Iranians History on This Day
روز و ماه خورشیدی و یا میلادی مورد نظر را انتخاب و كلید مشاهده را فشار دهید
میلادی
   خورشیدی

 
19 مارس
 
جستجوی:

 
  هدیه مولف
این سایت مستقل و بدون كوچكترین وابستگی؛ هدیه ناچیز مولف كوچك آن به همه ایرانیان، ایرانی تبارها و پارسی زبانان است كه ایشان را از جان عزیزتر دارد ؛ و خدمتی است میهنی و آموزشی كه خدمت به میهن و هموطنان تكلیف و فریضه است كه باید شریف و خلل ناپذیر باشد و در راه انجام تكالیف میهنی نیاز به حمایت مادی احدی نباید باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد برای نگارش و عرضه در سایت نظرشخص مولف است.
 











Select your preferred language to translate this page into.

   لینک به این صفحه  

مهمترین رویدادهای ایران و جهان در طول تاریخ در این روز 19 مارس
ایران
ایران در دوران ضعف و درماندگی ـ ماجرای «وِسموس» و بحران دولت ـ زمانی که هیچکس حاضر نبود در ایران رئیس دولت شود!
ميرزا حسن مشير الدوله

اسفند 1293 (مارس 1915) و در دومین سال جنگ جهانی اول، ماجرای ناپدید شدن «وِسموس» دیپلمات آلمانی در فارس، دولت وقت ایران را دچار بحران شدید كرده بود كه بالاخره باعث كناره گیری میرزاحسن مستوفی از رئیس الوزرایی شد و میرزاحسن مشیر الدوله جای او را گرفت.
    «وِسموس» كنسول آلمان در شیراز كه شهرت داشت ایرانیان و سران بعضی قبایل را بر ضد انگلستان تحریك می كند نیمه اسفند در مسیر شیراز به بهبهان توسط نیروهای انگلیسی كه طبق سازشنامه سن پترزبورگ، جنوب و شرق ایران منطقه نفوذ آنها بود دستگیر و بازداشت شده بود. دولت آلمان از طریق نماینده سیاسی خود در تهران در این زمینه به مستوفی رئیس الوزراء وقت ایران اعتراض كرده بود. مستوفی در پی این اعتراض از والی (استاندار) فارس خواست كه وسموس را از انگلیسی ها بگیرد كه انگلیسی ها خبردادند وسموس از قرارگاه آنها گریخته و احتمالا به برازجان رفته است.
    والی فارس عازم برازجان شد كه وسموس را تا شیراز بدرقه كند که نیروهای انگلیسی دوباره او را در مسیر راه دستگیر نكنند. مستوفی كه از این وضعیت و مداخلات انگلیسی ها خسته شده بود از كار كنار گیری كرد و مشیر الدوله رئیس الوزراء شد. كابینه مشیر الدوله تنها 18 روز عُمر كرد و بر اثر فشار روسیه و انگلستان كه نگران افزایش محبوبیت آلمان میان ایرانیان بودند بركنارشد. پس از انحلال كابینه مشیرالدوله، به فاصله 24 ساعت سلطان احمدشاه دو رئیس الوزراء تعیین كرد. اولی را به اصرار سفیران انگلستان و روسیه و دومی را تحت فشار سفیران آلمان و عثمانی! و بالاخره مجلس به رئیس الوزراء سوم كه عین الدوله بود رای تایید داد كه او هم سه ماه بعد كناره گیری كرد.
     احمدشاه که چنین دید دست به دامن مستوفی شد كه رئیس الوزراء شود كه نپذیرفت، عین الدوله و مشیر الدوله هم زیر بار تشكیل كابینه نرفتند كه مجلس دوباره سراغ مستوفی رفت و اورا به رئیس الوزراء شدن راضی كرد.
     دلیل این وضعیت بحرانی، مداخلات خودسرانه نیروهای انگلستان و روسیه در ایران بود كه انگلیسی ها در بوشهر ژاندارم های ایران را خلع سلاح كرده بودند و روس ها بیش از ده هزار قزاق در قزوین مستقر ساخته و هردم دولت تهران را كه دیگر كاری از دستش بر نمی آمد تهدید می كردند. در این وضعیت در شهرهای مركزی و جنوبی از جمله اصفهان، كرمان و فارس مردم به جان نمایندگان انگلستان افتاده بودند و به قتل و جرح آنان مبادرت می كردند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
حمایت ژنرال رضاخان پهلوی سردارِ سپَه از برقراری نظام جمهوری در ایران و ...


