Iranians History on This Day
روز و ماه خورشيدي و يا ميلادي مورد نظر را انتخاب و كليد مشاهده را فشار دهيد
ميلادي
   خورشيدي

 
29 جولای
 
جستجو:

 
 


 هديه مولف

اين سايت مستقل و بدون كوچكترين وابستگي؛ هديه ناچيز مولف كوچك آن به همه ايرانيان، ايراني تبارها و پارسي زبانان است كه ايشان را از جان عزيزتر دارد ؛ و خدمتي است ميهني و آموزشي كه خدمت به ميهن و هموطنان تكليف و فريضه است كه بايد شريف و خلل ناپذير باشد و در راه انجام تكاليف ميهني نياز به حمايت مادي احدي نبايد باشد، و نخواهد بود. انتخاب موارد براي نگارش و عرضه در سايت نظرشخص مولف است.
 

 










   لينک به اين صفحه  

مهمترين رويدادهاي ايران و جهان در طول تاريخ در اين روز 29 جولای
ايران
100 هزار تومان جايزه براي آوردن سر محمدعلي شاه قاجار
مجلس شوراي ملي درجلسه هشتم امرداد 1290 خود (29 جولای 1911) براي فرد و یا افرادی كه محمدعلي شاه مخلوع را دستگير و يا سرش را بیاورند يكصد هزار تومان (پول آن زمان) جايزه نقدی تعيين كرد. محمدعلي شاه قاجار که برکنار و تبعید شده بود براي پس گرفتن سلطنت با هزاران مرد مسلح از طريق ترکستان روسيه و با كمك اين دولت به ايران بازگشته بود.
    محمدعلي شاه که در سال 1872 به دنيا آمده بود پس از 53 سال عمر، بسال 1925 در تبعيد درگذشت. سلطنت او که پس از مرگ پدرش، مظفرالدين شاه در سال 1907 آغاز شده بود در سال 1909 و پس از تصرف تهران به دست مشروطه طلبان پايان يافت. سلاطین قاجار از ايلي مغول تبار به همين نام برخاسته بودند. در زمان این دودمان بود که ایران رو به زوال گذاشت و کوچک شد.
محمدعلي شاه قاجار

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساختمان پستخانه تهران و اهميت دولتي بودن آن
پستخانه ايران به نام «پستخانه جليله» از هفتم امرداد 1313 (29 جولای 1934) در ساختمان تازه خود [خیابان سپه سابق ـ سه راه خیّام) که پنجم امرداد گشایش یافته بود بکار روزمره پرداخت. كار ساختن اين عمارت با هزینه پانصدهزار تومان، شش سال طول كشيده بود. ایران نخستین کشور جهان است که پستخانه دایرکرده است. سابقه تاسيس پستخانه درايران به زمان داريوش (چهارم جولای سال 489 پیش از میلاد) باز مي گردد كه پستخانه آمريكا شعار 2500 ساله آن را بر سَردَر خود نصب كرده است. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران در اصل 44 خود، پُست را همانند راديو و تلويزيون، تلگراف و تلفن (مخابرات)، راه و راه آهن و ... دولتي (در مالکيت عمومي) و در اختيار دولت قرارداده است.
    پستخانه تنها موسسه دولت فدرال آمريکا در همه نقاط اين فدراسيون است که اموري ازجمله درخواست و دريافت گذرنامه هم در شعب آن صورت مي گيرد. پستخانه ايران از زمان آغاز بکار يک موسسه دولتي بود زيرا که بايد غير انتفاعي و صد درصد اطمينان بخش باشد و مراسلات و بسته هارا که امانات به شمار مي آيند به هر نقطه برساند و ماني اُردر (چک پستي) صادر کند. اين سازمان، طبق اصل 44 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به هيچ صورتي قابل واگذاري نيست مگر با بازنگري قانون اساسي، و ايجاد هرگونه تغيير در اصول يک قانون اساسي مستلزم رعايت تشريفات و ازجمله تاييد آن در رفراندم (از سوي اکثريت ملت) است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بهانه جويي و هموارساختن زمينه براي تعرض و تصرف ايران
29 جولاي سال 1941(هفتم امرداد 1320) دولت وقت ايران به اخطاريه 13 روز پيش انگلستان و شوروي كه اتباع آلمان را كه در خاك ايران بر ضد آن دو كشور فعاليت دارند اخراج كند پاسخ داد و اعلام داشت كه اتباع خارجي در ايران زير كنترل مقامات دولتي هستند و جاي نگراني نبايد وجود داشته باشد. اخطار دو دولت در حقيقت بهانه جويي براي تصرف ايران بود. دولت انگلستان قبلا به طور محرمانه به ژنرال «ويول» در هند دستور داده بود كه براي حمله نظامي به ايران به عراق نيرو بفرستد.
     همزمان، مطبوعات متفقين نيز براي آماده ساختن زمينه حمله نظامي به ايران و توجيه آن، در شماره هاي روزهاي آخر ماه جولاي 1941 خود، با يك مضمون، ايران را محل استقرار ستون پنجم هيتلر وانمود كرده و نوشته بودند كه ارتش ايران طبق نقشه محرمانه آلمان آماده حمله به قفقاز مي شود تا نيروهاي شوروي دراين منطقه از دو سوي تحت فشار قرار گيرند. اين روزنامه ها گزارش هاي اغراق آميز از قدرت و وسعت ارتش ايران منتشر كرده بودند. اين روزنامه ها بدون اين كه تكذيبيه هاي ايران را چاپ كنند در شماره هاي سه هفته اول ماه آگوست خود نيز به اين تبليغات خود ادامه داده بودند تا زمينه تعرض نظامي را هموار کنند زيراکه مردم اين کشورها نسبت به گسترش جنگ و گشودن هرگون جبهه تازه حساس شده بودند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دو برنامه هیتلر که مشترکا با ایران قفقاز را تصرف کنند با لو رفتن آنها و اشغال نظامی ایران با خیانت چند نظامی و دولتمرد، شکست خورد
23 جولای 1942 و ده ماه پس از خیانت چند نظامی و دولتمردِ دست نشانده و اشغال نظامی ایران از سوی متفقین و تقریبا بدون دفاع و ایستادگی مؤثر، هیتلر که تصرف نفت قفقاز (منطقه باکو) از برنامه های او از آغاز تعرّض به شوروی بود، طرح دیگری تنظیم کرد. طبق برنامه نخست، قراربود ارتش ایران با شعار پس گرفتن قفقاز که طبق قراردادهای گلستان و ترکمن چای به دولت تزاری روسیه داده شده بود، از جنوب وارد قفقاز شود و باکوی نفتدار و تا دهه سوم قرن 19 یک شهر ایران را تصرف کند. برپایه همان برنامه، هیتلر نیروی هوایی آلمان را از بمباران منابع نفت قفقاز ممنوع کرده بود. دو لشکر زرهی، یک لشکر پیاده و چند تیپ رومانیایی (متحد آلمان) با حمایت هزار هواپیمای نظامی مامور اجرای برنامه دوم هیتلر (طرح جولای 1942) شده بودند که عملیّات گُلِ کوهی Operation Edelweiss نامگذاری شده بود. ولی، کمک های ارسالی به روسیه از مسیر ایران اشغالشده و انتقال محصولات داخلی ایران به روسیه مانع پیروزی برنامه دوم هیتلر شد. آمریکا از دسامبر 1941 ـ هفت ماه پیش از طرح برنامه دوم هیتلر و سه ماه پس از اشغال نظامی ایران، گام به جنگ جهانی دوم گذارده بود.
    مطبوعات متفقين براي آماده ساختن زمينه حمله نظامي به ايران و توجيه آن، در شماره هاي جولاي 1941 خود، با يك مضمون ايران را محل استقرار ستون پنجم هيتلر وانمود كرده و نوشته بودند كه ارتش ايران طبق نقشه محرمانه آلمان و توافق سرِّی با رضاشاه آماده حمله به قفقاز مي شود تا در اين منطقه نيروهاي شوروي از دو سوي تحت فشار قرار گيرند (ايران از جنوب و آلمان از شمال غربی قفقاز). قفقاز تا سه دهه نخست قرن 19 بخشی از ایران بود.
     در این زمینه، دكتر ديويد اروين تاريخدان انگليسي گفته است كه طبق يك توافق ضمني و محرمانه با رضاشاه پهلوي كه از سال 1935 (1314 هجري خورشیدی) تقريبا خود را از سلطه و نفوذ انگلستان خارج ساخته بود، هيتلر تصميم داشت که با كمك ارتش ايران خاورميانه و هندوستان را از دست انگلستان خارج سازد و در عوض منطقه تاجيک نشين افغانستان و اراضي ديگري در شمال و غرب را به ايران بازگرداند تا امپراتوري پارسيان احياء شود و مانع ورود قدرت های دیگر به خاورمیانه و غرب آسیای جنوبی. او گفته بود که منظور هيتلر از تعرّض به شوروي نه تنها انهدام مارکسیسم که داشت فراگیر می شد بلکه از مسیر قفقاز رسيدن به خاورميانه و آسیای جنوبی و کوتاه کردن دست دولت لندن از این مناطق بود. هیتلر به بهانه حمایت از نظامیان ایتالیا، رومل ـ بهترين ژنرال آلمان را به شمال آفريقا فرستاد تا با تصرف اين منطقه و ازجمله مصر، از اين طريق وارد سرزمين هاي عربي غرب آسيا شود. به عبارت ديگر، قرار بود ارتشهاي آلماني از طريق قفقاز و مصر خود را به منطقه نفتخيز خاور ميانه برسانند و مآلا ایران کوچک شده باردیگر امپراتوری پارسیان شود که وجود چنین قدرتی مانع ورود استثمارگران خواهد بود.
     دولت لندن که از برنامه اول هیتلر آگاه شده بود سرگرم اقدام براي برکناری رضاشاه و اشغال نظامي ايران شده بود (و اين اقدامات چيزي جز تطميع برخي مقامات نظامي و دولتي تهران نمي توانست باشد). توطئه مُرخص کردن سربازان وظیفه پادگانها و ... در چارچوب همين اقدامات بود.
     برای اجرای همین برنامه، در جولاي 1941 (اَمُرداد 1320)، چرچيل نخست وزير وقت انگلستان با ارسال يك تلگرام سِرّي به ژنرال «آرچيبالد ويول Archibald Wavell» فرمانده وقت نيروهاي انگليسي در هندوستان، به وی اطلاع داد كه حمله نظامي به ايران قطعي است و واحدهاي لشكر 9 هندوستان بايد تا ده روز ديگر به بصره برسند. به كشتي هاي حامل آنان دستور دهيد كه با آخرين سرعت حرکت کنند. در این عملیات نظامی، روس ها به رغم بودن زیر آتش هیتلر، به ما کمک خواهند کرد. همچنین ما بايد براي خنثي ساختن ناوگان ايران، روشي در پيش گيريم كه برايمان گران تمام نشود، نگراني من از كشتي هاي زره دار ايران از همان زماني است كه برخلاف سياست ما، موسوليني به ايجاد اين ناوگان براي ايران كمك كرد. [اواخر آگوست 1941 انگليسي هاي مقيم آبادان ـ کارکنان کمپانی بی پی، به اشاره لندن افسران كشتي هاي نظامی ايران را با طرح نيرنگ به يك مهماني به باشگاه خود دعوت كردند و به دام خود انداختند، سپس در جريان ميهماني كشتي هاي بدون افسر و فرمانده را غرق و يا تصرف كردند. نیرنگ انگلیسی از این قرار بود که با سر و صدای زیاد گفتند که از لندن تلگراف رسیده که رئیس پالایشگاه ـ که زنش در انگلیس بود ـ دارای فرزند شده و به این مناسبت مهمانی بزرگی با حضور بزرگان منطقه در باشگاه نفت ترتیب داده خواهد شد و ....].
     ژنرال ویول که بعدا فیلدمارشال و فرماندار هندوستانِ انگلیس شد، قبلا در جنگ با پشتون ها در پیشاور، در جنگ با بوئرها (هلندی تباران آفریقای جنوبی)، جنگ جهانی اول در جبهه فرانسه که در اینجا زخمی شد، در جنگ دوم در جبهه شمال آفریقا که در اینجا از مارشال رومل آلمانی شکست خورد شرکت کرده بود. ویول ـ آنگونه که از یادداشت هایش برمی آید، به چرچیل یادآور شده بود که باید از راههای دیگر ارتش نیرومند [وقت] ایران را خنثی کرد زیراکه ایران یک کشور کوهستانی و رضاشاه ـ گرچه سالخورده، ولی یک ناسیونالیست سختگیر است و دارای دوستدار فراوان در میان مردم.
     چرچیل که درصدد خرید چند افسر ارشد ایران با کمک سیاست مداران و دولت مردان داخلی تحت نفوذ دولت لندن بود با دریافت تذکر «ویول» بر تلاش خود در این زمینه افزود و موفق شد و گرنه از واحدهای لشکر 9 هندوستان که از مرز کرمانشاه و خوزستان در غرب و بلوچستان در شرق وارد ایران شدند و نیز چند واحد خسته و فرسوده روس کاری ساخته نبود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
قانون جنگ دفاعي پارسيان و بخشنامه شماره 227 استالين
ُStalin
بخشنامه نظامي شماره 227 استالين رهبر وقت جماهير شوروي بامداد 28 جولاي 1942 خطاب به يكايك افراد مسلح اين كنفدراسيون صادر شد كه در آن عقب نشيني سرباز در نبرد دفاعي ميهني وقت را بدون دريافت دستور كتبي فرماندهان ارشد ((از مسکو) ممنوع و مجازات تخطّي از اين بخشنامه را اعدام فوري تعيين كرده بود. (در قانون جنگ؛ دفاع در برابر تجاوز بيگانه، نبرد ميهني = مقدس عنوان گرفته است.). ظهر همان روز، راديو مسكو كه صداي آن از بلندگوهاي سربازخانه ها و قرارگاهها براي شنيدن نظاميان پخش مي شد به تفسير اين بخشنامه كه آن را لازم و حياتي خوانده بود پرداخت و گفت: پارسيان با چنين قانوني به مدت 12 قرن يك امپراتوري بزرگ داشتند و 225 سال تنها ابرقدرت جهان بودند. در آن سرزمين دو بار از اين قانون تخطي شد و امپراتوري آنان موقتا از دست رفت؛ يك بار در برابر تعرض اسكندر و بار ديگر در برابر مسلمانان عرب و فاصله ميان اين دو مورد بيش از نهصد سال بود. بار دوم، ايرانيان پرچم نظامي خودرا كه برايشان مقدس بود ازدست دادند. ما (روسها) نبايد از برابر آلماني ها فرار كنيم. آنان بدون دليل و منطق و بدون اينكه مورد تهديد ما قرار گرفته باشند سرزمين مان را مورد تجاوزي بسيار خشن قرارداده اند و دفاع ما يك ايستادگي مقدس، مشروع و ميهني است و بنابراين نبايد به خاطر زنده ماندن موقت و به بهاي به كشتن دادن ديگران و انهدام وطن، از برابر متجاوز بگريزيم. با فرار و كرنش، تعرض متوقف نخواهد شد و ....
    اين بخشنامه و گفتار كه ورقي از تاريخ جنگهاي ميهني را تشكيل داده است سبب شد كه روسها بايستند و تجاوزگر را نابود سازند. بوروكراسي (ساختار اداري غير علمي و اصطلاحا: من درآوردي)، فساد مقامات بالا، خودخواهي و فقر تفكر ميهني و عمومي؛ شوروي را از درون فروپاشانيد، نه تعرض خارجي و ....
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
عباس اسکندري: پارلمان ايران جاي «تقي زاده» نمي تواند باشد
عباس اسکندري
عباس اسكندري نماينده حزب کمونيست توده در مجلس در جلسه هشتم مرداد 1326 (در آن سال مصادف با 29 جولاي 1947) با عضويت حسن تقي زاده در مجلس مخالفت كرد و گذشته تقي زاده از اتهام مشاركت در قتل آيت الله بهبهاني تا تحصن در سفارت انگلستان، حمايت از تمديد قرارداد نفت در 1933 و تماسهاي بي وقفه با خارجي (انگلستان) را برشمرد و گفت که پارلمان ايران جاي چنين فردي نمي تواند باشد.
    "تاريخ" نشان داد که 18 ماه بعد، تيراندازي به سوي شاه دردانشگاه تهران، بهانه! قرارگرفت و شوراي وزيران وقت حزب توده را غير قانوني اعلام داشت.
    درپي براندازي 28 امرداد 1332 (آگوست 1953) همه احزاب ايران از ميان رفتند. سالها بعد مقامات ارشد وقت و دولت دو حزب «مردم» و «مليّون» و سپس حزب «ايران نوين» را ساختند و در دهه 1350 به تصميم شاه، حزب واحد (اصطلاحا؛ فراگير و سراسري) رستاخيز تاسيس شد. از دست اين احزاب «خودي» کاري برنيامد و نبود حزب و مطبوعات واقعي (مستقل) يکي از علل اضمحلال نظام سلطنتي ايران در فوريه 1979 بشمارآورده شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نگاهی به گذشته در روزی چون امروز ـ تیترهای بالای صفحه اول شماره 7 اَمُرداد 1358 روزنامه اطلاعات

