دکتر بیلو در سال 2014 در این بیمارستان استخدام شده بود. او قبلا مدتی نیز در کالیفرنیا کار کرده بود.
    دکتر بیلو


        در همین محله برانکس نیویورک، در همان روزها، یک روز مردی در خیابان موریس به یک مینی وَن پلیس که در گشت و در آنجا متوقف بود نزدیک می شود. در این خودرو دو مأمور نشسته بودند که از پنجره به سوی بانو پلیس سیاهپوست به نام میوسوتیس فامیلیا 48 ساله و مادر سه فرزند تیر می زند، اورا می کشد و فرار می کند که کشته می شود.
    فامیلیا


        23 جولای 2017 کِنِت مانزانارس که به همراه زن 39 ساله اش کریستی (ریِلتور) و سه دخترشان با کشتی کروز به آلاسکا رفته بودند در کابین خود زنش را می کشد و هنگام حمل جسد او به بالکن برای انداختن به دریا، دستگیر می شود و می گوید که چون کریستی اورا با خندیدن به حرفهایش مسخره کرد از حالت طبیعی خارج شد و اورا کشت.
        همزمان قتل هایی به همین صورت (بدون سَبق تصمیم) در آلمان، در انگلیس و در ایالت واشینگتن اتفاق افتاده بود. بر این وقایع باید انفجارهای انتحاری روزافزون و ... را اضافه کرد و با بررسی ریشه آنها به پیشگیری پرداخت.
        
    کریستی و شوهرش کِنِت

     نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
    نامه به مولف
    یک مخاطب از وسعت معلومات و منطقه شناسی «لوان جاگاریان» سفیر روسیه در تهران و اهمیتِ بودن چنین افرادی در دولت پوتین نوشته است
  •  
        
    لوان جاگاریان

    پیامی که در زیرآمده است و 29 تیرماه 1401 دریافت شد که فرستنده اش آن را به دفتر این تاریخ آنلاین و همچنین مجله روزنامک ارسال داشته است با مختصر اِدیت واژه و عبارت در مجله و کپی آن از شماره 94 مجله در اینجا درج می شود:
        