تظاهرات به حمایت از برقراری نظام جمهوری در ایران كه پرچمدار آن ژنرال رضاخان پهلوی رئیس الوزراء وقت و سردارِ سپه (سردار سپاه) بود در آخرین روزهای سال 1302 (مارس 1924) به اوج خود رسیده و همه امور كشور را تحت الشعاع خود قرارداده بود.
     تظاهرات كه از تهران و میدان توپخانه آغاز شده بود به سراسر ایران گسترش یافته بود و سیل تلگرام به پشتیبانی از اندیشه برقراری جمهوریت از شهرستانها به تهران سرازیر بود، حتی در آخرین جلسه عمومی مجلس شورای ملی در سال 1302 كه 28 اسفند برگزار شده بود گروهی از افسران ارتش وارد جلسه شده و خواستار حذف قاجاریه و سلطنت، و برقراری جمهوری شدند و گفتند كه از حكومت «دوله ها» و «سلطنه ها كه ازدستشان كاری جز بی عرضگی ساخته نیست خسته شده اند.
     به اشاره سردار سپه، در این روز و روز بعد ادارات دولتی نیز تعطیل كردند و كارمندان به تظاهر كنندگان پیوستند. در برابر، گروهی هم در مسجد شاه (واقع در بازار تهران) اجتماع كرده و با جمهوریت دست به مخالفت زده بودند.
     در همین روز رضاخان از محمدحسن میرزا ولیعهد خواست كه كناره گیری كند. احمد شاه در اروپا بود. این وضعیت سبب شده بود كه مجلس شورای ملی جلسه خصوصی تشكیل دهد و به موضوع رسیدگی كند كه در این جلسه چند نماینده به حمایت و مدرّس و چند نماینده دیگر به مخالفت با برقراری نظام جمهوری سخن گفتند و قرار شد كه سی ام اسفند، مجلس یك جلسه فوق العاده تشكیل دهد كه در این جلسه طرح تبدیل نظام مشروطه سلطنتی به جمهوری مطرح شد. چون موضوع مهم بود تعطیلات نوروزی مجلس جز روز نوروز لغو شد. مجلس دوم فروردین ماه به بحث در این باره ادامه داد.
    در این میان بیشتر روحانیون و بازاریان در تهران و شهرهای دیگر به ضدیت با جمهوری بپاخاستند و تظاهرات آنان در میدان بهارستان مانع اتخاذ تصمیم فوری در مجلس شد.
     چند روز بعد ژنرال رضاخان برای مذاكره در این باره با روحانیون قم به این شهر رفت و چون مخالفت آنان را با نظام جمهوری مشاهده كرد در بازگشت به تهران ضمن صدور اعلامیه ای انصراف خود را از حمایت از برقراری نظام جمهوری در ایران اعلام داشت. به باور برخی از اصحاب نظر، این ظاهر قضیه بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
29 اسفند روزملی و تعطیل عمومی ـ اظهارات همیشه تازه مصدق درباره زورگویی قدرتهای برتر
دكتر محمد مصدق نخست وزیر وقت و مبارز راه ملی شدن نفت ایران روز 29 اسفند هرسال را روز ملی شدن نفت، یك روز ملی و تعطیل عمومی اعلام كرد. 29 اسفند 1329 طرح ملی شدن نفت ایران به صورت قانون در آمده بود كه در اجرای آن پس از پنج دهه، از انگلستان در نفت ایران خلع ید شد و این دولت را چنان بر آشفت كه تا براندازی حكومت دكتر مصدق در امُرداد 1332 دست از مخالفت، تحریك، تحریم و توطئه نكشید.
    یك روز پیش از اعلام 29 اسفند به عنوان یك روز ملی، دكتر مصدق جزئیات ظلم های انگلستان به ملت ایران در طول 150 سال و مداخلات این دولت از جمله انحصار نفت ایران در دست خود را برای دهها روزنامه نگار آمریكایی كه به تهران آمده بودند تشریح كرده بود و چند روز پیش از آن هم آب پاكی روی دست نمایندگان بانك جهانی كه برای میانجیگری به تهران آمده بودند ریخته و گفته بود که یک ملت مستقل و حاکم برخود بر سر حق مسلّم و طبیعی اش مصالحه نمی کند و لذا نیاز به میانجیگری نیست. مذاکره با دولتی که طبیعتی سلطه گر دارد، خودرا برتر می شمارد و زورگویی را حق یک دولت برتر می داند به منزله تسلیم در برابر زور و یک خیانت ملّی و ضعف اخلاقی است. دولت لندن ملت باهوش و با استعداد مارا در عقب ماندگی فرو بُرد تا سر برنیاورد و مدعی اش شود. از اوایل قرن شانزدهم سیاست کلی دولت های سلطه گر اروپایی بر این مدار بوده است که مانع رشد ملت هایی شوند که روزگاری قدرت بودند. برتری جویان که نان سلطه گری و استثمار می خورند نمی خواهند رقیب داشته باشند ـ چه این رقیب یک فرد منتقد و روشنگر باشد و چه یک ملت بیدار شده از خواب و مصمم و مبارز ـ مبارز کسب حق خود.
    پس از پیروزی انقلاب در بهمن ماه 1357 پیشنهاد شده بود که عنوان روز ملی 29 اسفند به روز «ایستادگی در برابر استکبار» روز مبارزه و ردِّ سلطه گری تغییر یابد تا عنوانی گسترده تر داشته باشد که موافقت نشد و استدلال شد که رسم نیست یک عنوان تاریخی تغییر یابد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی که سپرده شدن امور آموزش و پرورش شهرستانهای ایران به شوراهای منطقه ای تکمیل شد ـ اشاره ای به بهترین روش انتخاب نماینده
اجرای قانون تاسیس شوراهای آموزش و پرورش منطقه ای كه قبلا به تصویب دو مجلس (پارلمان ایران) رسیده بود 28 اسفندماه 1349(19 مارچ 1971) تکمیل شد و دولت وقت ایران این تحول را اعلام داشت و تاکید کرد که اداره امور مدارس در سراسر کشور در دست شوراهای مربوط قرار گرفته و از صورت تمرکز خارج شده است. كار پیاده كردن تدریجی این قانون شش ماه طول كشیده بود.
     با تشكیل این شورا ها كه كار آموزش و پرورش تهران و هر شهرستان را برعهده گرفته بودند و عُمرشان چند ماه پس از تغییر نظام حکومتی پایان یافت، دولت بودجه مصوب مجلس را در اختیار آنها می گذارد و دیگر كاری نداشت. این شوراها، اختیاراتی بیش از بوردهای آموزش و پرورش شهرستانهای آمریكا داشتند.
     اعضای انتخابی شوراهای آموزش و پرورش ایران ـ به استثنای دوره یكم ـ همراه با اعضای شوراهای شهر در یك انتخابات عمومی بر گزیده می شدند و شرط نامزد شدنشان وقوف كامل بر امور آموزش و پرورش و فرهنگ و داشتن تجربه در این کار بود. مدیركل آموزش و پرورش شهرستان، دبیر شورای آن منطقه بود. انتصاب مدیران دبستانها و مدارس راهنمایی تحصیلی باید به تصویب این شوراها می رسید. شوراها می توانستند هر مقام آموزشی منطقه خود را جهت ادای توضیح و پاسخ به پرسشها احضار كنند. نامگذاری مدارس، ساخت و اجاره بنا برای تاسیس مدرسه، توسعه ورزش و کتابخانه، صدور پروانه ها، تنظیم بودجه و نقل و انتقال اقلام آن و هر امری دیگر جز برنامه ریزی کلی بر عهده این شوراها بود که تا 1358 به همان صورت فعالیت داشتند. انتخاب اعضای دوره اول این شوراها بر عهده اعضای انجمن های خانه و مدرسه آموزشگاههای منطقه مربوط گذارده شده بود زیرا که تقریبا دو سال از انتخاب اعضای شورای شهرها گذشته بود و انجام انتخابات عمومی هزینه سنگین داشت.
    در دور اول (سال 1349 هجری خورشیدی)، اعضای شوراها توسط انجمن های خانه و مدرسه به طرزی جالب و دمکراتیک برگزیده شدند که دمکراسی شناسان متفق القول این روش را یکی از بهترین راههای تمرین دمکراسی در جهان از زمان افلاتون خوانده اند. طبق این روش که مبتکر آن را دکتر م. بطحایی معاون پارلمانی وقت وزارت آموزش و پرورش ایران به دست داده اند، انجمن هر مدرسه دو نفر را به ناحیه آموزشی مربوط معرفی و اجتماع این نمایندگان در هر ناحیه (منطقه) پنج نماینده واجد شرایط را انتخاب و به آموزش و پروش همه شهر خود و حومه آن معرفی می کردند. کمیسیون انتخابات این شهر (مجموع مناطق آموزش و پرورش شهر) چگونگی را در رسانه ها آگهی و محل ثبت نام نامزدها و موعد ثبت نام و محل برگزاری انتخابات را که حضوری بود اعلام می داشت. نامزدهای عضویت می توانستند نشانی الکتورهارا (که 5 نفر در هر ناحیه ـ منطقه ـ آموزشی بودند) به دست آورند و با تماس مستقیم و یا ارسال بیوگرافی، هدف و برنامه ـ برای خود تبلیغ کنند. انتخابات برای تعیین اعضاء شورای منطقه ای آموزش و پرورش شهر تهران و حومه آن در تالار بزرگ دبیرستان ولی الله نصر واقع در یک خیابان فرعی منشعب از خیابان تخت جمشید (طالقانی) با حضور همه الکتورها و نامزدها برگزار شد. در آن اجتماع به هر نامزد هفت دقیقه وقت داده شده بود تا برای خود تبلیغ کند و در هشت دقیقه هم به پرسشهای الکتورها پاسخ دهد. پس از آن الکتورها نمایندگان خود برای شمارش (خواندن) آراء را تعیین، رای گیری انجام و خواندن آراء حضوری بود و با خواندن هر رای با صدای بلند، رقم آن در ردیف مربوط بر دو تخته سیاه درج می شد و ....
     نتایج این روش انتخاب کردن که فارابی هم آن را توصیه کرده است نشان داد که بهترین کارشناسان آموزش و پرورش شهر انتخاب شده بودند. برای مثال؛ مولف این تازیخ آنلاین (نوشیروان کیهانی زاده) که مفسر امور و مسائل آموزش و پرورش روزنامه اطلاعات بود و الکتورها نظرات اورا در روزنامه خوانده بودند سناتور حجازی (نویسنده داستان زیبا) و از مشاهیر ادبیات معاصر ایران را که از نامزدها بود شکست داد. همین روزنامه نگار [مولف این تاریخ آنلاین؛ نوشیروان کیهانی زاده] در دور بعدی انتخابات که در 22 مهر 1351 (اکتبر 1972) و همزمان با شورای شهر تهران انجام شد، به رغم اینکه عضو حزب نبود موفق شد در شهر تهران (در آن زمان 3 میلیون نفری) بیش از چهارصد هزار رای به دست آورد.
     وجود چند عضو انتصابی در این شوراها عیب قانون این شورا ها خوانده شده بود. اعزام نماینده از سوی شهرداری، اداره بهداشت و ... به عنوان عضو صاحب رای در این شورا ها از موارد ایراد بود. استفاده از نظر كارشناس فرضا بهداشت در مواقع ضروری لازم بود، ولی شركت آنها به عنوان عضو اصلی و دائمی در كنار اعضای انتخابی، منطقی به نظر نمی رسید و آراء آنها كه تحت نفوذ مقامات اجرایی بودند مسئله ساز شده بود مخصوصا كه انتصاب مدیران مدارس و صدور انواع پروانه از اختیارات این شوراها بود.
     مدیران مدارس متوسطه و تعلیمات عمومی (ابتدایی و راهنمایی تحصیلی) به انتخاب خود دو نماینده به این شوراها می فرستادند. هر دوره شورا چهار سال و عضویت در آن و حضور در جلسات بدون دریافت دستمزد، و مطلقا رایگان بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
روزی که حسین مرعشی به زندان و محرومیت از فعالیت حزبی محکوم شد
حسین مرعشی
یک دادگاه تجدید نظر تهران حکم دادگاه بدوی در مورد حسین مرعشی ـ و در آن زمان 52 ساله ـ از اعضای شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و سخنگوی این حزب و از بستگان نزدیک هاشمی رفسنجانی را تایید کرد و وی 27 اسفند 1388 (18 مارس 2010) به زندان رفت. غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی است.
    خبرگزاری فارس ضمن مخابره این گزارش، حکم دادگاه تجدید نظر را نیز منتشر کرده بود. این دادگاه رای صادره را به استناد ماده 248 قانون مجازات اسلامی، قطعی اعلام کرده بود.
     شعبه 26 دادگاه انقلاب اسلامی تهران 12 دی ماه 1388 حسین مرعشی را به تحمّل یک سال زندان و محرومیت از شرکت در هرگونه حزب و موسسه که به کارهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بپردازد محکوم کرده بود و این حکم که مرعشی و دو وکیل قضایی اش نسبت به آن درخواست تجدید نظر داده بودند، در دادگاه بدوی به شماره 126 ثبت شده بود. دادگاه بدوی (شعبه 26) مرعشی را به استناد ماده 500 قانون مجازات اسلامی و تجویز ماده 19 این قانون محکوم کرده بود. در گزارش فارس، توضیح بیشتری درباره اتهام داده نشده است.
    مرعشی متولد رفسنجان سالها استاندار کرمان و نماینده این منطقه در مجلس بود و سپس معاون رئیس جمهور در امور میراث فرهنگی و گردشگری شده بود. وی در طول استانداری کرمان یک موسسه خیریه تاسیس کرد که هواپیمایی ماهان و خودروسازی بم وابسته به آن موسسه بودند. اصل 44 قانون اساسی جمهوری اسلامی تاسیس موسساتی ازجمله شرکت هواپیمایی، کشتیرانی، مخابرات و ... را در دست دولت قرارداده است.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو اندیشه
اجرای اندیشه های هوگو چاوز: تاسیس كمون های سوسیالیست در ونزوئلا
چاوز در برنامه «الو - رئيس جمهوري»