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تغییر رئیس بانک مرکزی و دو اظهارنظر اندرزگونه ـ سه اشتباه بانکی، ارزی و فروش سکه و راه حل
اظهارنظرها درباره تغییر رئیس کل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تا سه روز پس از این تغییر که سوم اَمُرداد 1397 صورت گرفت ادامه داشت که در زیر دو مورد آن آمده است:
    
    ـ یک ایرانی برون مرز و کارشناس امورمالی که خواسته است نام او اعلام نشود گفته است که از دیدگاه او در ده ماه آخر ریاست ولی الله سیف بر بانک مرکزی این سه اشتباه روی داد که ضروری است اصلاح شوند:
    1ـ پایین آوردن سود سپرده بانکی از سپتامبر گذشته [شهریور 1396] به 15 درصد و برابر حدودا نرخ تورّم، حتی در مورد سپرده های مدت دار امضاء شده قبلی که تا سررسید آنها، ماهها وقت باقی بود!. این اقدام، پول سپرده گذاران را متوجه بازار طلا، خانه و زمین و ارز کرد، و همچنین پول در دست افراد بیشتر شد (تورم) و قیمت ها بالارفت. باید به یاد آورده می شد که در دوران حکومت جیمی کارتر، آمریکا دچار مشکل تورّم شده بود، ولی وی حاضر به افزایش نرخ سود سپرده های بانکی نشده بود که پول اضافی در دست مردم متوجه معاملات دیگر شد، بهای طلا چند برابر و مستغلات دو برابر گردید که یکی از عوامل شکست او در انتخابات و پیروزی رونالد ریگن شد و ریگن تقریبا بلافاصله پس از آغاز کار، نرخ سود بانکی را 12 و در مواردی 14 درصد کرد و 4 سال ادامه داد و قیمت خانه ها و طلا به حالت عادی بازگشت. این تجربه باید بیاد بماند و به آن توجه شود.
    2 ـ فروش بخشی از ذخایر طلا که پس از ضرّاب خانه دار شدن ایران عمدتا به صورت سکه درآورده شده اند به نام جمع آوری پول اضافی و کاهش تورّم!. اگر تاریخ بحران های مالی و رکودها را بخوانیم، دیده نمی شود که یک دولت بخشی از موجودی طلای خودرا بفروشد تا پول کاغذی اضافی را جمع کند. «طلا» فلزی کمیاب است. بخشی از این طلا از دوران صفویه باقی مانده است. اشرف افغان که بر این طلا دست یافته بود آنها را به صورت سکه درآورد که به «اشرفی» معروف شدند. به خاطر داریم که مقداری از این طلا در روسیه به امانت بود و دولت سالها تلاش کرد و امتیاز داد تا آنهارا بازگردانید. کشورهای دیگر که با تورّم نقدینگی رو به رو هستند دست به امساک می زنند، هزینه های دولتی را به حد اقل می رسانند، سوبسیدها را حذف می کنند، اوراق قرضه دولتی (به صورت بی نام) با بهره چشمگیر به بازار می دهند، مالیات ها بویژه بر معاملات خانه و زمین، اتومبیل وبنزین را بالا می برند، واردات را با چند برابر کردن عوارض گمرکی کاهش می دهند و رادیو تلویزیون را مامور تشویق مردم به صرفه جویی می کنند.
    3 ـ تعیین ارزش دلار آمریکا در 4200 تومان در بهار امسال حال آنکه در بازار آزاد تا دو برابر این مبلغ خرید و فروش می شد و منع صرّافی ها از معاملات ارزی و باز کردن یک وبسایت سفارش واردات کالا بر پایه این نرخ که نه تنها در بهای کالا در بازار تأثیر نداشت بلکه صدای انواع سوء استفاده، پارتی بازی و ... از این اقدام بلند شد و بگیرـ بگیر آغاز. با این کار، واردات هم تشویق شد حال آنکه ایرانِ در معرض تحریم های مجدد باید تا بتواند از واردات بکاهد. کدام کشور نام «ضروری» بر واردات برخی اجناس گذارده است!. این کارها بعدا تاریخ خواهد شد. نظام اسلامی یعنی نظام حق، انصاف، عدالت، عدم تبعیض و ضد احتکار، گرانفروشی و فساد. بازار اولیه و ثانویه ارز به نظر من از آن حرف ها است. در ایران، ارز از دو طریق به دست می آید؛ صادرات دولتی (خام فروشی: نفت، گاز، مواد معدنی) و پتروشیمی ها که متعلق به همه مردم هستند و میراث اجدادشان. طریق دیگر صدور تولیدات مثل قالی و پسته و ... است. ارز دولتی به خزانه وارد می شود و ارز صادرات تولیدات به جیب صادر کننده. بازار و قاعده تعیین قیمت برپایه فرمول عرضه و تقاضا بهای ارزها را باید تعیین کند. بنابراین باید صرافی ها «یک سازمان بورس مانند» ایجاد کنند و دولت (در حد نیاز خود) و صادرکنندگان تولیدات ارز خودرا به آنجا بسپارند و این سازمان میان صرّاف ها توزیع کند تا به نرخ روز به افراد و یا وارد کنندگان ـ بدون ارفاق ـ بفروشند و ریال حاصل پس از کسر کارمزد خود را به سازمان (بورس ویژه) باز گردانند. وارد کننده کالایی که امروزه «ضروری» خوانده می شود ـ مثلا دارو ، پس از وارد شدن برای عرضه ارزانتر آن به بازار، از دولت سوبسید ریالی بگیرد و یا از عوارض گمرکی معاف. جز رفتن از این راهها، نمی توان از اتهام رانت و ... رهایی یافت که در یک نظام اسلامی قابل قبول نیست. البته واردات کالای اساسی مثلا کارخانه و ... چیز دیگری است که دولت خودش باید وارد کننده آن باشد و سابقا هم بود و اصولا تجارت خارجی در دست دولت بود و هر سال سهمیه اعلام می کرد به میزان مشخص برحسب نیاز که مانع از رشد تولید داخلی آن کالا هم نشود.
    این کارشناس ایرانی برون مرز همچنین توصیه کرده است که بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران همانند سایر کشورها، کاملا مستقل از دولت (قوای سه گانه) باشد و اعضای شورای پول، برگزیده اقتصاددان های وطن و دست اندرکاران مربوط باشند نه اینکه مثل سایر شوراها، از هر قوه دولتی (مقننه، اجراییه و قضاییه) دو عضو و چند عضو هم به صورت انتصابی. مسئله اساسی بانک مرکزیِ تا به امروز 58 ساله ایران همین وابستگی اش به دولت بوده است. در روزنامه ها آمده بود که «خوش کیش» که زمانی رئیس بانک مرکزی ایران بود در دادگاه انقلاب اسلامی در پاسخ به این سئوال که چرا از 7 تومانی بودن دلار حمایت کرده بود گفته بود من مخالف بودم ولی دستور دولت بود. رئیس دادگاه در جوابش گفته بود که چرا استعفاء نکردی؟. بنابراین، فساد کردی ... اعدام.
    