        "من یک معلم تاریخ و جغرافیا هستم. چندی پیش مطلبی از شما [مؤلف تاریخ آنلاین برای ایرانیان و ناشر مجله روزنامک] خواندم که نوشته بودید 85 ساله هستید و در جستجوی فردی هستید که بتواند پس از شما تاریخ آنلاین وسایر وبسایت هایتان را اداره کند و هزینه آن را هم برایش می گذارید. من در این فکر بودم که با خواندن و گوش کردن مصاحبه های «لوان جاگاریان» سفیر کنونی روسیه در تهران و پرسیدن از این و آن درباره او، وی را شایسته ترین فرد برای دنبال کردن زحمات شما یافتم. او یک اَرمنی و در حقیقت از خودمان است و مسلط بر تاریخ و زبان و وضعیت آسیای غربی، جنوبی و میانه و عمیقا آشنا با فرهنگ منطقه که قبلا امپراتوری ایران بود و ایرانزمین خوانده می شد و اینک منطقه نوروز. او زبانهای فارسی (همه لهجه هایش)، ارمنی، روسی، انگلیسی و فرانسه می داند. در همه کشورهای منطقه بوده و [با گذشته و حال آنها] آشناست. شما می دانید که ارمنیان از ما ایرانیان جدا نبوده اند، 23 قرن از 25 قرن و اندی حیات «ایران واحد» با ما بودند. در دفاع از ایروان در برابر ارتش تزار، صدها نظامی اصفهانی جان دادند تا ارمنستان از ما جدا نشود که قرارداد ترکمان چای آن را جدا ساخت. اگر به آرشیو روزنامه های دوران جنگ دوم جهانی سر بزنید، سخنرانی و مصاحبه های فیلدمارشال «ایوان خاچاتور بگرامیان» ارمنی را خواهید دید که به فرماندهی ارتش 16 شوروی آلمانی ها را از سه سرزمین بالتیک و بلاروس بیرون راند و عنوان قهرمان شوروی بدست آورد. وی پس از این پیروزی، در یک سخنرانی تاریخی گفت: تعجب نکنید که با فرماندهی یک افسر ارمنی [خودِ او] آلمانی ها از بالتیک شمال شرقی بیرون رانده شدند، ما ارمنیان در طول بیش از 2 هزار سال از سرداران ارتش ایران بودیم و کمر رومیان را شکستیم و من از فرزندان همان ها هستم، مرزها را فراموش کنید، قلب ما ـ ارمنیان و ایرانیان یکی است. [مارشال بگرامیان در 85 سالگی فوت شد و در دیوار کرملین مدفون]
        این مخاطب گرامی که نخواسته نامش ذکر شود نوشته است: پوتین با در کنار خود داشتن افرادی نظیر «جاگاریان» قطعا روسیه را به جایگاه پیشین باز خواهد گردانید و دیدار آنچنانی و بی سابقه پوتین با رهبر و رئیس جمهور ایران فصل تازه ای را در تاریخ جهان بازکرده است و آن بازگشت اقتدار به شرق پس از حمله اسکندر مقدونی به ایرانزمین است. پیش از این حمله، ایران ـ مشرق زمین، قدرت اول جهان بود. به باور من [مخاطب]، جاگاریان در ترتیب دادن این دیدار تاریخساز نقش مؤثر داشته و در تحکیم روابط خواهد داشت. اینکه برخی از روزنامه های تهران ـ روزنامه های یک جناح، چندماه قبل ایراد گرفته بودند که چرا جاگاریان در دیدار با سفیر انگلیس بر همان صندلی هایی نشستند و عکس یادگاری گرفتند که چرچیل و استالین در دوران جنگ جهانی دوم [پس از اشغال نظامی ایران] نشسته بودند و صندلی روزولت [به سبب قطع مناسبات ایران و آمریکا] خالی بود، این که ایراد نیست. در اروپا صندلی هیتلر و شمشیر ناپلئون را به میلیون ها یورو می فروشند. امروز که دیروز نیست. اگر آن طور فکر کنیم، روس ها نباید چشم دیدن آلمانی ها را داشته باشند برای اینکه 30 میلیون روس را کشتند و شوروی را ویران ساختند. گذشته، خاطره است [و درس برای معاصرین و آیندگان].".
        ـ ـ ـ ـ ـ
        نقل مطلب از مجله روزنامک شماره 94 صفحه 10:
        www.rooznamak-magazine.com
        

  • پيام‌هاي تازه
    پیام دلگرم کننده «وحید باتر» از کلاچایِ گیلان که یک دنیا اشتیاق و پشتکار می آفریند
  •  
        این پیام دلگرم کننده 27 جولای 2013 واصل شد:
        
        ... دکتر کیهانی زاده، با سلام:
        مطالعه تاریخ آنلاین که با زحمات بی کران حضرت عالی پدید آمده یکی از کارهای همیشگی این جانب است.
        دنبال واژه ای بودم که لایق تنها یک قطره باشد از دریای بیکران عشق [به انسان و ایرانی ] که در وجود شماست اما یافت نشد.
        امیدوارم با خواندن این تاریخ آنلاین زوایای تاریک تاریخ ایران زمین برایمان آشکار شود.
        همچنین اقدام پسندیده شما در برگردان تاریخ انلاین به الفبای سریلیک نشانه دیگری از علاقه شما به پارسی گویان سراسر کره زمین است، چرا که کاری به دور از هرگونه تعصب است وزمینه یکدلی با مردم «فرارود» را فراهم می سازد.
        آرزوی سلامتی برای شما خواست قلبی من است.
        وحید باتر
        کلاچای - گیلان - ایران




  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com