    هوگو چاوز صاحب فرضیه «سوسیالیسم قرن 21 معروف به چاویسمو» و رئیس جمهوری وقت ونزوئلا ـ متوفی در پنجم مارس 2013 ـ شانزدهم مارس 2008 در برنامه رادیو تلویزیونی خود «الو ـ رئیس جمهوری» از تاسیس «كمون های سوسیالیست» در ونزوئلا خبرداد. وی گفت كه با استفاده از تجربه های دو قرن گذشته (شوروی و ...)، اجرای این برنامه تدریجی خواهد بود، نه جهشی. به این ترتیب كه در گوشه هایی از كشور آزمایش و پس از رفع نقائص تعمیم داده خواهد شد. چاوز با این اقدام، دشمنی دولت واشنگتن و سایر دولت های با نظام سرمایه داری (کاپیتالیست) را نسبت به خود و دولت ونزوئلا گسترش داد.
    چاوز (تلفظ آمریكای لاتین: چاوس) در توضیح این مطلب گفته بود كه با ایجاد این كمون ها، اختیارات حكومت عملا به این كمون ها یعنی مردم سپرده خواهد شد (پاپیولیسم). مردم باید در كارهای حكومتی عملا و واقعا مشاركت داشته باشند و هدف واقعی از «دمكراسی» هم همین است. این كمون ها نه تنها در حكومت مشاركت می كنند و در كشور ایجاد همیاری واقعی تامین خواهد شد، بلكه این كمون ها تریبون هایی خواهند بود تا هركس انتقاد و نظر اصلاحی خود را بیان دارد و اطمینان داشته باشد كه مدیریت كشور صدایش را خواهد شنید، به آن توجه خواهد كرد و ایده اش را به نام خودش ثبت خواهد كرد. چاوس در مارس 2009 ضمن اعلام پیروزی کمون های ونزوئلایی در نخستین مرحله تجربه، برنامه مرحله دوم فعالیت این کمون ها را اعلام داشت.
    چاوز در برنامه رادیو - تلویزیونی و وبسایت خود كه ضمن اعلام تصمیمات و كارهای دولت و امور سیاسی، به پرسش های مردم نیز مستقیما پاسخ می داد و میكروفن را به میان مردم می بُرد آغاز فعالیت كمون ها را از 13 اپریل 2008 اعلام کرده بود. وی گفته بود که این كمون ها تعاونی ها و شركت های سوسیالیستی تاسیس خواهند كرد تا به تدریج اقتصاد ونزوئلا «سوسیالیستی» شود. به عبارت دیگر تاسیسات و منابع تولید و خدمات در هر محل باید متعلق به جامعه و كامیونیتی همان محل باشد و بر استثمار نقطه پایان گذارده شود و به گفته چاوز؛ این است راه تكامل انسان. چاوز گفته بود که در هر منطقه، فعالیت كمون برحسب شرایط آن محل باید باشد، هدف یكی است، ولی الگو و طرح متفاوت. در مرحله نخست، دو هزار كمون در ونزوئلا تاسیس شد و امور كامیونیتی (جامعه منطقه ای) خود را به دست گرفت که ادامه دارد.
    چاوس گفته بود: ما به حد كافی پول داریم و این پول را در اختیار كمون ها خواهیم گذارد. این پول كه دقیقا حسابرسی خواهد شد باید صرفا در ساخت سوسیالیسم بكار رود و به این ترتیب؛ ما ساختن سوسیالیسم را از اقتصاد شروع می كنیم تا موفق شویم و ....
    چاوز گفته بود: قدرت باید در دست توده ها (مردم) باشد و كار دولت تحكیم روابط، ایجاد همبستگی، راهنمایی و فراهم ساختن تسهیلات است. انسان سزاوار رنج كشیدن نیست و وجود طبقه و كلاس در جامعه را قلبا تحمل نمی تواند بكند، سكوت علامت رضا نیست. باید در جامعه، امكان هایی فراهم آید تا انسانها نهایت استفاده را از استعداد خود به عمل آورند كه راه رسیدن به سعادت مطلق است كه بشر همواره در جستجویش بوده است.
    چاوس در آن روز (مارس 2008) گفته بود: دولت واشنگتن که در کنترل سرمایه داران است از همین برنامه های ما واهمه دارد.
رئيس جمهوري وقت ونزوئلا درحال مخلوط کردن سيمان و ماسه در جريان کمک به جامعه يک روستا