    ـ گزارش مشروح دویچه وله در این زمینه چنین بود:
    دوره فعالیت رئیس بانک مرکزی در جمهوری اسلامی ایران پنج ساله است. ولی‌الله سیف سی ام مرداد 1392 به عنوان هفدهمین رئیس بانک مرکزی ایران از زمان تاسیس این بانک در سال 1339 منصوب شد. بنابراین، دوره‌ریاست او آخر مرداد ماه جاری به پایان می‌رسید. گرچه، قانون جمهوری اسلامی تمدید دوره‌ی ریاست بانک مرکزی را بلامانع می‌داند. سیف زمانی از ریاست بانک مرکزی کنار گذاشته شد که بهای دلار نسبت به روز نخست ریاست او سه برابر شده بود و نقدینگی نیز از 500 هزار میلیارد تومان به 1500 هزار میلیارد تومان رسیده بود. به هر حال، رفتن سیف از بانک مرکزی دور از انتظار نبود.
    آنچه که باعث غافلگیر شدن تحلیلگران شده است، انتخاب «عبدالناصر همتّی» به جانشینی ولی‌الله سیف بود. قبلا گمانه‌زنی‌ها پیرامون چهره‌های دیگری دور می‌زد. از افرادی نظیر هاشم بت‌شکن مدیرعامل یک بانک، پیمان قربانی معاون سیف و همچنین از اکبر کمیجانی قائم مقام رئیس بانک مرکزی سخن می‌رفت. عبدالناصر همتی، حدود یک ماه پیش، به عنوان سفیر جمهوری اسلامی به چین اعزام شده بود. موضوعی که حکایت از آن دارد که تا یک ماه پیش، مسئولان دولت و وزارت امور خارجه ایران روی انتصاب او به عنوان رئیس بانک مرکزی حساب نمی‌کردند.
    برکناری ولی‌الله سیف خیلی هم شتابزده صورت گرفت، حدود یک ماه پیش از پایان دورهِ ریاست اش. سیف حتی روز پیش از برکناری‌خود و در سمت ریاست بانک مرکزی، درباره سرنوشت ارز مسافرتی اعلام موضع کرده بود!.
    بانک مرکزی در ایران یک نهاد دارای استقلال کامل نیست. دولت عملا در کار بانک مرکزی دخالت می‌کند. از این رو، نوشتن همه‌ی گناهان به حساب رئیس بانک مرکزی، ناصحیح است.
    
عبدالناصر همّتی

حسن روحانی در جلسه چهارشنبه سوم مرداد 1397 (25 جولای 2018) شورای وزیرانِ کابینه انتصاب عبدالناصر همّتی را به عنوان هجدهمین رئیس بانک مرکزی اعلام کرد و در مورد ولی‌الله سیف گفت که او مدیری بود که با جدیت تمام سیاست‌های دولت را اجرا می کرد.
    تغییر نرخ سود بانکی بدون در نظر گرفتن مختصات بازار [در شهریور 1396] از نمرات منفی کارنامه بانک مرکزی در زمان ریاست ولی‌الله سیف به حساب آورده شده است و همچنین 4200 تومان اعلام کردن دلار آمریکا و اختصاص دادن ارز دولتی به موارد مشخّص. بانک مرکزی با کاستن سود سپرده بانکی در شهریور 1396 عملا باعث خروج شتابان سپرده‌ها از بانک‌ها شد و همین موضوع بر تقاضای مردم برای خرید مستغلات، ارزها و طلا افزود.
    در شهریور 1396، دولت در همراهی با بانک مرکزی و تحت عنوان کاهش تورم، نرخ سود بانکی را یکباره از 20 ـ 22 درصد به 15 درصد کاهش داد. این سیاست نه تنها کاهش تورم را ممکن نساخت، بلکه برخی از سپرده ها را وارد بازار خرید کرد و عملا به تورّم و گرانی دامن زد و بقیه پول هم روانه بازار مسکن، ارز و طلا شد.
    بانک مرکزی می‌تواند امکان دادن وام و اعتبار از سوی بانک‌ها را کنترل کند و از این طریق در میزان نقدینگی موثر واقع شود. طبق گزارش های رسانه ای و اظهارات کارشناسان، بخشی و در مواردی تا 60 درصد وام‌هایی که بانک‌ها تحت توصیه دولت و بانک مرکزی به واحدهای تولیدی داده‌اند، عملا به علت ناکارآمدی آن واحدها به سیستم بانکی باز نگشته است. 20 درصد دیگر از وام‌ها نیز مربوط به وام‌های مسکن می‌شود که وصول آن‌ها زمان‌بر است. بنابراین بانک‌ها برای تامین هزینه‌های خود تنها به 20 ـ 30 درصد از نرخ بهره وام‌های پرداختی متّکی هستند. باید توجه شود که اگر یک بانک در یک کشور دچار بحران شود، آن کشور دچار مشکل خواهد شد زیراکه جمعیت سپرده گذاران آرام نخواهند نشست.
    همچنین عبدالناصر همتی در وضعیتی ریاست بانک مرکزی را برعهده می‌گیرد که تا اجرای فاز نخست تحریم‌های آمریکا تنها دو هفته باقی است و فاز دوم آن از سیزدهم آبان 1397 به اجرا در خواهد آمد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
اظهارات چهارم مرداد 1397 سردار سلیمانی خطاب به ترامپ که انعکاس جهانی داشت: تو به چه‌جرأتی ما را تهدید می‌کنی؟
به گزارش خبرگزاری تَسنیم، سردار سرلشکر پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیش از ظهر چهارم اَمُرداد 1397 در یک مراسم بزرگداشت در همدان گفت: رئیس‌جمهوری آمریکا در پاسخ به اظهارات رئیس‌جمهور ما، مطالب سخیفی در توئیت خود بیان کرده است، شأن رئیس‌جمهور ما نیست که جواب او را بدهد. من به‌عنوان یک سرباز جواب او را می‌دهم.
    سرلشکر سلیمانی( بیستم اسفند 1335 ـ 13 دی 1398) خطاب به ترامپ گفت: تو ما را تهدید می‌کنی به این که اقدامی انجام می‌دهی که در دنیا سابقه ندارد. این، ادبیات کاباره است. یک کاباره‌چی با دنیا این‌گونه حرف می‌زند. از فرماندهان و سیاستمداران خود بپرسید، از سازمان‌های امنیتی خود بپرسید و حرف‌های ندانسته را به‌زبان جاری نکنید. بدانيد که نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب حريف شما است.
     ترامپِ قمارباز: من خودم به‌تنهایی در مقابلت می‌ایستم. ما ملت، حوادث سختی را پشت سر گذاشته‌ایم، ‌جنگ را شما شروع می‌کنید اما ما به پایان می‌رسانیم، بروید از مقامات پیش از خود بپرسید. پس ما را تهدید به کشتن نکنید. ما آماده هستیم در مقابلت بایستیم. دریای سرخ را که یک دریای امن بود ناامن کردید، ریاض ِ عربستان را که صد سال بود یک خمپاره در آن شلیک نشده بود زیر آتش قرار دادید و برای ما هم خط ‌ونشان می‌کشید.
    سردار سلیمانی گفت: آقای ترامپ، بپرسید از فرمانده وقت خودتان که چه‌کسی را به ایران فرستاد پیش من به‌عنوان سرباز، نه رئیس جمهور کشور، که "آیا می‌شود به ما مهلت بدهید و از نفوذتان استفاده کنید سربازان ما این چند ماه مورد حمله مجاهدین عراق قرار نگیرند تا ما از عراق خارج شویم؟!".
    سردار سلیمانی همچنین خطاب به آمریکا گفت: شما تا کنون 2 میلیارد دلار در یمن هزینه جنگ کرده اید، بدون نتیجه. یک سازمان در یمن در مقابل شماست که در برابر پیشرفته‌ترین امکانات جنگی شما پیروز شده است، در این چهار سال چه‌چیزی را در یمن به دست آورده اید؟.
    "آقای ترامپ، تو به چه‌جرأتی ما را تهدید می‌کنی؟"، بیش از یک سال از رئیس‌جمهوری این فرد می‌گذرد ولی هنوز ادبیات او قمارخانه‌ای و کاباره‌ای است.
    سردار سلیمانی همچنین یادآور شد: امروز در جنگ نابرابری با دشمن مواجه هستیم که دشمن و متفقان آن از تمام امکانات خود علیه کشور ما استفاده می‌کنند.
    کسانی هم که دیدگاه‌های سیاسی لیبرالی و نیمه‌لیبرالی دارند قبول دارند که امروز مذاکره با دشمن غیر از تسلیم نتیجه دیگری ندارد و قبول دارند که وحدت و یکپارچگی و ایستادگی، راه پیروزی ماست.
    ما در گزینش مدیران فقط نباید توجه به موضوعات حزبی و جناحی داشته باشیم‌. بلکه باید به لیاقت‌ها و قابلیت‌ها توجه شود. گودال فساد از انتصابات جناحی و حزبی در انتخاب مدیران شکل می‌گیرد. یکی از مسائلی که این روزها در انتخاب مدیران مورد توجه است مسئله مدرک است، اما مدرکی ارزشمند است که تبدیل به عمل شده باشد. مدیران باید در بحران‌ها مبتکر و خلاق باشند. مدیران چه اصول‌گرا و چه اصلاح‌طلب، اگر پشت میزها منتظر اختصاص بودجه و اعتبارات بمانند و در صورت نبودن بودجه اقدام نکنند، این مدیریت نیست. برای ما، اصل ـ نظام جمهوری اسلامی ایران است ـ نظامی که با هیچ نظام دیگری قابل قیاس نیست.
    اظهارات سردار سلیمانی ـ برخاسته از استان کرمان ـ انعکاس جهانی وسیع داشت. برای نمونه، کپی بخشی از خبر یک خبرگزاری جهانی در این باره:
    
    
A powerful commander of Iran,s elite Revolutionary Guards said on Thursday that Donald Trump should address any threats against Tehran directly to him, and mocked the U.S. president as using the language of “night clubs and gambling halls.”
    The comments by Major-General Qassem Soleimani, who heads the Quds Force of the Guards, were the latest salvo in a war of words between the two countries.
    “As a soldier, it is my duty to respond to your threats ... If you want to use the language of threat ... talk to me, not to the president (Hassan Rouhani). It is not in our president,s dignity to respond to you,” Soleimani was quoted as saying by Iran’s semi-official Tasnim news agency.
    Soleimani,s message was in essence a warning to the United States to stop threatening Iran with war or risk exposing itself to an Iranian response.
    
    “We are near you, where you can’t even imagine ... Come. We are ready ... If you begin the war, we will end the war,” Tasnim news agency quoted Soleimani as saying. “You know that this war will destroy all that you possess.”
    Israel’s Energy Minister Yuval Steinitz said the fiery rhetoric of Soleimani was only “empty talk” because Iran was aware of “the strength and might of the U.S. military”.
    On Sunday night, Trump said in a tweet directed at Rouhani: “Never, ever threaten the United States again or you will suffer consequences the likes of which few throughout history have ever suffered before. We are no longer a country that will stand for your demented words of violence & death. Be cautious!”
    A few hours earlier, Rouhani had addressed Trump in a speech, saying that hostile U.S. policies could lead to “the mother of all wars”.
    Fanning the heightened tensions, U.S. national security adviser John Bolton said in a statement on Monday: “President Trump told me that if Iran does anything at all to the negative, they will pay a price like few countries have ever paid before.”