    
هوگو چاوز در حال دويدن با کودکان (ورزش)

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در دنیای داستان نویسی
روزی که «آرتور کلارک» معروفترین داستان علمی نگار معاصر درگذشت
Arthur Clarke
آرتور كلاركArthur Clarke از معروفترین نویسندگان داستان های با زمینه علمی یا «Science _ Fiction» هجدهم مارس 2008 در 90 سالگی و در سریلانكا درگذشت. وی در طول عمر یكصد داستان نوشت.
     قدرت تخیل آرتور تا به آنجا بود كه در دهه 1940 (حدود 60 سال پیش) در یك داستان، به همین صورتی كه امروز وجود دارد به ارتباطات ماهواره ای اشاره كرده بود. وی در داستانهای علمی خود، دانش روز و پیش بینی های علمی اش را با اندیشه صوفیان شرق در هم می آمیخت. او در سال 1951 داستانی تحت عنوان «Sentinel» درباره «كشف یك ماهواره متعلق به سیارات دیگر در كره ماه» نوشت كه برپایه آن در سال 2001 یك فیلم سینمایی ساخته شد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در دنیای تاریخ‌نگاری
رویداد و تفسیر آن ـ تاریخ نگاری حرفه ای
تصويري از Benedetto Varchi

امروز زادروز «بندتو وارچی Benedetto Varchi» مورخ، انساندوست و فیلسوف ایتالیایی است كه 19 مارس 1503 به دنیا آمد و 62 سال عُمر كرد.
    وارچی به معنی واقعی كلمه یك تاریخنگار حرفه ای بود. یك تاریخ شانزده جلدی بزرگترین تالیف او ست . وی به خواست دولت فلورانس یك تاریخ جامع برای این منطقه ایتالیا نوشت. او گفته است كه یك مورخ حرفه ای می تواند به خواست و سفارش هر كس یك موضوع تاریخی و یا یك رویداد را بررسی كند، حقایق را كشف و بنویسد، ولی نباید حتی اگر خنجر برگردنش بگذارند از حقیقت نویسی خارج شود. مورخ نباید مرعوب و یا تطمیع شود و اگر بشود از این كسوت خارج است.
     وارچی نوشتن رویداد به صورت مطلق را تاریخ نویسی نمی داند و آن را رویداد نویسی و درج وقایع عنوان داده است و تاكید دارد كه مورخ باید نظر خودرا هم بر رویداد اضافه كند. به گفته او ، ممكن است یك رویداد توسط چندین مورخ نوشته شود و همین تفسیر مورخ است كه میان انها ایجاد تفاوت می كند و یكنواخت بودن از میان می رود و تفسیر رویدادها به تدریخ مورخ را فیلسوف و صاحب نظر می كند.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
زادروز «حسین شمس» از روزنامه نگاران بزرگ معاصر ایران
حسين شمس

بیست و هشتم اسفند زادروز حسین شمس (شمس ایلی) است كه از مهرماه 1336 تا سال 1389 یك نفس در روزنامه اطلاعات به كار خبر اشتغال داشت و در این سال بازنشسته شد. وی 28 اسفند سال 1313 (19 مارس 1935) به دنیا آمده است. استعداد حسین در روزنامه نگاری به حدی بود كه پس از یك سال، دبیر اخبار حوادث شهری و قضایی در روزنامه اطلاعات شد. قبلا احمد سروش (داستان نگار معروف) این سمت را داشت كه به نفع حسین شمس كنار رفت و گفت كه شمس بیشتر از او شایستگی این كار را دارد. حسین شمس خبرشناسترین روزنامه نگار ایرانی و بهترین ادیتور خبر و تنظیم صفحه و به ویژه صفحه اول است. نگارنده این ستون با این كه یك سال و چند ماه زودتر از حسین، وارد كار در روزنامه اطلاعات شده بود، سالها خبرنگار میزی بود كه شمس در صدر آن می نشست (رئیس میز بود). حسین در تشخیص اهمیت خبر نظیر ندارد و محال است خبر تنظیم نشده و بی خاصیت را به چاپخانه بفرستد. حسین از سال 1345 تا سال 1359 معاون اول سردبیر روزنامه اطلاعات بود. او كه در دوران دانشجویی از مخالفان سلطنت بود پس از براندازی 28 امرداد 1332 به همان دلیل از دانشکده مربوط اخراج شده بود كه بعدا تحصیلات عالی خود را تكمیل كرد. حسین كه 14 سال امور سردبیری اطلاعات را بدون قبول این عنوان انجام می داد، می گفت كه نمی خواهد از مقامات، دستور سانسور كردن بشنود. شمس اخبار دستوری را به چاپخانه نمی فرستاد و می گفت كه ناشر و یا سردبیر كل باید شخصا این كاررا انجام دهند، نه او . شمس كه سالها اطلاعات بین الملل را تنظیم می کرد، در دهه 1370 از سوی ناشران چند روزنامه تازه و از جمله روزنامه ایران دعوت به همكاری شد ولی نپذیرفت و كتبا پاسخ داد كه روزنامه نگاری را در اطلاعات آغاز كرده و در همین جا به پایان خواهد بُرد. شمس كه از موسسان سندیكای روزنامه نگاران كشور است در رعایت بی طرفی زبانزد است. او هرگز دعوت های رسمی را نپذیرفته و به مهمانی های دولتی نرفته تا مجبور شود خبر تبلیغی و بی خاصیت چاپ كند. با بازنشسته شدن شمس، اینک قدیمی ترین روزنامه نگار موسسه مطبوعاتی اطلاعات، بیژن نفیسی است که از سال 1350 بکار قلم در این موسسه پرداخته است. شمس پس از بازنشسته شدن، گویا در آمریکا با فرزندش زندگی می کند.
شمس طبق معمول همه روزه، در اطاق صفحه بندی روزنامه اطلاعات دستور بستن صفحه اول روزنامه را به حاج کاظمی می دهد. در عکس (که اواخر دهه 1340 گرفته شده است)، میرداودی از کارکنان صفحه بندی که ریاست آن با عباس مژده بخش بود دیده می شود. تا نیمه دوم دهه 1350، هنوز روزنامه اطلاعات با لاینوتایپ (ماشین تولید سطور سربی) حروفچینی می شد. این سطور به صورت ستون در می آمد و با تیتر مربوط و بر حسب اهمیت خبر و یا سیاست سردبیر در بالا و یا گوشه ای از صفحه قرار می گرفت. صفحه، پس از تکمیل در چارچوب فلزی خود به حد کافی محکم می شد. سپس این مجموعه را زیر ماشین پرس قرارمی دادند و حروف که هم سطح بودند در یک ورقه ساخته شده از نوعی پلاستیک، شبیه چرم فرو می رفتند و ماشین سیلندرساز این فرورفتگی هارا با سرب مذاب پر می کرد و سیلندر به ماشین چاپ بسته می شد و .... در این روش، همانند صفحه بندی الکترونیک کنونی، تغییر و اصلاح مطالب و جا به جا کردن آنها پیش از آنکه صفحه زیر ماشین پرس رود آسان بود و حضور سردبیر و یا معاون او در اطاق صفحه بندی به همین دلیل بود. روزنامه اطلاعات 24 سال پس از جهان غرب سیستم حروفچینی و صفحه بندی خودرا تایپ ستینگ و لی اوت (چسبانیدن مطلب پرینت گرفته شده بر نوعی کاغذ شطرنجی) کرد و این کاررا هم از اطلاعات انگلیسی (تهران جرنال) آغاز کرد. تایپ ستینگ در فوریه 1954 در آمریکا و اروپا وارد بازار شده بود و مشکل آلوده شدن به مرکب و سرب و استنشاق بخار آن را نداشت. روزنامه های ایران تقریبا بموازات کشورهای پیشرفته، از اواخر دهه 1980 مجهز به حروفچینی و صفحه بندی کامپیوتری (تمام الکترونیک) شده اند.

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
کُپی روی جلد شماره 92 مجله روزنامک (28 اسفند 1400)



    
    ادیشن آنلاین این مجله در این آدرس:
    www.rooznamak-magazine.com
    
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
قتل روزنامه نگار اینوستیگیتیو اسلواکیا و تظاهرات دنباله دار یک ماهه هموطنان او و کناره گیری دولت ـ رویدادی بی سابقه
یان و نامزدش مارتینا

در قرون 20 و 21 چندین روزنامه نگار اینوستیگیتیو (اصطلاحا؛ روزنامه نگار در نقش کارآگاه) مقتول شدند و عمدتا در روسیه، ولی هیچیک از این موارد به تظاهرات عمومیِ یک ماهه و اجبار نخست وزیر کشور و کابینه او به کناره گیری منجر نشده بود که قتل Jan Kuciak (یان کوچیاک) شهروند جمهوری اسلواکیا Slovakia که یک روزنامه نگار اینوستیگیتیو بود و فساد مالی مقامات دولتی و تقلّبات مالیاتی آنان را جستجو می کرد و انتشار می داد چنان شد. جسدِ «یان» و نامزدش ـ مارتینا 25 فوریه 2018 در خانه آنها در حومه شهر براتیسلاوا Bratislava به دست آمد که گلوله خورده بودند. این دو از 22 فوریه در خارج از خانه دیده نشده بودند.
    در پی انتشار گزارش قتل این دو، مردم جمهوری اسلواکیا (اسلواکی) که با نام و کار «یان کوچیاک» آشنا بودند در 35 شهر این کشور به خیابانها ریختند و خواهان برکناری دولت شدند. سرانجام 15 مارس (24 اسفند 1396) روبرت فیچو نخست وزیر اسلواکیا و کابینه اش کناره گیری کردند ولی معترضین از خیابانها خارج نشده و خواستار انحلال پارلمان و انتخابات زودهنگام نیز شده اند.
    یان کوچاک، سرگرم تهیه یک گزارش تحقیقی درباره فساد مالی منتسب به مقامات دولتی اسلواکیا و ارتباط احتمالی آنان با عده‌ای بازرگان و یک مافیای ایتالیایی بود که به همراه نامزدش مارتینا در خانه اش در حومه شهر براتیسلاوا ـ پایتخت اسلوکی به قتل رسید.
    
گوشه از تظاهرات مردم اسلواکیا در اعتراض به قتل روزنامه نگار خود

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
سایر ملل
خودكشی امپراتور چین با 200 تن از درباریان و پایان یك دودمان
قبور پادشاهان دودمان «مينگ» در نزديكي پكن


     19 مارس سال 1644 میلادی «سی سانگ» امپراتور وقت چین از دودمان مینگ پس از این كه شنید یك مقام این كشور از راه خیانت یكی از دروازه های پكن را به روی نیروهای شورشی «لی زی چنگ» كه شهر را محاصره كرده بودند گشوده و شورشیان وارد شهر شده اند خودكشی كرد و متعاقب او دویست تن از اعضای خاندان و درباریان او دست به خودكشی زدند تا اسیر و تحقیر نشوند و با خودكشی آنان حكومت سلسله مینگ بر چین كه 276 سال طول كشیده بود پایان یافت و سلسله «كوینگ» كه از منچوها بود و آخرین دودمان سلطنتی چین بشمار می رود روی كار آمد. دودمان كوینگ در 1911 منقرض شد.
    دودمان مینگ در سال 1368 میلادی با بركنار كردن خاندان چنگیزیان (مغول ها) بر جای انها نشست و پایتخت چین را در «بی جینگ Beijing به معنای پایتخت شمالی (پكن ــ پایتخت مغول ها) تثبیت كرد. این دودمان دیوار چین را به منظور جلوگیری از رخنه مغول ها تعمیر و تقویت كرد. دست اندازی ژاپنی ها به شبه جزیره كره و نیز فساد اداری (فساد دولتی) باعث تضعیف این دودمان شده بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
قتل لاسال



    رنه ـ رابر لاسال Rene – Robert La Salle كه مالكیت دولت فرانسه را بر مناطق مركزی ایالات متحده امروز بر قرار كرده بود 19 مارس سال 1687 در تكزاس امروز هنگامی كه در جستجوی دهانه رود «می سی سی پی» بود ـ جایی كه به خلیج مكزیك می ریزد ـ به دست یكی از همراهانش كشته شد. لاسال منطقه طرفین رود می سی سی پی را به نام لوئی 14 پادشاه وقت فرانسه «لوئیزیانا» اسم گذاری كردکه هنوز این نام در منطقه جنوبی آن باقی است.
    لاسال از طریق كانادا دست به اكتشاف مناطق مركزی آمریكای شمالی از شیكاگو تا دلتای می سی سی پی زده بود. وی نخستین اروپایی بود كه به رودخانه اهایو رسید. او مركز تجسس خود را در سن لوئی كه اینك شهر بزرگی است مستقر ساخته بود . لاسال نخست تصور می كرد كه می سی سی پی به خلیج كالیفرنیا می ریزد ولی بعدا كه طول این رودخانه را طی كرد به اشتباه خود پی برد.
    علت قتل او این بود كه گروه او راه را گم كرده بودند و یكی از همراهان كه به این لحاظ كنترل اعصاب خود را ازدست داده بود لاسال را كشت.
    لاسال بر خلاف مهاجران انگلیسی كه سرخپوستان را می كشتند با ایشان دوستی می كرد و روابط حسنه داشت و از همان زمان سرخپوستان متحد فرانسه بودند و در جنگ با انگلیسی ها به فرانسویان كمك می كردند.
    130 سال بعد از استقرار فرانسویان در امریكای شمالی دولت واشنگتن لوئیزیانا را از دولت ناپلئون خریداری كرد.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
جنگ سرد (مبارزه در ابعاد سیاسی ـ اقتصادی و فرهنگی)؛ ریشه، تعاریف و ابزارهای آن
دولت لندن که در پی تماس های دوران صفویه و مبادلات تجاری دوران زندیه، از سال 1800 و پس از فرستادن چند حقیقت یاب ازجمله سِر جان ملکم، نسبت به ایران نظر خاص دارد و در دهه گذشته بخش فارسی برتلویزیون بی بی سی افزوده است در مارس 2009 اعلام کرد که تصمیم گرفته است مطالب بی بی سی فارسی را به متقاضیان درون مرز «ای ـ میل» هم کند.
    این تصمیم در همان ماه دستمایه چند تفسیر قرارگرفته بود که نوشته بودند پخش رادیو تلویزیونی امری ظاهرا عادی و توجه به آن اختیاری است ولی ارسال ایمیل حکایت از اصرار دارد و .... در این تفسیرها؛ تعاریف، ریشه و تغییرات جنگ سرد تحلیل شده و ازجمله چنین آمده بود: با استفاده از ماهواره های اجاره ای و شبکه رایگان اینترنت، هزینه یک جنگ سرد اینک به مراتب کمتر از خرید 12 دستگاه تانک و بکاراندازی آنها است. به علاوه، نتیجه یک جنگ سرد، قابل پیش بینی است ولی نمی شود سرانجام یک تعرض نظامی را از قبل دقیقا در نظر گرفت. مثال: تعرض ناپلئون و هیتلر به روسیه، جنگ ویتنام، و ....
    استادان علم سیاست (حکومت)، جنگ سرد را جدا از جنگ گرم نمی دانند زیرا که هدف از این دو جنگ یکسان است و به زانو درآوردن طرف مقابل، وادارکردن آن به تسلیم، دریافت امتیاز و ....
    