    اظهارات سردار سلیمانی در صفحات اول شماره شنبه ششم اَمُرداد 1397 روزنامه های ایران انتشار یافت. جمعه تعطیل بود و در ایران، جمعه ها روزنامه منتشر نمی شود. صفحات اول هفت روزنامه حاوی تیتر اظهارات سردار سلیمانی، به عنوان نمونه انتخاب و در زیر کُپی شده است تا در تاریخ قرار گیرند:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی خواستار رسیدگی قضایی به عملکرد ولی الله سیف شد
پرویز سروری
خبرگزاری مِهر ـ هفتم امرداد 1397: "پرویز سروری دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به عملکرد ضعیف ولی‌الله سیف در طول ریاست بر بانک مرکزی جمهوری اسلامی و شائبه تصدی یکی از سفارتخانه‌ها، اظهار داشت: این طرز برخورد با مسائل، نه تنها وضع را بهتر نمی‌کند بلکه وضعیت را بدتر هم خواهد کرد؛ یعنی مردم احساس می‌کنند هر کسی هر خراب کاری هم که انجام داده باشد، جای بهتری خواهد رفت و تشویق هم خواهد شد.
    وی با اشاره به وضعیت نگران‌کننده بازار سکه و ارز گفت: این وضعیت از مدیریت غیر مدبّرانه آقای سیف نشأت گرفته است. اینکه الان دادستان تهران و سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرده‌اند، خرید و فروش‌های کلان در بازار سکه و ارز با مجوز بانک مرکزی بوده، نشان می‌دهد عده ای از این مسیر برای خود نمدی دوخته و بر ثروت افسانه‌ایِ شان اضافه کرده‌اند.
    سروری با تاکید بر اینکه محاکمه ولی الله سیف ضروری است، تصریح کرد: هدف بانک مرکزی در جلوگیری از بالارفتن بهای سکه و ارز محقّق نشده است؛ کادر بانک مرکزی و از جمله خود آقای سیف الان متهم هستند و باید پاسخگوی عملکرد ضعیف و تحریک‌آمیز خود باشند.
    وی اضافه کرد: اینکه امروز آقایان بخواهند بدرقه شوند و در جایگاه بهتری قرار بگیرند، نه تنها اعتماد مردم را بازنمی‌گرداند بلکه تضعیف هم خواهد کرد. این مساله دلالت بر این دارد که عزم و تصمیمی برای برخورد با متخلفان و افرادِ در کار خود ناتوان وجود ندارد.".
    آنلاین «تابناک» نزدیک به سردار محسن رضایی این گزارش خبرگزاری مِهر را نقل کرده بود.
    روزنامه آفتاب یزد در شماره ششم اَمُرداد 1397 خود در گزارشی که تیتر آن را به صفحه اول برده بود نوشته بود که یکی از دختران ولی الله سیف در استرالیا و دختر دیگرش در کانادا زندگی می کنند و شنیده شده است که ممکن است خود او سفیر جمهوری اسلامی در استرالیا شود.
    
تیتر مطلب مربوط به خانواده ولی الله سیف در صفحه اول روزنامه آفتاب یزد


    
شنبه ششم اَمُرداد 1397 مراسم تودیع و معارفه سیف رئیس پیشین و همّتی رئیس تازه بانک مرکزی جمهوری اسلامی برگزار شد و این عکس از این دو، در جریان مراسم گرفته شد

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مهندس باهنر: مشکل اصلی کشور به ندانم‌کاری‌ها بازمی‌گردد ـ جامعه مهندسین به حل مسائل ورود خواهد کرد، نظر و پیشنهاد خواهد داد


محمدرضا باهنر دبیر جامعه مهندسین ـ و در چند دوره پیشین؛ نایب رئیس مجلس ـ ششم اَمُرداد 1397 در نشست عمومی این جامعه ضمن اشاره به مشکلات اقتصادی گفت که جامعه مهندسین قصد دارد در آینده حضور جامع‌تری در حل مسائل کشور داشته باشد و چه حضوری و چه از طریق نامه‌های سرگشاده نظراتش را به سمع و نظر مسئولان و تصمیم‌سازان کشور برساند. ما [جامعه مهندسین] در آینده ای نزدیک حوزه‌های تشکیلاتی خود را به‌ صورت نوعی کمیته‌های فنی شِکل خواهیم داد تا وضعیت کشور در زمینه های مختلف، به‌ویژه مسائل اقتصادی را رصد کنیم و پیشنهاد اصلاحی بدهیم. کشور دوباره با تحریم‌ دست بگریبان خواهد شد که بر اقتصاد و شاخص‌های کلان اقتصادی ما تأثیرگذار خواهد بود. اما، مطلبی که ما ـ هم دردوران دولت پیشین و هم در دوره این دولت گفتیم این است که، مشکل اصلی به ندانم‌کاری‌هایی بازمی‌گردد که در داخل وجود دارد و به تعبیر «رهبر کشور و انقلاب» هیچ مشکلی وجود ندارد که غیر قابل حل باشد. در دوره های دومِ سه رئیس جمهور پیشین تکانه‌های اقتصادی ایجاد شد، در دوره دوم دولت کنونی نیز شاهد این تکانه‌های اقتصادی هستیم که نشان می‌دهد کشور دچار مشکلات زیرساختی در بخش اقتصادی است.
    مهندس باهنر (متولّد کرمان در فوریه 1952 و برادر محمدجواد باهنر، نخست وزیر مقتول در شهریورماه 1360) همچنین گفت: در این سال‌ها، شاهد بروز مشکلات در صندوق‌هایی بودیم که مردم را به گرفتن سودهای بالا عادت داده بودند و پس از مدتی، یکی پس از دیگری دچار مشکل شدند و اقتصاد کشور را نیز متعاقبا دچار مشکلات متعدد کردند. همچنین مردمی که عادت کرده بودند پول خود را در بانک‌ها گذاشته و سود آن را بگیرند، از نیمه سال گذشته با مدیریت [تصمیم گیری] شماری نابَلَد، شاهد خروج پول افراد از بانک‌ها شدیم [عمدتا به سبب کاهش دادن سود سپرده از شهریوماه 1396 به رغم تورّم نقدیگی و کاهش تدریجی قدرت خرید ریال]، و بیش از صد هزار نفر نقدینگی خود را ـ هر حساب از 10 میلیون تا یک میلیارد تومان ـ از بانک‌ها خارج کردند. واضح است که وقتی که افراد چنین نقدینگی [اسکناس و شبه اسکناس] را در دست داشته باشند ناچار به خرید سکه، ارز و مستغلات می‌شوند [که طلا و مستغلات ریسک سرمایه گذاری های دیگر را ندارد]. بنابراین، ترکیدن ارزش دلار یا سکه برای من غیر مترقبه نبود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تیترهای هفتم اَمُرداد 1398 روزنامه های تهران درباره دستورِ تعقیب یک میلیارد یورو ارزِ دولتي!، سوژه ای برای جستجوی تاریخ نگاران

    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
دنياي هنر
روزي كه «وان گو» خودكشي كرد
Van Gogh
«وينسنت وان گو Vincent Van Gogh» نقاش هنرمند هلندي كه تابلو هاي او در حال حاضر هركدام دهها ميليون دلار خريد و فروش مي شود و يكي از آنها در يك حراج 82 ميليون به فروش رفت 29 جولاي 1890 در فرانسه خود كشي كرد. وي بسال 1853 در هلند به دنيا آمده بود.
    خريد و فروش كارهاي هنري در فاميل وان گو ارثي بود و او نيز وارد همين پيشه شد. وي در دهه آخر عمر خود به كشيدن نقاشي پرداخت و در هلند و فرانسه دهها اثر بسيار جالب كشيد كه موفق شد تنها يكي از آنها را بفروشد! . او اواخر عمر با فقر كامل زندگي مي كرد.
    
    
    
«وان گو» اين پُرتره را از خود كشيده و معلوم نيست كه چرا روي گوشش را پوشانده است

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو انديشه
زادروز «توكويل» و نگاهي به افکار او ـ فرمول دمکراسي ـ بهترين رئيس دولت
Alexis de Tocqueville
29 جولاي زادروز الكسيس توكويل Alexis de Tocqueville انديشمند ليبرال، تاريخدان و نويسنده فرانسوي است كه در سال 1805 به دنيا آمد. توكويل عميقاً هوادار آزادي فرد بود و از احتمال اين كه «اكثريت» به استبداد و ستمگري و زورگويي بپردازد نگران بود. او كه زماني وزير امور خارجه فرانسه بود تأليفات متعدد از جمله «دمكراسي آمريكا»، «The Old Regime and the Revolution» و دو سفرنامه درباره مشاهدات خود در انگلستان و آمريکا دارد. 9 تاليف از تاليفات او درباره دمکراسي و حکومت اند. وي در کتاب رژيم پيشين و انقلاب فرضيه تازه اي به دست داده که به The Theory of Continuity معروف است. اين کتاب تفسير انقلاب فرانسه و علل انقلابات سال 1848 اروپا و اشاره به چند اشتباه است. توكويل 54 سال عمر كرد.
    بيشتر تاليفات و رساله هاي توكويل درباره دمكراسي است. يكي از فرضيه هاي او در اين زمينه در اين معادله كه خودش آن را نوشته خلاصه شده است: تصمیمگیری در امور عمومی و اقدام با نظر و رای مردم (انتخابات) + رعایت دقیق حقوق انسان و پاسداری از آن + حذف هرگونه تبعيض در جامعه + رعایت آزادي ها و احترام به آنها = دمکراسی
    توكويل از هواداران تشكيل انجمن هاي داوطلبانه در هر زمينه و حرفه بود و مي گفت: مردمي كه در يك موضوع و امر منافع و خواست مشترك دارند مي توانند به صورت يك بدنه و به مثابه يك خانواده به حل مشكل كمك كنند و دولت ناچار مي شود در اين زمينه ياري دهد. درد و مشکل هر فرد جامعه را به فغان و ناله در مي آورد [و به قول سعدي چه عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار] و بر دولت است که سريعا رسيدگي و مسئله را حل کند تا عصيان صورت نگيردف به نظر توكويل؛ «جامعه مدني» وقتي تحقق مي يابد كه انجمن ها به احقاق حقوق افراد كمك داوطلبانه كنند. به باور توكويل، بهترين رئيس دولت آن است كه در دوران حكومتش آحاد مردم آرامش خيال داشته، ترس نداشته و ارعاب و تعرض در ميان نباشد و تنها در چنين محيطي است كه پيشرفت حاصل و حلاوت زندگي كه هدف بشر است تامين مي شود.
    توكويل در زمينه نوشتن و نويسندگي و حتي سخنراني تاکيد بر رعايت ساده نوشتن و ساده گفتن داشت. وي در اين زمينه گفته است: مردم دروغ را آسانتر مي پذيرند تا يك حقيقت را که به صورتي پيچيده و توام با لفّاظي بيان و اعلام شده باشد.
پشت جلد کتابي که عقايد توكويل درباره دمکراسي در آن منعکس است

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو دموکراسي
... و بدينسان دموكراسي متولد شد
Solon
سولون solon خطيب (Orator) آتني كه به خواست مردم اين شهر مأمور تغيير نظام حكومتي شده بود 29 جولاي سال 594 پيش از ميلاد منشور خود را كه نخستين سنگ زيربناي دموكراسي در جهان شناخته شده است در برابر اجتماعي از مردم اين شهر اعلام كرد. در اين منشور تأكيد شده بود: قانوني كه بر مردم حكومت خواهد كرد بايد به تصويب خودشان و يا نمايندگانشان رسيده باشد. براي اين منظور، يك شوراي 400 نفري بايد تشكيل شود كه براي هر رشته از امور، كارشناسان متعدد در دسترس داشته باشد. تصميمات شورا بايد در اجتماع منظم مردم كه در سپيده دم تشكيل مي شود كه به كار روزانه آنان لطمه نزد اعلام شود و هر مرد 18 ساله و بالاتر مي تواند نفي اين تصميمات را بخواهد و بر له يا عليه آنها نطق كند و سپس رأي گيري شود. تنها كساني از نطق كردن و رأي دادن باید ممنوع باشند كه فئودال (ارباب زمین و کشاورز) باشند، ازدواج نكرده باشند، وظايف خود را در قبال پدر و مادرشان انجام نداده باشند، ماليات دولت را نپرداخته باشند و در جنگهاي ميهني (دفاعي) از پيش دشمن فرار كرده باشند.
     سولون در آن اجتماع همچنين گفت که با به اجرا درآمدن طرح او (ضابطه تحقق دمکراسي) به اليگارشي (Oligarchy حکومت اشراف و طبقه خواص) براي هميشه پايان داده مي شود و منتخب، منتخبان و يا نماينده اين منتخبان حاکم شناخته خواهند شد و حكومت خواهند كرد و شايسته ترين فرزندان شهر را ـ هرکدام در تخصص مربوط، به خدمت خواهند گزيد. این روش انتخاب دولت و حکومت کردن «دموكراسي (حكومت مردم، از تركيب دو كلمه يوناني «دمو» به معناي مردم و «كراسي» به معناي حكومت)» است و بايد گوشه يي از حيات مردم باشد، در مغزشان نقش بندد و فرهنگ عمومی شود؛ به گونه يي كه رفتار و گفتار و كردارشان هم دموكراتيك باشد. در این نظام حکومتی همگان متساوی الحقوق هستند، هيچكس حق مجازات كردن دیگری را ندارد جز قاضي عادل و پس از ثبوت خطا و بر طبق قانون. بنابراین تا صدور حکم مجرمیت نباید فردرا خطاکار خواند؛ تبعیض، اجحاف، بیگاری (استثمار) وجود نخواهد داشت؛ واژه تکلیف (وظیفه) به جای اجبار بکار خواهد رفت، هرکس در خانه خود امنیت و در جامعه احترام خواهد داشت و .... به علاوه، مردم دمکراسي خواه بايد آماده باشند تا به محض مشاهده خطر و يا توطئه تخريب و براندازي دولت و دستگاه منتخب از دمکراسي خود دفاع کنند.
     درست 1809 سال بعد در همين روز منشور بزرگ آزادي هاي ها معروف به «مگناكارتا Magna Charta» كه روز 15 ژوئن سال 1215 ميلادي با تهديد كشيشها، افسران ارتش. گروهي از توانگران و تحصيلكردگان انگليسي به امضاي «کینک جان» پادشاه وقت این کشور رسيده بود پس از 40 روز كه آن را در سراسر كشور گردانيدند و به اطلاع همگان رسانيدند به اجرا گذارده شد كه در مقدمه آن به انگليسي ها تا نسلهاي بعد نويد ادامه «دموكراسي» داده شده است. در اين منشور تأكيد شده است كه هيچ ماليات و عوارضي وضع نخواهد شد مگر به تصويب شوراي برگزيده مردم (مجلس)، مال كسي را نمي توان از او گرفت مگر به رضايت وي، پرداخت بها و يا پس از تایید هیات منصفه به حكم قاضی و بر اساس قانون. احدي را نمي توان از مراجعه به دادگاه مانع شد و هركس آزاد است به قاضي شهر دادخواست بدهد و قاضي مكلف به رسيدگي است. هيچكس بازداشت و مجازات نمي شود مگر به حكم قاضي براساس قانون و ... با اجراي اين منشور، نظام حكومتي انگلستان پارلماني شد (نصب و عزل رئیس دولت با رای مجلس)، و كشورهاي ديگر به ويژه در قرن گذشته آن را هريك به نحوي اقتباس كرده اند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو ادبيات
تجربه و داستان نويسي
امروز زادروز ايويند يانسون Eyvind Johnson داستان نگار سوئدي است كه 29 ژوئيه 1900 به دنيا آمد و در سال 1974 برنده جائزه نوبل در ادبيات شد.
     وي گفته است كه تجربه فراوان درهر كار از ازدواج تا شغل و پيشه و مسافرت و ديدن سختي هاي زندگاني او را داستان نويس كرد.
    او كه در كودكي يتيم شده بود مجبور شد كه خانه خاله را در 15 سالگي رها سازد و براي سير كردن شكم خود به انواع مشاغل از بريدن درخت تا شستن قطارهاي راه آهن و آشپزي در رستوران دست بزند و در ساعات فراغت درس بخواند .
    او پس از يك سفر به آلمان و فرانسه تصميم به باز كردن يك دفتر مطبوعاتي در پاريس گرفت و از آنجا رويدادهاي فرانسه را براي رسانه هاي سوئد مي فرستاد و به تدريج به ارسال اخبار اجتماعي و مطالب در رابطه با زندگاني مردم گرايش بيشتر يافت و نوشتن اين نوع گزارشها كه خود داستانهاي كوتاه بودند وي را داستان نويس كرد .
    نخستين كتاب او « چهار غريبه » عنوان داشت كه مجموعه اي از داستانهاي كوتاه بود و چون مورد استقبال مردم قرار گرفت ؛ دست از روزنامه نگاري كشيد ، به زادگاه خود بازگشت و داستان نويسي را پيشه كرد و دهها داستان خوب نوشت كه معروفترين آنها « بازگشت به ايچاتا » است . داستانهاي يانسون به بسياري از زبانها ترجمه شده است.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
آموزش و پرورش
راههای 8 گانه پیروزی در کار و رسیدن به ثروت
یک نظرسنجی نسبتا طولانی از افراد موفق در هر رشته و کار بویژه ثروتمندان که در سال 2015 در چند کشور پیشرفته انجام شد نتایج جالب و آموزنده ای به دست داده است. از این افراد سئوال شده بود که راهها و دلایل پیروزی خودرا بگویند تا سرمشق دیگران قرار گیرد.
    طبق این نتایج، افراد موفق و نیز ثروتمندان دارای این عادات و خصوصیات مشترک هستند و می کوشند که این عادات را ترک نکنند و به همین راهها دهند:
     خونسردی، تداوم مطالعه و ارتقاء معلومات، نوشتن برنامه روزانه و انجام موارد آن برحسب اولویّت، اجتناب و دوری گزیدن از قمار کردن، وقت خودرا صرف دیدن تلویزیون نکردن، غذای بهداشتی خوردن، سحرخیز بودن و سرمایه گذاری با هر مقدار پول و حد اقل پول در حساب جاری.
    در زیر، این موارد هشتگانه از یک روزنامه انگلیسی زبان کُپی شده است:


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
در قلمرو رسانه‌ها
توضیح یک روزنامه نگار قدیمی در این باره که در زمان درج نامه جعلی رشیدی مطلق، غلامحسین صالحیار سردبیر روزنامه اطلاعات بود، نَه حسین بنی احمد

    یکشنبه شب (ششم اَمُرداد 1398) یک پیام فاکس (فَکس) از یک روزنامه نگار قدیمی دریافت شد که توضیحی بر خبر فوت حسین بنی احمد روزنامه نگار پیشکسوت که در 89 سالگی وفات یافته بود فرستاده است. متن این پیام:
    
    "حدود چهار سال پیش خبری در وبسایت یکی از خبرگزاری های تهران درباره حضور و سخنرانی حسین بنی احمد در فرهنگسرای رسانه دیدم. این خبرگزاری نوشته بود که بنی احمد در زمان درج نامه جعلی «احمد رشیدی مطلق» در هفدهم دیماه 1356 در روزنامه اطلاعات، که جرقه انقلاب را زد سردبیر این روزنامه بود و چون نخواست زیر بار این تحمیل مقامات وقت برود و نامه را درج کند کناره گیری کرد. به این خبرگزاری تلفن کردم و گفتم که از اواخر آبان ماه 1356 غلامحسین صالحیار سردبیر روزنامه اطلاعات بود، نه بنی احمد. حسین بنی احمد دو بار و هر بار به مدتی کوتاه سردبیر این روزنامه شده بود، یک بار پس از کناره گیری تورج فرازمند در اواخر دهه 1330 و یک بار هم پس از کناره گیری دکتر منصور تاراجی در نیمه دهه 1350 و خواستم از آنجاکه آن نامه جعلی، مطرحِ در تاریخ شده است پس از تحقیق، مطلب خودرا اگر بخواهند اصلاح کنند. پرسیدند از کجا تحقیق کنیم؟، گفتم در سایت روز 19 دیماه (9 ژانویه) تاریخ ایرانیان که آنلاین است و نیز از محمد حیدری (که هنور در قید حیات بود) معاون سردبیر روزنامه اطلاعات در سال 1356 که در باره درج آن نامه جعلی، چند مقاله منتشر کرده است و همچنین علی باستانی معاون دیگر صالحیار که در زادگاه خود مازندران زندگی می کند و مقام دولتی مربوط نامه را به او داده بود که به سردبیر بدهد. همچنین می توان پرونده استخدامی صالحیار را در موسسه مطبوعاتی اطلاعات مرور کرد که برای بار دوم از چه زمانی سردبیر شده بود. [علی باستانی بیست و دوم آذر 1398 در 95 سالگی در بابل ـ زادگاه خود ـ فوت شد]
    همان طور که با آن فرد در آن خبرگزاری تلفنی صحبت می کردم روی لپ تاپ، تاریخ آنلاین ایرانیان (تألیف شما) را باز کردم و روز 19 دی را آوردم و برایش آن قسمت از مطلب را که نام صالحیار برده شده بود خواندم به این شرح:
    ...غلامحسین صالحیار (متوفی در آذرماه 1382) سردبیر وقت روزنامه اطلاعات چون نتوانست از انتشارِ آن نامه تحمیلی جلوگیری کند که وزیر مربوط وقت [امروزه؛ وزارت اردشاد] آن را به یک معاون سردبیر آن روزنامه داده بود تا جهت چاپ به او [سردبیر] بدهد خودرا به بیماری زد و دستیارانش که توان مقاومت کمتری داشتند در غیاب وی مجبور به چاپ کردن نامه شدند ....
    آن فرد قول اصلاح مطلب خبرگزاری را (که در آرشیو آن باقی است) داد ولی از اصلاح مطلب خبری نشد. تا اینکه امروز (ششم مرداد 1398) خبر وفات حسین بنی احمد را در یک روزنامه خواندم که تا حدّی زیاد مشابه همان مطلب خبرگزاری بود.
    این پیام را برایتان فرستادم که درج کنید تا رویدادهای تاریخ آن طور باشد که اتفاق افتاده است.".
    