Walter Lipman

واژه مرکّب «جنگ سرد» 16 اپریل 2007 شصت ساله شد که برای نخستین بار در این روز (16 اپریل) در سال 1947 برنارد باروک (باروخ ـ در تلفظ عِبری) مشاور هری ترومن رئیس جمهور وقت آمریکا در یک سخنرانی رسمی آن را به زبان آورد و «والتر لیپمن» مقاله نگار یهودی مطبوعات آمریکا عنوان تالیف اکتبر سال 1947 خود قرارداد و به مفهوم درگیری لفظی، تشنّج ممتد و خصومت میان دو قدرت (در ابعاد سیاسی ـ اقتصادی و فرهنگی) عمومیت یافته است. پیش از باروک و لیپمن، «جورج اورول» روزنامه نگار انگلیسی در مقاله ای که در 19 اکتبر 1945 انتشار یافت بدون بکار بردن واژه مرکّب «جنگ سرد»، نوشته بود: بکارگیری بمب اتمی از سوی آمریکا در جنگ با ژاپن، سایر دولتها را به اندیشه داشتن آن فرو برده و با توجه به قدرت تخریبی این بمب بکاربردنش آخرین گزینه خواهد بود و بنابراین؛ از این پس، درگیری ها به صورت سرد (اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ـ نطق، نوشته و مصاحبه) و بدون بکار بردن نیروی نظامی خواهد بود مگر اینکه یکی از دو طرف بسیار ضعیف، یک سرزمین تقسیم شده و یا پرآشوب و مملو از اختلافات داخلی باشد. جنگ سرد قرن بیستم اندکی پس از پایان جنگ دوم جهانی میان دو قدرت بزرگتر وقت ـ مسکو و واشنگتن ـ آغاز شد و تا پایان سال یکم دهه 1990 ادامه یافت. این دو قدرت در طول جنگ سرد دو بار در آستانه تبدیل آن به جنگ اتمی قرارگرفتند: بحران بر سر برلین که مسکو به آمریکا، انگلستان و فرانسه اولتیماتوم داده بود از غرب برلین خارج شوند و بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962 که هر دو مورد (از ترس سلاح اتمی) به سازش منتهی شد.
    جنگ سرد به مفهوم امروز ـ که استفاده دو دولت و یا دو گروه از نفوذ و بکارگیری قدرت سیاسی در سطح جهان و یا منطقه (از نوع جئوپولیتیک) علیه طرف دیگر است ـ در حقیقت از تئاتر جاسوس های انگلستان و روسیه در قرن 19 بر سر افغانستان آغاز شده است که کار جاسوس ها هم گوشه ای از جنگ سرد است. بازنده جنگ سرد نیمه قرن نوزدهم، ایران بود که در سال 1857 بخش خاوری خود (غرب افغانستان امروز ازجمله هرات) را از دست داد زیرا که در جریان آن جنگ سرد، دربار ایران به ساز مسکو بیش از لندن می رقصید.
    اصطلاح جئوپولیتیک از سال 1897 و از تالیف «فردریک راتسل» استاد آلمانی گرفته شده و عمومیت یافته که در این تالیف به تشریح تاثیر وضعیت جغرافیایی بر سیاست پرداخته بود. جنگ سرد مسکو و واشنگتن از 1946 و از زمانی علنی شد که شوروی که هنوز نیروهای خودرا از ایران بیرون نبرده بود مانع از ادامه حرکت عناصر سه لشکر ایران به سوی آذربایجان و پایان دادن به فتنه پیشه وری شده بود. «جورج کِنان» دیپلمات و اندیشمند آمریکایی همان وقت یک تلگرام طولانی از مسکو به واشنگتن مخابره کرد و با انتشار مفاد آن در رسانه های آمریکا جنگ سرد علنی شد و شدت یافت و .... شوروی با قطع حرکت نیروهای نظامی ایران به سوی آذربایجان در نیمه راه، اعلامیه سال 1943 سران سه دولت در تهران را نقض کرده بود.
    