    [توضیح مؤلف این تاریخ آنلاین: "از سال 1355 ژورنالیست ـ correspondent ـ روزنامه اطلاعات در آمریکا بودم که صالحیار سردبیر شد و اوایل آذر 1356 تلفنی مرا به تهران خواست و دبیر میز اخبار بین الملل روزنامه کرد. پرسیدم که چرا مرا انتخاب کرد؟، گفت: 4 خبرگزاری بزرگ، بیش از پیش دیکته نویس ارباب های خود شده اند. تو ـ هم تجربه خبرنگاری داری و هم دو دهه سردبیر اخبار بین الملل خبرگزاری پارس و رادیوتلویزیون بودی و همچنین دکتر در تاریخ و فریب خبرگزاری های 4 گانه و رسانه های خارج را نمی خوری. قبول کردم و در نیمه دیماه آن سال در جلسات دبیران میزهای تحریریه شاهد جر و بحث بر سر آن نامه ساختگی بودم. بالاخره، نامه تحمیلی در صفحات لایی روزنامه درج شد که دبیر وقت این صفحات، احمدرضا دریایی بود که بعدا سردبیر روزنامه همشهری شد.].
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ساير ملل
اعدام دو امپراتور روم که مشترکا بر این امپراتوری حکومت می کردند و روميان از آنان خرسند نبودند
29 جولای 238 ميلادي افسران سپاه گارد که از مشاجره و اختلاف نظرهای مارکوس ماکسیموس Marcus Maximus و دسیموس بالبینوس Decimus Balbinus (مشتركا و همزمان: امپراتوران روم) بایکدیگر خسته شده بودند و خبرهای رسیده از شرق و فتوحات اردشیر بابکان آنان را نگران بقای کشور کرده بود به کاخ امپراتوری حمله بردند و هر دو را از کاخ خارج ساختند و پس از کشانیدن بر سطح خیابانهای شهر اعدام کردند. این دو، منتخب سنای روم بودند. در آن زمان امپراتوری روم به صورت شورایی اداره می شد و همزمان دو و گاهی سه امپراتور داشت.
    بالبینوس در زماني كه يك ژنرال بود در جنگ با ايران شكست خورده و فرار كرده بود و از آن پس زير انتقاد قرارداشت و روميان به رغم انتخاب او از سوی سنا، وی را شايسته كنسول بودن (یکی از دو امپراتور) نمي دانستند. سناي روم كه آن دو را به سمت كنسول انتخاب كرده بود به همين سبب از چشم مردم افتاده بود. اين دو، تنها 3 ماه حكومت كرده بودند. سنای روم عمل افسران سپاه گارد را تأیید کرد و اجازه نداد که نام کودتا بر عمل آنان گذارده شود. در آن سال، شش کنسول در سه دوره بر امپراتوری روم حکومت کردند.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخچهِ دست دادن به عنوان علامت احترام و نیز دوستي
هر دو روي سکه بالبينوس


    سكه دوران كوتاه حكومت بالبينوسBalbinus و شريك، تاريخ دست دادن به نشانه ابراز احترام و نیز دوستی را نشان مي دهد. در پشت سكه باليبينوس تصوير «دستي در دست فرد ديگر» را نشان مي دهد و به علامت دوستي و اتحاد دو كنسول آن زمان روم، بالبينوس و پوپيه نوسPupienus ساخته شده است تا روميان مطمئن شوند كه ميان دو امپراتورِ شريك نفاق وجود ندارد. اين سكه ها در جولای 238 ميلادي و سه هفته پيش از ترور بالبينوس در كاخ خود ضرب و رايج شده بود و از آن پس با توجه به اين سكه، دست دادن (Hand Shake) با دست راست در قلمرو روم و سپس ساير نقاط جهان مرسوم شده و باقي مانده است.
    ترور همزمان باليبينوس امپراتور وقت با شريك حكومتش «پوپيه نوس» به دست افسران شورشي روم 29 جولای 238 روي داد. تاريخدانان بعدا ابراز عقيده كرده اند كه هدف باليبينوس از نقش تصويرِ دست دادن در پشت سكه، اين بود كه نشان دهد با پوپيه نوس متحد و يگانه است که این عمل (دست دادن هنگام ملاقات) مرسوم و جهانی شده است.
    در آن زمان، سناي روم دو نماينده (كنسول) را انتخاب مي كرد تا به اتفاق زمام امور اجرايي امپراتوري روم را به دست گيرند و انتخاب اين دو بايد هر سال تجديد مي شد.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
زادروز موسوليني و تاريخچه واژه فاشيست که از يک اندرز ايران باستان ساخته شد
به مناسبت زادروز «بنيتو موسولينيBenito Mosolini» كه 29 جولای 1883 به دنيا آمد، حزب فاشيست را تاسيس و 21 سال بر ايتاليا حكومت كرد اشاره به تعريف واژه فاشيست و تاريخچه اين واژه خالی از فايده نخواهد بود، از اين قرار:
     نظاميان رومي در جنگهاي سده سوم ميلادي با ايران (دوران اردشير ساساني و پسرش شاپور یکم) مشاهده كرده بودند كه پياده نظام ايران در دسته هاي ده ـ دوازده نفري در سنگرها و خاكريز ها مستقر مي شود و سواره نظام ايران با تاکتیک ویژه، نيروي دشمن را به ميان آنان مي كشاند و اين صف آرايي و تاكتيك براي روميان تازگي داشت. در زمينه اين تاكتيك، روميان از نظاميان ايراني شنيده بودند كه به آنان اندرز داده شده كه يك شاخه درخت را به آساني مي توان شكست، ولي اگر چند شاخه را در كنار هم قرار دهند (متحد كنند) شكستن مجموعه آنها كاري آسان نخواهد بود. نظاميان رومي اين اندرز را با خود به روم (ايتاليا) بردند و ميان مردم پخش كردند كه به زبان لاتين، «فاشس (دسته اي از شاخه ها و يا ميله ها)» خوانده مي شد كه بعدا معناي مجازي دسته، گروه و اتحاديه به خود گرفت و در لاتين تازه (ايتاليائي) به صورت «فاشيو» كه در جمع مي شود «فاشي» درآمد و به تدريج بر سنديكا هم اطلاق شد. در دهه 1870 سوسياليست هاي جزيره سيسيل (جنوب ايتاليا) نام اتحاديه خود را «فاشيو سيسيليانو» گذارده بودند.
    پدر موسوليني يك كارگر فلزكار (آهنگر) بود و بنيتو در جواني بمانند پدرش عقايد سوسياليستي داشت و با همين افكار، در سال 1914 در ميلان «حزب اقدام انقلابي» را با آرمان سوسياليستيِ ملي (نه جهاني) تاسيس كرد و در عنوان حزب، واژه فاشي (جمع واژه مفرد فاشيو) را به جاي «حزب» بكار بُرد كه در سال 1921 اين نام به «فاشيست ملي ـ اتحاد ملي» تبديل شد زيرا كه موسوليني در عين حال كه يك سوسياليست بود، يك ناسيوناليست هم بود و همه چيز را براي ايتاليا و ايتاليايي ها مي خواست.
    پس از جنگ جهاني دوم، فاتحان جنگ و مخالفان انديشه ناسيونال سوسياليسم و عمدتا كمونيست ها، واژه فاشيست (به معناي حزبي ـ اتحاديه ـ گروهي) را به صورتي در جملات و خطاب به ديگران بكار بردند كه مفهوم بي رحم و ظالم به خود گرفته است.
    موسوليني در عين حال از دوستداران تاريخ ايران بود و آرزو داشت كه ايران بار ديگر جايگاه قديم خود را در ميان ملل جهان به دست آورد و در طول حكومت خود به ايران كمك بسيار كرد، از جمله براي ايران يك نيروي دريايي به وجود آورد كه ايران با كمك اين نيرو، چند نقطه از اراضي خود در خليج فارس را از انگليسي ها پَس گرفت، از جمله پايگاه انگليسيان در «باسعيدو» را متصرف شد.
     موسوليني در جواني مدتي هم روزنامه نگاري و داستان نگاري كرده بود و داستان او «رفيقه كاردينال» به چندين زبان ترجمه شده و هنوز تجديد چاپ مي شود. موسوليني روزنامه «ايل پوپولو دا ايتاليا» را شخصا تاسيس كرده و سازمان، برنامه و شرح وظايف تحريريه اش را نوشته و سردبيرش را منصوب كرده بود.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
ترور پادشاه ايتاليا در عصر فعاليت آنارشيست ها
Umberto يکم
29 جولاي 1900 اومبرتو يکم humbert = Umberto پادشاه وقت ايتاليا ترور شد. وي 22 سال بر ايتاليا سلطنت کرده بود. اومبرتو برخلاف پدرش مردي محافظه کار و علاقه مند به تقويت ارتش و سياست خارجي بود و به همين سبب به آلمان نزديک شده بود. مورخان اورا بنيادگذار اتحاد مثلث مي دانند. اومبرتو که کوچکترين ناارامي را تحمل نمي کرد به ارتش دستور داده بود که تظاهرات نسبتا آرام 29 آگوست سال1898 کارگران در ميلان را زير آتش توپ قرار دهند که ضمن آن جمع کثيري کشته شدند. اومبرتو به دست گائتانو (آنژلو) برشچي Gaetano Bresci يک آنارشيست ايتاليايي ـ آمريکايي کشته شد . Bresci گفته بود که انتقام خون کارگران ميلان را گرفته است. دهه هاي آخر قرن نوزدهم و اول قرن بيستم را عصر ظهور عملي آنارشيسم نوشته اند و آنارشيست ها که عقيده به حکومت شوراها بر کشورها داشتند و حکومت فرد حتي انتخابي را رد مي کردند در آن چند دهه چندين رئيس دولت و رئيس کشور را در اروپا و آمريکا ترور کردند. پيدايش فلسفه آنارشيسم از اواسط قرن نوزدهم است. وقوع جنگ جهاني اول به فعاليت آنارشيست ها پايان داد. چون در آن زمان مجازات اعدام در ايتاليا لغو شده بود، Bresci به حبس ابد محکوم شد که بيست و دوم ماه مي 1901 اعلام شد که وي در زندان خودکشي کرده است. گفته شده است که نگهبانان زندان اورا کشته بودند.
    درپي ترور اومبرتو پسر 31 ساله اش ويتوريو امانوئله پادشاه ايتاليا شد.
Bresci که پادشاه ايتاليا را ترور کرد