George Kennan

در آغاز کار، ابزار اصلی جنگ سرد عبارت بودند از نطق و نوشته ها، وارد آوردن اتهام، تهدید و اخطارها، قهر و آشتی ها و اعمال محدودیت ها و محاصره غیر نظامی. رسانه ها وسیله انتقال آنها بودند که به تدریج رو به تکامل گذاردند و دروغ پراکنی و تحریک، سپس تضعیف وحدت ملی و ایجاد نارضایی داخلی، حملات ایدئولوژیک و تضعیف فرهنگی و ... بر آنها اضافه شدند. تکامل تکنولوژی مخابرات و دیجیتال به جنگ سرد دولتها چهره تازه ای داده است و آخرین تحول در آن، بمباران کشور مورد هدف با افزایش رادیو ـ تلویزیونهای ماهواره ای، وبسایت ها و نیز ایمیل مطالب آنها و نیز «سوشل نت ورک ها» بوده است. رادیو تلویزیونهای مربوط کار خودرا با انتشار مطالب معمولی آغاز می کنند و پس از جلب مخاطب به راه اصلی می روند.
    تاریخ نظامی نشان می دهد که هر جنگ آتش بیار هم داشته است و به مرور و در جریان هرجنگ، هر تبعه که عالما عامدا به مساعی دشمن کمک کرده «خائن» بشمارآمده است واین اتهام به تدریج قانون و ضابطه شده است [که البته اثبات آن با دادگاه است و اتهام دلیل اثبات جرم نیست.]. اعدام ویلیام جویس انگلیسی (لرد هاوـ هاو) گوینده رادیو آلمان در دوران جنگ جهانی دوم به حکم یک قاضی انگلستان در سال 1946 به جرم خیانت به وطن، محکومیت بانو میلدرد گیلارز و ایوا توگوری گویندگان آمریکایی رادیوهای برلین و توکیو به زندان طولانی از این دست بوده اند و ....
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
جنگ قدرت در پاکستان در زمستان 2009 ـ نواز شریف ظاهرا برنده این جنگ بود
نواز و شهباز شریف؛ ایستادگی در برابر زور
تظاهرات پاکستانی ها در پی محروم شدن نواز شریف (نخست وزیر پیشین که با کودتای ژنرال مشرف برکنار و از وطن تبعید شده بود) و رهبر یک شاخه حزب مسلم لیگ و برادرش شهباز از احراز مقام انتخابی و انتصابی که به برقرار شدن نظم تازه در پاکستان کمک بسیار کرده اند 16 مارس 2009 به نتیجه رسید و با هر سه خواست فوری او موافقت شد تا برنامه راهپیمایی طولانی صدها هزار نفری 18 مارس خود از پنجاب به اسلام آباد را لغو کند که چنین شد. نواز شریف که در کناره گیری ژنرال مشرف و اعاده حقوق اساسی سهم عمده داشته است خواسته بود:
    1 ـ افتخار محمد چودری 61 ساله قاضی بلوچ و رئیس پیشین دیوان عالی پاکستان که در سال 2007 به تصمیم ژنرال مشرّف برکنار شده بود به مقام خود بازگردد. افتخار محمد در آن سال اعلام حالت فوق العاده در پاکستان را عملی مغایر اصول قانون اساسی خوانده بود که ضدیت آشگار با تصمیم رئیس جمهور وقت (مشرّف) بود. بعلاوه، حاضر نشده بود که انتخاب مجدد اورا به ریاست جمهوری به صورتی که انجام شده بود قانونی اعلام دارد.
    2 ـ رای دیوان عالی (که تحت فشار آصف علی زرداری رئیس جمهور صادر شده) و طبق آن وی و برادرش شهباز ـ بزرگ وزیر ایالت پنجاب ـ از احراز مقام انتصابی و انتخابی محروم شده اند تجدید نظر و لغو شود و فرماندار انتصابی پنجاب که در پی صدور آن رای برجای برادرش نشسته که منتخب مردم بود احضار شود. محافل حقوقی جهان قبل از آغاز تظاهرات، رای دیوان عالی پاکستان مبنی بر محروم کردن دو برادر شریف از احراز مقام را عملی غیر دمکراتیک خوانده بودند.
    3 ـ دستور رئیس جمهور (زرداری) مبنی بر منع برگزاری اجتماعات و انجام تظاهرات که تنها وسیله ابراز مخالفت مردم است لغو شود.
    یوسف رضا گیلانی نخست وزیر وقت پاکستان دو روز پیش از آغاز راهپیمایی طولانی (به سبک گاندی) با هر سه خواست موافقت کرد و برنامه راهپیمایی طولانی که ژنرال کیانی فرمانده وقت ارتش را نگران کرده بود لغو شد. ارتش در مقابله با مردم در جریان این تظاهرات تردید داشت.
    نواز شریف در پی این پیروزی به طرح خواست دیگر خود که سال ها روی آن پافشاری کرده پرداخت و خواستار لغو اصلاحیه هفدهم قانون اساسی پاکستان و بازگردانیدن اختیارات حکومتی به نخست وزیر شد زیرا که پاکستان همانند انگلستان باید حکومت پارلمانی داشته باشد. ژنرال مشرّف در سال 2003 اصلاحیه هفدهم را پیشنهاد کرد و به استناد آن اختیارات نخست وزیر را به خود که در آن زمان رئیس جمهوری بود منتقل ساخت. حال انکه این اصلاحیه در تباین با اصول دیگر قانون اساسی پاکستان بود. یکی از هدف های تظاهرات دامنه داری که منجر به کناره گیری ژنرال مشرف شد بازگرداندن اختیارات دولتی به نخست وزیر بود که زرداری پس از انتخاب شدن (با کمک نواز شریف) به ریاست جمهوری حاضر نشد از دیوان عالی بخواهد که اصلاحیه 17 را که مغایر سایر اصول قانون اساسی است لغو کند.
    
پيروزي قاضي بلوچ؛ افتخار محمد چودري

طبق گزارش های منتشره در مارس 2009، با این خواست نواز شریف هم موافقت و قول ارسال دادخواست به دیوان عالی داده شد. با این پیروزی ها، نواز شریف دفعتا به مرد شماره یک سیاسی پاکستان مبدل شد.
     بانو کلینتون وزیر امور خارجه وقت امریکا و همچنین وزیر امور خارجه انگلستان در روزهای 16 و 17 مارس 2009 هرکدام دو بار تلفنی از نواز شریف خواسته بودند که مذاکره و سازش را بر ادامه تظاهرات خیابانی مقدم دارد مخصوصا که دو روز مانده به اجرای برنامه راهپیمایی بزرگ، در یک انفجاری انتحاری در راولپندی دست کم 14 تن کشته شده بودند. این دو وزیر قبلا تلفنی با زرداری مذاکره کرده بودند.
    نواز شریف در مکالمات تلفنی با وزیران امور خارجه آمریکا و انگلستان، اعمال نفوذ شخص آصف علی زرداری رئیس جمهوری وقت (شوهر بی نظیر بوتو متوفی) را در صدور رای دیوان عالی مبنی بر محرومیت او و برادرش از احراز مقام موثر اعلام کرده و آن را نوعی میزپرستی و تخلیه میدان خوانده بود. حال آنکه زرداری قبلا خود متهم به سوء استفاده مالی شده بود و به «آقای ده درصد پورسانت» معروف است. با لغو حکم سال 2007 ژنرال مشرف مبنی بر برکناری افتخار محمد چودری و ده قاضی دیگر، رئیس دیوان عالی که حکم محروم کردن نواز و شهباز شریف را از هرگونه مقام تایید کرده بود بازنشسته شد.
شادي 16 مارس 2009 در پي پيروزي

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
عرب ها در مسکو
ديدار ظاهرا صميمانه علي عبدالله صالح رئيس جمهور وقت يمن با پوتين در مسکو (24 فوريه 2009 = اسفند 1387)

نگاهی به دیدارهای سیاسی ـ اقتصادی سال 1387 هجری خورشیدی نشان می دهد که در این سال، مسکو بیش از هر وقت دیگر در طول دو دهه بیش از آن، مهمان عرب داشته بود.
    برخی از رسانه های نوشتاری که به این موضوع توجه کرده بودند از این دیدارها، فیچر مصوّر تنظیم کرده بودند، از دیدار «پرنس بَندَر» از كشور سعودی، عبدالله پادشاه اردن و اسد رئیس جمهور سوریه تا علی عبدالله صالح رئیس [سابق] كشور یمن. بر این فیچرهای مصوّر عنوان هایی ازجمله «نگاه تازه عرب ها به كرملین» گذارده بودند، زیرا كه دولت های عربی پس از یك وقفه نزدیك به 20 ساله باردیگر متوجه روسیه شده بودند.
    از این عكس ها و زیر نویس آنها چنین بر می آمد كه عرب ها منافع درازمدت خودرا ـ به موازات دوستی و اتحاد با آمریكا ـ در داشتن روابط نزدیك با روسیه تشخیص داده بودند و احتمالا برای اینکه روسیه به منطقه آنان نزدیكتر، جنگ افزارهایش ارزانتر و خواستهایش كمتر است و سابقه دوستی طولانی با برخی از آنها ازجمله یمن، عرب های شمال آفریقا و سوریه دارد و همچنین با عراق از زمان کودتای عبدالکریم قاسم تا چند سال مانده به پایان کار حکومت صدام حسین. در این فیچرهای مصوّر آمده بود که صدام حسین در جریان ماجرای کویت متوجه اشتباه خود و نزدیک شدن بیش از حد به غرب شده بود.
    نتیجه گیری این فیچرها از اوضاع جهان چنین بود که انسان قرن 21 که باسواد، آگاه و دیجیتالی شده در جستجوی رسیدن به مدنیّت واقعی، حقوق انسانی کامل و برابری ها خواهد بود و منتفر از فساد دولتی، جرائم اداری، بوروکراسی و نیرنگ و ریا. بنابراین، تحولات بعدی در راستای رسیدن به این هدف ها خواهد بود و مسئله روسیه که دومین صادرکننده اسلحه، نفت و گاز طبیعی است با جمعیتی نسبتا کم و حدود 145 میلیون تن، بوروکراسی و فساد اداری ـ اقتصادی است. روسیه به لحاظ وسعت، بزرگترین کشور جهان است و این وسعت زیاد ممکن است در آینده برایش درد سرساز شود.
ديدار بَندَر شاهزاده سعودي در کرملين با مدوديف