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
بودجه 416 ميلياردي نظامي و كسر بودجه 450 ميليارددلاري آمريكا در سال 2004
29 جولای 2004 بودجه 416 ميليارد و دويست ميليون دلاري نظامي آمريكا و 25 ميليارد دلار پولي كه به عنوان بودجه اضطراري عمليات عراق و افغانستان در نظر گرفته شده بود به تصويب كنگره آمريكا رسيد. دولت امريكا در آن سال 450 ميليارد دلار كسر بودجه داشت.
    بودجه دفاعي آمريكا به اين سبب بالاست كه هزينه ها در اين كشور گران و ريخت و پاش آن نسبت به كشورهاي ديگر زيادتر است و به دليل نبود نظام وظيفه، به همه نظاميان دستمزد بالا پرداخت مي شود. در آمريكا كه يك فدراسيون است هزينه هاي داخلي برعهده و از اختیارات استیت ها است و دولت فدرال عمدتا به امور دفاعي، سياست خارجي، بازرگانی، خزانه داری، امور اطلاعاتي ـ امنيتي و برنامه ريزي هاي كلي مي پردازد و هزينه دست و پا گير آنچناني ندارد. در ميان مؤسسات داخلي، تنها پُستخانه ها وابسته به دولت مركزي هستند كه خود، درآمد كافي دارند؛ گرچه پيدايش موسساتِ «کالا و بسته رسانی»، فاكس و «اي ـ ميل» و خریدهای ایمیلی آنها را اخيرا زيانده كرده است.
    درآمد دولت آمريکا تنها از ماليات تامين مي شود و اين دولت بمانند دولت هاي ديگر منابع ملي از قبيل معادن نفت در اختيار ندارد و اگر در برخي سالها، درآمد مردم زياد نباشد ميزان ماليات جمع آوري شده نيز زياد نخواهد بود و دولت واشنگتن کسري بودجه خودرا از طريق فروش اوراق قرضه (با بهره) جبران مي کند.
    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
رقابت قدرت ها بر سر جلب دوستي تاجيكستان در سال 2005 ـ گزارشی در این باره در جولای 2017
28 جولاي 2005 و چند ساعت پس از خروج رامسفلد وزير دفاع وقت آمريكا از تاجيكستان، دولت چين اعلام داشت كه 20 ميليون دلار كمك بلاعوض ديگر و 15 ميليون دلار كمك تكنولوژيك در اختيار تاجيكستان قرار خواهد داد و نيازمندي هاي تاجيكان را از طريق توسعه داد و ستد تامين خواهد كرد. از اين كمك تكنولوژيك براي تكميل شبكه ارتباطي فيبر نوري و شبكه سلفون (تلفن هاي موبايل) تاجيكستان استفاده خواهد شد. ظاهرا رامسفلد به تاجيكستان رفته بود تا بخواهد كه مقامات تاجيک باز هم اجازه دهند كه هواپيماهاي باربر آمريكايي در سر راه خود به افغانستان و يا باز گشت، از فرودگاههاي تاجيكستان استفاده كنند.
    پيش از ديدار رامسفلد، شوراي وزيران روسيه لايحه همكاري هاي نظامي روسيه و تاجيكستان را تصويب كرده بود كه به موجب آن، نيروي هفت هزار نفري روسيه در تاجيكستان باقي خواهد ماند و در مرزباني به نيروهاي تاجيك كمك خواهد كرد.
    تاجيکستانِ پارسی زبان ایرانی تبار با قرارگرفتن در منطقه استراتژيک «فرارود» و وجود ميليونها تاجيک (پارسی زبان و ایرانی تبار) دیگر در آن منطقه و همخون و همزبان بودن با ايرانيان، افغانان و بخش بزرگي از نفوس هند و پاکستان و عضويت در سازمان تعاون شانگهاي و جوامع منطقه اي ديگر ازجمله جامعه مشترک المنافع روسیه داراي اهميت جهاني چشمگير است. آرین ها (آریایی ها) از سُغد (شمال تاجیکستان امروز) مهاجرت به جنوب (ایران)، جنوب شرقی (شمال هند) و اروپا (آلمان و ...) را آغاز کردند. کوروش بزرگ برای بیرون راندن قومی با تمدن ضعیف که از سیردریا (رود سیحون) گذشته و وارد درّه زرافشان (تاجیکستان امروز) شده بود به این منطقه رفت و در همانجا جان سپرد که جسد اورا طبق وصیّتی که کرده بود به پاسارگاد (پازارگاد) بازگرداندند و در اینجا مدفون شده است. یکی از بی تمدنی های آن قوم، همبسترشدن با زنانشان در حضور دیگران بود و ... و زورگیری از افراد ضعیف تر و تجاوز به عنف. روابط و همکاری های ایران و تاجیکستان ـ دو ملّت برادر ـ در زمان ریاست جمهور محمود احمدی نژاد گسترش بسیار یافته بود. تاجیکستان آیین ها کهن ایرانیان ازجمله نوروز و ... را به شکل کامل و چشمگیر برپا می دارد و خیابان های شهرهای آن به نام ادیبان و دانشمندان مشترک ایرانیان است.
    «افغانستان» که یکی از دو رئیس آن يک تاجيک است نامي است که انگليسي ها بر ايران خاوري گذارده اند.
«امامعلي رحمان» رئیس جمهوری تاجیکستان


    
    _ _ _ _ _
    
    کُپی گزارش تأمل برانگیزی که در یک روزنامه چاپ آمریکا در شماره جمعه 14 جولای 2017 این نشریه درج شده بود:
    
    



    
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
مقاله پراودا درباره استفاده سياسی از واژه تروريسم جهاني و ...
پراوداي آنلاين در شماره مورخ 28 ژوئيه 2005 خود تحت عنوان «دروغها درباره تروريسم جهاني» نوشته بود:
    آنان كه در حمله نظامي به افغانستان و عراق و استقرار نيرو در اين دو كشور شركت داشته اند، اين روزها وسيله اي به دست آورده اند تا عمل خود را توجيه كنند. آنان از انفجارهاي لندن و شرم الشيخ استفاده و با كمك دستگاههاي تبليغاتي وسيع و انحصاري خود اين رويدادها را بزرگ و بزرگتر کرده تا نتيجه گيري «ساخته و پرداخته» خود را به گوش جهانيان برسانند، در آنان القاء كنند و به مردم جهان ثابت كنند كه حق داشته اند دولتهاي عراق و افغانستان را با حمله نظامي بركنار و در آنجا مستقر شوند و از اين استقرار بايد حمايت عمومي و جهاني شود.
    پراودا اضافه کرده بود: فاتحان افغانستان و عراق مي خواهند از مسلمان بودن متهمان به بمب گذاري، بر ضد همه مسلمانان استفاده كنند و تروريسم بين المللي را با انواع چسب هاي موجود در بازار به آنها بچسبانند. مقامات دولتهاي فاتح افغانستان و عراق نمي گويند كه استقرار نظامي آنها در اين دو كشور باعث اين همه قتل و ويراني شده است. در عراق دست كم (تا ژوئيه 2005) يكصد هزار غير نظامي كشته شده اند و ترميم خرابي هاي اين كشور سالهاي سال طول خواهد كشيد. در افغانستان، پس از استقرار آمريكا كشت ترياك چند برابر شده و جنگ سالاران و قاچاقچيان مواد مخدر توان بيشتري يافته اند.
    پرودا در آن شماره خود همچنين نوشته بود: همه مي دانند اين نوع خرابكاري دردهه1980 توسط «سيا» و با پول آمريكا بر ضد دولت دكتر نجيب در افغانستان اختراع شد و ديگر، از ميان نرفت.
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
هَک کردن دستگاههای الکترونیک کنترل خودرو، یک خطر و هشدار تازه!
جمعه 24 جولای 2015 خبری هِدلاین شده بود که نشان می داد در یک بزرگراه در ایالت تکزاس، صاحبان چند اتومبیل از دو مارک و ساخت یک کارخانه مشاهده کرده بودند که اتومبیل ِ شان بدون اراده آنان بوق می زند، انجین آن خاموش می شود، خود به خود ترمز می کند و .... این وضعیت موجب نگرانی آنان شد. تحقیق به عمل آمد و معلوم شد که این نوع اتومبیل ها مجهز به دستگاه الکترونیک ـ مشابه هواپیما شده اند و همچنانکه اخیرا در یک مورد، این دستگاهها در هواپیماهای یک شرکت هوایی هَک شدند و به عنوان یک مسئله تازه جهانی نگرانی بزرگ ایجاد کردند، سیستم الکترونیک آن اتومبیل ها هم هَک و از کنترل اتومبیلران خارج شده بودند ـ عملی نگرانی آور و نوظهور که کارخانه کرایسلر سازنده اتومبیل های جیپ مجبور به اعلام تصمیم خود مبنی بر بازگرداندن یک میلیون و 400 هزار اتومبیل مجهر به دستگاههای کنترل الکترونیک و قابل دستکاری (هَک) از راه دور شد.
    سالها بود که ایراد گرفته می شد که چرا کارخانه های اتومبیلسازی با هدف کسب درآمد بیشتر، بسیاری از قسمت های اتومبیل ها را بدون اینکه ضرورت محتوم داشته باشد برقی، خودکار و ... کرده اند. تیتر بزرگ و عکس مربوط در یک روزنامه درباره هَک کردن کامپیوتر خودرو به عنوان سند در زیر آمده است تا باقی بماند:
    


 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
نرود میخ آهنین بر سنگ ـ ادامه همان رفتار به رغم تظاهرات و اعتراضات در طول یک سال
در پی اعلام مرگ یک بانوی سیاهپوست 28 ساله در سلول زندان شهرستان والِر در ایالت تکزاس، یک فرستنده تلویزیونی شهر هیوستون، ترانسکریپت «وُیس میل» این بانوی متوفی به نام «ساندرا بلاند» را منتشر کرد که کُپی آن در زیر آمده است. این رویداد ثابت می کند که به رغم حوادث یک سال گذشته و مرگ چند سیاهپوست به دست پلیس در آمریکا و تظاهرات و اعتراض های متعدد متعاقب هر یک که در «تاریخ» ثبت خواهد شد، در رفتار پلیس تغییری دیده نمی شود.
    بانو ساندرا ساکن ایالت ایلی نوی و فارغ التحصیل دانشگاه «ای اند ام» تکزاس در رشته کشاورزی، در جستجوی کار به این منطقه باز می گردد. وی از فعّالان حقوق مدنی سیاهپوستان و از معترضین به قتل چند سیاهپوست در یک سال گذشته به دست پلیس بود.
    دهم جولای 2015 که ساندرا در خیابان دانشگاه در شهرستان والر در حال رانندگی بود، پلیس به او که بدون زدن چراغ چشمک زن (دادن سیگنال) تغییر خط مسیر داده بود (لِین عوض کرده بود) دستور ایست می دهد. ساندرا متوقف می شود. پلیس سفیدپوست (لاتینو) به اتومبیل او نزدیک می شود و دستور خاموش کردن سیگارش را می دهد. ساندرا می گوید که چرا؟، من در اتومبیل خود هستم و آزاد به دود کردن سیگار. پلیس می گوید بیا پایین، ساندرا می گوید که چرا؟ و پایین نمی آید. پلیس می گوید که این، یک نافرمانی است و تیزر خودرا بیرون می کشد و می گوید که اگر پایین نیایی با تیزر تو را از کار می اندازم و ساندرا را از اتومبیل بیرون می آورد و می گوید که چون اطاعت از دستور نکردی بازداشت هستی.
    تا اینجا از واقعه فیلم و صدا برداشته شده است. رهگذران گفته اند که مأمور پلیس ساندرا را بر زمین افکند و زانوی خودرا بر کمر او گذاشت و از پشت به او دستبند زد و باخود بُرد. به قرار اطلاع، آن مأمور گزارش داده بود که ساندرا به پای او لگد زده است (زدن مامور دولت در حال انجام وظیفه) و به همین اتهام، یک قرار تأمین 5 هزار دلاری برای ساندرا صادر می شود و چون بستگان او در ایالت ایلی نوی و صدها مایل دورتر از شهرستان والر بودند، کسی نبود که ضامن او شود و به زندان می افتد. سه روز در سلول زندان می مانَد و با گریه. سیزدهم جولای (سومین روز بودن در زندان) ناشتایی هم نمی خورد و سه ساعت بعد! که مامور زندان (که باید هر ساعت یک بار به سلول ها سر بزند) به سلول او نگاه می کند وی را از گردن، آویزان می بیند و اعلام می کند که خودکشی کرده است. با انتشار این خبر بار دیگر تظاهرات و اعتراض سیاهان از سر گرفته می شود.
     اینک بازپرس محل، سرگرم بررسی چگونگی مرگ ساندرا است و گفته است که هنوز دقیقا برای او روشن نشده که ساندرا خودرا حلق آویز کرده و یا کشته شده است. معترضین می گویند که با یک «خط حرکت تغییر دادن بدون زدن چراغ»، نباید چنین خشونتی اِعمال می شد و .... به علاوه، باید بررسی شود که چرا در آن روز فاصله بازدید از سلول های زندان 3 ساعت بود.
ساندرا و کپی ترانسکریپت وُیس میل

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تیراندازی در یک سینمای دیگر در آمریکا و قتل دو بانو ـ جهان با دو نوع آنارکیسم در شرق و غرب رو برو است
تیراندازی در سالُن سینمای شهر لافایت (لافِیِت) ایالت لوئیزیانا در جمعه شب 24 جولای 2015 که منجر به قتل دو زن جوان و جرح 9 تن دیگر شد ذهن را متوجه چند مسأله می کند. یکی از این مسائل انتشار اخبار مربوط به نظر هیأت منصفه یک دادگاه کلرادو درباره جیمز هُلمز بود که در بیستم جولای 2012 در شهر آرورا با شلیک گلوله 12 تن را کشته و 70 نفر دیگر را مجروح کرده بود. هیأت منصفه دادگاه 16 جولای 2015 اورا محکوم کرده بود و «جان هاوزر» که آمادگی آن کار را داشت با دیدن اخبار محکومیّت جیمز هُلمز به جرم آدمکشی در سالن سینما، به اندیشه ارتکاب قتل در سینما افتاده بود. مسئله دیگر با توجه به وجود تفکّر نازیسم (ناسیونال سوسیالیسم) در جان هاوزر (قبلا رستوران دار در جورجیا و سپس بساز و بفروش ساختمان در آلاباما)، عمل او تکرار آدمکشی دیلن روف در چارلستون (کارولینای جنوبی) با قتل 9 سیاهپوست در کلیسا و وقایع مشابه ازجمله آدمکشی «آندره برایویک» در نروژ در 22 جولای 2011 است. برایویک 77 تن را کشت. هاوزر و روف و ... بمانند برایویک تفکر نازیسم داشته اند و هاوزر مُبلّغ این تفکر. اینک در شرق و غرب، آنارکیسم با دو تفکر و جدا از آنارکیسم میخائیل باکونین (قرن 19) مشاهده می شود. باکونین معتقد به اداره امور جوامع در دست شوراها و تأمین برابری انسانها بود و آنارکیست های کنونی ـ در غرب متمایل به ناسیونال سوسیالیسم هستند و عملیات آنارکیست های شرق مشابه کارهای حسن صبّاح است. آنارکیست های قرن 19 تا آغاز جنگ جهانی اول فعّال بودند و چندین رئیس کشور و رئیس دولت را ترور کردند.
     جان هاوزر 59 ساله با چشم های آبی ـ بدون شناخت قبلی، بانو جیلیان جانسون هنرمند و موسیقیدان 33 ساله و «مِی سی برو» دانشجوی 21 ساله را در سالن سینما کشت و 9 تَن را مجروح و سپس خودکشی کرد.
    