    
اسد با مدوديف درحال مذاکره در کرملين


    
در آن سال عبدالله پادشاه اردن هم که پاي بر جاي پاي پدرش مي گذارد به مسكو شتافته بود!

 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
تاریخ از نگاهی به تصویر



    بانو «میشلین كالمی ری» وزیر امور خارجه سویس که به رغم مخالفت آمریكا به تهران سفر کرده بود، هفدهم مارس 2008 (اسفند 1386) با محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت دیدار كرد (عكس بالا) و قرارداد صدور پنج میلیارد و پانصد میلیون متر مكعب گاز طبیعی از ایران به سویس امضاء شد. انجام این معامله در شرایط «فشار اقتصادی غرب به ایران» باعث تعجب بسیاری از اصحاب نظر شده بود. این محافل گفته بودند: ایران با این معامله، با روسیه كه عملا تأمینِ بخشی از گاز مصرفی اروپا را در انحصار خود گرفته به رقابت دست زده است. [مبادلات بانکی و معاملات نفتی ایران و اروپا از سال 2012 مشمول تشدید تحریم ها قرارگرفته بود].
    



    بانو «آنگلا مركل» صدراعظم آلمان در نیمه مارس 2008 برای یک دیدار رسمی به اسرائیل رفته بود. این عكس، كه اورا با شمعون پرِز وزیر امورخارجه وقت اسرائیل نشان می دهد مورد تفسیر و اظهارنظر بسیاری از مقاله نگاران رسانه ها قرار گرفته بود.
 نقل این مطلب بدون ذکر نشانی پایگاه و نام مولف (نوشیروان کیهانی زاده) ممنوع است زیرا که نتیجه تحقیقات شخص وی و نظر اوست.
برخی دیگر از رویدادهای 19 مارس
  • 721:   در چنین روزی در 721 سال پیش از میلاد در بابل (جنوب عراق امروز) ماه گرفتگی مشاهده شد كه آن را ثبت كردند و سفالنبشته آن كه شرح ماجراست به دست آمده است.
        
  • 1279:   مغول ها با وارد آوردن شکست به ارتش چین، به حکومت دودمان «سونگ» بر این کشور پایان دادند و حکومت چین را به دست گرفتند.
        
  • 1571:   اسپانیایی ها مانیل امروز را به عنوان پایگاه استعمار خود بر فیلیپین انتخاب كردند كه همه این سرزمین به نام فیلیپ پادشاه وقت اسپانیا «فیلیپین» نامگذاری شده است.
        
  • 1628:   مهاجرنشین انگلیسی ماساچوستس در آمریكای شمالی تاسیس شد.
        
  • 1748:   قانون تبعه خواندگی (نچرالیزیشن) انگلستان به یهودیان امكان داد كه به آمریكای شمالی مهاجرت كنند.
        
  • 1918:   فدراسیون آمریکا واقع میان دو اقیانوس اطلس و آرام بر حسب عرض جغرافیایی، ساعت بندی شد که فاصله زمانی میان شرق و غرب آن سه ساعت است برای مثال: وقتی که ساعت در شرق آمریکا (شهرهای واشنگتن، نیویورک، بوستون، اتلانتا و ...) 9 بامداد باشد در لس آنجلس، سانفرانسیسکو و سیاتل 6 بامداد است.
        
  • 1931:   قمار و ایجاد قمارخانه در استیتِ نوادای آمریکا قانونی شد.
        
  • 1938:   «لازارو كاردناس» رئیس جمهوری مكزیك منابع نفت و صنایع مربوط را در این كشور ملّی اعلام و اموال مؤسسات خارجی فعال در این صنایع را مصادره كرد و دست به فروش نفت به آلمان (دولت نازی) زد. در دهه های سوم و چهارم قرن 20، مكزیك دومین كشور تولید كننده نفت در جهان بود.
        
  • 1942:   رئیس جمهوری وقت آمریكا دستورالعملی صادر كرد كه به دلیل ورود این كشور به جنگ جهانی دوم مردان 45 تا 64 ساله آمریكایی هم باید برای خدمات غیر رزمی ثبت نام كنند.
        
  • 1945:   در نتیجه حمله انتحاری (كامیكازی) یك خلبان ژاپنی در آبهای ژاپن به ناو هواپیمابر آمریكاییِ USS Franklin نزدیک به 800 تن از افراد نیروی دریایی آمریكا كشته شدند و به این ناو زیان سنگین وارد آمد.
  • 1945:   هیتلر (چند هفته پیش از افتادن شهر برلین به دست روس ها و پایان کار رایش سوم) دستور العملی صادر كرد كه بر پایه آن باید همه موسسات تولیدی آلمان كه ممكن بود مورد استفاده فاتحان جنگ جهانی دوم قرار گیرند منهدم شوند. این دستورالعمل در تاریخ، به Nero Decree معروف شده است.
        
  • 1962:   پایان جنگ استقلال الجزایر از استعمار فرانسه رسما اعلام شد.
        
  • 1965:   دكتر سوكارنو رئیس جمهوری اندونزی همه شركتهای نفتی خارجی در آن كشور را ملی اعلام كرد. همین اقدام بر مخالفت غرب با او افزود و ژنرال سوهارتو تشویق به كودتا بر ضد وی شد.
        
  • 1974:   (آخرین روز اداری سال 1352هجری خورشیدی) نخست وزیری وقت ایران دستور رایگان شدن امور بهداشتی در کشور را دریافت کرد.
        
  • 2010:   سرهنگ رسول قربانی رئیس بخش رسیدگی به جرایم جنایی آگاهی پلیس استان فارس نیمه شب در یک درگیری کشته شد. طبق اظهار یک مقام ارشد پلیس، وی در شیراز با اعضای باندی که کودکی را ربوده بودند درگیر شده بود.
        



  •  

    مطالعه این سایت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشانی کامل سایت و نام مولف آن) آزاد است، مگر برای روزنامه های متعلق به دولت و دستگاههای دولتی؛ زیرا كه مولف این سایت اكیدا «روزنامه نگاری» را كار دولت نمی داند. روزنامه عمومی به عنوان قوه چهارم دمكراسی باید كاملا مستقل از دولت و سازمانهای عمومی باشد تا بتواند رسالت شریف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com