جان هاوزر و دو مقتول دست او؛ جیلیان و مِی سی (عکس پایین)


    
آندره برایویک قاتل 77 نروژی سلام نازی می دهد

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
تاريخ از نگاهي به تصوير
... وقتی که زن مورد علاقه، ناگهان و بدون ذکر علت مَرد را تَرک کند
واشنگتن پُست در جولای 2015 گزارشی خواندنی منتشر کرده بود درباره آلفرد پوستِل دارای سه مدرک فوق لیسانس و دکترا در رشته های اقتصاد، محاسبات و حقوق از دانشگاههای معروف و سالها یک وکیل دعاوی در منطقه واشنگتن که بیماری Schizophrenia اورا یک خانه بدوش و سرگردان کرده است.
    این روزنامه نوشته است که پوستل در مدرسه حقوق دانشگاه هاروارد همکلاس «جان رابرتس» رئیس دیوان عالی آمریکا بود و در سال 1979 فارغ التحصیل و وکیل دعاوی شده بود.
    و اما چه عاملی سبب تهیه این گزارش مفصل یک صفحه ای شده بود. در اپریل 2015، مدیر ساختمان یک شرکت بزرگ در شهر واشنگتن به پلیس اطلاع می دهد که یک خانه بدوش به رغم اخطار او، شب ها در کنار ساختمان آن شرکت و در زمین متعلق به شرکت، نه محوطه عمومی مثلا پارک و زیر پُل و ... می خوابد که برای پرستیژ شرکت خوب نیست. پلیس این مرد را که همانا آلفرد پوستل بود به اتهام ورود و اقامت در ملک غیر به دادگاه می برَد و در اینجا «مُتلی» ـ قاضی دادگاه اورا که همکلاسی اش در هاروارد بود می شناسد، از وضعیت او تعجب می کند و قضیه به گوش روزنامه می رسد.
    در این باره و تکمیل گزارش به آشنایان پوستل مراجعه می شود. می گویند که او به یک بانو علاقه عاشقانه داشت و قرار بود ازدواج کنند که این بانو ناگهان و بدون ذکر علت وی را ترک کرد که ضربه شدید روانی به او وارد ساخت، رفتار او تغییر کرد و دچار وَهم و ترس و بی علاقگی به همه چیز و ضعف تفکر شد. تا آن زمان، پوستل در خانه مادرش زندگی می کرد. فرد مبتلاء به چنین بیماری واقعیت ها را درک نمی کند و نمی داند که چه می کند و تصور می کند که همه دشمن او هستند و توطئه می کنند، دچار یک وهم دائمی می شود، موازنه عاطفی و اندیشه در او برهم می خورد. چنین فردی دچار موهومات می شود و ... و نمی تواند احساس و اراده خودرا کنترل کند.
کپی روزنامه ـ پوستل روزی که از هاروارد فارغ التحصیل شد و روزی که متهم به خوابیدن بدون اجازه در کنار دیوار ساختمان مردم شد

 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
حادثه ای تأمل برانگیز که بامداد ششم اَمُرداد 1397 در تهران روی داد، به گزارش روزنامه جوان



    روزنامه جوان چاپ تهران این حادثه را در شماره هفتم اَمُردادماه 1397 خود چنین گزارش کرده است:
    "چهار نوجوان 18 - 19 ساله ـ سه پسر و یک دختر ـ شب در شمال تهران در یک پارتی تا صبح می‌مانَند، مَست و لایعقل. هوا که روشن می‌شود با خودروی پژو 206 حرکت می‌کنند و در کنار اتوبان به پنج کارگر شهرداری تهران که منتظر خودرو ِ سرویس بودند، می‌زنند و هر پنج نفر را می‌کشند. به همین سادگی، به همین راحتی.
    ادامه ماجرا:
    ساعت‌ 6 و 40 دقیقه بامداد دیروز [ششم اَمُرداد 1397] شش‌ کارگر فضای شهری در مسیر غرب به شرق بزرگراه شهیدبابایی منتظر رسیدن خودرو ِ سرویس بودند تا به محل کارشان بروند. آنها چشم به مسیر دوخته بودند که ناگهان یک خودروی پژو ‌206 با سرعت از راه رسید و در حالی که کنترل از دست راننده خارج شده بود حادثه‌ای هولناک رقم خورد. با تماس تلفنی راننده‌های عبوری، تیم‌هایی از پلیس و امدادگران خود را به محل حادثه رساندند و عملیات امداد را شروع کردند. در اولین بررسی‌های امدادگران معلوم شد که سه‌نفر از کارگران بر اثر شدت جراحت، [در محل حادثه] جانشان را از دست داده‌اند. امدادگران به سرعت سه کارگر دیگر را که به فضای سبز بزرگراه پرتاب و مجروح شده بودند، به بیمارستان منتقل کردند. عملیات امداد همچنان در جریان بود که از بیمارستان خبر رسید دو نفر از کارگران روی تخت بیمارستان جان باخته‌اند و شمار قربانیان به پنج نفر رسیده است.
    سرنشینان پژو 206، چهار جوان ـ سه پسر و یک دختر 18 و 19 ساله بودند. راننده خودرو ـ یکی از آنها ـ که دچار جراحت شده بود، نیز به بیمارستان منتقل شد که پزشکان وضعیت وی را رضایت بخش اعلام کرده و چند ساعت بعد از انتقال به بیمارستان وی را مرخص کردند.
    در شاخه دیگری از تحقیقات معلوم شد که سرنشینان پژو که جز یکی، بقیه مَست بودند از بزمی شبانه که در یکی از خانه‌های محله فرمانیه تشکیل شده بود راهی خانه شده بودند که حادثه مرگبار رقم می‌خورد.
    سردار مهماندار، رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ گفت: در تِستی که از راننده و سرنشینان خودروی پژو 206 به عمل آمد مشخص شد که سه‌ نفر از این افراد حالت طبیعی نداشتند و مشروبات الکلی مصرف کرده بودند. علاوه بر راننده که مرتکب تصادف منجر به مرگ شده، سایر سرنشینان اتومبیل که مشروبات الکلی مصرف کرده بودند به مراجع قضایی انتقال داده خواهند شد.".
 نقل اين مطلب بدون ذکر نشاني پايگاه و نام مولف (نوشيروان کيهاني زاده) ممنوع است زيرا که نتيجه تحقيقات شخص وي و نظر اوست.
برخي ديگر از رويدادهاي 29 جولای
  • 1148:   صلیبیون دوم پس از دو روز محاصره دمشق، از حکومت سلجوقی این شهر شکست خوردند و پراکنده شدند. این دسته از صلیبیون عمدتا از آلمان، فرانسه و بخشی از بلژیک به مشرق زمین وارد شده بودند. دسته ای از سلجوقیان از ایران به سوریه (شام) رفته و بر دمشق حاکم شده بودند. در نبرد دمشق، نورالدین زنگی یکی از فرماندهان نیروهای سلجوقی بود که صلیبیون را شکست داد. وی بود که «مسجد نور» را در موصل بنا نهاد که به اسم او خوانده می شود.
  • 1588:   نبرد دریاییGraveline در نزدیکی ساحل شمالی فرانسه، میان ناوگان اسپانیا و ناوگان انگلستان آغاز شد که نتیجه آن ـ برخلاف انتظار و پیش بینی ها ـ شکست اسپانیا و پایان برتری آن بود. تا زمان وقوع این نبرد، اسپانیا اَبَرقدرت اروپا و به باور برخی از مورّخان قدرت اول جهان وقت بود و از این زمان، نوبت به دولت لندن رسید (منهای دوران نسبتا کوتاه حکومت نادرشاه که در زمان او، ایران بار دیگر قدرت اول مشرق زمین شده بود) و فرستادن نیرو به سرزمین های فاقد توپ را آغاز کرد و یک امپراتوری بزرگ تشکیل داد.
  • 1696:   پتر یکم (پتر بزرگ) تزار روسيه «آزوف» را از دست عثماني ها خارج ساخت.
  • 1858:   ميان آمريكا و ژاپن نخستين قرارداد بازرگاني امضاء شد كه در آن آمده بود كه اتباع آمريكا از آن پس مي توانند در هر نقطه ژاپن كه بخواهند زندگي كنند.
  • 1921:   هیتلر به دبیرکلی حزب ناسیونال سوسیالیستِ کارگران آلمان (حزب نازی) انتخاب شد.
  • 1922:   فاتحان جنگ جهاني اول به يوناني ها اخطار كردند كه از تصرف استانبول خودداري كنند.
  • 1950:   در جریان جنگ کره، هنگ هفتم آمریکا از منطقه نو گون واقع در 160 کیلومتر جنوب شرقی شهر سئول از برابر نیروهای کره شمالی عقب نشینی کرد. شهر سئول در همان نخستین روزهای آغاز جنگ به تصرف شمالی ها درآمده بود. نیروی هوایی آمریکا در منطقه نو گون، اشتباها به جای نیروهای کره شمالی، غیرنظامیان فراری از شهرها را بمباران کرد و تلفات وارد آورد.
  • 1957:   آژانس جهانی انرژی اتمی تأسیس شد.
  • 1967:   ناو هواپیمابر آمریکایی Forrestal در نزدیکی آبهای ویتنام شمالی (خلیج تونکن) آتش گرفت و 134 تن از کارکنان آن کشته شدند.
  • 1967:   زلزله در منطقه کاراکاس پایتخت ونزوئلا روی داد و در این رویداد طبیعی بیش از 500 تن کشته و صدها نفر دیگر مجروح شدند.
  • 1968:   پاپ وقت وسائل مصنوعي جلوگيري از حامله شدن را براي كاتوليك ها غير شرعي اعلام كرد.



  •  

    مطالعه اين سايت و نقل مطالب آن با ذكر ماخذ (نشاني کامل سايت و نام مولف آن) آزاد است، مگر براي روزنامه هاي متعلق به دولت و دستگاههاي دولتي؛ زيرا كه مولف اين سايت اكيدا «روزنامه نگاري» را كار دولت نمي داند. روزنامه عمومي به عنوان قوه چهارم دمكراسي بايد كاملا مستقل از دولت و سازمانهاي عمومي باشد تا بتواند رسالت شريف خود را به انجام برساند.


     تماس با مولف:

    editor (a) iranianshistoryonthisday.com
    n.keihanizadeh (a) gmail.com